کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



گلی زواره‌ای درباره‌ی برگشت علاّمه‌ی جعفری به ایران می‌گوید: «در واقع فصل آن رسیده بود که این درخت تناور که در باغ اندیشه و معرفت نجف به شکوفایی و رشد رسیده بود به شاخه گستری پرداخته و از محصولات و ثمرات آن شیفتگان اندیشه های ناب اسلامی استفاده کنند و مردمان در سایه اش روان خویش را تسکین دهند»(گلی زواره ای، ۱۳۷۸، ص ۶۴).
وی در تهران و قم از محضر فقها و حکمایی چون: میرزا مهدی آشتیانی، شیخ محمّدرضا تنکابنی و عارف دانا سرشت، میرزا محمّدتقی زرگر تبریزی بهره هایی شایان گرفت. شیخ تنکابنی از فقهای والامقام بود و «کفایه و مکاسب»را علاّمه‌ی جعفری ازایشان آموخت. و «فلسفه »را هم خدمت میرزا مهدی آشتیانی فراگرفت و «حکمت منظومه‌ی حاج ملّاهادی سبزواری و بخشی از امور عامّه اسفار» را نیز در محضر ایشان تلمّذ کرد و نزد آقا شیخ محمّدتقی زرگر هم «مسایل عرفانی» را آموخت.
درسال۱۳۲۱شمسی به سبب بیماری و رحلت مادر، به تبریز برگشت و در درس آیت الله شهیدی حضور یافت. اندکی بعد با اصرار شدید آیت الله شهیدی مواجه شد که مصرّانه از او می‌خواست راه نجف را پیش گرفته، هر چه زودتر به کانون علمی حوزه‌ی علمیّه نجف بپیوندد. می‌توان گفت: شهیدی فقید که نسبت به حضور وی در ساحل دریای علم علی(ع) اصرار و الحاح تمام و جدّی داشت، با خدمت خویش در روانه کردن جعفری به نجف در سال ۱۳۲۲ خورشیدی مطابق با سال ۱۳۶۳ قمری نیز مهیّا کردن شرایط مقدّماتی آن، در سرنوشت علمی و تکامل فکری وی، نقشی اساسی ایفا کرده است. فاضلی می‌گوید: «آیت الله شهیدی علاّمه‌ی جعفری را به نجف کشاند و او را «فقیه»، «فیلسوف»، «محقّق»، «استاد» و در یک کلمه «شیخ الریس» علاّمه‌ی جعفری کرد»(فاضلی، ۱۳۷۸، ص۶۷).
حضور ۱۱ ساله‌ی محمّدتقی جعفری در دانشگاه دینی بزرگ نجف اشرف که آکنده از اساتیدی بسیار ممتاز و صاحب نظر هم چون: سیّد ابوالقاسم خویی، سیّد محسن حکیم، شیخ کاظم شیرازی، سیّد عبدالهادی شیرازی، سیّد جمال الدّین گلپایگانی، شیخ مرتضی طالقانی و. .. بود، تأثیر قاطعانه‌ای در شکل گیری شخصیّت علمی و عملی وی داشت، به گونه‌ای که در سن ۲۳ سالگی (سال ۱۳۶۶ ق ) موفّق به اخذ درجه‌ی اجتهاد از شیخ کاظم شیرازی شده، ایشان سپس خود یکی از مدرسین و اساتید کانون علمی نجف به شمار می‌رفت.
این دوره از زندگی، وی با وضعیت معیشتی آزاردهنده ای، روزگار خود را می‌گذراند. از ایّام تحصیلش در نجف این گونه نقل کرده است: «با شهریه ای که آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی در نجف می‌داد، گاهی اوقات مخیّر بودم بین این‌که غذا تهیه کنم یا کتاب بخرم، کتاب می خریدم. » با آن که هزینه های زندگی در آن زمان پایین‌تر از امروز بود، ولی چون استاد به غیر از شهریه‌ی اندکی که از طرف آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی پرداخت می‌شد، منبع درآمد دیگری نداشت، بنابراین، هم زمان با تحصیل، بخشی از زندگی روزانه‌ی خود را به کار اختصاص داده بود تا بتواند زندگی ساده‌ی خود را اداره کند. به عنوان نمودی بارز از زندگی ایشان در آن دوره، می‌توان به خانه‌ای زیرزمینی اشاره کرد که در اوان زندگی مشترک در آن اسکان گزیده بود همسر فداکار علاّمه‌ی جعفری ، «مرحومه خانم جمیله ی فرشباف انتظار»، در راه به ثمر رسیدن و به سامان شدن ارکان زندگی علمی و قوام حیات خانوادگی ـ اعمّ از انجام وظایف همسری و مادری فرزندان و تحمّل مشکلات و مسایلی که محمّدتقی جعفری همواره با آن‌ ها مواجه بود ـ نقشی به یاد ماندنی و خاطره آمیز در طی چهل سال زندگی زناشویی با علاّمه‌ی جعفری را ایفا کرد که کمتر کسی از آن اطّلاع دارد (گلی زواره ای، ۱۳۷۸، ص۲۸).

هم اندیشی با «مرحوم محمّدرضا مظفّر فیلسوف »، فقیه و منطقی نواندیش در نجف و احمد امین ریاضی دان برجسته ی دانشگاه بغداد مؤلّف کتاب «التّکامل فی الاسلام» که سال‌های سال تداوم یافت، وهمین امرباعث شد که وی در موضوعاتی چون «فقه و فیزیک »، «فلسفه و زیبایی شناسی»، «تاریخ و روان شناسی» و برخی دیگر از دانش های گونه گون، و نوپای غربی به یک نگاه جامع برسد و در شناخت تمدن علمی غرب و اروپا و ادبیات دوران پس از رنسانس با تمام جوانبی که داشت گام هایی علمی بردارد.
این موضوع را در آیینه نخستین اثر ارزشمندش، کتاب «ارتباط انسان ـ جهان» که در سن ۲۸ ـ ۳۰ سالگی به رشته ی تحریر درآمد، بهتر می‌توان نگریست. این کتاب که با گرایش فیزیک و فلسفه تألیف یافته، محصول پویندگی هایی بود که سال‌ها به طول انجامید و حضور مؤلّف خویش را در مرزهای واقعی دانش های نوین تثبیت کرد. وی تا واپسین روزهای عمر، مطالب و مسایل جدّی دنیای جدید را مورد اهتمام قرار می‌داد. این اهتمام در درجه‌ی اوّل، شناخت واقعیّات و سعی در فهم و درک درست آن‌ ها و در درجه دوّم، تحلیل و تشریح منتقدانه آن‌ ها بود(حسینی، ۱۳۸۲، ص۲۷).
تحلیل و آرای علاّمه‌ی جعفری در خصوص جریانات فکری، منطبق بر تفکّراتی بود که به عنوان دانشمندی جوان و اسلامی اندیش، آن‌ ها را از اساتید زبده و جریانات زنده‌ی دوران تحصیل خود به ارث برده بود، و به نظر می‌رسد، اصل آن به زیربنای تربیتی تمدّن علمی اسلام برمی‌گشت. علاّمه‌ی جعفری پس از اتمام تحصیلات، وقتی در خلال سال‌های دهه ۳۰ به ایران بازگشت، باز به بررسی جریانات فکری روز پرداخت. بی گمان، او با روشنفکری های واقعی موافق بود و اساساً همین موضوع بود که وی را به تحقیق و تفحّص واداشته بود؛ تحقیق و تفحّص هایی که شاید پررنگ ترین عنصر حیاتش در طول ۶۰ سال زندگی علمی او محسوب می‌شود. علاّمه محمّدتقی جعفری، در زمره‌ی متفکّران و اندیشمندانی بود که چون در وادی انسان شناسی گام می‌زد، می کوشید که انسان و انسان جدید را به درستی بشناسد. بر این اساس، برای انسان‌ها فراتر از اهمّیّت صوری و نظری، ارزش عملی و عینی قایل بود و با اخلاقی سازنده و سلوکی راهگشا، زیباترین جلوه‌های اخلاقی و حِکَمی‌خود را در همین رابطه بروز می‌داد. شاید در پرتو همین جلوه‌ها بود که در مدّت زمانی نه چندان زیاد، توانست تألیفاتی پر شمار و عمدتاً بدیع از خود به یادگار نهد، که از مشهورترین آن‌ ها می‌توان به مجموعه‌ی ۱۵ جلدی «تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی» و «ترجمه و تفسیر نهج البلاغه» در ۲۷ مجلّد اشاره کرد. این دو اثر به نوبه‌ی خود، حاوی عمده ترین تفکّراتی است که او به مدت ۴ دهه متناوب، به آن‌ ها پرداخت و کوشید یافته های خویش را در قلمروهایی چون: انسان شناسی، جهان شناسی، روان شناسی، جامعه شناسی، اخلاق، حکمت، فلسفه و عرفان و فقه ارائه کند(عباسی، ۱۳۸۸، ص ۱۶).
پس از اتمام تحصیلات و ارتقاء به مراتب بالای علمی، ساده زیستی او کماکان تداوم یافت. وی که در دامن مشکلات زیسته و دوره‌ی دانش اندوزی را با شرایط سخت اقتصادی و معیشتی به سر آورده بود، پس از آن که به مقام استادی رسید و در اندازه ی توانایی اش به تدریج بر مشکلات اقتصادی چیره شد، باز به سنّت روزگار دانش اندوزی وفادار ماند و زندگی‌اش را تا آخرین حدّ ممکن، از آلایش به هر نوع تجمّل و دنیازدگی مبرّا نگاه داشت. نظام شخصیّتش به گونه ای بود که با کارهای اقتصادی و غیر علمی‌پیوندی نمی‌یافت و تنها به مسایل علمی می اندیشید؛ این‌که چگونه می‌توان بحران هویت را مهار کرد و به پرسش های به حقّ و منطقی افراد جامعه ـ خصوصاً جوانان ـ جواب سازنده و صحیح داد، این دیرین ترین مشغولیتی بود که افکارش از سال‌ها پیش به آن‌ ها معطوف گشته، همواره نیز متوجّه آن بود (تفقدی، ۱۳۸۴، ص۱۲۱).
از دیگر ویژگی های وی این بود که در مقولاتی مثل علم و تفکّر، قایل به توقّف نبوده، مسیر آن را آشکارا پایان ناپذیر می دید و می‌گفت: «در مسیر علم و دانش هیچ گاه قانع نشدم». تنها با لحاظ و فهم این ویژگی است که می‌توان سر تألیفات و اندیشه های پردامنه‌ی ایشان را گشود: از زیبایی شناسی تا فلسفه و ادبیات، و از شناخت و تحلیل هنر تا دریافت روان و انسان و حیات. وی جزو متفکّرانی بود که دیدگاه‌های خویش را پیوسته با عنصر زمان هماهنگ می‌کرد. او به تفکّر «تطبیقی»، «روزآمد» و «زمان گرا» ایمانی راسخ داشت. بخش مهمّی از جهت گیری های فکری و علمی اش در اصل به ایده ای با عنوان «فرهنگ مشترک بشری» برمی‌گشت. فرهنگ مشترک بشری که از تفکّرات اساسی و اوّلیه‌ی علاّمه‌ی جعفری به شمار می رود، به این معناست:
«فرهنگ های بشری، در ریشه های فوق ظاهری خویش با همدیگر اشتراک داشته، پیوندهای زوال ناپذیر دارند که عوامل محیطی و جغرافیایی نمی‌توانند بر آن‌ ها دسترسی پیدا نموده و تأثیر انفعالی در آن بر جای بگذارند. » (شوشتری، ۱۳۸۱، ص ۱۴).
برخی از متفکّران معاصر یونانی، وقتی می‌خواهند او را معرفی کنند، به این خصلت وی انگشت می‌نهند که: «علاّمه‌ی جعفری هیچ کس را رد نمی‌کرد، چون او معلّم بود نه قاضی». معلّمی که از «عنوان» و «افتخار» گریزان بوده، به مسئولیت‌هایی می اندیشید که یک معلّم واقعی، باید به فکر ادای آن‌ ها باشد و دانش اندوزان خویش را، از لحاظ مجهز کردن به آن‌ ها مطمئن و آسوده خاطر کند (پیشین).
وی اگر درباره تعلیم و تربیت با احتیاط و دقّت فراوان سخن می‌گفت، چون اعتقاد داشت: تعلیم و تربیت کاری خدایی است، در حقّ موجودی که مخلوق اوست و راهش نیز به سوی او منتهی می‌شود.
۲-۲) اخلاقیّات علاّمه‌ی جعفری
اخلاق در رفتار علاّمه به خصوص در جمع خانواده، تجلّیگاه صفای ناب قلبی و محلّ ظهور و بروز بعد عظیم و خالصی از پختگی شخصیّتی و عرفانی او بود. نکته ای که در خصوص این شخصیّت علمی مشهور و برجسته است بعد وسیع و چشمگیر تقوای الهی و علمی علاّمه است و بدون اغراق می‌توان ایشان را از مصادیق بارز عالمان دانست که حرف و عملشان تا حدود زیادی مطابق یکدیگر و بلکه مؤیّد هم است. او شخصیّتی است که در طرز اندیشه‌ی افراد زیاد تأثیر گذار است و برای اندیشمندان شرق و غرب شناخته شده است، اگر او را بزرگترین متفکّر انسان شناس جامعه‌ی معاصر ایران به شمار آوریم سخنی به گزاف نگفته ایم، مهم ترین ویژگی شخصیّت اخلاقی او خلوص و تقوایش بود، نه تنها تحلیل های فکری خاصّی در باب اخلاص داشت که تار و پود وجودش با این خصوصیّت تنیده شده بود، همین حالت به او صفا و نورانیّتی ویژه بخشید و تزکیّه‌ی درون از او شخصیّتی محبوب خاصّ و عام ساخت، تقوا او را از دنیا طلبی بازداشت، فرصت گران بهای عمر را با برخی اشتغالات که برای او بیهوده می نمود تلف نکرد، با این‌که به تلاش های اجتماعی علاقه داشت و فردگرایی افراطی را نفی می‌کرد (گلی زواره ای، ۱۳۷۸، ص ۹۷).
غرویان می‌گوید: «علاّمه‌ی جعفری فراتر از آن است که در آثارش توان جست و عمیق تر از آن که در کتاب هایش توان یافت. انسانی است بی آلایش و کم پیدایش با «خلوصی خاصّ» و بی تعلّقی ویژه»(غرویان، ۱۳۵۳، ص ۵۳).
کسانی که او را می شناسند اذعان دارند که: مهم ترین ویژگی شخصیّت اخلاقی او «خلوص و تقوایش» بود. نه تنها تحلیل های فکری خاص در باب «اخلاص» داشت که تار و پود وجودش با «اخلاص» تنیده شده بود، بلکه «اخلاص باطن» به او صفا و نورانیّت بخشیده و صفای درون از او شخصیّتی محبوب خاصّ و عام ساخت. «اخلاق و تقوا» او را از دنیا طلبی باز داشت و او در تمام عمر با برکت خود هیچ گاه به دنبال مطاع دنیوی نرفت (رضوی، ۱۳۷۷، ص ۱۴).
دکتر گواهی می‌گوید: «نکته ای که درباره‌ی شخصیّت علمی علاّمه بسیار مشهود و برجسته است، بعد حقیقتاً وسیع و چشمگیر تقوای الهی است. بدون اغراق می‌توان گفت که حضرت ایشان از مصادیق بارز عالمون عاملون هستند که حرف و عملشان تا حدود زیادی مطابق و مؤیّد یکدیگر است» (رشاد، ۱۳۷۶، ص ۴۳۵).
وی در پذیرش سخنان گوناگون گوشی شنوا داشت، نه تنها به گفته های اندیشمندان شرق و غرب گوش فرا می‌داد که اظهارات افراد عادّی را هم به جان و دل می شنید حتّی با تمرکز ویژه به حرف های بی ربط برخی از فضل فروشان توجّه می نمود. تعصّبی در شنیدن سخن حق نداشت و عقیده داشت که هیچ گاه نباید ادّعا کرد که هر چه می‌گوییم حقّ است.
صدّوقی می‌گوید: «از مبالغه گویی درباره‌ی شخصیّت های برجسته ی تاریخ اجتناب می‌کرد. ظرفیت وسیعی برای کسب معارف الهی داشت، در درس ها و بحث ها نیز همواره دانش پژوهان را به افزایش ظرفیت فرا می‌خواند و این‌که در ایّام جوانی اسیر هیچ مکتبی نشد و در عین حال سخن حقّ را از هر صاحب اندیشه ای پذیرفت، نشان از ظرفیّت فکری و روحی والای او داشت. هیچ گاه به امور رسمی در تحصیل، تدریس و تألیف آرام نمی‌یافت و پیوسته خود به استقلال و آن هم نوعاً با برنهادن موضوعات جدید همی اندیشیده و این رویه به استمداد از برخی علوم جدید صورت پذیرفته است. استقلال اندیشه و عدم قناعت به معارف مرسوم و نوجویی در آثار و اظهاراتش موج می‌زد» (صدوقی، ۱۳۷۶، ص ۲۱۴).
شجاعت و جسارت در پرداختن به مسایل و موضوعاتی که تا حدودی بیرون از دایره ی تفکّر سنّتی رایج علمای دین قرار داشته ازشهامت این حکیم حکایت دارد، پاره ای از موضوعات مطرح شده در کتاب مبانی فقه، فقه و یا مجموعه‌ی نقد و تحلیل مثنوی مولوی از این مقوله اند.
ارزش دادن به برخی دیدگاه‌های علما و متکلّمین اروپایی از این ویژگی نشان دارد، زیرا هر جا سخن بکر و حقیقی از این افراد سراغ داشته در کمال انصاف و فروتنی به نقل آن نکته با ذکر دقیق سند و مرجع پرداخته، بدون این‌که خواسته باشد، حرف حساب دیگران را به حساب خود گذاشته باشد (گلی زواره ای، ۱۳۷۸، ص ۱۰۰).
از دیگر ویژگی های اخلاقی علاّمه فروتنی اوست که باعث شده این اندیشمند به آن صورت شناخته نشود و همچون فردی عادّی تلقّی گردد، این متفکّر در برخورد با تمامی افراد اعمّ از شخصیّت های فکری و اشخاص معمولی فروتنی داشت، این ویژگی را کسی از خود بروز داد که به عنوان بکر و عالی و مضامین ارزنده ی فلسفی را در مجامع علمی مطرح می‌کرد و شاگردانش و نیز خوشه چینان خرمن خردش خود اهل فضل و کمال بودند، وقتی کسی برای وی حقیقتی را مطرح می‌کرد و یا پرده از روی مسایل علمی بر می داشت و زوایای یک بحث فکری را روشن می‌کرد برایش فروتنی می نمود، روحیه ی متواضعانه ای که این دانشمند در مجالس و محافل مختلف از خود نشان می‌داد همه‌ی اقشار را مجذوب خویش ساخته بود.
بسیاری از شیفتگان و علاقه مندان وی، از شاگردانش نبودند بلکه برخورد فروتنانه ی وی در عرصه‌ی معرفت موجب گردیده بود که در هر مجلس و محفلی به محض دیدنشان سریعاً ایشان را در میان گرفته و نسبت به وی ابراز علاقه و اردات نمایند. در نهایت از مهم ترین خصایص نیکوی استاد نوعی سادگی و عدم پیچیدگی فطری در وجود آن شخصیّت می‌باشد که نمونه های آن را می‌توان در میان معدودی از علمای ربانی سراغ گرفت، وی در معاشرت مسایل اجتماعی و سیاسی به طور طبیعی و فطری بسیار ساده و آسان برخورد می نمود.
۲-۳) مهم ترین ویژگی های شخصیّتی علاّمه‌ی جعفری
۲-۳-۱) صفای روحی
علاّمه از صفا و صداقت وصف ناپذیری، برخوردار بود.
سادگی و عدم پیچیدگی فطری در وجود ایشان در حدّی بود که نشانه های آن را تنها در اولیای الهی می‌توان سراغ گرفت. در معاشرت و مسایل اجتماعی به طور طبیعی و فطری، بسیار صمیمانه و ساده برخورد می‌کرد؛ نه از روی ریا و خود نمایی و ساختگی و برای جذب مریدان بیش‌تر.
در پرتو این خصوصیّت اخلاقی بود که علاّمه به عالم خوش محضر و شیرین سخن، معروف گشت و در میان عوام و خواص واقشار مختلف جامعه، شناخته شد و نیز در پرتو همین صداقت بود که درس های خشک و جدّی؛ هم چون متون فلسفی وکلامی را با روشی بسیار جذّاب و همراه با مثال های جالب و مطایبه تبیین می نمود؛ در حدّی که شاگردانش، متوجّه خشکی و صعوبت بحث نمی‌شدند. این صفت تا آخرین لحظات حیاتش از او سلب نشد و نبوغ فکری و تفکّر موج آفرین او هرگز، آن را تحت الشّعاع قرار نداد و علاّمه را به «غرور» دچار نساخت ( نصری، ۱۳۷۷، ص۲۱).
علاّمه‌ی امینی، صاحب «الغدیر» در این باره می‌گوید:
«می‌دانید چرا «علاّمه‌ی جعفری» را بسیار دوست دارم؟ برای این‌که با این وضع [و وزن سنگین] علمی، از نظر صفای باطن، گویی تازه به دنیا آمده‌اند» (امینی، ۱۳۷۸، ص۲).
علاّمه‌ی طباطبایی درباره‌ی این خصوصیّت علاّمه‌ی جعفری می‌گوید:« علاّمه‌ی جعفری را باید عارفی ابساطی به شمار آورد. آنان که با او مشحور بودند، نمی‌توانند صفا، خوش قلبی، خوش ذوقی، شیرین محضری و شوخ طبعی اورا فراموش کنند» (طباطبایی، ۱۳۶۷، ص ۱۱۷).
علاّمه رحمت الله علیه با جان و دل دریافته بود که سادگی در زندگی بهترین دلیل بر درک و دریافت معنای حیات است. آرایش و پیرایش و تصنّع در ارائه‌ شخصیّت، نشانه ی جهل آدمی به حقیقت حیات و کمال است.
۲-۳-۲)اهتمام بر تبلیغات دینی
علاّمه‌ی جعفری به تبلیغ، سخنرانی، تدریس و قلمزنی به روش آزاد و سنّتی، ارزش والایی قایل بودند و این را زمینه‌ی مناسبی برای ارائه‌ خدمت به اسلام و مسلمانان می‌دانستند. حضرت امام خمینی قدس سرّه او را پیش خود خواستند و تصدّی سمتی را به وی پیشنهاد دادند. استاد در پاسخ امام فرمودند:
«آقا! شما هر چه بفرمایید برای ما حجّت است و لازم الاتباع، منتها می‌خواستم خدمتتان عرض کنم که بنده اگر آزاد باشم و رسماً شغلی نداشته باشم بهتر است. با همین سخنرانی ها و نوشته ها به اسلام خدمت می‌کنم».
حضرت امام قدس سرّه با تبسّم فرمودند:
«شما هر کاری بکنید برای اسلام، خدمت و مورد قبول من است» (جعفری، ۱۳۶۹، ص۴۷).
۲-۳-۳) سخاوت علمی
علاّمه در سخاوت علمی و فکری بی دریغ بود، به محض احساس نیاز فکری در مخاطب، مائده ی معرفتش را می‌گسترد و تشنگان معرفت را بر آن می نشاند و از گفتن و نوشتن دریغ نمی ورزید و در جست و جوی فرصت مناسب نبود که با منّت و برای خود نمایی مطلبی را باز گوید. به همین جهت است که گاهی، رابطه‌ی مستقیم مطالب یک سخنرانی قطع، و برای شنونده سؤال انگیز می‌شد و مطلب را جمله‌ی معترضه تلّقی می‌کرد. یکی از شاگردانش پرسید: استاد! چرا جملات شما گاهی پیوند ندارد و ارتباط مطالب قبلی با مطالب بعدی برای شنونده، تاریک می‌شود؟ فرمود:
«با اینکه درس و یا سخنرانی را منظم در نظر می‌گیریم، ولی اگر جمله ای را که همان موقع به ذهنم آمده است، بیان نکنم، احساس ناراحتی می‌کنم. و این امری طبیعی است که اگر ما گلی را بو کردیم، باید بدهیم دیگری هم بو کند» (جعفری، ۱۳۶۹، ج ۱، ص ۱۰۲).
۲-۳-۴) عامل موفقیت
هر فرد هدفمند، دوست دارد کلید موفقیت را به دست آورد و با برداشتن موانع از مسیر خود به اهداف عالی، دست یابد؛ از این روی، پیوسته می کوشد تا عوامل موفقیّت بزرگان علم و ادب را بداند و آن‌ ها را ملاک خود قرار دهد. بدین منظور دانشجویان دانشگاه شیراز، پس از سخنرانی علاّمه‌ی جعفری، علل موفقیّتش را از خود وی جویا شدند، استاد فرمودند:
«همیشه در کارهایم نظم داشتم، کار کردن را دوست داشتم، احسان و انفاق می‌کردم؛ هنگامی که می دیدم، کتابی اضافی دارم، آن را احسان می نمودم. هرگز نمی‌آیستادم و به سوی پیشرفت در حرکت بودم و در کارهایم ابتکار و خلّاقیت داشتم. مطرح شدن، نهایت ضعف بشری است، بزرگ ترین بیماری است، به مردم چه ربطی دارد که تو چه کارها می‌خواهی بکنی. تأثیر استادان اخلاق و مصاحبین متواضع نیز در موفقیت من مطرح بوده است «لا حَولَ وَ لا قُوَّه َ اِلّا بِالله». « من نمی‌دانم، چگونه خدا را نسبت به این همه نعمت که به من اهدا فرموده شکرگزاری کنم» (سفری، ۱۳۷۶، ص ۱۸ ).
۲-۳-۵) حق مداری و حقیقت جویی
از دیگر ویژگی های تربیتی علّامه، واقعیّت گرایی و استقلال فکری است. او در مدار حق، حرکت می‌کرد، و حقیقت جویی را بر شخصیّت گرایی و شخصیّت زدگی، مقدم می داشت و دانش پژوهان و ره پویان علم را از فرو رفتن در جاذبه ی شخصیّت های علمی پرهیز می‌داد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 08:05:00 ق.ظ ]




پس کسی که دائما متأدب به آداب الهی است در فلاح و رستگاری دائم است از امام حسن عسکری نقل شده که فرمود: ‌و من تأدّب بأدب الله عزوجل أدّاه الی الفلاح الدائم [۴۷۱])
نتیجه نهایی
آنچه که از این ابحاث می توان نتیجه گرفت این است که علم خاص که همان رؤیت ملکوت هر شیء و برهان الهی است شخص عالم به درجه ای از قرب می رسد که یکی از پیامدهای آن ملکه عصمت است عصمت همان طور که در فصل دوم گذشت تسلط به جوانح و جوارح است که این عملیات عقل عملی است و این علم باعث کننده و موجد عقل عملی است ولی بحث مهمی که از سیاق آیات بدست می آید خداوند متعال برای انبیای خود فضایِ خاصی را در نظر گرفته است. انبیا در این بیوت و خانواده های خاص این علم ویژه را به ذریه بعد از خود منتقل می کردند و نباید تصور کرد که شخص نبی به حسب اتفاق در هر خانواده ای با هر موقعیتی قرار می گیرد که این هم جهل به حق انبیا است و هم اینکه حکمت نافذه ی خدا را نادیده انگاشتن است همان طور که انبیا سعی می کردند که دین خود را در جوامع بشری نشر دهند همیشه مواظب خانواده و ذریه خود هستند بنابرین در قرآن حکیم این جهت مورد ملاحظه و به هدف خاص گزارش شده است که در واقع همان معرفی انبیا به نحو حقیقی است و شخصیت اصلی انبیا را بدون اجمال و ابهام به شرح گذاشته است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بنابرین اگر پیامبری به شاگردی پیامبری در بیاید مانند جریان خضر و موسی علیهما السلام، و یا برای تربیت و رشد نبی از انبیا باید اهل آن نبی تحت کفالت نبی دیگری باشد نظیر حضرت مریم که تحت کفالت حضرت زکریا قرار گرفت، و یا خداوند متعال به مباشرت خود اهل نبی را زیر نظر داشته باشد مانند آنچه بر مادر حضرت موسی گذشت و امثال این موارد که در قرآن مورد بحث قرار گرفته است همه نشانگر این مطلب است که بیوت انبیا و خانواده های آنها به شیوه ی خاص تحت تربیت و بالندگی ویژه ای الهی قرار گرفته اند که این جهت در فصل آخر نوشته به صورت مفصل نسبت به بعضی از انبیا پرداخته شد.
و در نتیجه این شد که این فضایِ خاص و شرایط ویژه با تدبیر اللهی است که برای ایجاد آن علم خاص تدارک شده است که این اشخاص برای امری بالاتر از نبوت و عصمت تربیت بشوند و آن قرب ویژه آنها به حضرت حق است. همان طور که در بحث حضرت موسی گذشت که در (و اصطنعتک لنفسی) بحث عصمت انبیا از مراتب دانی شخصیت انبیا است و مباحث عالی ذات مقدس انبیا در سیر عرفانی که به صورت سیر انفسی یا آفاقی است بحث می شود که در خلال ابحاث، گذشت که این معرفت به انبیا از معارف بزرگی است که قرآن ارائه می دهد و در صدد است که مخاطبان خود را در چنین فکری قرار دهد و از این معرفت نصیبی برگیرند. و معلوم شد این نوع معرفت قرآنی نسبت به انبیا علاوه بر اینکه تمام شبهات را می زداید به شرح صراط مستقیم انبیا می پردازد تا در کنار آن الگو و اسوه را معرفی بکند.
منابع و مآخذ
قرآن کریم
ترجمه : فولادوند
آلوسی، سید محمود، روح المعانی، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ ق.
آملی، سید حیدر، تفسیر المحیط الاعظم، انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، ۱۴۲۲ ق.
ابن بابویه، محمد ابن علی، توحید صدوق، ناشر جامعه مدرسین، ۱۳۷۸ ش.
ابن حجر عسقلانی، احمد بن محمد، الاصابه، بیروت دار الکتب العلمیه، سال ۱۴۱۲ ق.
ابن شهر آشوب، محمد ابن علی، مناقب آل ابی طالب، ناشر علامه، سال ۱۳۷۹ ش.
ابن طاووس علی ابن موسی، سعد السعود، قم ناشر دار الذخائر .
ابن فارس، ترتیب معجم مقاییس اللغه، ناشر پژوهشگاه حوزه و داتشگاه، بهار۱۳۹۰٫
امام سجاد علیه السلام، صحیفه سجادیه، دفتر نشر الهادی ۱۳۷۶ ش
بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ناشر دار الطوق النجاه، ۱۴۲۲ه ق .
برقی، احمد ابن محمد، المحاسن، دار الکتب الاسلامیه، سال ۱۳۷۱ ش.
تمیمی واحدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم، ناشر دار الکتاب العربی، سال ۱۴۱۰ .
تفسیر منسوب به امام حسن عسکری، مدرسه امام مهدی، ۱۴۰۹ ق.
جوادی، عبدالله تسنیم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۹۱ ش.
خمینی، روح الله شرح دعای سحر، ناشر دار الکتب، ۱۳۶۳ ش.
زمخشری، محمود، الکشاف، ناشر دار الکتب العربی، سال ۱۴۰۷ ق.
سید رضی، محمد ابن حسین، نهج البلاغه، ناشر هجرت، ۱۴۱۴ق.
سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ناشر کتابخانه مرعشی نجفی، سال ۱۳۰۴ق.
صدوق، ابن بابویه محمد ابن علی، عیون أخبار الرضا علیه الاسلام، نشر جهام، ۱۳۷۸ ش .
صدوق، ابن بابویه محمد ابن علی، من لا یحضره الفقیه، موسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۹ ق.
صفار، محمد ابن حسن، بصائر الدرجات، ناشر مکتبه المرعشی النجفی، سال ۱۴۰۴ق.
طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ناشر دار الکتب الاسلامیه، زمستان ۱۳۷۲٫
طبرسی، فضل ابن حسن، مجمع البیان، ناشر ناصر خسرو، ۱۳۷۲٫
طوسی، محمد ابن حسن، الامالی طوسی، ناشر دار الثقافه، سال ۱۳۱۴ ق.
طوسی، محمد ابن الحسن، التبیان، ناشر دار الاحیاء التراث العربی .
عاملی، سید جعفر مرتضی، الصحیح من سیره النبی، ناشر المرکز الاسلامی للدراسات، سال ۱۴۲۵ ق.
فخر رازی، محمد ابن عمر، مفاتیح الغیب، ناشر دار الکتب العربی، سال ۱۴۲۰ق.
فراهیدی، خلیل ابن احمد، العین، ناشر هجرت، سال ۱۴۰۹ ق.
فیض کاشانی، محمد محسن، الوافی، ناشر کتابخانه امیر المومنین، سال ۱۴۰۶٫
فیض کاشانی، محمد ابن محسن، تفسیر صافی، ناشر انتشارات الصدر، سال ۱۴۱۵٫
قمی، علی ابن ابراهیم، تفسیر قمی، ناشر دار الکتب، ۱۳۶۸٫
قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، کنز الدقائق، چاپ سازمان انتشارت ارشاد اسلامی.
کلینی، محمد ابن یعقوب، الکافی، ناشر دار الکتب الاسلامیه، سال۱۴۰۷ ه ق.
مجلسی، محمد تقی، بحار الانوار، ناشر دار الاحیاء التراث العربی، سال ۱۳۰۴ ه ق.
مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول، ناشر دار الکتب الاسلامیه، سال ۱۴۰۴ ه ق.
مصطفوی، حسن، التحقیق، نشر بنگاه ترجمه، تهران، سال ۱۳۶۰٫
مفاتیح الجنان مناجات شعبانیه، آیین دانش، ۱۳۹۰ ش.
ملاصدرا، محمد ابن ابراهیم، تفسیر القرآن، انتشارات بیدار، ۱۳۶۶٫
ملاصدرا، محمد ابن ابراهیم، شرح کافی، ناشر موسسه مطالعات و تحقیق فرهنگی، سال۱۳۸۳٫
مولوی، جلال الدین، دیوان شمس غزلیات ، نگاران قلم ، ۱۳۹۱ش
نراقی، محمد مهدی، جامع السعادات، نجف ناشر الحیدریه، سال ۱۳۹۷ه ق.
In the name of Allah

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




خوئینی، غفور (۱۳۸۶)، مفاهیم حقوقی و ادراکات اعتباری، حقوق و علوم سیاسی، شماره ۳.
________ و سهیل ذوالفقاری (۱۳۹۰)، خلأهای تقنینی و اجرای فتوا در نظام قضائی‌ایران؛ تأملی بر اصل ۱۶۷ قانون اساسی، پژوهشنامه حقوق اسلامی، شماره ۳۴.
دریدا، ژاک (۱۳۸۷)، والتر بنیامین و نقد خشونت، در: قانون و خشونت (گزیده مقالات)، گزینش و ویرایش مراد فرهادپور و همکاران، تهران: نشر فرهنگ صبا.
دلفینی، الکس و پل پیکونه (۱۳۹۱)، “مدرنیته، آزادی­خواهی و نظریه انتقادی”، در: اسپیرو، هربرت و دیگران، توتالیتاریسم، ترجمه‌‌هادی نوری، تهران: نشر شیرازه.
دلماس­مارتی، می­ری (۱۳۷۶)، به دنبال حقوق جزای مشترک اروپایی، ترجمه علی‌حسین نجفی ابرندآبادی، مجله حقوقی (دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی وزارت امور خارجه)، ش۲۱.
___________ (۱۳۷۸)، جهانی شدن حقوق- فرصت­ها وخطرات، ترجمه اردشیر امیرارجمند، مجله حقوقی (دفتر خدمات حقوقی بین‌المللی وزارت امور خارجه)، ش ۲۴.
ذاکریان، مهدی (۱۳۹۰)، هم­پیوندی دیسیپلین­های علمی با مدل­های شبیه­سازی در روابط بین­الملل، مطالعات بین ­المللی، شماره ۳۰.
راسخ، محمد (۱۳۸۵)، ویژگی­های ذاتی و عرضی قانون، مجلس و پژوهش، شماره ۵۱.
________ (۱۳۸۶)، مدرنیته و حقوق دینی، نامه مفید، شماره ۶۴.
________ و مهناز بیات کمیتکی (۱۳۹۰)، مفهوم مصلحت عمومی، تحقیقات حقوقی، شماره ۵۶.
رحمانی، محمد (۱۳۹۰)، مبانی فقهی و اصولی مجمع تشخیص مصلحت نظام، حکومت اسلامی، سال شانزدهم، شماره ۱.
رحمتی، محمدحسین (۱۳۸۸)، نوع­شناسی مطالعات مدیریت اسلامی به عنوان یک دانش میان­رشته­ای، مطالعات میان­رشته­ای در علوم انسانی، دوره ۱، شماره ۴.
رحمدل، منصور (۱۳۸۳)، آمار جنایی و کارکردهای آن، مجله حقوقی دادگستری، شماره ۴۸ و ۴۹.
رحیم­پور ازغدی، حسن (۱۳۷۷)، عرف و مصلحت در ترازوی حکومت اسلامی، کتاب نقد، شماره ۱.
رشادتی، جعفر و زیبا زعفری (۱۳۹۲)، مفهوم جرم از منظر قرآن کریم و حقوق کیفری و جرم­ شناسی، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان.
رضوانی، مهران و سید حمید خداداد حسینی و عادل آذر و پرویز احمدی (۱۳۸۸)، تأملی بر مبانی پارادایمیک و پارادایم­انگاری در مطالعات میان­رشته­ای، مطالعات میان­رشته­ای در علوم انسانی، دوره ۲، شماره ۱.
رهامی، محسن (۱۳۸۲)، تحول و تعدیل مجازاتها در نظام کیفری جمهوری اسلامی‌ایران، حقوق خصوصی، دوره ۱، شماره ۴.
ره­پیک، سیامک (۱۳۷۹)، حقوق و امنیت در جمهوری اسلامی‌ایران، مطالعات راهبردی، سال دهم، شماره ۴. رهدار، احمد (۱۳۹۱)، تأملی در بایسته­های «تولید» علم دینی، در: مجموعه مقالات همایش تحول در علوم انسانی، تهران: انتشارات کتاب فردا.
زارعیان، مریم و خدیجه سفیری (۱۳۹۰)، علوم انسانی بومی بر مبنای منطق فازی، دانشگاه اسلامی، سال ۱۵، شماره۱.
زالی، نادر (۱۳۹۰)،‌آینده­نگاری راهبردی و سیاست­گذاری منطقه­ای با رویکرد سناریونویسی، مطالعات راهبردی، سال چهاردهم، شماره ۴.
ساریخانی، عادل (۱۳۸۷)، مبانی خسارت­زدایی دولت از بزه­دیدگان در حقوق جزا و فقه، پژوهش حقوقی، شماره ۱.
_________ و مهدی خاقانی (۱۳۹۱)، نقد عدالت کیفری ترمیمی در گفتمان جرم­ شناسی غربی از منظر سیاست جنایی قرآن کریم، فصلنامه کاوشی نو در قرآن کریم، سال ۱، شماره ۱.
سجادی­ نژاد، سید احمد (۱۳۸۵)، اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها در فقه و حقوق، الهیات و حقوق، شماره ۲۰.
سریع­القلم، محمود (۱۳۹۰)، ابعاد نامحسوس و خُلقی توسعه ­نیافتگی‌ایران، مطالعات بین ­المللی، شماره ۳۰.
سلطان­محمدی، فاطمه (۱۳۹۱)، بازخوانی مولفه­های تحقق آزادی در نظام اسلامی با رویکردی بر کلام علوی و‌آیات وحی، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه­ های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-‌ایرانیِ پیشرفت.
سلیمانی، فاطمه (۱۳۸۹)، نسبت مصلحت و امنیت در فقه سیاسی شیعه، مطالعات راهبردی، سال سیزدهم، شماره ۵۰.
سماواتی پیروز، امیر و محمود عباسی (۱۳۸۸)، تحقق مصلحت؛ از مبانی فقهی تا بایسته­های کیفری، حقوق و مصلحت، شماره ۳.
سیداصفهانی، سید حسام­الدین (۱۳۹۲)، درآمدی بر مبانی و اهداف جرم­ شناسی تطبیقی در چشم­انداز جهانی ­شدن، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان.
سیف­زاده، حسین (۱۳۸۶)، چرخه معیوب هیجان­گرایی مابوکراتیک و‌آینده دموکراسی در‌ایران؛ طرحی آزمایشی ذهنی با رویکردی فراسوگرایانه، سیاست (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، سال ۳۷، شماره ۲.
سیمایی صراف، حسین (۱۳۹۰)، علت و راه­های کشف آن در استدلال قیاسی؛ بررسی تطبیقی در فقه اسلامی و کامن­لا، پژوهش­های حقوق تطبیقی، دوره ۱۵، شماره ۲.
شاکری گلپایگانی، طوبی (۱۳۸۰)، فقه جزا و سیاست جنایی، مطالعات راهبردی زنان، شماره ۱۱.
شاملو، باقر و حسین نصیرباغبان (۱۳۹۰)، اصول حاکم بر مجازات­های بدنی، تحقیقات حقوقی، شماره ۵۶.
شایگان، داریوش (۱۳۷۳)،‌ایدئولوژیک شدن سنت، ترجمه مهرداد مهربان، ماهنامه کیان، شماره ۱۹.
شبیری زنجانی، سید حسن (۱۳۸۸)، دیدگاهی جدید در مشروعیت نظام­های حقوقی نوپدید، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۴۰، شماره ۳.
شجاعی زند، علیرضا(۱۳۸۸)،تبارشناسی «تجربه دینی در مطالعات دین­داری»، تحقیقات فرهنگی، دوره۲، شماره۶.
____________ (۱۳۹۱)، برداشتی همساز و موزون از آزادی و عدالت، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره ۱۸۵- ۱۸۶.
شرمن، لاورنس (۱۳۷۹)، جرم­ شناسی و سیاست جنایی، ترجمه روح­الدین کرد علیوند، مجله حقوقی دادگستری، شماره ۳۳.
شریف­زاده، رحمان (۱۳۹۱)، قیاس­ناپذیری و مسئله تعارض پارادایم­های علمی (پیشنهاد یک نظریه سمانتیکی)، فلسفه علم، سال دوم، شماره ۱.
شکاری، روشنعلی و زهره افشاری قوچانی (۱۳۹۱)، اثبات حکم شرع با حکم عقل و بررسی مصادیق آن، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۴۲، شماره ۲.
شمس ناتری، محمد ابراهیم (۱۳۹۰)، ویژگی­های جرم­انگاری در پرتو موازین حقوق بشر، راهبرد، شماره ۵۸.
________________ و سعید عطازاده (۱۳۸۷)، حمایت کیفری از حقوق شهروندی در‌ایران، کارآگاه، دوره ۲، شماره ۴.
شهابی، مهدی (۱۳۸۸)، از حقوق سنتی تا حقوق مدرن؛ تأملی در مبانی تحول نطام حقوقی، نامه مفید، شماره ۷۶.
________ (۱۳۹۰)، فرایند «اجتماعی شدن حقوق» و تأثیر آن بر نظام حقوقی، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۴۱، شماره ۱.
صادقی، ابراهیم (۱۳۹۱)، بررسی رویکرد مخالفان علم بومی، در: مجموعه مقالات همایش تحول در علوم انسانی، تهران: انتشارات کتاب فردا.
صالح صدقی پور، بهرام (۱۳۸۸)، بررسی سطح دانش، نگرش و عملکرد کارکنان سازمان زندان­ها درباره دادرسی ویژه نوجوانان، اصلاح و تربیت، شماره ۸۴.
صبوری­پور، مهدی (۱۳۹۲)، مدل­سازی برای تعیین شدت بهینه کیفر نقدی، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

صداقت، قاسمعلی و عبدالله جهان­بین (۱۳۹۱)، تعهدات‌ایجابی دولت در برابر شهروندان از دیدگام امام علی(ع)، معرفت حقوقی، شماره ۳.
صدر توحیدخانه، محمد (۱۳۸۸)، حقوق در چنبره «دشمن»؛ از سیاست آمریکایی «جنگ با ترور» تا نظریه آلمانی «حقوق کیفری دشمنان»، در: تازه­های علوم جنایی (مجموعه مقالات)، تهران: نشر میزان.
صدرا، علیرضا (۱۳۹۱)، مهندسی آزادی سیاسی متعالی در نگاه، نظریه و نظام جمهوری اسلامی در چشم­انداز توسعه متعالی فراز‌آینده و در چالش ارتقای کارآمد فرارو، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه­ های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت.
صدوق، مسعود (۱۳۹۱)، آزادی و الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت از منظر فرهنگ آکادمیک، فرهنگ تخصصی و فرهنگ عمومی، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه­ های راهبردی جمهوری اسلامی با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی‌ایرانی پیشرفت.
صفاری، علی و امیر‌ایروانیان (۱۳۸۸)، نقش سیاست­گذاری­های دولتی بر تشدید روند کودک­آزاری، تحقیقات حقوقی، شماره ۴۹.
طباطبایی­فر، سید محسن (۱۳۸۹)، پیامدهای دولت صفوی برای فقه سیاسی شیعه، علوم سیاسی، شماره ۵۰.
طهماسبی، جواد (۱۳۹۲)، اصل ۱۶۷ قانون اساسی و حاکمیت قانون در امور کیفری، در: دایره المعارف علوم جنایی، تهران: نشر میزان.
ظهیری، سید مجید (۱۳۹۱)، روش­شناسی مقایسه فلسفه آزادی در نظام اسلامی و نظام لیبرال­دموکراسی ، در: مجموعه مقالات چهارمین نشست اندیشه­ های راهبردی جمهوری اسلامی‌ایران با موضوع آزادی، تهران: انتشارات بنیاد الگوی اسلامی-‌ایرانیِ پیشرفت.
عابد الجابری، محمد (۱۳۷۶)، دانش فقه؛ بنیاد روش‏شناختى عقل عربى- اسلامى، ترجمه محمدمهدی خلجی، نقد و نظر، شماره ۱۲.
عابدی سرآسیا، علیرضا و همکاران (۱۳۸۹)، هرمنوتیک و اصول فقه: نگاهی به انواع قصدی­گرایی در غرب و مقایسه آن با دیدگاه تفسیری اصولیان شیعه، مطالعات اسلامی: فقه و اصول، شماره پیاپی ۱/۸۵.
عباداللهی، حمید ( ۱۳۸۹)، موانع ساختاری استقرار قانون در‌ایران؛ مطالعه موردی‌ایران عصر صفویه، مطالعات تحقیقات فرهنگی، دوره ۳، شماره ۹.
عباسی، مسلم و مسعود آریآیینیا (۱۳۸۸)، دیرینه­شناسی علوم انسانی در گفتار پسااستعماری، تحقیقات فرهنگی، دوره ۲، شماره ۶.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




قبل و بعد از تماس با زخم
قبل از غذا خوردن
بعد از دست زدن به اشیایی که احتمال آلودگی آنها با میکروب های بیماریزا وجود دارد مانند ظروف اندازه گیری ادرار بیماران و وسایل جمع آوری ترشحات بدن بیماران
پس از مراقبت از بیماران دچار عفونت یا بیمارانی که احتمال دارد با میکروب هایی که از لحاظ اپیدمیولوژی اهمیت خاصی دارند، کلونیزه شده باشند مانند باکتریهای مقاوم به چند نوع آنتی بیوتیک(۲۲).
ضرورت شستشوی دست:
پوست و غشای مخاطی بدن انسان توسط انواع مختلف باکتریها پوشیده شده است. هنگام بستری، بیماران به تدریج این میکروارگانیسمها را به وسایل بیجان محیط اطراف خود پراکنده می‌کنند ) مثلا لباسها، ملحفه، تخت و مبلمان ( در نتیجه، بیمارستانها محیطی پر از انواع میکروبها
هستند.” منطقه بیماران” که در واقع شامل بیمار و محیط پیرامونش است و سایر مناطق مثل سالن انتظار، محیط درمانگاه و اماکن عمومی بیمارستان، محل تجمع میکروارگانیسمها در نتیجه آلودگی توسط کارکنان مراقبتی بهداشتی، بیماران و حتی ملاقات کنندگان است(۲).
انتقال پاتوژنهای بالقوه از یک محیط به محیط دیگر، عمدتا از طریق دست کارکنان مراقبتهای بهداشتی انجام می‌شود. برای پیشگیری از انتقال این میکروارگانیسم ها از یک بیمار به بیمار دیگر، کارکنان مراقبت های بهداشتی باید بلافاصله قبل از تماس با یک بیمار یا هنگام ورود به منطقه هر بیمار، دستهایشان را بشویند(۵۰).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

شستشوی دست‌ها، کارکنان مراقبت بهداشتی را هم محافظت می‌کند. برخی از فعالیتهای مراقبتی بیماران، کارکنان را با مایعات بالقوه عفونی بدن بیماران مثل خون یا ترشحات تنفسی مواجه می‌کند. برای پیشگیری از عفونت و کلونیزاسیون باکتریها، شستشوی دست ها باید بلافاصله بعد از انجام کار مرتبط با خطر مواجه دست با مایعات بدن، حتی در غیاب وجود چرک آشکار یا وقتی که از دستکش استفاده می شود، انجام شود(۲).
رعایت زمان مناسب برای انجام شستشوی دستها قبل از لمس یک بیمار بسیار ضروری است. شستشوی دست باید در نزدیکترین محل انجام مراقبت بیماران انجام شده تا از آلودگی مجدد پیشگیری شود و دست ها در تماس با اشیایی که نزدیک بیمار است مثل دستگیره قرار نگیرند. شستشوی دستها باید در فاصله زمانی و مکانی بین آخرین تماس دست با سطوح واقع شده در خارج منطقه بیمار و اولین مکان واقع شده در منطقه بیمار انجام شود. ایده ال آن است که دستها قبل از لمس بیمار شسته شوند. شستشوی دست ها همچنین باید بلافاصله بعد از ترک بیمار و
قبل از لمس هر شیئ که بیرون از منطقه بیمار است، انجام شود. انجام کامل این کار، خطر انتشار میکروارگانیسم ها را به محیط مراقبتی بهداشتی کمتر می کند. ازآنجایی که محیط بیمار نیز آلوده به فلور میکروبی پوست او است، بعد از تماس با اشیای واقع شده در منطقه بیمار مثل مانیتور، میز کناری، یا تخت هم باید شستشوی دست ها انجام شود، حتی اگر بیمار تماس مستقیم هم با این اشیا نداشته باشد. همچنین مناطق خاصی از بدن هم باید تا جایی که امکان پذیر است عاری از میکروارگانیسم ها باشد. این مناطق شامل نواحی در معرض آسیب، مثل غشاهای مخاطی و بریدگی های سطح پوست)مثل زخم های جراحی) و مناطقی که وسایل تهاجمی در آن قرار داده شده است (مثل کاتتر عروقی یا ادراری و لوله های اندوتراکئال( می‌باشد و میکروارگانیسمهایی که در دستان کارکنان مراقبت های بهداشتی کلونیزه شده اند، پوست بیماران، یا محدوده نزدیک بیمار، نباید به این مناطق که از لحاظ ایمنی آسیب پذیر هستند، برسند. به این دلایل، شستشوی فوری دستها بلافاصله قبل از لمس پوست صدمه دیده و غشای مخاطی و قبل از هرگونه دستکاری با وسایل تهاجمی برای پیشگیری از کلونیزاسیون باکتریها که می تواند در نهایت منجر به عفونت شود، ضروری است(۲۳, ۵۰).
مزایا و معایب شستشوی دست:
مزایای شستن دست بوسیله خطر بروز اگزما و حساسیت پوستی کم‌رنگ شده است، شستن مکرر دستها می‌تواند منجر به خشکی و آسیب عملکرد دفاعی پوست شود و پوست به مرور زمان چربی و فاکتورهای متصل شونده به آب را از دست خواهد داد در نتیجه مواد سمی به راحتی
به اپیدرم نفوذ کرده و در اثر تحریکات بالینی به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. با توجه به مزایای اندک شستن دست نسبت به ضدعفونی کردن، شستشوی دستها باید در موارد استثناء انجام شود، تنها به هنگام آلودگی دستها با اسپور باکتریها (مثل کلستریدیوم دیفیسیل) شستن دستها بعد از ضدعفونی کردن مفید است، چون اسپور باکتریها در برابر الکل به طور طبیعی مقاوم هستند(۵۰).

    1. B) شستن دست ها با مواد ضد میکروبی (ضد عفونی کننده) یا ضد عفونی کردن دست ها

برای ضدعفونی نمودن دست‌ها می‌توان از محلول پوویدون ایودین اسکراب ( بتادین ) و کلرهگزیدین ۲یا ۴ درصد با محلولهای الکلی استفاده کرد(۵۰).
قبل از آماده کردن، جابجایی، دادن غذا، قبل از دادن دارو و در فواصل تماس با بیماران استفاده از ضدعفونی کننده توصیه شده است(۲۳).
اندیکاسیون های ضدعفونی کردن دست ها با مواد ضدمیکروبی عبارتند از :
قبل از انجام اعمال جراحی یا اقدامات تهاجمی مشابه
حین مراقبت از بیمارانی که ایزوله شده‌اند یا رعایت بعضی احتیاطات برای آنها ضروری است.
قبل از ورود به بخش مراقبت ویژه نوزادان (NICU) یا شیرخوارگاه (Nursery) (50)
ضدعفونی کردن با محلولهای بنیان الکلی و اثر بخشی آن:
در صورت ضدعفونی کردن صحیح ( با میزان مایع مناسب ۵-۳ سی سی و زمان مناسب مالش دستها ۳۰-۲۰ ثانیه) اکثر قارچها و ویروسها و باکتریها ( به غیر از اسپور باکتریها ) از بین خواهند رفت. باکتریهای زیر در اثر ضدعفونی کردن به میزان قابل توجهی کاهش می‌یابد:
اشرشیاکولی، سودوموناس، استافیلوکوک آرئوس، استافیلوکوک اپیدرمیدیس. در مورد اسپور باکتریها بهتر است بعد از ضدعفونی کردن، شستشوی دست با آب و صابون نیز انجام شود تا میزان آلودگی به حداقل کاهش یابد(۲۳, ۵۰).
در اکثر مواقع تاثیر ضدعفونی کردن از شستشوی دست با آب و صابون بیشتر است، حتی شستن برای چند دقیقه میزان فلور مقیم پوست را به سختی کاهش می‌دهد و این مطلب در مورد اسپور باکتریها نیز صدق می‌کند. با توجه به صرف زمان کوتاه برای شستشوی دست، اثر صابونهای ضدمیکروب به ندرت از صابونهای معمولی تجاوز می‌کند به طوریکه استفاده از صابونهای معمولی برای مصرف روزمره در بالین کافی است(۲۳, ۵۰). ضدعفونی کردن دستها به عنوان نکته کلیدی در پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی می‌باشد، به طوری که بر اساس مطالعات بهبود رعایت بهداشت دست از این طریق ( از ۴۸ به ۶۶ درصد ) باعث کاهش در میزان عفونتهای بیمارستانی تا ۴۰ درصد و کاهش در عفونتهای استافیلوکوکی مقاوم به متی سیلین[۵] تا ۵۰ درصد شده است. بر خلاف تصور عموم، تحریک‌کنندگی محلولهای ضدعفونی کننده دست خیلی کم است. محلولهای تجاری آماده در مقایسه با مواد شوینده دست بیشتر تحمل می‌شود، حتی استفاده مکرر از این محلولها سد دفاعی پوست را خیلی کمتر آسیب زده و فقط باعث کمی خشکی در پوست می‌شود و این به خاطر وجود مواد محافظت کننده از پوست می‌باشد که در این محلولها اضافه می‌شود.
واکنشهای آلرژیک به مواد تشکیل دهنده محلولهای ضدعفونی کننده بسیار نادر است. برای اینکه ضدعفونی کردن دست موثر باشد باید هر دو دست به طور کامل به محلول آغشته شوند و به مدت ۲۸-۲۲ ثانیه به هم مالش داده شوند، زمان کوتاهتر از این معمولا دستها را به طور کامل تحت ضدعفونی قرار نمی‌دهد. به هنگام ضدعفونی کردن باید به نوک انگشتان و انگشت شست توجه ویژه شود زیرا این قسمتها بیشترین تماس را با بیمار دارند و بیشترین تجمع باکتریها بر روی نوک انگشتان یافت شده است(۵۲).
مزایای استفاده از محلولهای ضدعفونی کننده دست با بنیان الکل جهت Hand rub
فعالیت سریع
وسیع الطیف بودن
ویژگی‌های میکروب کشی عالی
عدم احتمال بروز مقاومت میکروبی
سهولت رعایت بهداشت دستها در زمانی که محدودیت دسترسی به سینک و آب وجود دارد.
کاهش هزینه‌ها با توجه به صرفه جویی حاصل از عدم ضرورت استفاده از حوله و دستمال یکبار مصرف
صرف زمان کمتر برای hand rub نسبت به زمان لازم برای شستشوی دست با آب و صابون
بر طبق مطالعات سازمان بهداشت جهانی میزان بروز واکنشهای ناخواسته پوستی در استفاده از محلولهای ضدعفونی کننده دست با بنیان الکلی در مقابسه با سایر فراورده‌های موثر در بهداشت دست کمتر می‌باشد(۲۳).
افزودن کلرهگزیدین پایداری محلولهای ضد عفونی کننده دست را جهت کاربرد آن به منظور آماده‌سازی دستها برای جراحی افزایش می‌دهد(۲۳).

    1. C) شستن دست ها بدون استفاده از آب

در مواقع خاصی که سینک و تجهیزات شستن دستها با آب وجود ندارد از موادی که برای شستشو به آب نیاز ندارند، مانند الکل، استفاده می‌شود(۲۲).
اهمیت استفاده از دستکش
پوشیدن دستکش محافظتی یکی از احتیاطات تماسی در موقعیتهای مختلف بالینی جهت جلوگیری از آلودگی زیاد دستها به شمار می‌رود، مطالعات مداخله‌ای نشان داده‌اند که جلسات آموزشی و در دسترس قرار دادن دستکش در کنار تخت بیماران، به طور مستقیم میزان شیوع اسهال مرتبط با کلسترودیوم دیفیسیل را کاهش می‌دهد، ولی دستها باید به هنگام خروج دستکش ضدعفونی شوند زیرا دستکشهای معاینه در مقایسه با دستکشهای جراحی در برابر عوامل پاتوژن نفوذپذیر هستند، علاوه بر این به هنگام خروج دستکش، دستها با قسمت خارجی دستکش آلوده تماس پیدا می‌کند. مطالعه‌ای در مورد انتروکوکسی مقاوم به ونکومایسین نشان داد که علی رغم
استفاده از دستکش، این پاتوژن بر روی دست ۳۰ درصد از پرسنل درگیر یافت می‌شود(۵۲). اندیکاسیون پوشیدن دستکش شامل: معاینه بیماران مبتلا به بی اختیاری، معاینه یا درمان بیماران مبتلا به MRSAو اسهال از نوع کلستریدیوم دیفیسیل، آسپیره کردن داخل تراشه، نمونه گیری خون، تعویض پانسمان و درناژ و کار با ترشحات. ضروری است افراد ارائه دهنده خدمات درمانی قبل از آغاز معاینه بالینی، پس از انجام معاینه، قبل از پوشیدن دستکش و پس از خارج کردن دستکش و در فاصله بین معاینه بیماران دستهای خود را با تکنیک صحیح و با آب و صابون شسته و یا با محلول‌های الکلی ویژه ضدعفونی کنند و استفاده از دستکش با وجود ضروری بودن بکارگیری در موارد خاص، نمی‌تواند جایگزین شستن دست‌ها شود چراکه هنگام درآوردن دستکش،‌ دستها ممکن است دوباره آلوده و این آلودگی به فرد ارائه دهنده خدمات بهداشتی – درمانی و یا بیمار بعدی منتقل شود(۷).
بر طبق توصیه سازمان بهداشت جهانی استفاده از دستکش در موارد زیر کاربرد دارد:
پبشگیری از انتقال میکروارگانیسمها از دست کارکنان به بیماران و یا از یک بیمار به بیمار دیگری در حین ارائه مراقبت
پیشگیری از انتقال بیماری از بیماران به کارکنان
در استفاده از دستکش توجه به نکات زیر الزامی است:
توجه به ضروت استفاده یا عدم استفاده از دستکش و انتخاب نوع مناسب آن( منطبق بر موازین احتیاطات استاندارد و یا تماسی و در موقعیتهای مخلتف ارائه خدمات درمانی از دستکش تمیز یا استریل استفاده می‌شود).
در زمانی که پیش بینی می‌شود در زمان ارائه خدمات بهداشتی درمانی احتمال آلودگی دستها با خون یا سایر ترشحات و مواد بالقوه عفونی بیمار و یا غشاء مخاطی و پوست ناسالم آنها وجود دارد، دستکش بپوشید.
الزامی است هر بیمارستان دارای ضوابط و خط مشی شفاف در ارتباط با موارد استفاده از دستکش و انتخاب نوع مناسب آن مناسب با موقعیتهای مختلف ارائه خدمات و مراقبت از بیماران باشد.
به یاد داشته باشید که با رعایت موازین پیشگیری و کنترل عفونت، پوشیدن دستکش ضرورت رعایت بهداشت دست (با بهره گرفتن از آب و صابون و یا hand rub با محلولهای ضد عفونی کننده با بنیان الکلی ) را منتفی نمی‌نماید.
از یک جفت دستکش فقط برای ارائه خدمات و یا مراقبت از یک بیمار استفاده کنید(۲۳).
مزایا و معایب استفاده از دستکش
دستکش از انتقال میکروارگانیسمها از دست کارکنان بهداشتی به بیماران جلوگیری می‌کند و خطر سرایت بیماری از بیماران به کارکنان مراقبتهای بهداشتی را کاهش می‌دهد. دستکش‌های معاینه تمیز و غیراستریل باید هنگام ارائه مراقبت به بیماران که ممکن است کارکنان را در مواجهه با مواد عفونی )خون، مایعات بدن، غشای مخاطی، یا پوست صدمه دیده( قرار دهد یا در بیمارانی که با پاتوژنهایی که از طریق تماس منتقل می‌شوند (کلستریدیوم دیفیسیل یا استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی‌سیلین) کلونیزه شده یا آلوده شده‌اند، استفاده شود. استفاده از
دستکش، جایگزین نیاز به شستشوی دستها نیست.هنگام استفاده از دستکش، وقتی اندیکاسیونی برای شستشوی دستها وجود دارد، کارکنان مراقبت های بهداشتی باید دستکش را خارج کنند و دستها را شسته و اگر هنوز اندیکاسیون وجود دارد، یک جفت دستکش دیگر استفاده کنند. شستشوی دست ها باید همیشه بعد از درآوردن دستکش نیز انجام شود، به دلیل اینکه دستکش ممکن است پاره شده و یا دست در خلال در آوردن دستکش آلوده شده باشد. دستکش نباید ضدعفونی شده یا مجددا از آن استفاده شود، زیرا که الکل ممکن است درون مواد دستکش نفوذ کرده و منجر به سوراخ شدن آن شود(۵۰).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]




سبقتْ وهَمْها إلی کلِّ مجدٍ
فأبسمی:‌ عادَ فجْرُنا و هویتلو

تِ و تأبی حیاتُنا أن نطیقَهْ
و بلادٌ فی المُکُرماتِ عریقهْ
وانتهتْ منهُ قبلَ بدءِ الخلیقهْ
للعصافیرِ مِنْ دِمانا وثیقهْ[۲۱۸]

وی همچنین در این باره می‌گوید: «پس امروزهرگز در برابر استعمار گران تسلیم نخواهیم شد. با وجود قید و بندهایی که بر سر راه ما نهاده و وعده‌های دروغینی که به ما داده است، ما راه خود را ادامه خواهیم داد. زمان آن رسیده است که حکومت ظلم و ستم به کنار رود و عدالت جایگزین آن گردد، زیرا ما به هم میهنان خویش در جنوب کشور وعده آزادی داده‌ایم و این وعده را عملی می‌کنیم، به همین سبب ما یک جا همچون مرگ بر سر آنان می ریزیم و جای دیگر همچون شیر خواب را از چشمانشان می رباییم و پا بر روی اجساد غاصبان می گذاریم و به سوی فردای جاویدان وبا شکوه می رویم و استعمارگران را روانه آخرت می‌کنیم چنان گرد وغباری (قیامتی) به پا می‌کنیم که گویی استعمار حتی برای یک لحظه در سرزمین جنوب نزیسته و اصلا وجود خارجی نداشته است».
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فلن نخضعَ الیومَ للغاصبین

و لمْ نستکنْ للعنا الأنکد[۲۱۹]ِ

سنمشی سنمشی برغمِ القیودِ
فقدْ آنَ للجورِ أن ینتهی
وَعَدْنا الجنوبَ بیومِ الجلاءِ[۲۲۰]
سنمشی علی جثثِ الغاصبین
و ننصبُّ[۲۲۱] کالموتِ‌من مشهدٍ
و نرمی بقافلهِ الغاصبین
فتمسی غباراً کأنْ لمْ تعشْ

و رغمِ‌ وعودِ الخداعِ الردی
و قد آنَ للعدلِ أن یبتدی
و یومُ الفدا غایهُ الموعدِ
إلی غِدنا الخالدِ الأمجدِ
و ننقضُّ[۲۲۲] کالأسدِ‌منْ مشهدِ
إلی العالمِ الآخرِ الأبعدِ
بأرضِ الجنوبِ و لمْ توجدِ[۲۲۳]

با توجه به نمونه‌هایی که ذکر گردید می‌توان گفت که «عبدالله بردونی» خواستار آزادی وطن خویش از سیطره استعمار بوده و در این اشعار هم‌میهنان را تشویق می‌کرده است که آزادی حق شماست؛ در راه دستیابی بدان تلاش کنید؛ فریب وعده‌های دروغین استعمارگران را نخورید راه خود را ادامه بدهید و به سوی آینده‌ای جاودانه در حرکت باشید.
۴-۲٫دعوت به وحدت، همبستگی و تعاون
در بحث جوامع انسانی یکی از بحران‌های شش‌گانه که پیشرفت و توسعه جوامع منوط به گذر و عبور از آنها می‌باشد، بحران یک‌پارچگی است. کشوری که دچار بحران یکپارچگی باشد هیچ گاه نمی‌تواند راه رشد، تعالی و سعادت و کمال خود را طی کند، چرا که قومیت‌های مختلف درون جامعه هر کدام خود را تافته‌ای جدا بافته از کل احساس نموده و به یک هویت جامعی که کل کشور را در بر می‌گیرد، باور ندارد. بنابراین چنین جامعه‌ای دائماً درگیر مسائل داخلی خود خواهد بود و انرژی و سرمایه‌های مادی و معنوی آن در مسیر رشد و شکوفایی هزینه نخواهد شد. چنانکه حضرت علی۷ در نهج‌البلاغه با اشاره به تفرقه و آثار و پیامدهای منفی آن می‌فرمایند: «ای مردم کوفه، بدن های شما در کنار هم اما فکر و خواسته‌های شما پراکنده است؛ سخنان ادعایی شما سنگ‌های سخت را می‌شکند، ولی رفتار زشت شما دشمنان را امیدوار می‌سازد. در خانه‌هایتان که نشسته‌اید، ادعاها و شعارهای تند سر می‌دهید، اما در روز نبرد، می‌گویید ای جنگ از ما دور شو و فرار می‌کنید».[۲۲۴]
وحدت ملی عبارت است از چگونگی واکنش مردم در باب دفاع از منافع عمومی و مصالح کشور.[۲۲۵] همبستگی و تعاون در فرهنگ علوم سیاسی عبارت است از: همکاری و اشتراک مساعی افراد جامعه برای مرفه و مترقی‌تر ساختن زندگی و مقاومت در برابر ظلم و ستم و تعدی و تجاوز.[۲۲۶]
حضور استعمار در کشورهای عربی بویژه جنوب یمن،و ایجاد تفرقه در بین ملل اسلامی از عواملی است که «عبدالله بردونی» را تحت تأثیر قرار داد و موجب شد که وی، به صراحت و به صورت آشکار بارها در سروده‌های میهنی خود مردم را به اتحاد و یکدلی فرا خواند.
«برودنی» حامی راستین در دفاع از وحدت ملی به شمار می‌رود و در برابر توطئه‌های دشمنان برای تقسیم کشورش بواسطه شعرش از خود مقاومت نشان داده، معتقد است که تمسک جستن به وحدت ملی، تنها را تحقق پیروزی است.
چنانکه در قصائد «قتله و ثُوّار»، «زحف العروبه»، «عوده القائد»، «الحکم للشعب»، «ثائران» و نمونه‌های دیگر به این مضمون پرداخته است.
وی در قصیده «ثائران» به هم میهنانش در برابر استعمار می‌گوید: «در بدترین و سخت‌ترین شرایط با همدیگر متحد باشید. در دل دشمن ترس و وحشت بیفکنیدو به سویش روانه شوید ، از هم جدا نشوید،زیرا آنها مانند گروه های صبح بر شما وارد شدند شما نیز مانند گروه‌های صبح وبه طور مرتب و منظم بر دشمن وارد شوید و به وی اجازه ندهید که در اموراتتان دخالت کند، زیرا دشمن در کمین شما و منتظر ایجاد تفرقه و جدایی در میان شماست. او شما را بر علیه یکدیگر تحریک می‌کند پس شما را محاصره می‌کند پس گلوله‌هایتان را در میان آنها بشکافید اما از همدیگر جدا نشوید، زیرا آنها از آتش شما قوی‌تر و صاعقه برانگیزتراند حتی اگر از شدت خشم منفجر شدید باز مقاومت کنید،زیرا آنها مانند سیل شما را طوفانی کردند تا خودشان روانه شدند».

توحَّشوا و أطلِقوا
جاؤوا کأفواجِ الضُّحی
الکمُّ کیفٌ واحدٌ
تفور[۲۲۷] تحتَ خطوکم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:05:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم