ارزش بازار
سرمایه مالی
سرمایه فکری
سرمایه ساختاری
سرمایه انسانی
سرمایه مشتری
سرمایه سازمانی
سرمایه فرآیندی
سرمایه نوآوری
سایر دارایی­ های ناملموس
دارایی­ های فکری
شکل (۲-۱) شمای ارزش مدل اسکاندیا (ادوینسون و مالون، ۱۹۹۷)
سایر تعاریف ارائه شده از سرمایه فکری به شرح زیر است:

    • سرمایه فکری فراهم کننده یک پایگاه و یک منبع جدید است که از طریق آن سازمان می ­تواند به رقابت بپردازد. سرمایه فکری اصطلاحی برای ترکیب دارایی نامشهود بازار، دارایی انسانی و دارایی ساختاری است، که سازمان را برای انجام فعالیت­هایش توانمند می­سازد. به عبارت دیگر سرمایه فکری عبارت است از: جمع دانش اعضای سازمان و کاربرد دانش آن­ها (قلیچ لی و مشبکی، ۲۰۰۶).
    • سرمایه فکری معنایی بیشتر از هوش دارد و با میزانی از عملیات فکری همراه است. طبق این تعریف، سرمایه فکری تنها، یک دارایی نامشهود ساکن نیست؛ بلکه فرآیندی پویا می­باشد. در واقع سرمایه فکری، ترکیبی از دانش (که غالباً به سرمایه انسانی اشاره دارد) و مهارت برای کاربرد این دانش می­باشد (بونتیس، ۱۹۹۸).
    • “سرمایه فکری یک بسته دانشی مفید برای سازمان است” در این تعریف استوارت[۱۲] بر این باور است که در این بسته دانشی مؤلفه ­هایی چون: فرآیندهای سازمانی، فناوری­ها، امتیازات انحصاری، مهارت کارکنان و اطّلاعات مشتریان و تأمین­کنندگان و ذی­ نفعان سازمانی قرار دارد (استوارت، ۱۹۹۷).
    • سرمایه فکری منابع پنهان (نامشهود) سازمان است که به طور کامل در گزارش­های حسابداری سنتی نشان داده نمی­ شود. نه سرمایه انسانی و نه سایر اجزای تشکیل دهنده سرمایه فکری در سیستم حسابداری سنتی قابل رؤیت نیستند (پابلوس، ۲۰۰۲).
    • سرمایه فکری گروهی از دارایی­ های دانشی است که به یک سازمان وابسته هستند و با افزودن بر ارزش سازمان از طریق تعیین ذی نفعان کلیدی، به طور چشم­گیری در بهبود موقعیت رقابتی سازمان مشارکت می­ کنند (مار و استارویز، ۲۰۰۴).
    • سرمایه فکری یک سرمایه خلق شدنی است که کارکنان آن را از طریق شایستگی­ها، نگرش­ها و مهارت­ های فکری و تجربه خلق می­ کنند (روس و روس[۱۳]، ۱۹۹۷).

وجه مشترک تمام این تعاریف معرفی سرمایه فکری به عنوان دانش، مهارت و توانایی می­باشد که می ­تواند منجر به ایجاد ثروت یا خروجی­های با ارزش برای شرکت شود. بنابراین سرمایه فکری به عنوان منابع فکری، دانش، اطّلاعات و دارایی­ های فکری در نظر گرفته می­ شود که منجر به خلق ارزش و سودآوری برای شرکت می­ شود.
۲-۴- ویژگی­های سرمایه فکری
با وجود شباهت سرمایه فکری با دارایی­ های مشهود، در توانایی بالقوه برای ایجاد جریان­های نقدی آتی، اما ویژگی­هایی که سرمایه فکری را از سایر دارایی­ ها متمایز می­ کنند عبارت­اند از (تالوکدار، ۲۰۰۸):

    • دارایی­ های فکری، دارایی­ های غیررقابتی هستند. برخلاف دارایی­ های فیزیکی که فقط می­توانند برای انجام یک کار به خصوص در یک زمان خاص مورد استفاده قرار بگیرند، دارایی­ های فکری را می­توان به طور هم ­زمان برای چند امر خاص بکار گرفت. این توانایی یکی از مهم­ترین معیارهای برتری دارایی­ های فکری بر دارایی­ های فیزیکی است.
    • سرمایه انسانی و سرمایه رابطه­ای، قابلیت تبدیل شدن به مالکیت شخصی ندارند، بلکه باید بین کارکنان و مشتریان و تأمین­کنندگان مشترک باشند؛ بنابراین، رشد این نوع از دارایی­ ها نیاز به مراقبت و توجه جدی دارد.

۲-۵- اجزای سرمایه فکری
همان طور که در تعاریف یاد شده مشخص است، سرمایه فکری دارای اجزایی است و لذا برای شناخت این مفهوم لازم است به اجزای تشکیل دهنده آن توجه شود.
به طور کلی می­توان سرمایه فکری را هر گونه خلق ارزشی که به وسیله هوش و ذهن انسان صورت می­گیرد، تعریف کرد. به دلیل گسترده بودن مفهوم از دیدگاه­ های مختلفی به صورت­های متفاوتی دسته­بندی شده است که به برخی از آن­ها در زیر اشاره می­گردد. سویبی[۱۴] اولین فردی بود که در سال ۱۹۹۷ سرمایه فکری را به سه حوزه گسترده زیر تقسیم ­بندی نمود:

    • سرمایه انسانی[۱۵] – در حوزه شایستگی فردی
    • سرمایه ساختاری[۱۶] – در حوزه ساختار داخلی
    • سرمایه ارتباطی[۱۷] – در حوزه ساختار خارجی

این دسته­بندی پذیرفته شده بود تا این که بعدها بونتیس آن را اصلاح کرد و بسط داد. در سال ۱۹۹۸ که مباحث مرتبط با دارایی­ های دانشی مورد توجه اکثر سازمان­ها بود، بونتیس توانست از طریق مطالعات علمی و تجربی یک چارچوب جامعی را طراحی نماید که بتواند به آسانی اجزای سرمایه فکری و اثرات آن بر عملکرد سازمانی را شناسایی و مورد سنجش قرار دهد. طبق این چارچوب پیشنهادی و مطالعات بعدی، ساختار سرمایه فکری به سه جزء سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه ارتباطی تقسیم گردید. نتایج مطالعات مقدماتی بونتیس باعث ارائه یک مبنای مناسب برای بسیاری از مطالعات بعدی شد. به دلیل قابلیت به ­کارگیری مکرر مدل بونتیس با داده ­های جدید، این مدل تقویت­کننده شرط علمی تکرار پذیری می­باشد. هم­چنین این مدل قابل استفاده در سایر بخش­ها (به خصوص در صنعت) بوده و باعث استحکام هرچه بیشتر رابطه بین سرمایه فکری و عملکرد سازمانی می­گردد. طبقه ­بندی ارائه شدۀ بونتیس در شکل شمارۀ (۲-۲) نشان داده شده است (بونتیس، ۱۹۹۸).
سرمایه فکری
سرمایه انسانی
سرمایه ساختاری
سرمایه مشتری

روابط بازار

خط مشی­های سازمانی

هوش انسانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...