دانلود پروژه و پایان نامه | ۲-۱۷-۱-۱ شیوه های تربیتی والدین و احساس مسئولیت – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
به نظر آدلر[۵۹] نیز خانواده فراگیرترین و با نفوذترین اثر را روی رشد شخصیت دارد. به نظر او حمایت افراطی والدین باعث احساس بیکفایتی و عدم مقبولیت کودک میشود، زیرا فرصت مستقل بودن و احساس مسئولیت از او گرفته میشود و ممکن است از پرخاشگری برای جبران احساس بیکفایتی خود استفاده کند. مسامحه و غفلت والدین نیز ممکن است باعث شود کودک دیگران را به عنوان افرادی طلبکار و غیردوستانه بنگرد و احساس ناتوانی در همکاری های اجتماعی نماید (شیلینگ، آرین، ۱۳۹۱).
آدلر در مورد نازپروردگی کودک میگوید: وقتی والدین شیفتهی فرزندانشان باشند تکالیفی را برای آن ها انجام میدهند که خودشان میتوانند از عهده آن بر آیند. در نتیجه این کودکان احساس میکنند قادر به انجام وظایف خود نیستند و بیکفایتاند. افراد نازپرورده با وجود آنکه در جامعه مشارکتی ندارند توقع دارند همیشه دنیا از آن ها مراقبت کند. کودکان موجودات اجتماعی هستند که اگر والدین و معلمان آن ها را تشویق کرده باشند آماده مشارکت هستند، بنابرین باید به سوی اهداف اجتماعی هدایت شوند (پروچاسکا، ترجمه سید محمدی، ۱۳۹۱).
به نظر کینیا، کودکان نازپرودهی امروز افراد کج خلق، پرتوقع، تنبل، بی مسئولیت و جاهطلب فردایند (کینیا، ۱۳۹۱). گلاسر[۶۰] در سال (۱۹۷۲) نیز در زمینهی نقش خانواده در مسئولیتپذیری میگوید: از آنجا که انسان با توانایی ارضای نیازهایش به دنیا نمیآید، این وظیفه والدین است تا مهارتهای لازم از جمله مسئول بودن را از طریق نظم و انضباط به کودکانشان بیاموزند. مانند تأکید بر مقررات معقول از طریق روشهای با ثبات به صورت تعمدی. آن ها باید از تنبیه خودداری کنند زیرا این کار غیرمؤثر است (شیلینگ، آرین، ۱۳۹۱). به عقیده گلاسر، تنبیه نکردن به اندازه نپذیرفتن عذر و بهانه اهمیت دارد. تنبیه به رابطه حسنه لطمه میزند، تعهد و مسئولیت را از افراد سلب میکند و موجب تقویت هویت ناموفق میشود (شفیع آبادی و ناصری ۱۳۹۲).
۲-۱۷-۱-۱ شیوه های تربیتی والدین و احساس مسئولیت
لازمه هر رفتار و حرکت هدفمند، کششهای درونی و برانگیختگی عاطفی است و رفتارهای مطلوب و متعالی در سایه انگیزه های درونی و بیرونی پدیدار میشود لذا برخورداری از نگرش مثبت نسبت به حیات فردی و اجتماعی، مقدمه ضروری برای رویش جوانه های تلاش و به فعلیت رساندن ظرفیت های ذهنی وقابلیت های شخصی است. فراهم شدن فضای مطلوب خانوادگی، غنی بودن محرکهای محیطی، اتخاذ مناسبترین و مؤثرترین شیوه های تربیتی، ایجاد آمادگیهای ذهنی و انجام تغییرات مثبت شناختی، تقویت رفتارهای سازش یافته و ارائه پاسخ های قابل قبول، اجتناب از تهدید، تحقیر و تنبیه و تأیید و تشویق مستمر تلاش های کودکان از کارآمدترین عوامل ایجاد تحول و تقویت انگیزه در ایجاد یک رفتار مطلوب مثل مسئولیتپذیری میباشد (مشتاقی، ۱۳۸۸).
بدون شک چگونگی نظام شکلگیری بازخوردها و نگرش های کودکان نسبت به پدیده های مختلف در آمادگی و تمایل و یا عدم آمادگی و اکراه آنان برای نشان دادن پاسخ با رفتار مناسب در شرایط و موفقیت های گوناگون نقش اساسی دارد. نگرشها و باورها که بستر پدیدار شدن رفتار ماست خود آمیزهای از تجارب شناختی و احساسات خوشایند و ناخوشایند حاصل از آن در تعامل خود با محیط و دیگران است (همان منبع).
در مورد شیوه های تربیتی والدین و تأثیر آن بر رفتار و شخصیت کودک، تحقیقات فراوانی صورت گرفته است. هافمن[۶۱](۱۹۸۰) در پژوهشی در مورد شیوه های انضباطی والدین میگوید اعمال انضباط والدین به سه شکل صورت میگیرد:
-
- ابراز قدرت: تنبیه فیزیکی، محروم کردن از مالکیت و مزایا.
-
- کنارهگیری عاطفی: ابراز فیزیکی چشم، عدم تأیید، توجه نکردن، جدا کردن کودک از دیگران، صحبت نکردن با کودک، ابراز نارضایتی یا تهدید به ترک کردن.
- تلقین: توضیح پیامدهای زیانبخش رفتار کودک برای خودش با دیگران، توجه به انتظارات کودک و اهمیتش برای دیگران.
البته، سبک انضباطی ممکن است ترکیبی از این سه نوع باشد اما معمولاً از یک سبک خاص بیشتر استفاده میشود (هافمن، به نقل از سعدی پور، ۱۳۸۶). نتیجه پژوهش ها نشان میدهد ابراز قدرت، درونی کردن معیارهای اخلاقی را تسهیل نمیکند، بلکه تنها یک گرایش اخلاقی را با توجه به معیارهای بیرونی و نه درونی پرورش میدهد. روش انضباطی کنارهگیری عاطفی، اثر مثبت ویژهای بر رشد معیارهای اخلاقی نداشته است چون حالت تنبیه شدیدی دارد (همان منبع).
والدینی هم که همه چیز را برای کودک مهیا و آماده میکنند، به طوری که حتی قبل از آن که کودک چیزی بخواهد آن را در اختیارش میگذارند، فضای فکری خوبی برای او ایجاد نمیکنند تا او کمبودهای خود را حس کند و بفهمد که برای برطرف کردن نیازهای خود باید قدمی بردارد، حتی اگر این قدم فقط خواستن باشد کسی که فضای خواستن را درک نکرده باشد به معنی واقعی مصرف کننده بوده و احساس میکند زندگی و اجتماع به او بدهکار است و فکر میکند والدین وظیفه دارند تا آخر عمر جور او را بکشند و هر چه او خواست برایش فراهم کنند (زارع بیدکی، ۱۳۹۱).
با توجه به اینکه لازمه مسئول بودن، آن است که شخص بتواند تکالیف را با وجود زحمتی که دربردارد به پایان برساند، کمک به کودکان برای رویارویی با این موضوع وظیفه بزرگترهاست. نهایتاًً خود والدین باید سطح مسئولیتی که کودکان میتوانند به عهده گیرند، تشخیص دهند و برای پشتیبانی از رفتار مسئولانه و ترغیب آنان به انجام آن رفتار باید معیار یا قواعد را در خانواده مقرر سازند (کلمز و بین، ترجمه علیپور، ۱۳۸۷).
۲-۱۷-۲ موانع مسئولیتپذیری در محیط خانواده
-
- در شیوۀ تربیت استبدادی، والدین به نظر نوجوانان و جوانان اهمیت نمیدهند. تنبیه در این شیوه رواج دارد و موجب میشود مهارتهایی مانند دوستیابی، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و مسئولیتپذیری در کودکان رشد نکند. تحقیقات کاگان و ماسن نشان میدهد که اگر والدین بسیار سختگیر و دیکتاتور باشند، مانع پیشرفت و توسعۀ کنجکاوی و خلاقیت کودک خود میشوند. والدینی که اجازه نمیهند کودک ابراز وجود یا اظهار نظر کند، مانع بروز استعدادهای بالقوه او میشوند. در نتیجه، اینگونه کودکان در آینده روان آزرده و پرخاشگر خواهند شد (هواسی، ۱۳۸۶).
-
- سرزنش و نکوهش، عامل دیگری است که فرزندان را خاطی میکند و موجب میشود که آتش لج بازی و عدم مسئولیتپذیری در آن ها شعلهور گردد.
-
- عدم هماهنگی والدین، موجب میشود فرزندان نیز با دیگران روابط سردی داشته باشند؛ بنابرین، روحیه ناسازگاری در فرزندان درونی میشود و مسئولیتپذیری و روحیه تعاون آن ها آسیب میبیند.
-
- نداشتن تجربه گروهی و بازیهای دسته جمعی موجب میشود که روحیه همکاری و تعاون و اشتراک مساعی، که یکی از ابزارهای مهم مسئولیتپذیری است، در کودکان رشد نکند.
- فقدان محبت موجب آن است که فرد، در تعامل با جامعه دچار مشکل شود، همواره فاصله ی خود را با دیگران حفظ کند و از همکاری با آن ها اجتناب ورزد. این جزء رفتارهایی است که با روحیه مسئولیتپذیری و مشارکت جویی ناسازگار است (رحیمی،۱۳۷۷، به نقل از حسینی قمی، ۱۳۹۱).
۲-۱۸ شریط و مقدمات مسئولیتپذیری
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 11:09:00 ق.ظ ]
|