جدول ۴-۷- ویژگی­های فردی روستاهای توسعه ­یافته……………………………………………………………………………………………………….۷۵
جدول ۴-۸ – تحلیل عاملی عوامل توسعه ­نیافتگی روستاهای شهرستان بویراحمد……………………………………………………………۷۶
جدول۴-۹ – تعداد عامل­های استخراج شده و سهم هر یک از آن­ها…………………………………………………………………………………۷۸
جدول ۴-۱۰- مقایسه مؤلفه­ های اجتماعی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته……………………………………………………….۷۸
جدول ۴-۱۱- مقایسه مؤلفه­ های مالی و اعتباری در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته……………………………………………..۷۹
جدول ۴- ۱۲- مقایسه مؤلفه­ های فردی (شخصیتی) در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته……………………………………….۸۰
جدول ۴- ۱۳- مقایسه مؤلفه­ های مشارکتی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته……………………………………………………..۸۰
جدول ۴-۱۴­- مقایسه مؤلفه­ های زیربنایی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته………………………………………………………..۸۱
جدول ۴-۱۵- مقایسه مؤلفه­ های نگرشی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته………………………………………………………….۸۱
جدول ۴-۱۶- مقایسه مؤلفه­ های صداقت در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته………………………………………………………….۸۲
جدول ۴-۱۷- مقایسه مؤلفه­ های رضایتی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته…………………………………………………………۸۲
جدول ۴-۱۸- مقایسه مؤلفه­ های نهادی و مدیریتی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته…………………………………………۸۲
جدول ۴-۱۹- مقایسه مؤلفه­ های اقتصادی در روستاهای توسعه ­یافته و توسعه­ نیافته……………………………………………………….۸۳
جدول ۴-۲۰- مقایسه میانگین­ها عوامل کلی توسعه نیافتگی در روستاهای توسعه یافته و توسعه­ نیافته………………………..۸۳
جدول ۴-۲۱- معنی­داری تابع تشخیص…………………………………………………………………………………………………………………………….۸۵
جدول ۴-۲۲- نتایج حاصل از تحلیل ممیزی……………………………………………………………………………………………………………………..۸۶
جدول۴-۲۳- مفهوم­سازی داده ­های حاصل از تئوری بنیادی…………………………………………………………………………………………….۸۵
جدول۴-۲۴- ساخت طبقات گسترده………………………………………………………………………………………………………………………………..۸۸
فهرست شکل­ها و نمودارها
عنوان صفحه
شکل ۲-۱- متغیرهای فرهنگی پیش برنده توسعه فرهنگی………………………………………………………………………………………………۱۴
شکل ۲- ۲- شاخص اقتصادی و اجتماعی توسعه و نحوه ارتباط آنها باهم………………………………………………………………………۱۶
شکل ۲-۳- جنبه­ های توسعه پایدار از دید…………………………………………………………………………………………………………………………۱۹
شکل ۲-۴- تله محرومیت…………………………………………………………………………………………………………………………………………………..۲۹
شکل ۲-۵- سلسله مراتب هرم توسعه………………………………………………………………………………………………………………………………..۳۶
شکل ۲-۶- حوزهای نظریه نوسازی……………………………………………………………………………………………………………………………………۳۷
شکل ۳-۱- موقعیت جغرافیایی استان کهکیلویه و بویراحمد…………………………………………………………………………………………….۵۱
شکل ۳-۲- موقعیت شهرستان بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد………………………………………………………………………..۵۲
شکل ۳-۳- موقعیت منطقه­ مارگون در استان کهکیلویه و بویراحمد …………………………………………………………………………..۵۳
شکل ۳-۴- مدل مفهومی- نشانه………………………………………………………………………………………………………………………………………۶۲
شکل ۳-۵- مدل پارادایمی در نظریه بنیادی……………………………………………………………………………………………………………………..۶۳
شکل ۴-۱ مدل پارادایمی پژوهش………………………………………………………………………………………………………………………………………۸۹
شکل۴-۲-مدل نهایی پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………………………….۹۱
فصل اول
مقدمه
۱-۱- اهمیت موضوع
توسعه، که به تعبیری می­توان به گرایش بشر به تغییر و دستیابی به سطوح بالاتر و کیفیت بهتر زندگی اتلاق کرد، قدمتی به عمر بشر دارد. از میان زمینه ­های متعدد توسعه، توسعه­­ی روستایی یکی از عمده مباحث در این میان بوده و در بسیاری از کشورهای جهان به­ ویژه در کشورهای در حال توسعه که بخش زیادی از جمعیت آنها در روستاها زندگی می­ کنند، مورد تأکید است (قلی­پور، ۱۳۸۵). با وجود این، توسعه ­روستایی در چند دهه اخیر همواره یکی از دغدغه­ های اصلی توسعه در ایران و اکثر کشورهای در حال توسعه بوده و در بسیاری از کشورها، توسعه ­روستایی راهبردی با اهمیت برای تأمین نیازهای اساسی از جمله غذا است؛ با این وجود هنوز سهم جوامع روستایی جهان سوم از توسعه و پیشرفت بسیار اندک است (یدقار، ۱۳۸۳).

در این راستا، رشد و توسعه از سوی اقتصاددانان، جامعه­شناسان و محققان برخی از علوم به عنوان یک مقوله اجتماعی- اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است. از جمله دشواری در بررسی توسعه اقتصادی و دگرگونی اجتماعی، مشخص کردن مفهوم توسعه و رشد بود. توسعه همان رشد اقتصادی نیست، توسعه جریانی چند بُعدی است که خود تجدید سازمان و سمت­گیری متفاوت کل نظام اقتصادی و اجتماعی را بر عهده دارد. به عبارت ساده می­توان گفت با توجه به این­که هدف اصلی توسعه حذف نابرابری­هاست، بهترین مفهوم توسعه، رشد همراه با عدالت اجتماعی است (قرخلو و حبیبی به نقل از هادر[۱]، ۱۳۷۵). بنا به تعریف بانک جهانی[۲]، توسعه ­روستایی راهبردی است که برای بهبود زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم فقیر روستایی طراحی شده است. از این­رو، باید به نحو مناسبی برای افزایش تولید و بالا بردن بهره­وری تلاش شود (مختاری­حصاری و زارعی‌دستگردی، ۱۳۸۶). توسعه و توسعه‌روستایی به معنا و مفهومی که امروزه از آن استفاده می­ شود، مفهومی با سابقه است، هر چند که از لحاظ محتوا و کارکرد، به طور مداوم تغییر کرده است (فاضل­نیا و همکاران به نقل از یوان[۳]، ۱۳۸۹). فرایند بهبود زندگی انسان به وسیله دانش­های گوناگون هم­­چون روانشناسی، بهداشت، اقتصاد محیط ­زیست و جامعه ­شناسی مورد توجه و
بررسی بوده است. در ادبیات اقتصادی، بهبود در کیفیت زندگی به عنوان توسعه تلقی می­ شود (کاستانزا[۴] و همکاران، ۲۰۰۷). توسعه اجتماعی و به اصطلاح متداول­تر، عمران جامعه روستایی بر ایجاد تحول و توسعه در تمام سطوح و اقشار اجتماعی و بر عموم زمینه ­های عملیاتی مرتبط تأکید دارد و تغییر و تکامل در نظام­های اجتماعی و سازماندهی امور جامعه را ضروری می­داند. این توسعه به منظور اصلاح و پیشرفت همه­جانبه و یکپارچه منطقه، نیازمندی­ها و تأمین اهداف و آرمان‌های آنی و آتی مردم جهت‌گیری و پی‌ریزی می­ شود (شهبازی، ۱۳۸۸). بنابراین، رشد و توسعه بسیاری از کشورها در گرو ساماندهی عرصه ­های مناطق روستایی است (سعیدی، ۱۳۸۷). همچنین، امروزه از جغرافیای روستایی به عنوان اهرمی در برنامه‌ریزی‌های ملی، منطقه­ای و محلی به منظور توسعه روستایی و در نهایت توسعه کشور استفاده می‌شود (مهدوی، ۱۳۷۷). توجه به رهیافت­ها و تعادل منطقه­ای، کاهش ناهمگونی و نابرابری منطقه­ای و بخشی سیاست­گذاری و برنامه­ ریزی منطقه­ای برای توزیع هدف­ها که بر حسب ویژگی­های ساختاری امکانات و محدودیت­های هر منطقه تغییر می­ کند، مستلزم مطالعه و شناخت خصوصیات هر منطقه با توجه به جایگاه آن در کل نظام منطقه­ای می‌باشد (روزبهان، ۱۳۹۰).
قرن بیست یکم در شرایطی آغاز شد که رشد فزاینده جمعیت و تأمین غذا یکی از دل مشغولی­های جهان به شمار می­رفت. بر اساس برآورد انجام شده تا سال ۲۰۲۵ جهان باید جمعیت ۳/۸ ملیارد نفری را تغذیه کند. اگر­چه در حال حاضر غذای کافی برای تغذیه تمام افراد تولید می­گردد، اما حدود ۸۰۰ میلیون نفر به غذای کافی دسترسی ندارند. در چنین شرایطی توسعه­­ی روستایی و کشاورزی با مسائل و مشکلات و چالش­های متعددی مواجه گردیده که باید برای آنها پاسخ مناسب جستجو شود. همچنین، آمار سرشماری سال ۱۳۹۰ نشان می­دهد، جمعیت کشور به ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر رسیده که این تعداد جمعیت در ۲۱ میلیون و ۱۸۵ هزار خانوار قرار دارند و نسبت زندگی شهری به روستایی هم به این ترتیب است که ۷۱ درصد جمعیت کشور شهری و ۲۹ درصد در روستاها زندگی می­ کنند، که این نشان‌گر افزایش جمعیت شهری در کشور است. در این میان، استان کهگیلویه و بویراحمد نیز دارای جمعیت ۶۵۸۶۲۹ نفر می­باشد که ۳۱۰۵۱۸ نفر در روستاهای استان زندگی می­ کنند و ۱۲۱۲۳۶ نفر از این جمعیت روستایی در روستاهای شهرستان بویراحمد سکونت دارند (مرکز آمار ایران، ۱۳۹۱).
از طرف دیگر روستاها مرکز تولیدات کشاورزی، دامی، صنایع دستی و کانون تأمین مایحتاج خوراکی جمعیت ۷۵ میلیون نفری کشور به شمار می­آیند. به اعتباری می­توان آنها را کانون تولید ثروت و ارزش افزوده در کشور برشمرد، زیرا به رغم سرمایه ­گذاری اندک در مقایسه با شهرها، حدود یک سوم تولید ناخالص ملی کشور از آنها به دست می ­آید (سرتیپی­پور، ۱۳۸۵).
شایان ذکر است که اقتصاد کشورهای جهان سوم از جمله کشور ما اغلب بر تولیدات کشاورزی متکی است و فعالیت­های کشاورزی هم در روستا انجام می­ شود. لذا، از یک طرف به خاطر بهبود روش­های سنتی تولید کشاورزی و بهره ­برداری بهینه از زمین و منابع تولید و توزیع محصولات کشاورزی و متعاقب آن کم­کردن گرسنگی و محو فقر و از طرف دیگر، به منظور نوسازی اجتماعی و فرهنگی روستاها که خود منبعث از توجه به مسائل انسانی و ضرورت­­های سیاسی است، موضوع توسعه روستایی و اهمیت آن آشکار می­ شود. به همین دلیل است که گفته می­ شود مشکلات آینده جهان سوم اعم از بیکاری، فقر، کمبود درآمد، گرسنگی، کمبود تولید و غیره باید در روستاها حل و فصل شود. بنابراین، توسعه­روستایی به خاطر حل مشکلات مزبور و مخصوصاً برآوردن نیازهای اساسی مردم روستایی از اهمیت و اولویت خاصی برخوردار است (آسایش، ۱۳۸۸). همان­طور که در بالا گفته شد، نه تنها از نظر وزن جمعیتی، بلکه از نظر اقتصادی نیز جامعه روستایی حائز اهمیت است. روستاها به عنوان تولید کننده مواد غذایی هستند و همچنین روستاها از طریق تولید محصولات کشاورزی بخش قابل ملاحظه­ای از مواد اولیه صنعت را تأمین می­ کنند و بخش روستایی سهم قابل توجهی در اشتغال، تولید ناخالص ملی و اقتصاد کشورهای در حال توسعه دارد و اکثریت مردم فقیر در روستاها زندگی می­ کنند (جمعه­پور، ۱۳۸۹). اهمیت روستاها به عنوان واحدهای تولیدی کوچک از این نظر قابل توجه است که خالی از سکنه شدن هر یک از این روستاها به معنی تعطیلی یک واحد تولیدی و تبدیل جمعیت تولید­کننده دارای شغل و مسکن به جمعیت مصرف ­کننده و فاقد شغل و سرپناه است (جمعه‌‌‌پور، ۱۳۸۹). تعداد جمعیت نه تنها بیان­گر کمیت یا وزن جمعیتی یک سکونتگاه سرزمین است، بلکه بازتاب عمل بسیاری از ویژگی‌های طبیعی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است (جمعه­پور به نقل از مسیرا، ۱۳۸۹). این در حالی است که، تجربه چند دهه اخیر در زمینه توسعه و وضیعت جامعه روستایی نشان می­دهد که این بخش از جامعه از جایگاه مناسبی برخوردار نبوده است. نگاه نابرابر به جامعه شهری و روستایی پیامدهای نامناسبی همچون دوگانگی در سطح جامعه شهری و روستایی و سطوح منطقه­ای، تشدید فقر در جامعه روستایی، موج مهاجرت به شهرها و تخلیه روستاها، بدون استفاده ماندن بسیاری از منابع تولید کشاورزی، کاهش میزان تولید و افزایش وابستگی کشور به مواد غذایی وارداتی و بروز مشکلات شهری در مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها، مشکلات جمعیتی دیگری را برای هر دو جامعه شهری و روستایی به همراه دارد (جمعه­پور، ۱۳۸۶). لزوم ساماندهی و توزیع بهینه جمعیت در سطح کشور در راستای بهره ­برداری مناسب از منابع و امکانات کشور از دیگر نکاتی است که اهمیت توسعه­روستایی را روشن می‌سازد. در وضع موجود، استقرار جمعیت کشور به شکل موزونی نیست. با بیان عدم توانایی مناطق شهری در جذب جمعیتی که به شهرها مهاجرت می­ کنند، مناطق روستایی یکی از گزینه ­هایی است که در صورت تجهیز می­توانند بخشی از جمعیت مازاد را در خود جای دهند و ضمن کاستن از مشکلات شهری، بستر مناسب­تری را برای توزیع جمعیت فراهم آورند (رضوانی، ۱۳۹۰). جایگاه روستا در فرآیندهای توسعه­ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و در مقیاس­های محلی، منطقه­ای، ملی، بین ­المللی و پیامدهای توسعه ­نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، نابرابری­ فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه­نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه‌روستایی و تقدم آن بر جامعه شهری گردیده است. از طرفی، محور بودن انسان در فرایند توسعه، ضرورت توجه به مناطق روستایی که برخوردار از نیروی عظیم انسانی هستند، انسانی که هم به عنوان هدف توسعه و هم مهمترین ابزار توسعه محسوب می­ شود را اهمیت می­بخشد. در مناطق روستایی این نیروی انسانی به صورت سازمان­نیافته و غیرمتمرکز وجود دارد، فرایند و وضیعتی که شکسته شدن اراده و روحیه انسانی را به دنبال دارد. اگر بهره ­برداری از نیروی کار مازاد در جوامع روستایی را به عنوان عنصری مؤثر در فرایند توسعه ملی لحاظ گردد، نقش توسعه­روستایی در فرایند توسعه باید جایگاه و اهمیت خود را پیدا کند (ازکیا، ۱۳۸۴).
فزون بر این، حراست از هویت و توسعه فرهنگی ضرورت توجه به نقش و جایگاه روستاها در فرآیندهای توسعه فرهنگی در مقیاس محلی، منطقه­ای، ملی و بین ­المللی را دو چندان می­ کند و از طرف دیگر پیامدهای توسعه ­نیافتگی مناطق روستایی از لحاظ فرهنگی ضرورت توجه به توسعه فرهنگی مناطق روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه فرهنگی شهری را موجب شده است. توسعه نواحی روستایی از منظر حفظ میراث فرهنگی نیز حائز اهمیت است. بسیاری از آثار و بناهای باستانی و تاریخی کشور در نواحی روستایی قرار دارند. فزون بر این، روستاییان مهمترین حافظان آداب، فرهنگ و سنن بومی کشورند. در این فرهنگ، دانش بومی نیز نهفته است که با بهره­ گیری مناسب از آن و تلفیق آن با دانش جدید می‌توان زمینه بهره ­برداری معقول و منطقی از منابع را فراهم آورد (رضوانی، ۱۳۹۰).
شواهد فراوانی از نقش گسترده روستاییان در زندگی اجتماعی و سیاسی وجود دارد. از نظر تاریخی دهقانان خود یکی از نیروهای عمده ضد فئودالی در انقلاب فرانسه بودند و در فروپاشی نظام فئودالی نقشی مؤثر ایفا کردند. نقش دهقانان در جنبش­های فاشیستی و ضد مدرنیستی قرن بیستم نیز چشم­گیر بوده است. در ایران، شورش­های جسته گریخته دهقانی در سال­های انقلاب مشروطه از جمله در سال ۱۲۸۷ در منطقه رشت رخ داد، همچنین شورش­های مشابهی در قوچان، آذربایجان، بم و جیرفت به وقوع پیوست. جنبش جنگل نیز از یک دیدگاه شورش دهقانی بود. همچنین پس از شهریور ۱۳۲۰ مسئله اراضی- دهقانی دوباره توجه احزاب و سیاست­مداران را به خود جلب نمود و نیروهای دهقانی در حکومت­های خود مختار نقش داشتند که پس از جنگ جهانی دوم در سال­های ۱۳۲۴ در آذربایجان و کردستان تشکیل شد. در تحولات انقلاب سال ۱۳۵۷، نخست در چند مورد حمایت برخی از اقشار روستایی از رژیم شاه ظاهر شد، اما با گسترش جنبش انقلابی از میان رفت (وثوقی و هاشمی، ۱۳۸۴).
لزوم حفظ محیط ­زیست و بهره ­برداری بهینه از منابع طبیعی از ضرورت­های توسعه ­روستایی است. روستاییان به دلیل شیوه زندگی و نوع معیشت خود بهره­برداران اصلی و مستقیم منابع طبیعی محسوب می­شوند و حدود ۹۰ درصد از عرصه ­های طبیعی کشور را در اختیار دارند و از آنها بهره ­برداری می­ کنند (مهدوی، ۱۳۷۷). با توجه به اهمیت و ضرورت محیط ­زیست و حفاظت از منابع طبیعی برای بقاء و تداوم و پایداری زندگی انسان، ارتقاء شرایط زندگی و معیشت در نواحی روستایی و تأمین نیازهای اولیه و اساسی روستاییان از طریق برنامه­ ریزی توسعه ­روستایی، زمینه حفاظت از محیط ­زیست کشور را فراهم خواهد ساخت (رضوانی، ۱۳۹۰).
آسیب­پذیری شدید روستاها در برابر سوانح و مخاطرات طبیعی از دیگر مسائل روستاهای کشور است. کشور ایران جزء ده کشور اول حادثه­خیز جهان است و هر ساله حوادث طبیعی مانند زلزله، سیل، رانش زمین و مانند آن خسارت مالی و جانی بسیاری را بر روستاها و اقتصاد کشور تحمیل می­ کند (رضوانی، ۱۳۹۰).
توسعه­روستایی جزئی از برنامه توسعه­ای هرکشور محسوب می­ شود که موجب دگرگون­سازی ساخت اجتماعی، اقتصادی بوده و عاملی در بهبود شرایط زندگی افراد کم درآمد ساکن روستا و خودکفایی آنان در روند توسعه کلان کشور می­باشد (امینی، ۱۳۸۸). به عبارت دیگر، روستا و جامعه روستایی بخش مهمی از جوامع در حال توسعه را تشکیل می­ دهند. تجربه توسعه به­ ویژه در این گروه از جوامع نشان می­دهد که توسعه­روستایی نقش مهمی در رسیدن به اهداف توسعه در سطح ملی دارد، به­گونه ­ای که بسیاری از صاحب­نظران، توسعه ­روستایی را موتورمحرکه توسعه کشورهای جهان سوم به­ ویژه در مراحل توسعه بر شمرده­اند و دست­یابی به ­آن را ضروری و اجتناب­ناپذیر می­دانند (جمعه­پور، ۱۳۸۶).
تولن[۵]، معتقد است که جهان سوم از طریق برنامه­ ریزی روستایی و توسعه­ روستاها است که به توسعه دست می­یابد، نه از طریق بهره­ گیری از گسترش خیالی منافع توسعه شهرها در روستاها (ازکیا، ۱۳۸۴). ضرورت توجه به توسعه­روستایی ناشی از ضرورت­های توسعه کشاورزی، توزیع بهینه جمعیت، استفاده از ظرفیت­های تولیدی، بازسازی ظرفیت­های تولیدی، بازسازی اقتصادی کشور، عدالت اجتماعی، رفع فقر و محدودیت­های اجتماعی می­باشد و همچنین عده­ی زیادی از صاحب­نظران، توسعه­کشاورزی و روستایی را امر ناگزیر توسعه ملی کشورهای جهان سوم می­دانند، و معتقدند که بدون توسعه کشاورزی و روستایی، رشد صنعتی و ملی یا موفق نخواهد بود و یا اگر موفق باشد عدم تعادلی شدید در اقتصاد ایجاد خواهد کرد که موجب نابرابری، بیکاری و فقر گسترده می­ شود (آسایش، ۱۳۸۸). به این ترتیب از نظر تودارو توسعه ملی منوط به توسعه­روستایی و توسعه ­روستایی منوط به پیشرفت کشاورزی و توسعه هماهنگ روستایی و شهری است.
در فرایند برنامه­ ریزی و توسعه­روستایی از لحاظ وضع موجود و سطح توسعه ­یافتگی بررسی تفاوت‌های محلی و ناحیه­ای در زمینه توسعه، تبیین عوامل مؤثر در توسعه و نهایتاً تلاش برای حل مسائل و مشکلات و تأمین نیازها در راستای تعدیل نابرابری­ها از اهمیت ویژه­ای برخوردار است. در این راستا، شاخص­ هایی مانند راه، بهداشت و آموزش از جمله شاخص­ هایی هستند که می­توانند وضع برخورداری یا محرومیت و فقر مناطق روستایی را نشان دهند (شعبان و بهل[۶]،۲۰۰۰). شایان ذکر است که تدوین اصول نظامند توسعه روستایی قبل از هر چیز مستلزم شناخت توانایی­ها، ظرفیت­ها و استعدادهای انسانی و طبیعی هر واحد مناطق روستایی و از طرف دیگر آگاهی از محدودیت­ها، تنگناها و نارسایی­های آن است. لذا، تنها در سایه این آگاهی­هاست که می­توان اولویت­های برنامه­ ریزی را در توسعه مناطق روستایی معین نمود و بر اساس آنها فرایند توسعه را در این مناطق پی­گیری کرد (خداپناه و بیگ­محمدی، ۱۳۸۸).
به طور کلی اهمیت و ضرورت توجه به توسعه روستایی از جهات زیر قابل بررسی است (مؤسسه توسعه روستایی ایران، ۱۳۸۱):

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...