کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



الف-هنگامی که وسیله نقلیه وعابر هر دو مقصر باشند.ب- راننده مقصر ولی عابر فاقد تقصیر است.ج-هیچ کدام از عابر و وسیله نقلیه مقصر نباشند.د-عابر مقصر ، ولی راننده وسیله نقلیه فاقد تقصیر است.
در صورتیکه عابر مقصر ، ولی راننده وسیله نقلیه فاقد تقصیر است، عابر به عنوان سبب قوی تر از مباشر تلقی شده و راننده هیچگونه مسئولیتی نخواهد داشت. همانطور که در فصل قبل اشاره شد در این خصوص چهار مبنای قانونی وجود دارد که یکی از آنها با توجه به تصویب قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی منسوخ گردیده است. در این فصل به تفصیل به تجزیه وتحلیل شرایط عدم مسئولیت راننده مطابق هریک از مواد می پردازیم. مبانی مورد بحث به شرح ذیل میباشند:
۳-۴-۱-ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی
عدم مسئولیت راننده در مقابل عابر بر اساس ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی :
به موجب این ماده ((در مواردی که عبور عابر پیاده ممنوع است ، اگر عبور کند و راننده ای که با سرعت مجاز و مطمئنه در حرکت بوده و وسیله نقلیه نیز نقص فنی نداشته است و در عین حال قادر به کنترل نباشد و با عابر برخورد کرده و منجر به فوت یا مصدوم شدن وی گردد ، راننده ضامن دیه و خسارت وارده نیست .))
۳-۴-۱-۱- بررسی شرایط عدم مسئولیت راننده مطابق ماده ۳۳۳ ق. م . ا:
الف . سرعت مجاز و مطمئنه :
سرعت مجاز سرعتی است که حداکثر آن در آیین نامه راهنمایی و رانندگی یا براساس تابلوهای مخصوص مشخص شده است ؛ اما سرعت مطمئنه سرعتی است که راندن در آن سرعت،اطمینان آور است و میزان آن مشخص نشده است ، ولی همواره پایین تر از سرعت مجاز بوده و میزان آن بستگی به دو عامل دارد :
۱ – شرایط اوضاع و احوال حاکم بر مسیر عبور از قبیل شرایط جوی ، وضعیت ترافیک مسیر .
۲ – علائم هشدار دهنده از قبیل خطر لغزندگی ، خطر ریزش کوه با منطقه مسکونی و غیره .
بنابراین راننده فقط در صورت وجود دو عامل فوق باید سرعت مطمئنه داشته باشد و در غیر این صورت می تواند حداکثر تا سرعت مجاز رانندگی کند .بنابراین ، هر چند در ماده مذکور سرعت مطمئنه به طور مطلق به کار برده شده است ،ولی همواره سرعت مطمئنه لازم نمی باشد .سئوالی که مطرح می شود این است اگر در قسمتی از جاده یا مسیر عبور ، یکی از علائم هشدار دهنده تابلوی عبور حیوانات اهلی وجود داشته باشد ، اگر راننده با عابری در این محل برخورد کند در این صورت آیا راننده به علت عدم رعایت سرعت مطمئنه مسئول است ؟ پاسخ این سؤال مثبت است ؛ زیرا کلیه علائم هشدار دهنده در هر حال راننده را مکلّف به رعایت سرعت مطمئنه می کند ، هرچند راننده با موردی غیر از آنچه هشدار داده شده برخورد کند . اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریۀ شماره ۲۲۸۷/۷ مورخ ۳۰/۳/۷۹ در خصوص سرعت مطمئنه بیان می کند : ((سرعت مطمئنه با سرعت مجاز تفاوت دارد ، بدین توضیح که میزان سرعت مطمئنه را راننده وسیله نقلیه با توجه به اوضاع و احوال خاص مانند نوع وسیله نقلیه ، کیفیت ، محل و زمان رانندگی و نیز مقررات راهنمایی و رانندگی انتخاب و تنظیم می کند که نوعأ همان سرعت مجاز یا کمتر از آن ا ست ؛ بنابراین ،تخطی از سرعت مطمئنه همیشه به معنای داشتن سرعت غیر مجاز نیست .)) (ایرانی ارباطی ،۱۳۸۴ ،ص ۳۳۸).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

البته انتقادی که به این نظر وارد است ،لحاظ نوع وسیله و کیفیت آن است ؛ زیرا اگر وسیله نقلیه و کیفیت آن دارای اشکال و نقص باشد رانندگی با آن مقدور نیست و راننده مکلّف است از کیفیت وسیله نقلیه اطمینان داشته و سپس رانندگی کند ،مگر اینکه نوع و شرایط وسیله نقلیه و سطح مهارت راننده و حتی آشنایی راننده با جاده را ناظر بر وسیله و رانندۀ فراتر از متعارف تلقی کنیم ، در این صورت می توانیم این شرایط را در رعایت سرعت مطمئنه لحاظ نماییم . ولی با توجه به اینکه معیار مورد نظر قانونگذار نوعی است و در برقراری تکلّف برای رانندگان ، راننده متعارف را در نظر می گیرد نمی توان استدلال مذکور را پذیرفت .
بعبور عابر از محل غیر مجاز یا محل عبور عابر ممنوع : به نظر می رسد تفاوتی بین محل عبور ممنوع که به وسیله تابلوهای هشداردهنده مشخص می شود و عبور از محلی که مجاز نمی باشد(بعنوان مثال : عبور از محل فاقد خط کشی در شرایطی که در نزدیکی محل ، محل خط کشی شده جهت عبور ایمن عابر وجود دارد؛ یا عبور از عرض خیابانی که در رفیوژ میانی آن حفاظ فلزی نصب گردیده است)، وجود ندارد ؛ زیرا بین عمل غیر مجاز و ممنوع تفاوتی وجود ندارد.دادگاه پژوهش در انگلستان اعلام کرده است که عبور پیاده ، در حالی که ، قواعد بزرگراه را نقض کرده است ،اماره بر تقصیر او نیست و همین دادگاه در دعوی دیگر تأیید کرد ، پیاده ناگزیر نیست تنها از محل عابر پیاده گذر کند و می تواند هر محل دیگر را انتخاب کند ، مگر اینکه احتیاط متعارف را رعایت نکند (کاتوزیان ،۱۳۷۸ ،ص ۵۸۳).
جوسیله نقلیه فاقد عیب و نقص باشد . مقصود از عیب و نقص هر گونه عیب و نقص مستمر مؤثر در حادثه است . تا قبل از تصویب تبصره ۳ ماده ۱۴ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۹[۱۳] و ایجاد مسئولیت برای متصدیان ذیربط در تصادفات ، اغلب حقوقدانان، نقص فنی حادث موثر در حادثه را نیز از شرایط مسئولیت راننده در تصادف با عابرین پیاده لحاظ میکردند که این مورد با تصویب قانون فوق الذکر به طور کامل منتفی گردید. بنابراین تنها نقص فنی موثر را میتوان از شرایط مسئولیت راننده محسوب کرد.
د – راننده باید دارای مهارت بوده و مست نباشد ؛ هرچند این شرایط صراحتاً در ماده نیامده است ، ولی این شرایط را می توان از معنی راننده استنباط کرد ، زیرا راننده به کسی اطلاق می شود که دارای مهارت بوده و در هنگام رانندگی مست نیز نباشد . بر خلاف نظری که قائل است قانونگذار در مقام احصاء شرایط بوده است و اگر مقررات دیگری هم رعایت نشود راننده همچنان فاقد مسئولیت است . به عنوان مثال ،اگر را ننده مهارت نداشته باشد و…..اما چهار شرط مزبور را رعایت کرده باشد مسئول نیست .(زراعت ۱۳۸۱،ص ۲۴۳).
ه – راننده قادر به کنترل نباشد .این شرط واجد شرایط زیادی است ،زیرا گاهی ممکن است کلیه شرایط قبلی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ، راننده دارای سرعت مجاز و مطمئنه بوده و وسیله نقلیه فاقد عیب و نقص بوده و راننده مهارت داشته ، ولی با عابری برخورد کرده است . در اینجا برای عدم مسئولیت مدنی راننده باید احراز نماییم که آیا حادثه قابل کنترل بوده یا خیر ؟
قابل کنترل بودن یعنی قابلیت اجتناب از حادثه مانند عبور ناگهانی عابر یا عبور از محل فاقد دید و رؤیت که حادثه را برای راننده متعارف غیر قابل اجتناب کرده باشد .
بنابراین ، اگر در محلی که عبور عابران با چراغ تنظیم می شود اگر عابری در هنگامی که چراغ عبور عابران قرمز است ، عبور کند و راننده ای که هرچند چراغ او سبز است با عابر برخورد کند، ولی چون ابتدای سبز بودن چراغ بوده و حادثه برای او قابل اجتناب بوده ، در اینجا راننده به عنوان مباشر قوی تر از سبب ، مسئولیت مدنی خواهد داشت ، زیرا حادثه برای نامبرده قابل اجتناب بوده و به تعبیر قانونگذار قابل کنترل بوده ، ولی آن را کنترل نکرده است . به عبارت دیگر ، چنانچه برخورد را ننده در نتیجه تقصیر زیان دیده پدید آمده باشد این تقصیر زیان دیده است که فعل خوانده را در خود مستغرق می سازد و تنها تقصیر زیان دیده است که سبب ایجاد ضرر محسوب می شود . بنابراین ، مسئولیت راننده به دلیل فقدان رابطه سببیت محقق نمی گردد .به عنوان مثال ، وقتی راننده ای یک عابر را زیر می کند و ثابت می کند زیان دیده به طور ناگهانی و بدون احتیاط از این سو به آن سوی خیابان دویده و تقصیر مزبور یگانه سبب تصادف بوده است ، در واقع ثابت می کند تقصیر فرض شده از جانب او که عبارت است از تقصیر در مراقبت ،در نتیجه تقصیر زیان دیده پدید آمده است(عباسلو ،۱۳۸۷،ص۹۵) .در اینجا تقصیر عابر ، تقصیر راننده را تحت پوشش خود قرار داده و رابطه سببیت میان تقصیر راننده و ضرر وارده از بین رفته است و دیگر راننده مسئولیتی ندارد (السنهوری،۱۳۸۴ ،ص۱۲۲).
در سایت کانون وکلا آمریکا در خصوص تکالیف رانندگان در مورد عابران پیاده در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه آیا رانندگان باید توجه بیش از حد متعارف به عابران داشته باشند ، این چنین آمده است : توجه در حد متعارف کافی است ، را نندگان باید در هر شرایطی نسبت به عابران توجه متعارف داشته باشند ، توجه متعارف یعنی مراقبت دقیق نسبت به آن ها و کنترل و تسلط کامل نسبت به وسیله نقلیه جهت اجتناب از صدمه به آنها و در صورت اعتقاد به عدم آگاهی عابر از خطر به صدا در آوردن بوق وسیله نقلیه به منظور اخطار نزدیک شدن اتومبیل به آنها و متوقف کردن وسیله نقلیه در موردی که عابر در محل عبور عابران باشد .(عباسلو ،۱۳۸۷،ص۹۵)
۳-۴-۲- ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن مصوب ۱۳۴۹:
به موجب ماده ۴ قانون ایمنی را هها و راه آهن ((ورود و عبور عابران پیاده و انواع وسایل نقلیه غیر مجاز ، عبور دادن دام در شاهراهها و همچنین توقف وسایل نقلیه در خطوط عبور ممنوع است . هرگاه به جهات مذکور حادثه ای واقع شود که منجر به ضرب و جرح یا قتل یا خسارت مالی شود راننده مجاز است که وسیله نقلیه او مجاز به حرکت در شاهراه باشد نسبت به موارد فوق مسئولیتی نخواهد داشت ولی در هر حال مکلف است در صورت بروز حادثه وسیله نقلیه را در شانه سمت راست متوقف نموده ومصدوم را با وسیله نقلیه خود یا وسیله دیگر بلافاصله به اولین درمانگاه یا بیمارستان برساند ومراتب را به مأمورین انتظامی اطلاع دهد .عدم مسئولیت راننده مذکور مانع استفاده شخص ثالث از مقررات بیمه نخواهد بود .))
تبصره ۱- وزارت راه مکلف است محل های توقف ضروری مجاز وسایط نقلیه در طول شاهراه ها ایجاد نماید.
تبصره ۲- وسایل نقلیه غیر مجازی که بطور موقت و به سبب ضرورت و مأموریت های ضروری می بایست در بزرگراه تردد نمایند ، فقط با اجازه وزیر راه وترابری و یا معاونین راهداری وحمل ونقل وی و یا یالاترین مقام اجرایی ادارات کل راه و ترابری استانها در حوزه استحفاظی خود و با نصب تابلو ((عبور آزاد بزرگراه ))در پشت وسیله نقلیه که به وسیله پلیس راه به راننده تحویل و اخذ خواهد شد ، می توانند وارد بزرگراه شوند تابلو فوق الذکر به تعداد لازم توسط وزارت راه وترابری تهیه وتحویل پلیس راه می گردد. تعیین حداقل وحداکثر سرعت اینگونه وسایل طبق آیین نامه ای خواهد بود که به تصویب وزارت راه و ترابری میرسد.
تبصره ۳- مأمورین سازمانهای دولتی وانتظامی و یا افرادی که به سبب ضرورت جهت انجام مأموریت و ارائه خدمات در سطح و یا حاشیه بزرگراهها به صورت پیاده تردد یا توقف می نمایند با رعایت ضوابط ایمنی در صورت بروز حادثه از شمول حکم ماده ۴ مستثنی می باشد و مسئولیت راننده مقصر وسیله نقلیه مجاز که منجر به تصادف شده است ، به قوت خود باقی است.
تبصره ۴- وسایل نقلیه غیر مجاز به عبور از آزادراهها که طبق این ماده مجوز عبور میگیرند ، موظف هستند از خطوط مجاز در آزادراهها عبور نمایند.
۳-۴-۲-۱- بررسی شرایط عدم مسئولیت راننده مطابق ماده ۴ قانون ایمنی
راه ها وراه آهن:
شرایط عدم مسئولیت راننده در برخورد با عابر در شاهراه بر اساس ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن به شرح ذیل میباشد:
الف : ورود و عبور عابران در شاهراه . عابرین پیاده مجاز به ورود به شاهراه نمی باشند مگر به موجب تبصره ۳ ماده فوق که در مواقع ضروری و جهت انجام مأموریت و ارائه خدمت وارد شاهراه می شوند و در این صورت مکلف به رعایت ضوابط ایمنی از قبیل نصب علایم هشداردهنده و پوشیدن لباسهای مخصوص که دارای علائم هشداری و در هنگام شب پوشیدن لباس هاس شب تاب ، که با رعایت نکات فوق مشمول حکم ماده فوق نخواهند بود.(عباسلو، ۱۳۸۷، ص ۹۷)مفهوم مخالف این عبارت آن است که در سایر موارد تصادف وسایل نقلیه با عابر پیاده ، مسئولیت راننده مجاز ولی مقصر وسیله نقلیه مجاز به قوت خود باقی نیست(فرهانی ، ۱۳۸۴، ص ۸۴)توجیه این امر آن است که در واقع شاهراه ها ، راه های ویژه ای هستند که در آن سرعت زیاد وسایل نقلیه موتوری وزمینی به موجب قانون ، مجاز شناخته شده است و با هدف تسهیل و تسریع در حمل ونقل مسافر وکالا با اختصاص اولویت عبور وسایل نقلیه احداث گردیده اند، بنابراین راننده ای که مجاز است با چنین سرعتی حرکت کند ، نباید مانع یا تقاطعی مزاحم حرکت و سرعت او باشد.
لذا مقنن به موجب ماده ۴ قانون ایمنی راه ها وراه آهن در پی معافیت رانندگان موصوف از مسئولیت در فرض تصادف با عابران بوده و رفتار چنین عابرانی را مصداقی از مصادیق قاعده اقدام علیه خود میداند؛ هرچند که به جهت کمک به عابران مصدوم ، عدم مسئولیت رانندگان را مانع استفاده آنان از مقررات بیمه شخص ثالث نمی داند.(فرهانی ، ۱۳۸۴، ص ۸۴)
همچنین فرهانی در همان منبع ، در مقام شرح پاره ای از موارد اختلافی در اعمال یا عدم اعمال مقررات ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن با جمع مقررات استثنایی مسئولیت در این ماده با برخی تکالیف ناشی از مقررات قانونی مانند تکلیف قانونی کمک رسانی به مصدومان حوادث رانندگی موضوع قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومان و رفع مخاطرات جانی و به جهت حل معضل نحوه جمع بین دو حکم متزاحم (ممنوعیت ورود یا تردد در سطح یا حاشیه آزادراه و لزوم کمک رسانی و امداد رسانی به اشخاصی که در معرض خطر جانی قرار دارند ) معتقد است کلیه اشخاصی که به سبب کمک رسانی وامداد به مصدومان حوادث جاده ای و از باب ضرورت و انجام تکلیف انسانی ، شرعی والبته قانونی خویش به ناچار وارد سطح ویا حاشیه آزادراه می شوند در هنگام بروز تصادف با وسیله نقلیه ، اشخاص موصوف ، عایر پیاده مندرج در ماده ۴ تلقی نمی شوند و در این مواقع بر اساس قواعد عمومی و اساسی تعیین مسئولیت ، کلیه مصادیق تقصیر موثر در حادثه از راننده و یا چنین اشخاصی مورد عنایت قرار می گیرد .به تعبیر دیگر ، در چنین مواردی در تبیین عدم مسئولیت راننده ، نباید صرفاً به مجاز بودن وی و وسیله نقلیه اش بسنده نمود و از سایر تخلفات و تقصیر های احتمالی موثر در بروز حادثه از سوی وی مانند سرعت غیر مجاز ، عدم توجه به جلو و … چشم پوشی کرد.
همچنین مواردی نیز اتفاق می افتد که،اشخاص از باب اضطرار و به جهت مصون نگه داشتن خود و یا دیگران از خطر موجود یا قریب الوقوع به ناچار وارد آزادراه شده و یا در سطح و حاشیه آن توقف مینمایند، در چنین مواردی نیز به نظر میرسد با عنایت به موازین فقهی وشرعی ما که مبنا وخاستگاه اصلی تدوین و تصویب مقررات است بتوان حکم مسئوله را مشخص نمود ؛ زیرا مطابق موازین حقوقی ایران ، شخص مضطر(به شرط آنکه شرایط تحقق اضطرار را داشته باشد و از جمله خطر را به عمد ایجاد نکرده است ) از تکلیف و ممنوعیت موضوع ماده ۴ خارج شده و در حالت اضطرار مجاز به نقض ممنوعیت ورود یا عبور از سطح یا حاشیه آزادراه می باشد(الضرورات تبیح المحذورات ).قاعده ای که در نظام حقوقی ما پذیرفته شده و حتی مبنای تدوین ماده ۵۵ ق.م.ا قرار گرفته است . بنابراین در فرض برخورد وسیله نقلیه با عابر پیاده ای که به جهت اضطرار ناچار به عبور و یا ورود به سطح و یا حاشیه آزادراه بوده ، مقررات ماده ۴ اعمال و اجرا نمی گردد.(فرهانی ، ۱۳۸۴، صص ۸۶ و ۸۷)
ب – راننده مجاز باشد .در قوانین و مقررات و ضوابط ناظر بر رانندگی وسایل نقلیه و از جمله آیین نامه راهنمایی و رانندگی مصوب ۱۳۸۴ ، متأسفانه تعریفی مشخص از اصطلاح راننده مجاز وجود نداشته و می بایست از خلال مواد مختلف و پراکنده موجود تعریفی نه الزاماً جامع و مانع استخراج کرد.
از ماده ۲۶ آیین نامه راهور میتوان عنوان کرد که راننده مجاز کسی است که گواهینامه رانندگی مربوط به وسیله نقلیه را دارا باشد. همچنین بر اساس ماده ۲۷ آیین نامه راهور ، یکی از شرایط مهم و اساسی شرکت در آزمایش ها و صدور انواع گواهینامه رانندگی ، داشتن واحراز سلامت جسمی و روانی متقاضی رانندگی است.موضوعی که قبلاً مقنن در بند ۳ ماده ۸ کنوانسیون راجع به ترافیک راه ها مصوب ۱۷/۸/۴۷ بدان اشاره وتأکید کرده است و حتی نه تنها آن را شرط ابتدایی صدور انواع گواهینامه رانندگی قلمداد نموده بلکه در هنگام تمدید یا تعویض گواهینامه رانندگی نیز استمرار حفظ حداقل شرایط جسمانی و روانی را لازم و ضروری تعیین نموده است.(فرهانی ، ۱۳۸۴، ص ۸۰)
به عبارتی می توان عنوان نمود که داشتن حداقل سلامت جسمانی و روانی لازم نه تنها شرط صدور انواع گواهینامه رانندگی است ، بلکه حفظ چنین شرایطی لازمه امر رانندگی است به طور یکه با فقدان هر یک از آنها ، حسب مورد ، گواهینامه رانندگی از شخص اخذ و گواهی نامه متناسب با شرایط جدید تعیین و به وی اعطا میگردد و یا در صورت عدم احراز صلاحیت جسمی و روانی گواهینامه وی ابطال خواهد شد.
بنابر این ، معیار و ضابطه دیگر در تعریف وتعیین راننده مجاز ، برخورداری وی از سلامت جسمانی و روانی لازم جهت راندن وسیله نقلیه مطابق شرایط اولیه صدور گواهینامه و حفظ و استمرار وضعیت موصوف در هنگام رانندگی است به نحویکه فقدان هریک از شرایط جسمانی یا روانی لازم چه بصورت موقت مانند مستی و یا صرف مواد مخدر و یا استفاده از دارو های تخدیر کننده و یا محرک سیستم اعصاب و روان ( CNS ) و چه بصورت دائم ؛ فرد را حسب مورد از اتصاف به ویژگی راننده مجاز خارج می نماید.(فرهانی ، ۱۳۸۴ ، ص۸۱)
از دیگر اوصاف و ویژگی هایی که میتوان برای تبیین وتعریف راننده مجاز بیان نمود آن است که چنین راننده ای کسی است که در راستای اعمال پار های از مقررات همچون ماده ۷۱۸ قانون مجازات اسلامی و یا بند های ۱ ، ۲ و ۳ ماده ۷ قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی مصوب ۱۳۸۴ از حق رانندگی محروم نشده باشند.(فرهانی ، ۱۳۸۴ ،ص ۸۲)
بنابر این با عنایت به موارد مطروحه فوق ، راننده مجاز به شخصی گفته میشود که اولاً دارای گواهینامه متناسب رانندگی با وسیله نقلیه مورد استفاده بوده و ثانیاً حین رانندگی از سلامت جسمی و روانی برخوردار بوده و ثالثاً از ممنوعیت و محرومیت رانندگی به صورت محدود و یا دائم برخوردار نشده باشد.
جوسیله نقلیه مجاز به حرکت از شاهراه باشد .وسایل نقلیه ای از امتیاز مقرر در این ماده برخوردار میشوند که مجاز به عبور از شاهراه باشند(عباسلو ، ۱۳۸۷ ، ص ۹۷)بنابراین وسیله نقلیه مجاز وسیله نقلیه ای است که ذاتاً مجاز به حرکت در آزادراه است و محدودیت و ممنوعیتی جهت تردد در آزادراه مانند نصب تابلوی ممنوعیت مربوط به آن وسیله نقلیه در پیش رو نداشته باشد و همچنین در عین حال و نیاز به تردد در آزادراه به سبب ضرورت یا مأموریت ، اجازه مخصوص را از مقامات صالحه اخذ وتابلو مخصوصه ( عبور آزاد از آزادراه )را نصب و در خطوط مجاز تردد نمایند.
لیکن نکته قابل بحث و مسأله قابل طرح در تبیین و تعریف وسیله مجاز و تحلیل این شرط از ماده ۴ این است که آیا مجاز بودن را می توان فاقد عیب ونقص فنی بودن تلقی کرد؟
برخی اساتید حقوقی با رجوع و استناد به ماده ۲۰۰ آیین نامه راهور ، وسیله نقلیه مجاز را وسیله نقلیه ای میدانند که دارای عیب ونقص فنی ( موثر) نبوده و وسایل کامل ایمنی مقرر در آیین نامه راهور داشته باشند.اما برخی دیگر از حقوقدانان فاقد عیب ونقص بودن را از شرایط لازم برای اعمال ماده ۴ قانون مذکور در نظر نمی گیرند.به تعبیر دسته اخیر با توجه به اینکه ماده مذکور مجاز را مقید به عبور از شاهراه نموده ؛ بنابراین نمیتوان فاقد عیب ونقص بودن را از آن استنباط نمود(عباسلو ، ۱۳۸۷ ، ص ۹۷) و به اعتقاد این دسته در هر حال هیچ شرط دیگری نمیتوان برای عدم مسئولیت راننده در این قبیل موارد اضافه نمود ، زیرا قانونگذار در مقام بیان کلیه شرایط لازم در خصوص عدم مسئولیت راننده بوده و هر شرطی را که لازم بوده در این ماده آورده است ،همانگونه که قانونگذار در ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی در مقام بیان و احصا شرایط ، شرط فاقد عیب و نقص بودن وسیله نقلیه را از شرایط عدم مسئولیت راننده به صراحت بیان نموده است . بنابراین میتوان نتیجه گرفت وقتی که مقنن عالماً وعامداً و در حالیکه در مقام بیان بوده سکوت کرده و قید فاقد عیب ونقص بودن وسیله نقلیه را در ماده ۴ بعنوان شرط عدم مسئولیت راننده عنوان ننموده و از نظر وی لازم نمی باشد،پس نمیتوان قید مذکور را در مسئولیت و یا عدم مسئولیت راننده در تصادفات با عابر در شاهراه لحاظ کرد، هرچند به موجب مقررات آیین نامه راهنمایی و رانندگی وسیله نقلیه باید فاقد عیب و نقص فنی بوده و راننده مکلف است دارای سرعت مجاز باشد.بنابراین اگر در شاهراه سرعت غیر مجاز داشته باشد و یا وسیله نقلیه دارای عیب ونقص مکانیکی باشد این تخلفات موجب مسئولیت راننده در مقابل عابر نبوده و در واقع قانونگذار دراین مورد امتیاز خاص و ویژه ای برای راننده قائل شده است و حکم مندرج در این ماده جنبه استثنایی دارد و قابل تسرّی به موارد مشابه نمی باشد.(عباسلو ، ۱۳۸۷ ، ص ۹۸)ضمناً اگر در تصادف وسیله نقلیه با عابر در شاهراه یکی از شرایط مذکور وجود نداشته باشد ، حادثه باید بر اساس ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی مورد بررسی قرار گیرد.
د – انتقال مصدوم به درمانگاه : اما به موجب قسمت اخیر ماده مذکور قانونگذار در هر حال راننده را مکلّف به انتقال مصدوم به اولین درمانگاه یا بیمارستان کرده است .
بنابراین ،اگر به علت عدم انتقال مصدوم به درمانگاه، عابر دچار خسارتی شود یا فوت کند ، می توان برای راننده به علت عدم انجام تکلیف مندرج در قسمت اخیر ماده مذکور ، مسئولیت مدنی قائل شد .
ه – امکان استفاده از بیمه شخص ثالث : ماده مذکور عدم مسئولیت راننده را مانع استفاده شخص ثالث از مقررات بیمه ندانسته است . به عقیده برخی از حقوقدانان ، برخلاف قاعده تبعی بودن مسئولیت بیمه گر در بیمه های مسئولیت که به موجب آن بیمه گر فقط هنگامی در مقابل شخص ثالث مسئولیت دارد که بیمه گذار او مسئول باشد و در صورتی که بیمه گذار مسئولیتی نداشته باشد بیمه گر هم فاقد مسئولیت است ، بنابراین زیاندیده نمیتواند مستقیماً به بیمه گر مراجعه نماید(منصور ،۱۹۹۵، ص۲۰۳ به نقل از عباسلو ، ۱۳۸۹ ، ص ۴۷) مگر اینکه قانونگذار به منظور حمایت از زیاندیده و جبران خسارت برای بیمه گر مسئولیت مستقل قائل شده باشد.(مرقس ، ۱۹۹۲، ص ۶۵۷ به نقل از عباسلو ، ۱۳۸۹ ، ص ۴۷) و قانونگذار استثنائاً در ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن ، هرچند که راننده را به عنوان بیمه گذار مسئول نمی داند ، ولی حق مراجعه را برای عابر و سایر متضررین به عنوان شخص ثالث به بیمه گر با اعمال مسئولیتی مستقل ، قائل شده است.
برخی دیگر از حقوقدانان در توجیه و تفسیر این حکم استثنائی ، قبل از تصویب قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل اشخاص ثالث مصوب ۱۶/۴/۸۷ ؛ بر اساس ماده یک قانون بیمه مصوب ۱۳۴۷ اینگونه عنوان میکردند که ، ((کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و … مسئول جبران خسارت مدنی ومالی هستند که در اثر حوادث وسایل نقلیه مزبورو یا محمولات آنها به اشخاص ثالث وارد می شود.))بنابراین علاوه بر مسئولیت راننده ، برای دارنده وسیله نقلیه ، مسئولیتی خاص و ویژه تعیین شده و مسئولیت مقرر در این ماده بر طبق گرایش های نوین حقوق تطبیقی، مسئولیتی نوعی و محض بوده و دارنده بدون آنکه تقصیری کرده و اثبات آن لازم باشد مسئول شناخته شده است و صرف اثبات این امر که خسارت در اثر حوادث وسایل نقلیه به بار آمده برای مسئول شمردن دارنده کفایت میکند(صفایی، ۱۳۸۹، ص ۲۴۴ به نقل از فرهانی ، ۱۳۹۰ ، ص ۱۵۹).به نظر این دسته از حقوقدانان، در اینگونه حوادث رانندگی و از جمله تصادفات در آزادراهها که عابر پیاده با تقصیر خود در ایجاد حادثه کلاً و یا جزأً مشارکت مینماید ، اصولاً مسئولیت مدنی دارنده به قوت خود باقی است مگر آنکه تقصیر عابر پیاده به عنوان یک حادثه خارجی غیر قابل پیش بینی و غیر قابل پیشگیری ، رابطه سببیت بین فعل راننده و زیان ها را قطع کند، اما اگر تقصیر عابر پیاده اوصاف قوه قاهره را نداشته باشد مسئولیت دارنده از بین نمی رود و در صورتی که دارنده بخواهد خود را از مسئولیت معاف نماید باید ثابت کند که تقصیر عابر پیاده (زیان دیده )برای او حالت قوه قاهره داشته است، در غیر اینصورت مسئولیت دارنده باقی بوده و حتی اثبات و احراز بی تقصیری راننده نیز او را از مسئولیت معاف نمیکند ؛ زیرا مبنای مسئولیت او تضمین قانونی است(فرهانی ، ۱۳۸۴، ص ۸۷)در عین حال چون تقصیر زیاندیده نیز به اثبات رسیده ، معلوم میگردد که ورود زیانها دو سبب داشته و باید مطابق قواعد تقسیم مسئولیت عمل شود.(قاسم زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۱۴ به نقل از فرهانی ، ۱۳۸۴ ، ص۸۸)
با تصویب قانون جدید بیمه اجباری، ماده ۱ قانون سابق تغییر کرد و تصریح به مسئولیت مدنی دارنده در مقابل اشخاص ثالث از متن ماده در قانون جدید حذف گردید: “کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و ریلی… مکلفند وسایل نقلیه مذکور را در قبال خسارت بدنی و مالی که در اثر حوادث وسایل نقلیه مزبور …به اشخاص ثالث وارد میشود حداقل به مقدار مندرج در ماده ۴ این قانون … بیمه نمایند” البته تبصره دو این ماده به نوعی ناظر به مسئولیت است و اعلام می دارد: “مسئولیت دارنده وسیله نقلیه مانع از مسئولیت شخصی که حادثه منتسب به فعل یا ترک فعل اوست نمیباشد …”. بدین ترتیب می توان تصور کرد که برای مسئولیت بر طبق این قانون، صرف انتساب ضرر به فعل یا ترک فعل راننده یا دارنده کافی است و اثبات تقصیر لازم نیست(فرهانی، ۱۳۹۰، ص ۱۵۹ -۱۶۰) با وجود این به رغم تبصره اصلاحی و تأکید این قانون بر سببیت در موارد متعدد همچنان روشن نیست که مبنای مسئولیت مدنی دارنده وسیله نقلیه چیست؟ زیرا قانون درباره مسئولیت دارنده ساکت است و تنها او را موظف به بیمه نمودن مسئولیت ناشی از وسیله نقلیه کرده است. بنابراین بزرگترین ایراد قانون جدید (قانون بیمه ) ، حذف حکم مسئولیت دارنده است(صفایی، ۱۳۸۹، ص ۲۴۵ به نقل از فرهانی ، ۱۳۹۰ ، ص ۱۶۰)
به نظر برخی حقوقدانان، به رغم این وضعیت به نظر میرسد با توجه به تأکید تبصره دو ماده ۱ بر مسئولیت دارنده و تصریح ماده ۵ این قانون “بیمه گر ملزم به جبران خسارت وارد شده به اشخاص تا حد مذکور در بیمه نامه خواهد بود …” و رعایت این توجیه منطقی که مسئولیت بیمه گر تابعی از مسئولیت دارنده است، همانند قانون سابق باید در حوادث رانندگی مبنای مسئولیت دارند را همان نظریه خطر دانست .در نتیجه، دارنده به طور نوعی مسئول جبران تمام خسارتهایی است که بر اثر حوادث رانندگی به اشخاص ثالث وارد میشود. علاوه بر این، حکم ماده ۱ قانون جدید، متوجه تکلیف دارنده به بیمه نمودن وسایل نقلیه در قبال خسارت بدنی و مالی است که در اثر حوادث وسایل نقلیه مزبور به اشخاص ثالث وارد شده باشد ” لذا میتوان گفت که تعهد بیمه ای که متوجه دارنده میباشد با دلالت التزام، حاوی تعهد به جبران خسارت نیز میباشد، زیرا پوشش بیمه ای بدون موضوع نیست و چون دارنده متعهد به جبران خسارت است بیمه را نیز در این راه تحصیل میکند.”(طهماسبی ، ۱۳۸۹ ، ص ۳۷ به نقل از فرهانی ، ۱۳۹۰ ،صص ۱۶۰ و ۱۶۱)
باید به این نکته مهم توجه شود که ابهامات مزبور در قلمرو مسئولیت “شخص دارنده ” مطرح است و ارتباطی به مسئولیت بیمه گر ندارد، زیرا به موجب قسمت آخر تبصره دو ماده ۱ “… در هر حال خسارت وارده از محل بیمه نامه وسیله نقلیه مسبب حادثه پرداخت میگردد” فقدان مسئولیت دارنده، مانع بهره مندی زیان دیده از تعهدات بیمه ای نبوده و خسارت وی از این محل قابل جبران است”(طهماسبی ، ۱۳۸۸ ،صص۳۷ و۳۸ به نقل از فرهانی ،۱۳۹۰ ، ص ۱۶۱) به نظر می رسد در قانون جدید بیمه اجباری نیز مبنای مسئولیت، تقصیر نیست، زیرا آنچه از بررسی مبنای مسئولیت در فقه اسلامی، قانون مدنی و قانون مجازات اسلامی خاصه مواد ۳۱۹، ۳۲۰ ، ۳۲۱، ۳۲۴، ۳۲۵، ۳۲۶ و صریحتر از همه ماده ۳۵۴ و سایر قوانین موضوعه به دست می آید، آن است که مسئولیت مدنی در حقوق ایران مبتنی بر استناد عرفی عمل زیان بار به شخص است.(باریکلو ، ۱۳۸۹ ، ص ۵۹ به نقل از فرهانی ، ۱۳۹۰ ، صص ۱۶۱و ۱۶۲)
بنابراین در مورد اتلاف یا ضررهای ناشی از وسایل نقلیه موتوری زمینی موضوع قانون بیمه اجباری سابق و جدید نیز، مبنای مسئولیت، مسئولیت بدون تقصیر و مسئولیت محض می باشد، مسئولیتی که بر مبنای نظریه خطر نیستند؛ بلکه به نظر می رسد بر اساس نظریه تضمین گروهی است که امروزه در گرایش به بیمه های مسئولیت تبلور یافته است . در کشور ما هم میتوان گفت قانون بیمه اجباری سابق و جدید نیز مبتنی بر همین فکر بوده است(صفایی ، ۱۳۸۹ ، ص ۷۵ به نقل از فرهانی ، ۱۳۹۰ ،ص ۱۶۲)
لذا از این روست که مقنن در ذیل ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن ، عدم مسئولیت راننده را مانع استفاده عابر پیاده از مقررات بیمه نمی داند.
۳-۴-۳-ماده ۸ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و اخذ جرایم مصوب ۱۳۵۰ و تبصره ماده مذکور :
این ماده قانونی و تبصره آن با تصویب قانون رسیدگی به تخلفات در سال ۱۳۸۹ (مطابق ماده ۳۵) به صراحت لغو گردید. اما به جهت آگاهی و یادآوری به شرح این ماده و بررسی شرایط آن می پردازیم.
به موجب این ماده: ((در صورتی که عابرپیاده از سواره رو و معابر و خیابان ها جز از نقاطی که خط کشی شده و مخصوص عابر پیاده است (محل مجاز ) از محل دیگری (محل های غیر مجاز )عبور کند ، متخلف شناخته می شود و مکلّف به پرداخت جریمه مقرر در آیین نامه می باشد و در صورتی که در این قبیل نقاط غیر مجاز وسیله نقلیه موتوری با عابر پیاده تصادف کند ، راننده وسیله نقلیه در صورتی که کلّیه مقررات راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده باشد مسئول شناخته نمی شود . عدم مسئولیت راننده مانع استفاده شخص ثالث از مقررات بیمه نخواهد بود . برای اجرای مقررات این ماده ادارات مسئول امر عبور و مرور بر حسب مورد (شهربانی ، شهرداری و ژاندارمری )مکلفند قبلاً خیابان یا مسیر یا معبر مورد نظر را از حیث پیاده رو و خط کشی و نصب چراغ و کلیه علائم لازم و ایمنی عابر پیاده و رانندگان وسیله نقلیه موتوری کاملاً مهیا و تأمین کرده و مراتب را ۱۵ روز قبل از تاریخ اجرا به وسیله مطبوعات ، رادیو و تلویزیون به اطلاع عموم اهالی برسانند. ))

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:30:00 ق.ظ ]




استنبرگ[۵۱] روان شناس دانشگاه ییل از مردم خواست که خصوصیات یک فرد باهوش را بیان کنند، افراد بسیاری مهارت های عملی را جزء ویژگی های اصلی برشمردند. تحقیقات بیشتر، استنبرگ را به نتیجه گیری ثرندایک بازگرداند و آن این که هوش اجتماعی از توانایی تحصیلی متمایز است و همان چیزی است که افراد را وادار می کند که در عرصه زندگی به خوبی عمل کنند (دهشیری، ۱۳۸۲). از سال ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۰ پژوهش در زمینه هوش اجتماعی را به عنوان توانایی ارتباط با دیگران، دانش میان فردی، توانایی قضاوت درست درباره احساسات، خلق ها و انگیزه های دیگران، عملکرد اجتماعی مؤثر و مهارت رمزگشایی نمادهای غیر کلامی تعریف کرده اند (‌گلمن، ۱۳۷۹).

تعاریف هوش اجتماعی
تضادها در تعریف هوش اجتماعی، شیوه های مطالعه ساختار را به طور چشمگیری متفاوت ساخته است. عدهای از پژوهشگران جهت مطالعه هوش اجتماعی به دیدگاه شخصیتی و عدهای دیگر به دیدگاه روان سنجی گرایش دارند. دیدگاه روان سنجی هوش اجتماعی را به عنوان یک هوش عمومی مطرح میکند که در موقعیتهای اجتماعی یا توانایی فهم و مدیریت افراد به کار برده میشود. دیدگاه شخصیتی بر این فرض استوار شده است که رفتار اجتماعی ناشی از هوش است و تفاوتهای اشخاص در رفتار اجتماعی، از تفاوتهای آنها در دانششان ایجاد میشود (واسیل اوا[۵۲] ، ۲۰۰۵: ۲۱۳).
منشا دیدگاه روان سنجی هوش اجتماعی، تقسیم هوش به سه صورت توسط ثورندایک (۱۹۲۰) میباشد:
۱ـ هوش انتزاعی: توانایی درک و فهم و حل مسائل از طریق نمادهای کلامی و ریاضی است.
۲ـ هوش عینی: توانایی درک و فهم و حل مسائل از طریق دستکاری و به کارگیری اشیاء است.
۳ـ هوش اجتماعی: توانایی درک و فهم دیگران و ایجاد ارتباط با آنهاست.
در این فرمولبندی کلاسیک، هوش اجتماعی به معنای توانایی درک و کنترل (روابط) مردان و زنان، پسران و دختران به منظور عاقلانه نمودن عکس العملهای بشری است. به عقیده وی، این واژه به توانایی شخص از نظر درک و مدیریت افراد دیگر بر میگردد، تا در فعل و انفعالات اجتماعی، تطبیقپذیر باشد. به طور مشابه ماس و هانت[۵۳] (۱۹۳۳) هوش اجتماعی را توانایی سازش با دیگران تعریف میکنند. آلبرشت هوش اجتماعی را «درک زمینه های اجتماعی و برخورد با افراد» تعریف کرده است (آلبرشت، ۲۰۰۵: ۳۱).
از نظر بار- اون هوش اجتماعی عبارت است از مجموعه ای از تواناییها، کفایتها و مهارتهای غیر شناختی که توانایی فرد برای کسب موفقیّت در مقابله با ضرورتها و فشارهای محیطی را تحت تأثیر قرار میدهد (بار-اون، ۲۰۰۶: ۱۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با روشهایی میتوان هوش اجتماعی را تقویت کرد: ۱- هماهنگی حرکات بدنی با گفتار ۲- افزایش معاشرت و ارتباط خود با دیگران ۳- آموزش اولیه در خانواده ۴- ارتباط و تبادل افکار و اطلاعات ۵- نهادینه کردن آموزش هوش اجتماعی در مدرسه و جامعه ۶- تقویت هنر شنونده بودن (گوش کردن به حرفهای طرف مقابل) ۷- برخورد با فرد به آن صورتی که هست و استحقاق دارد ۸- ارزش قایل شدن برای سخنان افراد مقابل ۹- استفاده از کلمات زیبا، سنجیده و به موقع (مهرابی و همکاران، ۱۳۸۶: ۷۹).
هوش اجتماعی عبارت است از توانایی برقراری روابط بین فردی در گروه و همکاری با دیگران، استفاده از توان ذهن و جسم برای برقراری ارتباط با دیگران و درک بهتر آنان، کسب این نگرش که دیگران را برای رشد و توسعه روابط بین فردی و رفتار دوستانه تشویق کنید و آگاهی از اینکه چگونه با دیگران دوست شده و آن را حفظ کنیم. هوش اجتماعی خاصیت ویژه ای است که علت توفیق ما در ارتباط اجتماعی است و با آموزش یا مطالعه به دست نیامده است. در حقیقت ایجاد روابط سالم یا به دیگر سخن سیاست برقرار کردن رابطه یک توان خاص و ارجمند است (بوزان، ۱۳۸۴).
نیجهولت، استاک و نیشیدا (۲۰۰۹) هوش اجتماعی را به عنوان یک توانایی ضروری برای افراد به منظور ارتباط، درک و تعامل مؤثر با دیگران تعریف کرده اند. به نظر سلز[۵۴] (۲۰۰۷) هوش اجتماعی می تواند به طور گسترده ای به عنوان یک نوع هوش که در پشت تعاملات و رفتارها قرار دارد تعریف شود..
بارنز و استبرگ (۱۹۸۹) هوش اجتماعی را به معنای توانایی درک و فهم افراد دیگر تعریف کرده اند.
فورد و تیساک[۵۵] (۱۹۸۳) هوش اجتماعی را به معنای توانایی تعامل موفق با افراد دیگر تعریف کرده اند.
کیتینگ[۵۶] (۱۹۸۷) هوش اجتماعی را در راستای توانایی عمل کردن خوب در آزمون هایی که مهارت اجتماعی را اندازه گیری می کنند، قرار می دهد.
نظریهپردازان هوش اجتماعی
اگر چه ثرندایک و همکارانش قادر به تأیید چنین حوزهای از هوش از طریق مطالعات روانسجی نبودند و این مفهوم به فراموشی سپرده شد، اخیراً توجه دوبارهای در هوش اجتماعی پدیدار گشته و اغلب نویسندگان ادعا میکنند که در واقع این گواهی بر وجود، این حوزه است. هریک از نظریهپردازان از منظری به این مقوله نگاه میکنند. به عنوان مثال:
۱٫ هوش اجتماعی از دیدگاه بار- اون:
بار- اون هوش غیر شناختی را عامل مهمی در تعیین توانمندیهای افراد برای کسب موفقیّت در زندگی تلقی میکند و آن را با سلامت عاطفی یعنی وضعیت روانی فعلی و در مجموع سلامت هیجانی در ارتباط مستقیم میداند. بار- اون هم چنین برای اولین بار EQ (هوش هیجانی) را در برابر IQ که اصطلاح شناخته شده و مقیاسی برای سنجش هوش شناختی است مطرح کرد و از سال ۱۹۸۰ به تدوین پرسشنامه هوش هیجانی EQI [۵۷]و توصیف کمی هوش غیر شناختی پرداخت. هدف بار- اون پاسخ دادن به این پرسش مهم بود که چرا بعضی از افراد از توان هیجانی بهتری برخوردار و در زندگی موفّقترند؟ وی در نهایت به این نتیجه رسید که هوش شناختی تنها شاخص عمده برای پیش بینی موفقیّت فرد نیست (اله یاری، ۱۳۸۹: ۱۸).
۲٫ هوش اجتماعی از دیدگاه گاردنر
گاردنر (۱۹۳۳) تئوری هوشهای چندگانه خود را ارائه میدهد. اگر چه اسپیرمن[۵۸] و دیگر حامیان هوش عمومی به گاردنر پیشنهاد کردند که هوش یک توانایی شناختی واحد نیست، ولی انواع کاملاً متفاوتی از هوش وجود دارد که هر کدام فرضاً با یک سیستم مغزی متفاوت سازماندهی میشوند، در حالی که بیشتر این هوشهای ارائه شده (زبانشناسی، ریاضیات، فضایی، موسیقی، حرکات بدن) توانایی های شناختی هستند.
گاردنر هوش درونی اشخاص را به عنوان توانایی شخصی به منظور دسترسی سودمندانه به زندگی هیجانی درونی خودش و هوش بین فردی را به عنوان توانایی فردی به منظور ایجاد وجه تمایز در میان افراد دیگر معنا کرد. اگر چه هوش چندگانه گاردنر دارای ساختارهای مختلف فردی است، فرض شده است که در آن بعضی افراد یا بعضی گروه ها دارای توانایی های بیشتری از دیگران باشند. گاردنر هوش اجتماعی را به عنوان دو هوش درون فردی و برون فردی به طور مجزا نگاه کرد، اما او آنها را به عنوان ساختارهای مرتبط مینگرد (اله یاری، ۱۳۸۹: ۱۹).
۳٫ هوش اجتماعی از دیدگاه هچ[۵۹] و گاردنر
هچ و گاردنر مؤلفه های هوش اجتماعی را بدین گونه مطرح کردهاند:
۱- سازماندهی گروه: این مهارت که برای رهبران ضروری است، به دست گرفتن ابتکار عمل و هماهنگ ساختن تلاشهای گروهی از مردم است. این استعداد در کارگردانان یا تهیهکنندگان برنامههای نمایشی، درجهداران ارتش، رهبران کارآمد هر نوع سازمان و واحد مشاهده میشود.
۲- ارائه راه حل: استعداد میانجیگری، اجتناب از تعارض یا حل تعارضهایی که سر بر آوردهاند. افرادی که این توانایی را دارند در انجام گرفتن معاملات و همچنین بر داوری کردن یا وساطت در مشاجرات توانایی زیادی دارند.
۳- ارتباط فردی: این استعداد وارد شدن در رویارویی با دیگران و یا شناخت و پاسخ دادن مناسب به احساسات و علایق مردم را آسانتر میسازد که هنر برقراری ارتباط نامیده میشود.
۴- تجزیه و تحلیل اجتماعی: به معنای توانایی دریافت احساسات، انگیزشها و علایق دیگران و داشتن درکی عمیق از آن میباشد. این آگاهی نسبت به احساسات دیگران باعث میشود که آنان با سهولت با دیگران صمیمی و مرتبط شوند. در بهترین حالت فرد با این توانایی، درمانگر یا مشاوری توانا میشود (اسلوب، ۱۳۸۹: ۲۲-۲۴).
۴٫ هوش اجتماعی از دیدگاه آلبرشت
به نظر آلبرشت برای فهم هوش اجتماعی مرحله اول این است که آن را در متن طبقات هوش چندگانه گاردنر قرار دهیم. از نظر گاردنر هوش به چند نوع تقسیم میشود: هوش زبانی یا کلامی[۶۰]، هوش موسیقیایی[۶۱]، هوش منطق ریاضی[۶۲]، هوش فضایی[۶۳]، هوش بدنی- جنبشی[۶۴]، هوش بین فردی و هوش درون فردی و هوش طبیعت گرایانه[۶۵]. اما آلبرشت هوشهای چندگانه گاردنر را دوبارهچینی کرده و این طبقات را مطابق جدول (۲-۱) معرفی نمود:
هوشهای چندگانه آلبرشت

طبقه

توصیف

هوش انتزاعی

دلیل و برهان نمادی

هوش اجتماعی

سازگاری با دیگران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




مطابق ماده ۱۹۱ ق.م مقرر می دارد، «عقد محقق می شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند».
قصد انشاء درونی، سازنده ی اصلی عقد است ولی نفوذ این نیروی سازنده مشروط بر این است که اعلام شود و انشاء طرفین عقد موافق یکدیگر باشد به نحوی که بتوان گفت «تراضی» حاصل شده و هر دو یک چیز را می خواهند. همچنین لازم است قصد و رضای طرفین عاری از عیوب اراده باشد تا قرارداد نفوذ پیدا کند. اشتباه و اکراه دو عاملی لست که اراده را معیوب می کند.
بند دوم: اهلیت و صلاحیت طرفین
طرفین در هنگام انعقاد قرارداد باید اهلیت داشته باشند. علاوه بر اهلیت، طرفین قرارداد، باید صلاحیت انجام عمل را نیز دارا باشند. شرکت پیمانکار باید مطابق حاکم بر اشخاص حقوقی حقوق خصوصی و مطابق اساسنامه شرکت، شخصیت حقوقی مستقل داشته و قرارداد توسط شخص واجد صلاحیت امضاء شود. کارفرما در موارد مربوط به صلاحیت بالاترین مقام اداری ذیربط، صلاحیت ذاتی، محلی، تکلیفی و تخییری و تفویض اختیارات و مساله نمایندگی، مقررات را رعایت نموده و از آنها تخطی ننماید.
بند سوم: موضوع عمل حقوقی
موضوع عمل حقوقی باید عقلانی و دور از منافع شخصی و صنفی بوده و منافع مصالح عمومی رعایت شود.
بند چهارم: مشروعیت جهت قرارداد
در پیمان های اداری نباید جهت عمل حقوقی، برخلاف قوانین و مقررات حاکم در زمان انعقاد عقد باشد اگر جهت قید شود فرض، اصلی و واقعی بودن آنست، مگر خلافش ثابت شود. برای این که جهت قرارداد مشروع باشد. باید جهت تصمیم اداری با غرض و منظور قانونگذار، انطباق ذاتی و واقعی داشته باشد و هر نوع سوء استفاده در تنظیم قراردادهایی که برخلاف مصالح عموم و منافع جامعه باشند مشروعیت جهت را منتفی می سازد.[۲۵]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بخش سوم
فسخ قرارداد های
پیمان کاری و شرائط آن
فصل اول: شرایط عمومی فسخ قراردادها
فسخ، یکی از اسباب سقوط تعهدات است. در حقوق اسلام و قانون مدنی ایران، موارد فسخ عقد لازم، تحت عنوان خیارات بحث شده که از حیث منشأ پیدایش و شرایط اعمال آن دارای مقررات ویژه ای است. حق فسخ، گاه بموجب توافق متعاقدین و گاه بحکم قانون ایجاد می شود و از نظر ماهیت، ایقاع محسوب می گردد و به یک اراده نیاز دارد که این اراده باید ابراز شود. همچنین فسخ کننده باید دارای اهلیت و اختیار باشد. در بحث آثار فسخ، مسائل فراوانی قابل طرح است. بطور کلی اثر فسخ نسبت به آینده است؛ بنابراین، منتقل الیه می تواند قبل از فسخ، مورد معامله را به دیگری انتقال دهد یا هر گونه تصرف مالکانه دیگر نماید و همین امر، وضعیت حقوقی طرفین را پس از فسخ پیچیده تر می کند. زیرا پس از فسخ، وضعیت باید به حالت قبل از عقد برگردد. مثلاً در بیع، مورد معامله باید به دیگری انتقال یافته، بدل آن از مثل یا قیمت به مالک اولیه داده می شود. اگر در اثر کار، قیمت مورد معادله افزایش یافته، قیمت افزوده باید جبران شود. بعضی از تغییرات دیگری که ممکن است در مورد معامله پدید آید عبارتند از: اتلاف، عیب، نقص و تغییر قیمت در اثر تغییرات بازار، که هر یک را باید جداگانه بررسی کرد. حق فسخ، گاهی با اراده دارنده آن و گاهی بوسیله ارث انتقال می یابد. حق فسخ بدون تجزیه به ارث می رسد و برای اعمال آن همه ورثه باید با یکدیگر توافق داشته باشند. حق فسخ، قابل سقوط و اسقاط است. سقوط حق فسخ در مواردی است که قانونگذار بیان کرده و غالباً عدم رعایت شرایطی که برای اعمال حق فسخ است، موجب سقوط حق می شود. در این پایان نامه، سعی شده که علاوه بر بررسی نظرات حقوقدانان، بعضی از آرای قضایی نیز بیان گردد و به مقررات موجود تکیه بیشتری شود و بخشی نیز به آیین دادرسی با توجه به دادگاه های فعلی اختصاص یابد.
مبحث اول: مفهوم، ماهیت، مبنا و شرایط فسخ
هرگاه در انجام عقدی، یک قاعده قانونی رعایت نشود ضمانت اجرای این تخلف بطلان و عدم تاثیر آن عقد است. نباید این شائبه به میان آید که ضمانت اجراء باید حتماً جنبه جزائی داشته باشد. گرچه عده ای از علماء حقوق بر این عقیده دارند که ضمانت اجراء عبارت از تنبیه بدنی است که به مناسبت نقض یک قاعده قانونی اعمال می شود. البته این تعبیر برای ضمانت اجراء صحیح نیست چه ممکن است فشار مالی بعنوان ضمانت اجرا بر فردی وارد آید که آثار روحی آن بمراتب شدیدتر از یک جزای بدنی باشد. حتی اشخاصی هستند که از لحاظ علاقه ای که به مال دنیا دارند حاضرند در موقع تحمل مجازات جان خود را بدهند ولی چیزی از مال خود را بعنوان جریمه از دست ندهند.
گفتار اول: فسخ در لغت و اصطلاح
فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن، تباه کردن و شکستن آمده است.[۲۶]
فسخ که به آن انحلال ارادی قرار داد نیز گفته می‌شود، در اصطلاح حقوقی عبارت است از پایان دادن حقوقی به قرار داد به وسیلۀ یکی از دو طرف قرارداد یا شخص ثالث. [۲۷]
فسخ یا انحلال ارادی قرارداد از حیث جایگاه حقوقی یکی از مباحث اسباب سقوط تعهدات و قراردادها می‌باشد.[۲۸]
بر هم زدن معامله وعقد بر اساس مجوز قانونی که یکی از دو طر ف معامله در دست دارد (پس فسخ نوعی ایقاع است چون اراده یک طرف عقد در آن مؤثر است در حالی که اگر عقد بود باید اراده ی دو طرف در آن مؤثر می بود) نکته دیگر اینکه این فسخ نوعی حق است و هر حقی قابل اسقاط است پس حق فسخ قابل اسقاط است ازموارد فسخ می توان از خیار غبن و خیار عیب نام برد.
بحث فسخ قرارداد، اختصاص به عقود لازم دارد، چرا که در عقود جائز هر کدام از طرفین می‌تواند هر زمان که اراده کند، عقد را بر هم زند. بحثی که در عقود لازم مطرح است آن است که آیا مدعی فسخ عقد، حق فسخ دارد یا اینکه باید به عقد ملتزم بماند؟
در اصطلاح حقوقی، فسخ عبارت است از پایان دادن به هستی حقوقی قرارداد بوسیله یکی از طرفین یا شخص ثالث. بدین ترتیب فسخ یک عقد در واقع انشای یک طرفه انحلال آن و ماهیتاً به منزله نوعی ایقاع است. و مبنای این حق اختیاری است که بنا به توافق طرفین یا مستقیماً به حکم قانون برای یک یا دو طرف قرارداد و یا شخص ثالث شناخته شده است. در حقوق ایران فسخ عقد موجب انحلال عقد از زمان انشای فسخ می شود بنابراین اگر مورد معامله مثلاً عین معینی بوده که با انعقاد عقد بیع به مالکیت خریدار در آمده بود، با اعلام فسخ، مالکیت مبیع از تاریخ فسخ به فروشنده بر می گردد و یا اگر مورد معامله کلی فی الذمه ای بود که فروشنده می بایست مصداق آن را تعیین و به خریدارتسلیم نماید، با اعلام فسخ، تعهد وی از این حیث ساقط شده و دیگر تکلیفی از لحاظ تهیه مصداق کلی مورد نظر و تحویل آن به خریدار ندارد. گفتنی است هر چند که ایجاد عقد مستلزم توافق اراده های دو طرف عقد است ولی فسخ عقد عملی است یک طرفه و با اجتماع شرایط قانونی، اراده یکی از طرفین به تنهایی قادر به مرتفع ساختن عقد و زوال تعهدات ناشی از آن است معذلک بعد از فسخ، هر دو طرف قرار داد، از تعهدات قراردادی خود مبری می شوند. یعنی به عنوان مثال همان طور که با اعلام فسخ قرار داد از ناحیه بایع، دیگر نامبرده تکلیفی در جهت تهیه و تسلیم مبیع کلی مورد معامله ندارد، متقابلاً خریدار نیز از هر گونه تعهد ناشی از عقد بیع اعم از پرداخت ثمن یا دیگر شروط قرار دادی مبری می شود[۲۹].
گفتار دوم: ماهیت فسخ
با توجه به تعریفی که از فسخ ارائه شد، می‌توان گفت فسخ، انشای یک طرفۀ انحلال قرارداد و تعهد می‌باشد، و مانند ابراء نوعی ایقاع است، یعنی اینکه یک طرف به طور مستقل می‌تواند حق فسخ خود را اعمال نماید، بدون اینکه نیازی به رضایت طرف دیگر باشد که به این عمل ایقاع گفته می‌شود.
اصل لزوم قراردادها یا اصاله اللزوم ناشی از اصل کلی تری به نام اصل حاکمیت اراده می باشد که از اصول کلی و قواعد کاملاً شناخته شده در حقوق خصوصی است.[۳۰]
هر جا سخن از اصل باشد استثناء نیز در کنار آن وجود دارد. اصل لزوم قراردادها نیز از این قاعده پیروی می کند.
مطابق ماده ۲۱۹ ق.م در این زمینه که مقرر می دارد: «عقودی که بر طبق قانون واقع شده بین متعاملین و قائم مقام قانونی آنها لازم الاتباع است مگر این که به رضای طرفین اقاله یا به علت قانونی فسخ شود». آنچه مطالعه ی ماده مذکور در ذهن تبادر می کند این است که مفاد عقود تنظیمی بین متعاقدین که طبق قانون واقع شده باشد باید اجرا شود و طرفین نمی توانند از زیر بار انجام تعهدات و تکالیف ناشی از آن خود را برهانند و منظور از لازم الاتباع بودن عقد، لازم الاجرا بودن مدلول و مفاد عقد است.[۳۱]
برهم زدن عقد، امری خلاف اصل و نامتعارف است. پیمان شکستن گناه بود است و نیاز به مجوز قانونی یا قراردادی دارد، این مجوز در ذیل ماده ۲۱۹ ق.م به متعاقدین اعطا شده است. همیشه این سوال مطرح است که آیا مدعی فسخ عقد، اختیار آن را دارد یا نه؟ دخالت دادگاه برای پاسخگوئی به همین سوال است والا فسخ عمل قضائی نیست و با اراده صاحب «خیار» صورت می گیرد و دادگاه اعلام می کند آیا مدعی فسخ، خیار فسخ داشته است یا نه؟ به همین دلیل فسخ عقد از تاریخ اعلان اراده صاحب حق واقع می شود نه از تاریخ تائید دادگاه.[۳۲]
با اعمال فسخ، عقد منحل شده و طرفین از ادامه ی اجرای تعهدات خود معاف می شوند، هر چند قانون مدنی ایران، در ماده ی ۲۶۴ خود، ذکری از فسخ، به عنوان یکی از موارد سقوط تعهدات به میان نیاورده است، ولی در این که فسخ، عقد را منحل و وضع حقوقی طرفین به حالت قبل از انعقاد در می آید تردیدی نیست و تعهدات ناشی از عقد نیز خود به خود ساقط می شود.
اختیار فسخ قرارداد که از طریق قانون یا قرارداد به طرفین عقد داده می شود «خیار فسخ» نامیده می شود. مطابق ماده ۴۸ «شرایط عمومی پیمان» کارفرما بدون آن که تقصیری متوجه پیمانکار باشد بنا به مصلحت خود یا علل دیگر می تواند به پیمان خاتمه دهد. همچنین وفق ماده ۴۶ «شرایط عمومی پیمان» در موارد تخلف پیمانکار، حق فسخ پیمان به طور یک جانبه به کارفرما داده شده و این حق فسخ، از اسباب انحلال پیمان است.
در ذیل ماهیت فسخ قراردادها عناوین زیر مورد بررسی قرار می گیرد.
بند اول: ایقاع بودن
ایقاع نوعی عمل حقوقی است که فقط با اراده یک نفر انجام می‌شود و برخلاف عقد یا قرارداد به توافق دو یا چند اراده نیاز ندارد. هرچند ممکن است با اراده دیگری از میان برود.
مهمترین انواع ایقاع طلاق، رجوع شوهر، لعان، حیازت مباح (آبادسازی اموال بی‌صاحب)، فسخِ قرارداد (خیارات)، اعراض، ابراء (بخشش طلب)، تملک به شفعه، نذر و فرزند خواندگی هستند.
در مورد عقد یا ایقاع بودن برخی از اعمال حقوقی همچون اقرار، وصیت تملیکی و ابراء اختلاف است. این اختلاف گاه ناشی از تعریف ایقاع و گاه ناشی از تأثیر رد ذینفع در تحقق ایقاع است.
فسخ برمبنای ایقاع، در اصطلاح حقوقی، انحلال و بر هم زدن یک طرفه عقد است.( خیار فسخ ) حقی است که به دو طرف عقد یا یکی از آنها یا شخص ثالث داده می شود و اعمال این حق، عمل حقوقی است و برخلاف اقاله، اراده یکی از طرفین عقد برای پایان بخشیدن به حیات عقد در آن کافی بوده و لذا در زمره ایقاعات می باشد، لیکن صرف اراده کافی نبوده و این اراده باید در عالم خارج ظاهر شده به آگاهی طرف مقابل برسد به عبارت دیگر، اراده باید گام در جهان نهد تا موثر واقع شود.[۳۳]
و در ماده ی ۴۹۹ ق.م نیز به فسخ اشاره شده است که «فسخ به هر لفظ یا فعلی که دلالت بر آن نماید حاصل می شود».
در مواد ۴۶ و ۴۸ شرایط عمومی پیمان حق فسخ به طور یک جانبه به کارفرما داده شده و او نیز مستقیماً حق فسخ خود را بدون مراجعه به دادگاه به اجرا در می آورد و نیازی به تایید دادگاه نیست. لذا در شرایط عمومی پیمان نیز، خیار نوعی ایقاع تلقی شده است.
بند دوم: استثنائی بودن
با توجه به اصل لزوم قراردادها و ماده ۲۱۹ ق.م که دلالت بر اصل لزوم دارد، امکان فسخ عقد، امری استثنائی و خلاف قاعده است که باید احراز شود. همچنان که عقد با حاکمیت اراده طرفین، الزام آور شده است استثنای آن را نیز که از حاکمیت اراده دو طرف نشات می گیرد، باید پذیرفت. در مواد ۴۶ و ۴۸ شرایط عمومی پیمان «حق فسخ به کارفرما داده شده است پیمانکار نیز با آگاهی کامل از مفاد شرایط عمومی پیمان» مبادرت به انعقاد قرارداد نموده است. مهمترین تعهد پیمانکار اجرای عملیات موضوع پیمان در مدت معین می باشد و چنانچه تاخیری در اجرای عملیات پیش آید و یا تخلفاتی منطبق با موارد مندرج در ماده ۴۶ ش.ع.پ انجام دهد کارفرما محق در استفاده از حق خیار خود خواهد بود و حتی بدون انجام تخلف، کارفرما اختیار اعمال فسخ را دارد. اختیارات گسترده و نامحدود کارفرما در اعمال فسخ مطابق ماده ۴۸ ش.ع.پ با استثنائی بودن فسخ، مباینت داشته و پیمان را در معرض تزلزل قرار می دهد.
بند سوم: عدم قابلیت اسقاط
حق فسخ با اراده صاحب آن و به واسطه ی شرط ضمن عقد مبنا یا عقد دیگر ساقط می شود. قانونگذار در ماده ۴۸۸ ق.م بیان داشته است: «سقوط تمام یا بعضی از خیارات را می توان در ضمن عقد شرط نمود». این ماده مستند جواز و قابلیت اسقاط حق فسخ است و در قراردادهای منعقد بین اشخاص خصوصی، دارنده خیار بنا به مصلحت و اقتضای کار خود با راحتی می تواند از این حق خویش صرف نظر نماید همچنان که پیمانکار به عنوان شخص خصوصی در مواردی می تواند بنا به مصالح و با اراده خود از اعمال خیار صرفنظر نماید. اما در پیمان اسقاط حق فسخ از طرف کارفرما، قابل پذیرش نمی باشد چرا که او نماینده ی ملت و مامور حفظ منافع مردم است آنچه در پیمان و شرایط عمومی آن در نظر گرفته شده مفروض بر این است که حقوق ملت را به بهترین نحو در برابر تعرضات احتمالی پیمانکار محافظت می نماید و رعایت مصالح عمومی و حفظ منافع دستگاه های اجرائی ایجاب می کند خیار فسخ کارفرما قابل اسقاط نباشد و او حق ندارد بضرر ملت از این حقوق صرف نظر کند.
بند چهارم: اجباری بودن
در خصوص این که آیا کارفرما در صورت وجود شرایط فسخ قرارداد، مکلف به اعمال حق خود می باشد یا نه لازم است به متن ماده ۴۶ شرایط عمومی پیمان توجه شود. در این ماده، موارد فسخ در دو بند احصا شده در قسمت الف چنین آمده: «کارفرما می تواند در صورت تحقق هر یک از موارد زیر پیمان را طبق ماده ۴۷ فسخ کند» به نظر می رسد کلمه ی «می تواند» بیانگر اختیاری بودن فسخ از ناحیه کارفرما باشد و جنبه تکلیفی ندارد و همچنان که اشخاص خصوصی در قراردادهای منعقده با توجه به مصلحت و اقتضای کار خود، به راحتی می توانند از حق خود صرف نظر کنند کارفرما نیز می تواند از اعمال حق خود صرف نظر کند، در حالی که چنین امری برای کارفرما غیر ممکن است زیرا کارفرما همچنان که گفته شد نماینده ی ملت و حافظ منافع مردم بوده و فرض اینست که حقوق ملت را به نحو شایسته در مقابل تعرضات پیمانکار حفظ خواهد کرد و حق ندارد از این حقوق به ضرر ملت صرف نظر نماید لذا این حق فسخ کارفرما، به معنای واقعی و دقیق در حوزه ی خصوصی نیست و به محض مشاهده تخلف و انطباق آن با موارد فسخ مندرج در ماده ۴۶ ناگزیر دستگاه اجرائی باید به فسخ پیمان مبادرت ورزد.
در قسمت (ب) قید شده که در صورت احراز موارد ذکر شده، کارفرما، پیمان را فسخ می کند که با توجه به کلمه ی (می کند) و انشا متفاوت دو بند به نظر می رسد قسمت (ب) از شدت عمل بیشتری برخوردار می باشد و با توجه به نحوه ی فسخ پیمان در بند الف ماده ۴۷، حالت شدیدتر و غیر قابل انعطاف تری نسبت به موارد درج شده در بند (الف) ماده ۴۶ شرایط عمومی پیمان دارد اما به طور کلی به نظر می رسد که اعمال حق فسخ برخلاف بعضی نظرات، اجباری باشد.[۳۴]
بند پنجم: تطابق با انواع خیارات
خیار، حقی است برای هر یک از طرفین عقد یا هر دو طرف و یا برای شخص ثالث برای بر هم زدن معامله لازم و اصطلاحاً «خیار فسخ» نامیده می شود. با امعان نظر در مواد شرایط عمومی پیمان، از میان خیارات مشترک بین عقد بیع و سایر عقود، دو نوع خیار در آن مشاهده می شود که هر دو به نفع کارفرما بوده و پیمانکار ظاهراً اختیاری برای فسخ پیمان ندارد. خیارات شرایط عمومی پیمان عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




وارد کردن اطلاعات لازم برای هندسه، شرایط مرزی و مشخصات مقاومتی

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

محاسبه تنش موثر
بردار جریان a وDdرا محاسبه می­کنیم.
نتایج را برای مشاهدده چاپ میکنیم
آرایه های مورد نیاز را برای تجمع اطلاعات را صفر می کنیم
شکل ۵-۶- الگوریتم حل مسائل اجزای محدود در حالت الاستو پلاستیک
پس روش کلی به این صورت است که پس از تعریف هندسه مساله، شرایط مرزی و بارگذاری و در نهایت مش­بندی، به سراغ نیروهای گرهی می­رویم وآنها را تعیین می­کنیم. حال با توجه به اینکه در این روش نیاز به روش سعی و خطا داریم، روش مورد نظر و تعداد بازه­ی مورد نیاز را انتخاب می­کنیم. حال بار را با توجه به تعداد بازه­ها افزایش می­دهیم و ماتریس سختی المانها را محاسبه و به صورت مرحله به مرحله آنالیز را آغاز می­کنیم. پس از تحلیل، در هر المان یا نقطه گوس، تنش­ها را محاسبه می­کنیم و نامتغیر­های تنش را نیز بدست می­آوریم. حال این تنش­ها را در معیار تسلیم گذاشته و چک می­کنیم که آیا تسلیم اتفاق افتاده یا نه. اگر تسلیمی صورت نگرفته بود برای مرحله بعد افزایش بار ماتریس­های سختی و تنش و کرنش متناظر با آن را مطابق روابط الاستیک محاسبه می­کنیم، اما اگرتسلیم اتفاق افتاده بود برای مرحله بعد از روبط الاستو پلاستیک استفاده می­کنیم وماتریس­های سختی آن المان از آن به بعد با توجه به روابط الاستو پلاستیک به­روز می­ شود. در انتها تنش­ها، کرنش­ها و المانها ویا نقاط گوس تسلیم یافته را مشخص و ترسیم می­کنیم.
۵-۵-تحلیل تنش­ها در حالت پلاستیک کامل:
در این بخش اشاره­ای نیز به رفتار الاستو پلاستیک کامل و روابط مربوط به آن می­کنیم. در حالت تقارن استوانه­ای، معادله دیفرانسیل تعادل بصورت زیر بدست می ­آید:
۵-۶۴
که در این معادله ابه ترتیب تنش­های برشی و شعاعی در محیط مورد نظر می­باشد. اقناع این معادله برای رفتار الاستیک خطی و با شرایط مرزی در و در ، معادلات زیر برای تنش در منطقه الاستیک بدست می­آیند
۵-۶۵
۵-۶۶
در داخل منطقه شکسته، معیار خرابی که توسط رابطه تعریف شده است باید اقناع شود. با توجه به این امر، در این مسئله و بوده معادله را می­توان بصورت زیر نوشت:
۵-۶۷
با انتگرال گرفتن از معادله ۳-۱۶ و قرار دادن شرایط مرزی در معادله زیر برای تنش شعاعی در منطقه شکسته بدست می ­آید:
۵- ۶۸
میزان تنش مماسی در داخل منطقه شکسته نیز با جایگذاری تنش شعاعی در معادله ۵-۶۳ بدست می ­آید. برای محاسبه تنش در منطقه الاستیک و شعاع مرز بین منطقه پلاستیک و الاستیک که به ترتیب با و نشان داده می­شوند، به این ترتیب عمل می­ شود که معیار خرابی و شکست توده سنگ اصلی باید در مرز داخلی منطقه الاستیک اقناع شود، یعنی در . از معادلات ۵-۶۱ و ۵-۶۲ ،تفاضل تنش­های اصلی عبارت است از:
۵- ۶۹
با قرار دادن و به معادله زیر می­رسیم:
۵-۷۰
که در این معادله
۵-۷۱
معیار خرابی برای سنگ شکسته نیز باید اقناع شود و بنابراین
۵- ۷۲
با مساوی قرار دادن مقادیر از معادلات ۵-۶۸ ۵-۶۴ و معادله زیر برای شعاع منطقه پلاستیک بدست می ­آید
۵-۷۳
که در آن
۵-۷۴
فصل۶
نتایج
۶-۱- مقدمه:
حال با گذراندن تمام مراحل گفته شده در فصول قبل، زمان نتیجه ­گیری فرا رسیده است. در این پژوهش با بهره گرفتن از Matlab شروع به برنامه­نویسی کردیم تا بتوانیم به اهداف مورد نیاز برسیم. این نتایج شامل چندین بخش می­باشد و درستی نتایج در هر مرحله با نتایج مثال­های فرضی تحلیلی و یا با نرم افزار­هایی تجاری، مقایسه گردیدند. ذکر این نکته لازم است که اساس کار نرم­افزار مورد نیاز برای مقایسه نتایج، باید روش اجزای محدود باشد. از این رو نرم­افزار ADINA استفاده شده است.
به منظور اثبات درستی برنامه مورد نظر و میزان دقت برنامه، به صورت مرحله به مرحله و مطابق زیر عمل می­کنیم:
۶-۱-۱- مثال ۱:
در این بخش مدل نشان داده شده در شکل ۶-۱ را تحلیل کرده و ناحیه گسیختگی اطراف حفره­ی دایره­ای را مطابق روابط تحلیلی کرش، ترسیم می­کنیم. در ادامه همین مدل را توسط نرم افزار و با روش اجزای محدود دوباره تحلیل و ناحیه گسیختگی اطراف حفره را ترسیم می­کنیم. در اولین قدم نمونه ­ای از یک سازه­ی زیر زمینی را در محیط همگن و ایزوترپ الاستیک سنگی، تحت شرایط بارگذاری فرضی و مشخص و با پارامتر­های مقاومتی معین، توسط روابط تحلیلی کرش که در بخش۲-۵-۲ معرفی گردیده
است ، مورد تحلیل قرار داده و در نهایت سطح گسیختگی اطراف سازه زیزمینی را طبق معیار هوک-براون، رسم می­کنیم. در دومین قدم همین سازه را توسط برنامه نوشته شده در پایان نامه توسط المان ۴ نقطه­ای ایزپارامتریک تحلیل کرده، و سطح گسیختگی آ­نها را در محیط هوک- براون را نیز بدست می­آوریم. نکته قابل توجه در این تحلیل این می­باشد که به دلیل تقارن شکل مورد نظر ابتدا ما سازه زیر زمینی تحلیل می­کنیم و سپس نتایج تحلیل راحول محور­های اصلی دوران می­دهیم تا به این ترتیب مش­بندی متقارنی داشته باشیم. در تمام مثال­ها مطابق شکل ابعاد مدل اصلی ۵۰ متر در ۵۰ متر و شعاع تونل دایره­ای با ۵ متر می­باشد. نکته مهم دیگر که در تمام مدل­ها یکسان است شرایط مرزی است. چون ما ربع مدل را تحلیل می­کنیم شرایط مرزی باید به گونه ­ای می­باشد که شرایط پایدار به مدل ما بدهد در نتیجه ما شرایط تکیه­گاهی را مطابق شکل ۶-۱ اعمال می­کنیم .تنش قائم اعمال شده بر روی نمونه ۶۰ مگاپاسکال می­باشد. بقیه­ی مشخصات به شرح زیر است.

شکل۶-۱-تصویری کلی از تونل و مدل مورد نظر

شکل۶-۲-شرایط مرزی اعمال شده بر روی ربع مدل
حال مثال مورد نظر را یک بار توسط راه حل تحلیلی وبار دیگر توسط برنامه متلب مدل می­کنیم و نتایج را نمایش می­دهیم. در شکل ۶-۳ ناحیه گسیختگی با توجه به روابط ۶-۳ نمایش داده شده است.در شکل ۶-۴ ناحیه گسیختگی که توسط نرم افزار ترسیم شده است،نمایش داده شده است.

شکل۶-۳-ناحیه گسیختگی اطراف ربع تونل در محیط هوک- براون

شکل۶-۴- ناحیه گسیختگی اطراف ربع تونل در محیط هوک- براون توسط نرم افزار
حال با قرار دادن ربع مدل­ها در کنار هم سطح گسیختگی کامل در اطراف تونل را می­توانیم بدست آوریم. شکل ۶-۵ ناحیه گسیختگی مطابق روابط کرش و شکل ۶-۶ ناحیه گسیختگی توسط روش اجزای محدود و نرم افزار می­باشد.

شکل۶-۵- ناحیه گسیختگی اطراف تونل کامل در محیط هوک- براون توسط نرم افزار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]




ماده ۶۳) شخص ثالث پس از پرداخت دارای کلیه حقوق ناشی از برات علیه مسئولی که به نفع او تأدیه نموده است و علیه تمام اشخاصی که نسبت ‌به شخص اخیر به ‌موجب برات مسئولیت دارند، می‌گردد. معذلک پرداخت‌کننده نمی‌تواند برات را مجدداً ظهرنویسی نماید.ظهرنویسان ما بعد مسئولی که پرداخت برای او انجام شده است، بری ‌الذمه خواهند بود. در صورت وجود چند پیشنهاد پرداخت توسط اشخاص ثالث، پیشنهاد پرداختی مرجح است که به ‌موجب آن عده زیادتری از مسئولان برات بری‌ الذمه می‌شوند. هر شخصی که عالماً و عامداً برخلاف این قاعده عمل نماید، حق رجوع خود را نسبت ‌به آنهایی که می‌باید سلب مسئولیت حاصل می‌کردند از دست می‌دهد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بخش ۹: در نسخ متعدد و کپی‌ها
۱ـ نسخ متعدد
ماده ۶۴ ) برات می‌تواند در دو یا چند نسخه یکسان تنظیم گردد. این نسخه‌ها باید در متن سند شماره ‌گذاری شوند. در صورت عدم انجام، هر
نسخه، یک برات مستقل محسوب خواهد شد. هر دارنده برات که در آن تصریح نشده در یک نسخه واحد تنظیم گردیده است می‌تواند به هزینه خود تقاضای صدور دو یا چند نسخه آن را بنماید. به این منظور، دارنده باید به ظهرنویسان ماقبل مراجعه کند و شخص اخیر ملزم است در رجوع به پشت‌نویس قبل از خود اختیار داده، راهنمایی های لازم را ارئه نماید، و همین عمل تکرار شود تا به برات ‌دهنده برسد. ظهرنویسان متعهدند ظهرنویس‌های خود را در نسخ جدید منعکس نمایند.
ماده ۶۵) تأدیه مبلغ به ‌موجب یکی از نسخ سبب سقوط تعهد می‌باشد، ولو این که قید نگردد که با این پرداخت نسخه‌های دیگر از اعتبار خارج است. معذلک برات گیر نسبت‌ به هر نسخه واجد قبولی که اعاده نشده است،‌ مسئولیت پرداخت خواهد داشت. ظهرنویسی که نسخ برات را به اشخاص مختلف منتقل نموده، و نیز ظهرنویسان بعدی، نسبت ‌به تمام نسخه‌هایی که متضمن امضای آنان بوده و مسترد نشده است، مسئولیت پرداخت خواهند داشت.
ماده ۶۶) شخصی که یک نسخه را جهت اخذ قبول می‌فرستد، باید روی نسخ دیگر نام شخصی را که نسخه مذکور در ید اوست، قید نماید. شخص اخیر ملزم است این نسخه را به دارنده قانونی نسخه دیگر تسلیم کند. در صورت امتناع از واگذاری، دارنده نمی‌تواند از حق رجوع خود استفاده نماید، مگر اینکه با اعتراض‌نامه‌ای معین کرده باشد که نسخه ارسالی جهت اخذ قبولی با تقاضای استرداد اعاده نگردیده است. که قبولی یا پرداخت از طریق نسخه دیگر امکان ‌پذیر نیست.
۲ـ کپی‌ها
ماده ۶۷) هر دارنده برات حق تهیه چند کپی از آن را دارد.کپی باید دقیقاً با نسخه اصلی، همراه ظهرنویسها و سایر عبارات مندرج در آن، مطابقت داشته باشد. حدود کپی باید از روی کاغذ مشخص باشد. ممکن است کپی مورد ظهرنویسی یا ضمانت، به‌گونه نسخه اصلی و با همان آثار، قرار گیرد.
ماده ۶۸ ) کپی باید متضمن نام شخصی که سند اصلی را در اختیار دارد، باشد. این شخص ملزم است نسخه مزبور را به دارنده قانونی نسخه کپی رد نماید.در صورت امتناع، دارنده نمی‌تواند حق رجوع خود را نسبت‌ به اشخاصی که نسخه کپی را ظهرنویسی یا تضمین کرده‌اند اعمال نماید، مگر پس از تنظیم اعتراض‌نامه‌ای حاکی از عدم تسلیم نسخه اصلی با وجود درخواست از متصرف آن. هنگامی‌که در سند اصلی، بعد از آخرین ظهرنویسی حادث قبل از اینکه اقدام به تهیه کپی شود. این شرط که «از این پس ظهرنویسی فقط در روی نسخه کپی معتبر است» یا هر عبارت معادل آن منعکس گردد، پشت‌نویسی بعدی روی نسخه اصلی باطل و کان لم یکن خواهد بود.
بخش۱۰ : در جعل و تزویر
ماده ۶۹ ) در صورت وقوع جعل و تزویر در متن برات، اشخاصی که پس از آن امضا نموده‌اند، مطابق عبارات تغییریافته متن سند مسئولیت دارند.
اشخاصی که قبل از آن امضا کرده‌اند، در حدود عبارات متن اصلی مسئولیت خواهند داشت.
بخش ۱۱ : در مرور زمان [محدودیت در رجوع]
ماده ۷۰) کلیه حق رجوع‌های ناشی از برات نسبت ‌به قبول‌کننده پس از گذشت سه سال از تاریخ سررسید ساقط می‌شود.حق رجوع‌های دارنده علیه ظهرنویسان و برات کش پس از یک سال از تاریخ تنظیم اعتراض‌نامه در مهلت مقرر یا از تاریخ سررسید در مورد قید «بازگشت بدون هزینه» [در برات] سلب می‌گردد.حق رجوع‌های پشت‌نویسان نسبت ‌به یکدیگر و علیه برات کش بعد از گذشت شش ماه از تاریخ روزی که ظهرنویس مبلغ سند را تأدیه نموده یا روزی که علیه او اقامه دعوی شده است،‌ ساقط می‌باشد.
ماده ۷۱آ) ثار قطع مروز زمان فقط علیه شخصی که عمل حقوقی قاطع [مرور زمان] نسبت به او انجام شده است جاری خواهد بود.
بخش۱۲ : مقررات عمومی
ماده ۷۲ ) پرداخت براتی که روز سررسید آن تعطیل رسمی باشد، تا روز کاری بعد قابل مطالبه نیست. هم چنین کلیه حق رجوع‌های ناشی از برات، به ‌ویژه ارائه جهت اخذ قبولی و اعتراض، فقط در روز کاری قابل انجام است. در صورتی‌که هر یک از این اعمال حقوقی باید در مهلت معینی صورت گیرد که آخرین روز آن تعطیل رسمی است، این مهلت تا اول روز کاری بعد از انقضای آن تمدید می‌گردد. روزهای تعطیل میانی در مهلت مقرره احتساب نمی‌شود.
ماده ۷۳ ) در مهلت‌های قانونی یا قراردادی روز شروع محاسبه نمی‌شود.
ماده ۷۴) هیچ مهلت اضافی، خواه قانونی خواه قضائی، مجاز نخواهد بود.
فصل دوم : در سفته
ماده ۷۵ ) سفته متضمن شرایط ذیل است:
عنوان «سفته» منعکس در روی سند به همان زبانی که در متن آن به‌کار رفته است.
قول بدون قید و شرط پرداخت مبلغی معین.
تعیین تاریخ تأدیه.
تعیین محل پرداخت.
نام شخصی که در وجه یا به حواله‌کرد او مبلغ تأدیه می‌گردد.
درج تاریخ و محل صدور سفته.
امضای شخصی که سند را صادر می‌کند.
ماده ۷۶ ) سندی که فاقد یکی از شرایط مندرج در ماده قبل باشد اعتبار قانونی سفته را ندارد، به استثنای موارد ذیل. سفته‌ای که در آن تاریخ پرداخت معین نشده به رؤیت محسوب می‌گردد. در صورت عدم تصریح، محلی که سند در آن جا تنظیم شده است، مکان تأدیه و در عین حال محل اقامت متعهد سفته تلقی می‌شود. سفته‌ای که در آن محل صدور مشخص نباشد محل مذکور در مقابل نام متعهد (صادرکننده)، محل تنظیم سند به حساب می‌آید.
ماده ۷۷ ) قواعد زیر در مورد برات نسبت ‌به سفته نیز جاری است، مشروط بر این که با طبیعت حقوقی این سند مغایرت نداشته باشد:
ظهرنویسی (مواد ۱۱ تا ۲۰)؛تاریخ پرداخت (مواد ۳۳ تا ۳۷)؛پرداخت (مواد ۳۸ تا ۴۲)؛رجوع در عدم پرداخت (مواد ۴۳ تا ۵۰، ۵۲ تا ۵۴)؛پرداخت با مداخله ثالث (مواد ۵۵، ۵۹ تا ۶۳)؛کپی‌ها (مواد ۶۷ و ۶۸)؛جعل و تزویر (ماده ۶۹)؛مرور زمان (مواد ۷۰ و ۷۱)؛تعطیلات، احتساب مهلت قانونی و ممنوعیت مهلت اضافی (مواد ۷۲، ۷۳ و ۷۴)مقررات آتی در مورد سفته نیز مرعی خواهد بود: قواعد مربوط به برات قابل پرداخت در محل اقامت شخص ثالث یا در مکانی به‌غیر از اقامتگاه برات گیر (مواد ۴ و ۲۷)؛ قید بهره (ماده ۵)؛ اختلاف در مبلغ مورد پرداخت (ماده ۶)؛ آثار امضا در شرایط مذکور در ماده ۷، آثار امضا توسط شخصی که بدون اختیار اقدام نموده یا شخصی که از حدود اختیاراتش تجاوز می‌کند (ماده ۸)؛ و قواعد مربوط‌به برات سفید امضا (ماده ۱۰).مقررات بعدی درخصوص سفته نیز رعایت می‌شود: قواعد مربوط‌به ضمانت (مواد ۳۰ تا ۳۲)؛ در موراد پیش‌بینی شده در ماده ۳۱، بند آخر، اگر شخص مضمون‌ٌعنه مشخص نشده باشد، ضمانت برای شخص متعهد سفته محسوب می‌شود.
ماده ۷۸ ) متعهد سفته همانند قبول‌کننده برات مسئولیت دارد. سفته قابل پرداخت به وعده از رؤیت باید جهت انعکاس رؤیت در سند به متعهد در مهلت مقرر مذکور در ماده ۲۳ ارائه گردد. مدت وعده از تاریخ امضای مجدد متعهد در روی سفته شروع می‌شود. امتناع متعهد از تحریر رؤیت همراه با تاریخ می‌باید توسط اعتراض (ماده ۲۵) رسماً محرز گردد، که این تاریخ مبدأ شروع مهلت پرداخت می‌باشد.
قانون متحدالشکل راجع به چک
بخش یکم: در تنظیم و شکل ظاهری چک
ماده ۱) چک باید متضمن موارد زیر باشد:

    1. واژه «چک»، مندرج در متن سند به همان زبان به کار گرفته شده در متن آن، ۲. دستوربدون قید و شرط پرداخت مبلغی معین، ۳. نام شخصی که باید وجه چک را بپردازد (محال علیه)، ۴. ذکر محل پرداخت، ۵.ذکر تاریخ و محل تنظیم چک، ۶. امضای صادرکننده چک (صادرکننده)

ماده ۲) سندی که فاقد یکی از شرایط مذکور در ماده قبل باشد، اعتبار قانونی چک را ندارد، به استثنای موارد زیر:
در صورت عدم تصریح، محل مندرج در مقابل نام محال علیه، مکان تأدیه فرض می شود. اگر چند محل مقابل نام محال علیه درج شده باشد، چک در اولین محل مذکور قابل پرداخت است. در صورت عدم ذکر این موارد یا هر قرنیه دیگر، چک درمرکز اصلی محال علیه قابل پرداخت است. چکی که در آن، محل صدور، مشخص نباشد مکان مذکور در مقابل نام صادرکننده، محل تنظیم آن محسوب می شود.
ماده ۳)چک بر عهده بانکی صادر میشود که صادرکننده در آن، محل موجودی دارد و مطابق قراردادی صزیح یا ضمنی، محق دراستفاده از مبالغ آن به وسیله چک می باشد. معذلک، در صورت عدم رعایت این مقررات، اعتبار سند به عنوان چک سلب نمی گردد.
ماده ۴) در چک اخذ قبولی موضوعیت ندارد. انعکاس قبولی در روی چک کان لم یکن است.
ماده ۵) چک می تواند به نفع اشخاص زیر قابل پرداخت باشد:
– شخص معین، با شرایط صریح «به حواله کرد» یا بدون آن، یاشخص معین، با شرط «بدون حواله کرد» و یا الفاظ مشابه آن، یا حامل چک به نفع شخص معین با درج «یا به حامل» و یا الفاظ مشابه آن، چک در وجه حامل محسوب می گردد. چک بدون ذکر نام ذینفع، در وجه حامل تلقی میشود.
ماده ۶) ممکن است چک در وجه خود صادرکننده باشد. ممکن است چک در وجه شخص ثالث کشیده شود. چک نمی تواند به عهده خود صادرکننده کشیده شود مگر اینکه از طرف یک موسسه به عهده موسسه دیگر متعلق به همان صادرکننده، صادرشود
ماده ۷) شرط بهره مندرج در چک کان لم یکن تلقی میشود.
ماده ۸) چک در محل اقامت شخص ثالث یا در محلی که اقامتگاه محال علیه واقع است یا در محل دیگر قابل پرداخت است، مشروط بر این که شخص ثالث بانک باشد.
ماده ۹ ) در صورت اختلاف بین مبلغ چکی که با تمام حروف و اعداد نوشته شده، مبلغ با حروف وجه قابل پرداخت است. در صورتی که مبلغ چک بیش از یک بار تحریر شده، خواه با تمام حروف باشد خواه به اعداد، و بین آنها اختلاف باشد، مبلغ کمتر قابل پرداخت است.
ماده ۱۰) در صورتی که چک به امضای اشخاصی باشد که فاقد اهلیت جهت پذیرش تعهد از طریق چک هستند، یا چک متضمن امضاهای مجعول یا امضای اشخاص موهوم و یا امضاهائی باشد که بنا به دلایل دیگری نتوان امضا کننده یا کسانی را که به نمایندگی از طرف آنان چک امضاء شده است متعهد نمود، مسئولیت سایر اشخاص امضاکننده چک به قوت خود باقی است.
ماده ۱۱) هر کس بدون داشتن هیچ گونه اختیار، چکی را به عنوان نماینده شخصی امضاء نماید، به عنوان طرف چک مسئول است واگر وجه آن را پرداخت کند دارای حقوق همان شخصی است که از جانب او مدعی نمایندگی بوده است. همین قاعده درمورد نمایندهای که از حدود اختیارات خود تجاوز کرده، جاری است.
ماده ۱۲ ) صادرکننده چک ضامن پرداخت آن است و هر شرطی که صادرکننده را بری الذمه نماید، کان لم یکن تلقی می شود.
ماده ۱۳) هر گاه متن چکی که هنگام صدور ناقص بوده است، به نحوی خلاف توافق قبلی طرفین کامل شود، عدم رعایت چنین توافقی علیه دارنده سند قابل استناد نیست، مگر اینکه شخص اخیر چک را با سوءنیت تحصیل کرده و یا در به دست آوردن آن مرتکب تقصیر فاحش شده باشد.
بخش دوم: در انتقال

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:30:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم