کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



پژوهش سهرابی (۱۳۹۱) با عنوان اثر بخشی برنامه درمانی خود بخشودگی بر مبنای مفاهیم قرآنی بر کاهش افسردگی زنان مطلقه که بر روی ۲۰ نفر به صورت آزمایشی انجام گرفت نتایج حاکی از آن بود که افزایش خود بخشودگی باعث کاهش افسردگی می شود.

تحقیق کاظمی (۱۳۸۸) با عنوان تأثیر آموزش بخشش درمانی بر کنترل خشم در دختران نوجوان بر روی ۵۰ نفر به روش تصادفی چند مرحله ایی نشان داد که آموزش بخشش درمانی بر کنترل خشم دختران نوجوان مؤثر است.

کیوان زاده و همکاران(۱۳۸۷) رابطه بین عفو و گذشت و سلامت روان را در دانشجویان علوم پزشکی ایران و تهران بررسی کرد. یافته ها نشان داد که دانشجویان دارای عفو و گذشت ‌بالا در بعد رفتاری افسردگی، اضطراب و مشکلات روابط بین فردی پایین تری داشتند همچنین دانشجویان دختری که از عفو و گذشت بالا در بعد عاطفی برخوردار بودند نیز خصومت کمتری را نشان داند و نمونه شامل ۳۵۰ دانشجوی پزشکی از دانشگاه های علوم پزشکی ایران و تهران بودند.

عسکری و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی رابطه باورهای مذهبی و شادکامی با بخشودگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اهواز پرداخت و نشان داد که بین باورهای مذهبی و بخشش همچنین بین شادکامی و بخشودگی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. تعداد نمونه ۳۰۰ دانشجو بود که به روش تصادفی طبقه ایی انتخاب شد.

پور اسمعلی و همکاران (۱۳۹۱) طی پژوهش بر روی ۴۳۰ نفر( ۲۰۱ پسر و ۲۲۹ دختر) از دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز که به روش نمونه گیری تصادفی نسبی انتخاب شده بودند نشان داد که ‌روان‌رنجور خویی و وجدانی بودن به طور منفی و سازگاری به صورت مثبت قادر به پیش‌بینی معنی دار بخشش هستند .

محمدی (۱۳۹۱ ) با تحقیق بر روی دانش آموزان سال سوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی ۹۰-۹۱ و انتخاب ۳۵۴ دانش آموز به عنوان نمونه به روش تصادفی خوشه ایی چند مرحله ایی نشان داد که بین خود بخششی و عواطف مثبت و منفی و تعلل ورزی تحصیلی رابطه معنادار وجود دارد.

نتایج پژوهش زاهد بابلان و همکاران (۱۳۹۰) بر روی ۶۴۰۰ دانشجوی دانشگاه محقق اردبیلی که به روش نمونه گیری خوشه ایی ۱۲۰ دانشجو انتخاب شد ، بیانگر این بود که بخشش و سرسختی روانشناختی نقش مهمی در امید دانشجویان دارد و بین امید با سرسختی و امید با گذشت رابطه معنادار وجود دارد.

پژوهش احتشام زاده و همکاران (۱۳۸۷) نشان داد که برونگرایی و رو ان نژندی و بخشودگی و راهبردهای مقابله اسلامی و شادکامی همبستگی چند گانه وجود دارد. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز و دانشگاه شهید چمران اهواز بود و نمونه ۴۰۰ دانشجو (۲۰۶ نفر از دانشگاه آزاد و ۱۹۴ نفر از دانشگاه شهید چمران ) و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ایی بود.

تحقیقات خارجی انجام گرفته درباره بخشش و عاطفه

لاو و چاپمن[۶۶] (۲۰۱۴) تأثیر نشخوار خشم و افسردگی را بر عوامل مرتبط با تجارب خودآگاهی (شرم، سرزنش خود و بخشودگی خود) و عواطف منفی در میان افراد با سطوح متفاوت اختلال شخصیت مرزی بررسی کرد . نمونه شامل ۱۲۰ شرکت کننده با اختلال شخصیت مرزی بود، یافته ها نشان داد نشخوارخشم و افسردگی عواطف منفی را افزایش و عواطف مثب را کاهش می‌دهد همچنین بر تجارب خودآگاه مؤثر است .

کلی[۶۷] و همکاران (۲۰۱۳) نشانگان افسردگی و نیازهای فردی را به عنوان واسطه بخشش و رفتار خودکشی در میان بیماران مراقبتی اولیه روستایی مطالعه کردند. نمونه ۱۰۱ بزرگسال استخدام در یک کلنیک روستایی بود، یافته ها بیانگر این بود نشانه های افسردگی و بخشش خود بر رفتار خودکشی اثر غیر مستقیم دارد همچنین نشانه های افسردگی به عنوان یک میانجی اثر غیر مسقیم بر بخشش خود و دیگران دارد .

پارک[۶۸] و همکاران (۲۰۱۳) درمان مبتنی بر عفو و بخشش را برای قربانیان پرخاشگری نوجوان زن کره جنوبی به کار بردند، نمونه شامل ۴۸ زن قربانی پرخاشگری نوجوان (سن ۱۲ تا ۲۱ سال )بود،یافته نشان داد بخشش کاهش قابل توجهی در خشم، اسناد خصمانه، تجاوز و بزهکاری دارد.

برنت[۶۹] و همکاران (۲۰۰۹) نقش واسطه ایی نشخوار، همدلی و بخشش را در رابطه سبک دلبستگی اینزورث و نشانگان افسردگی مطالعه کردند . در این بررسی نمونه ۲۲۱ (۱۴۱زن و ۸۰ مرد) بود. نتایج بیانگر این بود که بخشش نقش واسطه ایی بین نشانگان افسردگی و دلبستگی اینزوت دارد.

پژوهش لاولر[۷۰]– روو و همکاران (۲۰۰۸) نشان داد گذشت به طور منفی با خشم رابطه دارد، در سطح هیجانی گذشت باعث کاهش احساسات منفی مانند خشم و نفرت می شود ( مالکوم و گرین برگ[۷۱]، ۲۰۰۰)، گذشت با کاهش خشم، افسردگی و اضطراب رابطه دارد ( هویت[۷۲] و همکاران ، ۲۰۰۰؛ نقل از خجسته مهر و همکاران، ۱۳۸۸).

مک کالوگ و همکاران (۲۰۰۳) معتقد است افرادی که تجربه هیجانی منفی درباره حوداث مختلف دارند میل به بخشیدن در آن ها کاهش می‌یابد. زیرا قادر به پذیرش عواطف مثبت و حذف احساسات منفی خود نیستند.

یافته های اونگ و ارکت[۷۳] (۲۰۰۶) نشان می‌دهند که عاطفه مثبت و بخشش رابطه مثبت و معنی داری با هم دارند. ‌بنابرین‏ عاطفه مثبت منجر به رضایتمندی و بخشش بیشتر در قبال حوادث منفی می‌گردد.

یافته های لاولر وپفیری[۷۴] (۲۰۰۶) در سربازان مبتلا به اختلال فشار روانی پس آسیبی نشان می‌دهد که عواطف مثبت منجر به احساس رضایت از زندگی، شکرگزاری و بخشش خواهد شد( بساک نژاد، ۱۳۹۱) .

هموند، بنکز و متیس[۷۵](۲۰۰۶) معتقدند که بخشش با عواطف، شناخت‌ها و رفتارهای مثبت بروز می‌کند. وقتی فرد تصمیم می‌گیرد تا رفتارهای فرد خطا کار را ببخشد یک تغییر در تجربه عاطفی خود احساس می‌کند.

مطالعه ماگر و پری[۷۶] (۱۹۹۲) روی جمعیتهای مختلف از جمله افسران ویژه ارجاعی به مراکز مشاوره و افراد مطلقه نشان می‌دهد که بخشش بین فردی رابطه معکوسی با عاطفه منفی دارد ، برای بخشش نیاز است تا فرد آسیب دیده از پاسخهای عاطفی و هیجانی منفی رهایی یابد و پاسخهای هیجانی مثبت را در خود تقویت کند .

تنگنی[۷۷] و همکاران (۱۹۹۸؛ نقل از زندی پور و یادگاری، ۱۳۸۶) بین تمایل به بخشیدن دیگران و علائم افسردگی و خصومت رابطه منفی به دست آورده اند .

مطالعه فریدمن و انرایت[۷۸] (۱۹۹۶) نشان داده‌اند که علایم اضطراب، افسردگی و خشم در نتیجه بخشودگی کاهش می‌یابد.

مالتبی و دی و باربر(۲۰۰۴) طی پژوهشی بر روی ۳۲۰ نفر ۱۸ تا ۵۰ ساله (۱۵۳ مرد و ۱۶۷زن ) مشاهده کردند که گذشت با دومؤ لفه سلامت روان یعنی عاطفه مثبت و خشنودی از زندگی رابطه مثبت دارد. بررسی ویتولت و واندرلان[۷۹] (۲۰۰۱، برگرفته از زندی پور و یادگاری، ۱۳۸۶) حاکی از آن بود که اشتغال ذهنی با تصور نبخشیدن، عاطفه منفی و استراتژیهای فیزیولوژیک را ایجاد می‌کند.

ساب کوویاک[۸۰] و همکاران (۱۹۹۵) در نوجوانان و والدین آن ها دریافتند که نمرات کم در بخشش با افسردگی رابطه ندارد اما با اضطراب بیشتر رابطه دارد .

مشاهدات کلینیکی فیتزگیبونز، هانتر[۸۱]( ۱۹۷۸ ) و کافمن[۸۲] (۱۹۸۶) نشان دهنده این بود که مشاوره بخشودگی[۸۳]، خشم، اضطراب و افسردگی روانی را در مراجعان کاهش می‌دهد( زندی پور و یادگاری، ۱۳۸۶).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1401-09-25] [ 12:05:00 ب.ظ ]




احتیاجات اولیه؛

بهداشت روانی مستلزم دانستن و ارزش دادن به احتیاجات اولیه بشر است. احتیاج یعنی کششی که فرد را به عملی وادار کند. بعضی از این احتیاجات جسمانی مانند: احتیاج به غذا، آب و استراحت و بعضی دیگر از این احتیاجات روانی می‌باشد مانند احتیاج به پیشرفت. ‌بنابرین‏ اگر احتیاج شدید باشد حالت روانی نیز شدت پیدا می‌کند. هنگامی که احتیاج ارضا شود تنش کم شده حالت عاطفی آرامی، جانشین غلیان قلبی می‌گردد. اگر احتیاج برآورده نشود حالت شدید هیجان روانی ادامه پیدا می‌کند و این هیجانات تأثیرات متقابلی روی دستگاه های عضوی دارد. بشر ذاتاً تحت تأثیر این نیازها است و به نسبت محرومیت و یا ارضای آن ها رفتار می‌کند. ‌بنابرین‏ زندگی او هیچوقت در حالت سکون مطلق نیست بلکه دائماً در حال کشمکش و تلاش برای به دست آوردن موقعیت اجتماعی و امنیت جسمی و روانی است.

شخصی که این اصول را فهمیده و می پذیرد می‌تواند با واقع بینی با مشکلات زندگی مقابله کند و از تلاش برای از بین بردن موانع و مشکلات از پای در نمی آید زیرا می‌داند که زندگی یعنی کشمکش با عوامل مختلف و بر این اساس است که سعی می‌کند در برآوردن احتیاجات خود واقع بین باشد او می پذیرد که تعارض روانی اغلب اتفاق می افتد و برای مقابله با آن خود را آماده می‌کند. این شخص در زندگی ‌هدف‌های‌ معینی دارد و برای رسیدن به آن ها سعی وافی خواهد کرد. چهار تن از محققین مشهور بنام «لوین، دمبر، فستینگر، سیوز» معنی واقع بین بودن را بر اساس چهار اصل زیر قرار می‌دهند[۸]:

    1. واقع بینی در فرد بیشتر خواهد بود، اگر از خود بپرسد که انتظارش از زندگی چیست نه اینکه آرزویش چه می‌باشد.

    1. واقع بینی در شغل و حرفه بیشتر باشد تا در بازی و تفریح و فعالیت‌های لذتبخش دیگر.

    1. افراد واقع بین زودتر و سریعتر و آسان تر با مشکلات روبرو می‌شوند تا اشخاص غیرواقع بین.

  1. موفقیت اگر به تدریج حاصل شود، کمتر ایجاد هیجانات عاطفی می‌کند تا شکست.

اضطراب و هیجان و حساسیت باعث ایجاد طرز فکر غیرواقع بینانه خواهد شد ‌بنابرین‏ امکان زیادی دارد که طرز فکر غیرواقع بینانه بیشتر نتیجه شکست مداوم باشد تا موفقیت دائمی.

اضطراب؛

اضطراب و تشویق زائیدۀ ترس است، تشویق به ترس شبیه است ولی در تشویق معمولاً طبیعت و نوع خطر آشکار نیست.

به طور کلی ترس پدیده ای است زودگذر و وابسته به عوامل و حوادث خارجی، در حالی که اضطراب هنگامی که سازمان شخصیت فرد مورد تهدید و خطر قرار گیرد ایجاد می شود و چون بیشتر ناشی از مسائل دیرپای روانی است غالباً مزمن می شود و مقابله با آن بسیار مشکل می‌گردد. با ناکامی بستگی زیادی دارد و در این حالت به جای اینکه فرد به اتفاقات کنونی واکنش نشان دهد نگران وضع آینده می شود.

هرگاه شخص تصور ناکامی در آینده خویش را داشته باشد دچار اضطراب می شود و چون آینده قابل پیش‌بینی نیست همیشه عدم اطمینان از پیشامدهای آینده وجود دارد، ‌بنابرین‏ اضطراب نیز به طور طبیعی موجود است اضطراب ملایم خود می‌تواند انگیزه ای برای پیشبرد کارهای آینده باشد.

اصطلاح اضطراب بکرّات توسط روان شناسان مشاور یا شاغل در سازمان‌ها و مؤسسات مختلف به کار گرفته می شود و دلیل این کاربرد وسیع نیز نقشی است که این هیجان در عملکرد مدیریت و کارکنان سازمان‌ها ایفا می‌کند.

همه ما در طول حیات خود به دفعات کم و بیش زیاد، هیجان اضطراب را تجربه کرده ایم. اما حرفه معلمی دارای آنچنان ماهیتی است که بیش از بعضی از مشاغل دیگر با هیجان اضطراب سرو کار دارد. در مواردی که اضطراب متعادل و سازنده است، نقش مهمی را در زندگی معلمان بازی می‌کند. اگر قرار است معلم در کلاس درس ‌هدف‌های‌ آموزشی را محقق سازد هیجان اضطراب باعث می شود معلم به فعالیت بپردازد و موجباتی را فراهم سازد تا این هدفها تحقق یابند. اما در صورتی که سطوح اضطراب او از حد معینی بالاتر رفت، تغییراتی در همه ابعاد تفکر و عملکرد معلم ایجاد می شود. و آثار منفی این تغییرات در همه ابعاد قابل مشاهده خواهد شد.

هر چند همه اضطرابهای آدمی مربوط به ترس است. اما مفهوم اضطراب با مفهوم ترس تفاوت دارد. اصطلاحات معادل اضطراب احساساتی نظیر دل نگرانی وحشت، بیم و ناراحتی است.

تعبیر و تفسیر اضطراب؛

اضطراب را می توان حالت نامطلوب تنکار شناختی (فیزیولوژیک) یا تنش روان شناختی تعریف کرد که از احساس تهدید ایمنی یا عزت نفس ناشی می شود. اکثر روان شناسان اضطراب را پاسخی به خطر ناآشکار (مبهم) یا پاسخی به خطر خاص در محیط می دانند. دانشمندانی که اضطراب را مورد مطالعه قرار می‌دهند معمولاً به جنبه‌های خاصی از آن مانند: جنبه زیست شناختی، یا جنبه انفعالی (عاطفی) بیشتر می پردازند.

فروید سه نوع اضطراب را نام می‌برد[۹]:

الف) اضطراب واقع گرایانه- که پاسخ به خطرات واقعی زندگی است.

ب) اضطراب روان رنجوری (نوروتیک)- که نتیجه ترس از غرایز است به عبارت دیگر این اضطراب در جنبه نهادی ابتدایی، و ناخودآگاه شخصیت ریشه دارد که ارضای فوری غرایز را می طلبد، این اضطراب در کودکی آغاز می شود که کودک از کینه و سرزنش می ترسد و در بزرگسالی غالباً اینگونه اضطراب، هنگامی پیدا می شود که شخص از خود غرایز جنسی یا پرخاشگری می ترسد.

پ) اضطراب اخلاقی- هنگامی پیدا می شود که شخص به سبب تخلف از دستور (فراخود) یا (وجدان) احساس گناه و شرمساری می‌کند.

مؤلفه های اضطراب؛

به نظر روان شناسان، اضطراب از چند جزء یا مؤلفه متفاوت تشکیل شده است که مهمترین آن ها، عبارتند از:

    1. احساس ذهنی ترس؛

    1. انگیختگی تنکار شناختی (فیزیولوژیک)؛

  1. علائم رفتاری اضطراب.

افسردگی؛

افسردگی زمانی پدید می‌آید که روحیه ما افت می‌کند شماری عبارتهای عامیانه وجود دارند و به کار گرفته می‌شوند تا این احساس «افت روحیه» را توصیف کنند[۱۰]:

بیزاری، ملول، خنک بودن، دلتنگی، غرق در خیالات، دمق بودن، غم زدگی، احساس درماندگی-احساس کسالت، محزون بودن، بی حالی- بی عزمی و … هنگامی که واژه افسردگی به حالتی از خلق گفته می شود، با همه کلمات رایچ در یک معنا مشترک است: بی روحیه بودن، بی توان احساس فقدان، نومیدی و عاطل بودن، از بدبینی و بی رغبتی حکایت می‌کند. افسردگی درجات و انواعی دارد و از عوامل متعددی ممکن است ناشی شود مانند: سرشت طبیعی، وراثت، اختلال در فعالیت‌های شیمیایی و هورمونی بدن، تجارب خانوادگی- از دست دادن والدین، نداشتن روابط اجتماعی نزدیک با افراد قابل اعتماد، برخوردار نبودن از حمایت اجتماعی کافی و بالاخره نداشتن یا از دست دادن احساس احترام، اعتماد به خود و … می‌گردد.

به عقیده بک (۱۹۷۶) افسردگی بالینی را می توان به عنوان نوعی (اختلال مرضی) تعریف کرد که شامل تغییراتی در پنج حوزه رفتاری عمده می شود. (علائم مرضی) این تغییرات ممکن است هر یک از تظاهرات زیر را در برگیرد[۱۱]؛

    1. عواطف منفی: معمولاً شامل غم، احساس گناه، حساسی (بی حوصلگی) شدید یا عاطفی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




۲-۳-۵-۶) مُدل وظیفه‌ای

در مُدل وظیفه ای، اثربخشی سازمانی با در نظر گرفتن نتایج اجتماعی فعالیت‌های سازمان تعیینمی‌شود. پرسش مهّم ‌به این صورت مطرحمی‌شود: تا چه اندازه فعالیت‌های سازمان نیاز گروه‌های ذینفع را فراهم می آورد؟ بر اساس این مُدل، هر زیر سیستم باید اهداف وجودی خود را معیّن کند، منبع لازم برای رسیدن ‌به این اهداف را مشخص کند، وسایل لازم برای هماهنگی و ترکیب تلاش‌های خود را ایجاد کند و استرس سیستم را در ارتباط با محیط کاهش دهد. تعیین اهداف زیر سیستم به معنای تعریف و ارزیابی موفقیت‌های زیر سیستم در سایه این اهداف است. فراهم کردن منابع لازم، یعنی تدارک منابع مادی و انسانی برای نیل به اهداف و منظور از هماهنگی و ترکیب تلاش‌ها این است که سازمان‌ها باید کارها، وظایف و مسئولیت‌ها را تقسیم کرده و بین آن ها هماهنگی لازم را ایجاد کند. استرس سازمان زمانی کاهش می‌یابد که سازمان هم بتواند نیازهای ارباب رجوع را فراهم و رضایت کارکنان سازمان را جلب کند. در مُدل وظیفه ای، اثربخشی به معنی این است که آیا فعالیت‌های پیش گفته در جهت رسیدن به اهداف سازمان تسهیل کننده اند یا ممانعت کننده؟ ( کولوبندی، ۱۳۷۴، ۲۱).

۲-۳-۵-۷) مُدل عوامل استراتژیک

این مُدل در برخی منابع تحت عنوان « رویکرد تامین رضایت گروه‌های ذینفع » مطرح شده است. بر اساس این مُدل که رویکردی جدید تلقی می شود، سازمان زمانی اثربخش است که بتواند نیازهای عوامل محیطی خود را که تداوم حیات سازمان مستلزم حمایت آن ها‌ است، برآورده نماید. این رویکرد شبیه نظریه سیستمی است ولی تاکیدات متفاوتی را در بر دارد. «کونولی»[۷۳] و همکاران در سال ۱۹۸۰ برای نخستین بار به تبیین رویکرد مذکور پرداختند و برخی محقّقین نیز در راستای این مُدل اثربخشی سازمانی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند (زکی و همکاران، ۱۳۸۵، ۳۱).

۲-۳-۵-۸) مُدل بهبود سازمان

در مُدل بهبود سازمان، اثربخشی سازمانی برحسب توانایی حل مشکلات و احیای سازمان اندازه گیری می‌شود. تأکید این مُدل بر موارد زیر و سنجش آن ها‌ است:

الف) رفتار سرپرستان نسبت به کارگران و زیر دستان.

ب) روحیه جمعی، وفاداری گروهی و کار گروهی.

ج) اعتماد و ارتباط بین کارگران و مدیریت.

د) آزادی مدیریت در هدف گذاری.

برای ترکیب و هماهنگی اهداف و نیازهای سازمان به منظور رشد سازمان و بهبود سیستم باید دانش و تکنیک های علوم رفتاری به کار گرفته شوند، تا سازمانی به وجود آید که در آن توانایی‌های هر یک از اعضا به طور کامل مورد استفاده قرار گیرد. برای این منظور سازمان باید به چهار پرسش اساسی زیر پاسخ دهد:

الف) سازمان ما چیست؟

ب) کجا می‌خواهیم برویم؟

ج) چگونه می‌خواهیم به آنجا برسیم؟

د) چگونه متوّجه می‌شویم که به آنجا رسیده ایم؟

پرسش اوّل مربوط به تشخیص اهداف سازمان، سوال دوّم مربوط به هدف گذاری یا تعیین برنامه ها، پرسش سوّم در رابطه با اجرای برنامه ها و سوال چهارم مربوط به ارزشیابی برنامه‌هاست. فرض مهّم این مُدل این است که مدیریت تهدید آمیز و تنبیه گرا سبب بهره وری کمتر، هزینه بیشتر، غیبت زیادتر و رضایت کمتر کارکنان می‌شود، در حالی که مدیریت حمایت گرا با روش‌های نظارت گروهی باعث بهره وری بیشتر، هزینه کمتر، غیبت کمتر و رضایت بیشتر کارکنان می‌گردد و در نتیجه اثربخشی سازمانی افزایش می‌یابد. همچنین، نگرش منفی اعضای سازمان نسبت به کار و عادات کاری معمولا در رابطه با واکنش آنان نسبت به محیط کار و چگونگی رفتار سازمان با آنان است نه برخاسته از خصوصیات ذاتّی کارکنان و اگر شغل طوری طرح‌ریزی شده باشد که هم نیازهای افراد و هم احتیاجات سازمان را برطرف سازد، بیشترین بهره وری را به همراه خواهد داشت. با توّجه به مطالب فوق، وظیفه اساسی مدیریت ایجاد شرایط و عملیاتی است که افراد بتوانند، اهداف شخصی را با اهداف سازمانی سازگار سازند. به عبارت دیگر، مدیریت باید در ایجاد فرصت‌ها، آزاد کردن توانایی‌ها، حذف موانع و راهنمایی کارکنان و زیردستان کوشش به عمل آورد. وظیفه مدیریت در مُدل بهبود سازمان، مدیریت بر مبنای هدف است نه مدیریت بر مبنای کنترل (کولوبندی، ۱۳۷۴، ۲۰).

۲-۳-۵-۹) مُدل کسب هدف

مُدل کسب هدف، توانایی سازمان را در رابطه با دست یابی به اهداف سازمانی بررسی می‌کند. در اینجا، منظور از اهداف سازمان، اهداف اصلی و فرعی می‌باشد، که در اساسنامه و راهنمای سازمان و اسنادی از این قبیل آمده است. معیارهای ارزیابی اثربخشی از این تعاریف و نیز از اهداف عملیاتی وظایف سازمان استخراج می‌شود. اثربخشی را می توان با مقایسه فعالیت‌های انجام شده و برنامه ریزی شده برای نیل به اهداف سازمان مورد ارزیابی قرار داد. به عبارت دیگر، تا چه اندازه سازمان توانسته است در تحقق اهداف برنامه ریزی شده موفق باشد؟ مُدل کسب هدف بر این عقیده استوار است که سازمان‌های مدرن به وسیله شبکه‌ای از نقش‌ها، تقسیم کار و سلسله مراتب در ارتباط با فعالیت‌ها و اهداف سازمان قابل توصیف می‌باشند. در چنین وضعی، سازمان عناصر پیش گفته را برای نیل به اهداف خود به طور مؤثر سازماندهی می‌کند لذا هر یک از این عناصر نقشی معیّن و مرتبط با اهداف سازمان دارد (مشبکی، ۱۳۷۵، ۵۵).

۲-۳-۵-۱۰) مُدل چانه زنی

مُدل چانه زنی، سازمان را متشکل از افراد و گروه‌هایی می‌داند که هر یک به دنبال هدفی خاص فعالیت می‌کنند و در این راستا بین آن ها چک و چانه زدن هایی صورت می‌گیرد. قدرت تصمیم گیری کل سازمان بستگی به مذاکره و کلنجار بین افراد سازمان و مشارکت آن ها دارد و موفقیت سازمان نتیجه یک فرایند پیچیده تغییر و تطبیق بین این عناصر است. در بررسی اثربخشی سازمان کلنجارهایی که مهّم بوده و مربوط به مسئله‌ای خاصمی‌شود باید مورد بررسی و سنجش قرار گیرد نه همه تبادلات. فرض مُدل چانه زنی این است که سازمان یک مُدل تعاونی و گاهی رقابتی در ارتباط با توزیع منابع است. در اثر مشارکت و تبادل منابع، گروه‌های سازمان قادر خواهند بود به اهداف خود دست یابند. اثربخشی سازمان منوط به مشارکت مناسب گروه‌ها و افراد سازمان است و اهدافی احتمال موفقیت پیدا می‌کنند که گروه‌های بیشتری به آن علاقه مند بوده و در رسیدن به آن ها مشارکت داشته باشند. روش اندازه گیری اثربخشی در مُدل چانه زنی عبارت است از تشخیص اوّلویت‌ها و چگونگی تخصیص منابع کمیاب در راستای حل مشکلات و نیل به اهداف سازمان توسط گروه‌های ذینفع و زیر سیستم های سازمان. گروه‌های مختلف برای استفاده از منابع سازمان باید با هم مذاکره نموده و به توافق برسند. اگر هر یک از بازیگران بخواهند به تنهایی عمل کنند، بیشترین دست آورد حاصل نخواهد شد (کولوبندی ، ۱۳۷۴، ۲۰).

۲-۳-۵-۱۱) مُدل «تالکوت پارسونز»[۷۴]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




گفتار اول : پلیس

هر نقش اجتماعی با توجه به عرف – سنت‌ها – عقاید – رفتارها و نیازهای اجتماعی شکل می‌گیرد ۰ نقش پلیس نیز به همین اساس شکل گرفته و البته ویژگی نظامندی و سازماندهی بدان افزوده است . پلیس به حکم وظیفه خود امر جلوگیری از ارتکاب جرایم ، دستگیری مجرمان جلوگیری از امحای آثار جرم و حمایت‌های مقدماتی از بزه دیدگان را بر عهده دارد . اقدامات این ارگان بیشتر جنبه فیزیکی و محسوس دارد و سالهاست که مردم با وظایف و نحوه فعالیت آن خو گرفته اند . پلیس سازمان امنیتی- انتظامی است که در تمام کشورها از جمله وظیفه پیشگیری از جرایم را بر عهده دارد و بیشتر اولین نماینده عدالت کیفری است که با شهروندان در ارتباط می‌باشد. به همین دلیل نوع برخورد پلیس با مردم در شکل گیری طرز تلقی صحیح یا اشتباه از نظام امنیت شهری واجد اهمیت سیاسی است اعضای پلیس افراد آموزش دیده و ورزیده ای هستندکه پیشگیری از جرایم می نمایند در مقام وظایف پلیس اقدامات زیر را انجام می‌دهد که به طور مستقیم یا غیر مستقیم در پیشگیری از جرایم مؤثر است. (مورگان و نیوبرن: ۱۲۲ الی ۱۴۱)

حمایت از بزه دیدگان بالقوه جرایم، ایجاد احساس امنیت عمومی از طریق حضور در سطح شهر و اماکنی که احتمال وقوع جرم در آن وجود دارد ۰ دریافت گزارشهایی راجع به ارتکاب یا احتمال ارتکاب جرایم، حضور در صحنه های جرم ‌یا محتمل به بزهکاری – ارائه خدمات مشاوره و راهنمایی به شهروندان در زمینه‌های امنیتی و پیشگیری از جرایم – ارائه برنامه ها و طرحهای امن سازی ‌محله‌ها و محیط‌های خاص شهری در مقابل مجرمان حرفه ایی – ارائه پیشنهادات علمی و سازنده، برای اصلاح ساختارهای جرم خیز و تصویب قوانین متناسب به مقامات ذیصلاح،تهیه آمار جرایم اعم از شروع به جرم ، جرایم تام،عقیم و محال به تقکیک جرایم علیه اشخاص اموال و امنیت.

البته در کشورهای مختلف اختیارات پلیس دارای محدودیتهای معین و گسترده تر از نهاد مشابه آن در سایر کشورها می‌باشد ۰ همین امر منجر به آن شده تا تفاسیر متعددی از مفهوم پلیس ارائه شده و گاه بتوان آن را به مفهوم مجموعه سازمانی مقابله و مبارزه با جرایم محسوب داشت که در این صورت شامل سازمان قضایی و دادگستری نیز خواهد بود۰

در کشورمان در تفسیر محدود پلیس در برگیرنده مأموران نیروی انتظامی است که حدود اختیارات و وظایف آن در قانون نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۲۷ تیر ۱۳۶۹ و برخی از قوانین و مقررات دیگر ذکر شده است ‌بنابرین‏ نمی توان معتقد گردید که پلیس تنها مجری امر پیشگیری در کشورمان به شمار آید از بعد تطبیقی در انگلیس امر پیشگیری از جرم را پلیس بر عهده دارد و در سوئد سازمان مستقلی متولی این امر است۰ در بلژیک مدیریت پیشگیری را وزارت دادگستری و پلیس به طور مشترک عهده دار هستند ۰ اگر چه پلیس به موجب قانون امر پیشگیری از جرم را بر عهده دارد اما ایرادهایی از حیث ساختاری و اجرایی بر این ارگان وارد شده که نمی توان آن ها را انکار کرد . اگرچه طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی در بحث مربوط به مدیریت، متولی پیشگیری از جرم قوه قضائیه است، اما به دلیل آن که پلیس در تعامل مستقیم با مردم است و به نوعی ابزار و وسایل بیشتری را در مقابله با جرم دارد، اصل پیشگیری از جرم را پلیس اجرا می‌کند. (صادقیان، ۱۳۹۰: ۱۴۷)

امروزه برخی از کشور ها مانند فرانسه و کانادا با وجود آمار بالای جرم و جنایت همچنان سعی می‌کنند پیشگیری و مبارزه با جرم را در اولویت کار پلیس قرار بدهند، زیرا پیشگیری به مراتب هزینه کمتری خواهد داشت. در کشور ما نیز پلیس به عنوان فعال ترین نیروی پیشگیری و مقابله با جرم شناخته می شود و تردیدی وجود ندارد که پلیس به عنوان نوک پیکان مقابله و مبارزه با جرم تلقی می شود، چراکه وقتی قانونی وضع می شود تا به مرحله اجرا برسد، عملاً قدرت اجرایی قانون را در عملکرد پلیس می بینیم.

البته مسئله مهم نحوه برداشت افراد از حضور پلیس در جامعه است. معمولاً برداشت افراد جامعه از حضور پلیس در جامعه یک رویکرد توام با امنیت و آرامش نیست که در درجه اول به سوءمدیریت عملکرد پلیس در گذشته ها مربوط می شود چرا که پلیس در یک بعد زمانی اقدام های خارج از عرف پذیرفته شده در جامعه انجام می‌داد و در گذشته ها پلیس به عنوان نزدیک ترین نیروی تعامل با مردم در اموری مداخله کرده که باعث شده بود شان پلیس پائین بیاید. همچنین در درجه دوم به بحث اصرار ‌به این سوءمدیریت مربوط می شود که این مسئله نیز باز مربوط به مداخله پلیس در اموری است که جزو وظایف آن نیست. (سید زاده ثانی: ۳۳۹ الی ۳۶۹)

باید توجه داشته باشیم تردیدی وجود ندارد که پلیس نیروی خدمتگزار مردم است و این مسئله را پلیس در مقابله با اراذل و اوباش و برخورد با مجرمان خطرناک ثابت ‌کرده‌است و منظور این است که برخورد و تعامل پلیس با مردم در واقع ملاک قضاوت مردم است. مردم باید ‌به این باور برسند که پلیس در عین حال که وظایفش را انجام می‌دهد احترام به مردم را در رأس کار خود قرار می‌دهد. ضمناً حضور مستمر و بیش از حد پلیس در جامعه و فضای اجتماعی ممکن است باعث شود مردم تصور کنند جامعه حتماً با مشکلات فراوان امنیتی دست به گریبان است که در پی آن احساس ناامنی خود به خود به سراغ آن ها خواهد آمد. ‌بنابرین‏ بهتر است پلیس برای نظارت و تامین امنیت شهری به صورت نامحسوس در اجتماع ظاهر شود و رفتارش با مردم دقیق و توام با رافت باشد و در عین حال مراقبت و نظارت بر اجتماع را به صورت نامحسوس انجام بدهد. پلیس باید به جای کار های جزئی به اقدام های پیشگیرانه زیربنایی توجه بیشتری داشته باشد، اگرچه نتایج پیشگیری در طول زمان مشخص می شود. ‌بنابرین‏ پلیس باید با برنامه ریزی بلندمدت آموزش را ملاک عمل خود بداند و طی برنامه ریزی کوتاه مدت اگر اقدام های پلیس توام با حفظ حریم خصوصی و کرامت انسانی باشد در این صورت اعتماد مدام به پلیس زحمتکش بیشتر جلب خواهد شد که این روند می‌تواند جرائم و انحرافات را تا حد صفر برساند.

گفتار دوم: دادستان

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]




۱-۳-۲ علم و آگاهی

برای اینکه شخص معاون را بتوان طبق ماده ۱۲۶ قانون مجازات اسلامی تحت تعقیب قرار داد اولاً می بایست معاون از قصد مباشر برای ارتکاب جرم مطلع باشد و بداند که مباشر درصدد ارتکاب بزه می‌باشد ثانیاًً از ماهیت فعل ارتکابی خویش نیز آگاه باشد و بداند عملی را که وی انجام می‌دهد موجب مساعدت در ارتکاب بزه می شود ‌بنابرین‏ چنانچه شخص معاون از قصد و اراده مجرمانه مباشر اطلاع نداشته باشد یا به ماهیت اعمال ارتکابی خویش واقف نباشد و تصور نماید اقدامات وی جهت امر قانونی مشروع مورد استفاده قرار می‌گیرد به عنوان معاون جرم تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت.

قصد معاون دارای دو عنصر است؛اول علم و دوم اراده. معاون باید بداند که مجرم اصلی می‌خواهد چه جرمی را مرتکب شود به علاوه باید تصمیم داشته باشد که در تحقق جرم ارتکابی با مجرم اصلی معاضدت کند[۸۵].

به عنوان مثال چنانچه الف چاقویی را به قصد آشپزی به فرد ب بدهد و فرد مذکور با چاقو اقدام به قتل فرد ثالثی نماید فرد الف به علت نداشتن اطلاع از قصد مباشر معاون در قتل عمد نمی باشد.

۲-۳-۲ توافق آگاهانه معاون و مباشر برای ارتکاب بزه معین

معاون فقط نسبت به جرایمی مورد تعقیب قرار خواهد گرفت که در محدوده قصد و نیت او قرار گرفته و با مباشر جرم مورد هماهنگی و توافق قرار گرفته است و چنانچه مباشر اعمالی فراتر از توافق با معاون انجام دهد، معاون پاسخگو نخواهد بود به ‌عنوان مثال چنانچه معاون اسلحه ای را برای مباشر جهت ارتکاب بزه تهدید فراهم نماید لیکن مباشر با اسلحه فوق اقدام به قتل نماید شخص معاون به اتمام معاونت در قتل مورد تعقیب قرار نخواهد گرفت.

آنچه لازم به ذکر است این است که توافق در خصوص اصل بزه بین معاون و مباشر کافی می‌باشد و نیازی نیست که حتماً مباشر مشخصات دقیق مجنی علیه، زمان و مکان ارتکاب جرم یا کیفیت وقوع جرم را بیان نماید. به عنوان مثال چنانچه مباشر به قصد قتل از معاون تقاضای فراهم نمودن اسلحه را نماید و معاون اسلحه را تهیه کند و مباشر نیز اقدام به قتل نماید معاون تحت عنوان معاونت در قتل عمد مورد تعقیب قرار خواهد گرفت وهر چند اصلاً معاون مجنی علیه را نشناسد یا اطلاعی از زمان و مکان یا کیفیت قتل ارتکابی نداشته باشد. همچنین است اگر معاون مباشر جرم را به ارتکاب بزه تحریق اتومبیل در تاریخ مشخصی تحریک نماید لیکن مباشر جرم بزه تحریق را چند روز پس از تاریخ مشخص شده لیکن در اثر تحریکات بعمل آمده سابق انجام دهد.

۳-۳-۲ مسئولیت معاون

چنانچه مباشر جرم در حین انجام وقوع بزه از توافق مورد نظر با معاون عدول نماید و فراتر رود آیا تاثیری در مسئولیت معاون دارد یا خیر؟

اصولا هنگامی که مساعدت کننده ارتکاب جرم مجرمانه از قصد مباشر مطلع گردیده و وی را در جهت انجام آن یاری می کند نسبت به اعمال مجرمانه تا حدودی که علم و عمد داشته است به عنوان معاون جرم ، مسئولیت کیفری خواهد داشت اما در بعضی موارد معاون جرم اعمالی را مرتکب می‌گردد که در حالت کلی منطبق بر قصد و نیت مجرمانه معاون جرم نیست .

در این خصوص باید گفت دو حالت متصور می‌باشد.

حالت اول: چنانچه مجازات بزه حاصله سبکتر از جرم مورد توافق باشد معاون در قبال آن پاسخگو خواهد بود. زیرا نتیجه حاصله چیزی است که در ضمن بزه مورد توافق قرار گرفته است به عنوان مثال چنانچه فردی جهت مساعدت به ارتکاب قتل اسلحه ای تهیه و به شخص مباشر بدهد و در اثر تیراندازی مباشر با اسلحه مذکور مجنی علیه مصدوم شود لیکن نمیرد، معاون به ارتکاب معاونت در ایراد صدمه بدنی عمدی قابل تعقیب خواهد بود.

حالت دوم: چنانچه مباشر جرم مرتکب بزهی سنگینتر از بزه مورد توافق با معاون شود که طبعا مجازات شدیدتری خواهد داشت.

در این جا نیز دو حالت متصور می‌باشد.

۱- مباشر با نقشه و قصد قبلی اقدام به ارتکاب بزه سنگینتر از بزه مورد توافق با معاون نموده است مثلاً الف جهت مجروح نمودن ب چاقویی را به مباشر می‌دهد لیکن مباشر با قصد قبلی ضرباتی را جهت قتل فرد ب به نواحی حساس بدن وی وارد (منجر به قتل می شود. ) در اینجا چون معاون هیچگونه توافقی با مباشر نداشته و مباشر نیز عمداً و با نقشه قبلی بزه ‌سنگین‌تری از بزه مورد توافق با معاون را مرتکب می شود شخص را نمی توان تحت عنوان معاونت در قتل معاون تحت تعقیب قرار نخواهد گرفت.

۲- مباشر جرم بدون قصد و نیت قبلی و در اثر موقعیت اضطراری پیش آمد. مرتکب بزهی سنگینتر از بزه مورد توافق با معاون می‌گردد.

مثلاً الف جهت سرقت مسلحانه اسلحه ای تهیه و به شخص ب می‌دهد. شخص ب نیز صرفاً جهت سرقت اقدام می‌کند لیکن در جریان سرقت و جهت فرار اقدام به استفاده از اسلحه می کند که در جریان این عمل فرد ثالثی به قتل می‌رسد حال می توان شخص الف را به عنوان معاون در قتل تحت تعقیب قرار داد یا خیر. در این جا دو نظر است.

۱- فردی که اسلحه در اختیار فاعل اصلی جرم قرار داد. اگر چه در خصوص قتل با فاعل توافق نداشته ولی چون اصل عمل او غیر مجاز بوده و از طرف دیگر مباشر اصلی جرم بدون قصد و پیش‌بینی قبلی مجبور به ارتکاب جرم سنگین تر شد. معاون نیز مشمول نتایج بزه سنگینتر می شود.

۲- با عنایت به اینکه قصد و دخالت معاون مساعدت در ارتکاب بزه معین بوده (در مثال مذکور قصد معاون مساعدت در سرقت مسلحانه) لذا وی در همین حد مسئول می‌باشد بیشتر نظام های حقوقی نظریه دوم را پذیرفته اند هر چند که به نظر می‌رسد چنانچه با توجه به جرم و اوضاع و احوال حاکم بر آن بتوان وقوع جرم سنگین تر را به روشنی پیش‌بینی کرد حتی اگر توافقی بین معاون و مباشر در خصوص بزه سنگین تر صورت نگرفته باشد، بتوان معاون را به عنوان معاونت در بزه سنگینتر نیز تحت تعقیب قرار داد.لیکن تبصره ماده۱۲۶ ضمن رد این نظریه بیان می‌دارد:” چنانچه فاعل اصلی جرم، جرمی شدیدتر از آنچه مقصود معاون بوده است مرتکب شود، معاون به مجازات معاونت در جرم خفیف تر محکوم می شود”

بدیهی است منظور تبصره از جرم شدیدتر ،جرم شدیدتری از همان نوع است (مثلا کلاهبرداری مشدده به جای کلاهبرداری ساده) و گرنه هرگاه مباشر، به طور کامل ،نوع جرمی را که با دیگری نسبت به آن توافق ‌کرده‌است تغییر دهد، به طوری که هیچ رابطه سببیتی بین عمل مباشر جرم ارتکابی و جرم مورد توافق نباشد محکوم کردن مباشر دشوار خواهد بود[۸۶]. به عنوان مثال چنانچه فردی دیگری را به بزه سرقت تحریک کند لیکن مباشر اقدام به بزه جعل نماید محکوم کردن فرد به معاونت در جعل فاقد وجاهت قانونی است.

۴-۳-۲ انصراف معاون ‌و آثار آن :

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:05:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم