۵/۲±۲۴/۵۳

۵/۲±۶۰

۳۶۹/۰

۰۳۷/۰

محدودیت در ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی

۵۱/۱۱±۰۹/۳۸

۱۸/۴±۱۶/۳۴

۶۶/۶±۶۷/۶

۵۱۰/۰

۱۲۴/۰

سلامت روانی

۲۹/۴±۵۷/۶۲

۱/۱±۰۷/۶۰

۱۱/۷±۴/۶۶

۶۵۵/۰

۰۶۳/۰

* داده‌‌های مربوطه به صورت انحراف معیار±میانگین بیان شده اند.
باتوجه به (جدول ۴-۱۱) براساس نتایج مطالعه، بین بعدعملکرد جسمانی کیفیت زندگی براساس SF-36 ونگرش فرد درباره وزن بدن رابطه معنی دار گزارش شد (۰۰۴/۰= sig) و ضریب همبستگی پیرسون(۰۳۱/۰= r) رابطه رامثبت ومستقیم نشان می دهد .پس می توان گفت هرچه نگرش فرددرمورد وزن بدن بهترباشد، عملکردجسمانی فرد بهترمی شودوکیفیت زندگی فرددرآن بعدافزایش می یابد . همچنین عملکرد جسمانی بیشترباعث بهبود نگرش فرد درمورد وزن بدن می شود.اما بین سایر ابعادکیفیت زندگی براساس مقیاس SF-36 ونگرش فرد در باره وزن بدن رابطه معنی دار گزارش نشد (۰۵<P). ضریب همبستگی پیرسون هم روابط ضعیفی را نشان می دهد.

فصل پنجم:

بحث ونتیجه گیری

۵-۱- مقدمه

دراین فرضیه پژوهش باتوجه به نتایج بدست آمده از تجزیه وتحلیل داده‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرد ونتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش‌‌های مشابه مورد مقایسه قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است در مورد فرضیه‌‌های شماره دو وسه بدلیل جدید بودن طرح این موضوع وارتباط، مطالعه ای که بطور مستقیم تفاوت تن انگاره زنان باتوجه به نوع زایمان و ارتباط تن انگاره وکیفیت زندگی زنان دردوره بعداززایمان را بررسی کرده باشد یافت نشد. وفقط برخی مطالعات در مورد تن انگاره زنان و دختران در با توجه به متغیر‌های دیگری (غیراز نوع زایمان) انجام شده است. لذا این بررسی اولین مورد از بررسی این موضوع در ایران می‌باشد.

۵-۲- فرضیه ۱

کیفیت زندگی درمیان زنان باوضع حمل طبیعی وسزارین متفاوت است

این فرضیه باآمارتوصیفی انحراف معیارومیانگین وآزمون‌های تی مستقل ومن ویتنی وبا استفاده پرسشنامه کیفیت زندگی مورد بررسی قرارگرفت. براساس نتایج مطالعه، بین میانگین نمره کیفیت زندگی براساس مقیاس SF-36 ونوع زایمان ارتباط معنی داروجوددارد (۰۰۰/۰= sig) (جدول ۴-۳). نتایج مطالعه کنونی نشان داد میانگین نمره حیطه جسمانی کیفیت زندگی در گروه زایمان باروش طبیعی بالاترازمیانگین نمره گروه زایمان با روش سزارین است. همچنین میانگین نمره حیطه روانی کیفیت زندگی در گروه زایمان با روش طبیعی بالاترازمیانگین گروه زایمان باروش سزارین می‌باشد.
آزمون تی تفاوتی معنی داررابین دوگروه درحیطه‌‌های جسمانی وروانی کیفیت زندگی نشان داد (۰۰۱/۰=sig)(جدول۴-۳).
مقایسه نمرات پرسشنامه کیفیت زندگی پس اززایمان در گروه زایمان طبیعی، بین ۲تا۸ هفته پس از زایمان با استفاده ازآزمون‌‌های آماری تی مستقل، نشان داد، نمره بعد عملکردجسمانی مادران با زایمان طبیعی بالاتراز مادران سزارینی بودواین اختلاف از نظرآماری معنی دار بود (۰۰۱/۰=sig) اما آزمون تی مستقل بین نمره سلامت روانی مادران در هر دوگروه تفاوتی نشان نداد (۲۲۵/۰ =sig).
آزمون من ویتنی نشان داد، میانگین نمرات حیطه‌‌های محدودیت در ایفای نقش به علت مشکلات جسمانی، دردجسمی، عملکرد اجتماعی ومحدودیت در ایفای نقش به علت مشکلات عاطفی در بین گروه‌ها اختلاف معنی دار دارد (جدول ۴-۴).
نتیجه: بین میانگین نمره کل کیفیت زندگی زنان باتوجه نوع زایمان تفاوت معنی داروجودداردبه طوری که کیفیت زندگی زنان در۸ هفته اول بعداز زایمان درزنان با زایمان طبیعی بالاتراز زنان با زایمان سزارین می‌باشد.
لذا فرضیه ۱ این پژوهش تأییدمی‌شود.
بحث: نتایج مطالعه نشان دادنمره حیطه جسمانی کیفیت زندگی در گروه زایمان طبیعی بالاترازگروه سزارین بودودوگروه درحیطه‌‌های جسمانی وروانی کیفیت زندگی تفاوت معنی داردارند، لذانتایج این مطالعه با مطالعه ترکان وهمکاران (۲۰۰۹)که به مقایسه کیفیت زندگی زنان در دو گروه زایمان طبیعی وسزارین (هرگروه۵۰نفر) با بهره گرفتن از پرسشنامه کیفیت زندگی SF-36پرداختندکه نتایج نشان داد نمره گروه زایمان طبیعی ۶تا۸ هفته پس اززایمان درهمه ابعاد به غیرازسلامت عمومی بالاترازگروه سزارین بود همخوانی دارد. همچنین در مطالعه رولاند وردشاو (۲۰۱۲). نمره عملکرد جسمی زنان بعداز زایمان طبیعی نسبت به سزارین بالاتر بود که با نتایج این مطالعه همخوانی دارد. بعلاوه این مطالعه با مطالعه عابدیان وهمکاران (۲۰۱۰)که کیفیت زندگی بعداز زایمان را دردوگروه زایمان طبیعی وسزارین باپرسشنامه عمومی کیفیت زندگی طراحی شده سازمان بهداشت جهانی بررسی کردن که نتایج نشان دادگروه زایمان طبیعی در۲و۸ هفته پس از زایمان درحیطه‌‌های جسمی وروانی به طورمعنی دار تفاوت داشتند، همخوانی دارد. مقایسه نتایج مطالعات بامطالعه حاضرمی‌توان چنین اسنتباط کرد، زنانی که باروش سزارین زایمان می‌کنند، مشکلات جسمی وروانی بیشتری را دردوره بعداز زایمان تجربه می‌کنند، همسوبا این مطالعه، نتایج مطالعات نشان می‌دهد عوارض جسمی مانند (عفونت محل زخم، عفونت لگن، عوارض بیهوشی…) وعوارض روانی همچون عصبانیت، اضطراب، احساس گناه وناامیدی درمادر، درزنانی که سزارین می‌کنند چند برابرزنانی است که به روش طبیعی زایمان می‌کنند (بسکابادی، حمیدی و باقری ۱۳۹۲). همچنین باتوجه به نتایج بدست آمده ازمطالعات بنظرمی رسد دراوایل دوره بعداز زایمان، مشکلاتی چون خستگی، سردرد، مشکلات شیردهی، عفونت دستگاه اداراری، درد‌های شکمی ونیازبه درمان در گروه زایمان سزارین بالاتراززایمان طبیعی استوزایمان طبیعی پیامد‌های مطلوب‌تری نسبت به سزارین دارد. پس می‌توان گفت عوارض زایمان سزارین تأثیر منفی درکیفیت زندگی زنان دردوره بعداززایمان دارد،وکیفیت زندگی زنان رادردوره بعداززایمان کاهش می دهد.
برخلاف نتایج این مطالعه سیمون وهمکاران (۲۰۰۲) درمطالعه بر روی ۶۰ مادر با زایمان طبیعی وسزارین، کیفیت زندگی پس از زایمان رابا SF-12، بررسی کردند وبه این نتیجه رسیدند که سن، تعدادزایمان ونوع زایمان برکیفیت زندگی بی تأثیر است، احتمالاعلت تفاوت دو مطالعه حجم نمونه پایین درمطالعه سیمون وهمکاران ومطالعه برروی دوگروه مستقل بدون حذف مخدوش کننده‌ها بوده. بنابراین باتوجه به نتایج مطالعات پیشین ومطالعه حاضرکه اکثراً نشان می دهندزایمان سزارین نسبت به زایمان طبیعی عوارض وپیامد‌های نامطلوب بیشتری دردوره پس از زایمان برای مادرایجادمی‌کند. لذا مشاوره مراقبین بهداشتی برای انتخاب روش صحیح زایمانی می‌تواند درکاهش سزارین انتخابی ودرنتیجه بهبود کیفیت زندگی زنان بعداز زایمان مؤثرباشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۳- فرضیه ۲

تن انگاره زنان باوضع حمل طبیعی وسزارین متفاوت است
این فرضیه با استفاده ازآمارتوصیفی انحراف معیار ومیانگین ودرقالب ابعاد مقیاس نگرش در مورد تصویر بدن وبه تفکیک نوع زایمان مورد برسی قرارگرفت.
نتیجه: براساس مطالعه حاضر، بین میانگین نمره کل تن انگاره ونوع زایمان تفاوت معنی داروجود ندارد (۰۶۳/۰= sig) بنابراین فرضHo فرضیه دوم مطالعه کنونی تائید می گردد. مقایسه نوع زایمان وابعاد مختلف تصویربدنی درجداول ۴-۵ لغایت ۴-۸ ارائه شده است. در مطالعه کنونی بین میانگین نمرات شاخص‌‌های نگرش در مورد ابعاد جسمانی ونگرش فرد درباره وزن، با نوع زایمان ارتباط معنی داروجود نداشت (۰۵<p). اما بین رضایت از بخش‌‌های مختلف بدن ونوع زایمان، ارتباط معنی داروجود داشت (۰۵/>p). بطوری که نمره میانگین رضایت از بخش‌های مختلف بدن در زایمان با روش طبیعی بالاتر از نمره میانگین زایمان باروش سزارین بود (جدول ۴-۶). همچنین فراوانی وضعیت نگرش در مورد تصویر بدنی دربین شرکت کنندگان، نشان داد، نگرش در مورد تصویربدنی، در اغلب شرکت کنندگان در سطح متوسط قرار داشت، بطوری که ۸۱ درصد از شرکت کنندگان در مطالعه از نگرش متوسط درموردتصویربدن خود بر خورداربودند (جدول ۴-۷). پس ازتعیین میزان نگرش شرکت کنندگان درمورد تصویر بدنی، فراوانی وضعیت نگرش افراددرمورد تصویر بدنی در سه شاخص تصویر بدنی به تفکیک نوع زایمان مورد بررسی قرار گرفت. بر اساس نتایج مطالعه، بین شاخص‌‌های نگرش در مورد تصویر بدنی و نوع زایمان رابطه معنی دار گزارش نشد (۰۵/<p). (جدول ۴-۸).
با توجه به جدید بودن طرح این موضوع در مطالعات علمی واینکه مطالعه ای که عین فرضیه را بررسی کرده باشد یافت نشد، لذا به بررسی چند پژوهش که درموضوعاتی دیگرانجام شده ونتایج آنهادر برخی از ابعاد بانتیجه این پژوهش مشابهت هایی دارد می‌پردازیم.گروسی وهمکاران دربررسی رابطه افسردگی وعزت نفس با تصوراز بدن درزنان باردار شهر کرمان، به این نتیجه رسیدند که بین عزت نفس ورضایت ازبدن رابطه مثبت ومعنی داروجود داردوتوصیه کردند با توجه به تأثیرعوامل روانی واجتماعی برتصورازبدن، دربرنامه ریزی‌‌های بهداشتی بمنظورارتقای سلامت مادر وکودک به این مسأله توجه شود، باتوجه به این مطلب که درمطالعه حاضر، بعد میزان رضایت ازبدن درزایمان طبیعی، دردوره بعداز زایمان، بالاترازگروه سزارین بود. بنظرمیرسد تصویرذهنی مادران درمورد بدن خود،دردوره بعداززایمان، درمادرانی که به روش طبیعی زایمان کرده اند بهترازمادرانی است که سزارین کرده اند، لذا مادرانی که به روش طبیعی زایمان می‌کنند، ازعزت نفس بیشتربرخوردارندوکمتراحتمال داردبه افسردگی پس اززایمان مبتلا شوند، چون در دوره بعداز زایمان رضایت بیشتری ازقسمت‌های مختلف بدن خود دارند، لذانتایج این دومطالعه دربرخی ابعاد می‌تواند همسو باشد.
فاستروهمکاران (۲۰۰۳)در بررسی انجام گرفته درموردارتباط تصویر بدن بارابطه مادری- جنینی وتغذیه با شیرمادر، دریافتند، زنانی که رضایت بیشتری از تصویر بدن خود داشتند، تمایل بیشتری درتغذیه با شیرمادر وهمچنین همبستگی بیشتری با نوازدشان داشتند؛ لذا باتوجه به معناداربودن،بعدرضایت ازبخش‌‌های مختلف بدن، با نوع زایمان درمطالعه حاضربه نظرمی رسد، زنان بازایمان طبیعی همبستگی بیشتری با نوزادخود دارند تازنان با زایمان سزارین.
همچنین در مطالعه لوری کارتر وهمکاران (۲۰۱۰)در بررسی تن انگاره ورضایت از بدن بسته به نژاد درارتباط با چاقی پس اززایمان به این نتیجه رسیدند، که تفاوت‌های زیادی دردوره پس اززایمان از نظر وزن، تصویر ایده‌آل بدن ورضایت ازبدن وجود داردوتوصیه کردن مراقبین بهداشتی به این امرتوجه کنند.
همچنین مطالعه نوروزی وهمکاران (۱۳۸۵) نشان دادزنان اول زادر دوره بعداز زایمان تغییرات گسترده در بدن خود تجربه می کنند، ونگرانی بیشتری احساس می کنند. در این مطالعه هم که بر روی زنان اول زا بود ۸۱ درصد شرکت کنندگان نگرش متوسط در مورد بدن خود داشتند این یعنی تغییراتی را دربدن خود مشاهده کرده بودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...