برگشت محصول، کاهش منبع، بازیافت، جانشینی مواد، استفاده دوباره از مواد، اندام ضایعات، تعمیر و تولید دوباره

Svensson (2007)

سیستم تولید بسته

Winkler (2011)

طراحی محصول، چرخه عمر محصول و بازیافت

linton et al (2007)

اکولوژی صنعتی، مدیریت چرخه عمر، مدیریت یکپارچگی زنجیره و مدیریت زنجیره تأمین سبز/محیطی/پایدار

Seuring (2004)

طراحی و بسته‌بندی پایدار، تولید پایدار، بازاریابی پایدار، حمل و نقل پایدار و خرید پایدار

Al-Odeh, Smallwood (2012)

مدیریت زنجیره تأمین پایدار: مدیریت مواد و جریان اطلاعاتی و همچنین همکاری میان شرکت‌های زنجیره است در حالی که هدف‌های ۳ جنبه توسعه پایدار، یعنی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و الزامات سهامدارن را در نظر می‌گیرد (Seuring et al, 2008).
۱-۴-۲- مدل‌های پایداری:
مدل‌های مختلفی برای پایداری مشخص شده است. این مدل‌ها در ادامه توضیح داده شده اند.

الف) مدل سود سه‌گانه (Triple bottom line)
مدل سود سه‌گانه یا TBL در سال ۱۹۹۸ توسط الکینگتون مطرح شد که شامل سه جز محیط طبیعی، جامعه و عملکرد اقتصادی می‌باشد. وی معتقد است که در فصل مشترک این سه جزء فعالیت‌هایی وجود که سازمان‌ها می‌توانند با اشتغال به آن‌ها نه تنها اثرات مثبتی بر محیط زیست و جامعه داشته باشند بلکه منافع اقتصادی و رقابتی را نیز برای شرکت به همراه داشته باشد (Elkington 1998). تقریباً در همه مدل‌های مدیریت زنجیره تأمین پایدار سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی به شرح زیر به عنوان ابعاد اصلی پایداری ذکر شده‌اند.
بعد اقتصادی بر نیازهای مالی متمرکز بوده و اصولاً به عنوان مهم‌ترین بعد دیده می‌شود. این نکته جای تأمل است که بدون موفقیت اقتصادی زنجیره تأمینی در بلندمدت وجود نخواهد داشت.
بعد اجتماعی بر نیازهای اجتماعی کارکنان از قبیل برابری، بهداشت، احترام و … متمرکز می‌باشد. هر سازمانی برای دستیابی به موفقیت مجبور است که به نیازهای کارکنان توجه نماید زیرا چنانچه نیازهای کارکنان برآورده نشود بهره‌وری آنان کاهش می‌یابد. نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو به خوبی این نیازها را بیان می‌کند.
بعد محیطی بر مهم‌ترین جنبه جهان امروزی یعنی خطرات محیطی متمرکز بوده و در تلاش برای محافظت از محیط در برابر خطرات حاصل از صنعتی شدن و دیگر پیشرفت‌های تکنولوژیکی می‌باشد. به طور کلی انسان غرق در نیازهای خود بوده و از کاهش منابع، گرم شدن کره زمین، تخریب جنگل‌ها و لایه اوزون غافل است. مدل سود سه‌گانه مدلی کلی و عمومی بوده که تقریباً در همه حوزه‌هایی که موضوع پایداری وارد شده است کاربرد دارد، لیکن همین ویژگی کلی بودن آن و عدم ارائه جزئیات در هر بعد و نیز غفلت از جنبه‌های دیگر سازمان مثل ساختار سازمانی، مشتریان، استراتژی و مدیریت ریسک و عدم تفکیک محرک‌ها و توانمند‌سازها؛ به عنوان یک ضعف در بکارگیری آن در مدیریت زنجیره تأمین عمل می‌کند.
شکل ۱-۲: مدل پایداری سود سه‌گانه (TBL)
(Elkington,1998)
ب) مدل آشیانه‌ای (Nested model)
مدل آشیانه‌ای که نشان‌دهنده روابط بین محیط، جامعه و اقتصاد می‌باشد در سال ۲۰۰۲ توسط گدینگ و همکاران معرفی شد. بنیان شکل‌گیری این مدل بر این استوار بوده که همه فعالیت‌های انسان در محیط صورت می‌گیرد. گدینگ و همکاران بیان نموده‌اند که فعالیت اقتصاد و بازار بخشی از جامعه بوده و اصولاً اقتصاد نمی‌تواند بدون محیط ظهور یابد. همان طور که در شکل نشان داده شده، اقتصاد در هسته و مرکز این آشیانه قرار گرفته است ولی این امر به معنی آن نیست که اقتصاد به عنوان مرکز ثقلی دیده شده که دیگر اجزا حول آن می‌چرخند، بلکه اقتصاد نیز زیرمجموعه‌ای می‌باشدآاقتصاد که به دیگر اجزاء وابسته است. جامعه نیز وابسته به محیط بوده ولی محیط بدون جامعه نیز می‌تواند دوام داشته باشد (Gidding et al., 2002).
شکل ۲-۲: مدل پایداری تو در تو (آشیانه‌ای)
(Gidding et al., 2002).
ج) مرزهای شکست (Breaking down Boundaries)
مدل مرزهای شکست نیز در سال ۲۰۰۲ توسط گدینگ و همکاران معرفی شده است. مدل مزبور بر اساس این ایده می‌باشد که همه فعالیت‌هایی که در جامعه و در اقتصاد انجام می‌شوند، می‌توانند به عنوان فعالیت‌های انسانی محسوب شده و سهمی در رفاه افراد داشته باشند. بنابراین، در این مدل مرز بین اقتصاد و جامعه حذف شده است. گدینگ و همکاران عنوان می‌کنند که فعالیت‌های انسانی صورت گرفته در جامعه و اقتصاد تأثیراتی بر محیط می‌گذارند و به صورت همزمان محیط نیز اثرات قوی بر فعالیت‌های انسانی (از نوع بازار و غیر بازار) دارد. رفاه بشری نیز به طور قابل توجهی به این تعاملات وابسته می‌باشد. روابط تنگاتنگ محیط و انسان‌ با مرزهای غیر شفاف و خاکستری بین این دو در مدل نشان داده می‌شود. برای دستیابی به توسعه پایدار نمی‌توان محیط و فعالیت‌های انسانی را از هم جدا کرد؛ بلکه تعاملات این دو، رفاه بشری را منعکس می‌سازد. (Gidding et al., 2002).
شکل ۳-۲: مدل پایداری مرزهای شکست
(Gidding et al., 2002)
د) مدل سود سه‌گانه و چهار جنبه پشتیبان (TBL + 4 facets)
کارتر و راجرز بر اساس مدل سود سه‌گانه مدلی را برای پایداری ارائه داده‌اند که شامل عملکرد سازمان در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و محیطی به همراه چهار جنبه پشتیبان شامل مدیریت ریسک، شفافیت، استراتژی و فرهنگ می‌باشد و به مدل TBL + 4 facets معروف است. از نظر کارتر و راجرز روابط بین این چهار جنبه پشتیبان مانعه‌الجمع نبوده و ادعا می‌کنند که همه این چهار جنبه پشتیبان بخش منسجمی از الگوهای مدیریت زنجیره تأمین پایدار می‌باشند.
شکل ۴-۲: مدل پایداری سود سه‌گانه و جنبه‌های حامی آن (TBL + Facets)
(Carter and Rager,2008)
ﻫ) مدل کفایت اقتصادی (Sufficiency economy)
مدل کفایت اقتصادی که در سال ۲۰۰۹ توسط مونگساواد شامل سه حلقه می‌باشد که نشان‌دهنده سه اصل میانه‌روی، معقول بودن و خود ایمنی می‌باشند. آنان معتقدند که دانش و محتوای اخلاقی دو شرط ضروری برای دستیابی به سه اصل اساسی مذکور می‌باشد. شرط دانش نیازمند مطالعه کامل همه تجربیات و اطلاعات در دسترس جهت تصمیم‌گیری‌های محتاطانه می‌باشد و شرایط اخلاقی بر انسجام، امانت‌داری، درستکاری و افراد سخت‌کوش تمرکز دارد. مونگساواد ادعا می‌کند که با اجرا و بکارگیری کفایت اقتصادی افراد از زندگی متوازن و هماهنگ همراه با امنیت در محیط و جامعه‌ای پایدار برخوردار شده و قادر به تحمل و تطبیق با اثرات بدخیم جهانی شدن خواهند شد (Mongsawad, 2009).
شکل ۵-۲: مدل پایداری کفایت اقتصادی
(Mongsawad, 2009)
و) مدل خانه مدیریت زنجیره تأمین پایدار (Sustainable SCM)
مدل خانه مدیریت زنجیره تأمین پایدار (sSCM) که در سال ۲۰۱۰ توسط توتبرگ و ویتس تراک معرفی شده به صورت بنایی می‌باشد که سه ستون دارد. ستون‌های این بنا نشان‌دهنده سه بعد اصلی پایداری یعنی TBL بوده که برای متعادل نگه‌داشتن بنا ضروری می‌باشند. مدیریت ریسک نیز فونداسیون بنا را تشکیل می‌دهد. مطابق این مدل، برای دستیابی به منافع و سود بلندمدت بایستی که ریسک‌ها شناسایی و کاهش داده شوند. توتبرگ و ویتس تراک بیان می‌کنند که قوانین، راهنمایی‌ها و استانداردها به عنوان نقطه شروعی برای بکارگیری اصول و فعالیت‌های پایداری در زنجیره تأمین عمل می‌کنند. علاوه بر این موارد، ایجاد ارزش‌ها و اخلاقیات در کل سازمان و همچنین ایجاد فضای کارا، منعطف و سبز IT و انطباق استراتژی بنگاه با توسعه پایدار لازمه مدیریت زنجیره تأمین پایدار می‌باشد. انطباق با معیارها و اقدامات مزبور، سازمان را در مقابل تهدیدات اجتماعی و محیطی و نیز ریسک‌ها محافظت کرده و به سوی پایداری پیش می‌برد (Teuteberg & Wittstruck, 2010).
شکل ۶-۲: مدل پایداری خانه مدیریت زنجیره تأمین پایداری
(Teuteberg & Wittstruck, 2010)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...