کودکانی که در خانواده های بد سرپرست پرورش می‌یابند دچار مشکلات عدیده ای هستند. تحقیقات پیرامون آسیب های روانی کودکان نشان می‌دهد که والدینی که از شیوه های تربیتی نامطلوب که منشا ترس، عدم اعتماد، احساس نارضایتی، بدبینی و اضطراب در فرزندانشان می شود استفاده می‌کنند (علیزاده و اندریز، ۲۰۰۲). از هم پاشیدگی سازمان اصلی خانواده ضربه مهلکی به آینده فرزند در اجتماع می زند. تغییراتی که بر اثر مرگ والدین و یا یکی از آن دو، طلاق و ترک خانواده در زندگی کودکان به وجود می‌آید نقش مؤثری در گرایش آن ها به بزهکاری دارد. افراد بزهکار بیش از سایر افراد غیر بزهکار به خانواده های از هم پاشیده تعلق دارند (رأس آلن، ترجمه مهریار و یوسفی، ۱۳۷۶). از جمله مشکلات این کودکان اختلالات رفتاری است.

به علت مشکلات ساختاری خانواده و از هم پاشیدن آن و از جهت اینکه فرزندان این مجتمع ها نوعا از طفولیت طعم زندگی را لمس نکرده و همواره در تنش و کشمکش و بی مهری ، در محیط های مملو از ترس و وحشت و بعضا نا خواسته متولد شده و ادامه زندگی داده‌اند مشکلاتی برای آن ها به وجود آمده است بدین ترتیب این فرزندان دچار مشکلاتی از جمله صرع ، اختلالات تبدیلی و زمینه‌های اضطرابی و واکنش های نوروتیک شده اند. از جمله مشکلات دیگری که در این فرزندان نسبت به نرم جامعه بیشتراست می توان ‌به این موارد اشاره کرد : شب ادراری ، ناخن جویدن ،پرخاشگری ، دروغ گویی ، بی قراری ، انزوا ، کمرویی ، احساس بی ارزشی ، عزت نفس پایین، احساس حقارت ، کاهش قدرت تصمیم گیری ،آشفتگی فکر ،شیشه شکستن ،حالت های سادیستی و مازوخیستی،هراس ، افسردگی مشکلات تحصیلی ،بیش فعالی همراه با کمبود توجه ،تکانه ای بودن، اقدام به خود کشی، رگه هایی ازاختلال شخصیت خود شکن ، رگه هایی ازاختلال شخصیت منفعل مهاجم، و حتی اختلالات سلوک اختلال پارانوئیدی و نیز اختلالات جنسی و اعتیاد به مواد استنشاقی مثل بنزین و حتی آشغال خوری نیزدیده شده است (صدیق، ۱۳۸۴).

یکی از بارزترین موارد اختلال رفتاری تکانشگری این کودکان است. تکانشگری هسته ی اصلی بسیاری از آسیب های اجتماعی مانند سوء مصرف مواد ، قماربازی بیمارگونه ،اختلال‌های شخصیت و دست زدن به اقدامات پرخاش جویانه است. فرایند تصمیم گیری یا انتخاب از میان گزینه ها ،پس از تحلیل آن ها ، یکی از عالی ترین پردازش های شناختی به شمار می‌آید. گونه ای از این فرایند که تصمیم گیری مخاطره آمیز[۱۳] نامیده شده است . در شرایطی پردازش می شود که شخص با گزینه هایی روبرو می شود که انتخاب آن ها باری از سود یا زیان هایی در حال یا آینده را به دنبال دارد و در عین حال میزان این سود یا زیان با درجاتی از احتمال یا عدم قطعیت همراه است (اختیاری و همکاران،۱۳۸۰).

پژوهش های انجام شده پیرامون تکانشگری و عملکرد شناختی ،گویای این است که پیامدهای تکانشگری همواره منفی است. آنچه بسیار مهم است ارتباط میان تکانشگری با شماری از آسیب های روانی در اجتماع است که از جمله ی آن ها خشونت، رفتارهای ضداجتماعی، بزه وجنایت و بسیاری از موارد دیگر است. همچنین بررسی ها نشان داده است که تکانشگری یکی از مهم ترین عوامل خطر شخصیتی گرایش به مصرف موادمخدر به شمار می رود (ریب[۱۴] و همکاران،۲۰۰۶). همچنین روش های کنارآمدن و مهارت های مقابله ای این کودکان با مشکلات حائز اهمیت است.

مهارت های مقابله با استرس دارای مفهوم گسترده و مؤلفه های شناختی و رفتاری چندی است. به طور کلی مقابله به عنوان کوششی برای افزایش سازگاری فرد با محیط یا تلاش به منظور پیشگیری از بروز پیامدهای منفی شرایط فشارزا توصیف شده است (لازاروس و فولکمن، ۱۹۸۴). پژوهشگران دو راه مقابله با استرس ‌را عنوان می‌کنند. یکی شیوه های سازگاری متمرکز بر مسئله که شامل فعالیت های مستقیم، به منظور تغییر یا اصلاح شرایطی است که تهدید آمیز تلقی می شود و همچنین شیوه های سازگاری متمرکز بر هیجان که شامل فعالیت یا افکاری برای کنترل احساسات نامطلوبی است که از شرایط فشارزا به وجود آمده اند.

در این تحقیق مسئله اصلی این بود که نوع سرپرست خانوار از لحاظ سبک مقابله ای و تکانشی بودن کودکان چه تاثیری بر رفتار نوجوانان می‌گذارد؟

۱-۳ ضرورت و اهمیت پژوهش

فرزندپروری یکی از بزرگترین مسئولیت های انسانی است که بسیاری از انسان ها آمادگی انجام این امر خطیر را ندارند. مشکلات اقتصادی، فقر فرهنگی، وجود بیماری های روانی و اعتیاد والدین، طلاق، مرگ یک یا هر دو والد و بسیاری عوامل دیگر، در کنار هم باعث می شوندکودکان بدون سرپرست مناسب باشند. تنها بخش کوچکی از این کودکان که مشکلات حاد و طولانی مدت داشته، برای آن ها پیگیری های قانونی صورت گیرد، به سازمان بهزیستی تحویل و در مراکز شبانه روزی نگهداری می‌شوند. بنا به گزارش سازمان بهزیستی حدود ۱۱۰۰۰ نفر تحت مراقبت مراکز شبانه روزی کودکان با نیازهای خاص و یک هزار نفر، اعم از کودکان معلول وغیر معلول بی سرپرست، در حوزه سازمان بهزیستی به سر می‌برند. دو هزار کودک در خانواده خود و بستگان به صورت داوطلبانه نگهداری می‌شوند. همچنین ۱۴۰۰ نفر از کودکان در مراکز غیر دولتی و با مدیریت هیات امنا نگهداری می‌شوند. با توجه به مشکلاتی که این کودکان و سایر کودکان بد سرپرست و کودکان خیابانی برای جامعه ایجاد می‌کنند، که در نهایت منجر به افزایش آسیب های اجتماعی و کاهش بهداشت روانی- اجتماعی می شود، لازم است در زمینه پیشگیری قدم هایی جدی برداشته شود (ملازاده، ۱۳۸۲).

شایان ذکر است که اختلالات رفتاری و تکانشگری در دوره نوجوانی بیش از سایر دوران زندگی اهمیت دارد. گزارش ها میزان بروز اختلالات کم توجهی/ بیش فعالی را در ایالت متحده از ۲ تا ۲۰ درصد کودکان مدرسه ابتدایی بیان می‌کنند و در پسر ها به نسبت ۱ به ۲ تا ۱ به ۹ متغیر است. همچنین مطالعات همه گیر شناسی صفات منفی کاری را در جمعیت غیر بالینی ۱۶ تا ۲۲ درصد گزارش کردند. میزان گزارش افسردگی در نوجوانی اولیه ۱ تا ۶ درصد و در نوجوانان بزرگتر بین ۱۴ تا ۲۵ درصد برآورد شد (سادوک، سادوک[۱۵]؛ ۲۰۰۷). محمدخانی و اسکندری (۱۳۸۴)، در مطالعه بر روی همه گیر شناسی مشکلات رفتاری دانش آموز ۷-۱۸ ساله نشان دادند که ۷/۳۲ درصد دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی دچار مشکلات رفتاری می‌باشند. مشکلات ایذایی با ۵/۱۷ درصد شایع ترین مشکلات در بین دانش آموزان هستند و مشکلات هیجانی با ۵/۱۵ درصد در رتبه دوم قرار دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...