دانلود پایان نامه های آماده – ۲-۸-میزان سهم بازار و اثر آن بر سودآوری – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
از جمله مهمترین مطالعات نظری که به بررسی رابطه نظری بین سهم بازار و نوآوری میپردازد، میتوان به مطالعه نیدهام [۶] اشاره نمود. بر اساس مطالعه فوق، ملاحظه میشود که رابطه بین شدت تحقیقات بنگاه با سهم بازار خود بنگاه رابطه مستقیم داشته و با سهم بازار بنگاه رقیب رابطه معکوس دارد. به عبارتی بر اساس رابطه اخیر که در ادبیات اقتصاد صنعتی تحت عنوان مدل نیدهام معرو ف میباشد، افزایش نسبت هزینه های تحقیق و توسعه به فروش بنگاه باعث می شود که سهم بازار بنگاه تحقیق کننده و نوآور افزایشیافته و سهم بنگاه رقیب وی در بازار کاهش یابد (Barthwal, 2007).
بنابرین نحوه ارتباط سهم بازار، به عنوان متغیر ساختاری بازار، با متغیرهای رفتاری بازار مانند نوآوری و چگونگی اثرگذاری متقابل آن ها، مورد اختلاف نظر اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی است. به طوری که در خصوص تاثیر مثبت یا منفی نوآوری بر سهم بازار، نتایج متفاوتی در مطالعات مختلف حاصل شده است. مروری بر ادبیات موجود در زمینه ساختار بازار دلالت بر این دارد که سهم بازار و رقابت، موضوع مطالعات مهمی را در حوزه اقتصاد صنعتی به خود اختصاص داده و طی دهه اخیر در کانون توجه مطالعات تجربی اقتصاد صنعتی قرارگرفته است. از سوی دیگر، انجام مطالعات کاربردی گسترده، در زمینههای مختلف اقتصاد از جمله رابطه بین سهم بازار و نوآوری به شکل جدی ضروری است تا بدین ترتیب بتوان به بخشی از نیازهای علمی کشور پاسخ داده و صنعت کشور را در مسیر رشد و شکوفایی قرار داد (اصغرپور و همکاران، ۱۳۹۱).
مهمترین ویژگی عصر کنونی عدم اطمینان، پیچیدگی، جهانیسازی و تغییرات فزآینده تکنولوژیکی است. موفقیت در چنین شرایطی، مستلزم تغیییر در فعالیتها و وظایف سازمانی و چگونگی اداره و بهویژه رهبری سازمانهاست. بنابرین سازمانهای موفق به رهبرانی نیازمندند که با ژرفنگری، جهت مناسب و مسیر آینده سازمان را مشخص سازند، افراد را به آن مسیر هدایت کنند و انگیزه ایجاد تحول را در کارکنان به وجود آورند. رهبران تحولآفرین با خلق ایده ها و چشماندازهای جدید، مسیر تازهای از رشد و شکوفایی را فرا روی سازمانها قرار میدهند و نوید بهبود عملکرد سازمانها و کسب مزیت رقابتی خواهند داد (یزدانشناس و جمشیدیان، ۱۳۸۷). رهبری تحولآفرین میتواند باعث ارتقای توانایی پیروان در درک ماهیت سازمانی و مشکلاتی شود که با آن روبرو هستند. یادگیری در سازمانهای یادگیرنده وقتی رویمیدهد که کارکنان سازمانی، مسائل را تجزیه و تحلیل کنند، روشهای انجام کار را مورد بازبینی قرار دهند، شیوه های نو و خلاق و راه حل های مناسب را برای مشکلات پیش روی خود بیابند و در مورد آنچه که انجام میدهند، فکر کنند.. رهبران تحول آفرین با بهره گرفتن از ترغیب ذهنی و آماده ساختن محیطی مناسب، پیروان را وادار و ترغیب میکنند که اینگونه باشند (Rafferty & Griffin, 2004). از سوی دیگر امروزه بسیاری از سازمانها و شرکتها و بسیاری از بخشهای اقتصادی و اجتماعی به لزوم نوآوری (از نوع فردی یا سازمانی) پی بردهاند. این گرایش عمدتاًً به دلیل همان شرایط و وضعیتهای پیچیده جدیدی است که سازمانها را باتنگناهای رقابتی و تکنولوژیکی مواجه ساخته و تداوم روشهای سنتی را با مشکل جدی روبرو ساخته است (Gumusluoglu & Ilsev, 2009).
۲-۸-میزان سهم بازار و اثر آن بر سودآوری
در ساختار رقابتی بازار، مدیران با انتخابهای متعددی رو به رو هستند که این انتخابها بر ارزیابی عملکرد و سودآوری کم اثر نیست. درک عواملی که بر سودآوری، درآمد و عملکرد شرکتها اثر دارد، به عنوان یک چالش در این بازارها محسوب میشود. در بررسیهای صورت گرفته توسط سازمان صنعتی در ایالات متحده، سهم بازار و رشد آن به عنوان ملاکهای مهمی برای ارزیابی عملکرد معرفی شده است (احمدپور و همکاران، ۱۳۹۱). سودای تصاحب سهم بیشتر از بازار در این محیط رقابتی، شرکتها را وادار به تلاش بیشتر برای استفاده از منابع محدود میکند. این موضوع در بازار ایجاد انگیزه میکند تا با تملک سهم بیشتر در بازار، فرصتهای رشد بیشتری را بیابند که در نهایت منجر به بهبود عملکردشان میشود. مشارکت کنندگان بازار با هدف کسب مزایای رقابتی، در جهت بهبود موقعیت خود در برابر رقبا، از منابع خود استفاده میکنند اما اینکه چقدر سهم بازار در تبیین جایگاه سودآوری و بهبود عملکرد نقش دارد، با توجه به ساختارهای متفاوت بازار، نتایج متناقضی را به تصویر کشیده است. بررسیهای متعددی سهم بازار و اثر آن بر سودآوری و درآمد را مورد بررسی قرار دادهاند (Swirsky, 2004). بازل و همکارانش[۷] معتقداند سهم بازار تعیین کننده بازده داراییهای شرکت است و از اینرو افزایش در بازده داراییها به عنوان شاخصی برای افزایش سهم بازار و در نتیجه سودآوری است. با توجه به این مسئله که انتظار میرود افزایش سهم بازار شرکتها را در کسب حاشیه فروش و سود بیشتر و تثبیت جایگاه خود در بازار یاری نماید، و از طرفی ریسک و هزینه های بالای مرتبط با آن، این سوال را مطرح میکند که آیا افزایش سهم بازار بر درآمد شرکتها اثر گذار است؟
در تبیین سهم بازار در محیط رقابتی، اساساً دو دیدگاه وجود دارد: نخست تئوری تبانی است که بر این محور قرار دارد، سهم بازار منحصر به شرکتهای خاصی است که در ساختار بازار دارای قدرتاند، و بر مبنای تبانی انجام گرفته در بین این شرکتها، قیمتگذاری در بازار و ثبات سطح قیمت در اختیار این شرکتها قراردارد. در سویی دیگر، تئوری جایگزین کارایی و بازده، فرض را بر این قرارداده است که منافع موجود در سهم بازار در نتیجه کارایی و نوآوری شرکت است که این خود میتواند به سود اقتصادی منجر شود. اگر سهم بیشتر بازار، هدف مطلوب باشد، انتظار میرود شرکتهایی که در بازار از سهم بالاتری برخوردارند، به مثابه آن درآمدهای بیشتری در آینده و در نتیجه فرصتهای رشد بیشتری را نیز در اختیار داشته باشند (Swirsky, 2004). در بررسیهای صورت گرفته توسط جاکوبسن و راونسکارت[۸]، عواملی نظیر کیفیت محصولات نیز در تعیین سهم بازار مهم شمرده شدهاند (Mutshinyani, 2009).
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 11:26:00 ق.ظ ]
|