‌بنابرین‏، می‌توان انتظار داشت که شرکت‌های کوچک‌تر جهت مقابله با مواردی از قبیل هزینه زیاد تامین مالی خارجی، موجودی‌های نقدی بیشتری را نگهداری نمایند. بعلاوه، انتظار می‌رود شرکت‌هایی که دارای فرصت‌های سرمایه‌گذاری بهتری هستند موجودی‌های نقدی بیشتری را نگهداری نمایند تا هزینه فرصت مرتبط با سرمایه‌گذاری‌های آتی را به حداقل برسانند. به طور مشابه، شرکت‌های دارای نوسانات بیشتر جریانات نقدی و شرکت‌هایی که به طور مکرر با کمبود نقدینگی مواجه می‌شوند، نیاز دارند نقدینگی بیشتری را انباشته نمایند (ازکان ۲۰۰۴، ۲۸).

۲-۳-۲ میزان بهینه موجودی‌ های نقدی شرکت‌ ها

در تاریخ ۸/۲/۱۹۹۶ توافق‌نامه‌ای بین مدیران شرکت‌های چریسلر[۳۱] و یک سرمایه‌گذار امضاء شد که طبق این توافق‌نامه، این سرمایه‌گذار باید در یک دوره ۵ ساله برای پیشرفت این شرکت تلاش می‌کرد. یکی از عناصر مهم این توافق، تعهدی بود که بر طبق آن چریسلر باید طی این مدت، دارایی‌های نقدی (موجودی‌های نقدی و اوراق بهادار سریع المعامله) به مبلغ ۵/۷ بیلیون دلار بین سهام‌داران تقسیم می‌کرد (اپلر[۳۲] و همکاران ۱۹۹۹، ۳).

ماجرای چریسلر باعث مطرح شدن سوالاتی شد که در پیشینه و ادبیات مالیه سابقه نداشتند: آیا برای موجودی‌های نقدی موجود در ترازنامه یک شرکت میزان بهینه‌ای وجود دارد؟ و اگر وجود دارد آیا مانند شرکت چریسلر، موجودی‌های نقدی اضافی توسط شرکت‌ها نگهداری می‌شود؟

اکثر مدل‌ها از جمله مدل هزینه های معاملاتی[۳۳] موافق وجود نقطه بهینه در نگهداری موجودی‌های نقدی می‌باشند. کینس (۱۹۳۶) انگیزه معاملاتی نگهداری موجودی‌های نقدی را به دلیل هزینه‌بر بودن تبدیل جانشین‌های موجودی‌های نقدی به موجودی نقدی، می‌داند. طبق این دیدگاه خرید و فروش دارایی‌های مالی و حقیقی هزینه‌بر می‌باشد، همچنین هزینه افزایش سرمایه از طریق منابع خارجی از دو جزء هزینه ثابت و متغیر تشکیل شده است که قسمت متغیر متناسب با مبلغ افزایش سرمایه می‌باشد. شرکتی که کمبود موجودی‌های نقدی داشته باشد سرمایه خود را از طریق بازار سرمایه افزایش می‌دهد، دارایی‌های موجود خود را نقد می‌کند، تقسیم سودها و سرمایه‌گذاری‌های خود را کاهش می‌دهد، ‌در مورد قراردادهای مالی خود مذاکره مجدد می‌کند و یا ترکیبی از موارد فوق را انجام می‌دهد (اپلر و همکاران ۱۹۹۹، ۳).

افزایش سرمایه هزینه‌بر می‌باشد صرف‌نظر از اینکه شرکت آن را از طریق فروش دارایی‌ها یا با بهره گرفتن از بازارهای سرمایه انجام دهد. هزینه ثابت دسترسی به بازارهای سرمایه خارجی، باعث می‌شود شرکت به ‌ندرت سرمایه خود را افزایش دهد و معمولا از موجودی‌های نقدی و دارایی‌ها نقدی استفاده می‌کند، البته نگهداری موجودی‌های نقدی نیز دارای هزینه فرصت می‌باشد. از طرفی کمبود موجودی‌های نقدی نیز باعث وارد شدن ضررهای عمده به شرکت خواهد شد. در نتیجه برای مبلغ معینی از خالص دارایی‌ها، مبلغ بهینه‌ای از موجودی‌های نقدی وجود خواهد داشت. شکل ۲-۱ منحنی هزینه نهایی کمبود موجودی‌های نقدی و منحنی هزینه نهایی نگهداری موجودی‌های نقدی را نشان می‌دهد (اپلر و همکاران ۱۹۹۹، ۳).

شکل ۲-۱- میزان بهینه نگهداری موجودی‌ های نقدی

میزان بهینه موجودی‌های نقدی از طریق تقاطع منحنی‌های هزینه نهایی نگهداری موجودی‌های نقدی و هزینه نهایی کمبود موجودی‌های نقدی تعیین می‌شود.

منحنی هزینه نهایی کمبود موجودی‌های نقدی به صورت نزولی می‌باشد و فرض می‌شود منحنی هزینه نهایی نگهداری موجودی‌های نقدی به صورت افقی می‌باشد[۳۴] زیرا دلیلی وجود ندارد فکر کنیم که این هزینه (هزینه نهایی) برای نگهداری مبالغ گوناگونی از موجودی‌های نقدی متفاوت می‌باشد. اگر شرکت با کمبود موجودی‌های نقدی مواجه شود می‌تواند با کاهش سرمایه‌گذاری یا کاهش تقسیم سود با آن مقابله نماید یا اینکه باید از طریق منابع خارجی (انتشار اوراق بهادار) یا فروش دارایی‌های خود آن‌ ها را جبران نماید. هر چه کمبود موجودی‌های نقدی بیشتر باشد هزینه آن نیز بیشتر خواهد بود زیرا باید به میزان بیشتری از سرمایه‌گذاری‌ها کاست یا اینکه مبالغ بیشتری را از طریق منابع خارجی تامین مالی کرد. برای مبلغ معینی از موجودی‌های نقدی، یک واحد افزایش در هزینه کمبود موجودی‌های نقدی (یا یک واحد افزایش در احتمال مواجهه با کمبود موجودی‌های نقدی)، باعث انتقال منحنی هزینه نهایی کمبود دارایی‌های نقدی به سمت راست می‌شود و در نتیجه باعث می‌شود شرکت میزان موجودی‌های نقدی نگهداری شده خود را افزایش دهد (اپلر و همکاران ۱۹۹۹، ۳).

به طور خلاصه، بر طبق مدل هزنیه‌های معاملاتی، نگهداری موجودی‌های نقدی در اثر افزایش مواردی از قبیل نوسان جریانات وجوه نقد و طول چرخه تبدیل وجه نقد افزایش خواهد یافت. همچنین نگهداری موجودی‌های نقدی در اثر افزایش مواردی از قبیل نرخ بهره، هزینه تامین مالی، سهولت فروش دارایی‌ها و هزینه کاهش ریسک (اقدامات احتیاطی) کاهش خواهد یافت (اپلر و همکاران ۱۹۹۹، ۳).

به عبارت دیگر حد بهینه و مطلوبی برای موجودی‌های نقدی وجود دارد بگونه‌ای که نه بیش از حد نیاز باشد و شرکت از راکد ماندن سرمایه متضرر شود و نه کمتر از حداقل مورد نیاز باشد که شرکت با کمبود نقدینگی مواجه شود (طالبی۱۳۷۷، ۱۱۲).

گیلمر (۱۹۸۵) نتیجه گرفت که بین صنایع و شرکت‌های مختلف از لحاظ سطح بهینه نقدینگی تفاوت وجود دارد. بنظر وی، سطح بهینه‌ای برای نقدینگی وجود دارد که شرکت‌ها به دنبال آن هستند، این سطح بهینه نقدینگی بر اساس خصوصیات شرکت‌ها، متفاوت می‌باشد.

۲-۳-۳ آیا در شرکت‌ ها سطح نقدینگی هدف وجود دارد؟

آیا شرکت‌ها سطح نقدینگی هدفی را مد نظر قرار می‌دهند؟ آیا مدیریت شرکت‌ها برای میزان نقدینگی در انتهای یک دوره زمانی، برنامه‌ریزی می‌نمایند و در جهت رسیدن به آن تلاش می‌کنند؟ سطح نقدینگی هدف در شرکت‌ها از چه عواملی تاثیرپذیر می‌باشد؟

اپلر و همکاران (۱۹۹۹)، با بررسی شرکت‌های ایالات متحده نتیجه گرفتند که آن شرکت‌ها از سطح نقدینگی هدف برخوردارند. ازکان (۲۰۰۴) نیز این امر را در بین شرکت‌های انگلیسی مورد تأیید قرار داده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...