کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



۲-۷-۱-۲- قاعده‌ی ضمان ید

یکی از قواعد مشهور در فقه و حقوق، قاعده‌ی ضمان ید است که برگرفته از حکم عقل‏ و بنای عقلا و حدیث معروف:«علی الید ما اخذت حتّی تؤدیه»(نوری، ۱۴۰۹ ق، ص‏ ۸۸). طبق این قاعده‌ی اگر کسی بر مال دیگری استیلا و سلطه یافت که مثلاً صد هزار تومان ارزش دارد او باید یا عین یا مبلغ صد هزار تومان را بپردازد، حال اگر در اثر کوتاهی و تأخیر در تأدیه‌ی، آن مبلغ صد هزار تومان ارزش خود را از دست داده و به نصف‏ تقلیل یافت، در این صورت این شخص ضامن کاهش قیمت نیز هست، گرچه در صورت‏ بقای عین مال یا وجود مثل و کاهش قیمت، معمولاً فقها حکم به ضمان کاهش قیمت‏ نمی‏کنند، که البته آن نیز جای بحث دارد و در صورت صحت ضرری بر اصل مدعای ما ندارد. چرا که حداقل در قیمیات، ضمان کاهش وجود دارد، به علاوه که بسیاری از فقها در باب ضمان قایل به ضمان اعلی القیم شدند، نه قیمت یوم الغصب ویا یوم الأداء.
حاصل این که هر چیزی که تحت ید عداونی باشد و کاهش قیمت پیدا شود، صاحب‏ ید عدوان ضامن است باید کل آن چه که تحت استیلا قرار گرفت را بپردازد، چون نسبت‏ به کل مستقر است.

۲-۷-۱-۳- قاعده‌ی اتلاف‏

قاعده‌ی اتلاف یکی از قواعدی است که نه تنها در شرع مقدس برای اثبات ضمان به آن استناد شده، بلکه عقلای عالم و اهل عرف نیز به آن استناد می‏کنند، یعنی علاوه ‏بر این که‏ یک قاعده‌ی شرعی است یک قاعده‌ی عقلی نیز هست و معنی و مضمون آن این است که‏ کسی که مال دیگری را تلف کرده است (اعم: از عین یا منفعت) ضامن است و باید اگر مثلی است مثل آن و اگر قیمی است قیمت آن را بپردازد، این قاعده‌ی در همه‌ی ابواب فقه‏ جاری و نزد عامه و خاصه بلکه همه‌ی عقلای عالم معتبر است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

در این که مال تلف شده ضمان دارد بحثی نیست، سخن در این جاست که آن مال مثلی‏ است یا قیمتی، اگر قیمی است ضامن باید قیمت آن را بپردازد. در باب مثلی، معمولاً فقها معتقدند که با وجود مثل، هرچند که تنزل قیمت پیدا کند، ضامن ملزم به پرداخت مثل و مالک ملزم به پذیرش آن است، یعنی کاهش ارزش، ضمان ندارد. و در باب قیمی نیز اختلاف است که قیمت یوم التف را بپردازد یا قیمت یوم الأداء و یا اعلی القیم را (انصاری، ۱۳۷۶، ص۱۰۵؛ نجفی، ۱۳۶۲). ولی آن چه که به نظر می‏رسد، در قیمی به هر قول که قایل شویم فرضاً مال تلف شده در اول سال قیمتش ده هزار تومان بوده و پذیرفتیم که باید قیمت یوم التلف را بپردازد، حال اگر ضامن در پرداخت آن کوتاهی کرده‏ و یکسال آن را به عقب انداخته، در این مدت کاهش قیمت حاصل شده و قدرت خرید پول به نصف تقلیل یافته است، آیا با این وصف ضامن باید همان ده هزار تومان اول سال‏ را بپردازد که بالفعل قدرت خرید پنج هزار تومان اول سال را دارد؟ آیا این کاهش قیمت‏ که مستند به عمل ضامن است که همان تأخیر در تأدیه‌ی است مصداق ضرر و یا حتی‏ نوعی اتلاف نیست تا ملزم به پرداخت آن باشد؟ به نظر نگارنده ضامن ملزم به پرداخت‏ خسارت است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:22:00 ق.ظ ]




و«سراج منیر» بودن پیامبر به این است، که آن جناب را طورى قرار داد که مردم به وسیله او به سعادت خود و به راه نجاتشان از ظلمت­هاى شقاوت و گمراهى هدایت شوند، و بنابراین، تعبیر مزبور از باب استعاره است.[۵۵۱]»

قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبینٌ[۵۵۲]
علامه طبرسی درتفسیر این آیه و در معنای «نور» چنین می­نویسد:
«منظور از «نور» حضرت محمد است، زیرا مردم به وجود او هدایت مى‏شوند هم­چنان که به نور. این معنى از قتاده و مختار زجاج است[۵۵۳]
علامه طباطبایی نیز در تفسیرآیه مورد بحث می­نویسد:
«احتمال هم دارد که مراد از نور، رسول خدا باشد، و این مبنى بر استفاده‏اى است که چه بسا از صدر آیه بشود، چون روشن کردن چیزهایى که علماى یهود و نصارا آن را پنهان کرده بودند خود یکى از آثار نور بودن رسول مورد بحث است، علاوه بر این­که در آیه‏اى دیگر آن جناب را صریحاً نور نامیده، و فرموده: «وَ سِراجاً مُنِیراً[۵۵۴]».

۲٫۴٫۴٫ پیامبراکرم زداینده تحیّر دیدگان و ابهام قلب­ها

«وَ کَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَها»
حضرت صدیقه طاهره در این فراز­ها ایام جاهلیت را به مردم متذکر شده و گرفتاری ها، ظلمت هاو مبهمات آن روزگار را بیان فرموده­اند.
«بُهَم» جمع «بُهمَه» به معنای کارهای مشکل و سختی­هاى امور[۵۵۵] می­باشد. راغب گفته: «بهمه» و«مبهم» به هر چیز محسوسى که به سختى احساس شود، و هر چیز قابل تعقّلى که براى فهم و عقل، درکش مشکل باشد گفته می­ شود[۵۵۶].
و غالباً مراد از قلب در این موارد فهم است[۵۵۷]. اموری وجود داشت که مردم خواهان فهم آن بودند اما قادر به فهم آن نبودند.
خداوند به وسیله پیامبر نقاط مبهمی را که در دل­ها و قلوب مردم در آن زمان وجود داشت، برطرف نمود. و شبهه­ها و اشکالاتی که امت­های قبل درباب توحید، معاد و یا درباره مسائلی مانند مرگ و زندگی، مبدأ خلقت، جهان آخرت و کیفیت حشر انسان­ها و سایر اصول معرفت و عبادت و فروع آن­ها را در ذهن خود داشتند، پیامبراکرم تمامی این سؤالات را پاسخ دادند و ابهامات آنان را برطرف نمودند. علاوه براین پیامبر مشکلات دنیوی ودینی مردم را نیز حل فرموده و حقیقت مسائل را به آنان توضیح می­دادند، و بدین وسیله آن­ها را از سقوط به­وسیله گناهان و از لغزشگاه­ها، به قدر استعداد و قابلیت هر فرد، محافظت می­فرمودند[۵۵۸].
حضرت با بیان این مطلب در این قطعه، به یکی از امتیازات بارز مکتب وحی در مقایسه با مکاتب دیگر اشاره می­فرمایند که در مکتب وحی هیچ­گونه ابهام و سردرگمی وجود ندارد. به تمام ابعاد وجود و همه غرایز و عواطف انسان بدون تضییع و اهمال و بر اساس نیاز او توجه شده و برای رسیدن به هدف نهایی از خلقت انسان برنامه منظم و منسجم پیش ­بینی شده و سرانجام با قاطعیت تضمین می­ شود که اگر انسان­ها از برنامه الهی در زندگی خود پیروی نمایند هیچ­گونه بیم و اندوهی نمی­تواند به آن­ها راه یابد و تا ابد سعادتمند خواهند بود.
«وَ جَلى عَنِ الْاَبْصارِ غُمَمَها»
چنین کاری از عهده یک فیلسوف در جامعه خارج است.و بلکه کسی بالاتراز او برای این کار لازم است یعنی یک مرد الهی باید بیاید و دل­ها را متوجه خدا کند و چشم دل­ها را باز کند.
مقصود از روشنایی و بر هم ریختن تفکرات کفرآمیز، روشنایی به­وسیله دلیل و برهان است، نه از بین رفتن ادیان باطل، چرا که ادیان باطل کم و بیش بعد از حضرت رسول اکرم نیز به حیات خود ادامه داد.
بدون شک، از ویژه­ترین امتیازات پیامبران داشتن براهین قاطع و تمسک به دلایلی است که عقل و فطرت پذیرای آن­هاست.
در قرآن کریم بدین ویژگی پیامبران اشاره شده است:
وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهیمَ عَلى‏ قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ[۵۵۹]
۱٫۲٫۴٫۴٫ بیان قرآن درباره نقش پیامبر درهدایت قلب­ها
در این بخش به یکی از آیاتی که در آن به نقش پیامبر در هدایت قلوب و عقول پرداخته شده است، اشاره می­کنیم:
کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ آیاتِنا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ[۵۶۰]
همچنان­که اشاره شد، مراد از «قلب»، درک وفهم و عقول مردم است، که به شهادت قرآن پیامبر اکرم با آموزه­های الهی، مردم را به انسانیت و کمال رهنمون شدند و تحیر ناشی از ضعف در درک و فهم آنان را زدودند.
علامه طباطبایی در ذیل این ایه کریمه می­نویسند:
« کلمه (تزکیه) به معناى تطهیر است و تطهیر عبارتست از زایل کردن پلیدى‏ها و آلودگى‏ها، در نتیجه کلمه تطهیر هم شامل اعتقادات فاسد چون شرک و کفر مى‏شود و هم شامل ملکات رذیله چون تکبر و بخل مى‏گردد و هم اعمال فاسد و شنیع چون کشتن و زنا و شرابخوارى را شامل مى‏شود.
و تعلیم کتاب و حکمت و نیز تعلیم آن­چه نمى‏دانستید، دو جمله است که شامل تمامى معارف اصولى و فروعى دین مى‏گردد[۵۶۱]

۵٫۴٫ قیام پیامبر برای هدایت

«وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایَهِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَهِ، وَ بَصّرَهُمْ مِنَ الْعِمایَهِ، وَ هَداهُمْ اِلَى الدّینِ الْقَویمِ، وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ»
« آن حضرت دعوت الهی خود را با هدف هدایت مردم آغاز کرد و آنان را از گمراهی نجات داد، و از لجاجت­ها آگاهی بخشید، و آنان را به دینی محکم هدایت نمود، و به راه مستقیم فراخواند»
حضرت محمد از آغاز نبوت تا پایان عمر شریفشان در راه هدایت انسان­ها و دعوت آن­ها به سوی خداوند متعال از هیچ کوششی فروگذار نبودند؛ و در این راه مشکلات، مصائب، سختی­ها و شکنجه­های فراوانی را به جان خریدند، تا جایی که خداوند متعال فرمودند: ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى[۵۶۲]‏.
فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ عَلى‏ آثارِهِمْ إِنْ لَمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدیثِ أَسَفاً[۵۶۳]
لَعَلَّکَ باخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنینَ[۵۶۴]
انسان­ها را از ضلالت و گمراهی که در آن بودند نجات بخشیدند و به صراط مستقیم هدایت کردند.
طریق مستقیم را در لغت «صراط» گویند، که عبارت است از راه یا سبیلی که انسان را به هدف و مقصد ومطلوب نهایی می­رساند[۵۶۵]. قرآن کریم صراط مستقیم را هدایت به اسلام می­داند.
فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ وَ هذا صِراطُ رَبِّکَ مُسْتَقیماً قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ[۵۶۶]
پیامبراعظم جهانیان را به دین و آیینی فرامی­خوانند که طریق آن مستقیم است. و حضرت فاطمه زهرا در این فراز از خطبه شریفه به بیان این حقیقت می ­پردازد.

۱٫۵٫۴٫ استنادهای قرآنی

این فقرات از خطبه فدکیه«وَ قامَ فِی النَّاسِ بِالْهِدایَهِ، فَاَنْقَذَهُمْ مِنَ الْغِوایَهِ، وَ بَصَّرَهُمْ مِنَ الْعِمایَهِ» یادآور این آیات کریمه­ می­باشند:
وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدا[۵۶۷]
ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوى[۵۶۸]
قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظٍ[۵۶۹]
قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی[۵۷۰]
قُلْ إِنَّما أَتَّبِعُ ما یُوحى‏ إِلَیَّ مِنْ رَبِّی هذا بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ [۵۷۱]
«وَ هَداهُمْ اِلَى الدّینِ الْقَویمِ»:
این عبارت اشاره می­ کند که پیامبراکرم مردم را به دین استوار هدایت نمود، که در این آیات کریمه به این مطلب اشاره شده است:
قُلْ إِنَّنی‏ هَدانی‏ رَبِّی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ دیناً قِیَماً مِلَّهَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین[۵۷۲]
إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدی لِلَّتی‏ هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنینَ الَّذینَ یَعْمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبیراً[۵۷۳]
وَ ذلِکَ دینُ الْقَیِّمَه[۵۷۴]
«وَ دَعاهُمْ اِلَى الطَّریقِ الْمُسْتَقیمِ» اقتباسی با تغییر است از آیه شریفه قالُوا یا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا کِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى‏ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ یَهْدی إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى‏ طَریقٍ مُسْتَقیمٍ[۵۷۵]

۶٫۴ . مصیبت رحلت پیامبر اکرم

«ثُمَّ قَبَضَهُ اللَّهُ اِلَیْهِ قَبْضَ رَأْفَهٍ وَ اخْتِیارٍ، وَ رَغْبَهٍ وَ ایثارٍ، فَمُحَمَّدٌ مِنْ تَعَبِ هذِهِ الدَّارِ فی راحَهٍ، قَدْ حُفَّ بِالْمَلائِکَهِ الْاَبْرارِ وَ رِضْوانِ الرَّبِّ الْغَفَّارِ، وَ مُجاوَرَهِ الْمَلِکِ الْجَبَّارِ، صَلَّى اللَّهُ عَلی أَبی نَبِیِّهِ وَ اَمینِهِ وَ خِیَرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ صَفِیِّهِ، وَ السَّلامُ عَلَیْهِ وَ رَحْمَهُاللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ.» «سپس خداوند او را با رأفت و رحمت و اختیار به سوی خود خواند تا او را از خستگی این دنیا آسوده گرداند و سنگینی بار ناملایمات را از او بردارد، و او را در احاطه ملائکه ابرار و رضوان پروردگار غفار و مجاورت ملک جبّار قرار دهد. درود خدا بر پدرم پیام آور و امین وحی خدا و برگزیده و منتخب از خلق و مرضیّ او. درود و سلام و رحمت و برکات الهی بر او باد.»

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




عرصه پژوهشی جدید در باب کیفیت حسابرسی، که با تصویب قوانین پس از فروپاشی شرکتهای بزرگ به وجود آمده است، روابط بین اندازه استقلال حسابرس، یعنی یکی از اجزای توانایی نظارت حسابرس، و تأثیر حسابرس بر مدیریت سود را بررسی مینماید. قانونگذاران پیرامون این موضوع که در صورت افشای اعمال غیرقانونی صاحبکار، حسابرس ممکن است با ریسک از دست دادن حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی روبرو شود و بنابراین تمایل کمتری برای افشا اعمال غیرقانونی انجام شده در صورتهای مالی دارند، اظهار نگرانی نموده اند. بنابراین قانونگذاران استدلال میکنند که استقلال حسابرس از طریق وابستگی حسابرس به خدمات غیرحسابرسی در معرض خطر قرار گرفته است(کینی و همکاران[۹۲]، ۲۰۰۴). چنین نگرانیهایی سبب شده است تا پیشگیری هایی انجام شود برای مثال میتوان به الزام کمسیون بورس اوراق بهادار آمریکا برای افشای اطلاعات مربوط به حقالزحمههای خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی شرکتهای پذیرفته شده و قانون سابینز-آکسلی(۲۰۰۲)، که حسابرسان را در ارائه خدمات غیرحسابرسی محدود مینماید، اشاره نمود(نیکبخت و همکاران، ۱۳۸۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

یافته های دانشگاهیان امریکایی نشان میدهد که استدلالهای قانونگذاران(مواردی نظیر آنچه به آن اشاره شد) هزینه های حسابرسان برای به خطر انداختن استقلال شان را در نظر نگرفتهاند. همچنین آنان این احتمال را نادیده گرفتهاند که ارائه خدمات غیرحسابرسی به صاحبکاران حسابرسی از طریق فراهم نمودن اطلاعات برای حسابرسان امکان افزایش کیفیت را فراهم میکند. به علاوه، مطالعات کمی درباره رابطه بین اندازه استقلال حسابرس و حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی پیش از اقدام قانونی انجام شده است. مطالعات اخیری که از اطلاعات در دسترس جدید استفاده میکند، میکوشند تا تأثیر حقالزحمههای خدمات غیرحسابرسی بر استقلال حسابرس را بررسی نمایند. این مطالعات در باب تناسب اقدامات قانونگذاران میباشند اما نتایج متناقضی را ارائه مینمایند. قابل توجهترین مطالعه اولیه در این زمینه، یعنی مطالعهای که توسط فرانکل و همکاران[۹۳](۲۰۰۲) انجام شد، رابطه مثبتی بین میزان حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی و دستکاری ذخایر احتیاطی یافته است(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
این موضوع نشان میدهد چنانچه حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی در مقایسه با کل حقالزحمه افزایش یابد، حسایرسان کنترل کمتری بر روی مدیریت سود انجام میدهند. اما مطالعات مشابه بعدی، از این فرضیه حمایت نمیکنند. لیبی و کینی[۹۴](۲۰۰۲)، چندین ضعف اصلی را که در مطالعه فرانکل و همکاران وجود دارد برمیشمارند. فرانکل و همکاران نظریه متناقضی را به کار میگیرند، سوالاتی که در رابطه با حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی انجام شده است. از کنترل سایر علل بالقوهای که میتوانند متحرک نتایج باشند، ناتوان است و از داده های مربوط به یک سال استفاده مینماید(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
رینولدز و همکاران[۹۵](۲۰۰۴)، یافته های فرانکل و همکاران را دوباره آزمودند و بیان نمودند که نتایج تحت تأثیر اولین عرضه عمومی سهام، نوع صنعت صاحبکاران، و صاحبکارانی که داراییهای اخیرشان رشدی بیشتر از ۱۰۰ درصد داشته قرار گرفته است. زمانی که آنان این عوامل را تحت کنترل قرار دادند شواهدی نیافتند که اثبات نماید حقالزحمههایی که برای جبران خدمات غیرحسابرسی به حسابرسان پرداخت شده است به استقلال حسابرس آسیب میرساند.
دی فاند و همکاران[۹۶](۲۰۰۲)، دریافتند که رابطهای بین حقالزحمههای خدمات غیرحسابرسی و گزارش نکردن تردید درباره تداوم فعالیت، وجود ندارد. کینی و همکاران(۲۰۰۴)، حقالزحمههای خدمات غیرحسابرسی را به حقالزحمههایی که برای طراحی و اجرای سیستمهای اطلاعاتی مالی، حسابرسی داخلی، خدمات غیرحسابرسی عمومی و خدمات مالیات پرداخت میشود، تقسیم نمودند. حال آن که روابط مثبتی را بین حقالزحمه خدمات غیرحسابرسی عمومی و میزان استقلال حسابرس یافتند، یافته های آنها مشخص میکند که روابط مذکور برای سایر دسته ها نیز وجود ندارند. در واقع رابطه منفی عدهای بین حقالزحمههای خدمات مالیاتی و شماری از خدمات ارائه مجدد صورتهای مالی یافتند. یافته های دی فاند و همکاران(۲۰۰۲)، رینولدز و همکاران(۲۰۰۴) و کینی و همکاران(۲۰۰۴)، مشخص میکند که واکنشهای قانونگذاران مانند وضع قانون ساربینز- آکسلی که حسابرسان را از ارائه خدمات غیرحسابرسی منع میکنند، می توانند عدم اثربخشی آنها را در بهبود کیفیت حسابرسی اثبات نماید. به علاوه، یافته های مطالعاتی نظیر کینی و همکاران نشان میدهند که محدود نمودن خدمات مالیاتی ارائه شده به صاحبکاران حسابرسی میتواند به طور واقعی کیفیت حسابرسی را به صورت تجدید ارائه های صورتهای مالی کاهش دهد(حساس یگانه، ۱۳۸۴).
همچنین ممکن است شرایط خدمات غیرحسابرسی به طور واقعی بتوانند کیفیت حسابرسی را از طریق ضوابط توانایی نظارت حسابرس افزایش دهند. به علاوه مطالعات سیمونیچ(۱۹۸۴)، حاکی از این است هنگامی که یک مؤسسه حسابرسی خدمات غیرحسابرسی را به حسابرسی شونده ارائه نماید، در این حالت ورود دانش به شرکت صاحبکار، میتواند مولد بهره وری در حسابرسی باشد. موضوع ارائه خدمات غیرحسابرسی به صاحبکاران حسابرسی و اثرش بر روی کیفیت حسابرسی میتواند با انجام پژوهشهای دیگر آشکار گردد.
۲۷– ۲- اندازه حسابرس
با توجه به تعاریف مختلف ارائه شده در بخش کیفیت حسابرسی ملاحظه میشود که تعاریف مذکور درجات متفاوتی از ابعاد شایستگی و استقلال در انجام حسابرسی(استقلال واقعی) و همچنین چگونگی درک استفاده کنندگان از استقلال آنها را در بر میگیرند. اگرچه کیفیت درک شده حسابرسی میتواند با کیفیت واقعی حسابرسی مرتبط باشد، اما لزوماً یکسان نیست. بنابراین، از حسن شهرت و مراقبت حرفهای برای حفظ ویژگیهای واقعی کیفیت حسابرسی و کیفیت درک شده استفاده میشود. پس میتوان گفت حسن شهرت حسابرس چگونگی درک ذینفعان از اطلاعات مذکور را متأثر میسازد و حسن شهرت حسابرس به درک بازار از شایستگی و بیطرفی(استقلال ظاهری) حسابرس مرتبط میشود. این امر توانایی حسابرس برای افزایش اعتبار صورتهای مالی(حتی در صورت فقدان اطلاعات با کیفیت) را نمایش میدهد(قراچورلو و بادآورنهندی، ۱۳۹۲).
مهمترین شاخص حسن شهرت حسابرس، اندازه مؤسسه حسابرسی است. از دیدگاه نظری چندین دلیل برای رابطه مستقیم مورد انتظار بین حسن شهرت حسابرس و توانایی نظارت حسابرس وجود دارد. مؤسسات معتبرتر در مقام مقایسه با مؤسسات کم اعتبارتر و کوچکتر حسن شهرت بیشتری را وثیقه میگذارند و با احتمال کمتری از اشتباهات با اهمیت با مخاطره دعوی حقوقی چشم میپوشند. مؤسسات حسابرسی بزرگ به طور واضح منابع بیشتری را برای هدایت آزمون های حسابرسی دارند. اکثر پژوهشهای تجربی کیفیت محصول این فرض هستند که حسابرسان بزرگتر(دارای نام تجاری) در مقایسه با حسابرسان کوچکتر(فاقد نام تجاری) توانایی نظارت بیشتری دارند. ذخایر احتیاطی برای صاحبکارانی که حسابرسان صاحب نامی ندارند در مقام مقایسه با حسابرسان صاحب نام(بزرگ و دارای نام تجاری) بیشتر است. دیآنجلو کیفیت حسابرسی را با واژه اعتبار حسابرس تعریف کرده است. او اظهار میدارد که ذینفعان میتوانند از اندازه مؤسسه حسابرسی به عنوان جانشین حسن شهرت حسابرس استفاده نمایند. وی استدلال میکند که اگر به کارگیری صاحبکار خاص در میان صاحبکاران حسابرسی خاص یکسان است، آنگاه حسابرسان بزرگتر که تعداد صاحبکاران بیشتری دارند، در راستای تلاش برای حفظ هر صاحبکار انگیزه کمی برای قصور در افشاء تحریف کشف شده دارند، مطالعات بررسی کننده رابطه اجزای کیفیت سود مشخص میکنند که اگرچه صاحبکاران حسابرسی شده توسط حسابرسان دارای نام تجاری میتوانند انگیزههای بیشتری برای مدیریت سود داشته باشند، اما حسابرسان دارای نام تجاری مدیریت سود را محدود مینمایند(قراچورلو و بادآورنهندی، ۱۳۹۲).
در واقع از دیدگاه حسابرسان، اندازه حسابرسی یکی از ویژگیهایی است که بر کیفیت حسابرسی اثر دارد. دی آنجلو معتقد است که مؤسسات حسابرسی بزرگتر، خدمات حسابرسی با کیفیت بالاتر ارائه میکنند، زیرا علاقهمند هستند که شهرت بهتری در بازار کار به دست آورند و از آنجا که تعداد مشتریان شان زیاد است نگران از دست دادن آنها نمیباشند. تصور بر این است که چنین مؤسساتی به دلیل دسترسی به منافع و امکانات بیشتر برای آموزش حسابرسان خود و انجام آزمون های مختلف، خدمات حسابرسی را با کیفیت بالاتری ارائه میکنند(کارسلو و ناجی[۹۷]، ۲۰۰۴).
همان طور که اشاره شد، مهمترین شاخص اندازه گیری حسن شهرت حسابرس، اندازه مؤسسه حسابرسی است که این دو با هم رابطه مستقیم دارند طوری که هرچه اندازه حسابرس بزرگتر باشد، کیفیت حسابرسی هم بالاتر خواهد بود. شرکتهای با اندازه حسابرسی بزرگتر علاوه بر شهرت و اعتبارشان، در امر آموزش کارکنان و حفظ استقلال(ظاهری و واقعی) در برابر صاحبکاران و دیگر موارد مهم اثرگذار در افزایش کیفیت حسابرسی موفق عمل میکنند(کارسلو و ناجی، ۲۰۰۴).
۲۸ –۲- تخصصگرایی در صنعت
نظریههای اقتصادی بیانگر آن است که حرفه حسابرسی با یافتن راه های جدیدی برای تمایز قائل شدن بین خدمات خاص در موسسههای حسابرسی به بلوغ و پیشرفت رسیده است. یکی از این ابزارها تخصصگرایی در صنعت خاص است. هوگان و جتر(۱۹۹۹)، دریافتند که موسسههای حسابرسی دارای نام تجاری تلاشهایی را برای افزایش سطح تخصصشان انجام میدهند. آنها سعی میکنند تا بر روی مقررات صنعت و ویژگیهای صنعتی که ریسک دعوی حقوقی نسبتاً کم، رشد سریع، با صاحبکاران نسبتاً بزرگی دارند متمرکز کردند. واژه تخصص اغلب معادل کیفیت فرض میشود. انتظار میرود که متخصصین در مقام مقایسه با غیرمتخصصین کیفیت بالاتر و خدمات بیشتری را به همراه حسابرسی عرضه نمایند(بالسام و همکاران[۹۸]، ۲۰۰۳).
پژوهشهای اخیر بیانگر آن است که بین نوع صنعت مورد تخصص حسابرس و کیفیت گزارش حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد. به عبارت دیگر حسابرسانی که در صنعت مورد نظر تخصص دارند به دلیل داشتن توانایی بیشتر در شناسایی و برخورد با مشکلات ویژه آن صنعت میتوانند حسابرسی را با کیفیت بالاتری انجام دهند. به علاوه، هر قدر مؤسسه حسابرسی تجربه بیشتری در صنعت خاصی کسب نمایید، به دلیل ایجاد شهرت مثبت، علاقه بیشتری به ارائه خدمات حسابرسی با کیفیت برتر پیدا میکند(کارسلو و همکاران، ۲۰۰۴).
تخصص در صنعت صاحبکار، کوشش پر ارزشی است. چندین نظریه پیرامون چگونگی جبران هزینه های متخصصین ارائه شده است. گرس ول و همکاران(۱۹۹۵)، شواهدی را پیرامون این که چنین سرمایهگذاریهایی میتوانند با حاشیه حقالزحمههای حسابرسی جبران شوند، ارائه نمودهاند. مطالعه آنها مشخص کرد که حسابرسان دارای نام تجاری و متخصص در صنعتی خاص در مقایسه با حسابرسان دارای نام تجاری و غیرمتخصص، ۳۴% حاشیه حقالزحمهای بیشتر کسب نمودهاند. این پژوهش میتواند توضیحات بیشتری را برای حاشیه حقالزحمه گزارش شده حسابرسان دارای نام تجاری در مطالعات خاص، بیان نمایند. اما نتایج فرگوسن و استاکس(۲۰۰۲)، از نتایج پژوهش گرس ول و همکاران(۱۹۹۵)، حمایت نمیکنند. آنان توضیحات بیشتری را ارائه نمودند که نشان میدهد متخصصین در صنعت خاص چگونه میتوانند مبلغی را به عنوان حاشیه حقالزحمه بیشتر دریافت نمایند، آنان معتقدند که موقعیت اقتصادی مناسب برای حسابرسان میتواند از عرضه مشترک خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی که سبب کاهش حاشیه حقالزحمه میشوند به وجود آید. همچنین، متخصصین صنعت میتوانند معادله حاشیه حقالزحمه را از طریق حقالزحمههای حاصل از خدمات غیرحسابرسی به دست آورند. نگرانی احتمالی از افزایش تمرکز عرضه کننده و نیز مباحث مرتبط با عرضه مشترک خدمات حسابرسی و غیرحسابرسی وجود دارد. به نظر میرسد که این امر فضای مناسبی را برای پژوهشهای آتی فراهم آورد. هوگان و جتر(۱۹۹۹)، با اثبات رابطه موسسات معتبر حسابرسی و متخصص در صنعت خاص و افزایش سهم بازار آنها در طول زمان، توضیحات بیشتری را درباره متخصص صنعت ارائه نمودهاند. همچنین آنان در تلاش برای افزایش کیفیت حسابرسی به طور ضمنی به تخصصگرایی در صنعتی خاص اشاره کردهاند(قراچورلو و همکاران، ۱۳۹۲).
چندین مطالعه، شواهدی برای حمایت از این نظریه ارائه کردهاند. کریشنان(۲۰۰۳) و همچنین بالسام و همکاران(۲۰۰۳)، شواهدی را یافتهاند که ذخایر احتیاطی صاحبکاران حسابرسان متخصص در صنعت خاص به طور معنیداری کمتر از حسابرسان غیرمتخصص در صنعت خاص میباشد. به علاوه، بالسام و همکاران(۲۰۰۳)، به ارائه شواهدی پرداختهاند که بر اساس آن ضریب واکنش سود صاحبکاران حسابرسان متخصص صنعت خاص بیشتر از ضریب واکنش سود صاحبکاران غیرمتخصص در صنعت خاص میباشد. این نتایج بیانگر آن است که حسابرسان متخصص توانایی نظارت بیشتری را دارند و بازار خدمات حرفهای، آنان را به همین صورت میشناسد(هاگن و همکاران[۹۹]، ۱۹۹۹).
۲۹–۲- دوره تصدی حسابرس
دوره تصدی حسابرس یکی از معیارهای اندازه گیری کیفیت حسابرسی است که به تعداد سالهای متوالی که موسسات حسابرسی یک صاحبکار را مورد رسیدگی و حسابرسی قرار میدهد، اطلاق می شود. انجام عملیات حسابرسی صاحبکار توسط یک موسسه حسابرسی طی سنوات متمادی، به دلیل آشنایی تیم حسابرسی با عملیات حسابرسی صاحبکار، میتواند موثرتر صورت گیرد. چنانچه مؤسسه حسابرسی تجربه انجام حسابرسی مؤسسه صاحبکار برای چندین سال را داشته باشد، علاوه بر اینکه اعضای تیم حسابرسی شناخت بیشتری نسبت به کار صاحبکار خواهد داشت، موجب تسریع در انجام عملیات حسابرسی، کاهش هزینه های حسابرسی و افزایش کیفیت حسابرسی میگردد. نتایج پژوهشهای خارج از کشور نشان میدهد که بالا بودن دوره تصدی حسابرس، موجب افزایش شناخت و تخصص حسابرس در صنعت صاحبکار مربوطه شده و همچنین موجب بالا رفتن سطح کیفیت حسابرسی خواهد شد(قراچورلو و بادآورنهندی، ۱۳۹۲).
مایرز و همکاران[۱۰۰](۲۰۰۳)، گزارش دادند چنانچه طول زمان ارتباط حسابرس با صاحبکار افزایش یابد، کیفیت سودهای گزارش شده افزایش مییابد. جانسون و همکاران[۱۰۱](۲۰۰۲)، دریافتند که، وقتی دوره تصدی حسابرس بلندتر باشد کیفیت سود گزارش شده (که با توجه به اقلام تعهدی پایداری آن اندازه گیری شده است)، بالاتر است.
کارسلو و ناقی[۱۰۲](۲۰۰۴) و فلاتح[۱۰۳](۲۰۰۶) در پژوهشهای خود در مورد کیفیت حسابرسی از دوره تصدی حسابرس به عنوان یکی از شاخصهای اندازه گیری کیفیت حسابرسی استفاده کردهاند. آنها مرز دوره تصدی را ۵ سال در نظر گرفتهاند. البته در یکی از پژوهشهای موجود توسط نانسی و همکاران(۲۰۰۴) مرز دوره تصدی حسابرس ۳ سال در نظر گرفته شده است (کارسلو و ناجی، ۲۰۰۴).
۳۰ –۲- استقلال حسابرس
هر مخلوق و پدیده ای در دنیا عضو مهمی به نام مرکز یا هسته دارد که وجودش بر محوریت آن است و بدون این مرکز و هسته فاقد معنی است. در حرفه حسابرسی این هسته استقلال نام دارد و حسابرسی بدون استقلال نیز بی معنا خواهد بود. به همین دلیل است که معمولاً صفت مستقل همراه با حسابرسی آورده می شود(آرنس و همکاران[۱۰۴]، ۲۰۰۹).
برای استقلال دو بعد در نظر گرفته اند؛ بعد ظاهری که استقلال ظاهری نام داشته، متکی بر پرهیز از حالاتی است که باعث شک و تردید یک فرد منطقی و آگاه از تمام شرایط و حالات نسبت به بی طرفی حسابرسی می شود. بعد باطنی، معنوی یا فکری که به ‌خود حسابرس بستگی داشته و قابل اندازه گیری یا مشاهده مستقیم نیست(بیسلی و پترونی، ۲۰۰۱).
استقلال جوهره و روح حسابرسی است و حسابرسی بدون استقلال فاقد ارزش و معنی است.
استقلال در فرهنگ وبستر(۱۹۸۶)، رهایی از تأثیر، کنترل یا اراده دیگری یا دیگران تعریف شده است.
دی آنجلو(۱۹۸۱) می گوید حسابرسی مستقل است که بتواند گزارشهای حسابرسی خود را متناسب با عقیده و نظر واقعی اش منتشر کند.
نپ(۱۹۸۵)، استقلال را توانایی مقاوت در برابر فشار صاحبکار می داند.
ماگی و تسنگ[۱۰۵](۱۹۹۰)، معتقدند اگر استقلال وجود نداشته باشد قضاوت حسابرس با اعتقاداتش در مورد سیاست گزارشگری صاحبکار سازگار نخواهد بود.
لی و گو[۱۰۶](۱۹۹۸)، استقلال را عدم وجود تبانی بین حسابرس و مدیریت شرکت صاحبکار می دانند.
از نظر فدراسیون بین المللی حسابداران(۲۰۰۱)، استقلال دارای دو بعد است. استقلال ظاهری(حسابرس مستقل به نظر برسد) و استقلال باطنی(حسابرس به طور واقعی مستقل باشد).
دیدگاه های جدید، دیگر استقلال را حالتی ذهنی و هم معنی با بیطرفی و درستکاری نمی دانند بلکه آن را به معنی از بین بردن منافع مادی و شرایطی می دانند که حسابرس تحت تأثیر این عوامل مادی نتواند نظر واقعی خود را بیان کند. یعنی در شخصیت تجاری حسابرس به شخصیت ذهنی و قضاوتی دیدگاه های اخیر حرکتی از حسابرس شروع شده است.
ریتر و ویلیامز[۱۰۷](۱۹۹۲)، معتقدند به دلیل این که عنصر تشکیل دهنده حرفه حسابرسی یعنی استقلال، نیز از شخصیت قضاوتی به شخصیت اقتصادی در حال تغییر است، حرفه حسابرسی نیاز دارد که به احتمال تحت تأثیر قرار گرفتن توجه کند و حساسیت نشان دهد.
کار مایکل[۱۰۸](۱۹۹۹) نیز می گوید جداسازی استقلال از مفاهیم اخلاقی نظیر بیطرفی و درستکاری نتایج بسیار مفیدی برای حرفه حسابرسی خواهد داشت.
کلمه حسابرس بیشتر مواقع با کلمه مستقل همراه و تزئین می‌شود. به این مفهوم که شخصی که کار حسابرسی صاحبکار را می‌پذیرد، از سازمان مورد نظر مستقل است و هیچ‌گونه منفعت مستقیم و یا غیرمستقیمی که بتواند بر اظهارنظر وی تاثیر بگذارد، ندارد. اما در مواردی مشاهده می‌شود که در عین حال که حسابرس استقلالی(چه به‌صورت ظاهری و چه به‌صورت واقعی) از مجموعه ندارد، گزارشهای حسابرسی تهیه‌ شده با عنوان گزارش حسابرسی مستقل تهیه و تنظیم می‌شود. بنابراین حسابرسان باید در به‌کارگیری این کلمه در گزارشهای خود با احتیاط بیشتری عمل کنند تا در نبود یک سیستم پوشش بیمه‌ای مناسب، مجبور به پرداخت هزینه‌های ناشی از دعاوی بر علیه خود(به‌علت گزارشهای نادرست که متاثرکننده سرمایه‌گذاری است) نباشنــد. با برخوردار کردن حسـابرسان از خدمات حمایتی منـاسب(بیمه مسئولیت حسابرسان) که جبران‌کننده خطاهای حسابرسان در گزارش رسمی است، می‌توان بخشی از محدودیتهای موجود در مبحث استقلال حسابرسان را پوشش داد(قراچورلو و بادآورنهندی، ۱۳۹۲).
اهمیت مفهوم استقلال در حسابرسی مستقل به حدی است که برای اثبات آن به‌ عنوان یکی از شالوده‌ها در ساختار تئوری حسابرسی، به توجیه اندکی نیاز داریم و این موضوع برخلاف سایر تئوری های حسابرسی است.
از آنجا که گزارشهای حسابرسان مستقل موجب اعتباربخشی به اطلاعات حسابداری و منابع تصمیم‌گیری گروه های ذینفع در شرکت می‌شود، استقلال حسابرس یک مفهوم ضروری به ‌نظر می‌رسد. اگر حسابرس مستقل از مدیریت صاحبکار جدا نباشد، چیزی به اعتبار صورتهای مالی نمی‌افزاید. این انتظار وجود دارد که حسابرسان به شایستگی و درستکاری در حرفه خود عمل کنند، و از آنها انتظار می‌رود که در انجام این کار اجازه ندهند که قضاوتها و تصمیم‌گیریهای شان زیرنفوذ و تاثیر مدیریت صاحبکار قرار گیرد(بیسلی و همکاران، ۲۰۰۱).
مهمترین استاندارد حسابرسی که حسابرسان را از اظهارنظر نسبت به صورتهای مالی منع می‌کند، مگر آنکه مستقل از واحد مورد حسابرسی باشد، استقلال است. بدین معنی که استقلال با داشتن منافع مالی با اهمیت، در استخدام بودن، به واحد وام دادن و یا از آن وام گرفتن و روابط مختلف دیگر، از بین می‌رود.
بدین ترتیب با اینکه در متون استانداردهای حسابرسی به استقلال حسابرس پرداخته شده، لیکن در این متون تعریفی مستقل با ابعادی مشخص مورد توجه قرار نگرفته است؛ همچنانکه در آیین رفتار حرفه‌ای استقلال حسابرس در قالب احکام قابل اجرا بدین صورت تعریف شده است:
“هنگامی که حسابداران حرفه‌ای مستقل مسئولیت انجام کاری را به ‌عهده می‌گیرند که مستلزم گزارشگری حرفه‌ای است، باید فاقد هر گونه نفع و علاقه‌ای، صرف‌نظر از آثار واقعی آن باشند که ممکن است بر درستکاری و بیطرفی و استقلال ایشان تاثیر گذارد” که این مفهوم تا حدود بسیار زیادی سخت گیرانه و از جهاتی نیز باز و تفسیرپذیر است(قراچورلو و بادآورنهندی، ۱۳۹۲).
با توجه به نبود تعریفی جامع از استقلال، استقلال در واقع، مفهومی انتزاعی است که به ‌طور مستقیم مشاهده‌شدنی نیست و اغلب آن را به‌ عنوان حالتی ذهنی توصیف کرده‌اند که به مفاهیمی همچون بیطرفی، صداقت، امانت و شخصیت ارتباط دارد. در بیشتر تعریف های موجود، دو بعد برای استقلال وجود دارد. یکی استقلال واقعی و دیگری استقلال ظاهری، به طوری‌که بــارتلت[۱۰۹](۱۹۹۳)، استقلال واقعی را نبود گرایش ذهنی در اجرای عملیات حسابرسی می‌داند و استقلال ظاهری را پرهیز از شرایطی که حسابرس را در تضاد منافع آشکار با صاحبکار نشان دهد، بنابراین استقلال واقعی با بیطرفی و استقلال ظاهری به‌ طور معمول با تصور استفاده‌ کنندگان از وجود تضاد منافع حسابرس در یک وضعیت معین ارتباط دارد.
استقلال حسابرسی معمولاً به‌ عنوان یک استقلال حرفه‌ای توصیف و مطرح شده است؛ یعنی بر حسب عینیتی که حسابرس از موفقیت در کار حسابرسی به عنوان یک فرد حرفه‌ای بدست می‌آورد و روشی که او برای گرداوری، ارزیابی و گزارشگری به ‌کار می‌گیرد. همچنین، حسابرسی بر اساس روش بیطرفانه صورت می‌پذیرد و این موضوع به طور سنتی، به‌ عنوان حالتی از ذهن که به مفهوم نگرش حسابرسی به روابط موجود با مدیریت صاحبکار، سهامداران و سـایر ذینفعان و استفـاده‌کنندگان صورتهای مالی است، تصور شده است(موتز و همکاران، ۱۹۶۱)
بدین ترتیب در هر موقعیت برای انجام حسابرسی، این سوال وجود دارد که آیا حسابرسی از نظر ذهنی مستقل از مدیریت صاحبکار و فشارهای وارد به او هنگام تصمیم‌گیریهای حسابرسی عمل کرده است یا خیر. فلینت[۱۱۰](۱۹۸۸)، با این نگرش در مورد این موقعیت حسابرسان موافق است که استقلال حسابرس یک نگرش ذهنی است و آن را به ویژگیهای فردی یعنی درستکاری و قدرت شخصیت وی پیوند می‌دهد. با این همه، نسبت دادن مفهوم استقلال حسابرس به یک ویژگی ذهنی نامحسوس، آن را تبدیل به عبارت به ‌نسبت گنگی می‌کند که در رابطه با کار حسابرسی، تفسیر آن پیچیده و مشکل است. اما دست‌کم یک توافق عمومی وجود دارد که استقلال، نگرشی از ذهن است که اجازه نمی‌دهد نقطه‌نظرها و نتیجه‌گیریهای حسابرسی، اثرها و فشارهای ناشی از تضاد منافع افراد را در برگیرد و همواره حسابرس باید آیین رفتار حرفه‌ای را در نظر داشته باشد. در این مفهوم، استقلال مورد انتظار حسابرس را می‌توان نه ‌تنها به ‌عنوان حالتی از ذهن، بلکه حالتی از اطمینان تصور کرد که مربوط به رفتار یک فرد حرفه‌ای و فشارهای مختلف و ممکن بر درستکاری و صداقت وی باشد. در نتیجه ضروری است که تصور کنیم حسابرسان از تاثیر این فشارها به‌دورند و راههایی وجود دارد که در مقابل آن پافشاری کنند و می‌توانند وضعیت استقلال مورد انتظار را حفظ کنند(بالسام و همکاران، ۲۰۰۳).
۳۱ -۲- نقدینگی[۱۱۱]
نقدینگی، به مجموعه پول شامل سپرده‌های دیداری بخش غیردولتی نزد بانکها و اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و شبه پول شامل سپرده‌های سرمایه‌گذاری مدت‌دار، سپرده‌های قرض‌الحسنه پس‌انداز و سپرده‌های متفرقه نقدینگی گفته می‌شود و در یک تعریف ساده، مجموع اسکناس و مسکوکات و منابع اعتبارات بانکی، مهم ترین اجزای تشکیل دهنده نقدینگی هستند.
به عبارت دیگر نقدینگی حجم پول نقد در خارج از سیستم بانکی است که قابلیت تورم زائی دارد بدین معنی که چنانچه حجم پول نقد بالا باشد قدرت خرید بالا رفته و باعث گران شدن کالا یا خدمات بیشتر از ارزش موجود شان می شود. حجم نقدینگی در یک اقتصاد باید متناسب با میزان تولید کالا و خدمات باشد. در غیر این صورت بدون تردید باعث تورم با رکود در تولید خواهد شد(وانگ، ۲۰۰۲).
میزان نقدینگی در مقابل مقدار معینی از کالاها و خدمات می باشد و نقدینگی باید با گردشی که دست افراد جامعه دارد تکافوی جریان کالاها و خدمات را بنماید. بدین ترتیب قیمت کالاها با میزان نقدینگی و سرعت گردش آن بستگی پیدا می کند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




ترکیبات هالوژن دار فعال

عملیات با آب

نمک های غیر آلی

ضد عفونی کننده ها

اسیدهای آلی و نمک ها

مواد آرایشی

ترکیبات فلزات آلی و کمپلکس ها

نگه دارنده های غذا

ترکیبات فنولی

محصولات مراقبت های شخصی

دیگر محصولات

رنگ ها و پوشش ها

نگهدارنده های چوب

پلاستیک ها

خمیر و تولیدات کاغذ

روغن و مواد روغنی

۵-۹- پلیمرهای ویژه
پلیمرهای ویژه، اساساً مواد مقاوم در مقابل دما یا فرسایش، با ویژگیهای متمایز هستند. اغلب، آنها در یک روش ویژه پردازش می‌شوند و به ماشین‌آلاتی غیر از ماشین‌آلات موردنیاز برای پلاستیک های مهندسی نرمال نیاز دارند. پلیمرهای ویژه، به عنوان پودرها، فیبرها، و فیلم‌ها، ارائه می شوند. این فیبرها شامل شیشه، کربن، گرافیت و مواد آمیدی آروماتیک هستند و استفاده‌شان به یک ماده با قدرتهای مکانیکی خیلی بالا منجر می‌شود. گاهی اوقات هم، فیبرهای ویژه مثل پودر پی.تی.اف.ای برای ویژگیهای ضد اصطکاکی به کار می‌روند. پلیمرهای شامل فلوئورین، معرف یک طبقه مهم از پلیمرهای ویژه با محاسبه مقاومت در مقابل فرسودگی بی‌نهایت هستند. اما به طور ویژه، پردازش پی.تی.اف.ای مشکل است، چون آن جریان نمی‌یابد، حتی زمانیکه در ۳۴۲ درجه سانتیگراد، ذوب می‌شود. اما یک تودۀ ژلاتینی جامد را شکل می‌دهد. روش های اسپینینگ برای فیبرهایی با قدرت کششی فوق بالا، اغلب کاملاً ویژه است. حلال‌های غیرمعمول، مثل اسید سولفوریک غلیظ موردنیازاند. تولید مواد خام و تکنیک‌های پردازش نیاز به روش های ویژه‌ای دارند که منحصر به فرد است. هرکدام از مواد بازار خودشان را دارند و بنابراین شرکتهای مالک روی چند پلیمر ویژه، متمرکزاند. به صورتیکه آنها فقط با چند شرکت محدود رقابت می‌کنند]۱۲[.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این پلیمرها، به ندرت در شکل خالص فروخته می‌شوند. تولیدکنندگان ماده خام، علاوه بر این، تعدادی ترکیبات استاندارد را هم ارائه می‌دهند که در مقادیر بالا تولید می‌شوند، درحالیکه سایر ترکیبات، به وسیله مواد ویژه برای پوشش بازار برای مقادیر کمتر ساخته می‌شوند. فراهم کردن ترکیبات ویژه اغلب به یک رابطه بلندمدت با ارباب رجوع و پیشرفت‌های مشترک بیشتر می‌ انجامد. مشخصاً دو کانال توزیع وجود دارد، یکی مستقیم و یکی غیرمستقیم، دومی به وسیله ترکیب کننده‌ها معرفی می‌شود. ترکیب کننده‌های موفق باید هم قابلیت‌های خدمات فنی خوب و هم تسهیلات بررسی بعدی را حفظ کنند. علاوه بر این، یک کنترل کیفیت پیچیده برای تضمین ماده ساختاری و ویژگیهای فیزیکی، الزامی است. تعداد ترکیب کننده‌ها برای بازار پلیمر ویژه، بنابراین محدود است.
پلیمرهایی که عملکرد بالایی دارند، یک مثال خوب برای یک استراتژی بازاریابی ویژه هستند. ابتکارات و محصولاتی که تولیدکنندگان رقابتی کمی دارند. طبق استراتژی استیمینگ فروخته می‌شوند که در آن شرکت خواستار ببیشترین قیمت ممکن برای ماکزیمم کردن سود است. بالاترین قیمت، زیرقیمتی است که رقیب برای یک جایگزین یا یک ماده قابل مقایسه دیگر می‌خواهد. مشتریان هنوز باید یک مزیت را برای ترجیح پلیمر، به جای فلز یا ماده دیگری برقرار کنند. زمانی که سایر مواد یا رقبای جدید وارد بازار می‌شوند قیمت کاهش می یابد تا سهام بازار زیان نکنند. گاهی اوقات هم، بدون رقبای جدید، قیمتهای بالا، افت می‌کنند. اگر زمینه‌های کاربرد جدید با حجم‌های بیشتر یافت شوند، تاریخ نایلون، این الگو را دنبال می‌کند. فیبرهای نایلون در لابراتوارهای دوپونت به عنوان یک جایگزین موردنیاز فوری برای فیبرهای ابریشمی ژاپنی، توسعه یافته‌اند، چون عرضه آن به وسیله جنگ جهانی دوم متوقف شود. این فیبرهای ایرانی فقط برای اهداف نظامی مورد استفاده قرار گرفته، اما بعداً یک محصول داخلی با حجم‌های بزرگتر دنبال شد. پیراهن‌های نایلونی در این اثنا، نام نایلون، یک نام کلی برای همه پلی آمیدهای زنجیرۀ طولانی شد. این موفقیت آغازی، نسبتاً کوتاه بود، اما سپس کاربرد ایده‌آل اکتشاف شد. جوراب‌های نایلونی، آنها سریعاً توسعه یافتند و تبدیل به یک سمبل برای زنان مدرن در سراسر جهان شدند. آخرین کاربرد آن در تولید فرش بود. البته کاربردهای زیاد دیگری هم وجود دارد. مثلاً در پلاستیک مهندسی. اما در این بخش دیگر آن سیکل نمایان وجود ندارد]۱۳[.
بازارهای موجود برای پلیمرهایی که عملکرد بالایی دارند. می‌تواند در صنایع فضاپیما یافت شود. در این بخش کوچک، کاربرد مواد کم وزن، الزامی است. این یک فیلم ایده‌آل برای پلاستیک‌های ویژه است. در کاربردهای بازاریابی فنی، صنایع فضاپیما، توسعه دهنده برای تجارت هستند که به اندازه یک ستاره «هالیوود» برای کالاهای مصرف کننده، کارآمد هستند.
۵-۱۰- مواد آرایشی
یکی از جذاب‌ترین بخشها، بازاریابی مواد آرایشی و بهداشتی است. این صنایع می‌توانند به عنوان پادشاهانی در بازار قلمداد شوند. بزرگترین نسبت قیمت یک محصول به بخش تصویری و محسوس اشاره می‌کند. طراحی بسته‌بندی این عطرها هم برای یک سطح بالا، توسعه یافته است.
میان مواد شیمیایی ویژه، این محصولات، همراه با آفت‌کش‌ها، بزرگترین مقیاس‌های رشد را دارند. در آسیا و به ویژه در چین اهمیت مصرف این محصولات، به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش خواهد یافت. در این رابطه، جیل رهبر بازار جهانی، ورودش به بازار چین را اعلام کرده است. این اعلامیه درست زمانی انجام می‌شود که رقبای اورئال [۹۸]در بازار چین، یک کاهش را در زیان‌ها، گزارش می‌کنند. اما عطرها فقط یک بخش از بازار مواد آرایشی هستند. طبقات متفاوت از مواد شیمیایی آرایشی در جدول ۹ آمده‌اند. حدود نیمی از مصرف از مرطوب کننده‌ها مشتق می‌شود. در کشورهای غربی، یک روند مشخص، یک رشد دائمی را در مصرف فرمول‌سازی‌های ضد چروکیدگی نشان می‌دهد. در چین، جائیکه جمعیت، جوان‌تر است، روند براساس یک الگوی مصرف در اروپای مرکزی و شرقی می‌باشد]۲۰و۱۴[.
جدول۸:موادآرایشی شیمیایی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]




حسینی، ضیاءالدین. “رمزگردانی، نشانه برجسته‌سازی در دوزبانگی”. نامه فرهنگ. دوره ۳. س ۹. ش ۴. ۱۳۷۸، ص ۷۸ـ۸۳ .
قاعده‌های حاکم بر رمزگردانی در چهارچوب دستور؛ فرضیه درباره رمزگردانی در میان ایرانیان مقیم ایالت متحده در گفتگو به زبان فارسی؛ نمونه‌هایی از رمزگردانی‌های درون جمله‌ای و میان جمله‌ای.
حسینی، عبدالحمید. “پسوند در گویش مکریان”. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. س۲۳. ش۱ـ۴. پیاپی ۹۷ـ۱۰۰. ۱۳۵۰، ص ۲۱۰ـ۲۲۹.
پسوند؛ توضیح؛ مثال.
ــــــ .”پیشوند افعال در گویش مکریان”. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز. ش ۳ـ۴. پیاپی ۹۵ـ۹۶. پاییزـ زمستان ۱۳۴۹، ص ۳۹۸ـ۴۱۹.
الف) پیشوندهای بسیط ب) پیشوندهای مرکب
ــــــ . “توضیحاتی درباره مقاله پسوند در گویش مکریان”. نشریه دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز. س۲۵. پیاپی۱۰۶. تابستان ۱۳۵۲، ص ۲۶۰ـ۲۶۶.
تصحیح دو اشتباه؛ تتم‍ّه.
حق‌بین، فریده. “بررسی میزان طبیعی‌بودن نظام تصریفی زبان فارسی برمبنای نظریه صرف طبیعی”. زبان و ادب، مجله دانشکده ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی. س۲. ش۹ـ۱۰. پاییزـ زمستان ۱۳۷۸، ص ۷۵ـ ۹۵.
۱ـ ملاک طبیعی‌بودن در نظریه صرف طبیعی ۲ـ ساخت‌واژه تصریفی: اسم و مقوله شمار، صفت و مقوله تفضیلی و عالی، عدد اصلی و نشانه‌های ترتیبی، فعل و وندهای تصریفی.
ــــــ . “زیرساخت متعدی و روساخت‌های نامتعدی”، ارائه شده در نخستین هم‌اندیشی دستور زبان فارسی (تهران، ۲۸ـ۲۹ بهمن‌ماه ۱۳۸۲).*
ــــــ . “نگرشی بر فرضیه قاموس‌گرایی در چارچوب دستور گسترده معیار”. مجله علمی پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهراء. س۴. ش۱۱ـ۱۲. ۱۳۷۳، ص ۱۰۷ـ۱۱۹.
۱ـ دستور گسترده معیار ۲ـ روش‌های تحلیل واژگانی ۳ـ سطوح کارآیی ۴ـ محتوای واژگان.
حق‌شناس، علی‌محمد. مقالات ادبی، زبان شناختی: “آشنایی با زبان شناسی همگانی”. تهران: نیلوفر، ۱۳۷۰، ص ۲۱۷ـ۲۳۷.
۱ـ پیشینه ۲ـ پیدایش ۳ـ گسترش.
ــــــ . “آشنایی و اکنون شناخت، در زمینه زبان شناسی همگانی” [نقد کتاب “مبانی زبان شناسی و کاربرد آن در زبان فارسی”، اثر ابوالحسن نجفی]. نشردانش. س۲. ش۳. فروردین‌ـ اردیبهشت ۱۳۶۱، ص ۵۷ـ۶۵.
ــــــ . مقالات ادبی، زبان شناختی: “بلوای واژه‌سازی”. تهران: نیلوفر، ۱۳۷۰، ص ۲۳۹ـ۲۵۳.
دلایل مخالفان نوآوری زبانی و شرح مسایل آن‌ها.
ــــــ . “دستگاه‌های چندگانه مصوت در زبان فارسی”. مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی تهران (جشن‌نامه استاد محمدمقدم). س۲۳. ش۴. زمستان ۱۳۵۵، ص ۸۲ـ۹۹؛ نیز در: علی‌محمد حق‌شناس. مقالات ادبی، زبان شناختی. تهران: نیلوفر، ۱۳۷۰، ص ۲۸۵ـ۳۰۳.
ملاحظات نظری؛ ویژگی کلی واج‌شناسی فونمیک؛ ویژگی واج‌شناسی چندنظامی؛ توصیف مصوت‌های فارسی؛ هجاهای فارسی؛ واژه‌های فارسی؛ واحدهای زنجیری؛ واحدهای واجی.
ــــــ . “نقش‌های دوگانه همزه در ساخت آوایی زبان فارسی”. پژوهش‌نامه فرهنگستان زبان ایران. ش۳. آبان ۱۳۵۷، ص۲۳ـ۵۷؛ نیز: در کنگره تحقیقات ایرانی (تبریز، ۱ـ۹ شهریورماه ۱۳۵۴)، مجموعه سخنرانی ششمین کنگره تحقیقات ایرانی. زیرنظر ناصر بقایی و اکبر بهروز. تبریز: دانشگاه آذرآبادگان، ۲۵۳۷=۱۳۵۷، ج۲، ص ۱۰۷ـ۱۳۲؛ نیز در: علی محمد حق‌شناس. مقالات ادبی، زبان شناختی. تهران: نیلوفر، ۱۳۷۰، ص ۲۵۷ـ۲۸۳.
۱ـ ملاحظات نظری ۲ـ ملاحظات آوایی در مورد هجا و همزه در فارسی ۳ـ همزه از دیدگاه واج‌شناسی یک نظامی ۴ـ همزه از دیدگاه واج‌شناسی چند نظامی.
ــــــ . “وام‌گیری و پیامدهای صرفی و واژگانی آن”، در سخنرانی‌های سمینار نگارش فارسی (تهران، ۱۱ـ۱۴ شهریورماه ۱۳۶۳)، زبان فارسی، زبان علم (مجموعه سخنرانی‌های دومین سمینار نگارش فارسی). ‍[تهران]: مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۵، ص ۱۲۹ـ۱۳۰.
پنج راه برای چاره کمبود واژه در زبان فارسی؛ شرایط مناسب واژه‌سازی از جمله؛ راه رهایی فارسی از زنگارزدایی و نازایی صرفی.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ــــــ . “همزه در زبان و خط فارسی”، در کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی (تهران، ۲۳ـ۲۵ اسفندماه ۱۳۷۹)، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس زبان شناسی نظری و کاربردی. به‌کوشش علی میرعمادی، زیرنظر معاونت پژوهشی. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، ۱۳۷۹، ج۱، ص۱۵۱ـ۱۶۳؛ نیز: مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم. دوره جدید. س۳. ش۹ـ۱۱. تابستان، پاییز، زمستان ۱۳۷۴، ص ۲۲ـ۳۶.
همزه در آواشناسی فارسی؛ همزه در واج‌شناسی فارسی؛ همزه در الفبای فارسی.
حقوقی، عسگر. “خصوصیات دستوری و شیوه املایی تفسیر ابوالفتوح رازی”، در جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی (آبان ماه ۱۳۵۱)، سخنرانی‌های سومین دوره جلسات سخنرانی و بحث درباره زبان فارسی. تهران: اداره کل نگارش وزارت فرهنگ و هنر، ۱۳۵۳، ص ۳۴ـ۴۴.
دو مورد ازنکته‌های دستوری تفسیر ابوالفتوح رازی.
حکمت، عذرا.”کاف” ‍[ نقد مقاله احمدکسروی پیرامون کاف]. ارمغان. س۱۲. ش۹. آذر ۱۳۱۰، ص ۶۱۰ـ۶۲۳.
حمید رفیعی، محمدعلی. “بپرهیزید تا جایی که بتوانید از ابهام کژتابی” [نقد مقاله “کژتابی زبان” اثر بهاءالدین خرمشاهی]. کیهان فرهنگی. س۶. ش۴. پیاپی۶۴. تیر ۱۳۶۸، ص ۳۰ـ۳۲.
حمیدیان، سعید. “بازهم «باز» (سخنی درباره حرف اضافه کهن)”. نشردانش. س۱۹. ش۱. پیاپی۱۰۰. بهار۱۳۸۱، ص ۵۳ـ۵۸.
صورت کهن حرف اضافه “باز”؛ نخستین نظرها درباره حرف اضافه «باز».
ــــــ . “درباب مقاله مهین‌دخت صدیقیان تحت عنوان «استعمال اسم به‌جای صفت»” [نقد و بررسی]. سخن. دوره۲۶. ش۱. آبان ۲۵۳۶=۱۳۵۶، ص ۸۲ـ۸۵ .
حیدری ملایری، محمد. “بحثی درباره صرف فعل در زبان علمی فارسی”. کتاب امروز (ویژه مینوی). پاییز ۱۳۵۲. دفتر ششم، ص ۴۵ـ۴۸.
آزمون اصطلاح‌شناسی؛ اهمیت مصدر بسیط؛ خصوصیت ذاتی؛ خویشاوندان فارسی.
خ، ا. “واژگان زبان فارسی” [معرفی و نقد اثر محسن ابوالقاسمی]. نامه فرهنگستان. دوره ۵. ش۲. پیاپی۱۸. مهر۱۳۸۰، ص ۲۱۳ـ۲۱۴.
خالقی مطلق، جلال. “چهل ویک نکته از شاهنامه”، در: نامواره دکتر محمود افشار. به‌کوشش ایرج افشار، با همکاری کریم اصفهانیان. تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، ۱۳۶۶، ج ۳، ص ۱۸۲۸ـ۱۸۵۶.
شامل هفت نکته پراکنده دستوری.
ــــــ . “سرگذشت زبان فارسی”. ایرانشناسی. بتسدا، آمریکا. س۱. ش۱. بهار ۱۳۶۸، ص ۷۶ـ۸۷ .
قلمرو زبان پارسی باستان و مادی و پارتی‌ باستان؛ نظریه‌ دانش زبان شناسی درباره خاستگاه زبان فارسی دری؛ سبک فارسی سده چهارم هجری.
خانلری، پرویز [ناتل خانلری]. زبان شناسی و زبان فارسی: “است ـ هست”. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳، ص۳۷۷ـ۳۸۰.
تأکید در اسناد؛ چند مثال از شعر گذشتگان.
ــــــ . “انواع زبان‌ها”. سخن. دوره ۱۹. ش۴. شهریور ۱۳۴۸، ص۳۷۹ـ۳۸۹.
زبان‌های تک‌هجایی؛ زبان‌های پیوندی؛ زبان‌های صرفی؛ خانواده‌های اصلی و مهم زبان بشری.
ــــــ . “زبان شناسی و زبان فارسی: “او، او، او”. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳، ص۳۴۳ـ۳۴۶.
رابطه ضمیر شخصی و صیغه افعال در زبان‌های انگلیسی، فرانسه و فارسی، کاربرد ضمیر منفصل در صیغه مفرد غایب.
ــــــ . “اوـ او، او، نکته‌ای از دستورزبان فارسی”. سخن. دوره۴. ش۵. فروردین ۱۳۳۲، ص ۴۳۶ـ۴۳۷.
(این مقاله با عنوان دیگری در کتاب “زبان شناسی و زبان فارسی” از همین مؤلف از انتشارات امیرکبیر چاپ شده است.)
ــــــ . زبان شناسی و زبان فارسی: “باید، بایست، بایستی”. تهران: امیرکبیر، ۱۳۴۳، ص۳۵۲ـ۳۶۵.
بایستن در پهلوی و فارسی دری؛ صیغه‌های گوناگون بایستی در زمان‌های ماضی و مضارع؛ فعل تابع بایستن.
ــــــ . “باید فارسی آموخت: بر علیه”. سخن. س۱. ش۶. آبان ۱۳۲۲، ص۲۹۹.
معنی و معادل غلط “برعلیه”؛ ذکر یک شاهد درست در ادبیات فارسی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:21:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم