۳ترغیب کلامی یا پیام های دریافتی از محیط اجتماعی سومین منبع ایجاد و تقویت خودکارآمدی ، است . بدین معنی که وی شایسته انجام رفتارهای معینی است (بندورا،۱۹۹۷). افراد باورهای خودکارآمدی را به عنوان نتیجه تشویق ها[۵۶]و حمایت های اجتماعی که از دیگران دریافت می‌کنند ، ایجاد و گسترش می‌دهند . تشویق های اجتماعی و پیشنهادهای کلامی می‌تواند به افراد کمک کند تا تلاش بیشتری به کار ببرند و پشتکار مورد نیازبرای موفقیت را تداوم بخشند و این امر به رشد پیوسته مهارت ها و کارآمدی شخصی منجرمی شود (پاجارس، ۲۰۰۲)

 

ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی ، یعنی اینکه به افراد گفته شود آن ها توانایی رسیدن به هر چیزی را که می خواهند به آن برسند را دارند ، می‌تواند کارایی شخصی را افزایش دهد. این ممکن است از چهار منبع اطلاعاتی ‌رایج‌تر باشد ومعمولاًتوسط والدین ، معلمان ، همسران ، دوستان ، ودرمانگران عمل می شود. برای اینکه قانع سازی کلامی مؤثر افتد، باید واقع بینانه باشد . ( سید محمدی ، ۱۳۷۹ )

 

دلگرمی ها برای ترغیب افراد در تمرکز کردن بر نقاط قوت خود در شایستگی ها یشان و نادیده گرفتن نارسائیها و عملکردهای نا موفق گذشته شان ، به کار می‌روند و اگر قانع سازی کلامی نتیجه بخش باشد احتمالاً فرد عملکرد مؤثری از خود نشان می‌دهد و برای موفق شدن تلاش می کند (جی . وی . جکسون ، ۲۰۰۲ ؛ نقل از آبنیکی ، ۱۳۸۵) .

 

۴- حالات زیست شناختی و عاطفی : حالات زیست شناختی مانند اضطراب ، فشار روانی ، برانگیختگی ، خستگی و تنش اغلب به عنوان شاخص‌های آمادگی برای شکست تفسیرمی شوند .همچنین خلق[۵۷]فرد نیزمی تواند تأثیرعمده ای روی باورهای خود کارآمدی داشته باشند . خوشبینی[۵۸] و خلق مثبت باورهای خودکارآمدی را افزایش می‌دهند ونا امیدی وافسردگی باورهای خودکارآمدی را کاهش می‌دهند (پاجارس، ۱۹۷۷).

 

انتظارات کارآمدی شخصی یک فرد تحت تأثیرحالات برانگیختگی هیجانی ‌و حالات فیزیولوژیک وی قراردارد. بندورا(۱۹۹۷) می‌گوید: قضاوت افراد درمورد توانمندی های خود تابع حالات جسمانی است که آن نیزبه نوبه خود متأثر ازحالات عاطفی وفیزیولوژیک شخصی هستند. برانگیختگی هیجانی به معنی دورکردن احساسات منفی : ترس ، نگرانی و بداخلاقی و ایجاد احساسات مثبت مانند عشق ، هیجان، و سبقت جویی است. افراد درموقعیت های فشارزا فعالیت‌های فیزیولوژیک خود را به عنوان نشانه هایی ازعدم تعادل یا اختلال می بینند . هیجانات منفی می‌توانند موجب تنش وفشارشوند واز درون افراد را آشفته کنند و در نهایت در کارآمدی آنان اثرمنفی خواهد داشت . ادراک شخصی ازحالات فیزیولوژیک خود (اثرات ذهنی شخصی ) مانند ترس ، اضطراب ، تنش ، و افسردگی ( درون و برون شخص ) سبب می شود که افراد درانجام وظایف توانایی‌های خود را دست کم بگیرند وانتظارات خودکارآمدی شخصی را پایین بیاورند .

 

بندورا (۱۹۹۴) پیشنهاد می‌کند که برای تغییر باورهای کارآمدی باید توان جسمانی را افزایش ، سطح استرس و گرایش‌های منفی عاطفی را کاهش دهیم و سوء برداشت‌های حالات بدنی را اصلاح کنیم . از آنجا که افراد توانایی تغییر دادن افکار خودشان را دارند ، باورهای خودکارآمدی نیز به نوبه خود تحت تأثیرحالتهای زیست شناختی افراد قرار می‌گیرد . به نظر بندورا ، افراد ‌در محیط های روانی خاصی زندگی می‌کنند که بیش ازهمه ساخته خودشان است . لذا این استعاره غالباً بکارمی رود که افراد می‌توانند خودشان را«بخوانند» واین خواندن به واقعیت افکار ‌و حالات هیجانی بازمی گردد که افراد درخودشان ایجاد کرده‌اند . گاهی ممکن است اطمینان به خود افراد، تحت تأثیر حالات هیجانی همراه با یک فعالیت معین قرار گیرد . علاوه بر این ، وقتی افراد دارای افکار و ترس‌های غیرمنطقی درباره ظرفیت ها و توانایی‌های خود باشند ، این واکنش‌های منفی عاطفی می‌تواند ادراکات توانایی آن ها را تضعیف کند و باعث ایجاد فشارروانی و تنش شود ، که فرد را به عملکرد نامناسب داشتن مطمئن می‌کند . البته درست نیست که گفته شود اضطراب قبل ازیک فعالیت معین نشانه ای از خودکارآمدی ضعیف است ، اما واکنش‌های شدید هیجانی به یک تکلیف ، نشانه های برای انتظار موفقیت یا شکست در آن حیطه فراهم می‌کند . برای مثال پاجارس (۲۰۰۲) معتقد است که افراد می‌توانند با توجه به حالات هیجانی و نشانه های موفقیت و شکست به ارزیابی سطح خودکارآمدی خود بپردازند. افکار منفی وترسها ، باعث کاهش سطح ادراکات خودکارآمدی شده و ازطریق ایجاد فشار روانی ، برعملکرد تأثیر می‌گذارند. به همین دلیل یکی ازراه های افزایش سطح باورهای خودکارآمدی افراد ، بهبود سطح بهزیستی بدنی وهیجانی آن ها و کاهش حالات منفی هیجانی ذکر شده است . افراد دارای خلق افسرده ، کارآمدی خودشان را پایین تر ارزیابی می‌کنند . از این جهت یک روش برای ارتقاء باورهای خودکارآمدی افراد، کاهش حالات هیجانی منفی و تقویت بهزیستی جسمی و عاطفی آن ها‌ است .

 

تجارب تصویر سازی :

 

افراد با تصویرسازی ذهنی یک موقعیت فرضی ورفتارهای اثربخش یاغیراثربخش خودشان یا دیگران درآن موقعیت ، می‌توانند باورهای خودکارآمدی شان را تحت تأثیر قرار دهند ( مادوکس، ۲۰۰۲).

 

بندورا(۱۹۹۷) ‌در بازنگری چگونگی کنش این منابع ‌در تامین اطلاعات خودکارآمدی، معتقد است که اکتساب ‌و تشکیل قضاوت‌های خودکارآمدی ، تنها ازطریق یک بعد صورت نمی گیرد. بلکه اطلاعات کارآمدی دراثر تلفیق وترکیب اطلاعات حاصل ازاین منابع به وجود می‌آید . لذا تلفیق اطلاعات کارآمدی به عنوان منبع دیگری ازاطلاعات کارآمدی مطرح می شود. اطلاعاتی که ازهریک ازاین منابع به دست می‌آید ، به طور مستقیم وخودکار بر قضاوت‌های خود کارآمدی تأثیر ندارد، بلکه این اطلاعات ازلحاظ شناختی مورد ارزیابی و تفسیر قرار می گیرند . ‌بنابرین‏ انتخاب کردن، یکپارچه سازی، تفسیر وجمع آوری مجدد اطلاعات بر قضاوت‌های خودکارآمدی مؤثر است .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...