سبزواری در بیت زیر با قرین کردن ماه بهمن با پادشاهان اساطیری آن را نمادی برای امام (ره) فرض کرده است. که توانست با دست قضا و سرنوشت آن‌ها را کنار بزند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ز بهمنی که در هم نوشت دست قضا
جج

سیاه نامه‌ی کاووس و بهمن و نوذر

(سرود سپیده سبزواری، ۱۳۸۷: ۱۵۱)
۴-۳-کی
«این در اوستا به صورت (کوی) و در فارسی کی گفته می‌شود بعد از ظهور زرتشت بعضی از کوی‌ها یا شهریاران گمراه کننده و بعضی دیگر مورد ستایش قرار گرفته‌اند.»(عفیفی، ۱۳۸۲: ۵۹۳)
۴-۳-۱-کیقباد:
«نام قباد در اوستا کوات با لقب «کوی» و در زبان پهلوی «کوات» با لقب «کی» ذکر شده و در تازی و فارسی قباد است.» (صفا،۱۳۸۳: ۴۹۵)
در شاهنامه پس از مرگ زو پسر نوذر تورانیان به ایران حمله می‌کنند و افراسیاب قصد به دست آوردن تاج و تخت ایران را می‌کند زال رستم را برای آوردن کیقباد به البرز کوه می‌فرستد. پس از آمدن کیقباد با دلاوری‌ها که رستم از خود نشان می‌دهد سپاه توران شکست می‌خورد و پشنگ قاصدی برای صلح نزد کیقباد می‌فرستد و او هم می‌پذیرد.
۴-۳-۲-کیکاووس:
«در اوستا این نام به صورت کوی اوسن یا کوی اوسدن آمده و معنی آن را با اراده و توانا می‌نویسند. در فارسی واژه کی نیز بر آن افزوده شده و کیکاووس گفته می‌شود و معرب کاوس، قابوس است. وی پسرکی اپیوه و نوه کی قباد است.» (عفیفی، ۱۳۸۳: ۵۸۳)
«در باب کاووس در اوستا، او را زورمند، بسیار توانا دانسته است. بر فراز کوه «ارزیفیّی» یکی از قله‌های البرز، صد اسب، هزار گاو و ده گوسفند به آناهیتا قربانی داد و از او خواست تا از بزرگ‌ترین پادشاه ممالک گردد و بر دیوان، آدمیان، جادوان، پریان و فرمانروایان یابد و اردوسیور آناهیتا او را در این کار یاد کرد.» (واحد دوست، ۱۳۷۹: ۱۸۳)
در شاهنامه، شاهی کاووس با داستان‌هایی آغاز می‌گردد که باید آن‌ها را قصه‌های جشنگاه نامید و در آن‌ها مایه‌های داستانی مثل اغواء، عشق وزن مطرح است و این حکایات نخستین رفتن کاووس به مازندران است که به اغوای رامشگر مازندرانی سرگرم می‌گردد و در واقع با ماجرای رفتن وی به هاماوران سرزمین سودابه یکی است. در این سرزمین سودابه که افسونگر است فریبنده و عاشق پیشه است، با کاووس ازدواج می‌کند.
نمودگاری کاووس:
معلم دامغانی در شعر زیر کاووس را نماد شاه مغرور فرض کرده است که کشور را به دست اهریمنان داده بود و امام (ره) را تهمتنی فرض کرده است که می‌تواند ایران را نجات دهد.
رسد تا روزگار چیرگی‌ها
دشمنی با اهرمن باید
برای رستن کاووس از ظلمت
یلی چون تهمتن باید
تهمتن تیغ و گرز گاو سر خواهد
(شرحه شرحه صدا در باد معلم، ۱۳۸۹: ۳۱)
۴-۳-۳-افراسیاب
«در اوستا «فرنگر سین» تورانی با صفت گناهکار آمده است و از دشمنان بزرگ ایران خاصه «کوی هئو سروه» کیخسرو و کشنده‌ی سیاورشن است.» (واحد دوست، ۱۳۷۹: ۱۹۴)
در شاهنامه افراسیاب پسر پشنگ که در دوران جوانی زندگی پر شکوه داشته است؛ و گفته شده که بن‌مایه‌های اصلی تاخت و تاز افراسیاب به ایران از یک سو، جاه‌طلبی و غرور او از سوی دیگر اشتیاق وی به گرفتن انتقام نیای خود است؛ برادرش اغریرث را کشت، فرّ و بهروزی از او جدا شد.
گرمارودی پور پشنگ را نمادی برای شاه و دولت ستم شاهیش فرض کرده است.

گردو روزی رسته‌ای از تیغ تیز رستمی

خود نمانی جاودان آسوده‌ای پورپشنگ

(صدای سبز گرمارودی: ۱۳۸۹: ۴۵۵)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...