۲-۸-۱- ظرفیت حیاتی با فشار
یک روش ارزیابی مقاومت بازدمی مجاری هوایی بررسی نتایج یک بازدم سریع به داخل اسپیرومتر است. این اندازه ­گیری، ظرفیت حیاتی با فشار، خوانده می­ شود (۱۰۲). ظرفیت حیاتی، حداکثر حجم هوایی است که می­توان آن را با یک بازدم از ریه­ها بیرون فرستاد. لیکن ظرفیت حیاتی با فشار یعنی یک کوشش بازدمی حداکثر طی انجام اعمال فوق می­باشد (۹۸، ۱۳).
برای انجام مانور ظرفیت حیاتی بازدمی با فشار، شخص ابتدا یک دم حداکثر عمیق تا حد ظرفیت کل ریوی انجام می­دهد. بعد از لحظه­ای درنگ با حداکثر کوشش بازدمی یک بازدم تا حد ممکن سریع و کامل به داخل اسپیرومتر انجام می­دهد و هر مقدار هوا که ممکن است از ریه­ی خود خارج می­ کند(۱۱۳). در این هنگام فقط به اندازه حجم باقی­مانده هوا در ریه­ها باقی­مانده است. این روش فقط چند ثانیه طول می­کشد. ظرفیت حیاتی با فشار شامل حجم جاری به اضافه حجم­های ذخیره دمی[۴۶] و بازدمی[۴۷] است. اگر چه مقادیر ظرفیت حیاتی با توجه به اندازه بدن و همچنین وضعیت بدن طی اندازه ­گیری متغیر است، مقادیر میانگین معمولا ۵-۴ لیتر در مردان جوان سالم و ۴-۳ لیتر در زنان جوان است. ظرفیت حیاتی ۷-۶ لیتر در افراد بلند قامت غیر منتظره نیست و مقادیر ۶/۷ و ۱/۸ لیتر به ترتیب در بازیکنان فوتبال و قهرمانان دارنده دارای مدال طلای المپیک در رشته­ های اسکی تپه گزارش شده است. حجم­ها بزرگ ریه، در این ورزشکاران احتمالا بیانگر تأثیرات وراثتی است، زیرا این موضوع جای بحث دارد که حجم­های ایستای ریه بتوانند به طور معنی­داری با تمرین تغییر یابند (۵۳، ۱۱۴).

۲-۸-۲- حجم هوای بازدمی با فشار در یک ثانیه
آزمایش عملی­تر ظرفیت تنفسی حجم هوای بازدمی در یک ثانیه در یک بازدم عمیق از ظرفیت کل ریه می­باشد. این شاخص می ­تواند به عنوان ابزاری در ارزیابی سلامت عمومی استفاده گردد (۱۱۵). حجم بازدمی بافشار و حداکثر تهویه­ی ارادی تصویر پویایی از توانایی فرد برای حفظ سطوح بالای جریان هوا را ارائه می­ کنند. این حجم­ها در آزمون­های ارزیابی به منظور تشخیص احتمال بیماری ریوی کارایی خوبی دارند (۵۳). حساس­ترین قسمت منحنی جریان حجم به تغییرات مقاومت مجاری، ثانیه­ی اول بازدم است، حجمی از هوایی که در ثانیه­ی اول بیرون فرستاده می­ شود. بخصوص اگر به صورت نسبتی از تمام هوای خارج شده بیان گردد، این شاخص اصطلاحا حجم بازدمی بافشار (FEV1/FVC) نامیده می­ شود، که نشان­ دهنده توان بازدمی و مقاومت کلی در برابر حرکت هوا در ریه­هاست. در شخص طبیعی این نسبت در حدود ۷۵ % است (۱۱۶، ۱۱۷)، هرچند این مقادیر به سن و جنس و قد بستگی دارد (۱۱۷). اما در انسدادمجاری هوایی این رقم به فقط ۴۷ % کاهش می­یابد. بر اثر بیماری انسداد ریوی شدید مجاری هوایی، حجم هوای بازدمی با فشار در یک ثانیه به نحو قابل توجهی کاهش می­یابد، که غالبا در آسم حاد به وجود می ­آید و این رقم گاهی می ­تواند به کمتر از ۲۰ % ظرفیت حیاتی کاهش یابد. معمولا نقطه تمایز انسداد راه­های هوایی، نقطه­ای است که در آن مقدار ظرفیت حیاتی که می­توان در یک ثانیه از ریه خارج کرد کمتر از ۷۰ % باشد (۱۱۶، ۵۳).
۲-۸-۳- تهویه­ی ارادی بیشینه
یکی دیگر از آزمون­های پویای ظرفیت تهویه­ای، انجام تنفس سریع و عمیق در مدت ۱۵ ثانیه است. این شاخص حجم هوایی است که در یک دوره­ زمانی (۱۵ ثانیه) هنگام تکرار حداکثر تلاش تنفسی به خارج رانده می­ شود (۱۱۸). این حجم تنفسی ۱۵ ثانیه­ای، بعدا با حجمی که آزمودنی در مدت ۱ دقیقه به تنفس کردن ادامه خواهد داد، مقایسه شده و معرف تهویه­ی ارادی بیشینه است (۱۱۲). حتی هنگام حداکثر فعالیت، معمولا تهویه­ی ریوی به حداکثر ظرفیت ورزشکار نمی­رسد که وی را مجبور کند تا به طور ارادی هوا را وارد ریه­ها کرده و یا از آن خارج کند(۷۰). تهویه­ی ارادی بیشینه در حدود ۲۵ % بیشتر از حجم تهویه­ای در هنگام تمرین­های بیشینه است(۵۳). تعیین کردن تهویه­ی ارادی بیشینه، یک آزمایش خسته کننده ­ای می­باشد که امروزه بندرت انجام می­گیرد. تهویه­ی ارادی بیشینه را نمی­ توان به مدت نامحدود ادامه داد؛ افراد سالم جوان می­توانند ۷۵ % تهویه­ی ارادی بیشینه را به مدت ۱۵ دقیقه ادامه دهند. وقتی تهویه­ی ارادی بیشینه کمتر از ۳۰ لیتر در دقیقه برسد، ریس پنه ایجاد می­ شود، چون تحت چنین شرایطی معمولا حجم دقیقه­ای زمان استراحت به بیش از ۱۰ لیتر در دقیقه افزایش می­یابد. متوسط مردهای بالغ جوان تهویه­ی ارادی بیشینه محدود ۱۷۰ لیتر در دقیقه دارند. اما مقدار طبیعی آن بستگی به اندازه­ بدن، سن و جنس داشته و در مردها بین ۲۵۳ – ۴۷ لیتر در دقیقه و در خانم­ها ۱۳۹-۵۵ لیتر در دقیقه می­باشد (۱۱۴).
۲-۸-۴- تغییرات حجم ریوی
به طور طبیعی با افزایش سن کاهش محسوسی در کارکرد ریه اتفاق می­افتد به نحویکه به میزان ۳۰-۲۰ سی­سی در سال از میزان حجم بازدمی بافشار در ثانیه­ی اول افراد غیر سیگاری کاسته می­ شود که در افراد سیگاری کاهش در این پارامتر ۳-۲ برابر بیشتر است. در افراد سیگاری جوان­تر از ۳۵ سال قطع سیگار می ­تواند باعث افزایش کارکرد ریه شود و اگر فرد سیگاری بیش از ۳۵ سال سن داشته باشد و سیگار را قطع کند سرعت کاهش عملکرد ریه کندتر می­ شود (۱۱۹).
۲-۹- توان بی­هوازی
اهمیت دستگاه فسفاژن در تربیت بدنی و ورزش را می­توان در حرکات توأم با نیرومندی، شروع­های سریع قهرمانان سرعت، بازیکنان فوتبال، پرش کنندگان ارتفاع، پرتاب کنندگان وزنه و فعالیت­های مشابه­ای که برای تکمیل آن­ها فقط به چند ثانیه نیاز است مشاهده نمود. بدون این دستگاه حرکات سریع و قدرتی انجام نمی­گیرد، زیرا این فعالیت­ها به جای مقدار زیادی انرژیATP نیاز به ذخیره­ سریع انرژی ATP دارند. دستگاه فسفاژن نماینده­ سریع­ترین و در دسترس­ترین منبع ATP عضلانی است. برخی از دلایل مربوط به این موضوع عبارتند از: ۱) وابسته به یک سلسله واکنش­های طولانی نیست، ۲) وابسته به انتقال اکسیژن تنفسی به عضلات فعال نیست و ۳) هر دو ATP و PC مستقیما در پروتئین­های انقباضی عضلات ذخیره شده ­اند (۵۱، ۷۶). در حدود ۵ میلی مول ATP و ۱۰ میل مول PC در هر کیلوگرم عضله ذخیره شده است (۵۳). با وجود این ذخایر اندک ATP ، میزان ATP عضلانی می­بایستی به طور پیوسته در فعالیت ورزشی شدید بازسازی شود، تا مانع از رخداد خستگی و تداوم انقباض عضلانی شود (۵۰). هر چه قدر فعالیت ورزشی شدیدتر شود، بخش بیشتری از ATP از منبع انرژی بی­هوازی به دست می ­آید. سیستم انرژی بی­هوازی از دو سیستم ATP و گلیکولیتیک تشکیل می­ شود (۷۶).
۲-۹-۱- عوامل مؤثر بر توان بی­هوازی
سن: توان بی­هوازی با افزایش سن تا سن ۲۰ سالگی به تدریج افزایش می­یابد، بعد از ۲۰ سالگی به ازای هر ده سال، ۶ % از توان بی­هوازی کاسته می­ شود. این کاهش در زنان و مردان مشابه و به صورت خطی است. کاهش در توان بی­هوازی همراه با افزایش سن می ­تواند به علت تغییر و تحلیل توده عضلانی باشد(۱۲۰). کودکان در مقایسه با بزرگسالان توده عضلانی کمتری دارند و این خود می ­تواند منجر به توان بی­هوازی کمتر در کودکان شود. زیرا در اثر رشد و نمو توده عضلانی کودکان افزایش می­یابد و تراکم فسفازن و گلیکوژن عضلانی در آنان افزایش می­یابد، در نتیجه قدرت تحمل در برابر اسید لاکتیک هم افزایش می­یابد(۱۲۱).
جنس: افزایش توان بی­هوازی همراه با سن هم در دختران و هم در پسران مشاهده شده است. با این تفاوت که افزایش در توان بی­هوازی پسران در تمام دوره­ نوجوانی ادامه دارد. اما در دختران توان بی­هوازی تا سن بلوغ افزایش می­یابد و سپس به علت تغییر در ترکیبات بدنی متوقف می­ شود. به طور کلی، متوسط اجرا حتی قبل از بلوغ در پسران بیشتر است و مقدار پیشرفت توأم با سن نیز در پسران بیشتر از دختران است(۱۲۲).
زنان دارای تراکم فسفاژنی عضلانی مشابهی با مردان بوده ولی به دلیل کمتر بودن توده عضلانی، کل ذخایر فسفاژن آن­ها در مقایسه با مردان کمتر است. هر چند، عملکرد زنان در مسابقات کوتاه زمان (دوی ۱۰۰متر)، که در آن ذخایر فسفاژن از ذخایر مهم انرژی محسوب می­ شود به عملکرد مردان نزدیک می­باشد(۶۹).
وراثت: از آنجایی که تارهای کند انقباض دارای ظرفیت هوازی بالا و ظرفیت بی­هوازی کم ، در حالی که تارهای تند انقباض دارای ظرفیت هوای کم و دارای ظرفیت بی­هوازی زیاد است؛ بنابراین تارهای کند انقباض جهت فعالیت­های ورزشی سبک و درازمدت و تارهای تند انقباض جهت فعالیت­های ورزشی خیلی شدید و کوتاه زمان بسیج شده ­اند (۶۹). همچنین ورزشکاران ورزش­های سریع و شدید در مقایسه با مبتدیان ورزش­های استقامتی، دارای تعداد و درصد زیادی از واحدهای حرکتی کند انقباض در ماهیچه­های خود هستند. برعکس ورزشکاران استقامتی در مقایسه با مبتدیان و ورزشکاران ورزش­های سریع و شدید، درصد بزرگی از گونه واحدهای حرکتی کند انقباض در ماهیچه­های خود دارند. این قضیه هم برای مردان و هم برای زنان صدق پیدا می­ کند(۷۷). همچنین پژوهش­های اخیر مؤید این نظریه هستند که درصد توزیع تارهای ماهیچه­ای را تنها عوامل ارثی تعیین می­ کنند و با بررسی نتیجه تحقیقات بر روی دوقلوهای همسان چنین استنباط شد که توارث­پذیری توزیع گونه ­ای تارهای ماهیچه­ای برای مردان ۵/۹۹ و برای زنان ۵/۹۲ درصد است. بنابراین می­توان نتیجه گرفت که الگوی توزیع و پراکندگی تارهای ماهیچه­ای تند و کند انقباض در ماهیچه­های ورزشکاران به احتمال بسیار زیاد حاصل انتخاب طبیعی است (۷۷) و بر همین اساس پی بردند که ظرفیت دستگاه اسید لاکتیک به مقدار ۴/۸۱ % توسط عامل وراثت تعیین می­گردد. بنابراین، توان بی­هوازی که در فعالیت­های خیلی شدید و کوتاه زمان به کار گرفته می­ شود، رابطه مستقیمی با نوع تار عضلانی به کار گرفته شده به هنگام انقباض عضلانی داشته و لذا دارای زمینه وراثت قابل توجهی است(۶۹).
انگیزش: افرادی که تحمل درد بیشتر و طاقت بالاتری دارند یا کسانی که دارای توانایی بیشتری برای ارائه­ تمرین­های ناخوشایند و خسته کننده هستند، قادرندکارهای بی­هوازی بیشتری انجام دهند. در چنین افرادی عموما سطح اسید لاکتیک و تخلیه گلیکوژنی بالاتر دارند و در آزمون­های ظرفیت انرژی کوتاه مدت هم امتیاز بیشتری به دست می­آورند(۵۳).
سرعت انقباض: جهت محاسبه­ی توان تولیدی یک عضله بایستی دو جزء ترکیب کننده آن یعنی نیرو و سرعت انقباض عضلانی مورد اندازه ­گیری واقع شوند، بنابراین توان تولیدی به وسیله انقباض عضلانی حاصل عملکرد نیروی تولیدی به وسیله عضله و سرعت انقباض عضلانی است. اوج نیرو و اوج توان تولیدی یک عضله با افزایش سرعت حرکت به ترتیب کاهش و افزایش پیدا می­ کند(۱۲۳).
۲-۱۰- انعطاف­پذیری
توانایی مفاصل و عضلات بدن برای حرکت در هر جهتی و بیشتر از حد معمول انعطاف­پذیری نامیده می­ شود (۱).
۲-۱۰-۱- روش­های توسعه انعطاف­پذیری
برای توسعه انعطاف­پذیری مفاصل روش­های متعددی وجود دارند. از جمله سه نوع کشش متفاوت به نام:
کشش ایستا[۴۸]: عبارت است از ایجاد حداکثر کشش به صورت غیرفعال در عضله و حفظ وضعیت مذکور برای مدت زمان معین. از مهم­ترین فواید این شیوه­ کشش، جلوگیری از اتلاف مقادیر زیاد انرژی در هر واحد زمانی در بافت، تسکین دردهای عضلانی و عدم ایجاد رفلکس انقباضی قوی است(۱۲۴).
کشش پویا[۴۹] (پرتابی): در این تکنیک، از انقباض­های پی در پی عضله­ی موافق برای ایجاد کشش­های سریع عضله­ی مخالف استفاده می­ شود. کشش پویا، محاسن شتاب (سرعت) ایجاد شده به وسیله­ یک انقباض فعال و جاذبه­ی کشیده شدن یک عضله- هردو- را دارد. کشش پویا هر چند در گسترش دامنه­ حرکت موثر است، بندرت اجرای آن توصیه شده است. دامنه­ حرکت از راه اعمال یک سلسله حرکات تند یا کشش­ها به روی بافت مقاوم عضلانی افزایش می­یابد. بر اساس آزمایشات انجام گرفته، اگر نیروی تولیدی به وسیله­ حرکات تند و ناگهانی بیشتر از بسط­پذیری بافت باشد، ممکن است سبب آسیب دیدگی عضلات شود. انقباضهای متوالی وشدید عضله­ی موافق که منجر به کشش عضله­ی مخالف می­ شود، می ­تواند منجر به درد عضلانی شود(۱۲۴).
کشش تسهیل عصبی- عضلانی گیرنده­های عمقی [۵۰](PNF) : روشی است که در آن ابتدا عضله یا گروهی از عضلات را تحت کشش قرار می­دهیم و سپس همان عضلات را منقبض می­کنیم و دوباره عضلات را تحت کشش قرار می­دهیم، به عبارت دیگر حرکات شامل کشش- انقباض-کشش می­باشد. این روش نیاز به یار کمکی دارد تا در کشش و نگهداری وضعیت عضو هنگام انقباض عضله به فرد کمک کند(۱۲۴).
۲-۱۰-۲- کاربردهای انعطاف­پذیری
انعطاف­پذیری کافی ممکن است در پیشگیری یا کاهش بعضی از کمردردها، گرفتگی­ها و کشیدگی­های عضلانی مؤثر باشد.
انعطاف­پذیری کافی سبب بهبود اجرای مهارت ورزشی می­ شود.
کشش ایستا در تسکین درد عضلانی جلوی ساق پا [۵۱] مؤثر است. درد جلوی ساق ممکن است به علت انقباضات بازتابی باشد و اعتقاد بر این است که کنش ایستا ممکن است این انقباضات و در نتیجه درد را تسکین دهد.
تمرینات کششی برای پیگشیری و مداوای بعضی اختلالات قاعدگی مفید است. بعضی از انواع قاعدگی دردناک ممکن است به وسیله کشش عضلات لگن و غلاف وتری مفصل ران پیشگیری شده یا کاهش یابد(۴۹).
۲-۱۰-۳- عوامل اثرگذار بر انعطاف­پذیری
سن و جنسیت: تقریبا در نیمی از مردم، انعطاف­پذیری پس از پشت سر گذاشتن سال­های آغازین کودکی، تا ۱۲-۱۰ سالگی به تدریج کاهش می­یابد. پس از آن تقریبا از ۲۰ سالگی، انعطاف­پذیری بتدریج و متناسب با افزایش سن، کاهش می­یابد(۵۲). که احتمالا کم تحرکی علت اصلی آن است. افراد می­توانند با پیروی از یک برنامه تمرین مناسب در طول دوره زندگی، از کاهش دامنه حرکتی مفاصل بدن خود در سالمندی پیشگیری کنند.به طور کلی کودکان نسبت به بزرگسالان و زنان نسبت به مردان انعطاف­پذیری بیشتری دارند یعنی خانم­ها نسبت به آقایان در یک مفصل ویژه از انعطاف­پذیری بیشتری برخوردارند، شاید به این دلیل که خانم­ها گرایش بیشتری به انجام حرکات موزون دارند؛ البته این موضوع به سطح فعالیت آنها بستگی دارد. همچنین با افزایش سن از میزان انعطاف­پذیری کم می­ شود(۱).
درجه حرارت: دمای عضله روی وضعیت ارتجاعی و توانایی کش آمدن عضلات اثرگذار است. تغیر دمای عضله می ­تواند میزان انعطاف­پذیری را تا حدود ۲۰ درصد کاهش یا افزایش دهد. یعنی چنانچه قبل از انجام تمرین بدن خود را به خوبی گرم شود؛ انعطاف­پذیری عضلات افزایش یافته و احتمال آسیب کم می­ شود و همچنین می­توان تمرینات را به خوبی انجام داد. برخی متخصصان پیشنهاد می­ کنند که قبل از گرم کردن به وسیله تمرینات هوازی سبک (جاگینگ و حرکات نرمشی) تمرینات کششی انجام شود و عده­ای انجام این تمرینات را بعد از فعالیت­های هوازی پیشنهاد می­ کنند. این نوع برنامه­ ریزی به انتخاب افراد بستگی دارد. اما به نظر می­رسد انجام حرکات کششی قبل از گرم کردن با انجام تمرینات هوازی مناسب­تر باشد(۴۶).
سطح فعالیت: سطح فعالیت بدنی پائین و داشتن یک زندگی کم تحرک، یکی دیگر از علل اصلی کمبود انعطاف­پذیری است. وقتی هیچ­گونه فعالیت بدنی انجام نشود، از حالت ارتجاعی و قابلیت طویل شدن عضلات، رباط­ها و تاندون­ها کاسته شده و در نهایت موجب کوتاه شدن این بافت می­ شود. همچنین کم بودن فعالیت بدنی موجب چاقی و جمع شدن بافت چربی می­ شود و می ­تواند دامنه حرکتی یک مفصل را کاهش دهد (۱). آن دسته از افرادی که به لحاظ جسمانی فعال هستند و در سرتاسر زندگی خود نیز فعال باقی می­مانند، انعطاف بیشتری نسبت به افراد کم تحرک و بی­تحرک دارند(۵۹).
ساختمان مفصل و بافت­های اطراف مفصل: ساختمان مفصل از از این جهت با اهمیت است که جهت­های حرکتی و محدوده آن­ها را مشخص می­ کند. به عنوان مثال مفاصل آرنج و زانو از نوع لولایی هستند که امکان حرکت را تنها در یک جهت میسر می­سازد و آن فقط حرکت خم و باز شدن است. در مفاصل شانه و ران، سر گرد یک استخوان در داخل حفره توخالی استخوان دیگر قرار می­گیرد. این مفاصل حرکت را در جهت­های متفاوتی میسر می­سازند و معمولا نسبت به مفاصل لولایی دامنه حرکتی بیشتری دارند (۵۱).
بافت­های اطراف مفصل نیز می ­تواند در میزان انعطاف­پذیری اثر داشته باشد. برای مثال یک فرد چاق که چربی زیر پوستی زیادی دارد، نسبت به فردی که از تناسب بدن مطلوب برخوردار است، انعطاف­پذیری کمتری دارد، زیرا بافت چربی هنگام کشش از حرکت مطلوب جلوگیری می­ کند؛ به این صورت که موجب افزایش محیط یک اندام شده و وقتی فرد می­خواهد مفصل خود را حرکت دهد با عضو کناری برخورد کرده و از تاشدن و یا باز شدن بیشتر مفصل جلوگیری می­ کند (۱).
بیماری و آسیب: بیماری­هایی از قبیل آرتریت، حرکات مفاصل را دردناک و توام با ناراحتی می­سازد و باعث محدودیت در دامنه حرکت می­ شود. همچنین آسیب بدنی دامنه حرکت مفصل را محدود می­ کند، اما با یک برنامه بازتوانی مناسب می­توان مجددا انعطاف­پذیری مفاصل را بطور کامل یا جزیی برگرداند (۸۹).­
۲-۱۱- قدرت عضلانی
عبارت است از ظرفیت یک عضله برای تولید حداکثر نیروی انقباضی در برابر یک مقاومت (۹۶).
۲-۱۱-۱- عوامل مؤثر بر قدرت عضلانی
تحقیقات نشان می­دهد که کسانی که در طبقه مزومورف قرار می­گیرند در برابر تمرینات قدرتی پاسخ مؤثرتری نسبت به تیپ­های بدنی آکتومورف و آندومورف نشان می­ دهند(۸۹).
جنسیت: پسران و دختران تا قبل از رسیدن بلوغ از نظر قدرت تقریبا با یکدیگر مساویند. هنگامی که پسران دوران بلوغ را پشت سر می­گذارند نسبت به دختران برتری پیدا می­ کنند و علت آن را در دو عامل ژنتیک و فرهنگ باید جستجو کرد. از نقطه نظر ژنتیکی وقتی پسران به سن بلوغ می­رسند ترشح تستوسترون افزایش پیدا می­ کند و در نتیجه به حجم و قدرت افزوده می­ شود(۴۹).
سن: قدرت پسران در شرایط عادی تا سن ۱۸ سالگی به طور دائم و یکنواخت افزایش می­یابد. از ۱۸ سالگی میزان افزایش قدرت کندتر می­ شود. پسران در حدود سن ۲۵ و تا اواخر سال­های ۳۰ به حداکثر قدرت خود می­رسند و از آن پس کاهش تدریجی در باقی­مانده سال­های زندگی پیش می ­آید. تجربیات سایر کارشناسان حکایت از این می­ کند که به ازاء هر سال پس از ۲۵ سالگی ۱ % از قدرت مردان کاسته می­ شود، اما میزان کاهش قدرت در حد قابل ملاحظه­ای تحت تأثیر میزان فعالیت فرد قرار دارد (۸۲).
قدرت دختران بین سنین ۱۲-۸ سالگی تقریبا مانند پسران افزایش می­یابد، از این سن به بعد مقدار افزایش قدرت در نزد دختران به تدریج کاهش می­یابد. به طور کلی زنان در سنین ۲۵-۲۰ سالگی به حداکثر قدرت خود می­رسند و پس از آن نرخ کاهش معادل مردان خواهند داشت. شواهد موجود حاکی از این است که به طور معمول مردان به میزان ۴۰ -۳۰ % از زنان نیرومندتر هستند که در این جا منظور قدرت مطلق می­باشد (۱۲۵).
میزان افزایش قدرت از کودکی تا رسیدن به بلوغ به نسبت افزایش توده­ی عضلانی افزایش می­یابد. در کیفیت عضله ظاهرا هیچ­گونه تغییر مهمی دیده نمی­ شود، زیرا که هر گونه افزایش همراه با رشد عضله می ­تواند پدیدار گردد. به نظر می­رسد کاهش قدرت عضله در اواخر زندگی در نتیجه­ تغییر در کیفیت و کاهش کمیت عضله است. تمرین در هر سن به اندازه­ قابل ملاحظه­ای می ­تواند به قدرت شخص بیفزاید و کاهش طبیعی قدرت را که با افزایش سن همراه است را به تأخیر اندازد. بعضی از افراد که برای افزایش قدرت به تمرینات قدرتی می­پردازند تقریبا تا ۳۵ سالگی قدرتشان افزوده می­ شود (این افراد به قدرت بیشینه­ی خود می­رسند) (۴۹، ۸۷).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...