دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با رهبری اخلاقی و رابطه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
جنسیت : زن ها نسبت به مردان تعهد بیشتری به سازمان دارند ، اگرچه این تفاوت جزئی است. دلیل این امر آن است که زن ها برای عضویت در سازمان می بایست موانع بیشتری را پشت سر بگذارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
تحصیلات : رابطه تعهد سازمانی با تحصیلات ضعیف و منفی است . این رابطه بیشتر مبتنی بر تعهد نگرشی است و ارتباطی با تعهد حسابگرانه ندارد . دلیل این رابطه منفی انتظارات بیشتر افراد تحصیلکرده و فرصت های بیشتر شغلی برای آن هاست .
ازدواج : این متغیر با تعهد سازمانی همبستگی ضعیفی دارد . اما چنین اظهار می شود که ازدواج به دلیل مسائل مالی با تعهد حسابگرانه ارتباط پیدا می کند .
سابقه در سازمان و سمت سازمانی : به دلیل سرمایه گذاری های فرد در سازمان ، سابقه بیشتر در مقام یا سازمان باعث تعهد بیشتری می شود ؛ اما این رابطه ضعیف است .
استنباط از شایستگی شخصی : افراد تا حدی به سازمان تعهد پیدا می کنند که زمینه تامین نیازهای رشد و کامیابی آن ها فراهم شود. بنابراین، کسانی که استنباط شایستگی شخصی بالا دارند ، انتظارات بیشتری خواهند داشت . رابطه این دو متغیر مثبت و قوی است .
توانایی ها : افراد با مهارت های بالا، برای سازمان ارزشمندند . این امر پاداش سازمان را به آن ها افزایش می دهد و درنتیجه ، موجب تعهد حسابگرانه می شود .
حقوق و دستمزد : حقوق و دستمزد موجب عزت نفس برای فرد می شود و بدین ترتیب تعهد نگرشی را افزایش می دهد . ضمنا حقوق و دستمزد نوعی فرصت در سازمان محسوب می شود که با ترک سازمان از دست خواهد رفت . نتایج تحقیقات متعدد همبستگی مثبت اما ضعیفی را بین این دو متغیر نشان می دهد . سطح شغلی : سطح شغلی با تعهد سازمانی ارتباط مثبت، اما ضعیفی دارد .
ب) خصوصیات شغلی و تعهد سازمانی
اگرچه رابطه خصوصیات متفاوت شغلی و تعهد سازمانی در تحقیقات متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است، اما هیچ مدل نظری برای توضیح دلیل همبستگی آن ها در دست نیست . اغلب مطالعات اشاره به کار الدهام و هاک من دارند . تحقیق ماتیو و زاجاک هم تایید می کند که مشاغل غنی شده ، موجب تعهد سازمانی بیشتر می شود . خصوصیات به دست آمده از تحقیقات شامل مهارت ، استقلال ، چالش و دامنه شغلی است: تنوع مهارت با تعهد سازمانی دارای همبستگی مثبت است . استقلال و تعهد سازمانی رابطه مثبت و بسیار ضعیفی دارند . مشاغل چالش انگیز با تعهد سازمانی ، به خصوص در مورد کسانی که به رشد شدید نیازمندند ، رابطه مثبت و قابل توجهی داشته است .
پ) تاثیر روابط گروهی و رابطه با رهبر بر تعهد سازمانی
در رابطه با تاثیر رابطه گروهی و رابطه با رهبر ، به موارد زیر اشاره شده است :
انسجام گروه : برخی مطالعات رابطه انسجام گروهی و تعهد سازمانی را مثبت و تعدادی دیگر، رابطه این دو را منفی دانسته اند . البته همبستگی حاصل از جمیع تحقیقات مثبت و ضعیف بوده است . وابستگی متقابل وظایف : در اغلب مطالعات رابطه وابستگی وظایف با تعهد ، مثبت و متوسط گزارش شده است . موریس و استیزر بیان می دارند که وقتی کارکنان در شرایط وابستگی شدید وظایف باشند ، از کمک خود به سازمان و گروه های مرتبط آگاهی خواهند یافت و این خود به تعهد نگرشی به سازمان منجر می شود . ملاحظه کاری و ساخت دهی مدیران : هر دو نوع رفتار مدیران با تعهد سازمانی همبستگی نسبی و مثبت دارد . البته تحقیقات نشان می دهند که این رابطه توسط عواملی از قبیل محیط کاری و خصوصیات پایین دستان تعدیل می شود .
ارتباط رهبر : چگونگی ارتباطات رهبر با تعهد سازمانی ، همبستگی قوی و مثبت دارد . بدین معنی ، مدیرانی که ارتباطات به موقع و صحیحی ایجاد می کنند ، موجب تقویت محیط کار و تعهد بیشتر کارکنان می گردند .
رهبری مشارکتی نیز با تعهد سازمانی همبستگی مثبت دارد . در محیط های غیرقابل پیش بینی ، تاثیر مدیریت مشارکتی بر تعهد سازمانی بیشتر می شود .
ت) ویژگی های سازمان و تعهد سازمانی
در تعدادی از مطالعات ، میان اندازه سازمان و میزان تعهد سازمانی همبستگی معنی داری ملاحظه شده است . اشاره می شود که در سازمان های بزرگ امکانات ترفیع بیشتر است و این امر به تعهد سازمانی بیشتر می انجامد . اما این مسئله توسط تجزیه و تحلیل متا تایید نشده است . موریس و استیزر چنین اظهار می دارند که استنباط کارمند از عدم تمرکز با میزان مشارکت واقعی رابطه داشته ، به وسیله درگیر شدن در سازمان تعهد بیشتری نسبت به سازمان پیدا می کند . اما این ادعا نیز توسط تجزیه و تحلیل متا مورد تایید قرار نگرفته است .
ث) وضعیت نقش و تعهد سازمانی
در تحقیقات انجام شده ، وضعیت نقش را از طریق تضاد نقش ، ابهام نقش و تعدد نقش اندازه گیری کرده اند . بر اساس مطالعات مودی و همکارانش وضعیت نقش یکی از مقدمات ایجاد تعهد است . تحقیق ماتیو و زاجاک نیز این مسئله را تایید می کند . یکی از فرض ها در این مورد این است که وضعیت نقش ناشی از ادراک حاصل از محیط کاری است اما مسئله ای که روشن نیست این است که آیا رابطه بین وضعیت نقش و تعهد سازمانی مستقیم است و یا توسط متغیرهای دیگری از جمله رضایت شغلی و فشارهای شغلی تحت تاثیر قرار می گیرد ؟
حال با توضیحاتی که بیان شد ، به نظر می رسد تعهد سازمانی به عنوان یک مقوله مهم باید در سازمان ها گسترش یافته ، به آن بیشتر توجه شود.
۲-۱-۲-۹- نتایج و پیامدهای تعهد سازمانی
سالهای طولانی اعتقاد بر این بود که تعهد قوی مطلوب و ایدهآل است . اکثر قریب به اتفاق تحقیقات مربوط به تعهد سازمانی بر این فرض بنا شدهاند که تعهد سطح بالا مطلوب بهشمار میرود و سازمانی موفق است که احساس وفاداری کامل به اهداف سازمان را در میان تمام کارکنان از بالاترین رده سازمانی تا پایینترین رده رواج دهد. مدیران امریکایی به شناسایی توانایی ژاپنیها در ایجاد و حفظ تعهد قوی در نیروی کار علاقهمند شده بودند . بهطور معمول فرض میشود نیروی کار ژاپن متعهدتر از نیروی کار امریکا است و چنین تعهدی، بهرهوری بیشتر کارکنان ژاپنی را درپی دارد . این فرضیه در ادبیات مربوط به تعهد تأیید شده است (راندل ، ۱۳۷۴ : ۳۷) . بنابراین در اغلب متون ، تعهد قوی به سازمان بهمثابه عنصری مطلوب تلقی شده و نامطلوب بودن آن بهندرت به چشم میخورد . وایت برای نخستینبار در کتاب انسان سازمانی درباره خطرات تعهد بیش از حد به سازمان هشدار داد .
وایت «انسان سازمانی» را بهمنزله شخصی توصیف میکند که نهتنها برای سازمان کار میکند بلکه به آن تعلق عاطفی داشته و معتقد است که «سازمان» محلی برای بروز خلاقیتهاست و تعلق عاطفی به آن یکی از نیازهای اصلی کارکنان بهشمار میرود . البته تحقیقات بسیاری در زمینه خطرات سطوح بالای تعهد وجود ندارد ولی یافتههای مربوط به برخی پژوهشهای مربوط به تعهد سازمانی نشان میدهد که تعهد بالا ممکن است عواقبی چون فقدان خلاقیت، مقاومت در برابر تغییر، فشار عصبی، گرایش به روابط غیرکاری، سازگاری متعصبانه با سازمان، استفاده ناکارآمد از منابع انسانی و تأیید اقدامات غیراخلاقی سازمان به علت کسب منافع را در پی داشته باشد. بههرحال پیامدهای منفی سطوح بالای تعهد سازمانی هم برای سازمان و هم برای اعضای سازمان توجه بیشتری را از سوی مسئولین میطلبد ( کیخسروی ، ۱۳۸۷ : ۴۰ ) .
در ادامه تعهد در سه سطح پایین ، متوسط و بالا با اثرات و نتایج بالقوه مطلوب و نامطلوب سطوح مختلف به روی افراد و سازمان معرفی و در نهایت در جدول ۲- ۴ به جمع بندی این عوامل پرداخته می شود .
تعهد سطح پایین
الف) نتایج مثبت برای افراد:
تعهد سطح پایین بهطور غیرمستقیم نتایج مثبتی هم برای افراد و هم برای سازمان دارد . تعهد کمتر موجبات بروز خلاقیت و نوآوری افراد را فراهم میکند . در محیط توأم با تضاد و عدم اطمینان ، کارکنان دارای حداقل تعهد میتوانند قوه ابتکار و خلاقیت خود را ارتقا دهند . در سطح پایین تعهد ، افراد در جستوجوی بهکارگیری آلترناتیو (جانشین) های شغلی دیگر بر میآیند که موجب استفاده کارآمدتر از نیروی انسانی میشود و همچنین میتواند سلامتی روحی افرادی را که سازمان را ترک میکنند دربرداشته باشد.
ب) نتایج مثبت برای سازمان :
ترک خدمت و غیبت افرادی که تعهد اندکی به سازمان دارند یعنی کارکنانی که هم ناراضی هستند و هم عملکردشان ضعیف است برای سازمان مطلوب میتواند باشد چرا که ، خطرات ناشی از حضور آنها محدود میشود . در غیاب چنین افرادی، نگرشهای سایر افراد در سازمان بهبود مییابد و به جای آنان ممکن است کارکنانی با مهارتهای جدید وارد سازمان شوند . افرادِ با تعهد کمتر ، ممکن است از سازمان انتقاد و عیبجویی کنند که خود میتواند آثار مثبت بلندمدتی برای سازمان در پی داشته باشد . در این حالت سازمان از سیستم حسابرسی داخلی غیررسمی بهرهمند شده و به واسطه این اعتراض و حسابرسی داخلی ، از اعتراض و انتقاد عمومی که ممکن است ( آثار زیانباری به دنبال داشته باشد ) در امان مانده و فعالیتهایش را تعدیل مینماید .
ج) نتایج منفی برای افراد :
سطوح پایین تعهد میتواند در استمرار خدمت افراد تأثیر منفی داشته باشد . فرد بدون اثبات تعهد خود نمیتواند به ردههای بالا ارتقا یابد . منتقدان و بدگویان از سازمان ممکن است با افشای اقدامات غیرقانونی و زیانبخش سازمان و در میان گذاشتن آن با یک سازمان دولتی یا گزارشگران خبری و یا سایر کارکنان ، شرایط سختی را برای خود در سازمان ایجاد کنند . وقتی انگیزه چنین فعالیتهایی مورد تردید قرار گیرد ، مدیریت عالی سازمان به آنان بهمنزله افراد غیروفادار خواهد نگریست و این افراد ناچار خواهند بود مشکلات زیادی از جمله از دست دادن در آمد و امنیت شغلی ، جدایی از سازمان و محرومیت از دیدار همکاران ، هتک حرمت ، از دست دادن موقعیت ، عهدهداری کار غیرمطلوب و یا کار سنگین ، خستگی و … را تحمل نمایند . انتقاد جویان به خاطر فعالیتهایشان در دوران خدمت خود اندیشه جاهطلبی و پیشرفت ندارند . آنها نمیخواهند از سطح فعلی خود خیلی بیشتر پیشرفت کنند . اگر این افراد ارزشهایشان را با خطمشیهای سازمانی ناسازگار ببینند ، کنارهگیری از سازمان را بر بقای در آن ترجیح خواهند داد . چنین افرادی ، هم ممکن است سازمان را ترک کنند و هم ممکن است انرژی خود را در جهت ایجاد اختلال در تحقق اهداف سازمانی به کار برند .
د) نتایج منفی برای سازمان :
بهطورکلی تعهد سطح پایین در نیروی کار ، ترک خدمت زیاد آنها را در بر دارد . غیبت زیاد ، فقدان تمایل به ماندن در سازمان ، کیفیت پایین عملکرد ، عدم وفاداری به سازمان و رفتارهای زیانآور به سازمان همچون اختلاس و رشوهگیری از عواقب منفی دیگر آن است . همچنین افراد با تعهد پایین از انجام وظایفی که افزایش منافع سازمان را در پی دارد اما خارج از حیطه مسئولیت آنهاست احتراز میورزند .
اگر انتقاد و عیبجویی در میان پرسنل کمتر متعهد رایج باشد سازمان باید پذیرای به خطر افتادن شهرت موءسسه ، کاهش اعتماد مشتریان ، استرداد کالاها و کاهش درآمد باشد . به واسطه انتقاد و عیبجویی ، ساختار اقتدار سازمان تهدید شده و مشروعیت اقدامات مدیریت مورد تردید قرار میگیرد ( کیخسروی ، ۱۳۸۷ : ۴۴-۴۳ ).
تعهد متوسط
الف) نتایج مثبت برای افراد :
با افزایش تعهد کارکنان ، آنان احساس وفاداری و وظیفهشناسی بیشتری به سازمان میکنند . تعهد بیشتر ، امنیت و کامیابی افراد را نیز افزایش میدهد . سطح متوسط تعهد به معنای وفاداری کامل و نامحدود برای سازمان نیست . در این سطح افراد کاملاً جذب سیستم نمیشوند و شخصیت خود را بهمثابه انسان حفظ میکنند . بنابراین تعهد متوسط به معنای پذیرش برخی از ارزشهای سازمانی است و افراد ارزشها و تمامیت شخصیتی خود را مادامی که با احتیاجات سازمان مغایرت نداشته باشد ، حفظ میکنند . این حالت را میتوان فردگرایی خلاقانه نامید ؛ یعنی پذیرفتن ارزشها و هنجارهای اساسی سازمان و نپذیرفتن ارزشها و هنجارهای غیرضروری و زیانآور آن .
ب) نتایج مثبت برای سازمان :
نتایج افزایش تعهد ، قابل توجه است . احساس وظیفهشناسی و وفاداری افراد ، منافع سازمانی را در پی دارد . نتایج مثبت برای کارکنان و به واسطه آن برای سازمان عبارت است از : استمرار خدمت کارکنان ، کاهش تمایل به ترک خدمت و افزایش رضایت شغلی .
ج) نتایج منفی برای افراد :
سطح متوسط تعهد همیشه برای افراد مطلوب نیست . افرادی که برای کارفرماهای خود احترام قائل نیستند بهطور آهسته و نامشخص به ردههای عالی سازمان راه پیدا میکنند . همچنین این افراد ممکن است به راحتی نتوانند خودشان را با تعهدات واحد سازمانی خویش سازگار کنند .
د) نتایج منفی برای سازمان :
کارفرمایان باید کارکنان را به همکاری دعوت کنند . افرادی که تعهد کاملی به سازمان ندارند از انجام کارهای خارج از حیطه وظایف خود اجتناب خواهند کرد . رفتارهای مطلوبی همچون همکاری ، پیشنهاد دادن ، اظهارنظر و حسن نیت و مراعات حال دیگران از جمله رفتارهای مهمیاند که انعطاف لازم برای مواجهه با شرایط پیشبینینشده را فراهم میآورند و سازمان را قادر میسازد از مشارکت افراد در این زمینه استفاده کند . اما افرادی که تعهد کامل (به سازمان) نداشته باشند از عمل به چنین رفتارهایی احتراز می نمایند . تعهد سطح متوسط همچنین موجب میشود که کارکنان بین انتظارات سازمان و مقتضیات محیط خارج از سازمان تعادل ایجاد کنند . وقتی بین مسئولیت در مقابل جامعه و وفاداری به سازمان تضاد حاصل شود کارکنان دارای تعهد متوسط با محرکهای مختلفی مواجه میشوند و ممکن است رفتاری که از سوی جامعه انتظار میرود را انتخاب نمایند و منافع سازمان را فدای منافع اجتماعی کنند ( کیخسروی ، ۱۳۸۷ : ۴۵-۴۴ ) .
تعهد سطح بالا
الف) نتایج مثبت برای افراد :
سطح بالای تعهد ، استمرار خدمت کارکنان را در سازمان سبب میشود . در این حالت وفاداری به سازمان بهرغم فشار خارجی در حد بالا و مطلوبی قرار دارد . سازمان بهطور معمول برای مطیع بودن کارکنان و پذیرش قدرت ، پاداش در نظر میگیرد و این تفکر را بر کارکنان القا میکند که به سازمان وفادار باشید تا سازمان به شما وفادار باشد . تعهد قوی ، اعضای سازمان را پرشور و با تعصب میسازد .
ب) نتایج مثبت برای سازمان :
کارکنان متعهد سبب ایجاد ثبات و اطمینان در سازمان میشوند . برخی سازمانها به تعهد قوی بهمثابه پدیدهای مطلق و غیرقابل تردید مینگرند و معتقدند این امر برای تحقق اهداف سازمان نه تنها مطلوب بلکه ضروری است . کارکنان متعهد به واسطه وفاداری افراطی خود به سازمان ، تقاضای موءسسه را برای تولید و کار بیشتر با کمال میل میپذیرند . بنابراین سازمان از سطح بالای عملکرد کارکنان و همچنین اجرای کامل امور ، اطمینان حاصل میکند .
ج) نتایج منفی برای افراد :
سطح بالای تعهد در سازمان ممکن است فرصتهای رشد و فعالیت افراد را محدود کند . همچنین قوه خلاقیت و نوآوری آنها را خاموش میکند . اگر افراد ، تعهد قوی به هنجارهای سازمان داشته باشند در مقابل تغییرات مقاومت خواهند کرد . تعهد قوی ممکن است منجر به اختلال در روابط خانوادگی شود . برخی پژوهشگران نشان داده اند که دانشمندان و آکادمیکهایی که به کار خود به شدت علاقهمند هستند تمایل اندکی به روابط خانوادگی دارند . بارتولم(۱). و ایوانز(۲). ادعا دارند مدیران هم در سازمان درگیری زیادی دارند و هم در خانوادهشان اما خود مدیران گزارش میدهند دو برابر زمان و انرژی مصروفه به زندگی خانوادگی را به حرفه خود اختصاص میدهند ( راندل ، ۱۳۷۴ : ۳۹ ) . بنابراین زندگی خانوادگی مدیران متعهد بهندرت مزاحم زندگی شغلیشان میشود اما بالعکس زندگی حرفهای در زندگی خانوادگی و اوقات فراغت مدیران اختلال ایجاد میکند.
تعهد قوی همچنین میتواند موجب ایجاد تنش در روابط متقابل بین افراد شود . کارکنان متعهد ممکن است احساس هویت خود را از دست بدهند ( بیگانگی از خود ) و همچنین توانایی ارتباط با دیگران را نیز نداشته باشند ( بیگانگی گروهی ) . انرژی و زمانی را که افراد متعهد به سازمان اختصاص میدهند میتواند محدودکننده روابط غیررسمی باشد . بنابراین با اینکه سطح بالای تعهد به افزایش بهرهوری منجر میشود اما افراد متعهد از سوی همکاران با برچسبهای مختلف ، نابهنجار نامیده میشوند و در برقراری الگوهای مشترک بین همکاران با مشکل مواجه خواهند شد .
در شرایط تعهد بالا، سازمان بر زندگی افراد چیره میشود و افراد قادر به تقسیم عادلانه انرژی خود بین سازمان و زندگی شخصی نیستند و معمولاً در این رقابت، زندگی سازمانی پیروز میشود و انرژی کمی برای زندگی شخصی تخصیص مییابد . بنابراین ممکن است هیچ تعادلی بین کار و زندگی به وجود نیاید .
د) نتایج منفی برای سازمان :
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:03:00 ق.ظ ]
|