– Hitchens ,R, Multiple marriage : A Study of poly gamy in light of the bible, doulos, elkton , mary land , 1997-17-19.
۲-۲۵- مبانی و چهارچوب نظری تحقیق :
تحقیق درباره تعدد زوجات و چند همسری در میان مردان بلوچ شهرستان خاش که بیشتر به صورت طایفه ای زندگی می کنند و چند همسری نیز در میان طوایف آنها کارکردهایی چون تحکیم روابط بین قبایل ،آشتی و پایان دادن به جنگهای قبیله ای و ایجاد دوستی و به فراموشی سپردن کینه ها و دشمنی ها ، نزدیک شدن سران طوایف به همدیگر، ایجاد نظم و همکاری و امنیت اجتماعی و …… می باشد تحقیقی است که در چهارچوب نظری آن از کارکرد گرایی استفاده شده است که علاوه بر توضیح این مکتب کارکرد گرایی به ارتباط آن با موضوع مورد تحقیق نیز پرداخته می شود ، در ابتدا اندیشه ی مالینوفسکی و بعد اندیشه ی پارسونز به میان خواهد آمد .
مالینوفسکی در برسی واقعیتهای اجتماعی در مقایسه سیستم های گوناگون با توجه به کارکرد هر کدام از آنها به بررسی پرداخت او از انواع سیستم های زیستی ، روان شناختی ، اجتماعی و نمادی یاد کرده است و مالینوفسکی در بررسی سیستم ها به چند نکته اساسی که هر کدام در شکل دهی کارکرد گرایی ساختی موثر بوده اند توجه کرد . چرا که :
الف ) هر سیستم می تواند بطور مستقل مطالعه شود و در این مطالعه به لحاظ تفاوت در ماهیت هر سیستم باید از دانش خاصی بهره جست ، ب ) درهر سیستم باید به کار کرد آن توجه کرد و ج ) به رابطه بین سیستم ها در مقایسه با علوم دیگر ؛ که همان مطالعه کارکرد هاست باید مورد توجه قرار گیرد . از نظر مالینوفسکی سیستم ها می توانند بر اساس نیازهایشان تعبیر و تفسیر شوند . زیرا هر سیستم دارای کارکرد یا کارکردهای خاصی است که آنها را ازدیگرسیستم ها متمایز می سازند ( تقی آزاد ارمکی ۳۰:۱۳۸۱)
با توجه گفته ی مالینوفسکی می توان چنین برداشت کرد که تعدد زوجات وچند همسری نیز در قبایل به عنوان یک سیستم اجتماعی از طریق گرفتن دختر فلان رییس قبیله هر چند که زن نیز داشته باشد باعث تحکیم سیستم خویشاوندی و ایجاد نظم و جلوگیری از زد و خوردهای احتمالی در آینده می شود .همچنین کارکردهای دیگری چون :استفاده ازنیروی کار زن ،بالا بردن آمارجمعیتی خود،بالا نشان دادن پایگاه وموقعیت اجتماعی خوددر جامعه و…دارد
کارکرد گرایی پارسونز
پاسونز بر اثر آشنایی با آرای مالینوفسکی و زمینه علمی زیست شناختی و آشنایی بابحث اقتصادی از نیازهای انسانی – اجتماعی متوجه مطالعه سازمان اجتماعی و فرهنگی و نحوه پیدایش و حیات آن گردید .
عمده ترین عناصر و ویژگی های نظریه کارکردی پارسونز عبارتند از :
نظریه کنش اداری که شامل:
الف ) کنشگر ب ) هدف و غایت ج ) کنشگر در دستیابی به هدف در مقابل ابزار بسیاری قرار گرفته است .
د ) کنشگر در مقابل شرایط متنوعی از قبیل زیستی و محیطی قرار دارد که محدودیتهایی را برای او ایجاد می کند .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ه ) رفتار کنشگر به واسطه ارزشها ، نرم ها ، و دیگر باور ها در انتخاب هدف و ابزار شکل داده می شود.
و ) تصور ذهنی کنشگر او را در انتخاب ابزار جهت دستیابی به هدف هدایت می کند.
موقعیت فردی در سیستم اجتماعی :
سیستم اجتماعی با دو عنصر تخصیص (ALLOCATION) و انسجام ( INTEGRATION) به جریانهای تخصیص امکانات و پاداشها مرتبط است . تخصیص با تولید و ابزار مرتبط است در حالی که انسجام با اهدف همراه است و راه عمده انجام کنترل اجتماعی از طریق مبادله چون پول ، قدرت و پاداش است .
۳-انواع کارکردها :
تالکوت پارسونز در کتاب سیستم اجتماعی (۱۹۵۱ ) متمایل به تحلیل کارکردی شد و چهار نوع کارکرد در جامعه در سطوح گوناگون مطرح کردکه از نظر او حیات هر سیستم بستگی به وجود چهار نوع کارکرد دارد که عبارتند از :سازگاری ، دستیابی به هدف ، انسجام و پایداری
۴- چهارنوع خرده سیستم
پارسونز چهارنوع خرده سیستم مرتبط با یکدیگر را مطرح کرد که عبارتنداز : ۱- سیستم زیستی که کارکرد سازگاری و تطابق دارد ۲- سیستم شخصیتی که کارکرد دستیابی به هدف دارد ۳ – سیستم اجتماعی که کارکرد انسجام را بر عهده دارد ۴ – سیستم فرهنگی که کارکرد پایداری را برعهده دارد .
۵-سطوح تحلیل :از نظر پارسونز خرده سیستم ها در یک رابطه عمودی از بالا به پایین که مبتنی بر کنترل اطلاعات است و از پایین به بالا که بر اساس انرژی می باشد هستند
۶- سیستم اجتماعی: تلاش او برای روشن ساختن چگونگی پیدایش سیستم از طریق کنش فردی و جمعی است . همان طور که گفته شد پارسونز برای هر سیستم کارکرد خاصی قائل است و بر اساس تفاوت در کارکردها انواع چهارگانه ساخت را مطرح کرد که عبارتند از : ۱- ساخت اقتصادی ۲ – ساخت سیاسی ۳ – ساخت فرهنگی ۴- ساخت اجتماعی که از طریق قوانین و عرف و عادات به انسجام بین عناصر اجتماعی می انجامد (همان منبع صفحه ۴۶-۴۲)
بهر حال پارسونز با بهره گیری از آثار بروان و مالینوفسکی نظریه کارکرد گرایی را پایه گذاری کرد و معتقد است که هر عنصر در یک سیستم قبیله ای برای حفظ نظم و پرهیز از جنگ و خونریزی دادن زن یا گرفتن آن به طوایف مختلف هر چند که به عنوان زن دوم یا سوم نیز باشد ضروری است و کارکرد های بسیار مثبت برای سیستم خویشاوندی و قبیله ای دارد . که در فصل چهارم کاملاً توضیح داده می شود .
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- روش تحقیق :
تحقیق درباره موضوع خاص (چند همسری در میان مردان بلوچ شهرستان خاش )از طوایف مختلف جزبازندگی در میان آنها میسر نمی شود یعنی باید در میان طایفه ها زندگی کنی همانند آنها سخن بگویی همانند آنها بپوشی و همانند آنها باشی و گرنه هیچ گاه تحقیقی کامل و جامع و برگرفته از واقعیت نخواهی داشت یعنی همان کارهایی که مالینوفسکی انجام داد این جانب حقیر نیز به مدت۷ سال در میان طوایف مختلف و در قسمتهای مختلف این شهرستان زندگی کردم و چون دورگه سیستانی و بلوچ هستم و مسلط به زبان بلوچی و سایر آداب و عقاید این مردمان شریف بودم در مدت این ۷ سال در تمامی مراسم شادی و غم آنها شرکت کردم و مسائل و مشکلات قبایل را تحلیل کردیم و آداب و رسوم آنها را انجام دادم لذا با من بهتر کنار می آمدند و مسائل را باز گومی کردند تا یک شخصیت دیگر که فارس باشد به نوعی قجر باشد چون مردمان این خطه از قجرها (فارسها ) زیاد راضی نیستند به همین دلیل تحقیق من میدانی و کاملا مشارکتی و از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه و گفتگو می باشد و صرفا پرسش خالی نیست که هر چیزی آنها بگویند یاداشت کرده باشم بلکه با ۷ سال زندگی صحت و سقم سخنان آنان را می دانم و تاحدودی زیاد بر آداب و رسوم آنها مسلط هستم .
۳-۲- ابزارهای جمع آوری تحقیق:
مصاحبه و گفتگو
دوربین عکاسی و فیلم برداری
پرسشنامه
دستگاه ضبط صدا
کتابهایی که در این زمینه نوشته شده بودند
و سایر ابزارهایی چون فیش ، قلم ، کاغذ ، گوشی موبایل برای عکس ………….
۳-۳- جامعه آماری:
از آنجایی که در شهرستان خاش طوایف بسیار زیادی زندگی می کنند و امکان مطالعه دقیق همه آنها نیز نیست لذا به مطالعه طوایفی پرداختیم که مساله چند زنی در بین آنها بیشتر است و یا احیانا بزرگتر و سرشناس ترند مانند طوایف ریگی وطایفه های وابسته به آن، طایفه یاراحمدزهی (شهنوازی)وطایفه های وابسته به آن،طوایف میربلوچ زهی ،کرد،سهرابزهی،براهویی،شالی بر،قلندرزهی وگمشاد زهی وایرندگانی ها پس جامعه آماری ما تمامی مردان چند زنه ای هستند که در طوایف بزرگ و سرشناس شهرستان خاش زندگی می کنند همچنین خانواده های آنها زنان و فرزندان آنها را نیز شامل می شود .درزیر طوایف مهم وسرشناس خاش راکه مابا آنها بیشتر سروکار داشتیم می آوریم .
-طایفه ریگی : این طایفه یکی از بزرگترین طوایف خاش محسوب می شود که دارای سابقه بسیار طولانی در این شهر و حتی استان می باشند و طبق کتاب مردمان ایران سعدیان قبایل ریگی در دامنه های شمال کوه تفتان تا هیرمند سکونت داشتند و برسه شعبه اند که تنها ناتوزهی ها ساکن دائمی سرحد می باشند و مالک گله ای بزرگ گوسفند و بز بوده اند . وی قلمروطایفه ریگی را شامل سرزمین وسیعی از زاهدان و میرجاوه تا خاش و سپس ایرانشهر می داند و این طایفه را شامل چندین طایفه بولاک زهی ، شه کرم زهی ، عیسی زهی و ناتوزهی می داند ( همان منبع :۶۲۸)درحال حاضراین طایفه بیش از بیست طایفه زیرمجموعه ووابسته دارد.
-یاراحمد زهی :(شهنوازی) طبق تعریف آقای سعدیان کاملا بادیه نشین و افراد خوش هیکلی هستند و محل سکونت آنها را گزو می داند که همه ساله از غرب پشتگوه به تفتان و سپس به سوی نخلستان های ماشکل برای خرما خوری کوچ می کردند
در حال حاضر یکی از بزرگترین طوایف خاش در کنار طایفه ریگی هستند و سردار آنهاحاجی خوبیار نام دارد .
-گمشادزهی : که به تیره هایی چون داد خدازهی ومرادزهی تقسیم می شوند و امروزه مراد زهی در این شهر بیشتر از خود طایفه گمشاد زهی هستند .
-میر بلوزایی ( میر بلوچ زایی ) : که زارع و مالک و از نژاد کرد بوده که در نقاط حاصل خیز سرحد زندگی می کردند .
-هاشم زایی : گروهی کوچک زارع و گله دار هستند که بیشتر آنها در نوک آباد و خاش زندگی می کنند و افرادی نرم خو و باسواد هستند .
-کردها و تمندانی ها : که اصلا پارسی هستند ودر ارتفاعات کوه تفتان ساکن بودند و مردمانی قوی و سالم می باشند این افراد نیز بسیار تحصیل کرده و نرم خوهستند .
-براهویی ها : مردمانی قوی و خوش هیکل و ساکن نزدیکی های دجینگ بودند و سابقه نژادی آنها را عده ای هندی و دراویدی می دانند و این افراد اصالتا بلوچ نبوده اند و زبان مخصوص به خود بنام کردگالی داشته اند که کم کم با بلوچ ها آمیخته اند مهمترین تیره های براهویی ۱- موسی زهی ۲- جنگی زهی ۳- عیسی زهی ۴- مستان زهی ۵- شاهی زهی ۶- یاغی زهی ۷- زرکاری هستند .
-خواشی ها : این قبیله و جمالزهی ها که آنها را نیز خواشی خوانند ظاهرا از بومیان اصلی و در دره خاش ساکن هستند ( سعدیان ۱۳۷۵ : ۶۳۹ )
-شولی بر : آقای سعدیان اصل و نسب طوایف شولی بر را از تیره سرابندی می داند که در کنار هاشم زایی ، رستم خانی و کمال خان زهی محمد حسن خانی ، سردار از طوایف سرابندی هستند و اصل و نسب خود راخود را عرب و از اعقاب مالک اشتر نخعی می دانند که در زمان خلاف خلیفه دوم به کردستان ایران آمده اند و بعد به عراق عجم و اراک امروزی مهاجرت و در کوههای سربندماندگار شده اند و علت نام گذاری آنها به خاطر محل سکونت آنها سرابندی نامیده شده در حال حاضر سردار آنها زمان خان شهلی بر است
-طایفه ایرندگانی : که دربخش ایرندگان ساکن هستند ومردمانی نرم خووعلاقمند به علم ودانش هستند
-طایفه جمشید زهی:که درشهرستانهای خاش وایرانشهر زندگی می کنند.
-طایفه قلندرزهی .
۳-۴- حجم نمونه وروش اندازه گیری:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...