کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



راه یکی از عناصر اصلی شهر در دوران گذشته بود. این عنصر به حدی در حیات اجتماعی و اقتصادی شهر موثر بود که حتی محل وقوع بسیاری از حوادث در ادبیات کهن ایرانی است. از آنجائیکه در این دوران شکل شهرها تابعی از نحوه زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنین بود و ازطرفی دیگر در شکل گیری آن جنبه های دفاعی نیز ملحوظ می گردید. عموما غیر از محورهای اصلی شهر که از دروازه ها شروع می شد مابقی گذرها تابع شرایطی مانند مسائل اقلیمی و امنیتی بودند. همین شرایط موجب شکل گیری شبکه به صورت غیر منظم بود. معابر عموماً باریک و فقط قابل استفاده عابر پیاده بودند و فقط در معابر اصلی و یا محورهایی که به میادین مرکزی محله متصل می شد، عرض بیشتر شده و عبور اسب و یا گاری میسر بود. به مرور خیابان های عریض در حوالی محلات اعیان نشین و کنار باغ های بزرگ احداث گردید که در آنها کالسکه رفت و آمد می کرد.
احداث محلات جدید با بهره گرفتن از شیوه های معماری نو و تخریب محلات قدیمی، احداث معابر بزرگتر و عریض تر و همچنین گسترش استفاده از وسیله نقلیه موتوری در بین افراد جامعه موجب بروز دگرگونی عمیقی در شکل ظاهری شهر شد.
ورود اتومبیل در جامعه ایرانی موجب شد نیاز به شبکه ای مناسب جهت تردد این وسیله نقلیه احساس شود. در ابتدا چون تعداد این وسیله نقلیه بسیار کم بود عملاً مشکلات چندانی احساس نمی شد. علی الخصوص ابعاد شهرها چنان نبود که نتوان بخشی از آن را پیاده طی نمود. ولی افزایش تعداد وسیله نقلیه و رشد شهرها موجب بروز فشار روی سیستم شبکه معابر گشت و می بایست بستر مناسب جهت تردد فراهم می شد. لذا احداث خیابان های مناسب و تعریض برخی از محورهای موجود در دستور کار قرار گرفت. از سوی دیگر توسعه سریع شهر موجب می شد که نواحی جدیدالاحداث با فرض استفاده از اتومبیل ساخته شود.
ماحصل این حالت بروز دوگانگی در سیستم شبکه معابر بود. بخش های قدیمی عمدتاً بوسیله یک یا دو محور جدید به چند پاره تقسیم شدند و شبکه معابر آنها که با مقیاس انسانی طرح شده بودند با شبکه جدید همخوانی نداشت. در واقع از دیدگاه سلسله مراتبی بدین گونه بود که یک کوچه محلی، ناگهان به یک خیابان عریض شریانی متصل می شد. از این گروه شهرها شیراز، همدان ، یزد و اصفهان مثال بارز این ناهمگونی شبکه جدید و قدیم با یکدیگر می باشند. شبکه در واقع بیشتر نقش ایجاد حرکت و عبور و مرور را دارد و نقش اجتماعی آن کمتر مطرح است. در سال ۱۳۰۳ اولین مقررات عبور و مرور تحت عنوان “نظام نامه” درشکه های عمومی به تصویب رسید که درشکه ها را ملزم به پلاک گذاری و هدایت کنندگان آن را مشمول مقررات درشکه ر انی می کرد.
در سال ۱۰۳۱ اولین گواهینامه رانندگی در ایران صادر شد. در آن زمان فقط ۲۰ نوع علائم رانندگی وجود داشت. هفت سال بعد اولین آموزشگاه رسمی آموزش رانندگی توسط پنج تن از پیشکسوتان اتومبیل چی گری و مکانیک چی گری تأسیس و راه اندازی شد.
بین سالهای ۱۳۰۵ الی ۱۳۰۸ با افزایش ورود خودرو صدور گواهینامه رانندگی نیز آغاز گردید. طبقه بندی گواهینامه های اولیه رانندگی در ایران عبارت بود از: تصدیق درشکه چی، تصدیق گاری چی و تصدیق اتومبیل چی گری.
در سال ۱۳۱۸ آئین نامه راهنمایی و رانندگی از تصویب دادگستری گذشت. در این سال برای اولین بار شهربانی اقدام به تهیه گواهینامه های رانندگی به صورت دفترچه هفت صفحه ای و در قطع ۸*۱۱ سانتی متر نمود. در سال ۱۳۴۰ براساس قانون بودجه ۱۳۳۳ گواهینامه های دفترچه ای تبدیل به یکبرگ گردید. این گواهینامه در قطع ۶*۱۱ سانتی متر و مدت اعتبار آن در ۱۱ سال بود. در سال ۱۳۵۵ مدت اعتبار گواهینامه های رانندگی به ده سال افزایش یافت.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در سال ۱۳۴۷ برنامه های آموزش ترافیک توسط اداره پلیس اصفهان تهیه و به مرحله اجرا گذاشته شد. نمونه ای از این برنامه های آموزشی تحت عنوان” آشنایی رانندگان با مقررات راهنمایی و رانندگی” برای رانندگان دستگاه های دولتی توسط اداره پلیس اصفهان ارائه شده بود. شرایط دریافت انواع گواهینامه رانندگی در ماده ۲۲ آئین نامه راهنمایی و رانندگی مصوب سال ۱۳۴۷ مشخص شده است. بزرگترین خلا در این ماده، عدم توجه به امر آموزش متقاضیان است. علیرغم وجود آموزشگاه های رانندگی در سطح کشور، بعلت قانونمند نبودن امر آموزش و اختیاری بودن آن، آموزش توسط بستگان و یا آموزشگاه های تعلیم رانندگی و اغلب بدون رعایت استانداردهای موجود آموزشی انجام می شد.
هر چند در ایران چندین نوع گواهینامه شامل گواهینامه رانندگی خودرو، موتورسیکلت، ویژه و تراکتور چرخ لاستیکی وجود دارد ولی متأسفانه بدلیل عدم توجه به امر آموزش قبل و بعد از دریافت گواهینامه سطح فرهنگ رانندگی و توجه به قوانین، علائم و مقررات و حقوق سایرین در نزد اغلب رانندگان ایرانی بسیار پایین است. البته ذکر این مطلب نیز مهم می باشد که در از سال ۱۳۷۹ اخذ گواهینامه رانندگی در ایران، منوط به آموزش و تعلیم در آموزشگاه های رسمی و گذراندن مدت زمان آموزشی مشخصی تحت نظر مربیان مجرب می باشد.
یکی از علت های اصلی تراکم ترافیک شهری، ضعف فرهنگ ترافیکی در بین شهروندان می باشد. اینکه هنجارهای ترافیکی در جامعه چگونه تعریف شده اند و افراد چقدر خود را موظف به رعایت آنها می دانند، نشان از میزان فرهنگ پذیری افراد دارد.
پارسنز پدیده فرهنگ را از یک طرف محصول روابط متقابل و از طرف دیگر عامل تعیین کننده این روابط می داند. به پیروی از سنت مردم شناسان، پارسنز فرهنگ را آموزش و پرورش انتقالی و مشترک می داند.(توسلی؛ ۱۳۸۳) یکی از خصوصیات اساسی فرهنگ، انباشتگی و تغییرپذیری آن است. البته باید این نکته را نیز در نظر داشت که اصلاح و جایگزینی یک فرهنگ نیاز به زمان و حوصله فراوانی دارد. انسانها از بدو تولد با دو جریان جامعه پذیری و فرهنگ پذیری روبه رو هستند و هر دو جریان از طریق آموزش و آموختن برای فرد نهادینه می شود. یکی از اساسی ترین راهکارها جهت اصلاح فرهنگ ترافیکی در شهرها به ویژه در سیستم حمل و نقل “آموزش” می باشد.
آموزش فاصله بین شایستگی های موجود با شایستگی های مطلوب را پر می کند و باعث بالا رفتن حس رضایت شهروندان می گردد.(جوانبخت؛ ۱۳۷۸) هدف از آموزش ارائه باور و دیدگاهی جدید، اصلاح باورهای قبلی و حذف برخی اعتقادات غلط است. به عبارت دیگر هدف اصلی و نهایی آموزش، تغییر و اصلاح رفتار انسان است.
مسئولین جهت اجرای طرح آموزش فرهنگ ترافیکی، به طور عمده با ۳ گروه اصلی سروکار دارند. این سه گروه عبارتند از:
۱- عموم شهروندان (عابران پیاده، کودکان، نوجوانان، موتورسواران و کلیه شهروندان)؛
۲- کودکان زیر سن ۷ سال؛ و
۳- بزرگسالان (نوجوانان و جوانان-کلیه رانندگان وسایل نقلیه و مسئولان دست اندرکار در امر حمل و نقل و ترافیک شهری) (آواز و استادی؛ ۱۳۸۸)
به طور کلی برخی از سازمان ها و نهادهایی که می توانند این سه گروه را در امر آموزش یاری دهند عبارتند از:
۱- خانواده به عنوان اولین و اساسی ترین نهاد؛
۲- آموزش و پرورش؛
۳- شهرداری ها؛
۴- راهنمایی و رانندگی؛ و
۵-رسانه ها. (صدا و سیما- جراید و روزنامه ها)
هر یک از این نهادها از طرق مختلف می توانند در الگوسازی و اصلاح فرهنگ ترافیکی افراد تاثیر بسزایی داشته باشند. برگزاری کلاس های آموزشی، برگزاری کارگاه های عملی، برگزاری امتحانات متناوب جهت به روزرسانی اطلاعات رانندگان نسبت به قوانین جهت تمدید اعتبار مجوز رانندگی آنها، تهیه کتب آموزشی برای کودکان، نمایش الگوهای صحیح رانندگی در فیلم ها و حذف الگوهای غیر ارزشی دراین راستا، چاپ پوسترها و بروشورهای آمورشی، نصب تابلوهای اطلاع رسانی در سطح خیابان ها و بزرگراه ها از جمله راهکارهای مفید برای ارتقاء فرهنگ و آموزش شهروندان در زمینه مقررات راهنمایی و رانندگی می باشد.
۲-۱۰- چهارچوب نظری
بر اساس مفاهیم تشریح شده، در این قسمت به تفصیل و توضیح چهارچوب نظری مورد استفاده در این تحقیق خواهیم پرداخت. البته باید مدنظر داشت که در این تحقیق از تلفیق نظریه ها استفاده می شود. با توجه به اینکه در این مطالعه، سنجش اخلاق ترافیک شهروندان و میزان تخلفات رانندگی هدف اصلی می باشد، بنابراین باید به کمک نظریه های مختلف به شاخص هایی برای سنجش و ارزیابی این دو مفهوم دست یافت.
اخلاق ترافیک شهروندی مفهوم اصلی در این مطالعه می باشد. همان طور که گفته شد منظور از اخلاق ترافیک شهروندی میزان تعهد و پایبندی افراد به قوانین و مقررات وضع شده در حیطه راهنمایی و رانندگی در شهر اصفهان می باشد. برای سنجش اخلاق و ترافیک شهروندی، از نظریه چلبی استفاده می شود. چلبی برای تحلیل اخلاق، دو بعد اجتماعی و فرهنگی درنظر گرفته است.(چلبی؛ ۱۳۸۵) در مطالعه حاضر نیز برای سنجش اخلاق ترافیک شهروندی دو بعد اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته می شود.
همچنین بنابر نظریه چلبی، تعهد رکن اصلی اخلاق مطرح شده است. وی تعهد را در سه سطح خرد، میانه و کلان دسته بندی می کند. سطح خرد مربوط به تعهد و احساس مسئولیت افراد نسبت به یکدیگر، سطح میانه، تعهد و احساس مسئولیت نسبت به سازما ن ها و سطح کلان احساس مسئولیت و تعهد نسبت به جامعه می باشد. در تحقیق حاضر، سطح میانه کاربردی ندارد. بنابراین تعهد به عنوان یکی از شاخص های بعد اجتماعی در دو سطح خرد و کلان در نظر گرفته می شود.
همچنین بنا بر نظریه های مطرح شده در زمینه اخلاق شهروندی، شاخص هایی چون اعتماد اجتماعی در دو سطح فردی و عمومی، مشارکت در عرصه های عمومی، حقوق و مسئولیت ها عنوان گردیده است. در تحقیق حاضر نیز تلاش می شود تا این شاخص ها را در دو بعد اجتماعی و فرهنگی اخلاق ترافیک شهروندی، گنجانده شود. همچنین از آنجایی که عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی به عنوان یک رفتار کجرو در این مطالعه مطرح گردید است، بنا بر نظریه های کجرفتاری که برخی از آنها در بخش قبلی تشریح گردید، عواملی چون عدم احساس تعلق، عدم پیوند اجتماعی بین فرد و جامعه، الگوپذیری افراد تحت تاثیر گروه های مختلف و همچنین رسانه ها به عنوان یک نماد تکنولوژی که وارد زندگی شهرنشینان شده است می توانند در بروز کجرفتاری در افراد تاثیر بگذارند. ولی به دلیل تاخر فرهنگی موجود مورد بهره برداری مفید قرار نمی گیرند. در این مطالعه تلاش شده است تا هر یک از این عوامل بنا بر مصلحت در ابعاد اجتماعی و فرهنگی جایگزین شده و مورد سنجش قرار گیرند.
بنابر نظریه مرتون، کجرفتاری محصول شرایط آنومی اجتماعی می باشد. بنابراین آنومی به عنوان یکی از شاخص های اجتماعی در این مطالعه فرض گردیده است.
بنابر نظریه هیرشی، ضعف بین پیوند افراد و جامعه موجب بروز کجرفتاری می گردد. این ضعف و عدم پیوند را می توان تحت تاثیر شاخص سرمایه اجتماعی مورد سنجش قرار داد. در اصل بنا بر نظریه پاتنام، روابط بین افراد با یکدیگر و همپچنین با ساختارهای اجتماعی تحت عنوان سرمایه اجتماعی یاد می شود. فقدان و یا ضعف این پیوند می تواند موجب کجرفتاری های اجتماعی افراد گردد. بنابراین یکی دیگر از شاخص های اجتماعی اخلاق شهروندی را سرمایه اجتماعی فرض می گردد.
بنابر نظریه ارتباطات اجتماعی ساترلند، رفتار کجرو تحت آموزش به فرد منتقل می گردد. این آموزش می تواند از گروه های اولیه فرد مانند خانواده، گروه های ثانویه مانند پلیس راهنمایی و رانندگی(در حوزه حمل و نقل و ترافیک) و رسانه های جمعی مانند رادیو و تلویزیون حاصل گردد. به طور کلی آموزش به عنوان یکی از شاخص های مهم فرهنگی در هر جامعه می باشد. بنابراین در بعد فرهنگی اخلاق شهروندی، الگوپذیری افراد از گروه های مختلف می توانند بیان گردند. علاوه بر شاخص های فوق، عوامل زمینه ای همچون جنسیت، سن، تحصیلات، شغل، وضعیت تاهل و وضعیت مسکن نیز می توانند درنظر گرفته شوند.
مدل نظری تحقیق
با توجه به نظریه های انتخابی پیشین، در این بخش به ترسیم مدل نظری مطالعه پرداخته می شود. شکل، این مدل را نشان می دهد.
مدل نظری تحقیق
اعتماد اجتماعی
مشارکت اجتماعی
آگاهی
تعهدات عمومی
تعهدات فردی
سرمایه اجتماعی
تعهدات اجتماعی
احساس عدم امنیت اجتماعی
احساس عدم اعدالت اجتماعی
ناکارآمدی قوانین
آنومی اجتماعی
تایثیر گروه های ثانویه
تاثیر گروه های اولیه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:26:00 ق.ظ ]




محمود بن عثمان در فصلی مشبع و مفصل اسامی خلفا، اصحاب، خادمان و مریدان شیخ مرشد را ذکر کرده و برشمرده و در مورد بعضی حتی اطلاعاتی از مدت خلافت زمان مرگ و محل قبر آن را نیز عنوان کرده است.
مؤلّف می نویسد بعد از فوت شیخ مرشد، هشت نفر به ترتیب به جانشینی او انتخاب می شوند که اول آن ها خطیب ابوالقاسم عبدالکریم بن علی بن سعد رحمه الله است و آخر آن ها خطیب ابوسعد زاهر بن عبدالکریم بود. (همان: ۳۸۴ )
او سپس تعدادی از اصحاب شیخ مرشد را با ذکر نام، معرفی می کند که تعداد آن ها به سی و چهار نفر می رسد که اول آن ها ابوالحسن علی بن الفضل بن علی بود. (همان: ۳۸۴) خادمان خاص شیخ مرشد بنا بر قول محمود بن عثمان شش نفر بوده اند که اول ایشان ابوالحسن بن اسحاق بن ابراهیم کاسکانی بود (همان: ۳۸۶)
در پایان هم مریدان شیخ مرشد را نام می برد که تعدادشان کم هم نیست و صد و چهار نفر از آن ها را با ذکر نام بر می شمارد.
۳-۱-۷- وصایای شیخ مرشد به اصحاب
شیخ مرشد در سخنانی پندآموز و زیبا، شیخ ابوالفتح عبدالسلام بن احمد بن محمد بن شیخ الشیوخ بیضایی را وصیت می کند که در این قسمت به برخی از آن ها اشاره می شود:
۱-اول چیزی که ترا وصیت می کنم آن است که پیوسته به خواندن علم شرعی مشغول باشی و طلب زیادتی آن می کنی. ( محمود بن عثمان ، ۱۳۳۳: ۳۳۷)
۲- دیگر چون علم حاصل کردی و عمل بدان کردی، زینهار تا بدان علم و عمل خود چیزی از حطام دنیا طلب نکنی و بپرهیزی از آنکه علم پیشه ای باشد. ( همان : ۳۴۶ )
۳- دیگر زنهار تا با امیران و ظالمان و اصحاب دیوان مجالست نکنی، البته که هر که میل با ایشان کند اگر چه عالم و فاضل بود او را نزدیک اهل دین هیچ مقداری نبود. (همان: ۳۴۵)
۴- دیگر باید که هدیه ای امیران و عمیدان و متصرّفان دیوان قبول نکنی که در ضمن آن عذر و مکر و فریب است و از روی شریعت آن بر تو حلال نیست (همان: ۳۵۰)
۵-دیگر باید که به نماز شب مواظبت نمایی و در آن تقصیر نکنی که از آن فاضل تر هیچ عملی نیست. (همان: ۳۵۱)
۶- دیگر وصیت آن است که در خدمت میان بندی و حشمت بیندازی و در خدمت رفیع و شریف و در خدمت کاری دوستان و برادران و درویشان و مسافران هیچ فرونگذاری. (همان: ۳۵۳).
۳-۱-۸- فضیلت بقعه ی شیخ
شیخ مرشد در زمان حیاتش، منبع برکات فراوان برای اصحاب، یاران و مریدان خویش بود و تمام عمر خود را صرف ارشاد و راهنمایی خلق کرد بقعه ی وی زیارتگاه عاشقانی بود که در آن حوالی و حتی راه های دور برای براورده شدن حاجات خویش به آنجا پناه می بردند. داستان و حکایت های زیادی از شخصیت های بزرگ، اصحاب و مریدان شیخ بیان شده که هر کدام به نوعی فضیلت و برتری آن را نشان می دهند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

احمد بن بهروز که از اصحاب شیخ بود گفت: «شیخ مرشد گفت: چون بقعه بساختم شبی به عبادت مشغول بودم. هاتفی سه بار آواز داد به من، چنانکه آواز می شنفتم و کس نمی دیدم و می گفت حق تعالی رحمت کرده است بر اهل این بقعه. سه نوبت تکرار کرد.» (همان: ۳۰)
شیخ شمس الدین صفی چون به در بقعه ی شیخ رسید آن عتبه ی مبارک ببوسید و خاک آن آستانه در دیدگان مالید و برفت و در حضرت شیخ قدس الله روحه العزیز از روی عجز سرنهاد و بنالید و حاجت خود در آن حضرت عرضه کرد. (محمود بن عثمان،۱۳۳۳ : ۳۱)
بقعه‌ی شیخ مرشد جایگاه و مقام امنی برای زیارت کنندگان و طالبان آن صوفی وارسته است چرا که خودش برای این بقعه از حضرت حق طلب امنیت کرده بود. «به کرم بی دریغت که این بقعه را هم چون کعبه ایمن گردان و دست کافران و ظالمان و حاسدان از این بقعه کوتاه دار و هر کس که از زحمتی و بلائی پناه بدین بقعه آورد او را محفوظ و محروس دار.
حق تعالی دعای وی اجابت کرد و این بقعه امن گاهی گردانید تا به حدی که اگر کسی خونی کند یا مالی به کسی باید داد و پناه بدین بقعه شریف آورد هیچ کس را یارای آن نباشد که برود و او را بیرون آورد. اگر کسی را هزار غم اندوه و پریشانی باشد، چون قدم بدان موضوع شریف نهد به یکبارگی از آن غم ها فرج یابد از برکات دعای شیخ مرشد.» (همان:۳۴)
۳-۲- کرامات
زندگی‌نامه‌ی همه‌ی مشایخ تصوف سرشار از حکایت‌هایی است درباره‌ی کرامات آنان . کتاب فردوس المرشدیه نیز این گونه است ، به طوری که موضوع اغلب حکایت‌های این کتاب به کرامات شیخ ابواسحاق و سایر اهل تصوف اختصاص دارد .
در اینجا ابتدا ضمن بیان معنای لغوی و اصطلاحی کرامت ، دیدگاه کتاب فردوس المرشدیه را در این زمینه بیان می کنیم و به دنبال آن کرامات نقل شده در این اثر را دسته بندی می نماییم و برای هرکدام مثالی خواهیم آورد .
کرامت درلغت به معنای : « بزرگى ورزیدن ، جوانمرد گردیدن » ( معین ، ۱۳۷۱) اما در اصطلاح اهل عرفان « خارق عادتى که به دست ولى انجام یابد کرامت نامیده مى‌شود . مقابل معجزه که از پیغمبر صادر گردد. » ؛ ( همان ) « مثل اخبار از غیب و کشف ضمیر و کشف قبور و غیرها. » (لاهیجی، ۱۳۷۸: ۵۲۹)
ملاحظه می شود که کرامت در اصطلاح اهل عرفان و متصوفه معنایی دیگر می یابد. و لذا به کارها و اعمال خارق العاده ای اطلاق می شود که از پیامبران و اولیاءالله سر می زند. با این که هم معجزه و هم کرامت منطبق بر نظام طبیعت نیست. و از چارچوب نظامی معهود پیروی نمی‌کنند و هر دوی آن ها در این وجه نقاط مشترکی دارند، اما وجوه تمایزی نیز برای آن ها قائلند.
هجویری درکشف المحجوب ، وجوه تمایز آنها را چهار مورد عنوان می کند و معتقد است که سرّ معجزات اظهار است آن کرامات کتمان. ۲- ثمره ی معجزه به غیر بازگردد و کرامت خاص مرصاحب کرامت را بود. ۳- صاحب معجزه قطع می کند که این معجزه ی اوست و ولی قطع نتواند کرد که این کرامت است یا استدراج ۴ – صاحب معجزه اندر شرع تصرف کند و اندر ترتیب نفی و اثبات آن به فرمان خدای بگوید و بکند و صاحب کرامات اندرین به جز تسلیم و قبول احکام روی نیست.»(هجویری، ۱۳۷۵: ۲۷۸)
مولانا عارف و شاعر قرن هفتم نیز برای این دو وجه تمایزی قائل است. افلاکی از قول او می نویسد: «فرق میان معجزات و کرامات آن است که معجزات افعال و سنن انبیاست و کرامات آثار و انوار اولیاست.» (افلاکی، ۱۳۸۵: ۳۵۸)
بنابراین نمایش های شگفت انگیز صوفیان اهل و عارفان وارسته نشان می دهد که این خرق عادت باید عواملی برتر از آنچه دیگران درباره اش می اندیشند داشته باشد کوتاه سخن این که نفس آدمی قابلیت آن را دارد که در صورت ریاضت و تهذیب، قدرت دخل و تصرف در برخی امور تکوینی را بیابد، حال اگر صاحب نفس نبی باشد، این قدرت را به صورت معجزه و اگر از اولیاءالله باشد آن را به صورت کرامت و اگر گمراه باشد به صورت سحر و جادو نشان خواهد داد.
اما در مورد اینکه کرامت در حالت صحو یا مسکر از ولی سر می زند در میان علما پیوسته محل اختلاف است. هجویری در کشف المحجوب بر این عقیده است که کرامت در حالت سکر از ولی سر می زند از این رو پروای دعوی تحدّی ندارد. (همان: ۲۸۵)
محمود بن عثمان ، در بحث کرامت ابتدا دیدگاه چهار گروه را نسبت به این موضوع بیان می‌کند :
« بدان رحمک الله که مردمان در اختلاف کرامات اولیا بر چهار قول اند :قومی آنند که گویند کرامات اولیا جایز نیست و آن ظاهر نشود بر هیچ کس و آن از ممتنعات است نه از ممکنات و جایز نیست که آن ظاهر شود بر اولیاء و انبیا… و قومی دیگر گویند که ما منکر کرامات نیستیم لیکن آن خاص صفت انبیا است و به غیر از ایشان هیچ کس را جایز نباشد که دعوی کرامات کنند نه از ولی و نه از غیر ایشان …
دیگر طایفه ای از اهل سنت و جماعت اثبات کرامات اولیا کنند به اندازه‌ای که نرسد به حدّ معجزات و اگر کسی گوید که کرامات به حدّ معجزات برسد ایشان اثبات آن نکنند…
دیگر طایفه ی چهارم اهل معرفت و فقهای امت باشند از اهل سنّت و جماعت و ایشان جایز دارند کرامات اولیاء و اگر چه باشد به حد معجزات.» (محمودبن عثمان، ۱۳۳۳: ۶۶)
محمود بن عثمان در ادامه تفاوت بین معجزه و کرامت را این گونه بیان می کند : « و فرق میان معجزه‌ی انبیا و کرامات اولیا آن است که معجزه می آید بر نبی در وقتی که وی می‌خواهد و کرامات می دهند بر ولی در وقتی که خدای تعالی می خواهد ، یعنی نه در وقتی که وی آرزوی می کند .
دیگر کرامات اولیا که حق تعالی ظاهر کند از جهتی عز و تمکین ایشان باشد و معجزه‌ی انبیا که بدهد از برای آن باشد تا ایشان بدان معجزه امتان حاصل کنند و به خدای خوانند . پس نبی که دعوی نبوت کند بی شک او را معجزه باید تا خلق به وی گرود . و بر ولی نیست که او را دعوی ولایت کند و اگر دعوی ولایت کند ممکن نباشد او را اظهار کرامت کردن ، مگر کراماتی که حق تعالی بی‌اختیار وی پدید کند . و اگر دعوی ولایت به نفس خود کند ، یعنی نه به متابعت نبوت دعوی ولایت کند ، از درجه‌ی ولایت بیفتد . » ( همان : ۶۹ )
وی نیز درجایی دیگر آورده است : « معجزات از آن انبیا باشد و کرامات از آن اولیا . حق تعالی گوید یا رسول من معجزات تو را دادم ظاهر گردان ، و با اولیا گوید : یا اولیا من کرامت تو را دادم پوشیده دار تا من بی تو ظاهر گردانم . » ( همان : ۳۰۸ )
۳-۲-۱- تقسیم بندی کرامات
کراماتی را که در متون عرفانی آمده است می‌توان از نظر موضوع به چندین دسته تقسیم نمود ، شفیعی کدکنی در مقدمه‎ی خود بر اسرارالتوحید درباره‎ی تقسیم‎بندی کرامات می‎نویسد که سُبکی در طبقات‎الشافعیه بحث درازدامنی در باب کرامت کرده و به طبقه‎بندی انواع آن پرداخته و آن‎ها را در بیست و پنج گروه دسته‎بندی نموده‎است از قبیل شفا بخشیدن بیماران یا اطاعت جانوران از اولیا یا رؤیت چیزی از ماورای حجاب یا اخبار از مغیبات و امثال آن‎ها و در پایان افزوده‎است که تصور من بر آن است که انواع کرامت از صد نیز متجاوز است . ( منّور ، ۱۳۷۹ : ۹۸ مقدمه‎ )
استاد شفیعی کدکنی در کتاب زبان شعر در نثر صوفیه ، با آوردن چهار نمونه از کرامات نخستین زاهدان اسلامی ، معتقد است که تمامی کرامات اهل تصوف در دو دسته‌ی کلّی قرار می گیرد :
« از تأمل در احوال نخستین زاهدان اسلامی ، امثال اویس قرنی ، حسن بصری ، مالک دینار و حبیب عجمی ، ما با نمونه‌هایی از نوعی خرق عادت روبه رو می شویم :
الف ) هرم بن حیّان گفت آرزوی وی ( اویس ) بر من غالب شد . به کوفه رفتم و او را طلب کردم تا وی را بازیافتم . برکنار فرات وضو می‌کرد و جامه می‌شست . وی را بشناختم که صفت او شنیده بودم . سلام کردم و جواب داد و در من نگریست . خواستم تا دستش فراگیرم ، دست نداد . گفتم : رحمک الله یا اویس و غفرلک ، چگونه‌ای ؟ گریستن بر من افتاد از دوستی وی و از رحمت که مرا بر وی آمد از ضعیفی حال وی .
اویس نیز بگریست ، گفت : و حیّاک الله یا هرم بن حیّان ، چگونه‌ای یا برادر من و تو را که راه بنمود به من ؟ گفنم : نام من و پدر من چون دانستی و مرا چه شناختی هرگز نادیده ؟ گفت نبّأنی العلیم الخبیر ( ۶۶/۳ ) آن که هیچ خبر از علم و خبر وی بیرون نیست مرا خبر داد و روح من و روح تو را بشناخت که روح مؤمنان با یکدیگر آشنا باشد اگرچه یکدیگر را ندیده باشند .
ب ) بزرگی گفت ، سحرگاهی به در مسجد حسن بصری رفتم به نماز . در مسجد بسته بود و حسن در درون مسجد دعا می کرد و قومی آمین می گفتند . صبر کردم تا روشن تر شد . دست بر در نهادم . گشاده شد . در شدم . حسن را دیدم تنها . متحیر شدم .
چون نماز بگزاردم ، قصه با وی بگفتم و گفتم : خدای را مرا از این کار آگاه کن . گفت : با کس مگوی : هرشب آدینه پریان نزد من می‌آیند و من با ایشان علم می گویم و دعا می کنم و ایشان آمین می گویند .
ج ) نقل است که مالک دینار وقتی در زیر سایه‌ی درختی خفته بود . ماری آمده بود و یک شاخ نرگس در دهان گرفته بود و او را باد می‌کرد.
د ) حسن بصری به جایی خواست رفت . بر لب دجله آمد و با خود چیزی می اندیشید که حبیب عجمی دررسید . گفت : یا امام ، به چه ایستاده‌ای گفت به جایی خواهم رفت کشتی دیر می‌آید . حبیب گفت : یا استاد ، تو را چه بود ؟ من از تو علم آموختم . حسد مردمان از دل بیرون کن و دنیا را بر دل سرد کن و بلا را غنیمت دان و کارها از خدای بین ، آنگاه پای بر آب نه و برو . حبیب پای بر آب نهاد و برفت و حسن بیهوش شد .
همین چهار کرامتی که از این چهار زاهد نخستین زهد اسلامی از تذکره الاولیای عطار نقل کردم می تواند الگوی بخش اعظم کرامات منقول در مقامات صوفیه به شمار آید : نوعی خواندن اندیشه و اشراف بر ضمایر یا نوعی تأیید آنچه بر ضمیر و ذهن و عالم تصورات اشخاص می گذشته ( در دو کرامت نخستین ) یا مدعی امری خلاف قوانین طبیعت شدن از قبیل ماری که با شاخه‌ی نرگس خفته‌ای را باد می‌زند یا کسی که بر خلاف قانون جاذبه و وزن مخصوص بر آب عبور می کند .
صورت نوعیه‌ی کرامات را می توان با اسلوب طبفه‌بندی داستان‌ها که از روش ولادیمیر پروپ ( ۱۸۹۵ – ۱۹۷۰ ) فرمالیست ممعروف روس رواج یافته است ، رده بندی کرد و در مرکز تمامی آنها یا یک امر ذهنی را مشاهده کرد که هیچ ما به ازای خارجی و مادی ندارد ( در دو کرامت آغازین که نقل کردم ) یا دعوی نوعی خرق عادت و نقض قوانین مادی جهان .
حقیقت امر این است که همان خرق عادت و نقض قوانین جهان هم ، برای یک بیننده می تواند مصداق حقیقت و مشاهده باشد و برای دیگری کذب و دروغ و ادعا . تا در کجای این قضیه ایستاده باشیم . برای آنکه ایمان دارد ، صدق است و برای آن که ایمان ندارد کذب . » ( شفیعی کدکنی ، ۱۳۹۲ : ۳۱۴ – ۳۱۵ )
همان گونه که ملاحظه می شود طبق گفته‌ی استاد شفیعی کدکنی تمامی کرامات در دو دسته‌ طبقه بندی می‌شود که این دو دسته نیز برای خود تقسیماتی می‌تواند داشته باشد .
ما پس از بررسی انواع کرامت در فردوس المرشدیه ، آنها را موضوع بندی کردیده ایم و برای هرکدام مثالی بیان نموده ایم .
۳-۲-۱-۱- اشراف بر ضمایر
این نوع کرامت در فردوس المرشدیه فراوان دیده می شود که برای نمونه چند مورد ذکر می‌گردد :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ق.ظ ]




شکل ۹-۲ مدل مفهومی ۳۶
شکل ۱۰-۲ مدل مفهومی ۳۸
شکل ۱۱-۲ مدل مفهومی چابکی زنجیره تأمین ۳۹
شکل ۱۲-۲ مدل مفهومی ریسک زنجیره تأمین ۴۰
شکل ۱۳-۴- مدل ساختاری استاندارد فرضیه اصلی ۶۷
شکل ۱۵-۴- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی اول ۷۰
شکل ۱۶-۴- مدل ساختاری با آماره t فرضیه اول ۷۱
شکل ۱۷-۴- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی دوم ۷۳
شکل ۱۸-۴- مدل ساختاری با آماره t فرضیه فرعی دوم ۷۳
شکل ۱۹-۴- مدل ساختاری استاندارد فرضیه فرعی سوم ۷۵
شکل ۲۰-۴- مدل ساختاری با آماره t فرضیه فرعی سوم ۷۵
۱-۱ مقدمه
امروزه شیوه ­های مدیریت تولید گذشته که یکپارچگی کمتری را در فرایندهایشان دنبال می­کردند کارایی خود را از دست داده­اند و زنجیره تأمین به عنوان یک رویکرد یکپارچه برای مدیریت مناسب جریان مواد، کالا، اطلاعات و مالی، توانایی پاسخگویی به شرایط را دارا است. در راستای پیاده­سازی این فلسفه، ابزارها و تکنیک­های قدیمی و جدید مانند برنامه­ ریزی ریاضی، شبیه­سازی و … یاری­کننده هستند. ارتباط نزدیکی بین طراحی و مدیریت جریان­های زنجیره تأمین (مواد، اطلاعات، مالی) و موفقیت زنجیره وجود دارد. به طوری­که غالب شکست­های تجارت الکترونیک را می­توان به مشکلات ناشی از طراحی و مدیریت جریان­های زنجیره تأمین نسبت داد. مدیریت زنجیره تأمین یک مجموعه از روش­هایی است که برای یکپارچه نمودن مؤثر عرضه­کنندگان، تولید­کنندگان، انبارها و فروشگاه­ها به کار می­رود، تا محصولات مورد نیاز به مقدار مشخص و در زمان معین و در مکان معین تولید شده و به مشتریان عرضه شود تا هزینه­ های کل زنجیره حداقل شود و در ضمن نیاز مشتریان با سطح سرویس بالا برآورده شود (سیم­چی و کامینسکی[۱]، ۲۰۰۰). نقش موجودی­ها، نقش اصلی در موفقیت یا شکست زنجیره تأمین است، از این رو هماهنگی سطوح موجودی در سراسر زنجیره تأمین حائز اهمیت است. در غالب واحدهای تولیدی کشور ما هنوز دیدگاه سنتی در برنامه­ ریزی عملیات واحدهای مرتبط با تهیه و تدارک یک محصول حاکم بوده و واحدهای تشکیل­دهنده زنجیره عرضه یک محصول هر کدام به تنهایی در راستای بهینه­سازی منافع خود تصمیماتی را اتخاذ می­ کنند که این امر در اکثریت مواقع باعث افزایش هزینه­ های زنجیره، افزایش قیمت تمام شده محصول و در نتیجه کاهش قابل ملاحظه توان رقابتی شرکتها خواهد شد (صادقی­مقدم و همکاران، ۱۳۸۸).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۲ بیان مسئله و اهمیت موضوع
سازمان­ها در خلاء نیستند. هر سازمانی، اعم از شرکتهای بزرگ، شرکتهای دولتی، یا کسب و کارهای کوچک می­خواهند خواسته­ های مشتریان و سهام­داران گوناگون را برآورده سازند؛ بنابراین نیازمند مواد، تجهیزات، تسهیلات و تأمین­کنندگانی از سازمان­های دیگر هستند و عملکرد یک سازمان به وسیله فعالیت­های سایر سازمان­هایی که تشکیل زنجیره تأمین می­ دهند، تحت تأثیر قرار می­گیرد. رمز بقای سازمان­های امروزی در درک و شناخت نیاز مشتریان و پاسخگویی سریع به این نیازها نهفته است (رحمان سرشت و افسر، ۱۳۸۷). از این جهت است که زنجیره تأمین و مدیریت زنجیره تأمین در سال­های اخیر نظر بسیاری از محققین و صنعتگران را به خود جلب کرده است.
زنجیره تأمین شامل تمامی فعالیت­های مرتبط با جریان و مبادله کالاها و خدمات، از مرحله­ مواد خام اولیه تا مرحله­ محصول نهایی قابل مصرف توسط مشتری است. این نقل و انتقال علاوه بر جریان مواد، شامل جریان اطلاعات و مالی نیز می­ شود (هندفیل و نیکول[۲]، ۱۹۹۹).
در حقیقت یکپارچه­سازی زنجیره تأمین[۳] (SCI) به درجه­ای اشاره می­ کند که شرکت فرآیندهای درون و بین سازمانی را به­ صورت مشترک با کانال شرکاء، مدیریت می­ کند (فلاین و همکاران [۴] ، ۲۰۱۰). SCI ­به شرکت کمک می­ کند تا جریانات و فرآیندهای شریک محور را از طریق همکاری­های سراسری و بلادرنگ بهبود ببخشد و در نهایت به تغییرات تکنولوژیکی و بازار واکنش نشان دهد (روسن زوئک[۵]، ۲۰۰۹).
اثرات مربوط به یکپارچه­سازی زنجیره تأمین (SCI) بر عملکرد شرکتها مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. براساس پیشینه موجود درمورد SCI، دریافته شده است که سطح بزرگتری از یکپارچه­سازی منجر به عملکرد بهتر شرکتها می­گردد (روسن زوئک، ۲۰۰۹، کانون[۶]، ۲۰۱۰). یکپارچه­سازی زنجیره تأمین می ­تواند به شرکتها در واکنش به چالش­های کسب وکار در سطوح استراتژیک، عملیاتی و تکنولوژیکی کمک نماید. منافع بالقوه­ SCI بطور گسترده توجه بسیاری را به خود جلب کرده است و حمایت از اثرات مثبت آن درحال افزایش است. با این حال برخی محققان عقیده دارند که تحقیق بر روی SCI بایستی از حالت توجیه ارزش آن، به درک و شناخت مجموعه شرایطی که آن قابل اجرا است، تغییر پیدا کند (وونگ و همکاران [۷] ، ۲۰۱۱). در واقع با تشدید پدیده جهانی شدن و رقابت در اقتصاد جهانی، بطور فزاینده شرکتها نیازمند این هستند که نزدیک به شرکای زنجیره­ تأمین­شان به فعالیت بپردازند. که این مسئله را می­توان در رویکردهای جدید برخی شرکتهای تولیدی و خدماتی نظیر صنعت لبنیات در ایران مشاهده نمود.
جهت­گیری بازار، اشاره به جهت­دهی بازار به سمتی است که موجبات ایجاد ارزش افزوده را برای مشتریانش فراهم می­سازد (وِی و لاؤ[۸]، ۲۰۰۸) و نقش بنیادی در استراتژی و مدیریت سازمانی بازی می­ کند (لی و همکاران [۹] ، ۲۰۱۰). از این روی، بررسی چگونگی اثرات محتمل عملکرد شرکت بر جهت­گیری اصلی بازار شرکتها، منجر به باز شدن افق روشن جدیدی در درک و شناخت مکانیسم­های پنهان و زیرین تأثیرگذار SCI خواهد شد.
این تحقیق بر آن خواهد بود تا چارچوبی را برای تعریف درست حیطه­ SCI که شامل به اشتراک­گذاری اطلاعات و هماهنگی عملیاتی است، ارائه نماید. به اشتراک­گذاری اطلاعات، اشاره به وسعتی دارد که اطلاعات در میان اعضاء زنجیره تأمین به اشتراک گذاشته شده و باهم دیگر مبادله می­ کنند. در واقع اشتراک­گذاری اطلاعات، شالوده و اساس SCI می­باشد. بدون به اشتراک­گذاری اطلاعات، منافع کمی را می­­توان در کل یکپارچه­سازی زنجیره تأمین ایجاد نمود. درحالی که هماهنگی عملیاتی، منعکس کننده­ تبادل و معاوضه­ تصمیمات صحیح، دانش و منابع در سراسر زنجیره تأمین به منظور بالا بردن کارائی و هماهنگی فعالیت­های در جریان است (کؤلپ و همکاران [۱۰] ، ۲۰۰۴؛ لی، ۲۰۰۰؛ لی و همکاران، ۲۰۰۴). بعلاوه، هماهنگی عملیاتی منتج به عملکرد با صرفه­تر، سریع، مطمئن و کم خطر زنجیره تأمین می­ شود که به شرکت در نشان دادن واکنش به نااطمینانی­های بازار با بهره گیری از یک روش سریع و دقیق، کمک می­ کند (سَندِرز[۱۱]، ۲۰۰۸). این دو بعد از SCI می­توانند عملکرد شرکت را به ترتیب بر حسب عملکرد عملیاتی و عملکرد کسب و کار، تحت تأثیر قرار دهند.
بعلاوه، جهت­گیری اصلی بازار شرکت، رابطه بین SCI و عملکرد شرکت را تعدیل می­ کند. جهت­گیری شرکت منعکس کننده­ فلسفه راهبردی ارزش­مدار شرکت است که می ­تواند به شرکت در نزدیک ماندن به بازار، کمک کند و نیز شرکت را با منابع بالقوه­ عظیمی که باعث ایجاد مزیت رقابتی برای آن خواهد شد، مجهز سازد (هسیه و همکاران [۱۲] ، ۲۰۰۸). در مقابل، SCI دربرگیرنده­ مجموعه ­ای از قابلیت­ها است (رای و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۶)، که با آن به واسطه­ جهت­گیری بازار، عملکرد شرکت افزایش می­یابد. جهت­گیری بازار دارای سه بعد است: مشتری­مداری، جهت­گیری رقبا و هماهنگی درون کارکردی. بطور خاص، هماهنگی درون کارکردی به هماهنگی منابع شرکت و فعالیت­های مشتری­مدار، در سراسر شرکت اشاره دارد (زهو[۱۴]، ۲۰۰۹). در مقابل، مشتری­مداری نمایانگر تأکید بر درک و شناخت کافی از اهداف شخص خریدار است و جهت­گیری رقیب، تمرکز کردن به منظور شناخت نقاط قوت و ضعف کوتاه مدت و قابلیت­ها و استراتژی­ های بلندمدت رقبای اصلی شناخته شده و بالقوه می­باشد (ناوِر و اسلاتِر[۱۵]، ۱۹۹۰).
به منظور ارائه­ تعریفی در خصوص عملکرد شرکت، نیاز به شفاف­سازی رابطه­ چند بُعدی میان SCI و عملکرد شرکت داریم. مفهوم عملکرد سازمانی دارای جنبه­ های بسیاری است و هریک از آن­ها به طرق مختلفی در مطالعات پیشین پیرامون مدیریت زنجیره تأمین، مورد بهره ­برداری قرار گرفته­اند. در این مطالعه دو جنبه­ مهم آن یعنی عملکرد عملیاتی و عملکرد کسب و کار مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ که بطور خاص، عملکرد عملیاتی به اصلاح و بهبود واکنش شرکت به تغییرات محیطی نسبت به رقبا اشاره دارد، درحالی که عملکرد کسب و کار به عملکرد مالیِ شرکت در ارتباط با بازده سرمایه ­گذاری، سودآوری و درآمد خالص اشاره می­ کند.
بنابراین در این پایان نامه تلاش شده است با توجه به اهمیت موضوع، ضمن شفاف ساختن معانی مفاهیم ذکر شده، اثر یکپارچه­سازی زنجیره تأمین بر عملکرد شرکت و نیز تأثیرات واسطه­ای محتملی که جهت­گیری بازار در این ارتباط دارد را با مطالعه بر روی شرکتهای تولیدی مستقر در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز مورد سنجش و بررسی قرار گیرد.
۱-۳- اهداف تحقیق
۱-۳-۱- اهداف اصلی
تعیین چگونگی تأثیر یکپارچه­سازی زنجیره تأمین و جهت­گیری بازار بر عملکرد شرکت
۱-۳-۲- اهداف فرعی
تعیین چگونگی تأثیر به اشتراک­گذاری اطلاعات بر عملکرد شرکت
تعیین چگونگی تأثیر هماهنگی سازمانی بر عملکرد شرکت
تعیین چگونگی تأثیر مشتری­مداری بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت
تعیین چگونگی تأثیر جهت­گیری رقبا بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت
۱-۴- سوالات تحقیق
۱-۴-۱- سوال اصلی
تأثیر یکپارچه­سازی زنجیره تأمین و جهت­گیری بازار بر عملکرد شرکت چگونه است؟
۱-۴-۲- سوالات فرعی
۱- تأثیر به اشتراک­گذاری اطلاعات بر عملکرد شرکت چگونه است؟
۲- تأثیر هماهنگی سازمانی بر عملکرد شرکت چگونه است؟
۳- تأثیر مشتری­مداری بالا بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت چگونه است؟
۴- تأثیر جهت­گیری رقبا بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت چگونه است؟
۱-۵- فرضیه ­های تحقیق
۱-۵-۱- فرضیه اصلی
یکپارچه­سازی زنجیره تأمین و جهت­گیری بازار بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت دارند.
۱-۵-۲- فرضیه ­های فرعی
۱-۱ به اشتراک­گذاری اطلاعات تأثیر مثبتی بر عملکرد عملیاتی دارد.
۲-۱ به اشتراک­گذاری اطلاعات تأثیر مثبتی بر عملکرد کسب و کار دارد.
۱-۲ هماهنگی عملیاتی تأثیر مثبتی بر عملکرد عملیاتی دارد.
۲-۲ هماهنگی عملیاتی تأثیر مثبتی بر عملکرد کسب و کار دارد.
۳- مشتری­مداری بالا تأثیر مثبتی بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت دارد.
۴- جهت­گیری رقبا تأثیر مثبتی بر رابطه­ میان SCI و عملکرد شرکت دارد.
۱-۶- روش­شناسی تحقیق

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ق.ظ ]




    1. جزئی: مالکیت بین پنج تا بیست درصد سهام شرکت.
    1. اثرگذار: بین بیست تا پنجاه درصد سهام شرکت.
    1. کنترل کننده: بالای پنجاه درصد سهام شرکت.

۲-۱۸- ترکیب مالکیت و حاکمیت شرکتی
ساختار مالکیت از موضوعات مهم حاکمیت شرکتی به شمار می رود زیرا انگیزه و اشتیاق مدیران را تحت تأثیر قرار می دهد و بدین ترتیب در کارآیی هر شرکت مؤثر است، بررسی سال های متمادی در گذشته، اقتصاددانان فرض کردند که تمامی گروه های مربوط به یک شرکت سهامی برای یک هدف مشترک فعالیت می کنند. اما در ۳۰ سال گذشته موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه ها و چگونگی مواجهه شرکت ها با اینگونه تضادها توسط اقتصاددانان مطرح شده است. این موارد بطور کلی، تحت عنوان تئوری نمایندگی بیان می شود. تعاریف متعددی با عبارات گوناگون از ترکیب مالکیت ارائه شده است و واژه­ های متفاوتی مانند ترکیب سهامداری وساختار مالکیتی برای این مفهوم بکار رفته است. ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداری به معنی نحوه توزیع سهام و حقوق مالکیت به لحاظ حق رأی و سرمایه بعلاوه ماهیت و موجودی مالکان سهام است. ساختار مالکیت یک شرکت از ابعاد گوناگون قابل توجه است و در وهله اول بر حسب دو متغیر شامل سهامداران درونی یا سهام در اختیار سهامداران داخلی و سهامداران بیرونی تعریف می­ شود. بر این اساس، سهام در اختیار سهامداران نهادی و دولت از بخش­های اصلی مالکیت بیرونی شرکت­ ها تلقی می­ شود. سهام در اختیار سهامداران داخلی بیانگر درصدی از سهام در دست سهامداران است که در تملک مدیران و کارکنان شرکت قرار دارد. سهام تحت مالکیت سهامداران نهادی به درصدی از سهام شرکت اشاره می­ کند که در تملک سرمایه ­گذاران نهادی و حقوقی است. همچنین ترکیب مالکیت یک شرکت را علاوه بر درونی یا بیرونی بودن می­توان از ابعاد مختلفی مانند تمرکز یا عدم تمرکز مالکیت، نهادی یا حقیقی بودن ومدیریتی یا غیرمدیریتی بودن سهامداران مورد توجه قرار داد (حسن و بوت، ۲۰۰۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۹- ترکیب مالکیت و سهامداری مدیران
در میان سهامداران درونی آنچه مورد توجه کارشناسان و از نکات چالش برانگیز در مبحث حاکمیت شرکتی است عمدتاً سهم مدیران از مالکیت شرکت است زیرا این گروه از یک سو به اطلاعات درونی و اخبار پنهانی شرکت دسترسی دارند و از سویی دیگر از قدرت تصمیم ­گیری برخوردارند به همین دلیل حساسیت اصلی در رابطه با مالکیت افراد داخل سازمان، اغلب بیش از سایر کارکنان معطوف مدیران رده­های مختلف می­باشد، اگرچه لااقل بخشی از کارکنان هر شرکت در زمره دارند گان اطلاعات نهانی قرار دارند و رفتارهای معاملاتی آنها نیز باید مورد توجه دست­اندرکاران و فعالان بازار قرار گیرد. در این رابطه مطالعه­ ای در این صورت گرفته بیانگر این بوده است که در کل افزایش مالکیت سهامداران داخلی موجب کاهش تضاد منافع بین سهامداران و مدیران می­ شود و مالکیت اعضای هیئت مدیره بر عملکرد شرکت تأثیر مثبت دارد. به عبارت دیگر، برخلاف ایالات متحده، عملکرد شرکت­های ژاپنی به موازات افزایش مالکیت مدیران افزایش می­یابد (حسن و بوت، ۲۰۰۹).
۲-۲۰- ساختار مالکیت
شرکت­های سهامی که در عرصه اقتصاد کشورها به کسب­و­کار می­پردازند زائیده فرایند تکامل مالکیت شخصی هستند. فرآیندی که در طی آن گونه ­های متفاوتی از الگوهای فعالیت اقتصادی جمعی به بوته آزمایش گذاشته شده و در نهایت الگوی شرکت سهامی (عام) که یک قالب حقوقی است به عنوان گونه برتر ظهور کرده است. امروزه این شرکت­ها با جذب منابع بسیار و تبدیل آنها به کالاها و خدمات مورد نیاز جامعه نقش مهمی را در اقتصاد بازی می­ کنند. در این شرکت­ ها دو نکته توجه را به خود جلب می­ کند. نخست آنکه در این الگوها مسئولیت مالکین محدود است و لیکن ریسک پذیرفته شده توسط خریداران سهام که مالک شناخته می­شوند محدود نیست. نکته دیگر آن است که دارنده سهم در این شرکت­ ها از حقوق عرفی و سنتی مترتب بر مالکیت دارایی­ ها برخوردار نیست. آنچه که وی مالک آن است یک سهم یا گواهینامه است که نمود بیرونی سهم نسبی او از کل شرکت است. بنابراین، وی از حقی که یک مالک برای کنترل دارایی­اش دارد و در این مورد دارایی­ های شرکت است، برخوردار نیست. در شرکت­ های سهامی عام حقوق شناخته شده مالکین برای کنترل و بهره­مندی اقتصادی در یک قالب قرار نمی­گیرند. به عبارت دیگر به درجات مختلف، شاهد جدا شدن مالکیت از کنترل در این سازمان­ها هستیم. به تدریج با کم رنگ شدن اختیار اعمال حاکمیت مستقیم مالکین بر شرکت، کنترل به گروه ­های دیگری که هیئت مدیره­ها و مدیران را تشکیل می دهند، سپرده می­ شود. به علت ارتباط درونی و سلسله مراتبی بین این سه گروه تعاملی ما بین ایشان شکل می­گیرد که از دو وجه برخوردار است. نخست تعامل و تعادل قدرت مابین ایشان و شیوه ارتباط اجزای تشکیل­دهنده این مجموعه حاکم که در متون مدیریت حاکمیت شرکتی خوانده می­ شود دارای آثاری است که در سمت و سوی حرکت و عملکرد این شرکت­ها می ­تواند مؤثر واقع شود. دوم آنکه تعامل مورد اشاره در قالب یک ساخت حقوقی به نام شرکت سهامی صورت می­پذیرد که استفاده از آن حسب متون سازمانی و مالی موجود با هزینه­ هایی همراه است که هزینه­ های نمایندگی خوانده می شوند. با توجه به نکات فوق، می­توان انتظار داشت که هرگونه تغییری در اجزای ساختار مالکیت شرکت­ها به تغییر مسیر حرکت راهبردی و عملکرد آن ها و نیز افزایش یا کاهش این هزینه­ های نمایندگی بیانجامد. در سال­های اخیر حضور سرمایه ­گذاران مختلف در جمع سهامداران شرکت­های سهامی عام از رشد چشمگیری برخوردار بوده است. کمیت و کیفیت حضور این سرمایه ­گذاران در جمع مالکین شرکت­ های صنعتی به لحاظ تأثیری که بر ساختار مالکیت و نیز نحوه مالکیت بر سازمان برجای می­ گذارد درخور توجه است. زیرا حاکمیت ضعیف در شرکت­ها نه تنها باعث کاهش هزینه های نمایندگی نمی­ شود بلکه با افزایش هزینه جذب سرمایه، قدرت رقابت شرکت ­ها را نیز کاهش می­دهد. بدین سبب اثر سهم مالکانه این سرمایه ­گذاران در شرکت­ های صنعتی نکته­ای درخور دقت است. ساختار مالکیت از دو بعد تمرکز مالکیت و همچنین نوع مالکیت مورد مطالعه قرار می گیرد (استیگلیتز، ۱۹۹۴).
تمرکز مالکیت: در متون مالی، چندین متغیر به عنوان معیار سطح تمرکز مالکیت مورد استفاده قرار می­گیرد یکی از این متغیرها که در سال­ های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، شاخص هرفیندال می­باشد. این شاخص تمرکز مالکیت، بیش از سایر معیارهای موجود مورد استفاده قرار می گیرد. دلیل این امر آن است که هم تعداد سهامداران و هم نابرابر بودن تعداد سهام متعلق به سهامداران مختلف را به درستی در محاسبات وارد می­نماید. شاخص هرفیندال از مجموع مربعات درصد مالکیت تعداد معینی از سهامداران بدست می ­آید. سطوح بالاتر شاخص هرفیندال نشان­دهنده تمرکز مالکیت بیشتر است. در مدل رگرسیون، متغیر تمرکز مالکیت با نماد Herf نشان داده شده است.
نوع مالکیت: شامل مالکیت های مدیریتی (خانوادگی)، نهادی، شرکتی بوده که هر کدام به تفصیل توضیح داده خواهد شد.
۲-۲۱- مالکیت مدیریتی (خانوادگی)
کریزنر (۱۹۸۰)، توجه تمامی افراد بشر را به چیزی معطوف می­داند که برای آنها منافع دارد. وی کار آفرین را به معنای واقعی کلمه، فردی می­شناسد که نقش او برخواسته از آگاهی به فرصت­هایی است که به آنها قبلاً توجه نمی­شده است. سلدن[۴۸] (۱۹۸۰)، نقطه­ نظرهای کریزنر را تحت عنوان نظریه کارآفرینی مطرح می کند که محور اصلی آن، مدیر مالک یا کارآفرین در نظریه های کلاسیک مدیریت (مبتنی بر نظریه انسان اقتصادی) است. طبق این نظریه، کارآفرین کسی است که به فرصت ها آگاهی پیدا می کند و بصیرت کشف و سرمایه گذاری روی آنها را دارد. اما، نقش کارآفرین بیشتر درسازمان های دارای وحدت مالکیت و مدیریت متجلی می شود و به تدریج که مدیریت در پی نیاز به افزایش سرمایه از مالکیت شرکت ها جدا می شود، این نقش بسیار کم رنگ می شود. چنین وضعیتی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم شتاب بیشتری می یابد. در پی جدایی مالکیت از مدیریت، نظریه های رفتاری مدیریت با رد مدل کلاسیک کارآفرین یا مدیر مالک، بر انگیزه های مدیر تکیه کرد. این نظریه پیش بینی کرد که می توان با بهره گرفتن از سازوکارهایی، منافع مدیران و صاحبان سرمایه را در یک راستا قرار داد. بامول[۴۹] (۱۹۵۹)، سایمون[۵۰] (۱۹۵۹) و ولیامسون[۵۱] (۱۹۶۴)، از جمله این نظریه پردازان بودند. آدام اسمیت اولین کسی بود که نتایج زیان بار این جدایی را مطرح کرد. به گفته او ‌‌”از مدیران سرمایه دیگر نمی توان انتظار داشت که به اندازه شرکای شرکت خصوصی در حفظ و حراست از سرمایه خود، مدام هشیار و نگران باشند. بنابراین، غفلت و اسراف در مدیریت چنین شرکت هایی رواج دارد”. برل و مینز (۱۹۳۲)، پس از آدام اسمیت، ادعا کردند که در شرکت های سهامی عام، با تکیه بر منافع شخصی مدیران، نمی توان انگیزه مؤثری برای استفاده کارآمد از دارایی های مؤسسه پدید آورد چرا که بدون مشارکت در مالکیت، مدیران در منافع ناشی از افزایش کارایی سهیم نیستند. آنان اولین کسانی بودند که عنوان کردند تفکیک مالکیت و کنترل، دست مدیران را در راستای دستیابی به اهداف مغایر با حداکثر کردن ثروت صاحبان سرمایه، باز می گذارد. طبق نظریه نمایندگی که اکنون مبحث عمده و مهمی در ادبیات اقتصادی و مالی است، مدیران، موقعیت، شهرت و اعتبار، آسایش، احترام و غیره خود را با هزینه شرکت بالا می برند. این نظریه که تعارض بین مدیران و سهامداران را تحلیل می کند، به همان نتایج نظریه کارآفرینی، البته از دیدگاهی متفاوت می انجامد.
نظریه کارآفرینی از محاسن مالکیت سخن می گوید، در حالی که نظریه نمایندگی، کاهش هزینه های نمایندگی را در صورت مالک شدن مدیران پیش بینی می کند. جنسن و ویلیام[۵۲] (۱۹۷۶)، هزینه نمایندگی را هزینه استفاده بیش از حد مدیریت از مزایای جنبی، و راس، وسترفیلد و جافی[۵۳] (۱۹۹۰)، آن را فراغت از زیر کار طفره رفتن و استفاده از امکانات مدیران تعریف می کنند. نظریه جریان نقدی آزاد، دلیل اصلی تعارض منافع مدیران و سهامداران را وجود جریان نقدی آزاد در شرکت ها می داند.
طبق نظریه جنسن (۱۹۸۶)، جریان نقدی آزاد عبارت است از جریان نقدی مازاد بر نیاز واقعی سرمایه گذاری روی تمامی طرح هایی که در صورت تنزیل به نرخ هزینه سرمایه مربوط، دارای ارزش فعلی خالص مثبت اند. به نظر جنسن، مدیران به جای حداکثر کردن ثروت سهامداران، به دنبال کسب قدرت و اعمال کنترل بیشتر بر شرکت اند. نظریه بنگاه اقتصادی، از دیدگاهی متفاوت با نظریه نمایندگی، مدل کلاسیک کارآفرین (مدیر مالک) را رد می کند، اما رفتار اقتصادی مدیران را به عنوان نماینده صاحبان سرمایه قبول دارد. در این نظریه، بنگاه اقتصادی به مثابه مجموعه قراردادها تلقی می شود که طرف های اصلی این قرار دادها تقبل کنندگان خطر و مدیران اند. در این دیدگاه که اول بار توسط کوآسه[۵۴] (۱۹۷۳)، وسپس توسط مان[۵۵] (۱۹۶۵)، آلچان و دمستز[۵۶] (۱۹۷۲)، جنسن و مک کینگ (۱۹۷۶)، و فاما[۵۷] (۱۹۸۰)، مطرح شد، مدیریت به عنوان یکی از طرف های قرارداد، نوعی کار است که در بازار کار و بازار سرمایه جهت و نظم می گیرد: اگر مدیر در جهت منافع سهامداران کار نکند، ارزش شرکت در بازار سرمایه و ارزش مدیر در بازار کار مدیران کاهش می یابد. از این رو به گمان این نظریه پردازان، سازوکارهای بازار و سازوکارهای قرارداد، عامل کاهش زیان های ناشی از تعارض منافع مدیریت و سهامداران است. لذا، تفکیک مدیریت و مالکیت نه تنها مضر نیست، بلکه با انتقال مالکیت از سرمایه داران به مدیران و متخصصان، کارآیی به وجود می آید. اکنون که به نظریه های وحدت و تفکیک مدیریت و مالکیت به اختصار اشاره شد، مناسب است به ارزیابی تأثیر مالکیت بر مدیریت در عمل بپردازیم. مصداق بارز تفکیک مدیریت و مالکیت، شرکت سهامی عام است. این نوع شرکت که در طول یک قرن، موتور محرک اقتصاد آمریکا بوده، رو به زوال گذاشته است. روند خصوصی سازی چنان سریع است که اگر ادامه پیدا کند، آخرین سهام عادی در سال ۲۰۰۳ فروخته خواهد شد. از سال ۱۹۸۳ به بعد، دراقتصاد آمریکا هر سال از طریق خصوصی سازی، حداقل ۵% از ارزش سهام شرکت های سهامی عام کاسته شده و مردم به سرعت از سهام و سهامداری دوری می جویند (جنسن، ۱۹۸۹). در فرایند خصوصی سازی، تملک های اهرمی (LBO) بسیار متداول است. تملک اهرمی عبارت از:
خرید سهام یا دارایی های یک شرکت توسط گروه کوچکی سرمایه گذار با تأمین مالی گسترده از طریق
استقراض. درتملک اهرمی، چنانچه مدیران وقت جزء سرمایه ­گذاران باشند، معامله اصطلاحاً تملک
مدیریت (MBO) نامیده می­ شود. درتملک مدیریت معمولاً سه طرف وجود دارد:

    1. مؤسسه ای که تملک را توجیه اقتصادی و تضمین می کند.
    1. مدیران.
    1. مؤسسات سرمایه گذار همچون شرکت های بیمه یا صندوق های بازنشستگی.

مدیران معمولاً برای تأمین مالی، قرارداد حداقل سه ساله با بانک منعقد می کنند. درسال ۱۹۸۴ سرآغاز شکوفایی تملک های مدیریت در کشورهای صنعتی پیشرفته بود. از آن سال تا سال ۱۹۸۸، ۴۰۰ تملک مدیریت به مبلغ ۱۸۲ میلیارد دلار در آمریکا رخ داد؛ این مبلغ در همین دوره در انگلستان ۱/۲ میلیارد پوند معادل ۶/۳ میلیارد دلار بود. طبق محاسبات کپلن (۱۹۸۹)، که رساله دکتری خود را در دانشگاه هاروارد پیرامون تملک مدیریت به رشته تحریر در آورده است، سرمایه گذاران (شامل مدیران)، سهام سهامداران عام را به طور متوسط ۴۰% بیش از ارزش بازار آن سهام خریده اند. البته، علت افزایش شدید بهای سهام این شرکت­ها، اعلام تملک بوده است. دی آنجلو و اریس (۱۹۸۴)، نیز در تحقیق روی نمونه ­ای شامل ۷۲ تملک در فاصله سال های ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۰ (که هنوز تملک مدیریت وسعت سال های ۱۹۸۴ به بعد را پیدا نکرده بود)، متوسط افزایش ثروت سهامداران در پی اعلام تملک را ۲۲ درصد محاسبه کرده ­اند. در این ۷۲ تملک، میانگین و میانه سهم مالکیت مدیران به ترتیب ۴۵ درصد و ۵۱ درصد بوده است. لن و پاولسن[۵۸] (۱۹۸۸) و لوئن اشتاین[۵۹] (۱۹۸۵)، نیز افزایش ارزش بین ۲۰ درصد تا ۵۶ درصد را در حد فاصل زمانی قبل و پس از اعلام عمومی تملک گزارش کردند. نکته بسیار قابل توجه آنکه این تملک­ها به رغم خرید سهام به قیمتی به مراتب بیش از ارزش روز (ارزش بازار قبل از اعلام تملک) و به رغم خطر مالی بسیار بالا، نه تنها با شکست مواجه نشده، بلکه در اکثر موارد بسیار موفق بوده ­اند. به عنوان نمونه، شرکت آر.سی.آر شرکت گیپسون گریتینگ کاردز را به یک گروه سرمایه گذار شامل مدیران آن شرکت به مبلغ ۸۱ میلیون دلار فروخت. خریداران ۱ میلیون دلار نقداً پرداختند و ۸۰ میلیون دلار از بانک وام گرفتند. فقط یک سال بعد، شرکت مجدداً به سهامی عام تبدیل و وارد بورس شد و سرمایه ­گذاری اولیه ۱ میلیون دلاری، بیش از ۱۰۰ میلیون دلار معامله شد. معمولاً در معاملات یک نفر برنده و یک نفر بازنده است، اما ظاهراً در تملک مدیریت، هر دو گروه خریدار و فروشنده برنده هستند. عامه سهامداران، سهام خود را به مراتب بالاتر از ارزش جاری می­فروشند و سرمایه گذاران (شامل مدیران) نیز سود سرشاری کسب می کنند. علت چیست؟ چطور ممکن است مدیران شرکتی (به تنهایی یا با مشارکت گروهی سرمایه گذار)، سهام آن را با بهره گرفتن از اهرم بسیار بالا، به قیمتی به مراتب بالاتر از ارزش بازار، خریداری کنند و در مدتی کوتاه، نه تنها بدهی های شرکت را بپردازند، بلکه ارزش شرکت را نسبت به گذشته به مراتب افزایش دهند (لوی و سارنات[۶۰]، ۱۹۸۸).
۲-۲۲- مالکیت نهادی
ساختار مدیریت کشور لزوماً به سیاست های کلان دولت مربوط می شود و به این جهت ساختار مدیریت در برش تاریخی کاملاً از نظام سیاسی تبعیت می کند و در پرتو همین نظام قابل بررسی است. قانون اساسی سه نوع مالکیت را که مشتمل بر بخش دولتی، تعاونی و خصوصی است مشخص کرده است، حال آنکه سازمان اداری دولت و مؤسسه های تحت نظارت دولت از الگوی تشکیلاتی نظام سابق تبعیت می­ کنند و تداخل نامتجانسی بین وظایف دولت، مالکیت دولتی و مدیریت دولتی وخصوصی که بعضاً باعث لوث مسئولیت می­ شود به وجود آمده است. این شکل سازمانی واداری دولت عمدتاً با توجه به اصلاحاتی که در قانون محاسبات عمومی به کار برده شده ترسیم گردیده است. با وجودی که در اصطلاح مؤسسه­های عمومی غیردولتی واژه (غیردولتی) به صورت مساحمه در تعبیر به کار برده شده است، و از آنجا که به موجب ماده ۱۲ قانون محاسبات عمومی این قبیل مؤسسه­ها نیز مشمول مقررات قانونی ناظر به اموال عمومی شده ­اند، می­توان استنباط کرد که منظور از اصطلاح مؤسسه­های عمومی غیردولتی مؤسسه­هایی است که صرفاً حساب­های آنها در خزانه متمرکز نیست و بر اساس مقررات و قوانین خاص به نحو مستقل از قوه مجریه اداره می­ شود، ولی استقلال آن­ها از قوه مجریه به معنای رفع مسئولیت­های امانی ناظر برمدیریت مؤسسه های عمومی نیست و به تعبیردقیق­ترجزء سازمان­های دولتی در مفهوم اعم تلقی می­ شود. در تقسیم ­بندی فوق به عامل کنترل دولت و اداره غیرمستقیم مؤسسه­های خصوصی توسط دولت نیز توجه شده و به نظر می­رسد که دولت می ­تواند و باید سیاست­های اقتصادی و رفاهی خود را از طریق این شرکت­ها که بدان­ها عنوان شرکت­های عامل دولت داده شده است، اعمال کند. البته اصطلاح شرکت­های عامل دولت در قانون محاسبات عمومی تعریف نشده است ولی هرگاه شرکتی با رعایت قانون تجارت تأسیس شود و سرمایه ­گذاری مستقیم دولت در چنین شرکتی از ۵۱% کمتر باشد، اما با بهره گرفتن از امکانات مالی دولت از قبیل تحصیل اعتبارات از بانک­های دولتی یا انعقاد پیمان­ها و خدمات دولتی فعالیت کنند، چنین مؤسسه­ای عامل دولت تلقی می­شوند. نظریه تفکیک مدیریت از مالکیت اموال عمومی در قانون محاسبات نیز پذیرفته شده است. در واقع در شرکت­های بازرگانی نیز که سهام دولت و مؤسسه­های عمومی در اقلیت است. لیکن در مواردی که یک شرکت سهامی خصوصی نیز، با توضیحاتی که داده شد به عنوان عامل دولت فعالیت کند، مدیران آن مشمول مسئولیت های امانی ناظر به اداره اموال عمومی هستند. در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به ویژه در کشورهای جهان سوم، اقتصاد دولتی بر اقتصاد غیر دولتی ترجیح داده می­شد و این امر ناشی از این باور بود که در صورت دخالت هرچه بیشتردولت، امکان تولید و توزیع کالاها و خدمات به صورت انبوه و با قیمت­های پایین­تر و اشتغال در سطح بالاتر فراهم می­ شود و بی­ عدالتی که به صورت نابرابری درآمد و ثروت متجلی شده بود، کمتر می شود. به تدریج با گسترش دامنه فعالیت­ها، مشکلاتی نظیر بوروکراسی شدید، ضعف سیستم مدیریت، فقدان سیستم مناسب ارزیابی و حسابرسی، فقدان انگیزه ­کاری، تعدد در اهداف، استفاده نامطلوب از انحصارات و حمایت­ های غیرکارا باعث شد که طی دهه ­های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ عدم کارایی بر فعالیت های اقتصادی دولت حاکم شود و موجب عدم موفقیت دولت در تحقق اهداف شود. این مشکلات باعث شد که گرایش به سوی سازوکار خود سامان بخش بازار و انجام سیاست­های آزادسازی، مقررات ­زدایی و خصوصی­سازی همراه با واگذاری مالکیت و مدیریت به عنوان راهبردهای عقلایی در جهت مقابله با مسائل و مشکلات اقتصادی و افزایش کارآیی به طور وسیعی مورد حمایت دولت ها قرار گیرد. از دیدگاه نظری و در نوشته­ های اقتصادی، محدود کردن حوزه عمل دخالت دولت در اقتصاد، سابقه­ای دیرینه دارد. اقتصاددانان کلاسیک، از قبیل آدام اسمیت و دیوید ریکاردو، برای دولت سه وظیفه مشخص به صورت حمایت جامعه دربرابر تجاوز خارجی، برقراری نظم و امنیت در جامعه و ارائه خدمات عمومی و تسهیلات زیربنایی، قائل بوده ­اند. بدین ترتیب، ماهیت وجودی دولت در جامعه باید به گونه ­ای باشد که از انجام فعالیت­های متداول اقتصادی پرهیز نماید، تا بدین وسیله وضعیت بهینه پارتو ایجاد شود. کشورهایی نظیر برزیل، شیلی و مکزیک در آمریکای لاتین، ترکیه، پاکستان، هندوستان، سریلانکا، تایلند و سنگاپور در آسیا، تانزانیا، مصر، الجزایر، غنا، مراکش و ساحل عاج در آفریقا، از جمله کشورهای پیشگام در اجرای سیاست خصوصی­سازی بوده ­اند. به طور کلی، امروزه دیگر نمی­ توان جامعه­ای را یافت که در آن اقدام به خصوصی­سازی برخی از شرکت­های دولتی صورت نگرفته باشد، یا دست کم، اجرای آن در دستور کار دولت­های ذی ربط قرار داده نشده باشد. موضوع خصوصی­سازی و واگذاری شرکت­هایی که تحت مالکیت دولت قرار دارند به بخش خصوصی، یکی از مسائل با اهمیت و روز اقتصاد ایران نیز می­باشد. از مهمترین اهداف خصوصی سازی می­توان افزایش کارآیی، کاهش حوزه فعالیت بخش دولتی، کاهش کسر بودجه، مقررات­زدایی، افزایش رقابت، توزیع مناسب درآمدها و تأمین منافع مصرف­ کنندگان را نام برد (صغیر، ۱۹۹۳).
۲-۲۳- مالکیت شرکتی
در کشور ما نیز در سالیان اخیر با گسترش روند واگذاری سهام شرکت ها در اختیار دولت روبرو بوده ایم. در فرایند این انتقال مالکیت، شاهد حضور مؤسسه هایی هستیم که با عنوان سرمایه گذاران شرکتی شناخته شده و در قالب مالکان و صاحبان سهام جدید سهم بیشتری از ارزش ویژه شرکت های در حال انتقال را به خود اختصاص می دهند. هدف این گروه از سازمان ها که در نقش سرمایه گذار ظاهر می شوند قاعدتاً علاوه بر کسب سود، توان بخشی قوام مالی خود برای پاسخگویی به تعهدات آتی است که در قبال مالکان و سایر ذینفعان سازمان های خود پذیرفته اند. گروه دیگر را مؤسسه هایی تشکیل می دهند که اصالتاً شرکت های سرمایه گذاری هستند و از سرمایه گذاری ها هدف بیشینه کردن سود را برای مؤسسه متبوع خود تعقیب می کنند. تعداد این گروه از سازمان ها نیز رو به تزاید بوده است. بدین ترتیب ملاحظه می شود که شرکت ها با تغییرات دریافت و ترکیب سهامداران و به عبارتی در ساختار مالکیت خود مواجه هستند. این تغییرات بر حسب سنخ شناسی مینتزبرگ[۶۱] (۱۹۸۳)، به معنای آن است که این گروه از سازمان ها را می توان جزء شرکت های پراکنده متصل منظور کرد. شرکت هایی که در این گروه قرار می گیرند اگرچه توسط مدیران کنترل می شوند اما در مقایسه با آن هایی که از مالکیت سهام گسترده ای برخوردارند، به مراتب بیشتر تحت تأثیر سهامدارانی که از شخصیت حقوقی برخوردار هستند قرار دارند. به عبارت دیگر این گروه سهامداران و مالکان به صورت بالقوه منبع اثرگذاری برون سازمانی بر استراتژی و عملکرد بنگاه به شمارمی آیند. این نکته مورد تأیید فیفر و سالانسیک[۶۲] (۱۹۷۸)، نیز قرار دارد. ایشان مالکیت را سازوکاری برای نهادینه کردن قدرت در سازمان می دانند و از این روی نوع مالکیت یک سازمان می باید بر استراتژی و عملکرد آن مؤثر واقع شود، حسب مدل وابستگی به منابع ارائه شده توسط این دو پژوهشگر، سازمان ها نه تنها مجموعه ای از ائتلاف های منابع متفاوت، بلکه بازارهایی هستند که در آنها قدرت و کنترل مبادله می شود و قدرت در سازمان ها حول منابع حساس و کمیاب سازمان، تمرکز پیدا می کند که سرمایه از آن جمله است. بنابراین مؤسساتی که به سرمایه گذاری در سایر شرکت ها می پردازند در حوزه هایی همچون ساختار سرمایه، استراتژی و عملکرد شرکت های تحت تملک خود به صورت بالقوه می تواند مؤثر واقع شوند و حضور در هیئت مدیره ها نیز بدین امر کمک می کند. قاعدتاً در میزان اثرگذاری مزبور نسبت های مالکانه موجود نیز نقش خود را بازی می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که حضور این مؤسسه ها در ساختار مالکیت شرکت ها و در کنار سایر اشکال مالکیت حامل پیامد هایی در عملکرد و حاکمیت شرکتی این شرکت ها خواهد بود. با تغییر ساختار مالکیت شرکت ها و ترکیب مالکانه موجود می توان انتظار داشت که رفتارها و عملکردهای آن ها نیز تعدیل شده و تغییر یابد. توجه به این نکته از چند لحاظ حائز اهمیت است. نخست آنکه هیئت مالکیت و خصیصه های آن با شکل بخشیدن به افق زمانی و حوزه های تصمیم گیری مدیریت می تواند بر عملکرد مالی شرکت مؤثر واقع شود. تمرکز طولانی مدت بر موضوعات خاص و دوره های طولانی مدت سرمایه گذاری برای پژوهش و توسعه و همچنین توسعه بازار و محصول برای قوام و حیات بنگاه های اقتصادی کشور در حال حاضر امری ضروری است. تا بدین وسیله با کسب صلاحیت و توانمندی محوری لازم، آمادگی کافی را برای حضور در صحنه های شدیداً رقابتی بین المللی به دست آورند. علیرغم این واقعیت، کوتاه نظر بودن گروه­هایی از سرمایه گذاری می ­تواند به معنی تعقیب هدف­ های کوتاه­مدت از سرمایه گذاری توسط ایشان باشد. مسأله نزدیک بینی و کوتاه­ نظری به ویژه از لحاظ تأثیری که بر سرمایه گذاری شرکت­ها در زمینه پژوهش و توسعه و نوآوری بر جای می­ گذارد حائز اهمیت است و بررسی­های انجام گرفته تاکنون نتایج متفاوتی را به دست داده­اند. دلبستگی به نتایج کوتاه­ مدت و خصلت ریسک­گریزی منتسب به سرمایه گذاری شرکتی ضرورت توجه به نقش آن­ها را در سوگیری و عملکرد شرکت­هایی که در آنها مبادرت به سرمایه ­گذاری شده است را برجسته می سازد (رحمان سرشت، ۱۳۷۷).
۲-۲۴- مفهوم به موقع بودن اطلاعات(سود)
به موقع بودن [۶۳]یکی از خصایص مربوط بودن[۶۴] اطلاعات و به معنای آن است که اطلاعات مالی زمانی در اختیار استفاده کنندگان قرار بگیرد که فرصت اتخاذ تصمیم، قضاوت و اقدام نسبت به موضوع مورد نظر برای آنان وجود داشته باشد به عبارت، دیگر اطلاعات مالی باید پیش از سپری شدن زمانی که استفاده کنندگان می توانند برمبنای آن داوری و تصمیم گیری نمایند در اختیار آنان گذاشته شود از آنجا که اطلاعات مالی نسبت به گذشت زمان بسیار حساس است و بعضاًبا مرور زمان ارزش و سود مندی خود را در تصمیم گیری ها از دست می دهند بنابراین، هر قدر ارائه اطلاعات به تاریخ وقوع رویداد های مربوط نزدیکتر باشد اطلاعات به موقع تر خواهد بود. اعضای هیأت تدوین کننده استاندارد های حسابداری[۶۵]در سر تار جهان تعیین کردند که بموقع بودن یکی از مهمترین ویژگی های کیفی اطلاعات مالی افشاء شده بوسیله ی سازمان ها است. همواره با آن موافقت شده است. که اطلاعات حسابداری باید ویژگی های کیفی ضروری کامل بودن[۶۶]، قابل اتکا بودن[۶۷]، مربوط بودن و قابلیت مقایسه داشتن [۶۸]را به مفید بودن دارا باشد. قسمت عمده ای از مربوط بودن اطلاعات وابسته به بموقع بودنش است. هر قدر اطلاعات کامل، قابل مقایسه و قابل اتکا باشد آن برای انواع عاملین اقتصادی بی فایده است اگر آن برای تصمیم گیری دیر افشاء شود. با توجه به اهمیت این موضوع، کمیته ی استاندارد های حسابداری بین المللی[۶۹] (IASC)، بموقع بودن را در میان مشخصه های مهم اطلاعات مالی در گزارشاتشان در سال ۱۹۸۹ گنجاند و با این واقعیت که تهیه اطلاعات قابل اتکاءزمان می برد اینجا یک انتخاب بین بموقع بودن و قابلیت اتکاء به وجود می آید. قوانین اوراق بهادار[۷۰]در بیشتر کشورها با علم به این مسئله، با توجه به اینکه آنها برروی انتشار اطلاعات مالی توسط شرکت های عمومی محدودیت ها زمانی اعمال می کنند اما زمان کافی برای تهیه اطلاعات قابل اتکاء را در اختیار شرکت ها قرار می دهند. بطور مفهومی، به موقع بودن به کیفیتی اشاره دارد که الف) در زمان مطلوب و مناسب قابل دسترس باشد و یا ب) خوش موقع باشد (گریگوری و ون هورن۱۹۶۳). متغییر اصلی در بموقع بودن، تأخیر در انتشار گزارش سالیانه است. گریگوری و ون هورن ۱۹۶۳ تأخیر را همانند طول زمان بین نقطه ی cut-off(زمانی که اجازه ورود هیچ معامله ای در گزارشات ویژه داده نمی شود و توزیع گزارشات به استفاده کنندگان تعریف کردند. تأخیر در این مطالعه، همانند مدت زمان گزارشگری توصیف شده است. مدت زمان گزارشگری اینجا تعریف شده همانند مدت زمانی که شرکت بعد از پایان سال مالیش صرف می کند که اطلاعات مالیش (که صورت های مالی سالانه؛ ترازنامه؛ صورت سودزیان؛ صورت گردش وجوه نقد؛ گزارش حسابرسی مستقل و بازرس قانونی شرکت و گزارش عملکرد هیأت مدیره به مجمع عمومی عادی سالانه) را برای عموم مردم عرضه نمایند. با توجه به این تعریف هر شرکتی که بعد از پایان سال مالیش گزارشاتش را هر چه سریعتربه عموم عرضه نماید در ارائه گزارشاتش بموقع تر عمل کرده است.
۲-۲۵- بموقع بودن واهمیت آن
تنها در دسترس بودن اطلاعات مالی مربوط برای تصمیم گیری استفاده کنندگان، کافی نیست، بلکه اطلاعاتی که استفاده کنندگان بکار می برند باید از نظر ماهیت جاری بوده و مربوط به دوره های گذشته نباشد یعنی اطلاعاتی که سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان بکار می برند باید در زمان تصمیم گیریشان جاری باشد البته این ویژگی در مفهوم مربوط بودن مستتر است. اما به هنگام انتشار صورت های مالی باید به عنوان یک محدودیت مهم بر آن تأکید کرد. جمع آوری و تلخیص اطلاعات حسابداری و انتشار آن باید تا حد امکان سریع انجام شده تا اطمینان حاصل گردد که اطلاعات جاری در اختیار استفاده کنندگان قرار می گیرد. این موضوع حاوی این نکته است که صورت های مالی باید در دوره های زمانی متناوبی ارائه شده تا تغییرات در وضعیت واحد تجاری که
به نوبه ی خود ممکن است بر تصمیمات استفاده کنندگان اثر بگذارد، آشکار گردد. به موقع بودن یک مشخصه مهمی از اطلاعات حسابداری می باشد اطلاعات کهنه استفاده کمی برای شرکای بازار در فرایند تصمیم گیری جهت سرمایه گذاری دارد. در برخی موارد سرمایه گذاران خصوصاً سرمایه گذاران بین المللی علاقه مندندکه شماری ازگزارشگری بموقع شرکت های پذیرفته شده در بورس اطمینان مرتبط باتصمیمات مبتنی با اطلاعات گزارش شده اثر بگذارد. بطور تحلیلی نشان داده شده است که بموقع بودن می تواند بر انتخاب اعمال تصمیم گیرندگان و بازده مورد انتظارشان اثر بگذارد (فتام[۷۱]،۱۹۷۲). اگر چه پشنهاد مطالعات تجربی اخیر پیشنهاد می کند که بموقع بودن با اطلاعات استفاده شده بوسیله بازار برای قیمت گذاری اوراق بهادار مرتبط است.
امروزه به دلیل گسترش فعالیتهای اقتصادی، توسعه بازارهای مالی و رونق سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه به خصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی، مهمترین ابزار جهت اتخاذ تصمیمات مالی، دسترسی به اطلاعات درست و به موقع و تحلیل دقیق و واقع بینانه آن می باشد. عدم تقارن اطلاعاتی دارای پیامدهای نامطلوب متفاوتی از قبیل افزایش هزینه های معاملاتی، نقد شوندگی پائین می باشد (خدامی پور و قدیری، ۱۳۸۵). مهمترین قسمت اطلاعات حسابداری در صورت های مالی منعکس می شود. طبق چهارچوب مفهومی استاندارد های حسابداری ایران، سود نقش محوری و کلیدی در اندازه گیری عملکرد واحد تجاری ایفا می کند. به علاوه، سود مهمترین شاخصه صورت های مالی به شمارمی رود و افشای آن به استفاده کنندگان کمک می کند تا از آن به عنوان یک معیار مهم برای مقایسه شرکت ها و میزان موفقیت مدیر در ایفای نقش مبارشتی خود قضاوت کنند با توجه به تئوری نمایندگی بین ارائه کنندگان صورت های مالی و استفاده کنندگان از صورت های مالی تضاد منافع وجود دارد. میزان دقت اطلاعات می تواند بر تصمیم گیری و پیش بینی تأثیر گذارد. معمولاً هر چه کیفیت و دقت اطلاعات بیشتر باشد، پیش بینی و تصمیم گیری ها، بهتر انجام می گیرد. علاوه بر این کیفیت بالای اطلاعات و متقارن بودن اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر بین مدیران و سرمایه گذاران در خصوص تصمیمات سرمایه گذاری می شود. هر چه عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران بیشتر باشد، سرمایه گذاران انتظار بازده بیشتری از سرمایه گذاری دارند. سود به عنوان نتیجه نهایی فرایند حسابداری و اصلی ترین منبع اطلاعاتی، که این قدر مورد توجه و تأکید استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری است، ممکن است تحت تأثیر رویه
های حسابداری، انتخابی مدیریت اندازه گیری شود. از طرف دیگر، هنگام عرضه عمومی سهام، افراد برای تصمیم گیری در مورد خرید سهام نیازمند اطلاعات به موقع جهت تصمیم گیری می باشند. در صورت وجود اطلاعات نامتقارن هنگام عرضه سهام گروهی از افراد مطلع بازده غیرعادی کسب می کنند و در نتیجه سرمایه افراد عادی و کسانی که اطلاعات کمتری دارند به خطر می افتد. مطالعات و تحقیقات بسیاری در بورس های مالی مختلف سراسر دنیا در رابطه با عرضه عمومی اولیه سهام انجام شده است. نتایج اغلب این تحقیقات نشان می دهد که قیمت های تعیین شده برای سهام شرکت ها در عرضه اولیه در بازار به دلایل مختلفی از قبیل عدم تقارن اطلاعاتی بین عرضه کنندگان سهام جدید، موسسات تأمین سرمایه و سرمایه گذاران بیرونی، بیانگر ارزش واقعی سهام نبوده و بنابراین، باعث ایجاد فرصت هایی برای کسب بازده های غیرعادی با بهره گرفتن از معامله بر روی سهام این شرکت ها می شود (باقرزاده و همکاران، ۱۳۸۵). وانگ (۲۰۱۰) نشان داد که در هنگام عرضه های عمومی سهام، عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران وجود دارد. این موضوع با زیر سؤال بردن کارایی بازارهای سرمایه منجر به عدم تخصیص بهینه منابع می شود. اطلاعات سود برای اینکه مربوط باشد، باید به سرعت در بازار منتشر و در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد.
به عبارت دیگر، اطلاعات باید به موقع باشد. به موقع بودن سود، به توانایی سود جاری در انتقال اطلاعات جاری مربوط می باشد. به موقع بودن سود اشاره به این دارد که سود قادر است اطلاعات را به شکل کارامدتر منتقل کند (وانگ، ۲۰۱۰ ). از این رو، اقلام سودها حاوی اطلاعات مفید و کیفی بیشتر برای سرمایه گذاران برون سازمانی هستند و باعث کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران خواهد شد. در این تحقیق به موقع بودن سود به عنوان شاخصی برای عدم تقارن اطلاعاتی مطرح می گردد و انتظار می رود که به موقع بودن سود بر واکنش بازار نسبت به عرضه های عمومی سهام تأثیر بگذارد. وقتی عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش می یابد، ارزش ذاتی آن با قیمت در بازار سرمایه متفاوت خواهد بود. بنابراین، یکی از پدیده های منفی که به طور معمول در بازار های اوراق بهادار رخ می دهد، نبود تقارن اطلاعات است که منجر به تصمیم گیری های نامناسب اقتصادی توسط سرمایه گذاران می شود. عدم تقارن اطلاعاتی زمانی به وجودمی آید که یک طرف از قرارداد یا معامله از اطلاعات بیشتری آگاهی داشته باشد، مشروط بر اینکه از این اطلاعات در زمان برقراری ارتباط با طرف دیگر به طور مؤثر استفاده کند. این آگاهی بیشتر، عمدتاً باعث ایجاد منافع اقتصادی برای طرف برخوردار از اطلاعات بیشتر است (باتچیلیر[۷۲]، جاکوبسن[۷۳]، کلارکسون[۷۴]، ۲۰۰۷) وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه، سرمایه افراد عادی را در این بازار، به مخاطره می اندازد. همچنین اگر اطلاعات مربوط به سود به موقع باشند، منجر به کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و در نتیجه واقعی شدن بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می گردد. وانگ (۲۰۱۰) نشان داد شرکت هایی که سود به موقع تری دارند، بدلیل کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران قیمت سهام آنها سقوط کمتری خواهد داشت.
۲-۲۶- ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی
هدف گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می آورد از ویژگی های معینی برخوردار باشد. هرچند این ویژگی ها، تا حدود زیادی تحت تأثیر اوضاع و احوال اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و مناسبات حقوقی جامعه قرار دارد اما در هر حال، اطلاعاتی که فراهم می شود باید برای قضاوت و تصمیم گیری استفاده کنندگان به واحد انتفاعی مفید، قابل اعتماد و به طور نسبی صحیح باشد. اهم این ویژگی ها و جایگاه آن در نمودار زیر نشان داده شده است.
ویژگیهای کیفی اطلاعات مالی
قابل فهم بودن
فایده درتصمیم گیری
قابلیت اعتماد
امربوط بودن
به موقع بودن
سودمندی در ارزیابی
معتبر بودن
قابلیت تأیید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ق.ظ ]




برای تمام اهداف عملی باید اندازه ماتریس­ها برای کد­گذاری شبکه محدود باشد. این مساله برای کد­گذاری جبری شبکه­ ها مستقیما بدست می ­آید. اما در صورت کد­گذاری تصادفی

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شبکه­ ها این امر بسیار مشکل می­باشد. در مورد آخر معمولا بسته­ها به دوره­هایی گروه­بندی می­شوند و تنها بسته­هایی که در یک دوره یکسان قرار دارند می­توانند با هم ترکیب شوند. اندازه و ترکیب دوره­ها می ­تواند تاثیر مهمی روی اجرای کد­گذاری شبکه داشته باشد. ملاحضاتی مشابه نیز برای اندازه میدان متناهی برقرار است. هر دو پارامتر باعث کاهش حافظه مورد نیاز و پیچیدگی­های مثلثاتی می­ شود [۴].
تاخیر
تاخیر یک مشخصه اجرایی مهم در شبکه ­های کامپیوتری است. تاخیر در یک شبکه عبارت است از مدت زمانی که به طول می­انجامد تا یک بیت از داده ­ها در شبکه از یک گره به گره دیگر برود که معمولا به صورت مضربی از ثانیه­ها یا کسری از ثانیه اندازه ­گیری می­ شود. کاربران تنها به تاخیر کلی شبکه توجه می­ کنند، اما مهندسان میانگین تاخیر و ماکزیمم تاخیر را مورد توجه قرار می­ دهند و تاخیر را به قسمت­ های مختلفی تقسیم ­بندی می­ کنند که عبارتند از:
تاخیر پردازش: زمانی که به طول می­انجامد تا مسیریاب بسته­ها را پردازش کند.
تاخیر به صف کردن: زمانی که به صف کردن داده ­ها اختصاص می­یابد.
تاخیر انتقال: زمانی که به طول می­انجامد تا بیت­های بسته­ها در خط ارتباطی قرار گیرند.
تاخیر انتشار: زمان مورد نیاز برای رسیدن یک سیگنال به مقصد.
بسته­هایی که نیاز به از کد­ درآوردن دارند تاثیرات اندکی در تاخیر دارند. معمولا لازم نیست که تمام بسته­های کد­گذاری شده قبل از اینکه تعدادی از بسته­ها بتوانند از کد خارج شوند، دریافت شوند. (یعنی هرگاه قاعده حذفی گاوس منجر به ایجاد یک سطر به شکل شود.) در مجموع با کاهش انتقالات مورد نیاز، تاخیرات کلی در شبکه ­های کد­گذاری شده بزرگتر از تاخیرات در شبکه ­های عادی نیست [۴].
۲-۲-۶- مزایای کد­گذاری شبکه چیست؟
بازده مورد نظر در محیط استاتیک
اولین نتایجی که در کد­گذاری شبکه درخشید این است که کد­گذاری شبکه قادر است ظرفیت شبکه را برای جریان در توزیع با چند گیرنده افزایش دهد. شبکه­ ای را در نظر بگیرید که به صورت یک گراف جهت­دار نشان داده می­ شود ( عموما این شبکه سیمی است). رئوس گراف نظیر ترمینال­ها و یال­های گراف نظیر کانال­ها هستند. فرض کنید منبع داشته باشیم که هر یک اطلاعات را به نسبت مشخص ارسال می­ کنند و گیرنده داریم. تمام گیرنده­ها تمایل دارند که تمام منابع را دریافت کنند.
قضیه ۱. اگر نسبت­های منبع به گونه ­ای باشد که بدون کد­گذاری شبکه، شبکه بتواند هر گیرنده را به تنهایی حمایت کند. (یعنی هر گیرنده می ­تواند تمام منابع را هنگامی که تنها یک گیرنده در شبکه موجود باشد، از کد خارج کند.) در این صورت با انتخاب مناسب از ضرایب کد­گذاری خطی شبکه قادر است تمام گیرنده­ها را همزمان حمایت کند [۴].
به عبارت دیگر هنگامی که گیرنده در منابع شبکه مشترک هستند هر یک از آن­ها می ­تواند ماکزیمم نسبتی را که امید به دریافت آن داشته است دریافت کند. حتی اگر تمام منابع شبکه را خودش استفاده کند. از این رو کد­گذاری شبکه می ­تواند به اشتراک بهتر منابع شبکه در دسترس کمک کند.
قدرت­مندی و انطباق­پذیری
مهمترین مزیت کد­گذاری شبکه، قدرت­مندی و انطباق­پذیری آن است. به صورت شهودی فکر می­­کنیم که کد­کذاری شبکه مشابه کد­گذاری سنتی، بسته­­های اطلاعات را دریافت می­ کند و بسته­های کد­گذاری شده را تولید می­نماید، جایی­که هر بسته کد­گذاری شده به یک میزان اهمیت دارند، مشروط به اینکه تعداد کافی از بسته­های کد­گذاری شده را دریافت کرده باشیم (مهم نیست کدام بسته دریافت شده باشد) می­توانیم آن­ها را از کد درآوریم. شکل جدیدی که کد­گذاری شبکه فراهم می ­آورد این است که ترکیبات خطی به صورتی مصلحت ­اندیشانه و نه تنها روی گره منبع انجام می­شوند، بنابراین کد­گذاری شبکه در مواردی که گره­ها تنها اطلاعات ناکافی در مورد موقعیت کلی شبکه دارند بسیار مناسب می­باشد.
مجددا مثال شکل ۲-۱ را در نظر بگیرید و فرض کنید که و به صورت تصادفی و بدون توجه به موقعیت فعال نباشند (یا ممکن است از محدوده خارج شده باشند)، اگر ، یا را توزیع کند، از آن­جایی که گیرنده مورد نظر ممکن است قادر به دریافت بسته­ها نباشد، انتقالات کاملا بی­فایده خواهد بود. در حالی که اگر ، یا به صورت کلی­تر ترکیب خطی تصادفی از بسته­های اطلاعات را توزیع کند، انتقال می ­تواند اطلاعاتی جدید را به گره­های فعال منتقل کند[۴].
۲-۲-۷- مثال
در این قسمت شبکه پروانه­ای[۶۶] را مورد بررسی قرار می­دهیم. در شبکه پروانه­ای ( شکل ۲-۲ ) دو منبع داریم (در بالای تصویر) که یکی دارای داده و دیگری دارای داده است. دو گره مقصد نیز موجود است (در پایین تصویر) که هر یک مایلند و را دریافت کنند. هر یال تنها قادر به انتقال یک مقدار است. اگر از روش­های عادی برای انتقال داده ­ها استفاده کنیم یال مرکزی تنها قادر به انتقال یا است و نمی­تواند هر دو را انتقال دهد. حال فرض کنید را از طریق یال مرکزی عبور دهیم. مقصد سمت چپ را دو بار دریافت می­ کند در حالی که را اصلا دریافت نمی­کند. مساله­ای مشابه در حالتی که تنها را از یال مرکزی عبور دهیم نیز رخ می­دهد. حال با بهره گرفتن از یک کد ساده می­توانیم و را همزمان به هر دو مقصد ارسال کنیم. با فرستادن داده از یال مرکزی مقصد سمت چپ با دریافت و قادر است را نیز تولید کند و مقصد سمت راست با دریافت و ، را تولید می­ کند. این کد­گذاری یک کد­گذاری خطی است، زیرا اعمال کد­گذاری و از کد خارج کردن هر دو خطی می­باشند.
شکل ۲-۲- شبکه پروانه­ای
۲-۲-۸- موارد استفاده از کد­گذاری شبکه.
در زیر تعدادی از کاربردهای کد­گذاری شبکه را مورد بررسی قرار می­دهیم.
توزیع فایل [۶۷]
احتمالا شناخته­ شده­ترین استفاده از کد­گذاری شبکه­ ها در است. به توزیعی در شبکه نظیر به نظیر گفته می­ شود که توسط پابلو رودریگز[۶۸] و کریستس گانتسیدیس[۶۹] در مایکروسافت[۷۰] طراحی شد که در آن پهنای باند نسبت به سیستم نظیر به نظیر معمولی بهبود یافته است. برای توزیع­های با حجم زیاد در شبکه ­های نظیر به نظیر استفاده می­ شود و در آن کد­گذاری شبکه به کار گرفته می­ شود. در این­گونه شبکه توزیع سرویس دهنده، یک فایل بزرگ را به تعدادی بلوک می­شکند. گره­های هم­تراز سعی می­ کنند که فایل اصلی را با دانلود بلوک­ها از سرویس دهنده بازیابی کنند و بلوک­های دانلود شده را بین خودشان توزیع کنند. بدین منظور گره­های هم­تراز ارتباط خود را با تعداد محدودی از گره­های هم­تراز همسایه خود حفظ می­ کنند که این گره­های همسایه به صورت تصادفی از بین مجموعه گره­های هم­تراز انتخاب می­شوند. در بلوک­هایی که توسط سرویس دهنده فرستاده می­شوند به صورت ترکیب خطی تصادفی از بلوک­های اصلی هستند. به صورت مشابه گره­های هم­تراز، ترکیبات خطی تصادفی از تمام بلوک­هایی که در دسترس دارند را ارسال می­ کنند. یک گره می ­تواند تعیین کند که چه تعداد بلوک تغییر­یافته را می ­تواند به یکی از همسایگانش ارسال کند. این کار با مقایسه ماتریس ضرایب از کد درآوردن خود و همسایه­اش انجام می­گردد، یا اینکه به آسانی بلوک­های کد شده را ارسال می­ کند تا هنگامی که همسایه­اش اولین بلوک تغییر­نیافته را دریافت کند، سپس گره انتقالاتش را به این همسایه قطع می­ کند تا هنگامی که بلوک­های تغییر­یافته بیشتری را از دیگر گره­ها دریافت کند. ضرایب کد­گذاری به همراه بلوک­ها انتقال می­یابند. اما از آن­جایی که معمولا بلوک­ها دارای اندازه­ای در حدود هزاران کیلو بایت هستند، این اضافات اندک و نا چیز است. در اطلاعات به سرعت به تمام کاربران در شبکه می­رسد. یک گره جدید می ­تواند در طول مدت زمانی که عملیات توزیع در شبکه صورت می­گیرد به شبکه افزوده شود. کاربر جدید ابتدا به سرویس دهنده مرکزی متصل می­گردد و سپس با گره­هایی که در همسایگی­اش قرار دارند به تبادل جریان می ­پردازد.
کد­گذاری شبکه از جهات بسیاری به مساله­های زیر کمک می­ کند:

    1. زمان دانلود را می­نیمم می­ کند. در یک سیستم توزیع با اندازه بزرگ طرح ریزی بهینه بسته­ها بسیار پیچیده است، به خصوص اگر کاربران اطلاعات بسیار محدودی در مورد ساختار شبکه داشته باشند. با بهره گرفتن از کد­گذاری شبکه، عملکرد سیستم بسیار کمتر به ساختار شبکه وابسته می­گردد. در نتیجه مکانیزم بسیار ساده­ای که یک پوشش تصادفی را می­سازد مورد استفاده قرار می­گیرد.
    1. با توجه به عدم تشابه یا تفاوت بلوک­های کد شده، جواب بر پایه کد­گذاری شبکه در حالتی که سرور کارش را قبل از اینکه تمام جفت­ها دانلودشان را تمام کرده باشند یا در رویارویی با نسبت به شدت بالا ( هنگامی که گره­ها تنها برای مدت زمان کوتاهی با هم مرتبط باشند یا اینکه سریعا بعد از اتمام دانلودشان ارتباط آن­ها قطع شود .)، قطع کند، دارای قدرت بالاتری می­باشد.
    1. کد­گذاری شبکه به گره­های شبکه این اجازه را می­دهد که به کد­گذاری بپردازند و این امر باعث ماکزیمم شدن بازده شبکه می­گردد.
    1. بر­خلاف ارسال پروتکل­های اصلی، پروتکل کد­گذاری شبکه تنها خطای کوچکی را متحمل می­شوند [۴، ۲۹].

شبکه ­های بی­سیم
جریان دو طرفه در شبکه ­های بی­سیم
همان­گونه که در مثال شکل ۲-۱ دیدیم، متوجه شدیم که کد­گذاری شبکه می ­تواند هنگامی که دو گره با ارتباط بی­سیم تحت یک ایستگاه پایه­ای با هم ارتباط دارند، بازده را افزایش دهد. این حالت را می­توان به حالت در یک شبکه بی­سیم گسترش داد، جایی­که جریان بین دو گره انتهایی دو طرفه است و هر دو گره تعداد یکسانی بسته برای تغییر دارند. اگر برنامه­ای داشته باشیم که مسیریاب­های مجاور با هم مبادله داشته باشند بعد از چند گام اولیه، تمام مسیریاب­های میانی بسته­هایی را برای انتقال دو طرفه در مسیر در حافظه خود ذخیره کرده ­اند. هرگاه فرصت انتقال افزایش یابد یک مسیریاب دو بسته را هر یک برای یک جهت با عمل ساده با هم ترکیب و به همسایگانش توزیع می­ کند. هر دو مسیریاب گیرنده یکی ازبسته­هایی که در توزیع کدگذاری شده است را می­شناسند، در حالی که بسته دیگر برای آن­ها جدید است. بنابراین هر توزیع به دو گیرنده اجازه می­دهد که یک بسته جدید را دریافت کند که این کار ظرفیت مسیر را به طور موثری افزایش می­دهد.
شبکه ­های بی­سیم مش محلی[۷۱]
حتی اگر کد­گذاری شبکه تنها از عمل محدود XOR برای ترکیب بسته­ها استفاده کند، می ­تواند به طور موثری کارایی شبکه ­های بی­سیم مش را افزایش دهد. تمام انتقال­ها توزیع و توسط همسایگان دریافت می­شوند. بسته­ها با خلاصه­ای از اطلاعات در مورد تمام بسته­های دیگری که یک گره تاکنون دریافت شده است حاشیه­نگاری می­ شود. بدین طریق اطلاعات در مورد اینکه کدام گره­ها کدام بسته­ها را در یک همسایگی توزیع می­ کنند نگهداری می­شوند. یک گره می ­تواند چندین بسته را تحت عمل XOR برای همسایگان متفاوت کد­گذاری کند و آن­ها را تحت یک انتقال ارسال نماید، مشروط بر اینکه هر همسایه هنوز اطلاعاتی برای از کد درآوردن اطلاعات داشته باشد [۴].
امنیت شبکه
در هر شبکه امنیت اطلاعات باید مد نظر قرار گیرد.
امنیت در برابر شنود که تلاش به احیاسازی بخش داده ­ها دارد. امنیت در برابر مهاجمان بدخواه که تلاش برای محروم کردن گیرنده­ها از اطلاعات با کاهش بسته­ها دارد و امنیت در برابر هجوم پارازیت.
کد­گذاری شبکه، محافظت در برابر شنود را بسیار آسان می­ کند، زیرا اطلاعات بیشتر گسترش می­یابند و شنیدن آن­ها مشکل است. مبدا، داده ­های اصلی را با اطلاعات تصادفی ترکیب می­ کند و یک کد شبکه را به طریقی که تنها گیرنده­ها قادر به از کد خارج کردن بسته­ها باشند، تولید می­ کند. علاوه بر این اطلاعات مشترک بین بسته­هایی که توسط شنود کننده دریافت می­ شود و بسته­های اصلی صفر است. نوع ضعیف­تری از امنیت بر این حقیقت استوار است که تنها گره­هایی می­توانند بسته­ها را از کد درآورند که به تعداد کافی بردارهای مستقل خطی دریافت کرده باشند کاری که شنود کننده­ها نمی ­توانند انجام دهند. کد­گذاری شبکه حفاظت در برابر کاهش بسته­ها در شبکه را نیز آسان می­ کنند. در یک شبکه بدون هیچ حفاظت اضافی، مهاجمان میانی می­توانند به دلخواه در بسته­ای تقلیل ایجاد کنند. در حالتی که از کد­گذاری شبکه استفاده شده باشد، مهاجم نمی­تواند به عمل از کد درآوردن بسته­ها در مقصد بدون داشتن تمام بسته­های کد­گذاری شده که توسط مقصد دریافت شده ­اند، غلبه کند. بسته­ها از طریق مسیرهای متفاوت جریان پیدا می­ کنند و این کار مهاجم را مشکل می­سازد. از سویی دیگر به نظر می ­آید که کد­گذاری شبکه امنیت شبکه در برابر هجوم پارازیت را ارتقا
می­بخشد. پارازیت می ­تواند عملکرد شبکه را مختل گرداند. در شبکه­ ای که پارازیت ایجاد
می­ شود، گره­هایی وجود دارند که بسته­های نامعتبر و خراب را منتشر می­ کنند. هنگامی که این بسته­های خراب توسط گیرنده­ها دریافت می­شوند، گیرنده­ها توانایی بازخوانی و از کد درآوردن آن­ها را ندارند، از این رو شبکه دچار اختلال می­گردد. چون در یک شبکه سرویس دهنده بسته داده ­ها را ارسال می­ کند، این بسته­ها معتبر و درست هستند در حالی که در شبکه­ ای که پارازیت وجود دارد گره­های میانی نیز موجودند که به ارسال بسته­های خراب و نامعتبر
می­پردازند. اگر از کد­گذاری در شبکه استفاده کنیم که در آن بردارهای کد­گذاری به صورت تصادفی انتخاب شده ­اند، از آنجایی که گره­های میانی که عمل کد­گذاری را انجام می­ دهند ممکن است پیش از این بسته­های خراب را نیز دریافت کرده باشند، بسته­های کد شده جدید نیز نامعتبر خواهند بود و از این رو تعداد بسته­های نامعتبر در شبکه افزایش می­یابد. در
این­گونه شبکه­ ها از کد­گذاریی استفاده می­ شود که در آن با بهره گرفتن از یک تابع به نام تابع هش[۷۲] عمل کد­گذاری صورت می­گیرد و یک گره قبل از اینکه بسته­ای را دریافت کند، بررسی می­ کند که آیا این بسته معتبر است یا نه و در صورت معتبر بودن این بسته وارد ترکیب
کد­گذاری می­گردد. از آن­جایی که بررسی معتبر بودن بسته­ها عملی وقت­گیر است، هنگامی که یک گره یک بسته نامعتبر را می­شناسد به سایر گره­های همسایه اطلاع می­دهد که این بسته نامعتبر است تا آن­ها نیز آن را دریافت نکنند و در نهایت این امر باعث می­گردد تا گره­ها از پذیرش بسته­های نامعتبر خودداری کنند[۳، ۴].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:26:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم