کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



از آنجا که تنها ذات پاک اوست که شکست ناپذیر است، لذا تمام عزت از آن اوست، و هر کس عزتى کسب مى‏کند از برکت دریاى بى‏انتهاى اوست. بنابراین، عزت اهل ایمان در اثر اعتقاد قلبى و رابطه محکم با پروردگار و پیروى و استناد برسول صلّى اللّه علیه و آله است.[۱۷۳]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در روایات اسلامى روى این مساله تاکید شده است که مؤمن نباید وسائل ذلت خود را فراهم سازد، خدا خواسته او عزیز باشد او هم براى حفظ این عزت باید بکوشد. در حدیثى از امام صادق ع در تفسیر همین آیه (وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ) مى‏خوانیم:
«إن الله عز وجل فوض إلى المؤمن أموره کلها، و لم یفوض إلیه أن یکون ذلیلا، أما تسمع قول الله عز و جل یقول: وَ لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ، فلمؤمن یکون عزیزا و لا یکون ذلیلا”. ثم قال: «إن المؤمن أعز من الجبل، أن الجبل یستقل منه بالمعاول، و المؤمن لا یستقل من دینه شی‏ء»[۱۷۴]
ترجمه: خداوند تبارک و تعالى همه کارهاى مؤمن را به خودش واگذار کرده جز اینکه به او اجازه نداده است که خود را ذلیل و خوار کند؛ آیا در اینجا قول خدا را ندانسته‏اى که فرماید:” لِلَّهِ الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِینَ “مؤمنین باید عزیز باشد و ذلیل نباشد. سپس فرمود:” مؤمن عزیز است و ذلیل نخواهد بود مؤمن از کوه محکمتر و پر صلابت‏تر است چرا که کوه را با کلنگها ممکن است سوراخ کرد ولى چیزى از دین مؤمن هرگز کنده نمى‏شود”.
خداوند متعال براى کسانى که عشق او را بر همه چیز مقدم می شمرند و هر علاقه‏اى را تحت الشعاع علاقه به او قرار دهند، دوستان او را دوست دارند و دشمنان او را دشمن می دانند، پاداش هایی قرار داده است:
“لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فی‏ قُلُوبِهِمُ الْإیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُون”(سوره مجادله،آیه ۲۲)
ترجمه: هیچ قومى را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمى‏یابى که با دشمنان خدا و رسولش دوستى کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند آنان کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحى از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایى از بهشت وارد مى‏کند که نهرها از زیر (درختانش) جارى است، جاودانه در آن مى‏مانند خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند آنها «حزب اللَّه» اند بدانید «حزب اللَّه» پیروزان و رستگارانند.
آیه الله مکارم در تفسیر آیه می فرمایند: “خداوند براى کسانى که عشق او را بر همه چیز مقدم شمرند و هر علاقه‏اى را تحت الشعاع علاقه به او قرار دهند، دوستان او را دوست دارند و دشمنان او را دشمن، پنج پاداش بزرگ مقرر داشته که سه پاداشش را در همین جهان به آنها مى‏دهد و دو پاداش را در قیامت؛ نخستین موهبت در این جهان، استقرار و ثبات ایمان آنها است، چنان نقش ایمان را بر قلوبشان مى‏زند که دست حوادث و طوفانهاى زندگى نتواند آن را محو سازد، و از این گذشته با روح تازه‏اى آنها را تایید و تقویت مى‏کند، و در مرحله سوم آنها را در حزب خویش جاى مى‏دهد و بر دشمنان پیروز مى‏سازد. در آخرت نیز بهشت جاویدان با تمام نعمتهایش در اختیار آنها قرار مى‏دهد، و علاوه بر آن، خشنودى مطلق خویش را از آنان اعلام مى‏دارد.”[۱۷۵]
در آیات ۲۷-۳۰ سوره فجر، خداوند متعال با اشاره بر رضایت نفس آرام یافته و خشنودی خود نیز از آن نفس، آنان را وارد بهشت می کند:
“یَأَیَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّهُ(۲۷)ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّکِ رَاضِیَهً مَّرْضِیَّهً(۲۸) فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى(۲۹)وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ”(۳۰)(سوره فجر، آیات ۲۷-۳۰)
ترجمه: تو اى روح آرام‏یافته! (۲۷)به سوى پروردگارت بازگرد در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است، (۲۸) پس در سلک بندگانم درآى، (۲۹) و در بهشتم وارد شو.
آیه الله مکارم در تفسیر آیه می فرمایند:”تعبیر به”راضیه” به خاطر آن است که تمام وعده‏هاى پاداش الهى را بیش از آنچه تصور مى‏کرد، قرین واقعیت مى‏بیند، و آن چنان فضل و رحمت خدا شامل حال او مى‏گردد که یکپارچه رضا و خشنودى مى‏شود و اما تعبیر به” مرضیه” به خاطر این است که مورد قبول و رضاى دوست واقع شده است.” [۱۷۶]
۳-۱-۱-۲-۲٫ دیدگاه شناختی-رفتاری قرآن نسبت به شخصیت منافقان
الف: دیدگاه شناختی قرآن نسبت به شخصیت منافقان؛ عدم امنیت و احساس ضعف منافقان در پی جلب تایید و رضایت همه افراد
کسانی که در صدد جلب رضایت همه افراد هستند، احترام به خود را از دست داده و احساس ضعف و ناایمنی می کنند؛ همانند منافقان[۱۷۷]؛ زیرا آنان چون در باطن، تکیه گاهى ندارند، همواره گرفتار ترس و وحشتى عظیم هستند؛ و به خاطر همین ترس و وحشت، هیچ گاه آنچه را که در باطن دارند، اظهار نمى‏کنند؛ و چون از خدا نمى‏ترسند، از همه چیز مى‏ترسند و دائما در حال وحشت و اضطراب به سر مى‏برند؛ و لذا همواره در پی جلب رضایت دیگران هستند تا سرپوشی بر وحشت و ترس خود گذاشته باشند.آیاتی که دلالت بر این کار منافقان دارد، آیاتی است که بیان می فرماید این افراد علی رغم عدم میل باطنی آن ها در اجرای فرامین الهی، اما برای جلب نظر دیگران، ریاء می کنند؛ از جمله آیه ۱۴۲ سوره نساء:
“إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاهِ قامُوا کُسالى‏ یُراؤُنَ النَّاس…”(سوره نساء، آیه ۱۴۲)؛ منافقان خدا را فریب مى‏دهند، و حال آنکه خدا آنها را فریب مى‏دهد. و چون به نماز برخیزند با اکراه و کاهلى برخیزند و براى خودنمایى نماز کنند.
قرآن کریم در آیه ۶ سوره مائده در باره منافقان می فرماید:”الَّذینَ هُمْ یُراؤُنَ”(سوره ماعون،آیه ۶)؛ آنان که ریا مى‏کنند.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه می فرمایند: “این آیه (آیه ۶ سوره ماعون) درباره منافقینی است که عبادت را در انظار مردم انجام مى‏دهند، (و یا در انظار بهتر و غلیظتر انجام مى‏دهند)، اینگونه افراد شکارچیانى هستند که با زبان شکار حرف مى‏زنند، تا شکار بدامشان بیفتد، (در بین مسلمانان خود را مسلمان‏تر از آنان جلوه مى‏دهند، و معلوم است اگر در بین اهل ملتى دیگر قرار بگیرند چهره آن مردم را به خود مى‏گیرند).”[۱۷۸]
بنابراین، منافق که پیوسته در بیم، وحشت و اضطراب به سر می برد، با سوگند و تظاهر، مى‏خواهد از اعتقادات مذهبى مردم سوء استفاده کرده و توجّه آنان را به خود جلب کند؛ خداوند در آیه ۵۶ سوره توبه، به این صفت منافقان اشاره می کند که آنان از شدت ترس و وحشت، با سوگندهای دروغین می خواهند رضایت شما را به دست آورند:
“وَ یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنْکُمْ وَ ما هُمْ مِنْکُمْ وَ لکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ”(سوره توبه، آیه ۵۶)؛ و به خدا سوگند مى‏خورند که آنها (منافقان )از شما هستند، در حالى که از شما نیستند، ولى آنها گروهى هستند که مى‏ترسند (و وحشت دارند لذا دروغ مى‏گویند).
راغب” در کتاب “مفردات” مى‏گوید: “یفرقون” از ماده”فرق”(بر وزن شفق)، این ماده در اصل به معنى تفرق و جدایى و پراکندگى است؛ و در این آیه، منظور این است که (منافقان)گویى آن چنان مى‏ترسند که مى‏خواهد قلبشان از هم متفرق و متلاشى گردد.[۱۷۹]
ب: دیدگاه رفتاری قرآن نسبت به شخصیت منافقان؛ توسل به دروغ در پی جلب تایید و رضایت همه افراد
منافقان که در پى جلب نظر مردم و حفظ پایگاه خود در میان مردم هستند، کارى به رضاى خدا و رسولش ندارند. آنان که براى رضایت قلبى مسلمانان هم ارزشى قائل نبودند، اصرارشان بر رضایت، تنها براى مصون ماندن از عکس العمل قهرآمیز مسلمین بود، تا بتوانند پایگاه اجتماعى و نفوذ خود را در جامعه حفظ کنند و لذا برای دست یافتن به اهداف شومشان به سوگندهای دروغین متوسل می شدند؛ و این راه و رسم منافقان است که پیوسته براى پوشانیدن چهره زشت و منفور خود به سوگندهاى دروغ پناه مى‏برند؛[۱۸۰] خداوند در برخی آیات، به این صفات منافقان، اشاره می کند که آنان با سوگندهای دروغین می خواهند رضایت شما را به دست آورند و این در حالى است که آنان از شما نیستند و دروغ گویان هستند؛[۱۸۱] از جمله قرآن کریم در آیه ۱۴ سوره مجادله می فرماید:
“أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ ما هُمْ مِنْکُمْ وَ لا مِنْهُمْ وَ یَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ”(سوره مجادله، آیه ۱۴)؛ آیا ندیدى کسانى(منافقانی) را که طرح دوستى با گروهى که مورد غضب خدا بودند ریختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ یاد مى‏کنند (که از شما هستند) در حالى که خودشان مى‏دانند(که دروغ مى‏گویند).
قرآن کریم همچنین در آیه ۱۸ سوره مجادله می فرماید:
” ….یحْلِفُونَ لَکُمْ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَیْ‏ءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْکاذِبُونَ”(سوره مجادله، آیه ۱۸)؛ براى شما سوگند مى‏خورند، و مى‏پندارند که بر چیزى دست دارند- یعنى از سوگند خود سودى مى‏برند- آگاه باشید که آنها دروغگویانند.
خداوند متعال، در آیاتی خطاب به آنان می فرماید: بهتر است آنان اگر ایمان واقعی دارند، خشنودی خدا و رسولش را به دست آورند:
“یَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ لِیُرْضُوکُمْ وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ إِنْ کانُوا مُؤْمِنینَ “(سوره توبه ،آیه ۶۲)؛ آنها (منافقان) براى شما به خدا سوگند یاد مى‏کنند، تا شما را راضى سازند در حالى که شایسته‏تر این است که خدا و رسولش را راضى کنند، اگر ایمان دارند!
شیخ طوسی در تفسیر این آیه در تفسیر”تبیان” می فرماید: “خداوند تبارک و تعالی خبر می دهد که این منافقین، به خداوند قسم می خورند که بر دین شما هستند و آنچه که از ایشان به شما رسیده، باطل است؛ زیرا هدف آنان از این کار این است که رضای شما را به دست آورند و به خاطر این که از جانب شما بر این کارشان مورد تشویق قرار گیرند. سپس خداوند تبارک و تعالی فرمود «وَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ یُرْضُوهُ» یعنی خدا و رسولش سزاوارترند که رضای آن دو را مطالبه کنید «إِنْ کانُوا مُؤْمِنِینَ» (اگر )تصدیق کنندگان به خداوند تبارک و تعالی (و)اقرار کنندگان به نبوت پیامبر می باشید.” [۱۸۲]
قرآن کریم همچنین در آیه ۵۹ سوره توبه خطاب به منافقان می فرماید:
“وَ لَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا ما آتاهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَیُؤْتِینَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ رَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ راغِبُونَ”(سوره توبه، آیه ۵۹)؛ ولى اگر آنها به آنچه خدا و پیامبرش به آنها مى‏دهد راضى باشند و بگویند خداوند براى ما کافى است و به زودى خدا و رسولش از فضل خود به ما مى‏بخشد ما تنها رضاى او را مى‏طلبیم (اگر چنین کنند به سود آنهاست).
پیامبر صلى اللَّه علیه و آله می فرمایند: “من التمس رضى اللَّه بسخط الناس رضی اللَّه عنه و أرضى عنه الناس و من التمس رضى الناس بسخط اللَّه سخط اللَّه علیه و أسخط علیه الناس”؛[۱۸۳] کسى که به قیمت خشم مردم، در پى رضاى خدا باشد، خدا از او راضى مى‏شود و مردم را هم از او راضى مى‏سازد، و هر کس با خشمِ خدا در پى جلب رضایت مردم باشد، خداوند از او ناراضى مى‏شود و دل مردم را هم از او خشمگین و ناراضى مى‏کند.
منافقان که در پى جلب نظر مردم و حفظ پایگاه خود در میان مردمند، کارى به رضاى خدا و و رسولش ندارند. خداوند در آیاتی از قرآن کریم، توبیخ و عذاب هایی که در انتظار آنان است را بازگو می کند؛[۱۸۴] از جمله قرآن کریم در آیات ۹۵- ۹۶ سوره توبه می فرماید:
“سَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ جَزاءً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۹۵) یَحْلِفُونَ لَکُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنْ تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یَرْضى‏ عَنِ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ” (۹۶) (سوره توبه، آیات ۹۵- ۹۶)
ترجمه: هنگامى که به سوى آنان(آنها که از جهاد تخلف کردند) بازگردید براى شما سوگند یاد مى‏کند که از آنها اعراض (و صرف نظر) کنید، از آنها اعراض کنید (و روى گردانید) چرا که آنها پلیدند و جایگاهشان دوزخ است، به کیفر اعمالى که انجام مى‏دادند. با سوگند از شما مى‏خواهند که از ایشان راضى شوید، اگر شما از آنها راضى شوید خداوند از جمعیت فاسقان راضى نخواهد شد.
بعضى از مفسران مى‏گویند این آیات درباره گروهى از منافقان که تعدادشان بالغ بر هشتاد نفر مى‏شد نازل گردید؛ زیرا به هنگامى که پیامبر ص از جنگ تبوک بازگشت، دستور داد هیچ کس با آنها مجالست نکند و سخن نگوید و آنها که خود را در فشار شدید اجتماعى دیدند در مقام عذر خواهى برآمدند، آیات فوق نازل شد و وضع آنها را مشخص ساخت.[۱۸۵]
حجت الاسلام قرائتی در تفسیر ذیل “سَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَکُمْ إِذَا انْقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ ” می فرمایند:”اعراض، یا بر اساس بزرگوارى و گذشت است، یا بر اساس قهر و بى‏اعتنایى، و در این آیه، به هر دو معنى به کار رفته است؛ منافقان درخواست اعراض و چشم‏پوشى از خطا داشتند، خداوند دستور اعراض قهرآمیز داد.”[۱۸۶]
نتیجه بررسی تطبیقی: با توجه به آیات قرآنی، اعتقاد فرد مبنی بر این که ضرورت دارد و باید مورد تایید و محبوبیت همه افراد واقع شود، امر قابل قبولی نیست ؛ زیرا، قرآن کریم، در دیدگاه شناختی شخصیت مومنان، مبنی بر عدم امکان جلب تایید و رضایت همه افراد، ایمان واقعی را، رضایت خدا و رسولش معرفی می کند؛ و در دیدگاه رفتاری شخصیت مومنان، به عزت مندی و احساس ارزشمندی آنان و عدم نیاز آنان در رفتارشان به جلب رضایت و تایید همه افراد، اشاره می کند و در آیات مختلفی، پاداش هایی برای مومنان قرار داده است. اما منافقان، کسانی هستند که در پی جلب نظر و تایید دیگران، در خود احساس ضعف و ناامنی می کنند؛ و قرآن کریم در آیات مختلفی، به دیدگاه شناختی و رفتاری شخصیت منافقان که به ریاء، تصنع، تظاهر سازی و سوگندهای دروغین، متوسل می شوند، اشاره می کند؛ و عذاب هایی برای آنان مقرر فرموده است.
با توجه به آموزه های قرآن، این باور غیر عقلانی که آلبرت الیس مطرح می کند، با آموزه های قرآن منطبق می باشد. ولی همان طور که گفته شد زیر مبنای فکری الیس با آموزه های دین اسلام، قابل انطباق نیست. زیرا الیس درمان این باور غیر عقلانی را منوط به “خود پذیری نامشروط” انسان ها می داند؛ و خود پذیری نامشروط را به این که فرد، وجودش و حق زندگی اش را کاملاً بپذیرد؛ صرف نظر از این که چه صفاتی دارد و چه اعمالی انجام می دهد، تعریف می کند.[۱۸۷] اما از دیدگاه قرآن، همه انسان ها دارای کرامت ذاتی هستند؛[۱۸۸] اما کرامت ارزشی انسان از دیدگاه قرآن، در گرو انتخاب آگاهانه راه کمال و تقواست؛ و لذا انسان در آفرینش، به طور بالقوه، موجودی کریم است؛ که شایستگی مقام خلیفه اللهی و مسجود فرشتگان بودن را داراست و و هم امکان رسیدن به این مقام را بالفعل دارد.[۱۸۹]
بنابراین، پس از بررسی این باور غیر عقلانی، و تطبیق آن با آموزه های قرآن کریم، می توان به این نتیجه رسید که این دیدگاه در قرآن، همانند نظریه الیس، دارای ابعاد شناختی- رفتاری است و آدمی می تواند از طریق آگاهی و شناخت نسبت به این که، ایمان واقعی در رضایت خدا و رسولش می باشد، به اصلاح رفتارهای خود(پرورش حس عزت مندی و احساس ارزشمندی) به مبارزه با این باور غیر عقلانی بپردازد. با این تفاوت که در روان شناسی، مراجع و با کمک درمانگر، راهکارهای شناختی و رفتاری آن ها را تعیین می کنند(درمانگر به بیمار کمک می کند تا فرد، بتواند خود را از عملکردش متمایز ببیند).[۱۹۰] اما در قرآن، راهکارهای شناختی و رفتاری از قبل به طور کامل از سوی خداوند تعیین و تعریف گشته اند. زیرا که خداوند متعال بهترین درمانگر آدمی است که نفس و روان او را به طور کامل می داند.
۳-۱-۲٫ باور غیر عقلانی شماره دو
اعتقاد فرد مبنی بر این که لازمه احساس ارزشمندی این است که باید در همه کارهایش کاملاٌ قابل، با عرضه و موفق باشد.[۱۹۱]
“الیس”، معتقد است که زیر مبنای این باور غیر عقلانی، به احساس حقارت و بی ارزشی فرد بر می گردد؛ زیرا فرد از طریق صفاتش می خواهد ارزش و شخصیت خود را به نمایش گذارد و در غیر این صورت، خود را بی کفایت، و بی ارزش محسوب می کند.[۱۹۲] الیس در درمان این باور غیر عقلانی معتقد است که انسان ها به صرف وجود داشتن خوب و ارزشمند هستند؛ نه بر مبنای عملکرد و رفتارشان.[۱۹۳]
۳-۱-۲-۱٫ تبیین این باور در روان شناسی
یکی از روشن ترین اشکال ارزیابی مرضی از خود، احساس حقارت است. بر طبق نظر روان شناسان، این احساس از احساس آگاهانه (خودآگاه)، یا ناآگاهانه (همان چیزی است که به عقده حقارت موسوم است)، فرد مبنی بر ناتوانی در انجام امور ناشی می شود، و ریشه آن در دوره کودکی و انعکاس آن در بزرگسالی است.
در زمینه روان درمانی در روان شناسی، دو نوع درمان در این نظریات ارائه می شود؛ یکی تلاش برای ریشه های بیماری و انتقال آن از اعماق ناخودآگاه به سطح خودآگاه؛ در صورتی که بیماری به صورت عقده باشد. اما در حالتی که فقط احساس حقارت به صورت آگاهانه از مشکل است، باز درمان به دو صورت است،گاه به صورت تعویض این احساس است که با تلاش بسیار، جانشینی به جای احساس فوق می سازد؛ مانند توجه به کسب و کار در صورت عدم موفقیت در درس و یا با تلاش بسیار، بر احساس حقارت غلبه و آن را حذف می کند و راه دیگر، اعتراف به واقعیت و قبول آن است.
۳-۱-۲-۲٫ نقد و بررسی تطبیقی
از دیدگاه اسلام، احساس حقارت به وضوح بیماری تلقی می شود؛ و این بیماری به صورت رفتارهای مختلفی، نمود پیدا می کند؛ در روایات مختلفی به این مساله اشاره شده است؛ از جمله، امام صادق(ع)در روایتی می فرمایند: “ما من رجل تکبر او تجبّر الا لذله یجدها فی نفسه”[۱۹۴]؛ یعنی شخص متکبر، چنین رفتاری را فقط به واسطه خواری و ذلتی که در درون، احساس می کند، انجام می دهد. این روایت، اشاره بر این دارد که احساس حقارت جای خود را به یکی از بیماری های رفتاری که تکبر باشد، می دهد. پس (با توجه به سخن امام صادق(ع)) تکبر نوعی مکانیزم دفاعی است تا فرد با کاهش احساسات ناخودآگاهش مانع بروز و ظهور بیماریش شود. و همچنین ممکن است رفتار فوق، رفتاری ساختگیی باشدکه فرد تعمداً و با آگاهی از ذلت و خواری اش مرتکب می شود. در روایتی از امام علی(ع) آمده است: “نفاق المرء من ذل یجده فی نفسه”[۱۹۵]؛ نفاق و درویی انسان، ناشی از حقارت و ذلتی است که در خود احساس می کند.
در روایت دیگری همچنین از امام علی(ع) وارد شده است: “الغیبه جهد العاجز”[۱۹۶]؛ غیبت، نهایت تلاش افراد ناتوان و ذلیل است. همه این نوع روایات، بیانگر احساس حقارت فرد، و نمود آن(احساس حقارت) در رفتارهای فرد می باشد.
شارع اسلام، درمان این احساس(احساس حقارت) را مبتنی بر “اصل من یا شعور”[۱۹۷] می داند، خواه ریشه آن در ناخودآگاهی و یا دراحساس آگاهی فرد باشد. دیدگاه اسلام، علی رغم مشابهت با نظریه مادی در دیدگاه های کلی راجع به احساس مذکور، تفاوت هایی را نیز در بعد علل پیدایش احساس حقارت و راه های درمان آن با این نظریه ها به نمایش می گذارد. از نقطه نظر علل پیدایش احساس حقارت، از این نظر که احساس مذکور در نتیجه پرورش کودک به وجود می آید، دیدگاه اسلام با دیدگاه مادی موافق است، اما از نظر اسلام، این امر اهمیت آن چندانی ندارد، همان طور که با برخی تفاسیر مادی که این احساس را پایه تمام رفتار بشری برمی شمرند، مخالف است؛ مانند “آدلر”[۱۹۸] که تمام رفتارهای انسان را از احساس حقارت در مقابل دیگران و در مواجه با ناکامی ها، ناشی می داند. لذا از نظر روش های درمان، بهترین آن ها بر شعور و شناختی که اسلام درباره احساس مذکور ارائه می دهد، استوار است.[۱۹۹]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:28:00 ق.ظ ]




برخی از مشارکت‌کننده‌گان تحولی کاهش‌یابنده را در تمامی ابعاد دین‌داری‌ تجربه کرده‌ و پس از بازاندیشی‌هایی که در قلمرو اعتقادات خود انجام داده‌اند، حیاتی دنیوی را اتخاذ کرده‌اند. برخی دیگر نیز با این‌که کیفیت پای‌بندی دینی‌شان دچار تحول شده و در بسیاری از حالات دین‌داری‌شان دست به بازاندیشی زده‌اند، اما هم‌چنان بر آیین پدران استوار مانده و کماکان حیاتی دینی اتخاذ کرده‌اند. در فصل چهارم، این دو دسته از بازاندیشان را «دین‌داران بازاندیش» و «بازاندیشان غیردین‌دار» یا همان نوگرونده‌گان «حاد» و «غیرحاد» نام‌گذاری کردیم و به تفصیل ویژه‌گی‌های هر دو دسته را بیان کردیم. نکته‌ای که در این دسته‌بندی حائز اهمیت است، معرفی طبقه‌ی روبه‌رشدی از بی‌دینان خداناباور است که در این پژوهش، یک سوم افراد مورد مطالعه را شامل می‌شوند. البته هیچ‌گونه ادعای تعمیمی در پس ذکر این نسبت وجود ندارد و در واقع، هیچ‌گونه آمار دقیقی نیز در مورد جمعیت بی‌دینان در ایران در دست‌ نیست اما چنان‌چه تجربه‌ی جوامعی که در مدار مدرنیته قرار گرفته‌اند و نیز افزایش جمعیت بی‌دینان در جهان (۳/۱۶ درصد کل جمعیت جهان در سال ۲۰۱۰[۱۴۳]) را مد نظر قرار دهیم، می‌توان حدس زد که در ایران امروز نیز احتمالن جمعیت بی‌دینان و خداناباوران در حال افزایش است. چنان‌چه این قیاس روا باشد می‌بایست در تحلیل‌ها و پژوهش‌های جامعه‌شناختی این گرایش‌ها را در شمار سایر تنوعات اعتقادی به رسمیت شناخت.
در فصل چهارم از تجربیات تنش حاصله از رنج، شر و محرومیت در زنده‌گی افراد سخن به میان آمد و نشان داده شد که چه‌گونه هر کدام از این تجربیات بر دین‌داری مشارکت‌کننده‌گان تأثیر گذاشته‌اند. تجربیاتی نظیر مهاجرت و دوری از خانواده، شکست تحصیلی، مرگ نزدیکان، تجربه‌ی دوران خدمت سربازی، محرومیت اقتصادی، محرومیت وجودی، تجربه‌ی ناموفق در اجتماعی‌شدن، تجربه‌ی تنش درباره‌ی نگاه دینی ضد زن، تجربه‌ی تنش ناشی از تحمیل پدرسالارانه‌ی دین، تجربه‌ی تنش ناشی از محدودیت در روابط بین دو جنس. مادامی‌که هیچ یک از وسایل عادی تبیین، از عهده‌ی تبیین این تجربیات ایضاح‌ناشدنی برنیایند، دین پاسخ فوری و قابل قبولی را ارائه می‌کند و اگر چه خود محرومیت‌ها را برطرف نمی‌کند اما وقوع این تجربیات را توضیح‌پذیر و معنادار می‌سازد و مؤمنان نیز به‌واسطه‌ی اتخاذ چشم‌انداز دینی حل مسأله، معانی دینی نهفته در این تجربیات را می‌پذیرند و بدین طریق، خود را از آشوب خلع معنا می‌رهانند و رنج حاصل از تجربه‌ی محرومیت را کاهش می‌دهند. این روی‌کردی است که گیرتز نسبت به نقش دین در مواجهه با تجربیات «رنج»، و «شر» اتخاذ می‌کند. او باورداشت‌های دینی را به‌سان کوشش‌هایی در نظر می‌گیرد که هدف از آن‌ها، توضیح‌پذیر ساختن رخدادها و تجربه‌های نابه‌هنجار است (همیلتون، ۱۳۹۰: ۲۶۸-۲۶۷). بر اساس نظریه‌ی محرومیت نیز، افرادی که در معرض محرومیت‌های اجتماعی، اقتصادی و… هستند، بیش‌از سایرین به تبیین‌های دینی جهت معنابخشی بدین تجربیات و تسکین آلام ناشی از آن روی می‌آورند و بیش‌تر از دیگران خود را در دین غوطه‌ور می‌سازند، چرا که دین مایه‌ای تسلی‌بخش برای آنان فرآهم می‌کند و با نظام معنایی خاص خود پاسخ‌هایی تسکین‌بخش به مشکلات آن‌ها می‌دهد و فشار و رنج‌شان را بر اساس ارزش‌های متعالی تخفیف می‌دهد (طالبان، ۱۳۹۱: ۴۰-۳۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

اگرچه مشارکت‌کننده‌گان در این پژوهش بر اساس طبقه‌ی اجتماعی و اقتصادی‌شان – اعم از محروم و غیرمحروم – انتخاب نشده‌اند، اما بدیهی است که هر فردی در زنده‌گی خود با محرومیت‌ها و تجربیاتی از این دست مواجه می‌شود و بر این اساس، یک محقق کیفی می‌تواند با تمرکز بر روی رابطه‌ی این محرومیت‌ها با تغییرات دین‌داری افراد، به تأثیر تجربه‌ی محرومیت بر روی دین‌داری آنان پی ببرد. اما یافته‌های این پژوهش نتوانست حمایت جدی و قابل اعتمادی برای نظریه‌ی محرومیت در تبیین دین‌داری مردمان فرآهم آورد. گر چه شرایط طبقاتی و فرهنگی حاکم بر زنده‌گی طبقات محروم ممکن است سبک خاصی از اعتقادورزی را در میان آنان موجب شود اما بر اساس نتایج پژوهش حاضر می‌توان ادعا کرد که نفس تجربه‌ی محرومیت لزومن منجر به افزایش پای‌بندی دینی مردمان نمی‌شود و این نظام‌های اندیشه‌گی و اعتقادی فرد در هر دوره از زنده‌گی است که تفسیر فرد را از پدیده‌ها و تجربیات برمی‌سازد. در حالی‌که مواجهه با تجربه‌ی رنج در زنده‌گی اولیه‌ی بسیاری از مشارکت‌کننده‌گان با پذیرش تفاسیر دینی نسبت به این تجربیات هم‌راه بوده است، در دوره‌ی کنونی درک و تفسیر بسیاری از آنان نسبت به این قبیل مسائل اتفاقن روی‌کردی غیردینی به خود گرفته است. به نظر می‌رسد بروز تحولات شناختی و اتخاذ چشم‌انداز عقلانی و انتقادی نسبت به پدیده‌ها و امور و هم‌چنین، آشنایی با سبک تفکر و سبک زنده‌گی غیردینی در محیط مدرن همه‌گی بر شیوه‌ی تفسیر تجربه‌ها و پدیده‌ها از سوی فرد تأثیر می‌گذارند. از این‌رو، در نتیجه‌ی مواجهه با تجربه‌ی محرومیت و رنج، تعارضی معرفتی برای فرد به وجود می‌آید که موجهه بودن تفاسیر دینی را نسبت به این قبیل امور به چالش می‌کشد و موجب سست شدن باورهای دینی آنان می‌شود. در نتیجه، تفسیر افراد از تجربه‌ی محرومیت و یا سایر تجربیات‌شان از یک طرف محصول فرایند پویای جامعه‌پذیری دینی، قالب‌های تفسیری‌، نظام‌های اندیشه‌گی و نظام‌های گفتمانی حاکم بر جهان ذهنی آنان است و از سوی دیگر، حضور عقاید دینی در مواجهه با تجربیات تنش‌زا، بسته به شرایط و ویژه‌گی‌های آن موقعیت، دچار دگرگونی می‌شود. هر تجربه‌ی تنش‌زا ممکن است آبستن چالشی جدید و منشأ بازنگری فرد نسبت به باورهایش گردد. از این‌رو، دین‌داری تنها محصول ساده‌ی جامعه‌پذیری و تربیت دینی نیست بل‌که برساختی متغیر است از تجربه و تفسیر فردی کنش‌گران و قالب‌های اعتقادی و تفسیری و گفتمانی‌ موجود در عوالم فرهنگی‌ای که فرد در هر دوره از زنده‌گی اتخاذ می‌کند.
در صفحات قبل، از متکثر شدن وضعیت اجتماعی و ارزشی جامعه‌ی ایران سخن به میان آمد. وضعیتی که در آن، افراد در جهان‌های زیست متفاوتی سیر می‌کنند و الگوهای متفاوت ارزشی و سبک‌های مختلف اعتقادی را در پیش می‌گیرند. در چنین وضعیتی، امکان تحقق جامعه‌پذیری دینی تام منتفی گشته و هرگونه تلاش در جهت استیلای یک نظم ارزشی فراگیر بر جامعه با دشواری روبه‌رو می‌شود. تشدید پروژه‌های دین‌دارسازی و یک‌سان‌سازی دینی مردم در حاکمیت کنونی را می‌توان در زمره‌ی چنین تلاش‌هایی دانست که به‌واسطه‌ی چندگانه‌شدن زیست‌جهان‌های اجتماعی ایرانی از کم‌ترین مساعدت اجتماعی برخوردار است و پیامد ناخواسته‌ی آن، چیزی به‌جز نارضایتی از گفتمان دینی حاکمیت نیست:
«وقتی که دولت، دین‌داری را تعریف می‌کند و نوع خاصی از دین‌دار بودن را تبلیغ و تحمیل می‌کند، دست‌کم در یک یا چند نسل به وجدان دینی آسیب‌هایی وارد می‌کند. دولت، دین را مطابق با استانداردهای خود تعریف می‌کند، یا مردمان را به تکلف و شدت دچار می‌سازد … این مسأله نوعی واکنش عمومی را در پی خواهد داشت و به بیزاری و انزجار بخشی از مردم از دین منجر خواهد شد، زیرا با دست‌اندازی‌های دولت وجدان عمومی رنجیده می‌شود و بدین‌ترتیب، دین قلمرو روح و دل ـ یعنی وجدان فردی و اجتماعی ـ را از دست می‌دهد» (محدثی، ۱۳۸۶: ۹۷)
این مسأله‌ای است که هم‌اکنون در جامعه‌ی ما مشاهده می‌شود و موجب روی‌برتافتن بسیاری از جوانان از قرائت‌های رسمی از دین گردیده است. در واقع، نتایج پژوهش حاضر نیز از تأثیر سیاست‌های دینی دولت در کاهش پای‌بندی دینی جوانان (دست‌کم در مورد قرائت‌های رسمی و شریعت‌مدارانه از دین) حکایت می‌کند؛ مسأله‌ای که در سخنان بسیاری از مصاحبه‌شونده‌گان چه به‌صورت مضمر و چه آشکارا منعکس شده است.
نکته‌ی آخری که در باب تغییرات دین‌داری دانش‌جویان شایسته‌ی توجه است این واقعیت است که آن جنبه از دین‌داری که در گرداب تحولات دینیِ به وجود آمده در زنده‌گی بسیاری از دانش‌جویان حضوری پررنگ‌تر از سایر جنبه‌ها داشته است و در زنده‌گی کنونی‌شان نیز برای آنان واجد اهمیت خاص است، همانا وجه معنوی دین‌داری است. در واقع، بسیاری از باورها، مناسک و شرعیات موجود در دین‌داری دانش‌جویان طی رویارویی حیات دینی آنان با حیات عقلانی، ریزش کرده است اما داشتن نگاهی معنوی نسبت به زنده‌گی و عواطف و الزامات متعاقب با آن به‌عنوان عنصری آشتی‌پذیر با عقلانیت، همواره جای‌گاه مهمی در زنده‌گی دینی آنان دارد. علی‌الخصوص این‌که چنین باورهایی برای افراد حسی از تعلق و آرامش را به هم‌راه دارد. این بحث می‌تواند به‌عنوان حمایتی تجربی از پروژه‌ی عقلانیت و معنویت مصطفا ملکیان مطرح شود. به باور ملکیان، عنصر تعبد به‌عنوان عنصر اصلی دین در تناقض با عنصر تعقل است، و از این‌رو، اتخاذ چشم‌اندازی عقلانی نسبت به امور می‌تواند بسیاری از جزم‌ و جمودهای متعبدانه‌ی دین‌داری را در هم شکند. اما نگاه معنوی برخلاف نگاه تعبدی خردگریز نیست و فردی که حیاتی معنوی دارد لزومن خود را پی‌رو بی‌چون‌و‌چرای هیچ مرجعی نمی‌داند (ملکیان، ۱۳۹۲: ۵۳-۵۰). از این‌رو، معنویت با کارکردهای روانی مثبتی که برای مردمان در پی دارد می‌تواند هم‌زمان با نگاه عقلانی در زنده‌گی آنان حضور داشته باشد.
۵-۲ پیش‌نهادهای پژوهشی
در فصل چهارم نشان داده شد که بسیاری از مشارکت‌کننده‌گان در زنده‌گی اولیه‌شان همواره سطحی از احساس گناه را تجربه می‌کرده‌اند اما با فاصله گرفتن دین‌داری سنتی این احساس گناه‌کار بودن در آنان رو به کاهش گذاشته است. پرسشی که در این‌جا مطرح می‌شود این است که چه ارتباطی میان دین‌داری (سنتی و غیرسنتی) و احساس گناه و آلوده‌گی وجود دارد و آیا می‌توانیم سبک خاصی از دین‌داری و گونه‌ی خاصی از دین‌داران را متصف به چنین خصیصه‌ای کنیم؟ به گمان پژوهش‌گر، هر چه دین‌داری افراد بیش‌تر مبتنی بر جهت‌گزینی پاداش و خسارت باشد و هر چه در فرهنگ دینی گزاره‌های قهری و تنبیهی و مبتنی بر عذاب و عقاب‌ دنیوی و اخروی بیش‌تر رایج باشد و نیز هر چه دایره‌ی ممنوعیت‌ها و باید و نبایدهای موجود در متن دین عرصه را بر مؤمنان تنگ‌تر کند به همان نسبت احساس گناه نیز در میان اعضای گروه دینی افزایش خواهد یافت. کما این‌که در دوره‌ی اولیه‌ی زنده‌گی افراد که برای آنان با احساس گناه هم‌راه بود است، گزاره‌های قدرت و قوت و عذاب و عقاب الاهی در محیط دینی سنتی آنان بیش‌تر رواج داشته است. مسأله‌ای که پی‌گیری آن به پژوهش‌گران این حوزه پیش‌نهاد می‌شود این پرسش است که چه ارتباطی میان دین‌داری (سنتی و غیرسنتی) و احساس گناه وجود دارد و آیا می‌توانیم سبک خاصی از دین‌داری و گونه‌ی خاصی از دین‌داران را متصف به چنین خصیصه‌ای کنیم؟
در فصل حاضر، از نظریه‌ی محرومیت و ربط آن با نتایج پژوهش حاضر سخن به میان آمد. اما پیش‌نهادی که در این باره به علاقه‌مندان حوزه‌ی جامعه‌شناسی دین می‌شود این است که به بررسی رابطه‌ی میان محرومیت و انواع دین‌داری بپردازند. مطالعات مکمل در خصوص ارتباط محرومیت با انواع دین‌داری (نه سطوح و میزان دین‌داری متعارف) و یافتن این نکته که در طبقات محروم چه نوعی از دین‌داری از رواج بیش‌تری برخوردار است می‌تواند برای فهم و هم‌چنین حک و اصلاح احتمالی نظریه‌ی محرومیت مفید فایده باشد. درحقیقت، مطالعه‌ی سبک‌های دین‌داری در میان هر یک از طبقات اجتماعی می‌تواند به درک به‌تر و افزون‌تر از دامنه و محدودیت‌های نظریه‌ی محرومیت بیانجامد.
سه‌ومین و آخرین پیش‌نهاد پژوهشی این تحقیق، در واقع پیش‌نهاد یک پژوهش میان‌رشته‌ای با موضوع بررسی نقش تیپ‌های شخصیتی در تحول در پای‌بندی دینی افراد است. یکی از دسته‌بندی‌های معتبر و شناخته‌شده در زمینه‌ی تیپ‌های شخصیتی مدلی است که در بین روان‌شناسان با عنوان «مدل اناگرام» شهرت دارد که ۹ تیپ شخصیتی مختلف را معرفی می‌کند. از میان این تیپ‌های شخصیتی، تیپ ۴ و تیپ ۵ واجد ویژه‌گی‌هایی هستند که در أثر آن ویژه‌گی‌ها می‌توانند بیش‌ترین شورش را بر علیه عقاید و باورداشت‌های پذیرفته شده و رایج داشته باشند (پالمر، ۱۳۹۰). در فصل چهارم نیز استدلال شد که ویژه‌گی‌های نوعی شخصیتی می‌تواند بر دین‌داری افراد أثر گذارد. در واقع، چنین پژوهشی ممکن است بتواند بدین پرسش که چرا برخی آدمیان که در شرایط اجتماعی و فرهنگی مشابهی زنده‌گی می‌کنند و تجربیات زیسته‌ی تقریبن مشابهی دارند، از پای‌بندی دینی مختلفی برخورداراَند.

۵-۳ محدودیت‌های پژوهش

محدودیت اصلی پژوهش حاضر همانا حساسیت موضوع مورد بررسی در سطح جامعه و دانش‌گاه و مشکل جلب اعتماد مصاحبه‌شودنده‌گان بود. در طول انجام مصاحبه‌ها بعضن مشاهده می‌شد که افراد در باب مسائل حساسی نظیر چالش‌های اخلاقی و مسائل سیاسی جانب احتیاط را حفظ کرده و از بیان کامل دیدگاه‌شان خودداری می‌کردند. محدودیت دیگری که گریبان‌گیر پژوهش حاضر و بسیاری از پژوهش‌هایی است که به مطالعه‌ی نیات و تجربیات انسان می‌پردازند، در واقع، مسأله‌ی صادق بودن مصاحبه‌شونده‌گان در هنگام مصاحبه است. فرد ممکن است آگاهانه یا ناآگاهانه واقعیت زنده‌گی‌اش را در پس ذخایر طرح‌های تفسیری[۱۴۴]، کلانروایتهای اجتماعیای که اولویتهای فرد را برای بازگویی و تفسیر ماجراها برمیسازند، پرده‌پوشی‌های محافظه‌کارانه و نیز غلبه‌ی خودِ وانمودی بر خودِ موجود، پنهان کند. دقت و حساسیت فراوانی لازم است تا بتوان تجربیات زیستهی فرد و آن‌چه که بر او حادث شده است را از خلال تجربیات بازگوشدهاش بیرون کشید و آن را از درک و تفسیر و نگرش فرد نسبت به تجربیات‌اش تمییز داد.

کتاب‌شناسی

الف. منابع فارسی:
کتاب‌ها:

    • اینگلهارت، رونالد. نوریس، پیپا (۱۳۸۹)؛ مقدس و عرفی، ترجمه مریم وِتر، تهران: انتشارات کویر.
    • برگر، پیتر .ال برگر، بریجیت. کلنر، هانسفرید (۱۳۸۷): ذهن بیخانمان؛ نوسازی و آگاهی، ترجمه محمد ساوجی، تهران: نشر نی.
    • بلیکی، نورمن (۱۳۸۴)؛ طراحی پژوهش‌های اجتماعی، ترجمه حسن چاووشیان، تهران: نشر نی.
    • پالمر، هلن (۱۳۹۰)؛ اناگرام: شخصیت‌شناسی در کار و زنده‌گی، ترجمه‌ی احسان الوندی، تهران: موسسه‌ی فرهنگی رسا.
    • توسلی، غلامعباس (۱۳۶۹)؛ ده مقاله در جامعهشناسی دینی و فلسفه تاریخ، تهران: انتشارات قلم.
    • دورکیم، امیل (۱۳۷۸)؛ خودکشی، ترجمه نادر سالار زاده امیری، تهران: دانش‏گاه علامه طباطبایی.
    • دیلینی، تیم (۱۳۹۱)؛ نظریه‌های کلاسیک جامعه‌شناسی، ترجمه‌ی بهرنگ صدیقی و وحید طلوعی، تهران: نشر نی.
    • دیویس، چارلز (۱۳۸۷)؛ دین و ساختن جامعه (جستارهایی در الاهیات اجتماعی)، ترجمهی حسن محدثی و حسین بابالحوائجی، تهران: نشر یادآوران.
    • کاظمی، عباس، فرجی، مهدی (۱۳۸۸)؛ سنجههای دین‏داری در ایران، تهران: انتشارات جامعه و فرهنگ.
    • کسل، فیلیپ (۱۳۸۳)؛ چکیده آثار آنتونی گیدنز، ترجمه حسن چاووشیان، تهران: انتشارات ققنوس.
    • همیلتون، ملکم (۱۳۸۷)؛ جامعه‏شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر ثالث.
    • محمدپور، احمد (۱۳۹۲)؛ روش تحقیق کیفی – ضد روش ۲، تهران: انتشارات جامعهشناسان.
    • گیدنز، آنتونی (۱۳۷۸)؛ جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی.

مقالات:

    • برگر، پیتر .ال؛ غیردینی‏شدن منشأ کثرت‏گرایی است، ترجمه لیلی مصطفوی کاشانی، نامه‏ی فرهنگ، شماره ۲۴، زمستان ۱۳۷۵.
    • توسلی، غلامعباس. مرشدی، ابوالفضل؛ بررسی سطح دین‏داری و گرایش‏های دینی دانش‏جویان؛ مطالعه‏ی موردی: دانش‏گاه صنعتی امیرکبیر، مجله‏ی جامعه‏شناسی ایران، دوره‏ی هفتم، شماره‏ی ۴، زمستان ۱۳۸۵.
    • جهانگیرزاده، محمدرضا؛ دیدگاه های شناختی تحولی در رشد اخلاقی، معرفت اخلاقی، سال دوم، شماره چهارم، پاییز ۱۳۹۰.
    • خضرائی، فرید؛ وحشت نظام‌های سیاسی از نوگروی دینی، سایت جرس، زمستان ۱۳۸۸، دست‌رسی در: http://www.rahesabz.net/story/9431.
    • دهشیری، محمدرضا؛ تأثیر تحولات سیاسی – اجتماعی بر هویت فرهنگی ایران معاصر، فصل‌نامه تحقیقات فرهنگی، نامه پژوهش، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد: ۱۳۸۰.
    • شجاعیزند، علیرضا؛ مدلی برای سنجش دین‏داری، مجلهی جامعهشناسی ایران، دورهی ششم، شماره ۱، بهار ۱۳۸۴.
    • شریعتی مزینانی، سارا. باستانی، سوسن. خسروی، بهناز؛ جوامعی در نوستالوژی اجتماع؛ نگاهی به پدیده‏ی معنویت‏های نوپدید در ایران، فصل‏نامه ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال سه‌وم، شماره ۸، بهار ۱۳۸۶.
    • طالبان، محمدرضا؛ ارزیابی تجربی نظریه‌ی محرومیت در تبیین دین‌داری، مجله‌ی مطالعات اجتماعی ایران، شماره‌ی ۵، زمستان ۱۳۹۱.
    • فراستخواه، مقصود (۱۳۸۹)؛ اخلاق غیردینی و دین غیراخلاقی: بحثی در باب نسبت میان دین ورزیدن و اخلاقی بودن، دسترسی در: http://farasatkhah.blogsky.com/.
    • فینی، جان. ام؛ نظریهای در باب تعهد دینی، ترجمهی افسانه توسلی، فصلنامهی تحقیقات فرهنگی، سال پنجم، شماره ۲۰ و ۲۱، بهار و تابستان ۱۳۸۰.
    • کدیور، پروین (۱۳۷۷)؛ ارتباط تحول شناختی با تحول اخلاقی و مضامین تربیتی آن، فصلنامهی علوم انسانی دانش‏گاه الزهرا، سال هفتم و هشتم، شماره ۲۴ و ۲۵، زمستان ۱۳۷۶ و بهار ۱۳۷۷.
    • کریسایدز، جرج؛ در باب چیستی جنبش‌های نوپدید دینی، ترجمه‌ی باقر طالبی دارابی، فصل‌نامه‌ی هفت آسمان، شماره‌ی ۲۰، تابستان ۱۳۸۶.
    • کوز، علی؛ سفر از جهان سکولار به جهان مقدس: (تجربه‏های بومیان بریتانی به‏اسلام‏گرویده)، ترجمه دکتر سیدحسین سراج‏زاده و سیدهادی سراج‏زاده، نامه پژوهش فرهنگی، سال هشتم، دوره‏ی جدید، شماره‏ی ۷.
    • محدثی، حسن؛ آینده جامعهی قدسی: امکانات و چشم‌انداز اجتماعی ـ سیاسی دین در ایران پساانقلابی، مجله انجمن جامعهشناسی، سال هشتم شماره۱۷(پیاپی)، بهار ۱۳۸۶.
    • ـــــــــــــ؛ امتناع اندازه گیری دین‏داری و امکان رتبهبندی انواع دین‏داری، مجلهی مطالعات اجتماعی ایران، دورهی هفتم، شماره ۱، بهار ۱۳۹۲.
    • ـــــــــــــ؛ دوتایی‏های جامعه‏شناسی دین، مجله‏ی انجمن جامعه‎‏شناسی ایران، سال دهم، شماره ۳، پاییز ۱۳۸۸.
    • ملکیان، مصطفا؛ تجربهی دینی، مجلهی نقد و نظر (ویژهنامه‌ی تجربهی دینی)، شماره ۲۳ و۲۴، تابستان و پاییز ۱۳۷۹.
    • ـــــــــــــــ؛ ملکیان پنجم، متن مصاحبه‌ی مصطفا ملکیان، مجله‌ی مهرنامه، سال چهارم، شماره‌ی ۳۲، آذر ۱۳۹۲.
    • موتلو، کیهان؛ بررسی عقاید دینی دانش‏جویان دانش‏گاه آنکارا، ترجمه‏ی غلامرضا غفاری، فرهنگ و توسعه، شماره‏ی ۲۸، سال ۱۳۷۲.
    • میرآخورلی، مژگان؛ بررسی میزان پای‌بندی مذهبی دانش‏جویان دانش‏گاه آزاد اسلامی واحد گرمسار، پژوهش‏نامه علوم اجتماعی، سال سه‌وم، شماره‏ی سه‌وم، پاییز ۱۳۸۸.
  • وریج کاظمی، عباس؛ فرجی، مهدی؛ عرفی‌شدن و زنده‌گی روزمره، نامه‌ی علوم اجتماعی، شماره‌ی ۱۱، بهار ۱۳۸۲.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




جهت کار از شیشه‌های ۲ یا ۳ یا ۴ میل استفاده می‌شود.
یکی از عوامل فزاینده زیبایی شیشه نقاشی روی شیشه است. رنگ‌هایی که معمولاً برای این کار استفاده می‌شود، اکسیدهای فلزات مختلف است که به صورت پودر است که با تینر و تربانتین و روغن مخصوص مخلوط و ساییده می‌شود. بعد از اینکه مخلوط غلظت لازم را به دست آورد نقاشان با آن به تزئین روی شیشه و نقاشی آن می‌پردازند. مرحله بعد از نقاشی مرحله ثابت کردن رنگ‌هاست که با اشیاء نقاشی شده به مدت ۴ ساعت در کوره‌ای با دمای ۵۴۰ درجه سانتیگراد قرار می‌گیرد. سپس کوره را خاموش کرده و پس از سرد شدن کامل کوره، زیورها را از آن خارج می‌کنند[۴۷].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۲۰-گردنبند و انگشتر، تکنیک نقاشی روی شیشه، دست ساز، طرح رئال، زمینه سرمه‌ای با گل رز سفید، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، فلز برنج، معاصر.
۲-میناکاری:[۴۸] نوعی نقاشی با رنگ مینایی است. میناسازی سابقه‌ای بسیار کهن دارد، محتملاً نخست در دوران ساسانی توسط ایرانیان ابداع شده است. جلوه‌ی درخشان این نوع از تزیینات یاد آور درخشش تشعشعات منظم و حیات بخش خورشید است که در قالب تصویری زیبا به نمایش در آمده و در هیأت‌های گوناگون از مخلوقات طبیعت باز آفرینی تصنعی شده اند.( علی اکبر زاده کرد مهینی، ۱۳۷۲)
روش کار در میناسازی: ابتدا قطعاتی از شیشه و رنگ‌های مورد استفاده را که دارای خاصیت ذوب در حرارت کم باشد، می‌ساختند. این قطعات را خرد و پودر می‌کردند و در مایعی چسبنده می‌ریختند و بعد مانند رنگ روی ظروف شیشه‌ای ساخته شده نقاشی می‌کردند. پس از این مرحله ظرف را درون کوره با درجه حرارت بسیار پایین قرار می‌دادند تا فرم ظرف تغییر نکند ولی در عین حال باعث ذوب شیشه پودر شده شود.(شکل ۲۱)
شکل۲۱ – ست کامل شامل آویز، گوشواره، انگشتر و دستبند، تکنیک مینا کاری، طرح گل شاه عباسی، زمینه قهوه‌ای، معاصر.
۳- طلاکاری (زرین‌کاری): در حدود ۲۵۰۰ سال پیش در ایران باستان روی شیشه را با آب طلا می‌پوشاندند. این صنعت مانند دیگر صنایع دستی در طول تاریخ فراز و نشیب‌هایی را سپری کرده است و در برخی موارد به دست فراموشی سپرده شده است. از عصر صفوی سیر نزولی این صنعت آغاز شد و تا عصر قاجار ادامه داشت؛ اما از دوره ناصرالدین شاه دوباره این هنر رونق یافت. متأسفانه تا چند سال گذشته این صنعت در کشورمان ناشناخته و محدود بود و در مراحل ابتدایی درجا می‌زد و هنوز به صورت یک حرفه‌ی شناخته شده معرفی نشده بود؛ اما با تلاش‌ها و آثار قابل توجهی که در چند سال اخیر ساخته شد، جای بسی امیدواری به جهت معرفی شدن هرچه بهتر آثار آبگینه ایرانی به جهان است. حضور این رنگ پرکاربرد در تمامی انواع هنر یادآوری از طلای کار شده بر مصحف‌های گرانقدر مسلمانان است. این رنگ تنها رنگی است که لیاقت کاربردی ظریف و به جا را در کنار آیات معظم قرآن داشت به همین سبب حرمتی معنوی یافت و همواره به عنوان یکی از عناصر بصری برای یاد آوری عظمت و روحانیت به کار می رفت. همانطور که گفته شد این رنگ به مرور زمان به دیگر انواع هنر نیز راه یافت و در کنار دیگر رنگ‌ها جلوه‌ی روحانی خود را مضاعف ساخت. در زیورآلات آبگینه‌ی امروز نیز این رنگ غنی کاربردی ویژه در ایجاد تزیینات دارد و علاوه بر جلوه‌های بصری باز نمایی از روح معنوی این رنگ اصیل، همراه با طرح های ایرانی اسلامی است.
شکل ۲۲- نیم ست شامل آویز، دستبند و گوشواره، تکنیک طلا کاری، طرح اسلیمی، زمینه عسلی، طرح اسلیمی کار شده با طلای ۲۴ عیار، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، و ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر.
در این روش تزئین لایه نازکی از طلا یا فلزات گران قیمت بر روی سطح کار ایجاد می‌گردد. اگرچه اغلب از طلا برای این کار استفاده می شود، اما گاهی از نقره و پلاتین نیز استفاده می‌گردد. بهترین و احتمالاً گران‌قیمت‌ترین نوع مواد طلاکاری مخلوطی است که از پودر سکه طلا، نوع فلاکس (گدازآور) و یک ماده ناقل شناخته شده، ساخت این نوع مواد کاری ظریف، حساس و دقیق است. در این روش تزئین، مخلوط طلاکاری به سطح کار اعمال می‌گردد و پس از خشک شدن، در دمای حدود (۵۰۰) درجه سانتیگراد پخته می‌شود. هنگامی که قطعه سرد شد لایه فلزی سطح کار طلایی شده و زرق و برقی همچون درخشش خورشید می‌یابد. گاهی مواقع، برای طلاکاری، هنرمند با روغن جلاء طرحی بر روی سطح لعاب قطعه نقاشی می‌کند سپس پودر طلا بر روی آن پاشیده می‌شود. با این عمل پودر طلا به نقاطی که روغن جلاء خورده، می‌چسبد و پس از پخت در جای خود تثبیت می‌شود (نباتی، ۱۳۸۲، ۱۵۰) طلا کاری که با بهره گرفتن از مایع روغنی طلای ۱۲ درصد که به صورت رنگی پوششی روی شیشه انجام می‌شود و درجه پخت آن بالا است. طلا کاری در سه حالت جسمی، سطحی و نیمه مات کاربرد دارد.
طلای جسمی یعنی طرح با قمقمه‌ی مخصوص کار طراحی می‌شود و به کوره می‌رود. بعد از پخت روی آن را با قم مو طلا کاری می‌کنند و سپس مجدداً به کوره می‌رود و با دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد در مدت ۱۵۰ دقیقه پخته می‌شود؛ بدین ترتیب به اصطلاح طلا جسمی می‌شود.(نباتی و گرامی نژاد، ۱۳۸۲، ۱۵۰)
طلای نیمه مات یعنی رنگ اوپک را رقیق کرده و در درجه حرارت بالا پخته می‌شود و بعد رنگ اصلی (طلا) درا بر روی آن می‌زنند و این بار در دمای ۴۹۰ درجه سانتیگراد پخته می شود.
طلای سطحی بدین صورت است که تنها رنگ مایع طلا مستقیم روی شیشه اجرا می‌شود و به کوه رفته و در دمای بالا پخته می‌شود.(شکل۲۲ و ۲۳)
شکل ۲۳- انگشتر، تکنیک طلا کاری، دست ساز، طرح دانه برف( انتزاعی)، زمینه زرشکی، ابعاد ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، قاب و رکاب طلا ۱۸ عیار، معاصر.
۳-۳-۲ تنوع فرم و شکل
دسته‌بندی آثارازنظر تنوع فرم و شکل به ۲ دسته تقسیم می‌شود.
۱-فرم‌های غیر اورگانیک یا صور هندسی: شکل‌های انتزاعی که به نظر می‌رسد نسبتی با هندسه دارند این شکل‌ها معمولاً ساده‌اند مانند مربع، دایره، مستطیل (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) در علم طراحی و گرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم، معنای ویژه ای را القا می کند، آشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا و مفهومی که سازنده‌ی اثر هنری از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان آن‌را داشته، را بهتر درک نماید. نقاش انتزاع‌گر هندسی،با ادعای ترکیب فرمهای ناب، می‌تواند به اوج اهداف خود و غایت هنر ناب دست یابد. (حسنوند،رهنورد، برهمند، ۱۳۸۶) مربع از لحاظ بصری، شکلی است متعادل، محکم و ایستا و نموداری از استواری، مردانگی، سکون، منطق و معرف زمین است. این شکل در معماری اسلامی از اهمیت بسزایی بر خوردار است و در فرهنگ ایرانی جایگاه مخصوص و ویژه ای دارد. چهار ضلع مساوی آن می تواند نماد چهار عنصر باد، آب، خاک و آتش یا چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب یا چهار فصل یا چهار مرحله زندگی از کودکی تا جوانی و میانسالی و پیری و یا چهار طبع سردی، گرمی، خشکی و رطوبت باشد. افلاطون مربع را زیبا به معنی مطلق می داند و ابو یعقوب عدد چهار را کاملترین رقم می شناسد زیرا به تعداد حروف الله است. با قبول این مسئله که مربع نمادی از مکان است دایره نمادی از حرکت و زمان است همچنین نمادی از آرامش و تداوم است، زیرا کلیه نقاط پیرامون آن از یک ارزش برخوردارند و این امر تعادلی بین نیروی درونی و فضای بیرونی ایجاد می کند و باعث حرکت چرخشی و دورانی می شود و مفهوم بی پایانی را القا می کند.در عین حال دایره نمادی است از آسمان، عالم ملکوت، حرکت اجسام سماوی در حول محوری دوار و سیار و نیز نمادی است از جهان معنوی و متعال. همچنین مربع نمادی از سکون و دایره بیانگر حرکت است. مربع نمادی از مردانگی و دایره مبیین زنانگی و عنصر مونث است. مربع نمادی از عقل و دایره نشانی از احساس است. اگر مثلث بر قاعده اش قرار گیرد نمادی است از ایستایی و توازن، پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد به واسطه زوایای تیزی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به خود می گیرد به دلیل وجود نقطه رأس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل می کند، خطر و دلهره را سبب می شود. شعارهایی نظیر گفتار نیک، پندار نیک، کردار نیک در دین زرتشت و یا پدر، پسر و روح القدس و یا سه رنگ قرمز، آبی و زرد در این رابطه قرار می گیرند.(شکل ۲۴)
شکل ۲۴ – گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ۲۴ عیار، زرشکی، دلربا سرمه‌ای و قهوه‌ای، قطر ۳ سانتیمتر، معاصر.
۲- فرم‌های اورگانی (غیر هندسی): فرم‌های اورگانیک صور زنده نما، صور انتزاعی غیر منظم، که با شکل‌های موجودات طبیعی همانندی دارند، غالباً این اصطلاح در برابر صور هندسی به کار برده می‌شود (پاکباز، ۱۳۸۳، ۳۴۴) انتزاع فرایند یا نتیجه‌ی تعمیم بخشیدن با کاهش محتوای اطلاعاتی یک مفهوم یا یک پدیده‌ی قابل مشاهده، جهت حفظ اطلاعات برای منظور خاص می‌باشد. صنعت تجرید را باید جان و سرچشمه اصلی سادگی، شیوایی، و زیبایی در تفکّر و اندیشه‌ورزی، زبان، منطق، ریاضیّات، فلسفه، و هنر دانست. شکل انتزاعی به مفهوم بیرون کشیدن مفهومی یک طرح از یک پدیده باعث ایجاد تصوری غیر واقعی از آن پدیده می‌شود. این تجرید که شاید فاصله‌ای طولانی با شکل اولیه داشته باشد اما حالاتی از طرح را نیز باز می نمایاند که یادآور صور اولیه ی خود است. این بیرون کشیدن از دل یک پدیده، پدیده‌ای دیگر را می‌آفریند که بیشتر بازتاب مفهومی دارد تا بازتابی تصویری. در نظریه تجرید گفته می شود شیء ابتدا محفوف به عوارض مادی از جمله مکان و زمان و ماده استف سپس در ادراک، حسی صورتی از شیء نزد ذهن پدید می آید که از ماده ی خارجی تجرید گردیده، اما هم چنان دارای زمان و مکان مشخص است. (علم الهدی، ۱۳۹۰) در این آثار نیز اشکال تجریدی از پدیده های که پیشتر ظهور یافته اند در قالب زیوری تزیینی پدیدار گشته‌اند.(شکل ۲۵)
شکل ۲۵- گردنبند، تکنیک فول فیوزینگ، دست ساز، طرح انتزاعی، زمینه قرمز، سفید، زرشکی، ابعاد ۳ در ۴ سانتیمتر، فلز نقره، معاصر.
۳-۳-۳ تنوع طرح و نقش
زیورهای آبگینه معاصر از نظر طرح و نقش به ۳ دسته تقسیم می‌شوند.
۱-طرح‌ها و موتیف‌های قبل ازاسلام
– نمادهای چشم‌نما (چشم‌نظر) که به صورت آویز در گذشته وجود داشته است. چشم زخم گونه‌ای از بدخواهی است به گونه‌ای که در بسیاری از فرهنگ‌ها این عقیده وجود دارد که فرد شور چشم می‌تواند عامل بدشانسی یا صدمه به دیگرانی که با مورد نفرت یا دشمنی اویند گردد. این عمل چشم زدن یا نظر زدن نامیده می‌شود و در مقابله با آن طلسم‌هایی ابداع شده است که نظرقربانی خوانده می‌شوند. این اصطلاح اشاره بر این دارد که صدمات و بداقبالی‌های وارده از طریق نگاه دشمنانه یا بدخواهانه به دیگران وارد می‌گردد. چنین عقیده‌ای بسیاری از فرهنگ‌ها را بر آن داشته تا به دنبال اقدامات پیشگیرانه در برابر آن باشند.(ده بزرگی، ۱۳۸۱) گرچه این عقیده به گونه‌های مختلف در سراسر جهان (اروپا، آسیا، آفریقا و آمریکا) پراکنده است اما اصل این موضوع و شدت اهمیت آن در فرهنگ‌های مختلف، تفاوت بسیار با هم دارند و بیشترین تاثیرپذیری از آن در خاور میانه وجود دارد به گونه‌ای که گردن‌آویزها و لوازم زینتی منزل که در جلوگیری از چشم زخم کاربرد دارد یکی از سوغات و یادگاری‌هایی است که گردشگران از کشورهای ترکیه، ایران و افغانستان با خود همراه می‌کنند. امروزه با الهام از این نمادهای ماندگار زیورآلات آبگینه با ترکیباتی نو و خلاقانه ساخته می‌شوند.(شکل ۲۶، ۲۷، ۲۸ و ۲۹)

شکل ۲۶-گردنبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح چشم نظر، زمینه طلا، چشم نمای آبی، ابعاد ۲ در ۲ سانتیمتر، معاصر.

شکل ۲۷-دستبند، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح مهره‌ای گل دار، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.

از دیگر نقش‌مایه‌های تاریخی قبل از اسلام می‌توان به نقش‌مایه‌های لوتوس، گل نیلوفر و انار اشاره کرد که به دوره‌ی هخامنشی باز می‌گردند.
شکل ۲۸دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح انار موتیف ایرانی، زمینه سفید، آبی و قرمز، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.
شکل ۲۹- ست کامل شامل آویز، دستبند، انگشتر و گوشواره، تکنیک مینا کاری، طرح دیو سفالینه شوش، زمینه عسلی، طرح کار شده با طلای ۲۴ عیار، معاصر
۲- دوره اسلامی : نقوش و الگوهای سنتی و اسلامی که شامل نقوش تجریدی (نقوش اسلیمی، ختایی و دیگر نقوش گیاهی) می‌باشد.
۲-۱ اسلیمی:[۴۹](عربانه): اصطلاحی که به طور عام در مورد نقوش گیاهی درهم بافته یا طوماری به کار می‌رود، و به خصوص یکی از نقشمایه‌های شاخص در هنر اسلامی است. در قرون وسطای متأخر، این گونه نقش‌ها را «مغربی» می‌نامند، ولی از سده شانزدهم، که اروپاییان به هنر اسلامی توجه پیدا کردند، واژه «آرابسک» به کار رفت (پاکباز، ۱۳۸۳، ۲۷) برخی از پژوهشگران، ریشه‌ی این طرح را برگرفته از نقش «درخت زندگی» که در هنر ایران سابقه‌ی کهن دارد، می‌پندارند. اما در هر حال اسلیمی نامی جدید است برای طرحی کهن که با شیوه‌های گوناگون و تنوع بسیار از روزگار باستان تاکنون کاربردی گسترده در هنرهای تزیینی ایران بویژه نگارگری ایرانی دارد.
باستان‌شناسان و پژوهشگران غربی به هنگام بررسی هنر اسلامی، چون با نقش اسلیمی نخستین بار در سرزمینهای غربی اسلامی چون فلسطین روبه‌رو شدند، این نقوش را عربی پنداشته، آن را «اربسک = عربانه» خواندند. در حالی که پس از مدتی دریافتند که این طرح‌ها هیچ گونه ارتباطی با عرب نداشته، و سرچشمه گرفته از هنر دیگر ملل و از همه بیشتر متأثر از هنر ساسانی، هلنی و بیزانس است اما به هر حال، اسلیمی نقوشی است که در دوره اسلامی به کمال رسیده‌است. طرحی که امروز به نام اسلیمی در هنر ایران شناخته می‌شود، طرحی تجریدی و انتزاعی (دور از طبیعت) و تکامل یافته از نقش مایه‌هایی است که در چند هزار سال کاربرد، دگرگونیهای بسیار به خود دیده، تا به صورت کنونی درآمده‌است.
۲-۲- تذهیب:[۵۰] آرایش صفحات کتب خطی است که با نقشمایه‌های انتزاعی متشکل از نقوش اسلیمی و ختایی، مزین می‌شد. این نقوش در ابتدا برای تزیین مصحف‌ها به کار می‌رفت و کم کم به دیگر بخش‌های هنر نیز کشیده شد.(شکل ۳۰)
شکل ۳۰ست کامل، تکنیک مینا کاری، دست ساز، طرح اسلیمی و ختایی(تذهیب) ، زمینه زرشکی طرح سفید صدفی، معاصر.
در هنر ایران اسلامی این‌گونه تزئین از حیث پیچیدگی طرح‌ها و هماهنگی رنگ‌ها به اوج کمال رسید (پاکباز، ۱۳۸۳، ۱۵۹) به عقیده‌ی اسلام و هنرمند مسلمان«الله نور السموات و الارض» در هنر ایرانی و هنر اسلامی نور نماد رحمت خداست و طبق قرآن بر همه چیز گسترده است. به همین دلیل نور در هنر ایران اسلامی در همه جا یکدست است. همه رنگ‌ها از یک نور می‌آیند. همه چیز از درون نور فوران می‌کنند. هنرمند ایرانی همه چیز را از آسمان و از بالا می‌دیده است. در تذهیب نیز که طلا نقش عمده‌ای از شکل گیری آن را تشکیل می‌دهد، همین جلوه‌ی الطاف خداوندی و نور الهی را باز می‌نمایاند.
۳- طرح‌ها و الگوهای مدرن
۳-۱ سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی: در اکسپرسیونیسم انتزاعی گرایش پرشور در بیان تجریدی حالت‌های احساسی است که خیلی سریع به نخستین بخش هنری مهم سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل شد. این جنبش در ذات خود از شیوه فراواقع‌گرایی یا سورئالیسم[۵۱] (سورئالیسم مسیری مکاشفه‌گونه در ناخودآگاه روحی و روانی، تلاشی است در راستای بیان کلامی، نوشتاری و یا تصویری یک ذهنیت پویا و روشی است برای ابراز آزادانه عملکرد و تفکر و اندیشه و متکی است بر حقیقی عالی‌تر از واقعیت که به مدد اشکال مرهومی از تداعی معانی، قدرت مطلقه عالم رؤیا به ظهور می‌رسد. این سیر آفاق ذهنی سامان روانی انسان را درهم کوبیده تا به گونه‌ای دیگر به حل مشکلات عمده زندگی نائل آید (برتون، ۱۹۲۴، ۳۳) که بااهمیت‌ترین جریان هنری سال‌های جنگ و پیش از آن بود، تولید یافت.(شکل ۳۱ و ۳۲)

شکل ۳۱- نیم ست، تکنیک فیوزینگ، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه طلا ، قرمز و زرشکی و دلربا، ابعاد ۳ در ۳ و ۱٫۵ در ۱٫۵ سانتیمتر، معاصر.

شکل ۳۲- دستبند، تکنیک ساندویچ کردن، دست ساز، طرح اکسپرسیونیسم انتزاعی، زمینه سبز، نارنجی و زرد، ابعاد ۲٫۵ در ۲٫۵ سانتیمتر، معاصر.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




{وَ آتُواْ الْیَتَامی‌أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَتَبَدَّلُواْ الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَلاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَهُمْ إِلَی أَمْوَالِکُمْ إِنَّهُ کَانَ حُوبا کَبِیرا} [۴۹۸]
آن‌گاه پس از چند آیه فرمود:
{وَ ابْتَلُواْ الْیَتَامی‌حَتَّی إِذَا بَلَغُواْ النِّکَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِنْهُمْ رُشْدا فَادْفَعُواْ اِلَیْهِمْ َمْوَالَهُمْ}[۴۹۹]
آن‌گاه‌از خطرناک بودن خوردن مال یتیم پرده برداشت و چنین فرمود:
{إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامی‌ظُلْما إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارا وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیرا}[۵۰۰]
سپس فرمود: همه‌انسان‌ها می‌میرند. اگر می‌خواهید با فرزندان شما پس از مرگتان خوش‌رفتاری کنند، با ایتام دیگران چنین کنید:
{وَ لْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّهً ضِعَافا خَافُواْ عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللّهَ وَلْیَقُولُواْ قَوْلاً سَدِیدا} [۵۰۱]
سپس در ذیل آیۀ سوم نتیجه گیری می‌کند که: چون در جاهلیت عرب جنگ و خونریزى همیشه‌ادامه داشت، یتیم زیاد مى‏شد، بزرگان و اقویاى عرب دختران پدر مرده را با هر چه که داشتند مى‏گرفتند و اموال آنها را با اموال خود مخلوط نموده و مى‏خوردند و در این عمل نه تنها رعایت عدالت را نمى‏کردند بلکه گاه مى‏شد که بعد از تمام شدن اموالشان خود آنان را طلاق مى‏دادند و گرسنه و برهنه رهاشان مى‏کردند. اینجا است که قرآن کریم با شدیدترین لحن از این عادت زشت و خبیث و از این ظلم فاحش نهى فرمود و در خصوص ظلم به ‌ایتام و خوردن مال آنان نهى خود را شدیدتر کرد. نتیجه‌ این تشدید آن شد که مسلمانان برای رهایی از این مشکلات وعواقب وخیم تصرف در اموال یتیمان، ایتام را از خانه‏هاى خود بیرون کنند تا مبتلا به خوردن اموالشان نگردند. و بعد ازاینکه مشکلشان را به پیامبر گفتند آیۀ ۲۲۰ سورۀ مبارکۀ بقره نازل شد و اجازه داد تا یتیمان را نزد خود نگه دارند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مفسر المیزان در پایان تأکید می‌کند که‌اگر در آنچه گفته شد دقت شود وآیۀ: { وَ إِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیتامى‏ فَانْکِحُوا}، را مورد مطالعه قرار دهیم، آن وقت ارتباط آن را با آیه قبلش{ وَ آتُوا الْیتامى‏ أَمْوالَهُمْ} خوب مى‏فهمم و برایمان روشن مى‏شود که‌ان آیه در بین کلام جنبه ترقى را دارد و نهى در آیه قبلى را ترقى مى‏دهد و معناى مجموع دو آیه چنین مى‏شود:” در باره‌ایتام تقوا پیشه کنید، و خبیث را با طیب عوض ننمائید و اموال آنان را مخلوط با اموال خود مخورید، حتى اگر ترسیدید که در مورد دختران یتیم نتوانید رعایت عدالت بکنید و ترسیدید که به‌اموالشان تجاوز کنید و از ازدواج با آنها به‌همین جهت دل چرکین بودید، مى‏توانید آنان را به حال خود واگذار نموده و با زنانى دیگر ازدواج کنید با یک نفر، دو نفر، سه نفر و چهار نفر.
بنابراین جمله شرطیه که:
« اگر ترسیدید که در مورد یتیمان عدالت را رعایت نکنید پس زنان دیگرى را به‌ازدواج خود در آورید….»
به منزله‌این است که فرموده باشد:
« اگر از ازدواج با دختران بى پدر کراهت دارید، چون مى‏ترسید در باره‌انان نتوانید عدالت را رعایت کنید، با آنها ازدواج نکنید و زنانى و دختران دیگرى را به عقد خود در آورید»
بنابراین با این توضیحات هم ارتباط آیۀ دوم با آیۀ سوم مشخص شد وهم ارتباط صدر آیۀ سوم با ذیل آن یا به عبارت دیگر ارتباط شرط با جزای شرط. [۵۰۲]
البته ‌از بررسی صحت وسقم ونقد حدیثی که‌از علی × در این زمینه مطرح شد می‌گذریم و خوانندگان محترم را به کتب مربوطه ‌ارجاع می‌دهیم از جمله؛ نزاهت قرآن از تحریف ص ۱۴۱ از ایت اله جوادی آملی، افسانۀ تحریف ص ۲۰۰ از سید احمد مهدوی، مصونیت قرآن از تحریف ص ۱۶۸ از آیت اله معرفت و….
سید قطب نیز بعد از مقایسه جامعۀ جاهلی وجامعۀ اسلامی ‌و نقش اسلام که دارای اصول و ارکان ثابتی است‌، چرا که‌هماهنگ با «‌انسان‌» است……‌واین نتیجه که نصوص ثابت قر‌آنی با آن هستی ثابت بشری روبرو مـی‌شود وتأکید براینکه: ما هنگامی‌که قرآن را می‌خوانیم‌، هم نمادها و سیماهای جامعه جاهلی را در پرتو قرآن‌، آشکارا ببینیم‌، و هم نمادها و سیماهای تازه‌ای را بوضوح مشاهده نمائیم که قرآن آنها را پدید می‌آورد و در جامعه نو مستقرشان می‌گرداند، در ادامه به نمادهای جامعۀجاهلی نیز پرداخته‌است
در تفسیر ذیل آیات ۶-۲ چنین می‌نویسد:
این سفارشهای تند ا‌شاره به چیزی دارند که در جاهلیت عربی وجود داشت و آن تضییع حقوق افراد ضعیف بطور عام و حقو‌ق یتیمان و زنان بطور خاص بود، تا آنگاه که قرآن بیامد و آنها را ذوب نمود و
زدود، ودر میان‌گروه مسلمانان جهان‌بینی‌ها و اندیشه‌های تازه‌…… پدیدا‌ر و برقرار کرد.
سپس در ذیل آیۀ ۳ روایتی را از عایشه با این مضمون نقل می‌کند که: مـراد دخـتر یتیمی‌است که تحت‌ سرپرستی سـرپرست خود بزرگ مـی‌گردد، و سرپرست او می‌خواهد با وی ازدواج کند، بدون این که در مهریه‌اش عدالت بکار ببرد، و همان مهریه‌ای را بد‌و بدهد که دیگران بدو می‌پردازند. این بـود که چنین سرپرستانی نهی شدند از این که با چنین دخـترانی ازدواج کنند، مگر این که با ایشان دادگری نمایند و بالاترین مهریه مـرسوم را بدیشان بپردازند…
وتأکید می‌کند که: سخن عایشه گوشه‌ای از بینشها و روشهایی را به تصویر می‌کشد که در دوران جاهلیت، حاکم بر ‌محیط بو‌ده و بعدها در جامعه‌اسلامی‌بر جای مانده‌است و بعدها قرآن ‌شرف نزول پیدا می‌کند و از آنها نهی می‌فرماید
بنابراین منظور از آیۀ {وَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تُقْسِطُوا فِی الْیتَامَى }مساله‌ دوری ازگناه و پرهیز از خطا و هراس از خدا است که سرپرست باید خویشتن را بدانها بیاراید و بپیراید، هرگاه که وسوسه درون او را بر آن داشت که با دختر یتیم تحت سرپرستی خود د‌ادگری را مراعات ننماید. نص آیه‌ هـم مـطلق است و مـوارد دادگری‌ را معین‌ و مقید نمی‌سازد. بلکه‌آنچه مورد نظر است‌، خود دادگری است و بس.
سپس ارتباط این آیه را بآیۀ قبلی روشن می‌کند که: در آیه پیشین گذ‌شت کـه فرموده خداوندی هـمه‌این رهنمودها را به رشـته می‌کشد و ردیف می‌دارد، آنجاکه می‌فرماید:
{إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیکُمْ رَقِیبًا}.
بنابراین، همانطور که در آیۀ دوم تأکید شده که عوض کردن مال بی ارزش خود با مال مرغوب و با ارزش یتیمان و نیز خوردن آنها گناه بزرگی است در این آیه نیز می‌خواهد بگوید که، وقتی که سرپرستان دختران یـتیم در خود، توانائی دادگری با آنان را نمی‌بینند، مصلحت آن است که با زنان دیگری ازدواج کنند، و کاملا با شک و شبهه و ظن وگمان فاصله بگیرند. چون قطعا خداوند نگهبان آنها هم هست این کار نیز گناه بزرگی است.
سپس در ذیل{فَانْکِحُوا مَاطَابَ لَکُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَهً} دربارۀ فلسفۀ خوب و بارزش، تعدد ازواج بحث نموده و ضمن تأکید بر برنامۀ اسلام که:
آمده‌ است نه بر‌ای ایـن که‌ازادی و بی‌بند و باری ببارآورد، بلکه‌ آمده‌است تا حد و مرزی تعیین کند. اسلام نیامده‌است تا زمام کار را به دست هوی و هوس و اراده و خواست مرد سپارد، بلکه ‌آمده‌ است تا تعدد ازواج را منوط به عدالت و مقید به دادگری سازد، و در صورت عدم رعایت عدل و داد، اجازه و رخصت داده شده بازپس‌ گرفته می‌شود و قدغن میگردد.
مجدداً به‌ارتباط این قسمت از آیه‌اشاره می‌کند که حتی اگر در ازدواج با زنان دیگری هم دیدید که نمی‌توانید دادگری کنید بدانگاه کـه دو یا سه یا چهار تا را به‌ازدواج درمی‌آورید، تنها یکی را به ‌همسری بپذیرید، و یا به کنیزان خود بسنده کنید. «‌این کار سبب می‌شود که کمتر دچار کجروی و ستم شوید و فرزندان کمتری داشته باشید»‌.یعنی این عمل باعث می‌شود که چه بسا ستم نکنید و کژ راهه نروید. بدین منوال روشن مـی‌گردد که عدالت خواهی و دادگری‌جوئی پیش‌ قراول این برنامه بوده و هدف هر جزئی از جزئیات آن است‌.[۵۰۳]
ارتباط و تناسب آیات به دلیل وحدت موضوعی (هدف) در سوره
تعریف وحدت موضوعی
وحدت موضوعی بدین معناست که‌هر سوره یک یا چند محور و موضوعی محدود و کلی دارد، که تمام آیات یک سوره به گونه‌ای منشور وار در جهت آن موضوع یا موضوعات در حرکتند.[۵۰۴]
منظور از وحدت موضوعی همان وحدت غرض یا هدف است. تعابیر دیگر همچون «وحدت سیاق»، «هدفمندی سوره‌ها» و یا «ساختار هندسی سوره‌ها» و غیره نیز همگی بر همین نکته مشترک دلالت می‌کنند.
این محور کلی همان هدف اساسی سوره به شمار می‌رود و اهمیت کار یک مفسّر به پیدا کردن این محور است.
می‌توان گفت که یکی از معیارها و مبانی مهم و مشکل اما ممکن برای فهم یک متن، پیداکردن محور و موضوع اساسی آن متن است و درباره‌ایات و سور نیز یک مفسّر باید معنای اصلی آن محور و موضوع را کشف کرده تا بتواند متن را تفسیر نماید.
نکته‌ای دیگر که باید یادآوری کنیم این است که‌این موضوع نیز مانند بحثهای گذشته، با توقیفی بودن ترتیب آیات و سوره‌های قرآن پیوند محکمی‌دارد
برخی نیز معتقدند که: همین وحدت موضوعی است که وحدت سیاق سوره را تشکیل می‌دهد و مسأله‌اعجاز در همین نکته‌است که پراکندگی در نزول، عدم تناسب را اقتضاء می‌کند با آن که تناسب و وحدت سیاق در هر سوره به خوبی مشهود است و بر خلاف مقتضای طبع پراکندگی در نزول می‌باشد ودلایلی نیز برای این مساله‌اورده‌اند.[۵۰۵]
باید خاطر نشان کرد که بحث وحدت موضوعی همان بحث تناسب و ارتباط بین آیات نیست چون وحدت موضوعی بدنبال پیداکردن یک یا چند موضوع اساسی است که تمام آیات یک سوره حول آن بچرخند. اما تناسب آیات بدنبال پیداکردن ارتباط یک یا چند آیه مجاور هم، یا غیر مجاور است.
اما با وجود این، وحدت موضوع و غرض یک سوره دال بر ارتباط وهماهنگی معنایی آیات آن سوره‌است. چون بدون وجود تناسب محتوایی و نبود یک وحدت رویه در آیات، بحث وحدت موضوعی سوره‌ها بحثی بی نتیجه خواهد بود.
یکى از مهم ترین قواعدى که بقاعی در خصوص ارتباط آیات وسوره‌ها بیان کرده‌است توجه به غرض سوره‌است او مى گوید: «قاعده کلى اى که در شناخت مناسبات آیات در تمام قرآن مفید است آن است که در غرضى که سوره در جهت آن سیاق یافته دقت کنی.»[۵۰۶]
وی معتقد است که‌این نظریه مفسر را یاری می‌دهد تا در پرتو غرض اصلی سوره تناسب میان آیات را نیز دریابد. پس کشف غرض اصلی سوره‌ابزار مطمئن برای شناخت مناسبتهای آیات است.[۵۰۷]
گفتیم که عده‌ای از دانشمندان و مفسّران اسلامی ‌و بیشتر خاورشناسان از آنجا که قرآن را کتاب فاقد نظام و پیوستگی می‌دانند، متعرض این بحث نشده و بر این باورند که محتوای قرآن کریم عبارت از مطالبی است که با سبکی پریشان و گسیخته و بیگانه‌ از یکدیگر فراهم آمده‌است و هر چند آیه ‌از آیات یک سوره درباره موضوع مستقل و جداگانه‌ای است که ‌هیچ ارتباطی با موضوع آیات مجاور ندارد. زیرا هر دسته ‌از آیات به تناسب خاصی نازل شده‌است و تنها بین آیاتی که در یک مرحله نازل شده‌اند می‌توان به دنبال تناسب و ارتباط بود آنها براین باورند که تلاش برای یافتن غرض اصلی هر سوره، تلاش ناکامی‌است که‌از یکسان پنداری و مقایسه نا بجای قرآن با کتب بشری پدید آمده‌است و اصولاً سبک قرآن و رمز اعجاز آن در همین پراکنده‌گوئی و از شاخه‌ای به شاخه‌ای دیگر پریدن است.[۵۰۸] اما با وجود این عده‌ای زیادی از مفسّران اسلامی ‌به‌ این موضوع اعتقاد داشته و این بحث را مورد توجه قرار داده‌اند. از جملۀ این تفاسیر؛ تفسیر المنار بود که توسط محمد عبده نوشته شد بطوری که برخی معتقدند: وی اصرار داشت که کشف هدف سوره، به مفسر کمک می‌کند تا به طور دقیق به معانی آیات نزدیک شود و معارف قرآن را درک کند. شاگرد وی سید رشید رضا نیز در «تفسیر المنار» این نظر استاد را به خوبی توضیح داده ‌است.
بعد از او شیخ محمود شلتوت در تفسیر القرآن الکریم که ده جزء اول قرآن است تحت تأثیر روش المنار قرار گرفته وتلاش کرد اهداف ومقاصد سوره را مشخص وبراین اساس به تفسیر آیات بپردازد. برخی دراین باره می‌گویند که: وی معتقد بود که‌همۀ آنچه در قرآن است اگر چه مکانهای نزول آن متفاوت و احکام و سوره‌ها متعدد باشد وحدتی دارد که در عمل قابل تفکیک نیست ونمی‌توان بعضر را گرفت و بعضی را کنار گذاشت.[۵۰۹] وبعد از ایشان سید قطب با نوشتن کتاب تصویر هنری قرآن، ونیز تفسیر فی ظلال القرآن ومحمد عبداله درّاز درتفسیر النباء العظیم و…. علامۀ طباطبایی در تفسیر المیزان به‌این مساله پرداختند.
پس می‌توان گفت از مهم‌ترین فواید این بحث پاسخ به شبهات و سوالاتی است که درباره گسستگی و ناپیوستگی آیات و سور قرآن از طرف برخی از دانشمندان علوم اسلامی‌و مستشرقان مطرح شده‌است.[۵۱۰]و هم چنین معرفی کردن یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن در پرتو وحدت موضوعی سوره‌ها می‌باشد.
البته ‌این بحث نیز مانند همۀ بحث های علوم قرآنی موافقان و مخالفانی دارد که ‌هر کدام نیز برای خود ادله‌ای ارائه می‌دهند که در اینجا مجال بررسی همه ‌آنها نیست.[۵۱۱]
بنابراین یکی دیگر از انواع ارتباط بین آیات، ارتباط به دلیل وجود موضوع و غرض واحدی است که ‌آن سوره دنبال می‌کند. به عبارت دیگر، آیات یک سوره به دلیل وجود یک هدف مشخص و مستقل در هر سوره، با یکدیگر تناسب وارتباط دارند. بنابراین برخی از مفسران هماهنگی و انسجام محتوایی قرآن را در غالب غرض سوره دنبال نموده‌اند به‌این صورت که مشخص می‌کنند که چگونه یک سوره با سوره قبل از خود در هر سوره، یک آیه با آیات قبل و بعد از خود در قالب غرض سوره‌ارتباط و انسجام دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:28:00 ق.ظ ]




در جلسات چهارم تا هشتم، بر اساس آموزش‌های ارائه شده در چهار هفته اول، یادگیری عمدتا شامل گسترش مهارت‌های یاد شده خواهد بود و همزمان به تعمیق ظرفیت افراد برای به کارگیری این مهارت‌ها در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود خواهد پرداخت. با تمرکز بر افزایش توانایی برای درک خود، دیگران و موقعیت‌ها در شبکه‌ای به هم مرتبط از اطلاعات، و یادگیری انتخاب پاسخ‌های مناسب و موثر، به شکلی تجربه‌ای به بررسی موارد زیر خواهیم پرداخت :

    • استفاده تعمدی از آگاهی لحظه به لحظه به منظور تغییر عادات و الگوهای ذهنی که پیش از این ناهشیار بودند و بهبود کارآیی خود
    • سبک‌های ارتباط بین فردی که یا مانع مکالمه و کار گروهی می‌شوند و یا دریچه‌ای را به سوی آن می‌گشایند
    • ایجاد همدلی بیشتر نسبت به خود و دیگران
    • افزایش ظرفیت فرد برای حفظ آگاهی خود در موقعیت‌های دشوار و هیجانی
    • بازسازی، توانمندسازی و فعال‌سازی مجدد توانایی ذاتی فرد برای رهبری و دیدن مسائل، و استفاده موثر از هشیاری هم به عنوان وسیله‌ای برای کاهش استرس و هم به عنوان ابزاری برای پرورش درک بیشتر همسر

مشروح برنامه درمانی در پیوست ۱ و خلاصه جلسات در ادامه آورده شده است :
جلسه اول
این جلسه شامل خوش آمدگویی و بیان اهداف و تشریح ماهیت تشکیل جلسه، ذهن آگاهی چیست؟، تاثیر استرس بر میزان هشیاری، اعتماد به نفس و ابراز وجود، چگونگی استفاده از ذهن آگاهی همه روزه، شروع تمرینات غیر رسمی و تکلیف خانگی و بیان اهداف درمان می‌باشد.
جلسه دوم
در ابتدای جلسه دوم به تشریخ ذهن‌آگاهی و ارتباط ذهن و بدن می‌پردازیم و سپس مواردی مانند واکنش به استرس و پاسخ به استرس، ذهن آگاهی و نقش محوری آن در کاهش استرس، ذهن آگاهی و استرس روزمره، شروع تمرین رسمی (بررسی آگاهانه)، آموزش آرامش‌آموزی از طریق ایجاد تنش و رهایی آن در عضلاتی که با هیجان‌ها را اجرا می‌کنیم.
جلسه سوم
در این جلسه چگونگی مراقبه ذهن‌آگاهانه را آموزش می‌دهیم. همچنین آموزش آرامش‌آموزی از طریق بازخوانی گروه‌های عضلاتی که قبلا از طریق ایجاد تنش- رهایی عضلانی فراخوانده شده‌اند.
جلسه چهارم
در این جلسه برای مراجع تشریح می‌کنیم که چگونه ذهن‌آگاهی استرس را کاهش می‌دهد. همچنین در این جلسه تعمیم آرامش‌آموزی در موقعیت‌های مختلف و فعالیت‌های روزمره را تشریح می‌کنیم. به علاوه دام‌های ذهن و گفتگوی منفی با خود، شیوه‌های همیشگی تفکر و مراقبه راه رفتن را بازگو می‌کنیم.
جلسه پنجم
این جلسه به ذهن‌آگاهی بدن و فواید آگاهی از بدن، تمرین آموزش کنترل تنفس و مراقبه نفس کشیدن (آگاهی فراگیر از طریق مشاهده حس‌های بدنی) اختصاص دارد.
جلسه ششم
جلسه ششم شامل تعمیم آموزش کنترل تنفس و مراقبه تنفس در فعالیت‌های روزمره می‌باشد. همچنین مراقبه نشسته، ذهن‌آگاهی احساسات، ذهن‌آگاهی گوش دادن، ذهن‌آگاهی افکار و هیجانات و یوگای آگاهانه را آموزش می‌دهیم.
جلسه هفتم
مراقبه برای اضطراب و استرس، پرسش از خود آگاهانه، یوگای ایستاده، ذهن‌آگاهی کامل که شامل مرور کوتاهی بر جلسه‌های قبل است، از برنامه‌های جلسه هفتم است.
جلسه هشتم
جلسه آخر با خلق یک شیوه رسمی برای ذهن آگاهی، تنظیم کردن تمرینات رسمی، تنظیم کردن تمرینات غیر رسمی و جمع‌بندی موارد ذکر شده در جلسات قبل پایان می‌یابد.
نظم‌جویی شناختی هیجان
این روش درمانی در قالب ۸ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای و به صورت فردی انجام می‌پذیرد. برای سرفصل‌ها، موضوعات، تمرین‌ها و تکالیف هر جلسه درمانی از راهنمای آموزش نظم‌دهی فرایندهای هیجانی استفاده شده است. این راهنما توسط قائدنیای جهرمی، حسنی و حاتمی (۱۳۹۲) در ایران تدوین شده است و اعتبار و روایی آن مورد تایید قرار گرفته است. خلاصه این درمان در ادامه آورده شده و مشروح آن در پیوست ۲ ارائه شده است.
جلسه اول : آشنایی
دستور جلسه :

    1. معرفی درمانگر
    1. آشنایی درمانگر با مراجع و گفتگو با مراجع درباره اهداف شخصی
    1. بیان اهداف اصلی و فرعی درمان
    1. بیان منطق و مراحل مداخله
    1. بیان چارچوب و قواعد شرکت در مداخله
    1. معرفی کلی آموزش نظم­جویی فرآیندی هیجان
    1. ضرورت نظم­جویی فرآیندی هیجان
    1. بازخورد و بحث در مورد موضوع جلسه
    1. چرا باید این مهارت را بیاموزیم؟
    1. دیدگاه­ های درست در مورد هیجان­ها کدامند؟
    1. مروری بر هیجان‌های اولیه و ثانویه؛
    1. چگونه همه هیجان­ها به ما کمک می­ کنند.
    1. ارائه تکلیف

تکلیف داخل جلسه : انجام تمریناتی با هدف آشنایی با مراجع و آشنایی با هیجان­ها
تکلیف خارج از جلسه : تمرکز روی رخدادهای هیجانی که خارج از جلسه برای مراجع اتفاق می­افتد، ثبت آن رخداد.
بازخورد : بیان نقطه نظر مراجع در مورد تجربه خاص خود نسبت به این جلسه و جلسه پیشین
جلسه دوم : انتخاب موقعیت
هدف : ارائه آموزش هیجانی
دستور جلسه :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 04:27:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم