ب: مدل های جبرانی
آن دسته از مدل های MADM را شامل می شوند که در آن ها تبادل بین شاخص‌ها صورت می‌گیرد.بدین معنی که تغییر در یک شاخص توسط تغییری مخالف ،در جهت عکس،در شاخص یا شاخص‌های دیگر جبران می‌شود.در‌ این مدل،روش‌های TOPSIS ، ELECTRE،AHP، ANP و تخصیص خطی‌از مهم‌ترین آن‌ها به شمار می‌رود،از آنجا که در این پژوهش از روش ANP بهره‌گرفته شده است. در ادامه به شرح آن‌ پرداخته شده است:
۲-۳-۳ الگو فرایند تحلیل شبکه ای ANP
یکی از نمونه‌های کارآمد تکنیک های مطرح شده در MADM فرایند تحلیل سلسله مراتبی یا AHP است که برای اولین بار توسط توماس ال ساعتی در سال ۱۹۸۰ مطرح شد.مطابق آنچه در سه اصل زیر مورد مطالعه قرار گرفته است،ذهن انسان این سه اصل را در تفکر تحلیلی طی می نماید و AHP نیز بر اساس این سه اصل بنا شده است و می‌توان اظهار نمود که AHP نوعی فرایند است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

    1. اصل ترسیم درخت سلسله مراتب:درخت سلسله مراتبی دارای سه سطح اصلی هدف، معیارها و گزینه‌ها است که سطح معیار آن قابل تقسیم به زیر معیارهای متعدد می‌باشد.انسان توانایی درک موضوعات مختلف،تمیز دادن آن موضوعات و ارتباط دادن اجزای مختلف یک موضوع را دارد.
    1. اصل تدوین و تعیین اولویت‌ها:انسان‌ها می‌توانند روابط بین موضوعات مختلفی که مشاهده می‌کنند را درک کرده،با توجه به معیارهای مشخص، مقایسات زوجی بین آن‌ها انجام داده و یک گزینه را بر دیگر گزینه‌ها ترجیح دهند.
    1. اصل سازگاری منطقی قضاوت‌ها:ذهن انسان می تواند روابط بین اجزا را به‌نحوی برقرار کند که بین آن‌ها سازگاری و ثبات منطقی وجود داشته باشد.(اصغرپور،۲۹۹:۱۳۹۰)

در عین حال AHP دارای محدودیت هایی نیز می باشد که با توجه به آن محدودیت ها و عدم توانایی این رویکرد در لحاظ کردن وابستگی های بین معیار ها و عوامل، پروفسور ساعتی در سال ۱۹۹۶ رویکرد دیگری را توسعه داد که به رویکرد فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) معروف گردیده و مزیت آن نسبت به AHP این می باشد که وابستگی های بین معیار ها را در نظر می گیرد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی اجزای یک سیستم را به صورت یک سلسله مراتب سازماندهی می‌کند به طوری که هر عنصر سلسله مراتبی به عنصر سطح بالاتر خود می تواند وابسته باشد و به صورت خطی این وابستگی تا بالاترین سطح می تواند ادامه داشته باشد. به عبارت دیگر در یک سلسله مراتب وابستگی‌ها باید به صورت خطی – از بالا به پایین و یا بالعکس- باشد چنانچه وابستگی دو طرفه باشد یعنی وزن معیار ها به وزن گزینه ها و وزن گزینه ها نیز به معیارها وابسته باشد مسئله دیگر از حالت سلسله مراتبی خارج شده و تشکیل یک «شبکه» یا سیستم غیر خطی یا سیستم با بازخور را می‌دهد. که در این صورت برای محاسبه ی وزن عناصر نمی توان از قوانین و فرمو لهای سلسله مراتب استفاد کرد. در این حالت برای محاسبه ی وزن عناصر از تئوری شبکه ها استفاده کرد(صحت و پریزادی،۱۳۹۰).
روش تحلیل شبکه به تصمیم گیرنده اجازه ساخت یک شبکه به جای سلسله مراتب را می‌دهد. این امر امکان بررسی ارتباط داخلی بین عناصر رانیز ممکن می‌سازد. گره‌های موجود دراین شبکه، معادل بامعیارها یاگزینه‌ها می‌باشند وشاخه هایی که این گره‌ها را به هم متصل می‌کنند نیز معادل بادرجه وابستگی آن‌ها به همدیگر می‌باشند. تعیین روابط موجود در ساختار شبکه‌ای یا تعیین درجه وابستگی‌های متقابل بین معیارها باهم وگزینه‌ها، مهمترین کار روش تحلیل شبکه است. ارتباط و وابستگی می‌توانند به شکل ارتباط سطوح مختلف شبکه به صورت خارجی یا داخلی باشد. اهمیت نسبی هرعضو از مجموعه – در سطح مربوط به خود – مشابه روش تحلیل سلسله‌مراتبی به کمک مجموعه ای از مقایسه‌های زوجی انجام می‌پذیرد.
شکل ۲-۵ الگوریتم ANP
تکنیک ANP نیر مانند تکنیک AHP آغاز می شود. یک مدل فرضی را در نظر بگیرید که در آن چهار معیار وجود دارد. هر معیار از سه زیرمعیار تشکیل شده است و باید براساس این زیرمعیارها از بین سه گزینه بهترین گزینه انتخاب شود. این فرایند مستلزم محاسبات زیر است:
ابتدا معیارهای اصلی براساس هدف به صورت زوجی مقایسه می شود.: W21
معیارهای اصلی براساس هر معیار به صورت زوجی مقایسه می شود.: W22
زیرمعیارهای هر معیار براساس آن معیار به صورت زوجی مقایسه می شود.: W32
مجموعه زیرمعیارهای موجود به صورت زوجی مقایسه می شود.: W33
گزینه ها بصورت زوجی براساس زیرمعیارها مقایسه می شوند.
این مجموعه محاسبات ساختار سوپر ماتریس نامتقارن را تشکیل می دهد که در شکل بالا به ترسیم درآمده است. با بهره گرفتن از مفهوم نرمال کردن، سوپرماتریس ناموزون به سوپرماتریس موزون (نرمال) تبدیل می‌شود. در سوپرماتریس موزون جمع عناصر تمامی ستون‌ها برابر با یک می‌شود. سوپرماتریس موزون ر از نرم‌افزار سوپردسیژن استخراج می شود. در نهایت سوپرماتریس حد محاسبه می‌شود. سوپرماتریس حد با توان رساندن تمامی عناصر سوپرماتریس موزون بدست می‌آید. این عمل آنقدر تکرار می‌شود تا تمامی عناصر سوپر ماتریس شبیه هم شود. در این حالت تمامی درایه‌های سوپرماتریس برابر صفر خواهد بود و تنها درایه‌های مربوط به زیرمعیارها عددی می‌شود که در تمامی سطر مربوط به آن درایه تکرار می‌شود. سوپرماتریس حد محاسبه شده با نرم‌افزار سوپردسیژن می‌تواند اولویت نهائی شاخص ها و گزینه ها را بدست بدهد.
با توجه به آن که در پژوهش حاضر هدف ارزیابی عملکرد سازمان های حوزه حمل و نقل شهرداری رشت بر مبنای BSC و اولویت بندی ANP بوده است. ساختار شبکه ای آن به صورت زیر خواهد بود.
ارزیابی عملکرد
فرآیندهای داخلی
رشد و یادگیری
مشتری
مالی
حمل و نقل
پایانه
اتوبوسرانی
تاکسیرانی
نمودار ۲-۲ تعریف ساختار شبکه(چارچوب نظری تحقیق)
بخش چهارم
پیشینه تحقیق
۲-۴ پیشینه پژوهش
۲-۴-۱ تحقیقات داخلی

    • ابراهیمی و همکاران در سال ۱۳۹۱ در پژوهشی با عنوان «ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت دانش مشتری CKM با رویکرد یکپارچه ANP-BSC» به مطالعه این موضوع پرداخته است. پس از انجام مطالعات مروری رویکرد یکپارچه ANP-BSC به عنوان روش ارزیابی دراین مطالعه بکارگرفته شده است دراین روش عوامل موفقیت CKM درابعاد چهارگانه کارت امتیازی متوازن طبقه بندی و سپس به وسیله تحلیل شبکه اولویت بندی شده است. بدین منظور واحد کتابخانه دانشگاه ازاداسلامی واحدنجف آباد مورد تحلیل قرارگرفته و عوامل موفقیت مدیریت دانش مشتری دراین واحد رتبه بندی شده است.
    • صحت و پریزادی در سال ۱۳۹۰ در مطالعه ای با عنوان« به کارگیری تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای درتحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید (مطالعه موردی شرکت سهامی بیمه ایران) » به مطالعه موضوع پرداخته اند. نتایج تحقیق نشان داده است که تکنیک فرایند تحلیل شبکه ای تکنیکی مناسب در راستای رفع نواقص دو تکنیک SWOT و AHP می باشد.
    • در سال ۱۳۸۹ ، سیدحیدر میرفخرالدینی و یاسرامیری در مقاله ای با عنوان « ارائه راهکارهای ارتقای خدمات الکترونیکی بانک ها با رویکرد BSC، ANP فازی وTOPSIS فازی (مطالعه موردی: بانک های دولتی منتخب استان فارس»)به بررسی کیفیت خدمات الکترونیکی ارائه شده در بانک‌های دولتی منتخب استان فارس با بهره گرفتن از مدل کارت امتیازی متوازن و منطق فازی و ارائه راهکارهای ارتقای خدمات پرداخته‌اند.
    • در مقاله ای دیگر، با عنوان «به کارگیری روش‌های AHP فازی، TOPSIS و VIKOR جهت ارزیابی عملکرد بانک‌های خصوصی ایران با رویکرد کارت امتیازی متوازن»احمد جعفر‌نژاد ،میثم شاوردی و مهسا اکبری که در سال ۱۳۸۹ آن را به انجام رسانیده‌اند، سه بانک شاخص را از بین بانک‌های خصوصی ایران در نظر گرفته و شاخص‌های ارزیابی عملکرد بانک‌ها را از کتاب نورتون و کاپلان و ادبیات مربوط به بانکداری استخراج نموده و سپس برای غربال این شاخص‌ها به کمک AHP فازی اوزان نسبی شاخص‌های عملکرد را محاسبه نموده‌اند و در‌نهایت بر اساس وزن‌ها از دو روش TOPSIS و VIKOR برای رتبه بندی بانک‌ها و تعیین بهترین گزینه‌ها استفاده نموده‌اند.
    • افضل آبادی و همکاران در سال ۱۳۹۰ در مطالعه ای با عنوان« تبیین و وزندهی شاخصهای ارزیابی عملکرد دستگاه های اجرایی استان یزد با استفادها ز روش ANP فازی» به بررسی این موضوع پرداخته است.در این مطالعه بیان شده است که ارزیابی عملکرد فرایندی است که با انجام آن یک سازمان میتواند از نقاط ضعف و قوت خود آگاه شده و همچنین می تواند تهدیدات و فرصتهای محیطی را شناخته و با تدوین یک استراتزی باعث پیشرفت و بقا خود گردد نکته بسیار مهمی که وجود دارد ارزیابی باید براساس یک سری شاخص انجام پذیرد تا بتواند کارایی لازم را داشته باشد دراین مقاله ابتدا با بهره گرفتن از پرسشنامه و همچنین مصاحبه با خبرگان دستگاه های دولتی و ادبیات تحقیق تعداد شاخص برای ارزیابی عملکرد دستگاه های دولتی تبیین شده و سپس با بهره گرفتن از روش ANP فازی و استفاده از پرسشنامه و مشخص نمودن خبرگان این شاخصها و زندهی شده است
    • عادل آذر و امیر افسر در سال ۱۳۸۴ در مقاله‌‌ای تحت عنوان « سنجش عملکرد اثربخش در بانک‌های ایران با نگاه استراتژیک و رویکرد مدل امتیازات متوازن» سعی کرده‌اند تا با بهره گرفتن از مدل امتیازات متوازن ،که به‌جای صرف تمرکز بر مسائل مالی، بر چندین محور عمده متمرکز است،نوعی سنجش عملکرد اثربخش در بانک‌های ایران را پیشنهاد نمایند.در این مقاله به ارائه معیار‌ها و مدل سنجش عملکرد اکتفا شده و مدل در عمل مورد آزمایش قرار نگرفته است.
    • تابستان ۱۳۸۸ ،محمد رضا مهرگان و محمود دهقان‌نیری در مقاله‌ای باعنوان«رویکرد منسجم BSC-TOPSIS جهت ارزیابی دانشکده‌های مدیریت برتر دانشگاه‌های استان تهران» با در نظر گرفتن نقاط قوت مدل کارت امتیازی متوازن در ارزیابی عملکرد راهبردی ،از ترکیب آن با تکنیک تاپسیس به ارزیابی و رتبه‌بندی تعدادی از دانشکده‌های مدیریت برتر استان تهران پرداخته‌اند.در این مقاله با بهره گرفتن از مدل جبرانی تاپسیس به جمع بندی نتایج ارزیابی حاصل از مناظر مدل BSC پرداخته شده است و ترکیب مناسبی از این دو تکنیک را برای مطالعات آینده ارائه نموده‌اند.
    • همچنین در پائیز۱۳۸۴ محمد رضا مهرگان و حمید شاهبندرزاده نیز در مقاله ای با عنوان«ارائه روشی برای ارزیابی عملکرد شعب بانک با بهره گرفتن از تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه»،تحت یک مدل مفهومی ارزیابی عملکرد و با به کارگیری «کارت امتیازی متوازن پایدار جدید» روشی را برای ارزیابی عملکرد سازمانی با شناسایی شاخص‌های مختلف کمی و کیفی و با چشم‌اندازهای متعددی که با الهام از BSC تکمیل و طراحی شده است به یک نتیجه عملیاتی رسانده اند.
    • دکتر سید محمود حسینی ، حسین صفری ،فرشید حسینی، عباس ابراهیمی و علی جمالی پائیز سال ۱۳۸۷ مقاله ای با عنوان«بررسی و تحلیل نتایج خصوصی سازی در شرکت های واگذار شده بانک صنعت و معدن با رویکرد سنجش عملکرد» به انجام رسانیده‌اند.در این مقاله قصد بر آن بوده است که وضعیت شرکت های و اگذار شده از طرف بانک صنعت ومعدن بعد از خصوصی سازی مورد بررسی قرار گیرد . بدین منظور ابتدا بر مبنای مدل کارت امتیازی متوازن، شاخص ها ومعیارهای ارزیابی شرکت ها از چهار دیدگاه مالی، مشتری / بازار، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری شناسایی شده است .سپس داده های شرکت ها مربوط به دو دوره قبل و بعد از خصوصی سازی گردآوری شده و بااستفاده از تکنیک TOPSIS مورد تحلیل قرار گرفته است .
  • محمود مولایی و حمید رضا صارمی در سال ۱۳۸۲ در مقاله ای با موضوع «مدلی برای ارزیابی عملکرد ورتبه بندی شعب در بانک رفاه کارگران» از روش TOPSIS در جهت رتبه بندی استفاده نموده‌اند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...