کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



**۹۵۹/۰

**۹۸۵/۰-

**۹۵۱/۰-

**۹۵۱/۰-

**۹۵۱/۰

**۹۵۱/۰-

**۹۵۱/۰-

**۹۵۱/۰-

**۹۵۱/۰

**۹۳۶/۰

**۹۵۰/۰

SMP

**. همبستگی در سطح ۰۱/۰ معنی دار است.
اختصارها: M، مریستیک؛ P، پالمتیک؛ S، استئاریک؛ O، اولئیک؛ L، لینولئیک؛ Ln، لینولنیک؛ SFA، اسیدهای چرب اشباع؛ PUFA، اسیدهای چرب چند غیراشباعی؛ USFA، اسیدهای چرب غیر اشباع؛ SMP، نقطه ذوب لغزشی؛ SFC، محتوای چربی جامد؛ T، دما.
۴-۲-۲٫ مدل سازی
۴-۲-۲-۱٫ مدل­سازی SFC به صورت تابعی از دما (SFCf(T))
همانطور که در جدول (۴-۴) مشاهده می­ شود ضریب همبستگی پیرسون قوی و منفی بین متغیر مستقل دما و متغیر وابسته SFC در سطح معنی داری %۰۱/۰ وجود دارد (۹۹/۰r=). کاهش SFC چربی­های اینتراستریفیه شده با افزایش دما بدلیل کاهش محتوای تری آسیل گلیسرول­های سه اشباعی (S3) و تری آسیل گلیسرول های دو اشباعی- تک غیر اشباعی (S2U)، همبستگی منفی بین متغیرهای دما و SFC را توجیه می­ کند (کوچک یزدی و عالم زاده، ۱۳۹۱). همانطور که در شکل (۴-۵) مشاهده می­گردد، منحنی­های SFC چربی­های اینتراستریفیه شده محتوای ۱۵% تا ۸۵% FHPO به صورت تابعی از دما (SFCf(T))، به شکل سیگموئیدی (S شکل) هستند. در دماهای پائین، SFC به مقدار مجانب حداکثر، از جایی که ذوب، به منظور کاهش محتوای چربی جامد شروع می­ شود، گرایش دارد. در دماهای متوسط، SFC با یک نقطه عطف کاهش می­یابد و در نهایت در دماهای بالاتر، چربی کاملاً ذوب می­ شود، برای مثال SFC به مقدار مجانب حداقل صفر درصد گرایش دارد، طوری که چربی جامدی مشاهده نمی­ شود. در تحقیق حاضر به منظور تعیین مناسب ترین مدل توصیفی SFC چربی­های اینتراستریفیه به صورت تابعی از دما، از تعدادی از توابع سیگموئیدی نظیر گمپرتز، لجستیک، سیگموئید و هیل در برازش منحنی های SFC استفاده و سپس با بررسی شاخص­ های ارزیابی نیکوئی برازش (ضریب همبستگی ®، ضریب تعیین (R2)، خطای استاندارد (SE) و میانگین خطای مطلق(MAE))، بهترین مدل پیشنهادی گزارش شده است (جدول (۴-۵)).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل ۴-۵: تأثیر دما بر روی SFC مخلوط­های FHPO و SBO، اینتراستریفیه شده به روش آنزیمی. نشانگرها و خطوط به ترتیب مقادیر SFC آزمایشی و پیش بینی شده می­باشند.
جدول ۴-۵: بررسی مدل­های سیگموئیدی در تعیین مناسب ترین مدل SFCf(T) مخلوط­های اینتراستریفیه FHPO و SBO

مدل­های سیگموئیدی SFCf(T)

شاخص­ های نیکوئی برازش مدل­ها

r

R2

SE

P

MAE

لجستیک

۹۸/۰

۹۷/۰

۹۶/۶

۰۰۴۶/۰>

۱۹/۲

سیگموئید

۹۹/۰

۹۸/۰

۸۴/۵

۰۰۲۷/۰>

۱۵/۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 10:13:00 ق.ظ ]




شکل (۴-۳) روند همگرایی الگوریتم پیشنهادی در سیستم ۶۲
چکیده :
تولید انرژی الکتریکی برای سیستم‌‌های قدرت با هدف کمینه‌سازی کل هزینه تولیدی برای واحدهای فعال موجود در شبکه قدرت، از مهمترین مباحث برای سیستم­های مدرن امروزی است. به بیانی دیگر هدف از توزیع اقتصادی بار، برنامه­ ریزی بهینه و مناسب برای واحدهای تولیدی با در نظر گرفتن عوامل و محدودیت­های غیر خطی موجود در شبکه قدرت و واحد­های تولیدی می­باشد. در این پایان نامه مساله توزیع اقتصادی بار با در نظر گرفتن محدودیت­های غیر خطی از جمله تلفات شبکه انتقال، معادله توازن تولید و مصرف در سیستم، حدود تولید و نرخ­های افزایشی و کاهشی به یک مساله بهینه‌سازی تبدیل شده و در نهایت با روش الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات به حل آن پرداخته است. از دو روش ضریب لاگرانژ و الگوریتم ژنتیک برای مقایسه استفاده نموده است. الگوریتم ژنتیک به جای کار کردن روی یک جواب بهینه، روی چند جواب که آن را جمعیت می­نامند، کار می‌کند. در الگوریتم ژنتیک هر عضو از جمعیت وابسته به اعضای دیگر نیست و مستقلاً تکامل می­یابد. الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات، یک الگوریتم جستجوی اجتماعی است. از روی رفتار اجتماعی دسته­های پرندگان مدل شده است در این الگوریتم، ذرات در فضای جستجو جاری می‌شوند، تغییر مکان ذرات در فضای جستجو تحت تأثیر تجربه دانش خودشان و همسایگانشان است. ذرات از هم می‌آموزند و بر مبنای دانش بدست آمده به سمت بهترین همسایگان خود می­روند. الگوریتم‌‌های پیشنهادی بر روی سیستم ۲۶ باسه اعمال می­ شود و نتایج بدست آمده با دو الگوریتم ذکر شده، مقایسه شده است. در نتیجه خصوصیات و مزایای واقعی این روش مشخص‌تر می­گردد. هم چنین نتایج شبیه سازی نشان می­دهد که روش الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات یک روش سریع با دقت قابل قبول می­باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

واژه‌‌های کلیدی: توزیع اقتصادی بار، تلفات خط، ضریب لاگرانژ، الگوریتم ژنتیک، الگوریتم بهینه‌سازی ازدحام ذرات(PSO)

فصل اول

کلیات تحقیق

۱-۱ بهینه­سازی

بهینه‌سازی فرآیندی است که برای بهتر کردن چیزی دنبال می­ شود. فکر، ایده و یا طراحی که به وسیله یک دانشمند و یا یک مهندس مطرح می­ شود، طی روال بهینه‌سازی بهتر می­ شود. در هنگام بهینه‌سازی، شرایط اولیه با روش­های مختلف مورد بررسی قرار می­گیرد و اطلاعات به دست آمده، برای بهبود بخشیدن به یک فکر یا روش مورد استفاده قرار می­گیرند. بهینه‌سازی ابزاری ریاضی است که برای یافتن پاسخ بسیاری از پرسش­ها در خصوص چگونگی راه حل مسایل مختلف به کار می‌رود.
در بهینه­سازی از یافتن بهترین جواب برای یک مساله صحبت به میان می ­آید. لفظ بهترین به طور ضمنی یبان می­ کند که بیش از یک جواب برای مساله مورد نظر وجود دارد که البته دارای ارزش یکسانی نیستند. تعریف بهترین جواب، به مساله مورد بررسی، روش حل و هم چنین میزان خطای مجاز وابسته است. بنابراین نحوه فرمول بندی مساله نیز بر چگونگی تعریف بهترین جواب تأثیر مستقیم دارد. برخی از مسایل جواب­های مشخصی دارند: بهترین بازیکن یک رشته ورزشی، طولانی­ترین روز سال و پاسخ یک معادله دیفرانسیل معمولی درجه اول از جمله مثال­هایی هستند که می‌توان از آن‌ها به عنوان مسایل ساده نام برد. در مقابل، برخی از مسایل دارای جواب­های بیشینه[۱] یا کمینه[۲] متعدد هستند که به نام نقاط بهینه یا اکسترمم[۳] شناخته می­شوند، و به احتمال بهترین جواب یک مفهوم نسبی خواهد بود. کمترین هزینه تولید نیروگاه، کمترین تلفات خط انتقال و بهترین تولید توان یک نیروگاه از مثال­هایی هستند که می‌توان برای این گونه مسایل نام برد.
بهینه­سازی، تغییر دادن ورودی­ ها و خصوصیات یک دستگاه، فرایند ریاضی و یا آزمایشی تجربی است به نحوی که بهترین خروجی یا نتیجه به دست بیاید (شکل ۱-۱ ).ورودی­ ها متغیرهای فرایند یا تابع مورد بررسی هستند که به نام­های تابع هدف[۴]، تابع هزینه[۵] و یا تابع برازندگی[۶] نامیده می­ شود. خروجی نیز به صورت هزینه، سود و یا برازندگی تعریف می­ شود. در این نوشتار نیز، مطابق با بسیاری از نوشتارهای مرتبط با موضوع، تمام مسایل بهینه­سازی به صورت کمینه­سازی مقدار یک تابع هزینه در نظر گرفته شده ­اند. به راحتی می­توان نشان داد که هر نوع مساله بهینه‌سازی را می­توان در قالب یک مساله کمینه­سازی تعریف نمود [۷]. در بهینه­سازی ورودی­ ها یا متغیر­ها به نحوی تغییر داده می­شوند که خروجی مطلوب بدست آید.

شکل (۱-۱) فرایند تابعی که بهینه‌سازی می‌شود.

۱-۲ توزیع اقتصادی بار[۷]
توزیع اقتصادی بار هدفش (ELD)کم کردن هزینه تولید یک واحد تولیدی است. به طوری که تلفات کاهش پیدا کند و بهترین تولید توان حقیقی (اکتیو )[۸] را داشته باشد.

۱-۳ تولید کننده یا ژنراتور

نیروگاه برق ( که با نام کارخانه برق هم شناخته می‌شود) مجموعه ­ای از تأسیسات صنعتی است ک
ه از آن برای تولید انرژی الکتریکی استفاده می­ شود. وظیفه اصلی یک نیروگاه تبدیل انرژی از دیگر شکل­های آن مانند انرژی شیمیایی، انرژی هسته­ای، انرژی پتانسیل گرانشی و… به انرژی الکتریکی است. وظیفه اصلی در تقریباً همه نیروگاه­ها بر عهده مولد یا ژنراتور است. در یک نیروگاه برای تأمین قدرت مورد نیاز چندین ژنراتور به طور موازی به شبکه قدرت متصل هستند. آنها به یک نقطه مشترک که شین[۹] نامیده می­ شود وصل می­گردند. ژنراتور ماشینی دوار است که انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل می­ کند. این ماشین از طریق القای الکترومغناطیسی انرژی مکانیکی را به انرژی الکتریکی تبدیل می­نماید. انرژی مورد نیاز برای چرخاندن یک ژنراتور از راه­های مختلفی تأمین می‌شود و غالباً به منظور ایجاد حداکثر راندمان و حداقل نمودن هزینه­ها و هم چنین میزان دسترسی به منابع مختلف انرژی در آن منطقه و دانش فنی گروه سازنده بستگی دارد. منبع تامین کننده انرژی مکانیکی ممکن است توربین بخار، توربین آبی، توربین بادی و یا یک موتور احتراق داخلی باشد.

۱-۴ بیان مساله توزیع اقتصادی بار

توزیع اقتصادی بار(ED) یکی از مسائل مهم در تولید و برنامه‌ریزی سیستم­های قدرت است. هدف اولیه مساله ED، مشخص کردن ترکیب بهینه خروجی توان واحد­های تولیدی است به نحوی که به تقاضای بار مورد نیاز با کمترین هزینه اجرایی و با رعایت محدودیت­های تساوی و نامساوی سیستم پاسخ داده شود. در مساله توزیع اقتصادی بار متداول، توابع هزینه هر ژنراتور به طور تقریبی با یک معادله درجه دو ساده معادل سازی می­ شود. سپس این مساله با بهره گرفتن از روش­های بهینه­سازی مختلف حل می­ شود. در این روش­ها برای پیاده سازی مساله از فرضیات متفاوتی استفاده می­ شود.

۱-۴-۱ هدف توزیع اقتصادی بار

هدف از توزیع اقتصادی بار، تخصیص تقاضا بین واحدهای مشارکت کننده و از پیش تعیین شده با شرط حداقل نمودن هزینه سوخت و تامین ذخیره چرخان می­باشد. بهره‌برداری اقتصادی برای یک سیستم قدرت از نظر برگشت سود سرمایه گذاری انجام شده بسیار مهم بوده و نرخ­های تعیین شده به وسیله ارگان­های دولتی و اهمیت صرفه جویی در سوخت، شرکت­های برق را جهت حصول حداکثر بازدهی ممکن، تحت فشار قرار می­دهد. توزیع اقتصادی بار برای هر شرایط بار پیش‌بینی شده، توان خروجی هر نیروگاه و نیز هر واحد مولد در داخل یک نیروگاه را تعیین می­ کند، بطوری که هزینه کلی سوخت مورد نیاز برای تامین بار سیستم را حداقل نماید. عوامل موثر دیگر بر تولید توان با کمترین هزینه عبارتند از: بازده کار ژنراتور­ها، هزینه سوخت و تلفات انتقال می‌باشد.
تولید کنند توان با بهترین بازده در سیستم، حداقل هزینه را تضمین نمی­کند، زیرا امکان دارد که این تولید کننده توان در جایی قرار گرفته باشد که هزینه سوخت زیاد است. همچنین، اگر فاصله نیروگاه از مراکز بار زیاد باشد، تلفات انتقال می ­تواند به طور چشم­گیری زیاد شود و از اینرو امکان دارد که تولید نیروگاه غیر اقتصادی گردد.
معمولا ورودی نیروگاه حرارتی بر حسب Btu/h و خروجی آن بر حسب MW مگاوات بیان می­ شود. منحنی ساده شده ورودی – خروجی یک واحد حرارتی که منحنی نرخ حرارتی نامیده می­ شود در نمودار ۱-۱(الف) نشان داده شده است. اگر مختصات منحنی نرخ حرارتی از Btu/h به $/h تبدیل شود، منحنی هزینه سوخت بدست می‌آید که در نمودار۱-۱(ب)نشان داده شده است.

نمودار ۱-۱ منحنی‌‌های نرخ حرارتی و هزینه سوخت

در اکثر موارد هزینه سوخت واحد تولیدی را به صورت زیر با تابع درجه دوم بر حسب توان حقیقی تولید شده آن واحد تولیدی نمایش می­ دهند:

همچنین می­توان با رسم مشتق منحنی هزینه سوخت بر حسب توان حقیقی مشخصه زیر را بدست آورد که این منحنی هزینه سوخت افزایشی نامیده می­ شود و در نمودار ۱-۲ نشان داده شده است.

نمودار۱ -۲ منحنی هزینه سوخت افزایشی

۱-۴-۲ توزیع اقتصادی بار بدون در نظر گرفتن تلفات و محدودیت­های واحد‌‌های تولیدی

راحت­ترین و ساده­ترین نوع مساله توزیع اقتصادی بار حالتی است که تلفات خطوط انتقال در نظر گرفته نشود، یعنی تلفات خط برابر صفر شود. این مدل فرض می‌کند که سیستم فقط دارای یک شین بوده و تمامی واحد­های تولیدی و بار‌ها به این شین متصل هستند.(مانند شکل ۱-۲)

شکل۱-۲ نیروگاه‌‌های متصل شده به یک شین مشترک

در این حالت از تلفات چشم­پوشی شده است در نتیجه تقاضای کل (PD) با مجموع تولید تمامی واحد­های تولیدی برابر است. فرض می­ شود که تابع هزینه (Ci) هر یک از نیروگاه‌ها معلوم باشد. مساله مورد نظر بدست آوردن تولید توان حقیقی هر یک از نیروگاه‌ها به نحوی است که هزینه تولید کل که با معادله زیر تعریف شده است، کمینه گردد :
قید مساله :

که در آن Ct هزینه تولید کل، C i هزینه نیروگاه iام، Pi تولید نیروگاه iام،PD تقاضای بار کل و ng تعداد نیروگاه­های قابل استفاده در توزیع اقتصادی بار است [۳].
یک روش حل مساله، اضافه نمودن قیود به تابع هدف مورد نظر با اعمال ضریب لاگرانژ به صورت زیر است:

کمترین مقدار این تابع در نقطه­ای بدست می ­آید که مشتق­های جزئی آن نسبت به متغیر­های آن تابع صفر باشد، یعنی :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ق.ظ ]




۵-داوطلبانی که شرایط لازم برای ورود به مراکز آموزشی را ندارند، نباید در کلاسها حضور پیدا کنند.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۶-برای ترغیب کارکنان به حضور در دوره های آموزشی، تعاونی ها باید انگیزه های مادی برای آنان ایجاد نمایند.
۷-مدیریت آموزش گیرندگان وظیفه ای دشوار است. زیرا آنها نقش مهمی در سازمانهای خود ایفا می کنند که بدون آن، دوره های آموزشی کامل نخواهد بود. آموزش گیرندگان باید با کمال دقت و ظرافت انتخاب شوند. کافی نیست که داوطلبان دارای شرایط لازم تحصیلات دانشگاهی باشند، بایستی توانایی انجام تحقیقات دانشگاهی، یادگیری مباحث کلاس و تحقیقات عملی را دارا بوده و مهمتر از همه به تعاونی ها و فعالیت های تعاونی واقعاً علاقمند باشند.
۸-رویکردی مدون برای تأیید داوطلبان وجود ندارد. افرادی که نیاز چندانی به آموزش ندارند، بیش از سایر افراد نباید به دوره های آموزشی به این دوره ها اعزام شوند زیرا از گروه های مورد نظر در آموزش محروم می شوند.
۹-برای توسعه فعالیت های آموزشی و حرفه آموزی، تعاونی های بزرگ باید کتابخانه ای ویژه خود دایر نمایند. وجود یک کتابخانه داخلی به تعاونی ها کمک خواهد کرد تا کارکنان خود را با آخرین دستاوردها در زمینه های مورد نظر آشنا سازند.
۱۰-مؤسساتی نظیر ICA و JTC ها باید از برگزاری دوره های ماهیتاً تکراری جلوگیری نمود و دوره های آموزشی را به هنگام سازند. تغییر در رویکردها مهمترین نیاز آنان می باشد.
۱۱-مراکز کوچک حرفه آموزی JTC هنوز از شیوه های آموزشی سنتی تبعیت می کنند. استفاده از شیوه های مطلوب برای شرکت کنندگان می تواند اثربخشی دوره ها را افزایش دهد و تغییر در میزان دانش مهارت و نگرش شرکت کنندگان را تسهیل نماید.
۱۲-تجهیز مراکز حرفه آموزی زمینه های تخصصی ویژه، مناسب به نظر می رسد.
۱۳-مراکز حرفه آموزی باید روابط خود را با مؤسسات مدیریت تعاونی (ICMs) افزایش دهند و (ICMs)ها نیز ارتباط مؤثرتری با مؤسسات مالی برقرار نمایند. (پاتیش کومار، ترجمه: بیات،۱۳۸۰)
نظر به اینکه برنامه های آموزشی انجام یافته در قالب شرکت های تعاونی در زمره آموزش های بزرگسالان محسوب می شود لحاظ شاخص های آموزش بزرگسالان در روند اجرای فعالیت های آموزشی در شرکت های تعاونی قرین موفقیت می کند. تعدادی از شاخص های مورد نظر در آموزش بزرگسالان شامل موارد زیر است:
۱-غیررسمی بودن۲-آموزش علمی و اجرایی۳-مربوط بودن به فعالیت ها و شغل کارآموز۴-روندی برای خودسازی۵-فراگیری مستمر و پایدار در تمام عمر
به طور کلی، آموزش اعضای تعاونی شامل موارد زیر است:
۱-دانش تعاونی۲-اشتغال اعضا یا فعال نمودن آنان۳-فعالیتهای جاری و در حال برنامه ریزی تعاونی۴-مدیریت بازرگانی تعاونی۵-نقش تعاونی ۶-مشارکت اعضا ۷-تربیت افراد جهت رهبری در تعاونی و آموزش بزرگسالان۸-آگاهی از سیاستها و دستورالعملها، قوانین و مقررات دولتی ۹-نقش تعاونی ها در توسعه اقتصادی و اجتماعی (ماشیما، ترجمه اکبری: ۱۳۷۹)
علاوه در نظر گرفتن موارد بالا، نکته های زیر را از لازمه های آموزش نظام مند در شرکت های تعاونی برمی شمرد:
۱-آغاز برنامه آموزشی متناسب با سطح اطلاعات مبتدیان۲-ایجاد ارتباط بین یافته های جدید و قدیم۳-انطباق روند آموزش با توان فراگیران۴-انتخاب مناسب ترین زمان برای یادگیری۵-پرمحتوا بودن برنامه های آموزشی و جلب نظر سریع و صریح فراگیران به نکات اصلی آموزش۶-فراهم کردن زمینه اجرای موارد آموخته شده۷-رضایت از روند یادگیری۸-ارزیابی و مرور مداوم مطالب آموزشی ۹-تقدیر از موفقیت ها۱۰-ایجاد جو دوستانه و صمیمی (ماشیما،۱۳۷۹ ترجمه: اکبری)
۲-۲۶توسعه پایدار و ترویج تعاون
توسعه پایدار و توجه به زمینه های زیست محیطی از زمینه های بسیار مهم و با اهمیت در توسعه اقتصادی و اجتماعی است. توسعه شامل چهار جنبه اصلی است که عبارتند از: توسعه آموزشی، توسعه فرهنگی اجتماعی، توسعه علمی صنعتی و توسعه اقتصادی. این الگو به شکل یک هرم توسعه در نظر گرفته می شود که توسعه آموزشی در قاعده این هرم قرار می گیرد.(گلستان هاشمی، ۱۳۷۸)
توسعه پایدار بر اساس گزارش برات لند عبارتست از توسعه ای که نیازهای کنونی جهان را تأمین کند، بدون اینکه توانایی نسل های آینده را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره افکند. در واقع توسعه پایدار رابطه متقابل و منطقی انسان و طبیعت است(نصیری، ۱۳۷۹).
عوامل توسعه پایدار عبارتند از:

    1. دولت ها،
    1. سازمان های بین المللی،
    1. سازمان های غیردولتی.

سازمان های غیردولتی در شکل دهی و تحقق دموکراسی مشارکتی نقش حیاتی بر عهده دارند. آنها اعتبار خود را به طور عمده از نقش مسئولانه و سازنده خود در جامعه کسب می کنند. این سازمان ها به دلیل آزاد بودن از قید و بندهای فعالیت رسمی زمینه های بسیار مساعدی برای مشارکت در مناظره توسعه بایدار دارند.(نصیری، ۱۳۷۹ )
مؤلفه های توسعه پایدار عبارتند از: انسان، اخلاق مشارکت، محیط زیست، کودکان و نوجوانان، آموزش، زنان و فرهنگ (ابراهیمی، ۱۳۸۲) در این ارتباط رسالتها و وظایف ترویج و تعاونیها به عنوان تشکل غیردولتی در توسعه پایدار عبارتند از:
۱-توسعه آموزش های عمومی در خصوص خطرات
۲- ایجاد حساسیت نسبت به منابع و امکانات موجود
۳- توصیه و آموزش روش های نوین در خصوص امور مختلفی چون کشاورزی و حفاظت محیط زیست
۴-آموزش وتوصیه در خصوص بکارگیری امور فنی در فعالیت ها
۵-آموزش مروجان در زمینه های مختلف عمومی و تخصصی
۷- آموزش خطرات عدم بکارگیری روش های علمی در انجام امور
۸-تمرکز تحقیقات روی فعالیت ها و بکارگیری نتیجه یافته های تحقیقاتی
۹-آموزش خانوارهای شهری و روستایی در بهداشت و کاهش موالید
۱۰-ارائه آموزش های لازم در ارتقای سطح بهره وری
۱۱-گسترش و توسعه فعالیتها در خصوص مواردی چون حفظ محیط زیست، کشاورزی، تعاون،
بهره وری و اموری که دستیابی به توسعه پایدار مؤثرند. (همان منبع)
نمودار ۲٫ الگوی یک تعاونی پویا
آموزش و توانمند سازی
خدمات و پشتیبانی
تعاونی
اعتبارات
بازاریابی
(ابراهیمی،۱۳۸۲)
با عنایت به موارد مطروحه و ملاحظه رسالت و انتظارات بزرگی که بر عهده ترویج تعاون مندرج در بندهای متعدد قانونی، سند توسعه، لایحه توسعه به موارد زیر به عنوان نتایج اشاره می نمایم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:13:00 ق.ظ ]




برخی از اسانس ­های گیاهی یا ترکیبات به دست آمده از آن­ها بعنوان سرطان­زاهای ثانویه عمل می­ کنند (Guba, 2001).
۲-۴) ترکیبات اسانس‌ها و عملکرد آن‌ها روی سیستم عصبی مرکزی و محیطی
استفاده سنتی از ترکیبات گیاهی و به ویژه ترپن‌های گیاهی با اهداف درمانی به زمان های بسیار دور بازمی­گردد. هرچند مکانیسم و چگونگی اعمال اثر این ترکیبات تا حد زیادی ناشناخته هستند اما پیشنهاد شده که این ترکیبات دارای اثرات فارماکولوژیک مختلفی روی سیستم عصبی می‌باشند. این فرضیه با یافته­های مطالعات مختلف حمایت می‌شود. بعنوان مثال گزارش شده که استفاده از اسانس ­های گیاهی باعث ایجاد اثرات ضدتشویش و ضد اضطراب[۱۵] در حیوان آزمایشگاهی می‌شوند (Umezu., 1999; 2000). با این­حال بخش کمی از مطالعات صورت گرفته، در ارتباط با برهمکنش ترپن‌ها با کانال‌های یونی و رسپتورها می‌باشد (Goncalves et al., 2010). در ادامه بطور مختصر به معرفی تعدادی از ترکیبات گیاهی و اثرات بیولوژیک آن‌ها می­پردازیم.
۲-۴-۱) اکالیپتول
اکالیپتول[۱۶] یا ۱,۸-cineolیک مونوترپن است که در اسانس روغنی بسیاری از گیاهان از جمله اوکالیپتوس، ریحان[۱۷]، برگ­بو و شاهپسند درختچه­ای یافت می­ شود. این ماده بی رنگ دارای بوی معطر مشابه بوی کافور است و به دلیل بو و مزه مطبوع به عنوان عطر و در ساخت لوازم آرایش مورد استفاده قرار می گیرد. کامفر، اکالیپتول و ترکیباتی با ساختار مشابه عموماً بعنوان بی­حس­کننده­ های موضعی در پزشکی مصرف می­شوند (Vogt-Eisele et al., 2007) و کاربردهای متنوع تری از جمله اثرات ضد التهابی[۱۸] به واسطه­ اثرات مهاری آن بر تولید واسطه های التهاب مانند سیتوکین ها، پروستاگلاندینها و لوکوترینها و برخی اثرات روانی برای آنها شناخته شده است (Moussaieff et al., 2008). اکالیپتول همچنین دارای اثرات ضد تومور[۱۹] و ضد میکروبی می باشد و انتقال دارو از طریق پوست را تسهیل می­ کند. تاثیر صرع­زایی اسانس روغنی برخی گیاهان به مونوترپن­های دوحلقه ای کتونی از جمله کامفر و اکالیپتول نسبت داده شده است .(Burkhard et al, ۱۹۹۹).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۴-۲) اوجنول
اوجنول یک فنیل پروپن است که از گیاهان متعددی از جمله درخت جوز[۲۰]، میخک[۲۱]، دارچین[۲۲]و ریحان استخراج می­ شود، با اکسید روی ترکیب شده و صمغی را ایجاد می­ کند که به خاطر ویژگی­های ضد­باکتریایی، ضد­التهاب، بی حس­کنندگی موضعی و ضد­دردش بطور گسترده­ای در دندانپزشکی به کار می­رود (Hashimoto et al., 1988; Ohkubo et al., 1997; Kim et al., 2003; Pizzo et al., 2006; Chaieb et al.,2007; Zheljazkov et al., 2008). این ترکیب بعنوان چاشنی و طعم دهنده در محصولات غذایی و همچنین ماده خوشبوکننده در محصولات آرایشی مورد استفاده قرار می­گیرد (Opdyke, 1975). اوجنول در سیستم عصبی اثرات متعددی را اعمال می­ کند از جمله: حفاظت از سلول­های عصبی در برابر ایسکمی و پپتید­ بتاآمیلویید (Irie and Keung, 2003; Wie, et al., 1997; Won et al., 1998)، مهار هدایت پتانسیل­های عمل در عصب سیاتیک (Kozam, 1997)، بهبود بخشیدن به عوارض عصبی و نورونی ناشی از دیابت (Nangle et al., 2006) و سرکوب پتانسیل­های میدانی صرعی که نشان دهنده یک پتانسیل درمانی برای اوجنول در صرع می­باشد (Muller et al., 2006).
۲-۴-۳) منتول
منتول از جمله مونوترپن­هایی است که بعنوان ترکیب اصلی در بسیاری از اسانس ­های روغنی معطر وجود دارد و به طور مصنوعی نیز تهیه می‌شود. منتول علاوه بر مصارف تجاری ، ترکیب عمده بسیاری از گیاهانی است که دارای کاربردهای پزشکی هستند. منتول دارای تاثیر بی­حس کنندگی موضعی و اثرات ضد التهابی است. اثرات ضد دردی منتول از طریق فعال کردن اختصاصی رسپتورهای اوپیوئیدی کاپا[۲۳] انجام می­ شود (Galeottia, et al., 2002). Zhang و همکارانش نشان دادند که منتول با افزایش انتخابی مهار تونیک که به وسیله رسپتورهای با تمایل بالای گابا وساطت می‌شود،تحریک­پذیری نورون­های هیپوکامپ را کاهش داده و از این طریق فعالیت صرعی القاء شده توسط کیندلینگ[۲۴] شیمیایی یا الکتریکی را تقلیل می­دهد.(Zhang et al., 2008)
۲-۴-۴) سیترونلول
سیترونلول[۲۵] یک مونوترپن الکلی با ساختاری خطی است که در اسانس‌های گونه‌های متعدد گیاهی از جمله علف لیمو[۲۶]وجود دارد (Lis-Balchin et al., 1998). مطالعات نشان می‌دهند که سیترونلول در مهار تشنجات تونیک-کلونیک موضعی و تشنجات کلونیک عمومی مؤثر است. همچنین می‌تواند اثر محافظتی در برابر تشنجات ناشی از پیکروتوکسین و پنتیلن تترازول داشته باشد. بنابراین منطقی به نظر می‌رسد که بخشی از فعالیت ضد­تشنجی سیترونلول مربوط به اثر تعدیل کنندگی آن بر روی انتقالات گاباارژیک باشد(Leidenheimer et al., 1991; Gale, 1992). از طرفی گزارشی حاکی از اثر ضد­تشنجی سیترونلول از طریق مهار کانال‌های سدیمی وابسته به ولتاژ و در نتیجه کاهش تحریک‌پذیری نورونی وجود دارد (de Sousa et al., 2006).
۲-۴-۵) لینالول
لینالول مونوترپن الکلی است که به شکل­های انانتیومر Licareol و Corlandrol وجود دارد و در گیاهانی مانند اسطوخدوس[۲۷]، گشنیز، برگ بو و ریحان یافت می­ شود (de Sousa et al., 2011). در طب سنتی و مدرن از لینالول و گیاهان تولید کننده لینالول به عنوان ضد باکتری، ضد درد، ضد التهاب، ضد تومور و ضد تشنج استفاده می­شوند (Hosseinzadeh et al., 2012; Gu et al., 2010). لینالول اثر ضد تشنجی خود را از طریق مهار باند شدن گلوتامات در کورتکس موش صحرایی و تاثیر بر روی انتقالات گاباارژیک و گلوتامات ارژیک ایجاد می­نماید (Brum et al., 2001). لینالول آنتاگونیست رقابتی گیرنده­های NMDA است و انتقال گلوتاماترژیک را در هر دو شرایط in vivo و in vitro از طریق بر همکنش با گیرنده NMDA تعدیل می­ کند. لینالول همچنین آزادسازی و جذب گلوتامات تحریک شده با پتاسیم را در سیناپتوزوم­های کورتیکال کاهش می­دهد (Batista et al., 2010; Linck et al., 2009). لینالول همانند امیل استات (amyl acetate)، استوفنون (acetophenone) و لیمونن قابلیت حلالیت بالایی در چربی نشان می­دهد و از طریق تغییر دادن محیط لیپیدی غشا می‌تواند به طور مستقیم با انواع معینی از کانال‌های یونی برهمکنش داشته باشد (Kawai, 1999; Kawai et al., 1997; Kawai and Miyachi, 2000). بعلاوه این مواد خوشبو نه­تنها کانال­های دریچه­دار وابسته به ولتاژ را مهار می­ کند، بلکه کانال­های دریچه­دار وابسته به لیگاند مانند کانال­های دریچه­دار گلوتامات (Ohkuma et al., 2002) و کانال­های دریچه­دار حساس به نوکلئوتیدهای حلقوی را نیز مهار می­ کنند (Kawai and Miyachi, 2000; Kurahashi et al., 1994). لینالول اثرات بیولوژیک متعددی در سیستم­های عصبی مرکزی یا حسی دارد. استنشاق لینالول در مهره­دارانی مانند انسان، اثرات آرام­بخش بوجود می­اورد (Buchbauer et al., 1991; Sugawara et al., 1998) و همچنین استنشاق این مونوترپن تحرک موش را بطور قابل­توجهی کاهش می­دهد (Jirovetz et al., 1991). مطالعات اخیر روی سلول‌های گیرنده سوسمار آبی، نورون‌های شبکیه سمندر و سلول‌های پورکنژ مخچه موش نشان داده که لینالول به صورت غیر انتخابی اما برگشت‌پذیر جریان‌های وابسته به ولتاژ را سرکوب می‌کند (Narusuye et al., 2005). Leal-Cardoso و همکارانش در ۲۰۱۰ اثرات فارماکولوژیکی لینالول را روی نورون‌های حسی سوماتیک با جزئیات بیشتری مورد بررسی قرار دادند و مدعی شدند که احتمالا مکانیسم اصلی مختل شدن تحریک‌پذیری نورونی، مهار کانال‌های سدیمی وابسته به ولتاژ توسط لینالول است.
لینالول اثرات محافظتی قابل توجهی در برابر استرس اکسیداتیو ناشی از پراکسید هیدروژن در بافت مغزی دارد و همچنین دارای خاصیت آنتی­اکسیدان می­باشد (Çelik and Ozkaya, 2002). لینالول گیرنده­های نیکوتینی را در اتصالات عصب- عضله تعدیل و تونوسیته عضلات اسکلتی را با تأثیر بر روی سیستم cAMP کاهش می­دهد و سبب شل شدن عضلات می­ شود (Lis-Balchin and Hart., 1999). لینالول سبب تعدیل انتقال گاباارژیک شده و باعث افزایش تمایل اتصال گابا به گیرنده گابا A می­گردد (Brum et al., 2001). این ترکیب همچنین بطور وابسته به غلظت و برگشت­پذیر تحریک پذیری تمام انواع فیبرهای میلینه عصب سیاتیک را کاهش می­دهد. از طرف دیگر، لینالول تولید پتانسیل عمل نورون­های گانگلیون ریشه پشتی را بدون تغییر پتانسیل استراحت غشا مسدود و کانالهای سدیمی دریچه­دار ولتاژی را در نورون­های ایزوله گانگلیون ریشه پشتی مهار می­ کند (Leal-Cardoso et al., 2010). لینالول فعالیت ضد سرطانی را از طریق آپوپتوز سلول­های HL-60 سرطان خون (Gu et al, 2010) و فعالیت ضد التهابی را با کاهش دادن ادم پنجه در موش نشان داده است (Leal-Cardoso et al., 2010). برخی مطالعات نشان داده­اند که لینالول قادر به کاهش درد القاء شده با انواع وسیعی از سیستم­های نوروترنسمیتری است و فعالیت ضد درد را در آزمون­ صفحه داغ نشان داده است. این اثر توسط تعدیل کردن گیرنده­های NMDA، D2 دوپامین، M2 موسکارینی، آدنوزینی، کانال­های KATP و سیگنالینگ نیتریک اکسید واسطه می­ شود (Peana et al., 2003).
۲-۵) کانال‌های یونی و مشارکت آن‌ها در فعالیت نورونی
نورون‌ها در سیستم عصبی در محیطی سرشار از یون‌ها قرار دارند و حفظ تعادل این یون‌ها در داخل و خارج نورون‌ها امری ضروری می­باشد. یون‌ها بواسطه فعالیت انواع کانال‌ها و گیرنده‌های سلولی در دوسوی غشاء تبادل می­شوند و هرگونه تغییر در عملکرد آن‌ها می‌تواند موجب بر هم خوردن تعادل یونی و تغییر در عملکرد طبیعی نورون­ها شود. اغلب مسیرهای درگیر در تاثیر ترکیبات مختلف بر نورون‌ها نیز بر کانال‌های یونی و عملکرد آن‌ها تاثیر می­گذارند.
۲-۵-۱) کانال­های کلسیمی
کانال­های کلسیمی نقش مهمی در عملکرد طبیعی سلول­ها ایفا می­ کنند. این کانال­ها نخستین بار در سلول­های عضلانی شناسایی شدند ولی در سایر سلول­ها مثل نورون­ها و سلول­های ترشحی نیز حضور دارند. ورود کلسیم فرایند­های متنوعی از جمله فعال شدن آنزیم­ های وابسته به کلسیم، نوسانات پتانسیل غشا، راه ­اندازی انواعی از مسیر­های سیگنالینگ داخل سلولی، آزاد سازی نوروترانسمیتر­ها، تنظیم بیان ژن، و آپوپتوز را به راه می­ اندازد (Perez-Reyes, 2003; Clapham, 2007). کانال­های کلسیمی وابسته به ولتاژ[۲۸] پروتئین­های عرضی غشاء هستند که ورود کلسیم به داخل سلول را طی دپلاریزاسیون­های غشایی امکان­ پذیر می­سازند. به طور کلی این کانال­ها به دو دسته­ی HVA[29] و LVA[30] تقسیم می­شوند. کانال­های HVA نسبت به کانال­های LVA برای فعالیت خود به دپلاریزاسیون غشایی بیشتر احتیاج دارند همچنین طی دپلاریزاسیون­های طولانی مدت جریان کلسیمی طولانی­تری ایجاد می­ کنند.
مهمترین زیرواحد این کانال­ها زیر­واحد ۱α می­باشد. این زیرواحد با وزن ۲۵۰-۲۶۰ کیلودالتون بزرگترین زیرواحد کانال بوده و بخش منفذ، حسگر ولتاژ و جایگاه شناخته شده‌ تنظیم کانال بوسیله‌ی پیامبرهای ثانویه، داروها و سموم را شامل می­ شود (Catterall et al., 2003). در کانال­های HVA زیر­واحد ۱α با تعدادی زیر­واحد فرعی β، α۲، γ و δ گرد هم آمده و یک کمپلکس کانالی راتشکیل می­دهد (Ertel et al., 2000; Catterall et al., 2005). این زیر­واحد­های فرعی اثرات مهمی بر کنتیک، وابستگی به ولتاژ و ویژگی­های فارماکولوژیکی این کانال­ها دارند. وجود زیر واحد­های فرعی در کانال­های LVA هنوز مورد بحث است.
رایج­ترین تقسیم ­بندی کانال­های کلسیمی بر اساس معیارهایی چون قابلیت هدایت، کنتیک فعال و غیر فعال شدن و ویژگی­های فارماکولوژیک می­باشد. در این تقسیم ­بندی کانال­های HVA به انواع کانال­های L-type، N-type، P/Q-type و R-type، تقسیم ­بندی می­شوند (Tsien et al., 1987; Randall and Tesien, 1995).
کانال­های L-type توسط دی­هیدروپیریدین­ها مهار می­شوند. برای فعال شدن خود به دپلاریزاسیون بالا احتیاج دارند و دارای هدایت یونی بالا هستند. این کانال­ها بیشتر در جسم سلولی و دندریت­های نزدیک نورون­ها قرار دارند و مسیر­های سیگنالینگ داخل سلولی را به راه می­اندازند. توکسین‌های پلی‌پپتیدی ویژه‌ای از سموم عنکبوت، حلزون و رطیل مانند IVA –agatoxinω، Conotoxin GVIA و SNX-482به ترتیب کانال‌های P/Q، N و R را مهار می‌کنند Adams et al., 1993)). این کانال­ها برای فعال شدن خود به دپلاریزاسیون غشایی کمتر از کانال­های L-type احتیاج دارند و عمدتـا در نورون‌ها بیان شده و بیشتر در آزاد­سازی نوروترانسمیتر­ها نقش دارند، همچنین ورود کلسیم به جسم سلولی و دندریت‌ها را وساطت می‌کنند Catterall et al., 2003)). موش‌هایی با جهش در کانال‌های P/Q درجاتی از تشنجات غائب[۳۱] را نشان می‌دهند (jouvenceau et al., 2001).
کانال‌های کلسیمی LVA که نوع T هم نامیده می‌شوند در پتانسیل غشایی نزدیک پتانسیل استراحت غشاء (حدود ۷۰- میلی­ولت) فعال می­شوند، هدایت یونی پایین و دوره باز بودن کوتاه دارند. این کانال­ها بیشتر در جسم سلولی و دندریت نورون­ها بیان می­شوند. از مهارکننده‌های رایج این نوع جریانات کلسیمی می‌توان میبفرادیل[۳۲]، کورتوکسین[۳۳] (سم عقرب) و یون‌ نیکل را نام برد (Perez-Reyes, 2003; Catterall et al., 2005). مطالعات متعددی وجود کانال‌های کلسیمی نوع L و T را در نورون‌های حلزون نشان داده‌اند. مشخص شده که ۵۵% از جریان‌های کلسیمی در نورون‌های حلزون از نوع L و مابقی از نوع T می‌باشد (Faizi et al., 2003; Vatanparast et al., 2006; Senatore and Spafford, 2010).
۲-۵-۲) کانال­های پتاسیمی
کانال‌های پتاسیمی گروهی از پروتئین‌های غشایی دارای عملکردهای متعدد در سلول‌های تحریک‌پذیر و غیر تحریک‌پذیر هستند. در شرایط نرمال فعال شدن این کانال­ها منجر به کاهش تحریک­پذیری غشاء می­ شود به این دلیل که پتاسیم بر­اساس شیب الکتروشیمیایی از سلول خارج می­ شود (Yuan and Chen, 2006). این کانال‌ها بویژه در تثبیت و حفظ پتانسیل غشا نقش مهمی را ایفا می‌کنند و در بسیاری از فرایند‌های فیزیولوژیک از جمله پیام رسانی سلولی، ترشح انسولین، تحریک‌پذیری نورون‌ها، انتقال اپیتلیالی الکترولیت‌ها، انقباض عضله صاف، تنظیم حجم سلول و ضربان قلب دخیلند (Hille, 2001).
۲-۵-۲-۱) کانال­های پتاسیمی وابسته به ولتاژ
کانال‌های پتاسیمی وابسته به ولتاژ، تنظیم کننده طول مدت فاز رپلاریزاسیون پتانسیل عمل، هیپرپلاریزاسیون متعاقب (AHP) و فاصله بین اسپایک‌ها می‌باشند (Edgerton et al., 2003). از جمله این کانال­ها، کانال‌های پتاسیمی وابسته به ولتاژ جبران کننده‌ تاخیری[۳۴](KDr) که به دلیل فعال شدن آهسته­شان احتمالاٌ در فاز رپلاریزاسیون و تعیین عرض پتانسیل عمل مشارکت می­ کنند و کانال‌های پتاسیمی سریع غیر فعال شونده A-type که بواسطه کنتیک بسیار سریع­شان در ایجاد فعالیت با فرکانس بالا مشارکت دارند (Jonas et al., 2004). هر دو نوع کانال مذکور با دپلاریزاسیون غشا فعال می‌شوند. با این حال جریان‌های KAنسبت به جریان‌های KDr بسیار سریع­تر غیر­فعال می­شوند. جریان­های پتاسیمی نوع M که غیر فعال شدنشان تا ۱۵ ثانیه طول می­کشد و معمولاٌ بعنوان کانال­هایی که غیر­فعال نمی­شوند شناخته می­شوند و بواسطه همین ویژگی­شان در پدیده تطابق[۳۵] مشارکت دارند .(Mathie et al., .1998; Storm, 1990)
۲-۵-۲-۲) کانال­های پتاسیمی وابسته به کلسیم
در بسیاری از نورون­ها از جمله نورون­های حلزون ورود کلسیم طی پتانسیل عمل گروهی از کانال­های پتاسیمی را فعال می­ کند. فعالیت این کانال­ها منجر به جریان­های پتاسیمی رو به خارج­ می­گردند که در رپلاریزاسیون و هیپرپلاریزاسیون متعاقب پتانسیل عمل (AHP) مشارکت دارند(Vatanparast et al., 2007) . این کانال­ها بر اساس ویژگی­های بیوفیزیکی و فارماکولوژیکی به ۳ دسته ی BK، SK و IK تقسیم می­شوند (Vegara et al., 1998). کانال­های BK و SK تا حد زیادی در نورون­های حلزون شناسایی شدند (Gola et al., 1990; Bal et al., 2001). کانال­های BK هدایت­پذیری بالایی داشته و فعال شدنشان مستلزم دپلاریزاسیون غشاء و حضور کلسیم می­باشد (McManus, 1991) از نظر عملکردی کانال­های BK در رپلاریزاسیون سریع و نیز در AHP سریع[۳۶] نقش دارند (Gu et al., 2007). در حالیکه کانال­های SK فعال شدنشان وابسته به حضور کلسیم است (McManus, 1991)، هدایت­پذیری کمی دارد و به ولتاژ غیر­حساس می­باشند (Hallworth et al., 2003; Sah, 1996). کانال­های SK در AHP آهسته[۳۷] و متوسط[۳۸] مداخله می­ کنند (Sah and McLachlan, 1992). کانال­های IK نسبت به دو مورد دیگر هدایت­پذیری متوسطی دارند، به ولتاژ غیر­حساس­اند و در نورون­ها یافت نمی­شوند و در سلول­های محدودی مثل گلبول­های قرمز و سلول­های اپتلیالی بیان می­شوند (Ishii et al., 1997).
۲-۵-۳) کانال های سدیمی
کانال‌های سدیمی وابسته به ولتاژ برای شروع و انتشار پتانسیل‌های عمل در نورون‌ها ضروری هستند. این کانال­ها پروتئین­های عرض غشائی و کمپلکسی از یک زیر‌واحد α با وزن مولکولی ۲۶۰ کیلودالتون و دو‌زیر‌واحد مجزای β شامل ۱β با وزن مولکولی ۳۶ کیلودالتون و ۲β با وزن مولکولی ۳۳ کیلودالتون می‌باشند. هر زیر‌واحد α پلی­پپتید بزرگی از حدود ۲۰۰۰ باقیمانده اسید آمینه است که از چهار تکرار هومولوگ تشکیل شده و هر تکرار شامل شش قطعه عرض غشائی (S1-S6) است. چهار تکرار هومولوگ منفذ کانال را تشکیل می‌دهند و قطعه S4 در هر تکرار بعنوان سنسور ولتاژ عمل می‌کند. زیر واحد آلفا دارای نقش عملکردی اساسی در کانال های سدیمی است و این زیر‌واحد بعنوان جایگاه گیرنده برای تترودوتوکسین[۳۹] و ساکسی‌توکسین[۴۰] (بلوکر­های کانال سدیمی) عمل می‌کند و از طرفی سم عقرب[۴۱] (فعال کننده کانال سدیمی) کانال را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بنابراین پیشنهاد شده که زیرواحد مذکور هم در هدایت یونی و هم در فرایند gating کانال دخیل می‌باشد. زیرواحد ۲β از طریق پیوند دی‌سولفید با زیرواحد α پیوند کووالان دارد، در حالی که زیرواحد ۱β پیوند کووالان ندارد. زیرواحد‌های α و β به شدت گلیکوزیله هستند (Catteral, 1995). این کانال‌ها به شدت در طی تکامل حفظ شده‌اند و در بافت‌های مختلف قابل تحریک از جمله عضله قلبی، عضله اسکلتی و سلول‌های عصبی ساختار یکسان دارند.
۲-۵-۴) جریان‌های سدیمی گذرا و مداوم
جریان سدیمی وابسته به ولتاژ (INa) شامل ورود گذرای سدیم است که منجر به دپلاریزاسیون غشا می‌شود. کانال سدیمی بسته به پتانسیل غشا می ­تواند سه حالت عملکردی متفاوت داشته باشد: بسته، باز (فعال) و غیر فعال. جریان‌های عبوری از کانال‌های باز کنتیک سریعی دارد و در کمتر از یک میلی ثانیه به اوج می‌رسد و در حد چند میلی ثانیه به حد پایه کاهش می‌یابد (Cummins et al., 1994).
در حالیکه INa جریان مسئول فعالیت نورونی است، اما شواهدی مبنی بر حضور یک جریان سدیمی مداوم (INap)[42] که مخصوصاٌ در تعدیل تحریک‌پذیری نورونی مؤثر می‌باشد، نیز وجود دارد. این جریان در انواعی از نورون‌ها از جمله آکسون اسکوئید، تالاموس، استریاتوم و نئوکورتکس انسان گزارش شده است و معمولاٌ تنها کسر کوچکی (%۳-۱) از کل جریان پیک سدیم را در نورون­ها نشان می‌دهد؛ با این حال می‌تواند الگوی تولید پتانسیل عمل را بشدت تحت تأثیر قرار دهد (French et al., 1990; Crill, 1996; Wu et al., 2005).
هنوز جای بحث است که آیا جریان سدیمی مداوم از یک کانال وابسته به ولتاژ متفاوت از کانال سدیمی وابسته به ولتاژ گذرا منشأ می‌گیرد یا نه. یک تئوری اینست که INap بوسیله یک زیرگروه اختصاصی از کانال‌های سدیمی تولید می‌شود. شواهدی که این فرضیه را حمایت می‌کنند نشان می‌دهند که INap آستانه­ای حدود ۱۰ میلی ولت کمتر از INa دارد. اما از سوی دیگر مشخص شده که INap معمولاٌ بوسیله همان بلوکرهای INa مانند تترودوتوکسین مهار می‌شود. مطالعات بیولوژی مولکولی نشان می‌دهند که به احتمال قوی هر دو جریان مذکور از یک کانال منشأ می‌گیرند، با این تفاوت که شیوه gating کانال در این جریان‌ها یکسان نیست (یک روش Slow-gating برای جریان INap وجود دارد) (Stafstrom, 2007).
۲-۶) تعدیل کانال­های یونی توسط فسفریلاسیون
شواهد قابل توجهی وجود دارند که نشان می­دهد مسیر­های سیگنالینگ داخل سلولی از جمله مسیرهای مربوط به پروتئین کیناز­ها[۴۳] می ­تواند فعالیت کانال­های یونی مختلف را تعدیل کنند. فسفریلاسیون کانال­های یونی منجر به تغییرات ساختاری و به دنبال آن تغییرات عملکردی کانال­های یونی و همچنین تغییر فعالیت الکتریکی نورون­ها می­ شود (Iskande et al., 1995). پروتئین کیناز­ها بواسطه­ تحریک گیرنده­های گلوتامات متابوتروپیک[۴۴] (mGluRS) فعال می­شوند. در ادامه مروری خواهیم داشت بر رسپتورهای مذکور و پروتئین کینازها.
۲-۶-۱) گیرنده متابوتروپیک
گلوتامات نوروترنسمیتر تحریکی عمده در مغز پستانداران است، وجود رسپتور­های گلوتامات تعدیلی-عصبی که گیرنده­های گلوتامات متابوتروپیک نامیده می­شوند، مکانیسمی را فراهم می ­آورد که به­وسیله­ آن گلوتامات می ­تواند از طریق مسیرهای سیگنالینگ پیامبر ثانویه، تحریک­پذیری سلولی و انتقال سیناپسی را در سرتاسر سیستم اعصاب مرکزی تعدیل کند. mGluRS اعضای ابر­خانواده­ رسپتور جفت شده با G-پروتئین[۴۵] (GPCR) می­باشند که فراوان­ترین خانواده­ی ژنی رسپتور، در ژنوم انسانی هستند. GPCR، پروتئین­های بایند شده به غشا هستند که بوسیله­ی لیگاند­های خارج­سلولی نظیر پپتید­ها و نوروترانسمیتر­ها فعال می­شوند، باعث انتقال سیگنال­های درون سلولی از طریق بر­همکنش­ها با G-پروتئین می­شوند و دارای N ترمینال بسیار بزرگ برای اتصال گلوتامات هستند (Kew and Kemp, 2005; Colleen M. Niswender and P. Jeffrey Conn, 2010). تغییر حاصله در ساختار GPCR ناشی از بایندینگ لیگاند G-پروتئین را فعال می­ کند. G-پروتئین از یک کمپلکس هتروتریمریک زیرواحد­های α ، β و γ تشکیل شده است. G-پروتئین­ها در حالت غیر­فعالشان به گوآنوزین ۵-دی فسفات (GDP) متصلند و فعال­سازی G-پروتئین باعث مبادله­ گوآنوزین ۵-تری فسفات(GTP) با GDP در زیرواحد α می­ شود. سپس زیرواحد­های G-پروتئین فعال شده عملکرد افکتورهای مختلف نظیر آنزیم­ها، کانال­های یونی و عوامل رونویسی را تعدیل می­ کنند. غیرفعال­سازی زمانی رخ می­دهد که GTP متصل شده به GDP هیدرولیز می­ شود (Colleen M. Niswender and P. Jeffrey Conn, 2010).
هشت گیرنده متابوتروپیک گلوتامات با توالی­های مولکولی مشخص تا به امروز شناخته شده که بر اساس سیستم­های پیامبر ثانویه­شان، همسانی توالی و فارماکولوژی آگونیستی و آنتاگونیستی به سه گروه متمایز تقسیم می­شوند (Dingledine et al., 1999; Kunishima et al., 2000; Meldrum et al., 1999). گروه I شامل(۵ و ۱) mGlu می­باشند که با Gq / G11 جفت می­شوند و فسفولیپاز Cβ را فعال می­ کنند که منجر به هیدرولیز پلی­فسفواینوزیتید (PI) و تولید اینوزیتول ۱,۴,۵­تری­فسفات (IP3) و دی­آسیل گلیسرول (DAG) می­شوند، این مسیر منجر به فعال­سازی پروتئین کیناز C می­ شود (Colleen M. Niswender and P. Jeffrey Conn, 2010). گروه II شامل ۳) و mGlu (2 و گروه III، شامل mGlu (4, 6, 7, 8) می­باشند که فعالیت آدنیلیل سیکلاز را مهار می­ کنند. گروه II و III با پروتئین­های Gi/o جفت می­شوند و در سیستم اعصاب مرکزی مسیرهای را به راه می­اندازند که منجر به، مهار کانال­های کلسیمی حساس به ولتاژ، مهار یا تحریک cAMP، تحریک هیدرولیز PI و فعال­سازی مسیرهای پروتئین کیناز فعال کننده میتوژن (MAP) می­ شود (Pin and Duvoisin, 1995; Conn and Pin, 1997).
۲-۷) پروتئین کیناز­ها
پروتئین کیناز­ها آنزیم­هایی هستند که سوبستراهای پروتئینی را بوسیله­ی انتقال یک گروه فسفات از یک دهنده با انرژی بالا مانند ATP و GTP فسفریله می­ کنند (Blagden and de Bono, 2005). فسفریله شدن پروتئین جنبه­ های متعدد عملکرد سلولی مانند تقسیم، متابولیسم، بقا و آپوپتوز را تنظیم می­ کنند (Cheetham, 2004, Kondapalli et al., 2005). این آنزیم­ها نقش اساسی در یکپارچگی شبکه ­های سیگنالینگ در سلول­های یوکاریوت دارند و فرایند­های سلولی بی­شماری را طی رشد و تکامل تنظیم می­ کنند. پروتئین کیناز­ها بر اساس آمینواسید­هایی که مورد هدف قرار می­ دهند به دو دسته تقسیم می­شوند دسته­ی اول تیروزین کیناز­ها هستند که اسیدآمینه­ تیروزین را فسفریله کرده و خود شامل دو گروه تیروزین کیناز رسپتوری و تیروزین کیناز غیر رسپتوری می­باشند. دسته­ی دوم سرین-ترئونین کینازها هستند که سرین و ترئونین را فسفریله می­ کنند و محلول در سیتوپلاسم هستند. پروتئین کیناز A و C جزء دسته­ی اخیر می­باشند (Shchemelinin et al., 2006).
۲-۷-۱) PKA و اثر بر کانال­های یونی
یکی از ساده­ترین اعضای خانواده PK، پروتئین کیناز وابسته بهcAMP می­باشد. فرایندهایی که cAMP درون سلولی را افزایش می­دهد منجر به فعال­سازی PKA می­ شود. PKA از دو زیرواحد کاتالیکی و دو زیرواحد تنظیمی تشکیل شده ­اند که در حالت غیر­فعال دو زیرواحد تنظیمی به یکدیگر متصل­اند و جایگاه­های فعال زیرواحد کاتالیکی را می­پوشانند. زیرواحد تنظیمی دارای دو دمین متصل شونده به cAMP در پایانه­ی کربوکسیلی خود می­باشد. پروتئین­های لنگری کیناز A (AKAP) که بعنوان داربست برای PKA به کار می­روند، بوسیله­ پایانه­ی آمینی زیرواحد تنظیمی آنزیم را در جایگاه­های خاص در سلول متمرکز می­ کنند و بنابراین محیط­های کوچک برای سیگنالینگ PKA فراهم می­ شود. زیر­واحد کاتالیک دارای یک دمین انتهایی آمینی برای اتصال به ATP و یک دمین انتهایی کربوکسیلی برای اتصال به سوبسترای خود و آمینواسیدهای حفاظت شده برای انتقال فسفات به سوبسترا می­باشد (Taylor et al., 2004).
تعداد زیادی از مطالعات نشان داده­اند که چندین پروتئین کیناز در تعدیل درد ضروری هستند بویژه شواهد قوی دلالت بر این دارند که PKA و PKC در ایجاد و حفظ حساس­سازی مرکزی دخیل هستند. افزایش در تحریک­پذیری نورونی مثل آنهایی که مرتبط با حساس­سازی مرکزی هستند بطور عمده از تعدیل وابسته به فسفریله شدن کانال­های یونی منتج می­شوند. کانال­های پتاسیمی دریچه­دار وابسته به ولتاژ، تعیین کننده­ های مهم تحریک­پذیری نورونی در سیستم اعصاب مرکزی هستند. بنابراین تغییرات در عملکرد کانال K+ احتمالا به تحریک­پذیری افزایش یافته در حساس سازی مرکزی کمک می­ کند. Hu و همکارانش نشان دادند که PKA و PKC جریانات A-type را در نورون­های شاخ پشتی نخاع کاهش می­ دهند (Hu et al., 2003). به دلیل تنوع زیاد کانال­های پتاسیمی PKA هم دارای اثر مهاری و هم تحریکی بر این کانال­ها می­باشد ((Iskander, et al., 1995.
Ewald و همکارانش در سال ۱۹۸۵ گزارش کردند که فعالیت کانال­های پتاسیمی وابسته به کلسیم در نورون حلزون، با فسفریله شدن توسط PKA افزایش یافت (Ewald et al.,1985).
نشان داده شده است که فسفریلاسیون و بویژه فسفریلاسیون وابسته به cAMP نقش اساسی در تنظیم کانال­های کلسیمی فعال شده در ولتاژ بالا بازی می­ کند (Armstrong and Kalman, 1988). همچنین نشان داده شده است که فسفریلاسیون کانال­های کلسیمی HVA توسط PKA یا PKC منجر به افزایش­ جریان­های کلسیمی در سلول­های تحریک­پذیر می­ شود (Yang and Tsien, 1993). Smith و Goldin در سال ۱۹۹۲ گزارش کردند که در کانال­های سدیمی مغز موش تنها فسفوریلاسیون یک ناحیه برای کاهش جریان­های سدیمی ضروری و کافی است که این کاهش جریان می ­تواند در نتیجه کاهش مدت زمان باز بودن کانال یا کاهش تعداد کانال­هایی که قادر به باز شدن هستند باشد با این حال گزارشاتی مبنی بر افزایش جریان سدیمی توسط PKA نیز وجود دارد (Iskander, et al., 1995).
۲-۷-۲) PKC و اثر بر کانال­های یونی
خانواده PKC در مسیرهای انتقال سیگنال شرکت می­ کنند و اثرات بسیاری از محرک­های خارج سلولی مانند فاکتورهای رشد، هورمون­ها و داروها را تعدیل می­ کنند و هیدرولیز لیپیدها را افزایش می­ دهند (Jenny et al., 2005). این آنزیم برای فعالیت خود به دی­آسیل­گلیسرول و در برخی موارد کلسیم نیاز دارد. دی­آسیل­گلیسرول در نتیجه­ هیدرولیز برخی لیپید­ها ایجاد می­ شود. فعالیت رسپتور­های متابوتروپیک گلوتامات نوع یک قادر به فعال­سازی فسفولیپازC و در نتیجه تولید اینوزیتول­تری­فسفات و دی آسیل­گلیسرول به واسطه­ هیدرولیز فسفاتیدیل­اینوزیتول می­باشد (Hermans and Challiss, 2001). این آنزیم دارای چهار دمین (C1-C4) می­باشد. C1 حاوی موتیف­های لازم برای اتصال به دی­آسیل­گلیسرول، C2 دارای نواحی شناخته­شده برای اتصال لیپید­های اسیدی و در بعضی موارد کلسیم و C3 و C4 نواحی متصل­شونده به ATP وسوبسترا را تشکیل می­ دهند. برخی از این کیناز­ها به دلیل فقدان C2 غیر وابسته به کلسیم می­باشند .(Koya and L. King, 1998)
فعال­سازی PKC با تعدیل تعدادی از کانال­های یونی مرتبط است که پتانسیل غشاء یا تحریک پذیری غشاء را تنظیم می­ کند (Tanaka and Nishizuka, 1994). در برخی از سلول­ها PKC منجر به افزایش جریانات کلسیمی وابسته به ولتاژ از طریق تغییر در ولتاژ آستانه فعال­سازی به سوی پتانسیل­های غشایی منفی­تر می­ شود (Swartz et al., 1993) و در برخی سلول­های دیگر فعال­سازی PKC منجر به مهار جریانات کلسیمی می­ شود (Sena et al., 1995). اثر PKC بر کانال­های پتاسیمی بسته به نوع کانال و نوع سلول می ­تواند مهاری یا تحریکی باشد(Iskander et al., 1995). PKCفعال شده منجر به تاثیرات تعدیلی گسترده­ای بر تعدادی از هدایت­های یونی نورون می­ شود که تحریک­پذیری نورونی را تعیین می­ کنند، این تاثیرات شامل کاهش جریانات پتاسیمی جبران کننده تاخیری (Tokimasa and Akasu, 1990) ، کاهش جریانات گابا (Krishek et al., 1994) و فعال­سازی جریانات کلسیمی مختلف، AMPA یا NMDA می­باشد (Swartz et al., 1993). یک مطالعه مستقیم جریانات یونی کنترل شده توسط PKC در نورون­های تنفسی بصل­النخاع وجود دارد، Champagnat و Richter نشان دادند که تزریق درون سلولی فوربول استر (phorbol ester)، یک فعال­کننده PKC، نورون­های تنفسی را دپلاریزه می­ کند که بیانگر کاهش وابسته به PKC در کانداکتنس­های K+ مداوم است (Champagnat and Richter, 1993).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ق.ظ ]




بنابراین پسابی که در فاصله ۱۲۰۰ متری ساحل و در عمق حدود ۷ متری به‌وسیله ۴ پمپ بسیار قوی، عمود بر ساحل و به‌طرف دریا تخلیه می‌شود، یک پلوم گرمایی را ایجاد می­ کند که به‌شدت تحت تأثیر جریانات جزر و مدی است. هرچقدر سرعت جریانات مدی بیشتر باشد، سرعت چرخش به سمت راست بیشتر خواهد بود. همچنین هرچقدر سرعت جریانات جزری بیشتر باشد، پلوم گرمایی سریع‌تر به سمت چپ چرخش پیدا خواهد کرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بیشترین دما در هر یک از ایستگاه‌ها وقتی مشاهده شد که ایستگاه موردنظر درست در مسیر پلوم گرمایی قرار داشت. مثلاً بیشترین دما در ایستگاه C با مقدار ۳۵/۲۰ درجه سلسیوس، مربوط به موقعی است که پلوم گرمایی دقیقاً از ایستگاه C عبور می­کرده.
وقتی دما در ایستگاه C، ۳۵/۲۰ درجه سلسیوس را نشان می‌داد، دمای خلیج‌فارس ۱۷ درجه سلسیوس بود. یعنی در فاصله ۲۰۰ متری از نقطه تخلیه، اختلاف دما با خلیج‌فارس بیشتر از ۳ درجه سلسیوس است. این نشان می‌دهد فقط در نقاطی که در مسیر پلوم گرمایی قرار دارند می‌تواند دما از حالت استاندارد بیشتر شود، که این خود با نتایج مدل سازی­های جوکار ( جوکار، ۱۳۸۶ ) و اکبری ( اکبری، ۱۳۹۱ ) مطابقت دارد.
شکل (۴-۱۴) که دمای لایه میانی و شکل (۴-۱۹) که دمای لایه زیرین را در حالت مهکشند در چهار ایستگاه نشان می‌دهند، تأییدکننده این موضوع هستند که در حالت وجود جریانات مدی پلوم گرمایی به سمت راست و موقع وجود جریانات جزری پلوم گرمایی به سمت چپ نیروگاه چرخش پیدا می‌کند. همچنین این نمودارها نشان می‌دهند در ایستگاه‌هایی که در مسیر پلوم گرمایی قرار دارند، به علت عمق کم آب دریا در منطقه، از سطح تا بستر تحت تأثیر گرمای پلوم گرمایی قرار دارد. در تمام ایستگاه‌ها معمولاً با افزایش عمق آب، دما مقداری کاهش نشان می‌دهد.
شکل‌های (۴-۵۴) و (۴-۵۹) و (۴-۶۴) که تغییرات دما در چهار ایستگاه را به ترتیب در لایه‌های سطحی، میانی و زیرین در حالت کهکشند مشخص می‌کنند، نشان می‌دهند که از ساعت ۵ تا ۱۰ و از ساعت ‘۱۶:۴۵ تا ۲۰ که جریانات جزری وجود دارند، دما در ایستگاه C از دما در بقیه ایستگاه‌ها بیشتر بوده و از ساعت ۱۰ تا ‘۱۶:۴۵ که جریانات مدی وجود دارد، دما در ایستگاه B از دما در بقیه ایستگاه‌ها بیشتر است. درنتیجه این نمودارها نیز نشان می‌دهند که پلوم گرمایی تحت تأثیر جریانات جزر و مدی به سمت چپ و راست نیروگاه چرخش پیدا می­ کند.
شکل‌های (۴-۹۵) ، (۴-۹۷) و (۴-۹۸) که منحنی‌های هم‌ارز دما را به ترتیب در حالت مد کامل، وجود جریانات جزری و وجود جریانات مدی نشان می‌دهند، بیانگر این موضوع هستند که پلوم گرمایی با چرخش به سمت راست و چپ، قسمت جلوی محل تخلیه پساب را جارو می‌کنند و فقط در نقاطی که در مسیر پلوم گرمایی قرار دارند دما از حالت استاندارد بیشتر می‌شود. همچنین از این شکل‌ها نتیجه می‌شود هیچ‌گاه امکان یک سیکل بسته آب بین نقطه تخلیه پساب و نقطه ورود آب دریا به نیروگاه وجود ندارد ( امکان ندارد همان آبی که از نیروگاه خارج‌شده دوباره برای خنک کردن وارد نیروگاه شود ). در این مورد نیز اندازه ­گیری­ها با نتایج مدل سازی­های جوکار ( جوکار، ۱۳۸۶ ) و اکبری ( اکبری، ۱۳۹۱ ) مطابقت دارد.
جدول (۴-۲) نشان می­دهد شوری آب خروجی از نیروگاه در کانال روباز بیشتر از شوری آب ورودی به نیروگاه در حوضچه آرامش می‌باشد. که این خود می‌تواند به دلیل بالا بودن دمای آب در کانال روباز، پس از خارج شدن از راکتور و درنتیجه بیشتر بودن سرعت تبخیر آب در کانال روباز باشد. اما شکل­های (۴-۲۴)، (۴-۲۹) و (۴-۳۴) که شوری آب را در چهار ایستگاه به ترتیب در لایه‌های سطحی ، میانی و زیرین در حالت مهکشند نشان می‌دهند و همچنین شکل­های (۴-۶۹) ، (۴-۷۴) و (۴-۷۹) که شوری را به ترتیب در لایه‌های سطحی، میانی و زیرین در حالت کهکشند مشخص می‌کنند، نشان می‌دهند که تغییرات شوری در نقاط اندازه‌گیری شده بسیار ناچیز است و در چهار ایستگاه در حالتی که مد کامل وجود دارد، شوری کمتر از وقتی است که جزر کامل است که این خود به دلیل انتقال آب‌های میانی و با شوری کمتر خلیج‌فارس به سمت مناطق ساحلی در حالت مد است.
از مقایسه شکل (۴-۳۹) با شکل (۴-۹) و شکل (۴-۴۴) با شکل (۴-۱۴) و شکل (۴-۴۹) با شکل (۴-۱۹) در حالت مهکشند و شکل (۴-۸۴) با شکل (۴-۵۴) و شکل (۴-۸۹) با شکل (۴-۵۹) و شکل (۴-۹۴) با نمودار (۴-۶۴) در حالت کهکشند، مشخص می‌شود چگالی با دما رابطه عکس دارد. به‌طوری‌که با افزایش دما چگالی کاهش، و با کاهش دما چگالی افزایش می­یابد.

۵-۵-پیشنهادات

    • با توجه به این‌که اندازه‌گیری‌ها در فصل سرما انجام‌شده و نتایج حاصل مربوط به فصل سرما است، بهتر است یک اندازه‌گیری در فصل گرما نیز انجام شود.
    • اگر سطح آزاد آب در کانال روباز بیشتر باشد، دمای آب در کانال روباز سریع‌تر کاهش می‌یابد. بنابراین اگر طول و عرض کانال روباز بیشتر باشد سرعت افت دمای آب در کانال روباز بیشتر می‌شود.
    • هر چه نقطه خروجی در عمق بیشتری باشد چون آب خروجی با توده بزرگ‌تری از آب دریا مخلوط می‌شود سریع‌تر دما و شوری در محیط کمتر می‌شود.
    • در نقطه خروجی جهت پخش شدن آلودگی گرمایی به جهت باد در منطقه بستگی دارد. بهتر است در موقع طراحی لوله‌های خروجی آب به جهت باد در منطقه توجه شود.
    • جهت جریانات جزر و مدی نقش بسیار زیادی در نحوه پخش آلودگی حرارتی دارد. توجه جدی به جهت جریانات جزر و مدی در نقطه خروجی بسیار مهم است.
    • با توجه به تأثیر دبی پساب خروجی بر دما در محل تخلیه پساب گرم ، بهتر است در مواردی که نیاز به افزایش دبی پساب گرم وجود دارد، مثل راه‌اندازی واحد دوم نیروگاه اتمی بوشهر، دبی افزایش‌یافته در محلی غیر از محل اولیه تخلیه پساب گرم، تخلیه شود تا افزایش دما در محل تخلیه کنترل‌شده و بار حرارتی در یک نقطه متمرکز نگردد.
    • با توجه به اینکه دمای آب‌های بسیار نزدیک به ساحل معمولاً بالاتر از دمای آب در نقاط عمیق‌تر و دورتر از ساحل است ( توجه شود که در خلیج‌فارس بیشتر ماه‌های سال هوا گرم است )، بهتر است آب به‌وسیله کانال از قسمت‌های عمیق که آب تمیز و مطمئن و با دمای کمتر است به حوضچه آرامش هدایت ‌شده و وارد نیروگاه شود.

پیوست
پیوست ۱
اثبات قانون استوکس
در سال ۱۸۵۱، George Gabriel Stokes فرمولی به دست آورد که امروزه به‌عنوان قانون استوکس شناخته‌شده است. این فرمول بیان‌کننده نیروی اصطکاک (Drag) است که بر یک ذره کروی که در یک شاره با عدد رینولدز کوچک (سیال آرام[۲۲]) در حال حرکت است، اعمال می‌شود. این قانون به‌وسیله معادله ناویر استوکس و با در نظر گرفتن شرایط یک شاره آرام، به‌دست‌آمده است و به‌صورت زیر است :

که در آن نیروی اصطکاک (N)، لزجت دینامیکی شاره (Pa.s)، R شعاع ذره کروی (m)، V سرعت ذره (m/s) است.
اگر ذره در شاره لزجی به علت نیروی وزنش سقوط کند، سرعت نهایی[۲۳] که سرعت رسوب‌گذاری و ته‌نشینی[۲۴] نیز نامیده می­ شود، هنگامی به وجود می ­آید که نیروی اصطکاک و ترکیب آن با نیروی شناوری و نیروی گرانش، کاملاً در حال تعادل باشد :

که در آن نیروی اصطکاک، نیروی شناوری و نیروی گرانشی می باشد.
پس داریم :

و با تقسیم طرفین بر :

با جایگذاری قطر ذره (D) به جای شعاع ذره ® و با در نظر گرفتن رابطه خواهیم داشت :

که در آن سرعت ته نشینی ذره (m/s) ( رو به پایین است اگر و رو به بالا است اگر )، g شتاب گرانشی ()، چگالز ذره () و چگالی شاره () است.
پیوست ۲ : تصاویر مربوط به اندازه گیری ها

منابع

    1. آرش رزاقی ، پایان نامه مدل دو بعدی توزیع حرارت ناشی از نیروگاه در آب دریا ، دانشگاه تهران، دانشکده فنی، پاییز ۱۳۷۸
    1. اکوزیست (۱۹۸۰) مطالعات زیست محیطی نیروگاه اتمی بوشهر
    1. امیر حسین حسینی، مدل کردن حادثه LOCA و بررسی احتمال خروج مواد رادیواکتیودر نیروگاه بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، ۱۳۸۶
    1. پرستو اکبری ، مدل سازی سه بعدی ورود آب گرم به یک خلیج فرضی و بررسی اثرات فیزیکی و بیولوژیکی آن، دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر ،۱۳۹۱
    1. تجلی پور ، مهدی. : بررسی تکمیلی سیستماتیک و انتشار نرم تنان سواحل ایرانی خلیج فارس، ۱۳۷۳
  1. جوکار ، ک. ۱۳۸۶. مدل سازی آلودگی حرارتی نیروگاه اتمی بوشهر. ششمین همایش ملی
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:12:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم