۲-۱۱- شکل­های آهن در خاک
آهن موجود در خاک با توجه به ویژگی­های فیزیکی و شیمیایی یه شش دسته تقسیم می­شوند که عبارتند از یون­های محلول، کمپلکس­های آلی و غیرآلی در محلول خاک، آهن تبادلی، کمپلکس­های پایدار آلی هوموس، آهن جذب شده بر روی اکسیدهای آبدار منگنز، آهن و آلومینیوم، آهن جذب شده بر روی کمپلکس کلوییدی هوموس، رس و آهن پیوند یافته با شبکه کریستالی از کانی­های خاک (تسیر و همکاران، ۱۹۷۹). اجزای آهن خاک­ها یا اشکال شیمیایی که معمولاً جدا می­شوند محلول در آب، قابل تبادل، متصل به کربنات­ها، مواد آلی، اکسیدهای آهن و منگنز و یا به صورت اجزای معدنی باقی­مانده هستند (سینگ و همکاران، ۱۹۸۸).
۲-۱۱-۱- آهن تبادلی
آهن نگهداری شده به­وسیله جذب الکتروستاتیک­ (مکانیسم­های تبادل­­یونی یا جذب غیر­اختصاصی) در مکان­های تبادلی خاک، آهن تبادلی نامیده می­ شود. مکان­های تبادلی سطوح باردار منفی رس­ها و اکسیدهای آهن و آلومینیوم و منگنز و نیز گروه ­های عامل مواد آلی را شامل می­شوند (هودگسون، ۱۹۶۳). بارمنفی کانی­های رسی ناشی از پروتون­دهی گروه ­های هیدروکسیل است در­حالی که جایگزینی هم­شکل یون­ها در ساختمان رس­ها در ایجاد بار دائمی نقش دارد. بار منفی بر روی اکسیدهای آهن و آلومینیوم و منگنز ناشی از پروتون­دهی گروه ­های هیدروکسیل سطحی است (نوده شریفی، ۱۳۹۲).
۲-۱۱-۲- آهن جذب اختصاصی شده
جذب اختصاصی آهن به شکل کمپلکس پایدار بین یون آهن و گروه ­های عامل به­ ویژه در سطح کلوییدهای آلی و غیر­آلی خاک اشاره دارد. آهن می ­تواند به­ طور اختصاصی توسط رس­های سیلیکاتی لایه­ای، اکسیدهای آهن و منگنز و آلومینیوم و مواد آلی جذب شود (نوده شریفی، ۱۳۹۲). در جذب اختصاصی، یون­ها با قدرت بسیار زیادی به­وسیله بارهای سطحی نگه­داری می­شوند. به­ طوری که این یون­ها در کئوردیناسیون اتم ساختمانی نفوذ می­ کنند و به­وسیله پیوندهای کووالانسی از طریق اتم­های اکسیژن و یا گروه ­های OH به کاتیون­های ساختمانی پیوند می­یابند (هوانگ، ۱۹۸۰).
۲-۱۱-۳- آهن موجود در ساختمان­ کانی­های سیلیکاتی و کانی­های اولیه
آهن می ­تواند از طریق جایگزینی هم­شکل به درون کانی­های سیلیکاتی وارد شود. آهن در سنگ­های بازالتی غالب است جایی که تجمعی از کانی­های فرومنیزیم و سولفیدها وجود دارد. بسیاری از ترکیبات آلی کمپلکس شده با منشأ میکروبی گیاهی موجود در خاک می­توانند عناصر می­توانند عناصر معدنی را حل کرده، موجب تخریب کانی­ها و تبدیل آن­ها به کانی­های ثانویه، ترکیبات بی­شکل و کمپلکس­های آلی-معدنی محلول شوند (دیکسیت و هرینگ، ۲۰۰۶). مهم­ترین کانی­های موجود در سنگ آهن عبارتند از هماتایت- گئوتایت- مگنتایت- لپیدوکروسایت- بوهمایت. گئوتایت فراوان­ترین هیدروکسید آهن در خاک است، از نظر ترمودینامیکی یکی از پایدارترین کانی­ها در طبیعت است، و تقریباً در همه خاک­ها و اقلیم­ها وجود دارد. رنگ قهوه­ای مایل به زرد خاک­ها نیز متأثر از این کانی­ها است. سطح ویژه بالا، فراوانی در محیط­های طبیعی نظیر خاک، پایداری در شرایط مختلف آزمایشگاهی و ساده و مشخص بودن سطح کانی گئوتایت نسبت به دیگر اجزای خاک، موجب شده است که در بیشتر مطالعات مربوط به جذب سطحی یون­ها و تجزیه­های کمی به عنوان نماینده خاک و بخش اکسید­های خاک استفاده شود (شورتمن و تیلور، ۱۹۸۹).
۲-۱۱-۴- آهن پیوند یافته با توده زنده خاک
قسمتی از آهن خاک با پسماند­های زیستی و مواد میکروبی و موادآلی در حال تجزیه پیوند یافته می­یابد. آهن یکی از عناصری است که با اتصال به ترکیبات آلی مرکب و یا ترکیبات آلی ساده مثل اسید­های سیتریک و اگزالیک که به مقدار نسبتاً زیادی در خاک وجود دارد، کمپلکس­های پایدار آلی آهن­را به ­وجود می ­آورد. ریز موجودات هتروتروف در خاک­های آنیون­های کمپلکس­های آلی آهن را به عنوان منبع انرژی مصرف کرده و آهن آن­ها را آزاد می­سازد. بازگرداندن بقایای گیاهی به خاک و تخریب آن­ها از طریق تجزیه میکروبی، میزان آهن خاک را افزایش می­دهد. با این وجود، آهن می ­تواند از طریق ورود به بافت­های میکروبی تثبیت شده و برای گیاه غیرقابل دسترس گردد (هودگسون، ۱۹۶۳).

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۲-۱۲- تعیین آهن خاک به روش عصاره­گیری دنباله­ای[۲۴]

برای درک رفتار فلزات در خاک، روش­های مختلفی به منظور تجزیه و تفکیک فلزات به بخش­های مختلف شیمیایی­شان توسعه یافته است. محققان روش­های متفاوتی را برای جداسازی شکل­های مختلف عناصر کم­مصرف به کار برده­اند. از جمله روش­هایی که به طور گسترده برای اندازه ­گیری و جداسازی اشکال آهن خاک استفاده می­ شود، روش استخراج دنباله­ای است که در حقیقت یک روش آزمایشگاهی و تجزیه­ای است که در آن با بهره گرفتن از حلال­های شیمیایی، فازهای مختلف ژئوشیمیایی فلزات در طی پنج مرحله عملیاتی جدا می­شوند. روش استخراج دنباله­ای شامل پنج مرحله است که از روش تسیر و همکاران (۱۹۷۹) گرفته شده و معمولاً برای ارزیابی هر دو شکل پویا و بالقوه فلزات در محیط استفاده می­ شود (کلوپکا[۲۵]و همکاران، ۱۹۹۶). در این روش مقدار کل فلز به پنج بخش قابل تبادل، پیوند یافته با کربنات ها، پیوند یافته با اکسیدهای آهن و منگنز، پیوند یافته با موادآلی و باقی­مانده تقسیم می­ شود (گلاسیز و همکاران، ۲۰۰۲).
۱- بخش قابل­تبادل[۲۶]: فلزاتی که در این جزء قرار می­گیرند، به دلیل پیوندهای الکتروستاتیک ضعیف به راحتی تحت تاثیر فرایند های تبادل یونی (جذب/ واجذب) قرار می­گیرند. pH و یا قدرت یونی آب نیز بر این فرایندها اثر می­ گذارد (تسیر و همکاران، ۱۹۷۹).
۲- بخش کربناتی[۲۷]: این بخش به تغییرات pH حساس می­باشد و آزاد سازی فلز از طریق انحلال بخشی از مواد جامد در ۵ pH= انجام می­ شود. بخش فلزی که در این بخش بازیافت می­ شود، هم رسوب شده با کانی­های کربناته می­باشد (پیکرینگ، ۱۹۸۶). ما و ایکسا (۱۹۸۸) گزارش کردند که برای جداسازی شکل کربناتی فلزات، ۵/۰ مولار (اسید استیک و استات سدیم) با ۷۴/۴ =pH به ۱ مولار (استیک اسید و استات سدیم) با ۵= pH برتری دارد، زیرا عصاره­گیر اول می ­تواند تمام شکل­های کربناتی را در خاک­های با کربنات کلسیم کمتر از ۱۰ درصد حل کند ولی عصاره­گیر دومی، فقط ۴۵ درصد از کل کربنات­ها را حل می­ کند. ما و یورن (۱۹۹۵) نشان دادند که عصاره­گیر ۱ مولار مخلوط استات سدیم و اسید استیک مشکلاتی را در دستگاه جذب اتمی ایجاد می­ کند و استفاده از آن را با محدودیت مواجه می­سازد.
۳- بخش متصل به مواد آلی[۲۸]: فلزات سنگین تمایل دارند که با مواد آلی (هومیک و فولیک اسید) کمپلکس تشکیل دهند. شکل آلی فلزات معمولاً شامل شکل قابل استخراج با پیروفسفات یا EDTA یا شامل شکلی از فلزات است که توسط اکسید کننده­هایی مثل هیپوکلریدسدیم و یا آب اکسیژنه استخراج می­شوند (کلر و ودی، ۱۹۹۴). در عصاره­گیری شکل آلی، پیروفسفات معمولاً بر EDTA ترجیح داده می­ شود چون که اولاً بهتر می ­تواند فلزات را از مواد کلوئیدی در خاک استخراج کند و ثانیاً حلالیت شکل­های متصل به اکسیدهای منگنز توسط این عصاره­گیر نسبت به EDTA کمتر است (کلر و ودی، ۱۹۹۴).
۴- بخش متصل به اکسیدها[۲۹]: شکل­های فلزات متصل به اکسیدهای منگنز، توسط هیدروکسیل آمین هیدروکلراید ۱/۰ مولار عصاره­گیری می­شوند و این محلول Mn4+ را به Mn2+ قابل محلول، احیا می­ کند (لیانگ و همکاران، ۱۹۹۱). فلزات متصل به اکسیدهای آهن به دو جز متصل به اکسیدهای آهن بی­شکل و اکسیدهای آهن کریستالی تقسیم می­شوند.
۵- بخش باقی­مانده[۳۰]: فلزاتی که در این بخش باقی می­مانند، فلزاتی غیرمتحرک و پایدار به حساب می­آیند. فلزات این بخش معمولاً در ساختمان کانی­های اولیه و ثانویه حضور دارند و دارای پیوندهای محکمی هستند. تخریب به­وسیله اسیدهای قوی مثل HF، HClO4، HCl و HNO3 صورت می­گیرد (ابرادور، ۱۹۹۷).
۲-۱۳- اثر لجن فاضلاب بر شکل­های عناصر کم­مصرف در خاک
کاربرد کودهای آلی نظیر لجن فاضلاب به صورت منطقی می ­تواند سهم مهمی در تأمین عناصر کم­مصرف مانند آهن، منگنز، مس و روی داشته باشد (کرمی و همکاران، ۱۳۸۷). برای ارزیابی مقدار عناصر کم­مصرف در خاک­های تیمار شده با لجن فاضلاب، تعیین مقدار قابل استفاده عناصر که وابسته به شکل­های شیمیایی آن­ها در خاک­های تیمار شده است، اهمیت دارد. تعیین شکل­های شیمیایی فرآیندی است که منجر به شناسایی و تعیین توزیع عناصر در رابطه با ترکیبات مختلف خاک­ها می­ شود (تسیر و همکاران، ۱۹۷۹). خاک از ترکیبات مختلف مانند کانی­های رسی، اکسیدهای آهن، آلومینیوم، منگنز، کربنات­ها، مواد آلی و دیگر اجزای جامد تشکیل شده است (بکیرکیوگلو و همکاران[۳۱]، ۲۰۱۱). بنابراین یک عنصر ممکن است بسته به این­که با ترکیبات مختلف خاک، سطوح واکنش دهنده­ و محل­های پیوند داخلی یا خارجی با انرژی مختلف پیوند داشته باشد، می ­تواند شکل­های مختلفی داشته باشد (کاباتا- پندیاس، ۲۰۰۱). افزودن لجن فاضلاب و سایر مواد زاید شهری به خاک، موجب افزایش غلظت عناصر کم­مصرف و تغییر در مقادیر شکل­های این عناصر در خاک می­ شود، زیرا لجن فاضلاب همواره دارای مقادیر بیشتری از این عناصر نسبت به خاک است (مک گراث و همکاران، ۲۰۰۰).
متقیان و حسین­پور (۲۰۱۳) در جزءبندی روی در ریزوسفر ریشه گندم در خاک تیمار شده با لجن فاضلاب دریافتند، بخش قابل تبادل و همراه با موادآلی در ریزوسفر کاهش می­یابد درحالی که روی همراه با اکسیدهای آهن و منگنز و باقی­مانده افزایش می­یابد.
همچنین متقیان و همکاران (۱۳۹۱) در بررسی ارتباط شکل­های شیمیایی مس با پاسخ­های گندم در خاک آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب دریافتند در خاک­های تیمار شده با لجن در بین شکل­های مس، شکل­ تبادلی حداقل مقدار و بعد از مس تبادلی، شکل­های متصل به ماده آلی و متصل به کربنات­ها قرار داشتند. مس متصل به اکسیدهای آهن و منگنز و تتمه حداکثر مقدار را داشتند.
یان و همکاران (۲۰۱۱) با بررسی شکل­های شیمایی برخی فلزات نظیر روی و مس موجود در لجن فاضلاب با بهره گرفتن از روش استخراج دنباله­ای گزارش کردند که بیشترین مقدار روی مربوط به بخش متصل به اکسیدهای آهن و منگنز و بیشترین مقدار مس مربوط به بخش آلی بود. سو (۲۰۰۶) نیز گزارش کرد که روی پیوند یافته با بخش تبادلی و کربناتی، تنها ۶-۲ درصد از روی کل را تشکیل دادند.
ناروال و سینگ (۲۰۰۱) با بررسی تأثیر بقایای آلی از جمله لجن فاضلاب بر شکل­های مختلف منگنز بیان داشتند که بیشترین مقدار منگنز در جزء اکسیدی بوده است.
والتر­ و گواس[۳۲] (۱۹۹۹) با بهره گرفتن از روش عصاره­گیری دنباله­ای بیان کردند که افزودن لجن فاضلاب در دو سطح ۴۰۰ و ۸۰۰ مگاگرم در هکتار به یک خاک آهکی زیر کشت گندم سبب افزایش غلظت روی در شکل­های آلی، کربناتی و باقی­مانده شد.
گوبتا و سینها[۳۳] (۲۰۰۶) بیان کردند که بر اثر افزودن لجن فاضلاب (۱۰، ۲۵، ۳۵ و ۵۰ درصد وزنی) در خاک زیر کشت کنجد سبب افزایش روی در شکل متصل به اکسیدهای آهن و منگنز در مقایسه با تیمار شاهد شد.
علما و رونقی (۱۳۸۶) با بررسی اثر دو نوع ماده آلی بر شکل‌های شیمیایی منگنز و روی در دو خاک آهکی استان فارس (سیلتی لومی و رسی) گزارش کردند که درخاک آهکی با بافت لوم سیلتی در اثر کاربرد دو نوع ماده آلی، میزان منگنز در شکل محلول و تبادلی، همراه با ماده آلی، اکسیدهای آهن بی‌شکل و باقی­مانده، افزایش معنی­داری پیدا کرد.
باکرسی اوقلو و همکاران (۲۰۱۱) گزارش کردند که شکل باقی­مانده و مس متصل به اکسید­های آهن و منگنز بیشترین مقدار بود.
ریکاردو و همکاران (۲۰۰۳) در پژوهش خود، شکل­های شیمیایی برخی فلزات سنگین در خاک­های آلوده به مواد زائد را مورد بررسی قرار دادند. این محققین نشان دادند که کاربرد این ترکیبات باعث افزایش مقدار آهن تبادلی در خاک سطحی و عمقی شد.
لی و همکاران (۱۹۹۷) با بررسی اصلاح دو خاک با لجن فاضلاب، دریافتند که بر اثر افزودن لجن فاضلاب به خاک بخش غالب آهن در خاک­های مالی­سول و آلتی­سول به صورت باقی­مانده به ترتیب ۹۵% و ۸۵% بوده است همچنین این نتایج مطابق با یافته­های سینگ و همکاران (۱۹۸۸) است که نشان دادند بیشتر آهن خاک در ارتباط با بخش متصل به اکسیدهای آهن و منگنز و بخش باقی­مانده بود.
پراسانت و همکاران (۲۰۱۳) در پژوهشی دریافتند که در بین شکل­های آهن، شکل باقی­مانده بیشترین مقدار را داشت و پس از آن به ترتیب شکل­های متصل به اکسیدهای آهن و منگنز، آلی، تبادلی و کربناتی قرار گرفتند.
هانای و همکاران (۲۰۰۸) نیز با جزءبندی برخی فلزات تحت تیمار لجن فاضلاب گزارش کردند که بخش عمده آهن خاک در بخش باقی­مانده و میزان ناچیزی در بخش­های تبادلی و کربناتی مشاهده شد.
وانگ و همکاران (۲۰۱۰) بیان کردند که میزان آهن تبادلی و کربناتی استخراج شده با روش استخراج دنباله­ای بسیار ناچیز بود. آن­ها دلیل این امر را به زیاد بودن میل ترکیبی کلسیت با آهن در خاک­های آهکی نسبت دادند که مانع از آزادسازی آهن به فاز محلول می­ شود.
ساندرای و همکاران (۲۰۱۱) بیان کردند که شکل باقی­مانده آهن در خاک مورد مطالعه بیشترین مقدار و شکل کربناتی آهن کمترین مقدار را داشتند. آن­ها گزارش کردند که حدود ۹۰% از آهن به شکل باقی­مانده و سایر شکل­های آهن کمتر از ۱۰% آهن خاک را تشکیل دادند.
شاکونتالا و همکاران (۲۰۱۲) نیز با بیان نتیجه مشابه نشان دادند که الگوی توزیع آهن به­وسیله عصاره­گیری متوالی شیمیایی در لجن صنعتی به­ صورت تبادلی< کربناتی< اکسیدهای آهن و منگنز< آلی < باقی­مانده بود.
الجالود و همکاران (۲۰۱۳) در مطالعه زیست­فراهمی آهن در یک خاک آهکی دریافتند که آهن عمدتاً در بخش باقی­مانده و پیوندیافته با اکسیدهای آهن و منگنز وجود داشت، کوچکترین بخش قابل استخراج آهن تبادلی بود. ترتیب شکل­های آهن به صورت باقی­مانده> اکسیدی> کربناتی> آلی> تبادلی بود.

۲-۱۴- عصاره­گیر DTPA

در سال های اخیر برای استخراج فلزات جامد در خاک تکنیک­های متعددی مورد استفاده قرار می گیرد که بسیار مهم است. انتخاب روش عصاره­گیری و آماده ­سازی نمونه قبل از تجزیه از اهمیت خاصی برخوردار است. انتخاب روش عصاره گیری به نوع عنصر بستگی دارد. ترکیباتی که عمدتاً در عصاره­گیری استفاده می­شوند عبارتند­ ­از:DTPA, NaNO3, CaCl2, NH4NO3, Na2EDTA, NH4NO3. معمول­ترین عصاره­گیری که برای عناصر کم­مصرف و فلزات کمیاب استفاده می­شودDTPA (دی اتیلن تری آمین پنتا استیک اسید) بوده که یک عامل کمپلکس کننده قوی می­باشد. منبع فلزات قابل استخراج با DTPA معلوم نیست ولی فرض می­ شود که فلزات قابل استخراج با DTPA متناسب با مقدار فلز قابل دسترس برای جذب گیاه باشد (تسیر و همکاران، ۱۹۷۹). DTPA به­ طور گسترده­ای برای برآورد زیست­فراهمی فلزات در خاک­ و لجن فاضلاب استفاده می­ شود (اورتیز و آلکانیز[۳۴]، ۲۰۰۶) زیرا ظرفیت بالایی در کلات کردن بسیاری از عناصر فلزی را دارد (پیچتل و بردوی[۳۵]، ۲۰۰۸). توانایی DTPA به تشکیل کلات­های پایدار با انواع عناصر فلزی توسط هونگ و همکاران[۳۶] (۲۰۰۲) نیز گزارش شده است.
۲-۱۵- اثر لجن فاضلاب بر عناصر کم­مصرف قابل استخراج با DTPA
بسیاری از روش­های شیمیایی به منظور بررسی زیست فراهمی فلزات سنگین در خاک بررسی شده ­اند، که از جمله آن­ها استخراج متوالی (میز[۳۷] و همکاران، ۱۹۹۷ و ۲۰۰۰؛ امبیلا[۳۸] و همکاران، ۲۰۰۱؛ استفان و همکاران، ۲۰۰۱) و استخراج ساده می­باشند. بسیاری از روش­های استخراج کننده بخش قابل دسترس فلزات، مبتنی بر استفاده از کلات کننده­هایی نظیر EDTA یا DTPA (برون و همکاران، همکاران، ۱۹۹۶؛ استفان و همکاران، ۲۰۰۱؛ حکیم و همکاران، ۲۰۰۳) هستند که به طور گسترده در خاک­های آهکی استفاده می­شوند (بالدوین و شلتون، ۱۹۹۹). تحقیقات نشان داده است که روش استخراج به وسیله­ DTPA، شکل قابل جذب فلزات در گیاهان را اندازه گیری می­ کند (پرتوزلی، ۱۹۸۹؛ هرناندز و همکاران، ۱۹۹۱؛ ابرادور و همکاران، ۱۹۹۷؛ سو و ونگ، ۲۰۰۳).
بوستانی و رونقی (۱۳۹۱) در اثر کاربرد لجن فاضلاب بر زیست فراهمی برخی از عناصر غذایی در یک خاک آهکی تحت کشت اسفناج دریافتند، با افزایش سطوح کاربرد لجن فاضلاب مقدار مس قابل عصاره­گیری توسط DTPA در هر سه بافت (شنی، لوم شنی، لوم رسی) افزایش یافت.
نجفی و همکاران (۱۳۹۰) با بررسی تغییرات منگنز قابل استخراج با DTPA و کاربرد لجن فاضلاب و کود دامی در دو خاک مختلف گزارش کردند، منگنز قابل استخراج با DTPA در هر دو خاک مورد مطالعه با افزودن هر دو نوع کود آلی افزایش یافت.
توپکوغلو[۳۹] (۲۰۰۵) با ارزیابی کاربرد مکرر لجن فاضلاب (۵۰ و ۱۰۰ تن بر هکتار) بر زیست­فراهمی روی (قابل استخراج با DTPA) در خاک، دریافت که کاربرد لجن فاضلاب باعث افزایش قابل توجه در مقدار روی قابل استخراج در خاک شد.
شاهین و همکاران[۴۰] (۲۰۱۲) نیز افزایش ۳۶۷ درصدی در روی قابل استخراج با DTPA را در اثر کاربرد لجن فاضلاب به یک خاک آهکی گزارش کردند. آنان دلایل احتمالی این افزایش قابل­توجه را به بالا بودن مقدار روی در لجن فاضلاب، تشکیل ترکیبات آلی­­ روی محلول و کاهش pH مرتبط دانستند.
اورمان و همکاران (۲۰۱۴) با بررسی اثر لجن فاضلاب بر عناصر کم­مصرف گزارش کردند که کاربرد لجن، موجب افزایش غلظت آهن استخراج شده با DTPA در تیمار ۸۰ تن در هکتار لجن نسبت به شاهد شد.
لی و همکاران (۲۰۰۷) اذعان داشتند، غلظت آهن قابل استخراج با DTPA در اثر افزودن پسماندهای آلی در مقایسه با خاک شاهد به طور معنی­داری افزایش یافت.
۲-۱۶- ویژگی­های گیاه اسفناج
اسفناج با نام علمی(Spinacia oleracea) گیاه بومی ایران است که از اوایل قرن اول میلادی کم­کم به نقاط دیگر دنیا راه یافت. طوری که در تاریخ آمده است، اسفناج در قرن هفتم در چین و در قرن دوازدهم در اسپانیا کشت می­گردید (اسدی قارنه، ۱۳۸۷). اسفناج گیاهی است یک ساله، دارای ساقه­ای راست که برگ­های آن پهن، نرم، مثلثی شکل و به رنگ سبز می­باشد. گیاهی است روز بلند که پس از سبز شدن، تولید برگ­های طوقه­ای[۴۱] می­ کند. بدین ترتیب که در یک سطح در اطراف ساقه کوتاهی به طول چند میلی­متر نزدیک به سطح خاک قرار می­گیرند. در طی رشد بعدی این ساقه طویل شده و از آن شاخه­ های جانبی دیگری از محل برگ­های طوقه­ای به ساقه اصلی منشعب می­شوند. ممکن است از ساقه اصلی، ساقه­های فرعی درجه ۱و ۲ همراه با شاخه­ های جانبی درجه ۱و ۲ به ­وجود آیند (کفاش محمدی، ۱۳۹۱). اندازه گیاه می ­تواند بین ۸ تا ۱۰ سانتی­متر متفاوت باشد. ریشه اصلی گیاه عمیق است و می ­تواند تا عمق ۱۴۰ سانتی­متری در خاک نفوذ کند. از این رو می­توان این گیاه را در خاک­های شور به خوبی کشت نمود. ریشه ­های فرعی این گیاه دوکی شکل و حداکثر تا ۶۰ سانتی­متری خاک پراکنده­اند. برگ­ها در ارقام مختلف دارای فرم و رنگ متفاوتی هستند و به شکل­های تخم­مرغی، بیضوی و یا نیزه­ای وجود دارند. کناره­های برگ­ها می ­تواند کاملاً صاف یا دندانه­دار باشد. پهنک برگ نیز صاف و یا دارای چین و چروک است. امروزه دو واریته از این گیاه کشت می­ شود:
الف: اسفناج بذر خاردار که در واقع نوع قدیمی را معرفی می­ کند.
ب: اسفناج برگ صاف (کفاش محمدی، ۱۳۹۱).
هرچند می­توان اسفناج را در کلیه زمین­ها کشت نمود، ولی خاک­های خیلی سبک و خیلی سنگین برای رشد و نمو گیاه مناسب نیستند. بهترین خاک برای اسفناج حدواسط آن دو و اراضی نم­دار و حاصلخیز است. مناسب‌ترین pH خاک را براى اسفناج ۵ تا ۷ ذکر کرده‌اند. برخی از محققین نتیجه گرفته‌اند که محصول اسفناج در ۵ = pHبه نصف کاهش یافته و در ۵/۴ =pH رشد و نمو گیاه متوقف مى‌شود. بهترین خاک برای کشت اسفناج می ­تواند خاک­های لومی و یا خاک­های معدنی با هوموس کافی باشد. همچنین بستر کاشت برای کشت مکانیزه، باید صاف، دارای شیب کم و بدون سنگلاخ باشد (اسدی قارنه، ۱۳۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...