مقاله های علمی- دانشگاهی – قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد |
بوت، کالانکیو ومارتین، (۱۹۹۶)به این نتیجه رسیدند که شرکت های هموارساز بازده غیرعادی بالایی نسبت به شرکت های غیرهموار ساز دارند.در تحقیق دیگری گی، کالی وبادربناث( ۱۹۸۹) اعلام کردند که سرمایه گذاران معمولاً از شرکت هایی که انحراف بالایی را در سود تجربه میکنند با شرکت هایی که ریسک بالایی دارند دوری میکنند. به آن خاطر سرمایه گذاران به شرکت هایی که سودهای هموار گزارش میکنند.توجه میکنند.بریکر،( ۱۹۹۵) بیان کرد که انجمن تحلیل گران کیفیت سود، هدف مدیر یک شرکت برای مدیریت سود را اجتناب از سودهای غیرمنتظره می دانند.
تحقیق دیگری توسط میچلسون،وانگرو ووتون (۱۹۹) در محیط اقتصادی آمریکا صورت گرفت. در آن تحقیق ارتباط بین هموارسازی سود و بازده شرکت ها آزمون شده است.این تحقیق فرض کردهاند عکس العمل بازار برای شرکت های هموارکننده سود مثبت است و برای تحقیق خود ۳۵۸ شرکت از شرکت های شاخص sandp در دوره زمانی ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۱ انتخاب کردهاند و چار سطح سود را ( درآمد عملیاتی بعد از استهلاک، سود قبل از کسر مالیات ،سود قبل از اقلام غیر مترقبه و سود خالص) بر اساس شاخص ایکل در هر یک از چهار سطح سود ،زکت های هموارساز و غیر هموارساز را از همدیگر جدا کردهاند و بازده غیرعادی شرکت های هموارساز و غیر هموارساز برای هر سطح از سود مشخص شده است و میانگین بازده غیر نرمال شرکت های همورساز و غیرهموارساز با بهره گرفتن از آزموون تی ورد مورد مقایسه قرار گرفته است و همچنین تاثیر متغیرهای مثل نوع صنعت، اندازه شرکت را در کسب بازده غیرعادی بررسی کردهاند.برای بررسی تاثیر نوع صنعت شرکت ها را در ۸ طبقه، طبقه بندی کردهاند و با بهره گرفتن از آزمون F این بررسی مورد آزمون واقع شده است. برای بررسی تاثیر متغیر اندازه شرکت در بازده غیرنرمال میانگین بازده غیرعادی شرکت های بزرگ و شرکت های کوچک را با بهره گرفتن از آزمون T مورد بررسی قرار دادهاند و در نهایت به نتایج زیر دست یافته اند:
-
- هموارسازی سود بین نمونه انتخاب شده وجود داشته است.
-
- شرکت های هموارساز میانگین بازده غیرعادی بیشتری را نسبت به شرکت های غیر هموارساز داشته اند
-
- عکس العمل بازار در مورد شرکت های کوچکی که عمل هموارسازی را انجام دادهاند نسبت به شرکت های بزرگتر بیشتر است.
-
- بین نوع صنعت و همواسازی ارتباط وجود دارد.
- شرکت های بزرگتر اگر بیشتر از شرکت های کوچکتر عمل هموارسازی را انجام دادهاند.
مارتینز و همکاران( ۲۰۱۱) به بررسی موضوع هموارسازی سود، بازده سهام و ریسک درکشور برزیل پرداختند در این پژوهش با استفاده ازروش نمونه گری ۱۴۵ شرکت،در طول سالهای ۱۹۹۸ – ۲۰۰۷ انتخاب شد و نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که شرکت هایی که به هموارسازی سود دست میزنند.ریسک سیستماتیک پایین تری نسبت به دیگر شرکت ها دارا میباشند، همچنین این شرکت دارای بازده سهام بالاتری میباشد.
بلک و ساپینزا( ۲۰۰۸) در تحقیق دیگری بررسی کردهاند که آیا قیمت گذاری نادرست بازار، تصمیمات سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار میدهد.آن ها اقلام تعهدی اختیاری را به عنوان نماینده ای برای قیمت گذاری نادرست بازار سهام استفاده کردهاند و نتیجه گرفتند که اقلام تعهدی اختیاری،بازده های آتی سهام را تحت تاثیر قرار میدهد.
تاکروزاووین(۲۰۰۶) در تحقیق به بررسی این موضوع پرداختند که آیا همواسازی سود اثر بخشی سود را بهبود می بخشد یا نه؟ نتایج تحقیق نشان داد که رابطه بین تغییرات در سودهای آتی، و بازده جاری سهام شرکت هایی که بیشتر سود خود را هموار می نمایند، بیشتر است.همچنین پایداری سود شرکت هایی که در گذشته اقدام به هموارسازی سود کردهاند،در آینده نیز بیشتر است.
حبیب، حسین و جیانگ (۲۰۱۱) در تحقیق مشابه به بررسی تاثیر هموارسازی سود بر قیمت گذاری بازار در شرایط عدم اطمینان محیطی پرداختند که مبنای اصلی تحقیق حاضر نیز میباشد.نتایج حاصل از آزمون فرضیه با بهره گرفتن از نمونه سال های۱۹۸۸ تا ۲۰۰۶ نشانداد هموارسازی سود با ابزده سهام در یک محیط با عدم اطمینان بالا مرتبط میباشد.بنابرین هموارسازی سود بیشتر به قصد اطلاع رسانی انجام میگیرد و قیمت سهام شرکت ها بیشترین اطلاعات درباره سود آینده شرکت ها را دارا میباشند.
فرانسیز و میلیکان ( ۱۹۸۷) در تحقیقی به بررسی انواع عدم قطعیت درباره محیط پرداختند و به این نتیجه رسیدند عدم اطمینان شرایط، عدم اطمینان اثر و عدم اطمینان پاسخ سه نوع از عدم اطمینان ذهنی درباره محیط میباشد.
هانگ و وزانگ( ۲۰۰۸) به بررسی این موضوع پرداختند که آیا هموارسازی مصنوعی و هموارسازی طبیعی در ارزش شرکت تاثیر دارد؟ و به این نتیجه رسیدند که ارزش شرکت با به کارگیری هموارسازی مصنوعی کاهش، و با به کارگیری هموارسازی واقعی افزایش مییابد.
گوس و اولسون (۲۰۰۸) در تحقیقی با عنوان عدم قطعیت محیطی و استفاده مدیران از اقلام تعهدی غیراختیاری به بررسی این موضوع پرداختند که آیا بین استفاده مدیران از اقلام تعهدی اختیاری و عدم اطمینان محیطی رابطه معنی دار وجود دراد و به این نتیجه رسیدند که عدم اطمینان اطلاعاتی ریسک ارزیابی سود آینده را افزایش میدهد و کیفیت گزارشات را کاهش میدهد و بنابرین انگیزه ای برای مدیران ایجاد می شود تا اقلام تعهدی اختیاری به منظور ارائه سود پایدار،استفاده نمایند.
جدول ۱- خلاصه تحقیقات خارجی
ردیف
نویسنده
سال
موضوع
نتیجه
۱
کازنیک
۱۹۹۹
نقش مدیریت سود در کاهش
هزینه های مرتبط یاخطای پیشبینی سود
مدیرانی که سود را بیش از واقع برآورد
میکنند.سود گزارش شده را به سمت بالا
مدیریت میکنند.
۲
گیرملیچ
۲۰۰۴
پیشبینی مدیریت از سود و
اقلام تعهدی اختیاری
مدیریت از اقلام تعهدی اختیاری برای کاهش
خطای پیشبینی سود استفاده میکند.
فرم در حال بارگذاری ...
[جمعه 1401-09-25] [ 11:13:00 ق.ظ ]
|