نگرانی در مورد وقایع غیرمنتظره
نگرانی درباره تغییرات بازده
شفاف نبودن اطلاعات
نقض مقررات ( همان منبع ص ۱۳۹)
۲-۲۳-۱- عدم اطمینان نسبت به عرضه کنندگان سهام
این بعد از ریسک به واسطه اعمال کسانی که مسئول اداره یک سازمان هستند به وجود می آید (ریسک مدیریت) و منتج از تصمیمات بدتجاری- مالی است که خود منجر به ریسک تجاری و مالی می گردد.
ریسک تجاری: ریسک ناشی از انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت خاص یا یک محیط خاص را ریسک تجاری می گویند. به عبارت دیگر ریسک تجاری را در ناتوانی یک شرکت در پایداری صحنه رقابت یا در حفظ نرخ رشد و یا ثبات میزان سوددهی در کوتاه مدت یا بلند مدت می توان تعریف کرد. در چنین حالتی میزان سود تقسیمی شرکت کاهش می یابد و این کار بر بازدهی و تغییرپذیری بازدهای سالانه آثار نامطلوبی می گذارد.
ریسک مالی: ریسک مالی، ریسک ناشی از به کارگیری بدهی در شرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشتر باشد ریسک مالی آن افزایش می یابد.( همان منبع ص ۱۳۹)
۲-۲۳-۲- نگرانی نسبت به وقایع غیرمنتظره
صنایع مختلف و شرکت های آن تحت تاثیر شرایط سیاسی، اقتصادی،اجتماعی و حتی جغرافیایی داخلی و خارجی می تواند دچار رونق و رکود گردد. برای مثال در صورت بهبود قیمت جهانی نفت، صنایع وابسته به فرآورده های نفتی، تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آن دچار رونق می گردد یا در صورت بروز خشکسالی، صنایع وابسته به محصولات کشاورزی تحت تاثیر قرار گرفته و سهام آنها دچار رکود خواهد شد. بنابراین هرچه میزان وابستگی تولید یک شرکت به عوامل خارجی بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری در آن شرکت افزایش می یابد. ( همان منبع ص ۱۳۹)

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۲۳-۳- نگرانی نسبت به تغییرات بازده
مهمترین عامل برتری یک سهم، میزان سودآوری آن می باشد. از آنجایی که اغلب تصمیم گیری ها در جهت سرمایه گذاری براساس روابط میان ریسک و بازده صورت می گیرد و یک سرمایه گذار هواره دو فاکتور ریسک و بازده را در تجزیه و تحلیل و مدیریت سید سرمایه گذاری های خود مدنظر قرار می دهد، بنابراین هرچه میزان انحراف سودآوری سالهای گذشته و یا سودهای احتمالی دوره های آتی نسبت به میانگین سود یا سود مورد انتظار بیشتر باشد، ریسک بالاتر و در مقابل ارزش آن کمتر خواهد بود.( همان منبع ص ۱۴۰)
۲-۲۳-۴-شفاف نبودن اطلاعات
تصمیم گیری سریع و صحیح مستلزم وجود اطلاعات کافی، منظم و شفاف است. هرچه اطلاعات دوره ای شرکت به صورت منظم تر و شفاف تری منتشر شود، اثر آن در قیمت سریعتر بوده و سهم از نقدینگی و گردش مناسبتری برخوردار خواهد گردید و به تبع آن ریسک سرمایه گذاری در سهام کاهش می یابد.
کارا شدن هر بازاری مستلزم این است که اطلاعات مربوط به شرکت ها، شرایط اقتصادی و اوراق بهادار، به سرعت و سهولت در دسترس همگان قرار گیرد. این اطلاعات به صورتی مناسب به وسیله سرمایه ­گذاران در قیمت ورقه­بهادار تفسیر می­شوند و بنابراین قیمت همیشه انعکاسی از اطلاعات رایج است. برای اینکه این اطلاعات در دسترس همگان قرارگیرد باید رایگان باشد.(همان منبع، ص۱۴۰)
۲-۲۳-۵- نقض قوانین و مقررات
دولت به عنوان یک ناظر و سیاست گذارکلان نقش پررنگی در بازار سرمایه دارد و یکی از وظایف دولت، ارائه برنامه ای است که بتواند به بازار سرمایه رونق بخشد. اما به طور کلی تکثر مراکز قدرت و تصمیم گیری، ابهام نقش و رابطه این مراکز با یکدیگر، تداخل قوای سه گانه کشور، شفاف نبودن قوانین و وجود برداشت های متفاوت و متناقض از آنها، وجود قوانین نامناسب و دست و پاگیر، نقض آزادی های اقتصادی، بی ثباتی سیاسی دولت، موجب افزایش ریسک سیستماتیک و لذا کاهش شدید سرمایه گذاری می گردد. (همان منبع، ص ۱۴۱)
۲-۲۴- نرخ بازده مورد انتظار[۲۵]
عبارتست از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایه گذاران انتظاردارند در یک دوره آینده به دست آورند. بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا اینکه برآورده نشود. (همان منبع، ص ۱۴۱)
۲-۲۵- سرمایه گذاران متخصص
این دسته از سرمایه گذاران منابع مالی بیشتر و پایداری دارا می باشند، تجربه و تخصص آنها در سرمایه گذاری بیشتر می باشد، دارای ید بلندمدت بوده و معمولاً به صورت مستقیم اقدام به سرمایه گذاری می کنند. (همان منبع، ص ۱۴۱)
۲-۲۶- سرمایه گذاران مبتدی[۲۶]
این دسته از سرمایه گذاران در مقایسه با سرمایه گذاران متخصص، منابع مالی کمتری دارند، تجربه و دانش آنها در سرمایه گذاری کمتر می باشد، دارای دید کوتاه مدت تر بوده و بیشتر از مشاوران مالی مستقل در سرمایه گذاری های خود استفاده می کنند. (همان منبع، ص ۱۴۲)
۲-۲۷-اندازه گیری ریسک
تاکنون معیارهای مختلفی برای تعیین ریسک توسط صاحبنظران معرفی شده اند که هر یک به جنبه­ای از بحث عدم اطمینان اشاره داشته و بعضاً مکمل یکدیگر نیز بوده شاخص های اندازه گیری ریسک اولین بار از طریق مطالعات شاخص های پراکندگی آماری محاسبه گردیدند و از آن به بعد روش­های جدیدتری از جمله ریسک نامطلوب[۲۷]، استفاده از دیرش[۲۸] برای محاسبه حساسیت ارزش اوراق قرضه و در نهایت ارزش در معرض خطر[۲۹] معرفی گردیدند که همگی از روش های آماری استفاده می کنند.
در سال ۱۹۵۲ هری مارکویتز با ارائه مدلی کمی به اندازه گیری ریسک پرداخت و با معرفی مدل مبتنی بر ریسک و بازده و ارائه خط مجموعه کارا (Efficient Frontier Line) برای اولین بار مقوله ریسک را در کنار بازده به عنوان متغیری دیگر جهت انتخاب دارایی برای سرمایه گذاری قرار داد. وی انحراف معیار را به عنوان شاخص پراکندگی، معیار عددی ریسک خواند. شاگرد او ویلیام شارپ شاخص بتا (ضریب حساسیت) را برای تغییرات نسبی ارزش یک سهم در قبال تغییر ارزش بازار با معرفی خط مشخصات ارائه کرد و با معرفی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) مدیریت علمی پرتفوی را پایه گذاری کرد. مک کالی معیار دیرش را به عنوان ملاک اندازه گیری ریسک اوراق بهادار با درآمد ثابت معرفی کرد و براساس آن مدیریت دارایی ها و بدهی ها و طراحی استراتژی های مدیریت ریسک از جمله تطابق دیرش و مصون سازی ارائه گردید. ادامه کارهای مک کالی به رابطه غیرخطی ارزش اوراق بهادار با درآمد ثابت و نرخ سود بازار منتهی شد و معیار تحدب به عنوان شاخصی دقیق تر برای محاسبه ریسک این اوراق معرفی گردید. (همان منبع، ص ۸۱)
بعد از دهه ۱۹۷۰ و افزایش روزافزون ریسک ها در جنبه های مختلف تصمیمات مالی، توجه مدیران بیش از پیش به عامل ریسک جلب شد و در حقیقت کنترل معیار ریسک به عنوان عاملی برای ایجاد ارزش بیشتر مورد توجه قرار گرفت و حتی نرخ های بازدهی تعدیل شده براساس ریسک ملاک ارزیابی ها قرار گرفت. همزمان با پیدایش ابررایانه ها که قدرت محاسباتی بالایی داشته، برخی نظرات قدیمی که به علت زمان بر بودن و پیچیدگی محاسباتی کنار گذاشته شده بودند، مجدد مطرح گردیدند از جمله ریسک نامطلوب که ابتدا توسط متقدمین مطرح گردیده بود در سال ۱۹۹۶ مجدداً در بین محققین مالی جایی دوباره یافت و تحقیقات مفصلی نیز انجام گرفت که چالش های آن هنوز ادامه دارد. (رودپشتی، ۱۳۹۲، ص ۶۲۳)
۲-۲۷-۱- حساسیت (Sensitivity)
تغییر یک متغیر وابسته بر اثر تغییر مستقل، مثل تغییرات قیمت در قبال تغییر یک واحد نرخ سود. دیرش و ضریب حساسیت (بتا) هر دو از این معیار می باشد. (همان منبع، ص ۸۲)
۲-۲۷-۲- نوسان (Volatility)
عبارت است از نوسان یک متغیر در اطراف میانگین و یا یک پارامتر تصادفی دیگر مثل واریانس و انحراف معیار. (همان منبع، ص ۸۲)
۲-۲۷-۳- معیارهای ریسک نامطلوب
این معیارها به عکس معیارهای نوسان، تنها بر بخش مخرب ریسک تمرکز دارند و در حقیقت نوسانات زیر سطح میانگین و یا متغیر هدف را مورد محاسبه قرار می دهند. معیار نیم واریانس، و نیم انحراف معیار برای محاسبه ریسک نامطلوب و ارزش و سرمایه در معرض خطر، از این دست می باشند. (رادپور و عبده تبریزی، ۱۳۸۸، صص ۴۵-۳)
سنجه های ریسک
سنجه های حساسیت
سنجه های نوسان
سنجه های ریسک نامطلوب
دیرش
تحدب
ضریب بتا
انحراف معیار
ضریب تغییرات
واریانس
سنجه های ریسک نامطلوب
سنجه های ریسک

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...