نیاز مستمر BPM به پشتیبانی و مدیریت و ارزیابی فرآیندها.
۲-۳- چرخه­ی حیات مدیریت فرایند کسب­وکار
مدیریت فرآیندهای کسب­وکار، فرآیندی منطقی برای مدیریت کسب­وکار و تغییرات آن است. هر فرایند بایستی با توجه به وضع مطلوب پیاده شود و سپس در طول زمان می­توان فرایند مورد نظر را بهبود بخشید. این روال ممکن است بارها در مورد هریک از فرآیندها اجرا گردد. از این رو، چرخه­ی حیات مدیریت فرایند­های کسب­وکار به طور تکرارشونده انجام می­ شود و درهر تکرار باید ارزش افزوده­ای به فرایند و منطق کاری آن افزوده گردد (شکل۲-۲). در ابتدا برای اتوماسیون فرآیندهای سازمانی، بهتر است فرآیندهایی انتخاب شوند که در سازمان محوریت داشته باشند و در افزایش کارایی و کیفیت سرویس­دهی به مشتریان مؤثر باشند [۲۶].

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

شکل۲-۲- چرخه­ی حیات مدیریت فرایند کسب­وکار [۲۶]
مرحله­ مدل­سازی و طراحی:
در این مرحله، منطق کسب­وکار و فرآیندهای آن مدل می­شوند. دیدگاه مدیریت فرآیندهای کسب­وکار، بر این مبنا است که در ابتدا لازم نیست فرآیندهای کسب­وکار بهینه گردند، بلکه می­توان وضعیت موجود را مدل ساخت و بعد با بهره گرفتن از مکانیزم­ هایی که سیستم مدیریت فرآیندهای کسب­وکار در اختیار می­ گذارد، فرآیندها را بهبود بخشید و آن­ها را بهینه­تر ساخت. به منظور مدل­سازی کامل منطق کسب­وکار لازم است قوانین کسب­وکار را مدل­سازی نمود که این کار از طریق موتور قوانین کسب­وکار ممکن می­گردد. از طریق این موتور می­توان قوانین کسب­وکار را مدل نمود و در طول زمان، تغییرات لازم را در آن­ها اعمال کرد؛ بدون آن که نیازی به تغییر در سایر اجزای کسب­وکار باشد.
مرحله­ توسعه و استقرار:
بعد از شناخت و مدل­سازی فرآیندهای کسب­وکار، لازم است فرآیندهای مربوط را به همراه قوانین کسب­وکار پیاده­­سازی نمود و در سازمان مستقر ساخت. کلیه­ سیستم­های قدیمی و موروثی از طریق سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار باید به هم متصل و یکپارچه شوند .جدا بودن محل نگهداری قوانین کسب­وکار از فرآیندهای کسب­وکار این امکان را فراهم می­سازد که بتوان مدیریت تغییرات قوانین کسب­وکار را بدون درگیر شدن با تغییرات در فرآیندها به انجام رسانید.
مرحله­ مدیریت و تعامل:
پس از استقرار سیستم در سازمان، کاربران مختلف در سازمان می­­توانند فرآیندها را اجرا کنند. در حین اجرای فرآیندها، گروه ­های مختلفی از افراد سازمان با توجه به نقشی که در سازمان دارند، با فرآیندها به گونه ­ای که خاص نقش آن­ها است، درگیر خواهند شد. به عنوان مثال، کاربران کسب­وکار بعد از استقرار فرآیندهای مکانیزه شده در سازمان باید کارهایی از قبیل تأیید یا رد برخی تصمیمات کلیدی و مدیریت استثناهای خارج از استراتژی معمول سازمان را انجام دهند، مدیران و ناظران بر اجرای فرآیندها به طور مؤثر و بهینه نظارت کنند و متخصصان فن­آوری اطلاعات، باید فرآیندهای مکانیزه را از لحاظ تطابق با استانداردهای مختلف مدیریت نمایند.
مرحله­ تحلیل و بهینه­سازی:
استقرار فرآیندها در سازمان به منزله­ی اتمام کار نیست؛ بلکه، از این پس کاربران حوزه­ کسب­وکار باید بتوانند اجرای فرآیندها را بر اساس یک سری از پارامترهای کلیدی در زمینه­ اندازه ­گیری کارایی فرآیندها، تحلیل نمایند و در صورت لزوم، تغییرات لازم را در فرآیندها اعمال کنند تا از این طریق، کارایی فرآیندها افزایش یابد و هر نوع بهینه­سازی مورد نیاز در مورد آن­ها اعمال گردد. به وسیله­ این قابلیت، کاربران حوزه­ کسب­وکار می­توانند تصمیم ­گیری­های مرتبط با فرآیندها را در زمان اجرای سیستم مشخص نمایند و در همان­جا آن­ها را اعمال کنند.
۲-۴- اجزاء مدیریت فرایند کسب­وکار
مدیریت فرایند کسب­وکار چند ضابطه را در بر می­گیرد تا در محیط­ها و بخش­های متفاوتی در یک سازمان به کار گرفته شود. برخی از این روش­ها عبارتند از ]۹،۱۲ [:
مدل­سازی فرایند کسب­وکار[۱۲]:
این روش، فرایند را در یک قالب گرافیکی تعریف می­ کند. فرآیندهای مدل شده به طور مستقیم در ضوابط بعدیBPM استفاده می­شوند. بنابراین، مدل­سازی فرایند معمولاً به عنوان شروع کار مدیریت فرایند کسب­وکار در نظر گرفته می­ شود. این مدل­ها با بهره گرفتن از ابزار مدل­ساز فرایند تعریف می­شوند، که نباید با ابزارهای گرافیکی مانند Visio و PowerPoint اشتباه گرفته شود. مدل به­دست آمده از اشیایی تشکیل شده که با موتورهای مدیریت فرایند کسب­وکار، می­توانند به یکدیگر مرتبط شوند. این مدل­ها از دیاگرام­های متفاوتی تشکیل می­شوند تا ابعاد متفاوتی از سازمان را نمایش دهند. مدل­ها در یک انبار ساخت­یافته نگهداری می­شوند.
مستندات فرایند کسب­وکار[۱۳]:
این بخش، مکملی است بر دیاگرام­های فرآیندها با بهره گرفتن از اشکال گرافیکی، توضیحات عملکردها (آنچه باید انجام شود) و ترتیب کارها. همچنین مستندات بیشتری نیز در رابطه با چگونگی انجام فعالیت­های کسب­و کار وجود دارد. مواردی مانند دستورالعمل کار، روال­های کاری استاندارد، قالب­های اصلی[۱۴]و اجزای آموزشی به دیاگرام­ها اضافه می­شوند تا یک فرایند مستند شده را ایجاد کنند.
گواهی فرایند کسب­وکار[۱۵]:
مراقبت از قابلیت فرآیندها، برای هماهنگی با استانداردهای مستندات صنعتی مانند ISO را شامل می­ شود. این مورد تأیید می­ کند که فرآیندها قبل از به­ کارگیری در داخل سازمان با روش مناسبی تأیید و گواهی شده ­اند.
همکاری فرایند کسب­وکار[۱۶]:
از یک سو فرآیندها را در اینترانت یا اکسترانت در اختیار می­ گذارد و از سوی دیگر به کاربران این امکان را می­دهد تا از دانش چگونگی انجام فرایند­ها استفاده کنند و از طریق همکاری کاربر و کار، تولید را بهبود بخشند. این بخش از BPM ، نه تنها فرآیندهای مستند شده و آماده برای کلیه­ کارمندان و بخش­ها را تهیه می­ کند، بلکه با فراهم کردن کارکردهایی برای همکاری کارمندان به آن­ها این امکان را می­دهد که پروژه­ ها، کارها و تراکنش­ها را در یک کار تیمی مدیریت کنند. به این ترتیب مدیریت دانش را درسطح کل سازمان توسعه می­ دهند.
سازگاری فرایند کسب­وکار[۱۷]:
فرآیندها را برای تنظیمات داخلی و خارجی آماده می­ کنند. یکپارچه ساختن فرآیندهای موجود در BPMS با سایر نرم­افزارهای سازمان هزینه­ های عملیاتی را کاهش می­دهد. فرآیندهایی که گواهی شده ­اند، برای انجام ممیزی و دریافت گواهی مورد استفاده قرار می­گیرند.
بهینه­سازی فرآیندهای کسب­وکار[۱۸]:
این ضابطه، مسئول بهبود مستمر فرایند­ها است و شامل ابزارهایی برای تعیین کارایی فرایند واقعی در برابر استاندارد­های داخلی و شاخص­ های صنعتی است. قابلیت تحلیل کمیِ یکپارچه نیز برای تشخیص گلوگاه­ها و تخمین زمان­های توان عملیاتی و امکان کاهش هزینه در این ضابطه به کار می­رود. این تحلیل کمی معمولاً شامل یک موتور شبیه­ساز، برای تحلیل های “اگر … چه می شود؟[۱۹]” است.
اتوماسیون فرایند کسب­وکار[۲۰]:
وظیفه­ی این ضابطه، یکپارچگی کاربرها، فرآیندها و نرم­افزارهای کاربردی مربوطه است. با بهره گرفتن از یک موتور مدیریت جریان کار با بهره گرفتن از اطلاعات فرایند BPM، آن­گونه که مدل شده است؛ می ­تواند برای مسیردهی و اجرای تراکنش­های خودکار به­کار رود. این تراکنش­های خودکار می ­تواند شامل اجرای کار پیاده­سازی شده توسط کار قبلی، برنامه­ ریزی کار تکامل یافته و اعلان کاربر، نظارت در زمان واقعی بر اجرای کار و غیره باشند (شکل ۲-۳).

شکل ۲-۳- اجزاء مدیریت فرایند کسب­وکار [۱۲]
۲-۵- پیشینه­ی مطالعات در زمینه­ مدیریت فرایند کسب­وکار
بنا به نظر آلست[۲۱] و همکاران (۲۰۰۳)، مدیریت فرایند کسب­وکار توسعه ­یافته مدیریت گردش کار می­باشد، که در دهه­ نود آغاز شد و شامل پشتیبانی فرآیندهای کسب­وکار با به کارگیری متدها، تکنیک­ها و نرم­افزار­های طراحی می­باشد و تصویب، کنترل و تحلیل فرآیندهای عملیاتی، افراد، سازمان­ها، برنامه ­های کاربردی و مستندات را امکان­ پذیر می­سازد [۲۸].
بنا به نظر اسمیت و فینگر[۲۲] (۲۰۰۷)، هدف اصلی مدیریت فرایند کسب­وکار افزایش توانایی سازمان­ها برای پاسخ­گویی سریع به تغییرات محیط می­باشد. فن­آوری اطلاعات، نقش بزرگی در پشتیبانی و کنترل فرآیندهای کسب­وکار امروزی بازی می­ کند و کنترل فرآیندها را به کسب­وکار و کنترل سیستم­ها را به فن­آوری اطلاعات باز می­گرداند. مدیریت فرایند کسب­وکار مسیر مستقیمی را از تحلیل و طراحی فرآیندها تا پیاده­سازی و استقرار آن­ها طی می­ کند [۲].
شمس و مهجوریان در مقاله­ ” مدل وابستگی میان مدیریت فرآیندهای کسب­وکار با معماری سرویس گرا” برای مدل تعامل BPM و SOA[23] دو الگوی مختلف ارائه داده­اند. در الگوی اول معماری سرویس­گرا به عنوان چارچوبی گسترده، هم در کسب­وکار و هم در فن­آوری اطلاعات مطرح می­ شود که دربردارنده­ی BPM نیز هست. اما در الگوی دوم BPM به عنوان رهیافتی در لایه­ی کسب­وکار سازمان که هدفش کنترل و بهینه­سازی فرآیندها است، ترسیم می­ شود که از SOA، تنها به عنوان فن­آوری پشتیبان کننده استفاده می­ کند، هدف این مقاله تدوین ویژگی و حوزه­ کاربرد هر کدام از این دو الگو است [۳].
وحیدی (۱۳۸۹)، در پایان‌نامه­ی خود با عنوان “ارائه­ مدل یکپارچه برای مدیریت فرایند کسب­وکار با رویکرد معماری سرویس­گرا” خاطرنشان می‌کند که با توجه به ماهیت مدیریت فرایند کسب­وکار و معماری سرویس­گرا که هر دو رویکردی بادید فن­آوری دارند می‌توانند مکمل یکدیگر باشند. زیرا مدیریت فرایند کسب­‌وکار درک عمیقی از فرآیندها را ایجاد می‌کند. همچنین تکنولوژی­های مطرح در مدیریت فرایند کسب­وکار می‌توانند هماهنگ‌سازی اجرای فرآیندها را از طریق سرویس­های معماری سرویس­گرا انجام دهند. البته از سوی دیگر، فشارهای هزینه و رقابت بین سازمانی باعث شده است که سازمان‌ها به سمت ایجاد مدیریت فرایند کسب­وکار ساده و سازگار با توان بالا حرکت کنند. در این تحقیق از چرخه­ی عمر معماری سرویس­گرا و مدیریت فرایند کسب­‌وکار و لایه‌های درگیر ارتباطی آنان برای ارائه­ یک مدل یکپارچه استفاده می‌شود [۲].
صفر زاده و قریشی (۱۳۹۰)، در مقاله­ ” نقش به‌کارگیری سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار در بهبود عملکرد سازمان‌ها” بیان­گر این موضوع هستند که مدیریت فرایند کسب­وکار با داشتن الگوهای متعدد مورد نیاز سازمان­ها، روشی یکپارچه و نظام­مند را برای طراحی، اجرا و مدیریت فرایند­های کسب­وکار سازمان­ها ارائه می­نماید. با توجه به این که سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار بستری را فراهم می ­آورد تا انجام کلیه­ فرایند­ها در سازمان به صورت خودکار درآیند، همه راه ­ها در حال منتهی شدن به سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار به عنوان هسته­ی اصلی سیستم­های سازمانی جهت بهبود عملکرد سازمان­ها است. در این مقاله انواع داده ­های مربوط به یک فرایند عنوان شده و سپس، یک مدل یکپارچه برای هماهنگی این داده ­ها با مدیریت فرایند کسب و کار بیان می­گردد و به بررسی همسوسازی مدیریت فرایند کسب­وکار و مدیریت راهبردی پرداخته می­ شود، زیرا تدوین راهبرد مناسب و مهم­تر از همه پیاده­سازی مطلوب آن با بهره گرفتن از مدیریت فرایند، باعث بهبود عملکرد و ارتقاء اثربخشی سازمان شده و موجب رضایت ذی­نفعان می­گردد [۱].
کیم[۲۴] و همکاران (۲۰۰۷)، رویکردی جهت ایجاد تغییرات اساسی در محیط پویای کسب­وکار، بر اساس الگوهای تغییر در مدیریت فرایند کسب­وکار ارائه می­دهد. بر این اساس الگوهای تغییر در مدیریت فرایند کسب­وکار را مبنی بر الگوهای گردش کار شناسایی می­ کند. با توجه به افزایش انعطاف­پذیری اجرا و پیاده­سازی فرآیندهای گوناگون ، مکانیسمی جهت کوتاه­ کردن زمان اجرای فرآیندها در این تحقیق، طراحی کرده ­اند. مکانیسم ارائه شده، با هدف حمایت از انتخاب نسخه­های فرآیندهای پویا انجام شده است. لذا، این مقاله کمک مؤثری به مدیریت تغییرات فرآیندهای کسب­وکار و افزایش انعطاف پذیری BPMS در سازمان می­نماید ]۲۹[.
طبق نظر گران[۲۵] و همکاران (۲۰۰۷)، برای ساخت مدل­های فرایند کسب­وکار، تحلیل­گران فرایند کسب­وکار معمولأ از زبان­های گرافیکی مانند BPMN و UML[26] استفاده می­ کنند. یکی از اهداف این مدل­ها این است که به عنوان پایه­ای برای ارتباط بین سهام­داران در فرایند توسعه نرم­افزار استفاده کنند. علاوه­ بر این، روش­های مهندسی نرم­افزار مدل محور مدرن، این پتانسیل را دارند که به طور مستقیم به تولید نرم­افزار بپردازند. به این دلایل، کیفیت BPM ها برای موفقیت توسعه نرم­افزار حیاتی است. در این مقاله، در مورد چگونگی به کار بردن مفاهیم قابل مقایسه با برنامه نویسی ساختار یافته BPM ها می ­پردازد [۳۰].
جان­ژاک[۲۷] (۲۰۱۱)، در مقاله­ خود، شبیه­سازی را یک جزء کلیدی در مدیریت فرایند کسب­وکار می­داند و عنوان می­ کند: وسعت قابلیت ­های شبیه­سازی گسترده­ است و کاربرد آن هم در طراحی فرایند و هم در بهبود جریان فرایند می­باشد. قابلیت پیش ­بینی ابزار شبیه­سازی در مدیریت فرایند کسب­وکار، می ­تواند یکپارچگی منسجم­تری را در سیستم ایجاد کند. در حالی که استانداردهای کامل برای تعریف فرآیندهای کسب­وکار وجود دارد، استانداردهای لازم برای تعریف پارامترهای شبیه­سازی ایجاد نشده است. این مقاله چالش­های موجود در ابزار شبیه­سازی را بررسی می­ کند و چگونگی تعریف استانداردها برای شبیه­سازی را ارائه می­دهد ]۳۱[.
انواع فرآیندهای کسب­وکار، اعم از فرآیندهای گردش کار و فرآیندهای کسب­وکار نیمه­ساخت­یافته انعطاف­پذیر و روش­های مدل­سازی فرایند کسب­وکار توسط ستاونو[۲۸] و همکاران(۲۰۱۳)، بررسی شده است. توسعه مدل­های فرایند کسب­وکار مبتنی بر دانش اقتصادی، تغییرات استراتژیک شرکت­ها، طراحی سازمان­ها و الگوهای چابک سازمانی هستند که نیازمند فن­آوری BPMS برای حمایت از کسب­وکار با ساختارها و فعالیت­های ضعیف، می­باشند [۲۰].
دلگادو[۲۹] (۲۰۱۳)، بر این عقیده است که سازمان­ها به­سرعت در حال اتخاذ مدیریت فرایند کسب­وکار برای تمرکز بیشتر بر فرآیندهای کسب­وکار هستند؛ چراکه آن­ها عناصر کلیدی در کنترل و بهبود کسب­وکار می­باشند. اطلاعات فرایند کسب­وکار با تمرکز بر جمع­آوری و تجزیه­وتحلیل اطلاعات از فرآیندهای کسب­وکار و سیستم­های پشتیبان تصمیم، برای کشف فرصت­های توسعه­ای بنا نهاده شده است [۸].
سازمان­های کسب­وکار با چالش­های اثر بخشی و کارایی فرآیندهای عملیاتی برای موفقیت در بازارهای رقابتی جهانی مواجه هستند. مندراگون[۳۰] و همکاران (۲۰۱۳)، بر این باورند که برای دستیابی به این هدف، فن­آوریBPMS ، برای حمایت از استقرار و نظارت بر محیط­های مدیریت فرایند کسب­وکار در ۱۵ سال گذشته پا به عرصه­ وجود گذاشته است. به تدریج، سیستم­های نرم­افزاری کسب­وکار فرایند­گرا با تنوع­بخشی اختصاصی یا روش­های غیر­استاندارد موقت توسعه یافتند. بنابراین، برای سیستم­های نرم­افزاری کسب­وکار فرآیندگرا، در تقابل با انواع دیگر سیستم­های نرم­افزاری، دسترسی به ساختار خوب و کامل و روش­های توسعه استاندارد، هنوز امکان پذیر نیست. این مطالعه به معرفی سیستم متدولوژی توسعه برای سیستم­های نرم­افزاری کسب­وکار فرایند­گرا به­عنوان یک روش توسعه ساختاری خوب فراهم شده است [۲۶].
واکا[۳۱] و همکاران (۲۰۱۳)، عنوان می­ کنند که استفاده از سیستم­های مدیریت فرایند کسب­وکار در عرصه­ فن­آوری اطلاعات برای اتوماسیون کردن فرآیندهای کسب­وکار پدیدار شده است. در اکثر موارد، موضوع امنیت به طور پیش­فرض نادیده گرفته می­ شود، از این رو در این سیستم­ها هزینه­ های بالقوه و تهدید­های فاجعه باری برای سازمان ایجاد می­ شود. بنابراین، انتخاب کنترل­های اولیه­ امنیتی باعث کاهش خطرات واقعی و مهم است. در این مقاله با انتخاب یک روش مبتنی بر تجزیه­وتحلیل خودکار و انتخاب تنظیمات بهینه­ امنیتی، تأمین امنیت سهام­داران با ابزارهای خودکار برای انتخاب تنظیمات بهینه­­ی امنیتی فن­آوری اطلاعات با توجه به طیف وسیعی از حالات فرایند کسب­وکار و سازمانی چند معیاره بیان می­ شود [۳۲].
۲-۶- سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار
یک سیستم نرم­افزار عمومی است که با طراحی و مدل­سازی شفاف فرایند­ها برای توانمند­سازی و مدیریت عملیاتی فرآیندهای کسب­وکار به وجود آمده است [۱۶]. سیستم مدیریت فرایند کسب­وکار، بستری را فراهم می ­آورد تا به­وسیله­ آن انجام رویه­های سازمانی و گردش کار سازمان، بر اساس فرآیندها، به صورت کاملاً نظام­مند و خودکار در­آید. درواقع سیستم­های مدیریت فرایند کسب­وکار، مجموعه ­ای از نرم­افزارهای کاربردی می­باشد که قادر به مدل­سازی، اجرا، نظارت فنی و عملیاتی (به نمایندگی کاربران) در فرآیندهای کسب­وکار است و اجرای قواعد کسب­وکار را بر اساس ادغام و قابلیت ­های سیستم­های اطلاعاتی موجود و سیستم­های اطلاعاتی جدید برعهده دارد و داده ­ها را از طریق خدمات، هماهنگ و یکپارچه می­ کند[۳۳].
با بهره گرفتن از این سیستم، مدیران و برنامه­ ریزان سازمانی می­توانند فرایند­های اجرایی سازمان را مطابق نظر خود تعریف نموده و در هر زمان تغییر دهند. مسئولان اجرای فرآیندها در مورد نحوه­ اجرای فرآیندهای تحت مسئولیت خود، اطلاعات کامل و به­روز را دریافت نموده و در هر لحظه می­توانند بر روند اجرای هر یک از فرآیندها تأثیر گذارند. مدیران سازمان، نظارت دقیقی بر روند اجرای روال های جاری در سازمان خود داشته و گزارش­های آماری ارائه شده توسط این سیستم، اطلاعات با ارزشی را در جهت بازمهندسی فرایند­های کاری و تجاری سازمان و بهبود روش­ها در اختیار می­گذارند [۱].
هر فرایند کسب­وکار یک سیستم اجتماعی- فنی است که توسط انسان و ماشین مدیریت می­ شود. ولی BPMSها سیستم­هایی کاملاً فنی هستند [۱۱].­BPMS ها برنامه­هایی سیستم‌ساز هستند؛ درواقع بدون نیاز به برنامه­‌نویس و استفاده از کدهای وقت­گیر برنامه­نویسی (روش­‌های سنتی برنامه نویسی)، این امکان را برای کاربر ایجاد می­ کند که سیستم یا برنامه کاربردی را با مکانیزه کردن فرآیندها دریافت نماید [۱۷]. رویکرد BPMS براساس مطلوبیت تدریجی می­باشد. به­عبارتی، اگر فرآیندهای وضع موجود در سطح ۳۰ هستند با مهندسی مجدد به ۱۰۰ رسانده نمی­شوند؛ بلکه، با بهره گرفتن از BPMSو اجرای فرآیندها در سطح سازمان می­توان به گلوگاه‌ها و نقاط بهبود دست یافت. با این رویکرد وجه افتراق BPMS با معماری سازمانی و مهندسی مجدد مشخص می­ شود.
در پایان سال ۲۰۰۶، درآمد نرم­افزارهای بازارBPMS نزدیک به ۷/۱ میلیارد دلار آمریکا در سال رسید که مبین ویژگی­های جریان اصلی بازار نرم­افزار بود. بازارBPMS همچنین، دومین میان­افزار )یک نوع نرم افزار یکپارچه) سریعاً در حال رشد دربخش بندی بازار می­باشد. تحقیقات گارتنر تخمین می­زند که بازار BPMS بیش از ۲۴ درصد نرخ رشد مرکب سالانه داشته باشد [۲۱،۳۴].
۲-۶-۱- سیستم­های مناسب برای مدیریت فرایند کسب­وکار دارای ویژگی­های زیر می­باشند [۱۱]:
این سیستم­ها باید دارای رویکرد و ساختار افقی باشند به جای رویکرد عمودی – وظیفه ­ای.
قابلیت تغییر و انعطاف­پذیری بالایی داشته باشند، به دلیل تغییر مداوم کسب­وکار.
در سطح کل سازمان به­کار گرفته شوند چون فرآیندها به هم وابسته­اند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...