خودکفا نمودن خاک از نظر ازت
افزایش درآمد کشاورزان و کاهش هزینه های تولید در مناطق کم بازده
بهبود فعالیت بیولوژیک خاک و استفاده مناسب از روش‌های مکانیکی
ترویج استفاده ی بهینه از هوا و خاک
تهیهی مواد غذایی مورد نیاز گیاه‌زراعی
نگاره ۴-۲ اهداف کشاورزی زیستی ( بولاری[۳۸]، ۲۰۱۰، سواری و همکاران، ۱۳۹۱، مالر۲، ۲۰۰۹،سبزواری، ۱۳۸۳).
۱۱-۲ اصول کشاورزی زیستی
کشاورزیزیستی براساس یک فلسفه و مجموعهایی از اصول است که آشنایی با این اصول جهت درک بهتر کشاورزی زیستی ضروری است. این اصول عبارتند از :
۱-افزایش باروری و حاصلخیزی خاک در درازمدت؛
۲-بازیافت بقایای گیاهی و جانوری به منظور بازگرداندن عناصر شیمیایی معدنی به خاک و در نتیجه، کاهش کاربرد نهادههای برون مزرعهای و حفظ چرخهی طبیعی عناصر غذایی؛
۳-منع کاربرد نهادههای شیمیایی مصنوعی مانند آفتکشها، کودها و افزودنیهای شیمیایی(نوروزی و شهبازی ،۱۳۸۹)؛
۴-تولید کافی موادغذایی با کیفیت؛
۵-حفظ تنوع زیستی کشاورزی و منابع طبیعی با بهره گرفتن از نظامهای تولید پایدار و حفاظت از زیستگاههای گیاهان و حیوانات؛
۶-حفاظت ازتنوع ژنتیکی از طریق توجه به مدیریت مزرعه؛
۷-حفاظت از آب و استفادهی درست آن در زندگی؛
۸- حفظ دانش بومی و نظام کشاورزی سنتی(شیپهرد[۳۹] و همکاران، ۲۰۰۳)؛
۹-حفظ و ارتقاء سلامت خاک، آب، حیوانات و انسان؛
۱۰-برقراری عدالت میان تمام سطوح و اقشار از قبیل کشاورزان، کارگران و توزیعکنندگان (گافسیا و همکاران، ۲۰۱۰).
۱۲-۲ تاریخچه کشاورزی زیستی در جهان
روش علمی و نوین کشاورزی زیستی از دهه ۱۹۲۰در اروپا و ایالت متحده شکل گرفت و در آغاز شکلگیری و فعالیت، با مخالفت شدید گروه های طرفدار کاربرد موادشیمیایی در کشاورزی روبهرو بود. اما نظریه کشاورزی زیستی اولین بار در آلمان توسط رودلف اشتاینر[۴۰] در سال ۱۹۲۴ مطرح گردید. اشتاینر معتقد بود کشاورزان میتوانند نقش مهمی را در ایجاد توازن میان کشاورزی و محیطزیست داشته باشند و در همان زمان منتقدان کشاورزی صنعتی بیان کردند که روش های کشاورزی زیستی میتواند منجر به بهبود سلامت خاک و سلامت انسان، تولید محصولات باکیفیت و حفظ محیطزیست شود. ایدههای اشتاینر از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۶۰ مورد حمایت اروپا و ایالت متحده و تمام کسانی که نگران اثرات نهادههای شیمیایی بر موادغذایی و محیطزیست بودند قرار گرفت(مورگرا[۴۱] و همکاران، ۲۰۱۲).
در سال ۱۹۲۴ هانس مولر[۴۲] در سوئد جنبشی برای اصلاح نظام کشاورزی برمبنای عقاید مسیحیت به منظور حفظ و حراست از زمین و مزراع خانوادگی، پایه گذاری نمود. بعدها هانس پیتر راش۳نظریات مهمی در رابطه با حاصلخیزی و میکروبیولوژی خاک ابزار نمود که منجر به توسعه بیشتر کشاورزی زیستی در اروپای مرکزی گردید. در انگلستان و سایر مناطق انگلیسی زبان، دانشمندانی از قبیل جرج استاپلدون۴و آلبرت هاوارد۵ تحت تأثیر نظریات کشاورزی اشتاینر قرار گرفتند. کارهای استاپلدون و هاوارد بر روی نظامهای دامپروری جانشین و تحقیقات هاوارد در رابطه با نقش موادآلی (ارگانیک) در خاک و کمپوست، انگیزهای قوی برای پایهریزی جنبش زیستی توسط ایو بالفور۶به وجود آورد. نظریات هاوارد و بالفور که بر نقش خاک حاصلخیز در تولید محصولات زراعی و تولید محصولات دامی سالم و بهداشتی و ارتباط آنها با سلامت انسان تأکید دارند، برای اولین بار توسط جی.ا رودل۷ و سپس توسط فرزند وی روبرت رودل۸ در ایالات متحده پیگیری شد(عبداللهی، ۱۳۸۷). سپس نورث برن۹ در سال ۱۹۴۰ نظریه کشاورزی زیستی را ارائه داد و کتابش با عنوان” نگاه به زمین” در همین سال به چاپ رسید. در دههی ۱۹۴۰ بارلو۱۰ اثرات کشاورزی بر تخریب خاک و کاهش تنوع را مورد انتقاد قرار داد و در اواخر دههی ۱۹۴۰ و اوایل دههی ۱۹۵۰ منابع علمی متعددی در رابطه با کشاورزی زیستی به چاپ رسید(کوچکی و همکاران، ۱۳۷۹).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

انجمن باغبانی و کشاورزی زیستی در پنج اکتبر سال ۱۹۴۴ در استرالیا طی دوران جنگ جهانی دوم به وجود آمد و اهداف آن در یک بیانه شامل ۱۰ بند به صورت زیر تدوین گردید:
۱-استفادهی بیش از حد از کودهای شیمیایی، سموم شیمیایی و آفتکشها و غیره منجر به فرسایش و از بین رفتن حاصلخیزی خاک میشود و افراد جامعه با بهره گرفتن از این شیوهی غیرعاقلانه سبب نابودی زندگی موجودات زنده و از بین رفتن جنگل و آلودگی آب رودخانهها و نهرها میشوند.
۲-برهم خوردن توازن و تعادل طبیعت زندگی محصولات، موجودات و انسانها را به خطر میاندازد و سبب شیوع بیماریها میشود، بنابراین باید تلاش نموده تا دلایل برهم خوردن توازن را پیدا کرده و با آن مقابله کرد.
۳-انجمن، طرفدار کشاورزی زیستی است و پیشنهاد میکند که بهتر است از مالچ و کمپوست و کود سبز و غیره در کشاورزی استفاده کرد.
۴-انجمن، طرفدار قانون بازگشت یا قانون برگرداندن زبالههای ناشی از کشاورزی به خاک است که این قانون اجازه میدهد زبالههای ناشی از کشاورزی به جای اینکه سوزانده شوند یا در رودخانهها تخلیه شوند به خاک برگردانده شوند، که این برای حفظ سلامت موجودات زنده بهتر است.
۵-از بین رفتن محیططبیعی میتواند بر عملکرد پرندگان برای شکار حشرات تأثیر گذاشته و این به نوبهی خود سبب افزایش حشرات میشود که این حشرات از جمله ملخها میتوانند سبب نابودی محصولات کشاورزی شوند.
۶-فراوانی حشرات و تآثیر آنها بر محیطزیست سبب استفاده از آفتکشها و حشرهکشها برای از بین بردن این حشرات میشود و این آفتکشها به نوبهی خود سبب از بین رفتن میکروارگانیسمهای خاک میشوند، بنابراین توصیه میشود برای غنی سازی خاک از کمپوست استفاده کرد تا گیاهان بتوانند در برابر آلودگیها مقاومت کنند.
۷-انجمن معتقد است در سرزمین نیمه خشک که فاقد نظام رودخانهی پرآب است، باید اقداماتی جهت مقابله با آتشسوزیهای احتمالی انجام پذیرد. در این رابطه میتوان از وسایل مجهزی نظیر هواپیما برای مواقعی که آتشسوزی صورت گرفته است، استفاده کرد.
۸-باید در سطح وسیع جهت حفظ رطوبت خاک و حفاظت از زندگی موجودات از جمله پرندگان و جلوگیری از فرسایش خاک اقدام به درختکاری کرد .
۹-برای امنیت ملی مضر است که بیش از نیمی از جمعیت در شهرها ساکن باشند که این رشد سریع جمعیت سبب کمبود مواد غذایی میشود و تعادل اقتصادی را نیز به هم میزند. که باید برای رفع این مشکل اقدام فوری از جانب مسئولان صورت پذیرد.
۱۰-حفاظت از آب اهمیتی حیاتی دارد، اما برنامهی حفاظت از آب صرفأ نباید به عنوان یک عملیات مهندسی دیده شود. این پروژه بینتیجه خواهد ماند مگر آن که اطمینان حاصل شود مناطق تحت پوشش درختان و پوشش گیاهی در برابر فرسایش و آتشسوزی محافظت میشوند، در صورت عدم وجود این حفاظت، آب سدها و رودخانهها کاهش مییابد که این به نوبهی خود منجر به تبخیر سریع آب در فصول خشک میگردد(پائول[۴۳]، ۲۰۰۸) .
بعد از جنگ جهانی دوم ، به دلیل بروز برخی دشواریها و خسارتهای وارده بر جامعهی جهانی و فقدان مواد غذایی کافی و بروز فقر و شیوع گرسنگی و سوءتغذیه، دولتها با بهره گرفتن از کلیهی روش های موجود و قابل دسترس، به میزان بسیاری برای افزایش تولید تلاش کردند، استفاده از سموم و کودهای شیمیایی گوناگون و بکارگیری شیوه ها و فناوریهای مختلف برای بهرهبرداری روزافزون از منابع طبیعی پایه در بخش کشاورزی و نیز بکارگیری مضاعف انرژیهای فسیلی و سایر حاملهای طبیعی، درکنار افزایش تولیدات کشاورزی هر یک در ناسالمشدن محصولات و آلودگی محیط و فضای تولیدات کشاورزی نقش داشتهاند(نوروزی و شهبازی، ۱۳۸۹). اواخر دههی ۱۹۵۰ فناوریهای صنعتی به صورت فزایندهای تکامل یافته، کشاورزی به صورت یک تجارت درآمده و حفاظت از خاک مورد توجه بیشتری قرار گرفت. بر همین اساس، نظریه اندیشمندان از یک طرف و آشکار شدن زیانهای ناشی از سموم و کودهای شیمیایی در زنجیره غذایی از طرف دیگر، توانست مردم را نسبت به آثار فناوریهای نوین بر محیطزیست آگاه کند تا برخی از مردم به تدریج از کشاورزی آغشته به مواد شیمیایی فاصله بگیرند و به کشاورزی زیستی که متکی بر کودهای طبیعی و عاری از مواد مضر است، روی آورند(کوچکی و همکاران، ۱۳۷۹) .
در سال ۱۹۵۳ انجمن خاک ارگانیک کانادا توسط کریستوفر چاپمن[۴۴] فیلم ساز تاسیس شد، وی دو فیلم مستند در مورد فهم حیات خاک و هوموس تولید کرد. همچنین محبوبیت اصول کشاورزی زیستی با انتشار کتاب بهار خاموش توسط راشل کارسون[۴۵] افزایش یافت(رضوی و سجادی، ۱۳۹۲). راشل کارسون زیستشناس دریایی و محیطزیست آمریکایی در سال ۱۹۶۲ در کتاب بهارخاموش اثرات آفتکشها و مواد شیمیایی را بر غذا و محیطزیست بیان کرد. در دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۰ یک جنبش کشاورزی زیستی توسط سازمانهای مردمی، کشاورزان و بازرگانان در آلمان، آمریکا و انگلستان صورت گرفت که منجر به تشکیل انجمن ملی کشاورزی زیستی شد. سازمان زراعت و حاصلخیزی بین المللی آلمان و انجمن خاک در انگلستان و مطبوعات در ایالت متحده و بسیاری از انجمنهای دیگر در سال ۱۹۷۲ با هم متحد شدند و فدراسیون بین المللی جنبشهای کشاورزی زیستی در ورسای فرانسه را به وجود آوردند که امروزه بیش از ۷۵۰ عضو از ۱۰۸ کشور مختلف را با هم متحد کرده است. این جنبش، به شدت نگران کیفیت مواد غذایی و استانداردهایی بود تا این اطمینان را برای مصرفکنندگان به وجود آوردند که مواد غذایی سالم هستند، بنابراین نخستین قوانین مربوط به کشاورزی زیستی در سال ۱۹۷۴ در ایالت اورگون سپس درسال ۱۹۷۹ در ایالت کالیفرنیا به تصویب رسید و در فرانسه نیز نخستین قوانین مربوط به کشاورزی زیستی در سال ۱۹۸۵ تصویب شد. این قانون در خصوص وضع استانداردها بود. از سال ۱۹۸۰ میلادی به بعد کشاورزی زیستی به صورت رسمی مورد پذیرش قرار گرفت و استانداردهای ملی و بین المللی مربوط به آن تعیین شد. به گونهای که در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی دولتهای اروپایی نظیر آلمان، سوئد و دانمارک بعد از تدوین اصول و قوانین کشاورزی زیستی در اتحادیه اروپا روش های رایج کشاورزی زیستی را به اجرا درآورند. در سال ۱۹۹۸ میلادی فدراسیون بین المللی جنبش زیستی، استانداردهایی را برای کشاورزی زیستی پایهگذاری نمود(مورگرا و همکاران، ۲۰۱۲).
۱۳-۲ تاریخچه کشاورزی زیستی در ایران
آغاز کشاورزی زیستی در ایران در دانشگاهها و مراکز آموزشی و سخنرانیها بود، که سخنان علیرضاکوچکی در دانشگاه فردوسی مشهد در سال ۱۳۷۰ در خصوص کشاورزی زیستی نمونهای از آن میباشد. در اواسط سال ۱۳۷۹ در دانشگاه فردوسی مشهد و دانشگاه شهید بهشتی در تهران رشته کشاورزی بومشناختی در مقطع کارشناسی ارشد به وجود آمد و در سال ۱۳۸۴ انجمن علمی کشاورزی بوم شناختی ایران ( ISSA).[46] تأسیس شد که تمرکز آن بر تحقیق و آموزش در زمینهی کشاورزی زیستی بود. در سال ۱۳۸۶ انجمن کشاورزی زیستی ایران (IOA)[47] تأسیس شد که تمرکزش بر تجارت و بازاریابی بود. در هر دو سازمان دستورالعملها و استانداردهای ملی برای کشاورزی زیستی تصویب شد. همزمان با علاقمندی دانشگاهها در خصوص کشاورزی زیستی، بازار هم برای توسعهی محصولات زیستی تلاش کرد. در سال ۱۳۷۸ اولین گواهی محصولات زیستی برای ایران به ثبت رسید. در کرمان یک باغ میوه جهت استخراج اسانس به ارگانیک تبدیل شد و در سال ۱۳۸۶ نیز یک شرکت دیگر انار، انجیر، خرما و گیاهان دارویی زیستی را به بازار اروپا صادر کرد(کلیدالاند[۴۸]و همکاران، ۲۰۱۲). با این حال مطالعات نشان میدهد که پذیرش کشاورزیزیستی در میان کشاورزان ایران بسیار کم است(سلطانی و همکاران، ۲۰۱۳).
۱۴-۲ ابعاد کشاورزی زیستی
کشاورزی زیستی همزمان دارای سه بعد است که عبارتند از:
ابعاد زیست محیطی
ابعاد اقتصادی
ابعاد اجتماعی
نگاره ۵-۲ ابعاد کشاورزی زیستی( لاندبایو ، ۲۰۰۵ )
۱۵-۲ ابعاد اقتصادی کشاورزی زیستی
کشاورزی زیستی با تولید محصولات سالم و عاری از مواد مضر مانع از بیماری در انسان میشود که این به نوبهی خود سبب کاهش هزینه های درمان میشود، همچنین با تولید محصولات سالم تقاضا برای این محصولات بالا میرود، در صورت افزایش تقاضا، با افزایش تولید، سود نیز بیشتر شده و به گونهای بدیهی سبب افزایش درآمد میشود. افزایش درآمد نیز بر توسعهی اقتصادی تأثیر شایان توجهی دارد(تونل[۴۹]، ۲۰۱۲). کشاورزی زیستی از لحاظ اقتصادی میتواند کشاورزان کوچک و خردهپا را حمایت کند زیرا این کشاورزی کمهزینه بوده و میتواند به عنوان مکملی برای کودهای شیمیایی باشد(بوراستی[۵۰]، ۲۰۰۹).
۱۶-۲ ابعاد اجتماعی کشاورزی زیستی
این بعد برای کشاورزی زیستی بسیار مهم است زیرا بر بافت اجتماعی روستا، ایجاد اشتغال در فضایروستایی و برنامه ریزی روستایی مؤثر است(گافسیا و همکاران، ۲۰۱۰) و میتواند در ایجاد فرصتهای شغلی برای روستائیان نقش مهمی داشته باشد. توزیع و پخش نهادههای زیستی در مزارع نیاز به نیروی کار انسانی و استفاده از روش های دستی دارد که این امر در فراهم آوردن فرصتهای شغلی میتواند مؤثر باشد. زمانیکه روستائیان به اشتغال در روستا مشغول باشند کمتر برای کار به شهرها مهاجرت میکنند، همچنین کشاورزان برای حفظ توان رقابتی خود باید با مدیریت مناسب نیرویکار و منابع و زمین، خود را با شرایط محلی تطبیق دهند که این امر نیاز به ادغام دانش بومی و دانش نوین کشاورزی دارد. بنابراین، کشاورزان اقدام به عضویت در تعاونیها و گروه های سازمانیافته کرده که این عمل سبب تقویت روابط افراد در جامعه و مشارکت بیشتر کشاورزان با یکدیگر میشود(مورگرا و همکاران، ۲۰۱۲). در کشاورزی زیستی، استفاده از نهادههای محلی در دسترس تشویق میشود .اثر مثبت استفاده از نهادههای محلی بر جوامع محلی نسبت به زمانی که نهادهها از خارج جامعه کشاورزی به نظام وارد میشود بسیار بیشتر است(عبداللهی، ۱۳۸۷).
۱۷-۲ ابعاد زیست محیطی کشاورزی زیستی
بسیاری از شواهد تجربی بیانگر این هستند که کشاورزی زیستی از طریق نظامهای کشاورزی میتواند به حفظ کیفیت خاک، آبهای زیرزمینی، استفاده از انرژی و حفظ تنوعزیستی کمک قابل توجهی کند(لاندبایو، ۲۰۰۵). کشاورزی زیستی به حفاظت از آب و خاک و حمایت از گونه ها و حیوانات توجه فراوانی نموده، هوموس خاک را افزایش داده و با جلوگیری از فرسایش خاک، کمک میکند تا عمق لایه سطحی خاک کاهش نیابد(جباری و همکاران،۱۳۸۶). این نوع کشاورزی سبب افزایش توانایی خاک در جذب آب و کاهش اثرات خشکسالی و سیل گردیده، موادمغذی را در دسترس گیاه قرار میدهد، به رشد بهتر گیاه کمک میکند، مانع از تغییرات آب و هوایی و کاهش خطر گرمشدن زمین میشود و نیز سبب کم شدن اثرات گلخانهای میشود، زیرا خیلی از فعالیتهای انجام شده در کشاورزیزیستی مانند شخمحداقل، استفاده از گیاهان تثبیتکننده نیتروژن، بازگرداندن ضایعات کشاورزی به خاک، استفاده از گیاهان پوششی، باعث افزایش بازگشت کربن به خاک گشته و حفظ و ذخیرهسازی کربن را سبب میشوند(تونل، ۲۰۱۲).
۱۸-۲ اهمیت نهادههای زیستی در کشاورزی
یکی از ارکان اصلی در کشاورزی پایدار استفاده از کودهایزیستی در زیستبومهای زراعی است که گامی اساسی و مطمئن در جهت دستیابی به اهداف کشاورزی پایدار میباشد. این کودها یک ابزار نوین برای کشاورزی هستند که میتوانند جایگزین مناسبی برای کودها و سموم شیمیایی باشند(میشرا و همکاران، ۲۰۱۳).
کودهای زیستی به طور فزایندهای در بسیاری از کشورها مورد استقبال قرار گرفتهاند. این کودها حاوی میکروارگانیسمهای زندهای هستند که مواد مغذی را در دسترس گیاه قرار داده و سبب افزایش جذب این مواد توسط گیاه گردیده و به این ترتیب عملکرد گیاه بالا میرود( بانایو [۵۱]و همکاران، ۲۰۱۲). کودهایزیستی، منابع جایگزین مناسبی برای پاسخگویی به نیازهای غذایی در گیاه هستند( فهید[۵۲]و همکاران، ۲۰۰۸) و عرضه مواد آلی به خاک، به دلیل پاسخگویی به یکی از بزرگترین نیازهای گیاه از مزایای بارز این قبیل کودهاست. علاوه بر این، تأمین عناصر غذایی به صورتی کاملا متناسب با تغذیه طبیعی گیاهان، کمک به تنوع زیستی، تشدید فعالیتهای حیاتی، بهبود کیفیت و حفظ سلامت محیطزیست و کشاورزی از مهمترین مزیتهای کودهایزیستی به شمار میروند(پیرسته انوشه، ۱۳۸۹). کودهایزیستی جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی هستند که سبب افزایش تولید محصولات کشاورزی و افزایش حاصلخیزی خاک میشوند، همچنین باروری خاک را افزایش میدهند و میزان مواد مغذی بیشتری در اختیار خاک قرار داده میشود، به همین دلیل فرسایش خاک کاهشیافته و تنوع زیستی آن خاک افزایش مییابد(وسی [۵۳]، ۲۰۰۳).
بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که تحمل گیاهانی که کود زیستی دریافت کردهاند نسبت به تنش رطوبتی و حملهی آفات و بیماریها بیشتر از گیاهانی بوده که کود شیمیایی دریافت کردهاند(جهان و همکاران، ۱۳۸۹). کودهای آلی نیز به عنوان یک نهاده زیستی میتوانند سبب بهبود خاک، کاهش نیتروژن خاک، کاهش آبشویی در خاک، افزایش عملکرد محصول و بهبود محیطزیست برای انسان شوند(لییو[۵۴]و همکاران، ۲۰۱۱). کشاورزان میتوانند با موادی که در مزرعه موجود بوده و در دسترس آنان قرار دارد کودهای آلی را تهیه کنند. این کودها سبب افزایش تولید محصولات کشاورزی میشوند و هزینه مربوط به تهیه نهادههای کشاورزی نیز کمتر میشود(پاتیل[۵۵] و همکاران، ۲۰۱۳).
کمپوستها که مواد باقیمانده از کشاورزی و زبالههای کشاورزی هستند به خاک برگردانده شده و تبدیل به یک کود سازگار با محیطزیست میشوند که باعث بهبودی ساختمان خاک شده و عملیات شخم آسانتر می‌شود. همچنین قابلیت ذخیره آب را در خاک افزایش می‌دهد و هوموس و مواد آلی خاک را افزایش داده و بعضی از ویتامین‌ها، هورمونها و آنزیمهای مورد نیاز را تأمین می‌کند که این مواد نمی‌توانند بوسیله کودهای شیمیایی تأمین گردند(لییو[۵۶] و همکاران، ۲۰۱۳). یکی دیگر از راه های افزایش ماده آلی در خاک استفاده از کود سبز میباشد. منظور از کود سبز، شخم زدن گیاه در خاک پس از رشد کافی و بدون برداشت محصول است، ولی کود سبز عملاً مواد غذایی به خاک اضافه نمیکند، بلکه آن چه را که طی رشد خود از خاک جذب کرده و در خود ذخیره نموده است به خاک برمیگرداند، از طرف دیگر کود سبز با جذب و ذخیره مواد غذایی در خود از شسته شدن آنها جلوگیری مینماید و نقش مهمی در افزایش ماده آلی خاک، حفظ مواد غذائی خاک، بهبود ساختار خاک، کاهش فرسایش خاک، کاهش تلفات آبشویی و از بین بردن علفهای هرز و کاهش آفات دارد( نایت[۵۷]، ۲۰۰۸).
ﻛﻮد داﻣﻲ نیز ﻳﻜﻲ دﻳﮕﺮ از منابعی اﺳﺖ ﻛﻪ اﺳـﺘﻔﺎده از آن در نظامﻫﺎی ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﭘﺎﻳـﺪار ﺧـﺎک ﻣﺮﺳـﻮم ﻣـﻲﺑﺎﺷـﺪ. اﺛـﺮات ﻣﺜﺒـﺖ ﻛﻮدﻫﺎی ﺣﻴﻮاﻧﻲ ﺑﺮ ﺑﺎروری ﺧﺎک، اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﺎدهآﻟﻲ و ﻏﻨﻲ ﺳﺎزی ﺧﺎک و در ﻧﻬﺎﻳﺖ ﺑﻬﺒﻮد رﺷﺪ و ﻧﻤﻮ ﮔﻴﺎه، ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺤﻘﻘان ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮرد ﺗﺄﻳﻴـﺪ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺧﺎکﻫﺎﻳﻲ ﻛـﻪ ﻛـﻮد ﺣﻴﻮاﻧﻲ درﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮدﻧﺪ، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻣﻴﻜﺮوﺑﻲ ﻓﻌﺎلﺗـﺮ و ﻏﻨـﻲﺗـﺮ، مقادیر ﻓﺴﻔﺮ، ﭘﺘﺎﺳﻴﻢ، ﻛﻠﺴﻴﻢ، ﻣﻨﻴﺰﻳﻢ و ﻧﻴﺘﺮات ﻗﺎﺑﻞ دﺳﺘﺮس ﺑﻴﺸـﺘﺮی ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﺎکﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻛﻮدﻫﺎی ﻏﻴﺮآﻟـﻲ ﺗﻐﺬﻳـﻪ ﺷـﺪهاﻧـﺪ، دارند(جهان و همکاران، ۱۳۸۹).
مالچ که شامل علف خشک، کاه و کلش، پوست درختان، چوب خرد شده، برگ، علف چیده شده، خاک اره است در کشاورزی زیستی کاربرد زیادی دارد. مالچپاشی میتواند، علفهای هرز را کنترل کند و همچنین میتواند مواد مغذی و آلی را به خاک اضافه کند، خاک را در برابر فرسایش حفظ کند(لبافی حسینآبادی، ۱۳۸۳).
۱۹-۲ وضعیت کاربرد کودهای زیستی در ایران

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...