منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی مبنای تحولات قانونی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
قانون مدنی به تبعیت از نظریه مشهور در فقه امامیه، زوجه را مستحق بیش از فرض خود ندانسته و مابقی ترکه را در حکم اموال بلاوارث و متعلق به حاکم می داند.
ماده ۹۰۵ ق.م در این خصوص مقرر می دارد «از ترکه میت هرصاحب فرض، حصه خود را می برد و بقیه به صاحبان قرابت می رسد و اگر صاحب قرابتی در آن طبقه مساوی با صاحب فرض در درجه نباشد باقی به صاحب فرض رد می شود مگر در مورد زوج و زوجه که به آنها رد نمی شود، لیکن اگر برای متوفی وارثی به غیر از زوج نباشد زائد از فریضه به او رد می شود».
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
ماده۹۴۹ ق.م نیز اشعار می دارد: «در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه، شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را می برد و لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلا وارث و تابع ماده ۸۶۶ ق.م خواهد بود».
ماده۸۶۶ ق.م نیز می گوید: « در صورت نبودن وارث امر ترکه متوفی راجع به حاکم است».
۴-۹- بیان نظرات فقها در خصوص اموال موضوع ارث زوجه
آن گونه که شهید ثانی در مسالک[۱۶۲] به تفصیل بیان نموده پنج نظر و عقیده فقهی در این باب وجود دارد که این اختلاف اقوال و آراء عموماً ناشی از اختلاف مضامین روایات است که در اینجا به بیان این اقوال می پردازیم. بطور کلی می توان نظرات فقها را در این خصوص به پنج نظریه خلاصه نمود:
ارث بردن زوجه از تمام ترکه
اختصاص محرومیت زوجه به عرصه خانه و اماکن مسکونی
حرمان زوجه از عین زمین و ارث بردن او از بهای آن
تفصیل زوجه دارای فرزند و زوجه ایی که فرزند ندارد
محرومیت زوجه از عین بنا و درختان و محرومیت او از ارث بردن زمین بطور مطلق
۴-۹-۱- نظر اول: ارث بردن زوجه از تمام ترکه
بر پایه این نظر که مورد اتفاق مذاهب اسلامی غیرشیعه[۱۶۳] و ظواهر آیات قرآن است، زوجه همانند زوج و دیگر وارثان از جمیع دارایی متوفی ارث می برد و از این حیث تفاوتی بین سایر ورثه نیست. از میان فقهای متقدم امامیه تنها ابن جنید معتقد است که زوجه از تمام دارایی شوهر سهم خود را می برد.
عبارتی که در این خصوص از ابن جنیدنقل شده است چنین است «و اذا دخل الزوج و الزوجه علی الوالد و الابوین کان اللزوج الربع و للزوجه الثمن من جمیع الترکه عقاراً او اثاثاً و صامتاًو رقیقاً و غیر ذلک»
یعنی هرگاه ورثه، زوج و زوجه و فرزند و پدر و مادر باشند زوج و زوجه از جمیع ترکه از زمین و اثاث و حیوان و برده و سایر اموال را ارث می برند[۱۶۴].
از ظاهر این عبارت آشکار است که زوجه مانند زوج از جمیع ترکه سهم الارث خود را می برد. از متأخرین مهدی بن مصطفی الحسینی التفرشی متخلص به لاهوتی صاحب بدایع الاحکلام گفته است: الحق نظر به عموم آیه و بعضی اخبار منع زن از ارث بردن زمین مشکل است. خواه اولاد داشته باشد خواه نداشته باشد. مرحوم خالصی و میرزا یوسف شعار، چنین نظری داشته اند و معتقد بودند که طبق ظهور آیه قرآن سهم الارث زوجه و از تمام ترکه شوهر اعم از منقول و غیرمنقول و عرصه و اعیان است که باید پرداخت گردد[۱۶۵].
مستند ابن جنید و هم فکران او، این است این نظر مطابق ظاهر قرآن است که در سوره نساء می فرماید: «هر گاه ورثه، زوج و زوجه و فرزند و پدر و مادر باشند، زوج یک چهارم و زوجه یک هشتم از جمیع ترکه را ارث می برد». و اخبار و روایاتی که حاکی از محرومیت زوجه از زمین است در حد تواتر نیستند و خبر واحد[۱۶۶] محسوب می شوند و خبر واحد چنانکه برخی ازاصولین معتقدند نمی تواند مخصص عام قرآن باشد. در کتب روایی دو روایت که موافق با ظاهر قرآن و حاکی از ارث بردن زوجه از تمام ترکه است نقل شده که عبارتنداز:
صحصحه بن ابی یعفور عن ابی عبدالله (ع) قال: سالته عن الرجل هل یرث من دار امرأته او ارضها من التربه شیئاً؟ او یکون فی ذلک بمنزله المرأه فلا یرث من ذلک شیئاً فقال یرثها و ترثه من کل شی ترک و ترکت. از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا مرد از خانه و زمین همسرش ارث می برد یا در این خصوص مرد هم مانند زن است و از این چیزها ارث نمی برد؟ امام صادق(ع) در پاسخ فرمودند: «هر یک از زن و مرد از هرچه که از خود به جای گذاشته اند از همدیگر ارث می برند»[۱۶۷].
روایت عبید بن زراره و فضل بن ابی العباس قالا: قلنا لابی عبدالله(ع) ما تقول فی رجل تزوج امراه ثم مات عنها و قد فرض الصداق قال: لها نصف الصداق و ترثه من کل شی و ان ماتت فهو کذلک. به امام صادق گفتیم چه می فرمایید در مورد مردی که با زنی ازدواج کرده و صداق هم معین کرده و بعد فوت نموده است (مردی که قبل از زناشویی فوت کند) امام فرمودند: «زن نصف صداق را مالک است و همه چیز شوهرش را ارث می برد و اگر زن هم بمیرد وضع اینگونه است»[۱۶۸].
۴-۹-۲- نظر دوم: اختصاص محرومیت زوجه به عرصه خانه و اماکن مسکونی
مطابق این نظر زوجه از زمین خانه و ساختمان محروم است و از ساختمان و آلات به کار رفته در آن قیمتش را می برد اما از زمین باغ و مزارع و اراضی مربوط به کشت و زرع، زوجه مطلقاً محرومیت ندارد و تماماً ارث می برد[۱۶۹].
مبنای این نظر این است که عموم آیه واصل ارث بری وارث از تمام ترکه ایجاب می کند در موارد استثنایی به قدر متیقن اکتفا شود. قدر متیقنی که از روایات فهمیده می شود محرمیت زوجه از ارث بردن زمین خانه و محل مسکونی است. بنابراین باید زوجه را فقط نسبت به ارث بردن زمین خانه و محل مسکونی محروم دانست[۱۷۰].
پیروان این نظریه شیخ مفید و ابن ادریس و محقق حلی و آیت الله بروجردی هستند[۱۷۱].
شیخ مفید در مقنعه می گوید:
زوجه از زمین خانه – رباع شوهر هیچ ارث نمی برد و از قیمت چوب و آجر و ساختمان و ابزارآلات آن ارث می برد. این حکم منصوص از جانب پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) است. رباع عبارت است از خانه و مسکن و شامل باغ و زمین کشاورزی نمی شود[۱۷۲].
عبارت شیخ مفید نسبت به این که زوجه از مورث فرزندی داشته باشد یا نداشته باشد ساکت است. از این رو از عبارت او چنین استفاده می شود که زن بطور کلی از ارث رباع محروم است.
در بعضی از روایات نیز زوجه از بردن زمین خانه و ساختمان محروم است که در ذیل به مواردی از آن اشاره می کنیم.
کلینی در فروع کافی چنین نقل می کند: قال ابوعبدالله (ع): ترث المراه الطوب و لاترث من الرباع شیئاً قال: قلت: کیف ترث من الفرع و لاترث من الرباع شیئاً؟ فقال: لیس لها منه نسب ترث به و انما هی دخیل علیهم فترث من الفرع و لاترث من الاصل. امام صادق (ع) فرمودند: «زن از آجرها ارث می برد و از رباع هیچ ارث نمی برد». محمد بن مسلم می گوید: پرسیدم چگونه زن از فرع ارث می برد و از رباع ارث نمی برد؟ امام فرمودند « زن با شوهر رابطه نسبی ندارد که بدان واسطه ارث ببرد بلکه او از خارج بر خانواده شوهر داخل شده پس از فرع ارث می برد و از اصل (رباع) ارث نمی برد»[۱۷۳].
ابن ادریس بر درستی نظر شیخ مفید اصرار دارد و نظر شیخ طوسی را نمی پذیرد وی می گوید:
برخی از فقهای ما همه زمین ها ازجمله باغها و زمین های کشاورزی را نیز به رباع ملحق کرده اند و این رای شیخ طوسی است. نظر اول که مختار شیخ مفید است مطابق اصول مذهب ماست. زیرا اگر ما باشیم و ظواهر قرآن باید زوجه از همه ترکه ارث ببرد فقط از رباع و منازل به دلیل اجماع و تواتر اخبار عدول کردیم، و در غیر رباع و منازل، اجماعی نزد ما وجود ندارد[۱۷۴].
کلینی از زراره و محمد بن مسلم از امام صادق(ع) نقل کرده است: «لا ترث النساء من عقار الدور شیئاً و لکن یقوم البناء و الطوب و تعطی ثمنها او ربعها، قال و انما ذلک لئلا یتزوجن فیفسدنعلی اهل المواریث مواریثهم». «زنان از زمین خانه ها هیچ ارث نمی برند، ولی ساختمان و آجرها قیمت شده و یک هشتم یا یک چهارم قیمت آنها به آنان پرداخت می شود. این حکم از آن روست که ممکن است زنان با شخص دیگری ازدواج کرده و میراث ورثه را بر آنان تباه سازند[۱۷۵].
۴-۹-۳- نظر سوم: حرمان زوجه از عین زمین منزل و ارث بردن او از بهای آن
برطبق این نظر، زوجه از کلیه ماترک متوفی همچون باقی وراث سهم خود را می برد ولی در این زمینه استثنائاتی وجود دارد من جمله ارث بردن زن از عرصه و اعیانی خانه است ولی قیمت آنها به زوجه داده می شود. یعنی علاوه بر آن که زن از قیمت اعیانی همانند قول مشهور ارث می برد، از قیمت عرصه نیز سهم الارث وی پرداخت می شود. از فقهای امامیه سید مرتضی معتقد است که زن اصولاً از ارث بردن هیچ مقدار از ترکه محروم نیست بلکه بنابه مصلحتی، حق تصرف در عین زمین و خانه و مسکن از او گرفته شده ولی قیمت آن را باید حساب کرد و به او داد[۱۷۶].
استدلال وی این است که ظاهر آیه قرآن «یوصیکم الله فی اولادکم للذکر مثل حظ الانثیین» بر اشتراک مرد و زن در ارث بردن از جمیع ماترک متوفی دلالت دارد. اجماعی هم که زن از عین و قیمت زمین محروم است وجود ندارد. بنابراین با توجه به اخبار وارده و اجماع فقها بر این که زن اجمالاً از زمین خانه و مسکن متوفی ارث نمی برد بویژه آن که در برخی روایات حکمت این محرومیت چنین بیان گردیده است که ممکن است زوجه بعد از متوفی ازدواج کند و کسی را به خانه و منزل متوفی مسلط نماید که رقیب متوفی بوده یا به او حسد می برده، این امر بر خانواده متوفی گران می آید. برای جمع بین این دو معنی بهتر است، زن تنها از تصرف عین زمین و خانه متوفی محروم شود اما قیمت آنها به وی پرداخت گردد به طوری که از نظر ارث به نسبت سهم خود چیزی کمتر از دیگران نبرد[۱۷۷].
۴-۹-۴- نظر چهارم: تفصیل زوجه دارای فرزند و زوجه ایی که فرزند ندارد
بعضی از فقها معتقدند که اگر زوجه فرزندی از مورث نداشته باشد نه از عین و نه از قیمت زمین ارث نمی برد ولی از قیمت ساختمان و ابزار آلات ساختمانی و از درختان ارث می برد. اما اگر زوجه دارای فرزندی از مورث باشد از عین همه اموال ارث می برد. پیروان این نظر شیخ طوسی، شیخ صدوق، شهید اول، محقق حلی و علامه حلی و فاضل مقداد است[۱۷۸].
شیخ طوسی در نهایه می گوید:
زن از زمین شوهر خود ارث نمی برد فقط قیمت مصالح ساختمان حساب می شود و سهم او از آن داده می شود و از اصل زمین چیزی به او نمی رسد. برخی از فقهای ما قائلند که این حکم مخصوص زمین خانه است و شامل زمین های کشاورزی و باغها نمی شود ولی رآی اول در روایات بیشتر آمده و در مذهب روشن تر است، این حکم در صورتی است که زن فرزندی از مورث نداشته باشد. اما اگر دارای فرزندی از مورث باشد حق او از همه اموال از جمله از زمین های کشاورزی و مسکونی و خانه ها پرداخت خواهد شد[۱۷۹].
محقق حلی در شرایع چنین می نویسد:
هر گاه زوجه از مورث فرزندی داشته باشد از همه ماترک ارث می برد و اگر دارای فرزندی از او نباشد از زمین هیچ ارث نمی برد ولی از قیمت ساختمان ها سهم خود را می برد[۱۸۰].
شیخ صدوق در الفقیه من لا یحضره الفقیه میان زن دارای فرزند و زن بدون فرزند تفصیل داده و مانند شیخ طوسی حکم به ارث زن فرزند دار از عین عقار کرده است، از ظاهر عبارت او بر می آید که در مورد زن بی فرزند نیز همانند سید مرتضی قائل به ارث او از قیمت عقار است. همچنین او محرومیت زوجه بدون فرزند را از ارث مختص به خانه و زمین های مسکونی می داند نه مطلق زمین[۱۸۱].
در برخی روایات در بیان حکمت محرومیت زوجه بدون فرزند آمده است «انما صار هذا کذا لئلا تتزوج المرئه فیجیءِ زوجها او ولدها من قوم آخرین فیزاهم قوماً آخرین من عقارهم»[۱۸۲] یعنی «این محرومیت به این دلیل است که چه بسازن بعد از وفات شوهر، ازدواج کند و شوهر دوم او یا فرزندان او مزاحم خانواده شوهر اول در آن زمین موروثی بشوند پس این محرومیت بدین جهت است که مانع مزاحمت آنان شود».
به نظر می رسد قائلین به تفصیل بین زوجه صاحب ولد و غیرصاحب ولد به همین توجیه استناد کرده اند. زیرا اگر زن از شوهر سابق خود فرزندی داشته باشد فرزندان او از شوهر اول و دوم با هم خواهر و برادر می شوند و مزاحم یکدیگر نمی باشند، ولی اگر فرزند نداشته باشد فرزندان شوهر دوم با اعضای آن خانواده هیچ ارتباطی پیدا نمی کنند و در نتیجه مزاحم آنها می شوند. به هر حال وجود این حکمت و فلسفه در زنی که دارای فرزند نیست بیشتر از زوجه صاحب ولد یافت می شود[۱۸۳].
از سوی دیگر عدالت و انصاف اقتضاء می کند که زن را که همواره یار و مددکار شوهر و در اندوه و شادی شریک او بوده و فرزندانی برایش آورده و در تربیت و بزرگ کردن آنها رنج ها برده است و ای بسا در جمع آوری مال و ساختن خانه، زحمت ها کشیده و قناعت ها نموده است و از بسیاری از مخارج خود گذشته و از بسیاری آرزوهایش چشم پوشیده است از ترکه شوهر هر چه باشد سهم و نصیبی داشته باشد و محروم نمودن او از زمین و خانه دور از انصاف می باشد و این از فقه اسلامی به دور است بنابراین به نظر برخی از فقها که زوجه صاحب ولد را از جمیع ترکه ارث بر، می دانند، به نظر قوی تر و به واقع نزدیکتر می نماید[۱۸۴].
۴-۹-۵- نظر پنجم: محرومیت زوجه از عین بنا و درختان و محرومیت او از ارث بردن زمین بطور مطلق
براساس این نظریه که قول مشهور فقهای امامیه است و عموم فقهای معاصر نیز این قول را پذیرفته است زوجه از زمین، خواه خالی و بدون ساختمان و کشت و زرع و یا زمین خانه و مسکن و باغ و مزرعه و خلاصه از هرگونه زمین و عرصه ایی مطلقاً نه از عین و نه از قیمت ارث نمی برد، از عین ساختمان و آلات و ادوات و مصالح بکار رفته در آن و از عین درخت نیز بهره ای نخواهد داشت ولی از قیمت آنها مطابق سهمش به او داده می شود؛ از سایر اموال منقول نیز سهم خود را می برد[۱۸۵].
در واقع مستند نظریه حرمان زوجه از عین و قیمت زمین و عین ابنیه و اشجار روایاتی است که غالباً از امام باقر و امام صادق علیهما السلام نقل شده است که زنان از کلیه اموال منقول از هر قبیل که باشد و از قیمت ابنیه و اشجار ارث می برند ازجمله:
کلینی از حمید بن زیاد از یکی از دو امام باقر یا صادق (ع) نقل کرده است «لیس للنساءِ من الدور والعقار شیءِ». «زنان از خانه ها و عقار بهره ایی ندارند»[۱۸۶].
«زراراه عن ابی جعفر(ع) ان المراه لاترث مما ترک زوجها من القری و الذور والسلاح والدواب شیئا و ترث من المال و الفرش و الثیاب و متاع البیت مما ترک و تقوم والنقض والابواب والجذوع والقصب فتعطی حقها منه». زراره از امام محمدباقر(ع) روایت می کند که می فرمایند: « زوجه از آبادی ها، خانه ها، اسلحه و چهار پایان که شوهر باقی می گذارد ارث نمی برند و از مال و فرش و جامه ها و اثاث خانه که شوهر باقی گذاشته است ارث می برد و بناها، درها، ستون ها، نی ها، قیمت می شود و سهم وی از آنها داده می شود»[۱۸۷].
حدیث دیگری از امام صادق (ع) است که امام فرمودند: «ان المراه لاترث من ترکه زوجها من تربه دار او ارض الا ان یقوم الطوب والخشب قیمه فتعطی ربعها او ثمنها» یعنی«زن از میراث شوهر، از عرصه خانه یا زمین ارث نمی برد مگر این که آجرها و چوب ها قیمت شوند، پس یک چهارم و یا یک هشتم از قیمت آجرها و چوب ها به وی داده می شود»[۱۸۸].
یزید بن صائغ می گوید که از امام صادق(ع) پرسیدم آیا زنان از زمین ارث می برند؟ امام (ع) فرمودند: «نه لکن قیمت ساختمان را به ارث می برند» گفتم: مردم به این راضی نیستند فرمودند: وقتی به ولایت رسیدم و راضی نشدند آنان را به تازیانه می زنیم و اگر به راست نیامدند شمشیر می زنیم»[۱۸۹].
در روایاتی دیگر زراره و محمد بن مسلم از امام باقر(ع) نقل می کند که امام(ع) فرمودند: «زن ها از کشتزار زمین ارث نمی برند»[۱۹۰].
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 04:52:00 ق.ظ ]
|