پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی قصه های قرآنی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین |
عزلت وگوشه نشینی آدم باعث رسیدن اوبه مقام خلافت الهی ، خاقانی می گوید :
عزلت گزین که از سر عزلت شناختند آدم در خلافت و عیسی ره سما
کس نیست در جهان که به گوهر ز آدم است گرهست گو بیا شجره بر جهان بخوان
در دین شفای علت عالم برای حق زی حق شفیع زلّت آدم پی جنان
( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
آدم برای گندمی از روضه دور ماند من دور ماندم از در همت برای نان
آدم زجنت آمد ومن درسقرشدم او از بلای گندم ومن از بلای نان
یا رب ز حال آدم و رنج من آگهی خود کن عذاب گندم و خود ده جزای نان
روی گند مگون او بوده تصاویر بهشت آدم از سودای گندم ز آن پریشان آمده
ادریس(ع)[۲]
او اولین کسی است که خط نوشته و لباس دوخته و لباس پوشیده و نخستین کسی است که شهر بنا کرده و علم نجوم و تقویم نیز بواسطه ی او شروع شده است و برای اینکه اسرار الهی کشف نشود کتب علمی ادریس در دریا افکنده شد.
می گویدادریس سیصدو شصت و پنج سال در زمین زیست و تقوی و پارسایی او تا جایی بود که فرشتگان او را ستوده اند و ملک الموت به اذن خداوند در صورت انسانی خدمت ادریس شرفیاب شد و ادریس که صائم الدهر بود، هنگام افطار، تا سه روز ملک الموت را به خوان خود دعوت کرد. ملک الموت امتناع ورزید و چون ادریس ملک الموت را شناخت از او خواست که روح او را قبض کند و پس از یک ساعت به بدن او باز گرداند.
سپس ادریس از ملک الموت خواست که او را به آسمان برد و در آسمان نخست ورود به دوزخ را خواستار شد و پس از عبور از دوزخ درخواست کرد که به بهشت داخل گردد و چون وارد بهشت شده دیگر به خروج از بهشت راضی نگردید و چون کسی را از بهشت اخراج
نمی کنند، همچنان در بهشت جاودان مانده است.[۳]
علم ادریس درادبیات فارسی منعکس است ، ناصرخسرو قبادیانی می گوید :
وانجا که سخن خیزد از آیات الهی سقراط سزد چاکر و ادریس عیالش
مرگ اختیاری وبه بهشت رفتن ادریس توسط دوستی با ملک الموت ، سنایی غزنوی می گوید :
بمیرای دوست! پیش از مرگ ، اگر می زندگی خواهی
که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
ورا پیغمبران ادریس و نوح و یونس و صالح
حبیب و روح و ابراهیم و لوط و موسی و هارون
از وفاق ادریس بر رفت از زمین تا آسمان از خلاف ابلیس افتاد از بهشت اندر سقر
سنایی غزنوی درحدیقه می گوید :
مهرش ادریس را بداده نوید لطفش ابلیس را نکرده نمید
نه چو ادریس پوستین بفکند در فردوس را ندید ببند
جمال الدین اصفهانی می گوید :
به رز شهپر طاووس سدره ی ملکوت به قدر رفعت ادریس در ریاض جنان
عطارنیشابوری در الهی نامه می گوید :
دو پر در سایه ی سیمرغ کن باز برادریس بنشین کیمیا ساز
خاقانی می گوید :
ادریس قضا بینش و عیسی روان بخش داده لقبش درد و هنر واضع القاب
شاه ادریس است و خودجز ادریس از مردان کس چنان ندیدست
عیسی از چرخ فرود آید و ادریس ز خلد کاین دو را زله ز خوان پایه ی طاها بینند
داری سپهر هفتم جبرئیل معتکف داری بهشت هشتم و ادریس میربار
درگاه سیف دین را نقدست خوان رضوان ادریس ریزه خوارش و ارواح میده آور
ادریس و جم مهندس، موسی و خضر بنا روح و فلک مزوق و نوح و ملک دروگر
نه ادریس وارم به زندان خوفی که در هشت باغ ر جا می گریزم
حکم بو معشر مصروع نگیرم گرچه نامش ادریس رصد دان به خراسان یابم
داود صوت انده زدای الحان موسیقی سرای ادریس دم صنعت نمای اعجاز پیدا داشته
برجیس حکم، افلاک ظل، ادریس جان، جبریل دل
از خط کل تا شط گل عالم به تنها داشته
وحید ادریس عالم بود و لقمان جهان اما
چو مرگ آمد چه سودش داشت ادریسی و لقمانی
بر تخت شهنشاهی و در مسند عزت ادریس بقا باش که فردوس لقایی
ناصرخسروقبادیانی می گوید :
بنگر نیکو تو، از پی سخن، ادریس چون به مکان العلی رسید زهامون
جان داناوتن ادریس به دلیل همانندی به بالا پرواز می کنند ، خاقانی می گوید :
جان دانا عجب بزرگ دلست تن ادریس بس بلند پر است
نوح(ع)۱
نوح(ع) بر قوم خود که گناهکارند مبعوث می گردد، مردم او را حقیر می شمرند. وی مأمور می شود که مطابق دستور الهی کشتی بسازد. آنگاه تنور، فوران می کند. همه چیز غرق
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:07:00 ق.ظ ]
|