کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



لکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها نُزُلاً مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ.
لکن آنانکه از پروردگار خودشان ترسانند (و به عمل کردن طاعات و ترک منهیّات تقوى و پرهیزکارى را پیشه و رویّه‌ی خود قرار داده ‏اند) براى آنها باغها و بستانهایى (در سراى باقى) مهیّاست که از زیر بناها و درختهاى آنها نهرهاى آب در جریان است و در آن باغها بطور جاوید و همیشگى دوام خواهند داشت و سفره‏هاى پذیرایى (از انواع خوردنى و آشامیدنى و نعمات بى‏پایان خداوندى) از جانب خدا براى متّقیان آماده است و آنچه از جانب خداست و براى نیکوکاران فراهم آمده است براى آنان بهتر است (از آنچه کافران در این مدّت قلیل زندگانى فراهم میکنند و وسیله‌ی خوشگذرانى مى‏نامند)
نکته ها :
– «نُزُلًا» آنچه از طعام و شراب براى مهمان آماده کنند.
«لِلْأَبْرارِ» جمع بر یا بار و آن به معنى نیکان و متّقیان‏ است.
پیام ها :
۱.برای هر فردى خواه نیکوکار و خواه بدکار مرگ بهتر از زندگى است امّا برای هر کدام در نزد خدا

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تفاوت هایی است.

    1. مرگ براى شخص فاجر و بدکار بهتر از زندگى است، مقصود این بوده است که اگر به بدکارى و فجورش ادامه بدهد براى او مردن بهتر است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج‏۲: ۱۳۵).

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت ۲ پیام ها

ظالـمى را خفتـه دیـدم نیـمـروز
آنکه خوابش بهتر از بیدارى اسـت

گفتم این فتنه است خوابش برده به‏
آنـچـنـان بـد زنــدگـانى مرده بــه‏
(سعدی، ۱۳۸۴: ۴۶)

شرح ابیات:
بد زندگانی: صفت مرکّب، جانشین موصوف، یعنی دارای زندگانی بد. قطعه اشاره دارد به این حدیث (انفسه نائمه لعن الله من ایقظها)
ترجمه: فتنه و آشوب خفته است. خدا لعنت کناد آن کس که آن را بیدار سازد.) (خزائلی، ۱۳۶۶ :۲۵۶).
۴-۲-۷- سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۸۵
مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً حَسَنَهً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها وَ مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَهً سَیِّئَهً یَکُنْ لَهُ کِفْلٌ مِنْها وَ کانَ اللَّهُ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ مُقِیتاً.
کسیکه (نسبت به برادر مؤمن خود) شفاعت کند شفاعت حسنه‏اى (یعنى در آن حق مسلمانان مراعات شده و به آن شفاعت دفع شرّى از او شود یا جلب خیر براى او گردد و در این عمل صرفا رضاى خدا مقصود باشد و براى آن رشوه‏اى نگر باشد و شفاعت در امر جایزى باشد که پاى حدّى از حدود خدایى در بین نباشد حقّى از حقوق ضایع نگردد) براى چنین شافعى نصیب و بهره نیکى از آن شفاعت خواهد بود- و کسیکه شفاعت کند شفاعت سیّئه‏اى (یعنى بخلاف آنچه در باره شفاعت حسنه گفتیم باشد و چنانکه امروز شایع است وساطت و شفاعت در باره امور مادّى براى تضییع حقوق سایرین و خوردن مال مسلمانان و استیلاء بر مال غیر و این قبیل اموریکه مبدأ دین و أصول مذهب با آن منافى و مخالف بوده باشد) براى چنین شفیعى هم بهره و نصیب بدى تکفّل و تضمین خواهد گردید و خداوند بر هر چیزى مقتدر است (و مزد و جزاى هر شافعى را باو خواهد رسانید))
نکته ها :
«یَشْفَعْ» شفاعت همصدا شدن با کسى براى یارى او در احقاق حق او
«نَصِیبٌ» بهره‏اى که منصوب و معلوم باشد.
«کِفْلٌ» بهره و نصیبى که ضامن بعهده گرفته باشد.
«مُقِیتاً» یعنى نگهدار و مقتدر
پیام ها :
۱.مراد به شفاعت حسنه، دعای خوب درباره‌ی مؤمنین و به شفاعت سیئه دعای بد و نفرین بر آنهاست مانند قوم یهود.

    1. چون برای کسی شفاعت کنی کار او ساخته شود، زنهار هدیه‌ی او قبول مکن که رسول خدا (ص) آنرا در جمله‌ی ربا نهاده است (میرزا خسروانى،۱۳۹۰، ج‏۲: ۲۵۷).

شواهد شعری سعدی مربوط به قسمت پیام ها

امید اسـت از آنان کـه طاعـت کنند
بــه پــاکــان کــز آلایشـم دور دار
بـه پـیران پشـت از عـبـادت دو تا

کـه بى‏طاعتـان را شفاعت کنند
و گــر زلّتـی رفـت معــذور دار
ز شـرم گنـه دیـده بر پشـت پا
(سعدی، ۱۳۸۳: ۲۵۹)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 02:53:00 ق.ظ ]




در این مدت که ما را وقت خوش بود مراد مـا نصیحت بود و گفتیـم

ز هجرت ششصد و پنجاه و شش حوالت با خدا کردیم و رفتیـم

قیاس کنیم، نتیجه چنین می شود که در سال ۶۵۶، پنجاه سال یا قریب به آن از عمر سعدی گذشته بود و به این تقدیر ولادتش همچنان که گفته ایم در سال ۶۰۶ یا در زمانی نزدیک به آن بوده است.» (صفا، ۱۳۷۳: ۵۸۹)
۱-۳- دوران طفولیت و نوجوانی شیخ
«سعدی درشیراز و در میان خاندانی که از علمای دین بودند ولادت یافته است. از دوران کودکی تحت تربیت پدر قرار گرفت و از هدایت و نصیحت او بهره مند گشت ولی در کودکی یتیم شد و پدر را از دست داد و ظاهراً تحت تربیت نیای مادر خود که بنابر بعضی اقوال«سعدبن مصلح الفارسی»پدر قطب الدین بوده قرار گرفت و مقدمات علوم ادبی و شرعی را در شیراز آموخت و سپس برای اتمام تحصیلات به بغداد رفت. این سفر که مقدمه ی سفرهای طولانی دیگر سعدی بود، گویا در حدود سال ۶۲۱ – ۶۲۰ هجری اتفاق افتاد. زیرا وی اشاره ای دارد به زمان خروج خود از فارس در هنگامی که جهـان چون موی زنگـی در هم آشفته بود.» (صفا، ۱۳۷۳: ۵۹۲)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«سعدی در مدرسه ی معروف نظامیه ی بغداد به ادامه ی تحصیل پرداخت و در همین شهر بود که خدمت«جمال الدین ابوالفرج عبدالرحمن ملقب به المحتسب»را درک کرد. سعدی از این بزرگ به عنوان«مربی»و«شیخ» یاد می کند.
اما در واقع مراد سعدی از«شیخ»کسی است که وی را در علوم شرعی در کَنَف تربیت داشت نه در تصوف؛ و نعمت چنین تربیتی نسبت به سعدی برای چند تن از پیران عهد از جمله برای«شهاب الدین سهروردی» حاصل شد. تأثیر نظریات و عقاید سهروردی را در بعضی از اقوال سعدی می توان یافت.» (همان: ۵۹۴-۵۹۳)
۱-۴- سفرهای سعدی
«سعدی از همـان اوان جوانی روحی، بی آرام داشت و در یک جا پای بند نبود و میل زیادی به گردش جهـان و دیدن مردمـان داشت تا جایـی که بارهـا در اشعـار خود به این نکتـه اشاره می کند:

به هیچ یار مده خـــاطر و به هیچ دیـار
چو ماکیـــان به در خانه چند بینی جور
زمین لگد خورد از گاو و خر به علت آن

که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار
چـــرا سفر نکنی چون کبوتر طیــار
که ساکن است، نه مانند آسمان دوّار

البته جدا از علاقه ی سعدی به جهان گردی، این نکته را نباید از نظر دور داشت که دوران آغازین زندگی سعدی، مصادف است با حمله ی مغولان به ایران و چون سعدی وطن را در معرض هجوم مغول دید و فارس را گرفتار کشمکش های خوارزم شاهیان و اتابکان، پس دل از شیراز برکند و جهان گردی خود را آغاز نمود.» (میری، ۱۳۸۰: ۱۲)
«سعدی سیاح و سالک از راه ری و خراسان به بلخ و کاشغر رفته، سپس از طریق بلخ و بامیان و دره ی کابل یا لوکر عازم سند و هند و سپس از راه اقیانوس هند به یمن و حبشه و حجاز و بغداد، همچنین انتقال وی از بغداد به شام در سال (۶۲۶) اتفاق افتاد.» (طباطبایی،۱۳۶۶: ۲۰۳)
«وی بعد از سفر به شام از آن جا به بیت المقدس سفر کرد. بنابر گفتار سعدی، وی در اقصای عالم گشت و با هر کسی ایام را به سر برد و به هر گوشه تمتعی یافت و از هر خرمنی خوشه ای برداشت و بارها به سفر حج رفته است. بنابر نقل دولتشاه“چهارده بار حج کرد و به غزا و جهاد به طرف روم و هند رفت” اما معلوم نیست اشاراتی که در این سفرها ی اخیر وجود دارد، واقعی است. به هر حال این مسافرت های طولانی که شیخ شیراز در حدود سال (۶۲۱ – ۶۲۰) آغاز کرده بود با بازگشت به شیراز به پایان رسید.» (صفا، ۱۳۷۳: ۵۹۶)
۱-۵- مراجعت به شیراز
«در مراجعت به شیراز سعدی در شمار نزدیکان سعدبن ابی بکربن سعدبن زنگی درآمد ولی نه به عنوان یک شاعر درباری، بلکه بنابر اکثر اقوال در عین انتساب به دربار سلغری و مدح پادشاهان آن سلسله، و نیز ستایش عده ای از رجال که در شیراز و یا در خارج از شیراز می­زیستند، زندگی را با آزادگی و ارشاد و خدمت به خلق در رباط شیخ کبیر شیخ ابوعبدالله می­گذرانیده و با حرمت بسیار زندگانی را به سر می برده.» (همان: ۵۹۷)
«سعدی با دنیایی از تجربه های معنوی و افکاری بلند مرتبه به شیراز می آید. در این هنگام شیراز در آرامش کامل به سر می برد و ممدوح و حامی او «اتابک ابوبکر بن سعد زنگی» بر آن دیار حکومت می کرد.

چو باز آمدم کشور آسوده دیدم
چنان بود در عهد اول که دیدی
چنین شد در ایام سلطان عــادل

پلنگــــان رها کرده خوی پلنگــی
جهانی پر آشوب و تشویش و تنگی
اتابک ابوبکر سعـــــــد بن زنگـی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ق.ظ ]




دمانس

۹.۸۴

۸

۰.۱۰۱

۰.۱۱۱

۰.۰۹۵

عقب مانده ذهنی

۱۰.۲۳

۸

۰.۰۹۷

۰.۱۰۳

۰.۱۱۲

افسردگی اساسی

۱۴.۳۵

۸

۰.۰۸۷

۰.۱۰۳

۰.۲۱۱

اسکیزو افکتیو

۷.۶۸

۸

۰.۱۹۶

۰.۲۳۱

۰.۱۱۴

همانطور که در جدول متقاطع (۲-۳) مشاهده می­ شود ما شاهد ارتکاب انواع جرایم در میان نمونه مجرمین انتخابی هستیم و بر اساس جدول (۲-۴) همانطور که مشاهده می­کنید سطح معناداری میان انواع اختلالات روانی و نوع خاصی از جرم بالاتر از ۰.۰۵ می­باشد در نتیجه رابطه معناداری میان اختلال روانی خاص با ارتکاب نوع جرم معین مثلآ قتل یافت نمی­ شود؛ سطح معناداری در علم آمار به مقدار احتمال[۵۸] معروف است سطح معناداری میزان یا معیاری است که به عنوان پایه معناداری شناخته می­ شود، اگر در نتایج بررسی­ها رابطه میان متغیرها بیشتر از ۰.۰۵ باشد، پس احتمال شانسی بودن نتیجه بسیار است و رابطه میان متغیرها معنی دار نیست و هرگاه این مقدار کمتر از ۰.۰۵ باشد اینطور تفسیر می­ شود که رابطه میان دو متغیر معنادار می­باشد، در نتیجه معنادار نبودن رابطه میان دو متغیر اختلال روانی و نوع خاص جرم بدین معناست که ابتلا به نوع خاصی از اختلال روانی (مثلآ اختلال روانی اسکیزوفرنی) باعث تمایل به ارتکاب جرم خاص (مثلآ قتل) نمی­ شود­؛ به عبارت دیگر بیماران مبتلا به یک اختلال خاص روانی، تمایل به ارتکاب انواع جرایم دارند و نه جرم خاص، به همین سبب ما شاهد ارتکاب انواع جرایم در میان انواع مجرمین روانی هستیم.
با توجه به جدول متقاطع و تنوع جرایم در میان مجرمین روانی، اینطور استنباط می­ شود که ارتکاب جرم در این بیماران کاملآ به صورت تصادفی و بدون برنامه­ ریزی قبلی صورت گرفته است؛ به عبارت دیگر اکثر مجرمین در نمونه انتخابی قادر به درک نتایج حاصله از فعل خود نیستند به همین جهت بدون محاسبه سود و زیان حاصله از انجام عمل خود و به صورت بی­هدف و بر اساس خلق­و­خو و خواسته­ های آنی مرتکب انواع جرایم می­شوند.
حائز اهمیت است که با توجه به جدول ( ۲-۳ ) بازهم می­توان با توجه به ویژگی­های شخصیتی و ذهنی بیماران این احتمال را داد که این افراد بیشتر مرتکب چه نوع جرایمی خواهند شد، مثلآ اینطور می­توان برداشت نمود که بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی، با توجه به ویژگی­هایی که دارند (از جمله تمایل به خشونت و قانون شکنی) بیشتر مرتکب جرایمی با ماهیت خشونت­آمیز (همچون اختلال در نظم) خواهند شد.
گفتار اول : رابطه اختلالات شخصیت با جرایم ارتکابی
همانطور که در بخش اول بیان شد یکی از جرم­زا­ترین اختلالات روانی، اختلالات شخصیتی است که دارای سه خوشه با ویژگی­های شخصیتی متفاوت می­باشد، در میان این سه خوشه، اختلالات موجود در خوشهB خصوصآ اختلال شخصیت ضداجتماعی یکی از جرم­زا­ترین اختلالات شخصیتی محسوب می­ شود.
براساس جدول متقاطع شماره (۲-۳) مجرمین مبتلا به انواع اختلالات شخصیتی مرتکب جرایم مرتبط با مواد و مشروب با درصد فراوانی ۸.۶، اختلال در نظم ۷.۱%، سرقت ۵.۷%، توهین ۴.۳%، تجاوز به عنف(زنا) ۲.۹%، قتل ۱.۴% و در نهایت جرایم مالی با درصد فراوانی ۱.۴ در میان نمونه انتخابی از مجرمین شده ­اند. باتوجه به اینکه ویژگی­های بارز این اختلال شامل بی­توجهی و تجاوز به حقوق دیگران، عدم تمایل به منطبق ساختن رفتارهای خود با ارزشهای موردقبول جامعه می­باشد و همچنین در این بیماران جنبه­ های عاطفی سست و ناچیز وفاقد احساس گناه بعد از عمل ارتکابی می­باشد، به این سبب اینگونه افراد عمومآ بسیار خطرناک هستند و احتمال ارتکاب انواع جرایم خصوصآ جرایم خشونت آمیز (همچون جرایم مرتبط با اختلال در نظم) برای آنان وجود دارد (کریمی، ۱۳۸۹، ص ۲۵۲)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آمارها نشان می­ دهند که ۳۵ تا ۶۰درصد سوء­مصرف کنندگان مواد واجد ملاک­های تشخیصی اختلال شخصیت ضداجتماعی نیز می­باشند بدین ترتیب مجرمین مبتلا به اختلالات شخصیتی عمومآ معتاد به مواد مخدر و الکل نیز می­باشند و به همین دلیل آمار ارتکاب جرم مرتبط با مواد و مشروب در این افراد همواره دارای بیشترین فراوانی در میان نمونه مجرمین انتخابی است.
نکته پایانی در جرایم ارتکابی توسط مبتلایان به اختلالات شخصیتی این موضوع می­باشد که هرچند این بیماران حین ارتکاب جرم از قصد و اراده کامل برای انجام فعل ارتکابی خود بهره­مند می­باشند ولی به سبب آنکه فاقد قدرت درک و محاسبه عواقب عمل خود هستند عمومآ جرایم آنها بدون برنامه­ ریزی و تکانشی انجام شده و اصل تجربه و عبرت در رفتار این بیماران عمومآ دیده نمی­ شود، به همین علت طبق نتایج جدول (۲-۵)، حدود %۵۷ از مجرمین انتخابی دارای سوابق ارتکاب جرایم متعدد در گذشته نیز می باشند.
به جدول شماره (۲-۵) توجه کنید:

جدول (۲-۵) سابقه ارتکاب جرم

مجرم

بیمار

سوابق ارتکاب جرم

درصد فراوانی

فراوانی

درصد فراوانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ق.ظ ]




همچنین عبدالهی و همکاران (۱۳۹۱) گزارش کردند، به کارگیری لجن فاضلاب در مقادیر ۲۵ تا ۱۰۰ تن در هکتار موجب افزایش هدایت­الکتریکی خاک می­گردد. ونگ (۲۰۰۱) گزارش نمود که افزودن لجن به مقدار ۲۵ تن در هکتار پس از ۲۰ روز، هدایت الکتریکی خاک را ۸ برابر افزایش داد.
طولابی و همکاران (۱۳۹۳) نیز دریافتند که با افزایش میزان لجن فاضلاب به خاک، هدایت الکتریکی به طور معناداری نسبت به شاهد افزایش یافت.
شیرانی و همکاران (۱۳۸۹) با بررسی اثر لجن فاضلاب بر برخی ویژگی­های خاک به نتایج مشابهی دست یافتند. نتایج آن­ها نشان داد، لجن فاضلاب موجب افزایش قابلیت هدایت­الکتریکی خاک گردید و بیشترین افزایش در تیمار ۴۵×۳ تن در هکتار لجن مشاهده شد. آن­ها دلیل شور شدن خاک در اثر افزودن لجن را زیاد بودن املاح موجود در لجن و میزان قابلیت هدایت­الکتریکی بالای آن (۲/۱۰ دسی زیمنس بر متر) نسبت به خاک شاهد (۲۹/۱ دسی­زیمنس بر متر) بیان کردند.
کیایی (۲۰۱۳) نشان داد، کاربرد کود آلی موجب افزایش هدایت الکتریکی خاک از ۲۲/۱ دسی­زیمنس بر متر به ۴۷/۲ دسی­زیمنس بر متر گردید.
رویگ و همکاران (۲۰۱۲) اثر کاربرد طولانی مدت (۵ سال) لجن فاضلاب را بر خصوصات برخی از خاک­های اسپانیا بررسی کردند. نتایج آن­ها نشان داد که کاربرد لجن، قابلیت هدایت­الکتریکی خاک­ها را افزایش داد. بیشترین افزایش در تیمار ۸۰ تن در هکتار لجن مشاهده شد.
گو و همکاران (۲۰۱۲) نیز افزایش قابلیت هدایت الکتریکی را در نتیجه کاربرد لجن فاضلاب به عنوان کود آلی گزارش کردند. نتایج مشابهی در مورد اثر لجن فاضلاب بر افزایش هدایت­الکتریکی خاک گزارش شده است (رامولو، ۲۰۰۲؛ مارتینر، ۲۰۰۲؛ سینگ و همکاران، ۲۰۰۲؛ چنگ و همکاران، ۲۰۰۷؛ کرمی و همکاران، ۱۳۸۶).
شکل ۴-۳- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر قابلیت هدایت اکتریکی خاک
۴-۴- اثر لجن فاضلاب بر عملکرد اندام هوایی و ریشه گندم
پژوهشگران بسیاری گزارش کرده ­اند که کود آلی به طور مؤثری می ­تواند سبب افزایش رشد محصولات شود و وزن خشک اندام هوایی و ریشه گیاهان را به طور قابل ملاحظه­ای افزایش دهد (تسادیلاس و همکاران، ۱۹۹۵؛ دلگن و همکاران، ۲۰۰۷؛ وانگ و همکاران، ۲۰۰۸).
۴-۴-۱- تاثیر لجن فاضلاب بر عملکرد اندام هوایی گندم
نتایج نشان داد که کاربرد لجن فاضلاب موجب افزایش معنی­دار عملکرد اندام هوایی گندم گردید (شکل ۴-۴) و در تیمارهایی که لجن دریافت نموده بودند با افزایش سطوح لجن، مقدار عملکرد اندام هوایی گندم نیز افزایش یافت. بیشترین افزایش عملکرد اندام هوایی در تیمار ۱۸۰ تن در هکتار لجن مشاهده گردید. به نظر می­رسد که در افزایش میزان لجن از ۱۸۰ به ۳۶۰ تن، اثر افزایش اثرات سوء لجن (نظیر حضور فلزات سنگین، به هم خوردن تعادل C/N خاک، افزایش شوری خاک) بیش از اثرات مثبت آن بوده و در نتیجه عملکرد کاهش یافته است (افیونی و کریم­پور، ۱۳۸۶).
اثر سوء شوری بر کاهش عملکرد گیاهان مختلف، توسط بسیاری از پژوهشگران گزارش شده است (عبدالغدیر و همکاران، ۲۰۰۵؛ ارشاد و همکاران، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹). شواهدی وجود دارد که نشان می­دهد، در­ سطوح بالای شوری، عملکرد و بیوماس گیاه بدلیل اثرات اسمزی نمک کاهش می­یابد (حسین و همکاران، ۲۰۰۳). غلظت بالای یون سدیم می ­تواند موجب پیری زودرس برگ و کاهش فعالیت فتوسنتزی شود، که در نهایت عملکرد گندم را کاهش می­دهد (جیمز و همکاران، ۲۰۰۶؛ حسین و همکاران، ۲۰۰۳). گیاهان مختلف، آستانه تحمل شوری متفاوتی دارند. تحمل به شوری یک گیاه زراعی نظیر گندم معمولاً بر اساس میزان کاهش عملکرد آن در خاک­های شور در مقایسه با عملکرد آن در خاک غیرشور تعریف می­گردد. بر همین اساس، گونه­ های مختلف گیاهان زراعی از نظر تحمل به شوری، به گروه ­های حساس، نیمه حساس، نیمه متحمل و متحمل تقسیم بندی شده ­اند (رنجبر و بناکار، ۱۳۸۹). آنچه در مورد میزان آستانه شوری اهمیت دارد این است که عوامل مختلفی مانند ترکیبات نمک، میزان آب خاک، موجودات زنده خاک، شرایط فیزیکی و شیمیایی خاک، اقلیم، روش تهیه بستر، مرحله رشد گیاه و در برخی موارد نوع رقم گیاه بر میزان آستانه تحمل شوری گیاهان مؤثر است (مث و هافمن، ۱۹۷۷). مث و هافمن (۱۹۷۷) با تجزیه و تحلیل داده ­های مربوط به یک رقم از گندم در شرایط شور گزارش کردند که گندم، گیاه نیمه متحمل به شوری است و آستانه تحمل به شوری آن ۶/۸ دسی­زیمنس بر متر است. این درحالی است که فرانکوئیس و همکاران (۱۹۸۰) با مطالعه بر روی رقم دیگری از گندم نتیجه گرفتند که میزان تحمل به شوری گندم مشابه جو (گیاه متحمل به شوری) می­باشد. از طرف دیگر گزارش شده است که برخی از ارقام کانادایی گندم، به شوری حساس تا نیمه حساس می­باشند.
با توجه به اینکه آستانه تحمل شوری متوسط ارقام گندم در استان گلستان ۶/۸ دسی زیمنس بر متر (مطابق نتایج مث و هافمن، ۱۹۷۷) گزارش شده است (آبیار و کیانی، ۱۳۸۲)، لذا گندم مورد مطالعه نیمه متحمل به شوری است. همچنین آبیار و کیانی (۱۳۸۲) گزارش کردند، با افزایش شوری خاک به میزان یک دسی­زیمنس بر متر بیشتر از حد متوسط (۶/۸ دسی زیمنس بر متر) ، عملکرد گندم ۴۷ کیلوگرم در هکتار کاهش یافت.
مقدار عملکرد اندام هوایی گندم در تیمارهای ۵/۲۲، ۴۵، ۹۰، ۱۸۰ و ۳۶۰ تن در هکتار لجن در مقایسه با تیمار شاهد افزایشی معادل با ۳/۲، ۸/۳، ۵/۴، ۳/۶ و ۵/۵ درصد داشته اند. میانگین اندام هوایی گندم در تیمار شاهد برابر با ۰۸۵/۳ گرم در گلدان و در تیمار ۱۸۰ تن در هکتار لجن برابر ۷۴/۱۹ گرم در گلدان بود.
جمیل و همکاران (۲۰۰۶) گزارش کردند که مصرف لجن فاضلاب، عملکرد دانه و تولید خوشه گندم را افزایش داد و بیشترین تولید دانه و خوشه با مصرف ۴۰ تن لجن فاضلاب در هکتار حاصل شد.
نظری و همکاران (۱۳۸۵) در طی بررسی اثر کاربرد پساب و لجن فاضلاب صنعتی بر غلظت برخی عناصر و عملکرد گندم دریافتند که عملکرد وزن خشک اندام هوایی گندم در تیمار آب چاه + لجن نسبت به تیمار پساب افزایش معنی­دار در سطح ۵% نشان داد. متقیان و همکاران (۱۳۹۱) در مطالعه پاسخ گندم در خاک­های آهکی تیمار شده با لجن فاضلاب دریافتند، عملکرد گندم در خاک تیمار شده با لجن فاضلاب افزایش معنی­داری در سطح ۱% یافت.
حمدی و همکاران (۲۰۰۲) نشان دادند که بیشترین عملکرد دانه گندم با مصرف تلفیقی ۸۰ تن کود آلی در هکتار به همراه کود شیمیایی به دست آمد.
جمالی و همکاران (۲۰۰۸) با بررسی کاربرد لجن فاضلاب به عنوان کود برای رشد ذرت بعد از آهک دهی بیان داشتند، لجن فاضلاب وزن خشک گیاه ذرت را افزایش داد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

تامرابرت و همکاران (۲۰۰۹) دریافتند که لجن فاضلاب موجب افزایش عملکرد دانه و افزایش تولید کاه گندم شد. آن­ها ذکر کردند که حداکثر بازده در عملکرد کاه و دانه گندم در تیمار ۴۰ تن در هکتار لجن فاضلاب مشاهده شد. نتایج مشابهی توسط هرناندز و همکاران (۱۹۹۱) نیز گزارش شده است.
حجتی و همکاران(۱۳۸۵) گزارش نمودند، اضافه کردن لجن فاضلاب به خاک با افزایش میزان کربن آلی و شاخص بیوماس میکروبی (به عنوان شاخصی از سطح فعالیت میکروبی) زمینه را برای افزایش سطح فعالیت­های آنزیمی مهیا می­نماید، به نحوی که در نتیجه کاربرد لجن فاضلاب و بالارفتن میزان کربن آلی خاک و تحریک فعالیت­های میکروبی میزان فعالیت­های آنزیمی افزایش یافته و در نتیجه سطح بالاتری از عناصر غذایی مورد نیاز برای رشد گیاهان در خاک فراهم شده و عملکرد افزایش می­یابد. همچنین کاربرد لجن فاضلاب می ­تواند از طریق بهبود خصوصیات فیزیکی خاک مانند تهویه، با فراهم کردن شرایط برای رشد گیاه در افزایش عملکرد موثر باشد.
حسن اقلی (۱۳۹۲) تأثیر کاربرد لجن فاضلاب بر عملکرد سویا را مورد مطالعه قرار داد. نتایج نشان داد که افزودن لجن در سطح ۵۰ تن در هکتار، موجب افزایش عملکرد اندام هوایی سویا نظیر وزن کل بذرها، تعداد غلاف برداشت شده و وزن هزار دانه شد.
تسادیلاس (۱۹۹۵) اثر کاربرد لجن فاضلاب بر خصوصیات خاک و رشد گندم و ذرت در شرایط گلخانه­ای را بررسی کردند. آن­ها مشاهده کردند که عملکرد گیاهان در اثر افزودن لجن فاضلاب با افزایش مثبتی همراه بود.
آلینکای و همکاران (۲۰۱۰) گزارش کردند که متوسط افزایش عملکرد گندم پس از اعمال ۲۰ تن لجن فاضلاب، ۱۴۴۸ کیلوگرم در هکتار بود که نسبت به تیمار شاهد ۷۲% افزایش یافت.
محمت (۲۰۱۳) و جیمل و همکاران (۲۰۰۴) افزایش عملکرد دانه، میزان کاه و کلش، درصد پروتئین دانه و وزن ۱۰۰۰ دانه در گیاه گندم در اثر افزودن لجن را گزارش کردند. همچنین بیان داشتند که بیشترین افزایش عملکرد در تیمار ۴۰ تن در هکتار لجن مشاهده شد.
همچنین افزایش عملکرد گیاهان ذرت (کاستیکا و همکاران، ۲۰۰۲)، آفتابگردان (لاوادو، ۲۰۰۶) و برنج (کبیر و همکاران، ۲۰۱۱) نیز در اثر کاربرد لجن فاضلاب گزارش شده است.
شکل ۴-۴- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر وزن خشک اندام هوایی گیاه گندم
۴-۴-۲- تاثیر لجن فاضلاب بر عملکرد ریشه گندم
نتایج نشان داد که کاربرد لجن موجب افزایش معنی­دار (در سطح ۵%) عملکرد ریشه گندم گردید (شکل ۴-۵) و در تیمارهایی که لجن دریافت نموده بودند، با افزایش سطوح لجن، مقدار عملکرد ریشه گندم افزایش یافت. بیشترین افزایش عملکرد ریشه در تیمار ۱۸۰ تن در هکتار لجن مشاهده گردید. بین تیمارهای ۵/۲۲، ۴۵ و ۳۶۰ تن در هکتار لجن از لحاظ آماری تفاوت معنی­داری مشاهده نشد، اما با شاهد تفاوت معنی­دار داشتند. همچنین بین تیمارهای ۴۵ و ۹۰ تن در هکتار لجن نیز تفاوت معنی­دار مشاهده نشد. احتمالاً دلیل این­که با افزایش مقدار لجن، وزن خشک ریشه دارای روند افزایشی نمی ­باشد، ممکن است ناشی از این باشد که بخش­هایی از وزن ریشه در هنگام جداسازی از خاک و شستشو از دست رفته باشد.
در سراسر جهان تحقیقات قابل توجهی روی اثر کاربرد لجن فاضلاب بر عملکرد گیاهان در شرایط اقلیمی و خاکی متفاوت انجام شده است. نتایج محققان نشان داد که افزودن لجن موجب افزایش عملکرد و اجزای عملکرد گیاهان نظیر اندام هوایی و ریشه می­ شود (اعظم و لودهی، ۲۰۰۱؛ چانتا و همکاران، ۲۰۰۲؛ محمد و آتامنه، ۲۰۰۴؛ دورسان و همکاران، ۲۰۰۵؛ کازادو-ولا و همکاران، ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷؛ ساماراس و همکاران، ۲۰۰۸؛ توگای و همکاران، ۲۰۰۸؛ آنجین و یاگانوگلو، ۲۰۱۱).
کبیری­نژاد و همکاران (۱۳۸۷) و استوارمن و ترنر (۲۰۰۵) گزارش نمودند، لجن فاضلاب موجب افزایش معنی­دار عملکرد گیاه ذرت گردید.
کاسترو[۴۹] و همکاران (۲۰۰۹) اظهار داشتند کاربرد اصلاح کننده‌های آلی از جمله لجن فاضلاب، سبب افزایش ماده‌آلی در خاک می‌شود که به موجب آن عملکرد گیاه افزایش می‌یابد.
طولابی و همکاران (۱۳۹۳) دریافتند که کاربرد لجن فاضلاب به طور معنی­داری سبب افزایش وزن خشک اندام هوایی و ریشه در تمام تیمارها در مقایسه با خاک شاهد شد.
قنبری و همکاران (۱۳۸۵) با بررسی اثر کاربرد پساب صنعتی بر عملکرد گندم دریافتند که کاربرد پساب موجب افزایش عملکرد ریشه گیاه گندم شد.
شکل ۴-۵- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر وزن خشک ریشه گندم
۴-۵- تأثیر لجن فاضلاب بر غلظت آهن اندام هوایی گندم
شکل ۴-۶ اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر غلظت آهن در اندام هوایی گندم را نشان می­دهد. نتایج حاکی از آن است که کاربرد لجن فاضلاب موجب افزایش معنی­دار (در سطح ۵%) غلظت آهن اندام هوایی گیاه شد. بیشترین افزایش عملکرد در تیمارهای ۱۸۰و ۳۶۰ تن در هکتار لجن مشاهده گردید. بین تیمارهای شاهد، ۵/۲۲، ۴۵ و ۹۰ تن در هکتار از لحاظ آماری تفاوت معنی­داری مشاهده نشد. میانگین غلظت آهن در اندام هوایی در تیمار شاهد برابر با ۸۸/۸۶ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک و در تیمارهای ۱۸۰ و ۳۶۰ تن در هکتار لجن به ترتیب برابر با ۲۵/۱۱۰ و ۸۳/۱۱۵ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک بود که افزایشی معادل ۲۶/۱ و ۳۳/۱ درصد داشته اند. سطح مناسب آهن برای گیاهان در دامنه ۵۰-۲۵۰ میلی­گرم در کیلوگرم و سطح بحرانی آن در گیاه ۵۰ میلی­گرم در کیلوگرم است. به­ طوری که اگر غلظت آهن کل در ماده خشک ۵۰ میلی­گرم در کیلوگرم باشد، احتمالا کمبود آهن رخ می­دهد که می ­تواند به دلیل نافراهمی یا جذب ناکافی عنصر باشد. غلظت آهن در برگ­های جوان گیاهان می ­تواند در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلی­گرم در کیلو­گرم باشد (مورت وت، ۱۹۹۱). با توجه به این­که ملکوتی و تهرانی (۱۳۷۸) حد کمبود آهن را در گیاه گندم کمتر از ۱۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک، حد مطلوب را ۱۰-۳۰۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک و حد مسمومیت را ۳۰۱-۵۰۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک تعیین کردند، می­توان نتیجه گرفت که افزودن لجن فاضلاب به خاک حتی در بالاترین سطح (۳۶۰ تن در هکتار) مسمومیتی برای گیاه ایجاد نکرده است و میزان آهن در این سطح از لجن (۸۳/۱۱۵ میلی­گرم بر کیلوگرم ماده خشک ) در حد مطلوب قرار دارد. همچنین میزان آهن در سایر تیمارها نیز در حد مطلوب قرار دارد.
مک گراث و همکاران (۲۰۰۰) بیان داشتند، افزودن لجن فاضلاب و سایر مواد زائد شهری به خاک باعث افزایش غلظت عناصر کم نیاز در خاک می‌شود، زیرا لجن فاضلاب همواره دارای مقدار زیادی از این عناصر نسبت به خاک می­باشد.
بر­اساس گزارش بزکورت (۲۰۰۳)، استفاده از لجن فاضلاب سبب افزایش قابل توجه غلظت آهن گیاه شد.
بر اساس گزارش دلگن[۵۰] و همکاران (۲۰۰۷)، افزودن لجن فاضلاب به خاک سبب افزایش مقدار قابل جذب آهن در خاک و گیاه شد.
نظری (۱۳۸۵) طی بررسی اثر لجن فاضلاب بر غلظت برخی عناصر در عملکرد گندم گزارش کرد که استفاده از لجن فاضلاب سبب افزایش غلظت آهن گیاه شد. بیشترین غلظت این عنصر در تیمار لجن مشاهده شد که احتمالا به دلیل افزایش قابلیت جذب این فلزات توسط مواد آلی موجود در لجن بود.
کاستیکا و همکاران (۲۰۰۷) در پژوهشی دریافتند که افزودن لجن فاضلاب به خاک، موجب افزایش غلظت آهن اندام هوایی گیاه ذرت گردید. آن­ها بیشترین افزایش را در تیمار ۴۰ تن در هکتار لجن مشاهده کردند.
الکانترا و همکاران (۲۰۰۹) با بررسی اثر کاربرد لجن فاضلاب بر غلظت عناصر کم­مصرف در گیاه ذرت بیان کردند که با افزودن لجن به خاک، غلظت آهن و روی در برگ گیاه افزایش یافت. آن­ها میزان افزایش غلظت آهن در برگ را بیشتر از دانه گزارش کردند.
بزکورت و همکاران (۲۰۱۰) بیان کردند که افزودن لجن فاضلاب موجب افزایش عملکرد میوه و رشد درخت سیب شد و همچنین گزارش کردند که غلظت فلزات کم­مصرف نظیر آهن، با مصرف لجن فاضلاب افزایش یافت. هرچند این افزایش کمتر از تیمار کودی بود.
فلاحی مطلق (۱۳۹۳) با بررسی اثر کاربرد پسماند آلی بر غلظت آهن و عملکرد گیاه ذرت گزارش کرد که با افزودن پسماند آلی، عملکرد گیاه افزایش یافت. بیشترین مقدار جذب آهن در تیمار سال دوم ۶۰ تن در هکتار مشاهده شد که در ریشه و اندام هوایی گیاه در مقایسه با شاهد به ترتیب به میزان ۵۹/۶۹ و ۶۴/۸۱ درصد افزایش یافت.
مجیری و عبدالعزیز (۲۰۱۱) گزارش کردند که غلظت آهن موجود در گیاه گندم در اثر افزودن پساب صنعتی به خاک، افزایش یافت.
شکل۴-۶- اثر سطوح مختلف لجن فاضلاب بر غلظت آهن در اندام هوایی گیاه گندم
۴-۶- تأثیر لجن فاضلاب بر غلظت آهن ریشه گندم
نتایج نشان داد که کاربرد لجن موجب افزایش معنی­دار (در سطح ۵%) غلظت آهن در ریشه گندم گردید (شکل۴-۷). بیشترین افزایش غلظت آهن در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار لجن فاضلاب مشاهده گردید. بین تیمارهای ۹۰ و ۱۸۰ تن در هکتار از لحاظ آماری تفاوت معنی­دار مشاهده نشد ولی با شاهد تفاوت معنی­دار داشتند. مقدار آهن ریشه در تیمار ۳۶۰ تن در هکتار لجن در مقایسه با تیمار شاهد افزایشی حدود ۵۲/۲ درصد داشته­ است. میانگین آهن ریشه در تیمار شاهد برابر با ۴/۹۸۶ میلی­گرم در هر کیلوگرم و در تیمار ۳۶۰ تن لجن (بالاترین تیمار) برابر ۲۴۹۰ میلی­گرم در کیلوگرم ماده خشک بود.
کاپلان و همکاران (۲۰۱۴) گزارش کردند که افزودن لجن فاضلاب به خاک، موجب افزایش غلظت آهن موجود در ریشه گیاه شد. این افزایش در تیمارهای ۶۰ و ۸۰ تن در هکتار لجن مشاهده شد.
حسین­پور و قاجار (۱۳۹۲) با بررسی اثر کاربرد لجن فاضلاب بر خاک تحت کشت تربچه دریافتند که با کاربرد لجن غلظت آهن در ریشه تربچه افزایش یافت. نتایج نشان داد که بیشترین میزان آهن در کاربرد سه ساله تیمار ۴۰ تن در هکتار لجن مشاهده شد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ق.ظ ]




قانون ژاپن پس از طی مسیر حدود ۱۴۰ ساله به تکامل نسبی رسیده است و سعی کرده است که طی این مدت بکوشد تا نقص هایی که در این قانون وجود داشته است و سبب بی تابعیتی و یا تابعیت مضاعف گردد را پوشش بدهد و در این راه موفقیت هایی بدست آورده است که به آن خواهیم پرداخت:
الف) در خصوص اولین مورد می توان گفت که قانون ژاپن سعی کرده است تا با اصل قرار دادن اصل خون و آوردن یک استثنای کوچک از اصل خاک بر ماده ۲۴ میثاق حقوق مدنی و سیاسی صحه بگذارد و گاهی در جهت کاهش موارد بی تابعیتی بر دارد زیرا استفاده از هر دو اصل و پوشش نقاط ضعف یک اصل با اصل دیگر سبب این می گردد که راهی برای حدوث بی تابعیتی باقی نماند و کمتر کسی از لابه لای این قوانین بی تابعیت شود مخصوصاً در آن جا که میگوید، هرگاه والدین طفل نامعلوم یا بی تابعیت باشند و طفل در خاک ژاپن متولد گردد در اینجا قسمتی از اصل خاک را پذیرفته است و این ماده با روح قوانین بین الملل در خصوص جلوگیری از بی تابعیتی سازگاری کامل دارد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ب) ماده قابل توجه دیگری که برای جلوگیری از بی تابعیتی به چشم می خورد بند ۴ از ماده ای است که تابعیت ژاپن از طریق تقاضا را بررسی می کند که در این بند افرادی که بدون تابعیت هستند و یا تابعیت اصلی خود را از دست داده اند را از طریق تقاضا تابعیت ژاپنی اعطاء خواهد کرد البته پس از بررسی در وزارت دادگستری ژاپن در این ماده هم سعی شده است که گامی در جهت کاهش بی تابعیتی برداشته شود به این صورت که اگر کسی در کشور ژاپن به هر نحوی تابعیت خود را از دست داده باشد و شخص بدون تابعیت قلمداد شود با دادن درخواست به وزارت دادگستری ژاپن شانس زیادی برای کسب تابعیت جدید خواهد داشت که این بند از ماده هم با قوانین بین الملل در جهت کاهش موارد بی تابعیتی سازگاری کامل دارد.
ج) نکته قابل توجه دیگری که در قانون ژاپن در خصوص از دست دادن تابعیت وجود دارد این است که چنانچه شخصی بخواهد تابعیت کشور دیگری را تحصیل کند، اگر بتواند تابعیت آن کشور را تحصیل کند تابعیت ژاپنی از وی سلب خواهد شد و قراردادن این ماده پیشرفته می تواند سبب جلوگیری از بی تابعیتی در خیلی از موارد شود اگر بخواهیم توضیح در این زمینه بدهیم،شخصی که تابعیت اصلی از وی سلب می شودو از طرف دیگر نتواند تابعیت کشور دیگر را کسب کند این امر سبب بی تابعیتی شخص می شود ولی قرار دادن این نکته که چنانچه شخص موفق به تحصیل تابعیت کشور دیگر بشود تابعیت اصلی وی از او سلب خواهد شد که کشور ژاپن دارای قانون مترقیافه می باشد و این امر را در نظر گرفته است.
بند چهارم: معایب قانون تابعیت ژاپن از حیث عدم رعایت اصول کاهش موارد بی تابعیتی:
الف) یکی از موارد نقص قانون تابعیت ژاپن این است که سیستم خاک را جز در مواردی استثنایی نپذیرفته است و این امر سبب بی تابعیتی کودکی می شود که پدر و مادر وی بی تابعیت نمی باشند و نامعلوم هم نیستند. ضمن اینکه کشور متبوع پدر و مادر هم از سیستم خاک تابعیت می کند و سیستم خون را نپذیرفته اند و در اینجا هست که اگر کودکی از این والدین متولد شود بدون تابعیت می باشد زیرا نه از طریق پدر و مادر خود می تواند تابعیت بگیرد و هم این که کشور ژاپن یا کشور دیگری که این سیستم را پذیرفته است و این به دلیل تعارض قوانین کشورها در زمینه تابعیت می باشد.
ب) یکی دیگر از معایب قانون ژاپن این است که در این قانون در بحث از دست دادن تابعیت ماده ای آمده است که در آن ذکر شده است. چنانچه شخصی تابعیت کشور دیگری را به دست آورد اگر در قانون آن کشور به اجبار شخص باید تابعیت ژاپنی خود را از دست بدهد تابعیت ژاپنی وی سلب می شود ولی چنانچه از نظر آن قانون مشکلی در خصوص نگه داشتن تابعیت ژاپنی وجود نداشته باشد شخص می تواند تابعیت ژاپنی خود را حفظ کند که این امر مخالف قوانین بین المللی می باشد زیرا سبب به وجود آمدن تابعیت مضاعف می باشد.
بخش دوم: بررسی قانون برزیل و راه های جلوگیری از بی تابعیتی در قانون این کشور
اولین قانون تابعیت برزیل در سال ۱۹۴۹ به تصویب رسید که در سال ۱۹۶۹نیز دچار تغییر و تحول شد و سپس قانون اساسی مصوب ۱۹۹۴ مبنای مقررات تابعیت برزیل شده است.
بند اول: راه های تحصیل تابعیت در کشور برزیل
در کشور برزیل برخلاف کشور ژاپن سیستم اصل تابعیت سیستم خاک قرار داده شده است و این امر به دلیل خاک گسترده برزیل می باشد که البته طی استثنایی سیستم خون را پذیرفته است که در ادامه بررسی خواهیم کرد.[۳۴]
الف) سیستم خاک:
هر گاه طفلی در خاک برزیل متولد گردد بدون توجه به تابعیت والدین وی برزیلی محسوب می گردد.
ب) سیستم خون:
کشور برزیل در قانون تابعیت خود در کنار سیستم اصل تابعیت خود که سیستم خاک می باشد برای پر کردن خلاء های موجود به صورت استثنائی سیستم خون را نیز پذیرفته است و بدین صورت است که هرگاه طفلی از پدر و مادر برزیلی در خارج از قلم و برزیل متولد شود این طفل مشروط بر اینکه تقاضای تابعیت نماید برزیلی محسوب می گردد.
از طریق ازدواج:
یکی از نقاط تاریک قانون تابعیت برزیل که باعث بوجود آمدن منتقدانی در خصوص این بند شده است و هیچ تطابقی با کنوانسیون های بین المللی که در راه جلوگیری از بی تابعیتی تلاش می کنند ندارد این است که می گوید: ازدواج اتباع بیگانه با اتباع برزیلی به هیچ وجه باعث تحصیل تابعیت برزیل نمی گردد و هدف آنها از تقنین این ماده این بوده است که جلوی ازدواج اتباع برزیلی با بیگانان گرفته شود که در ادامه به نقد این مورد خواهیم پرداخت.
بند دوم: مزایای قانون تابعیت برزیل
همانطور که در توضیحات بالا گفته شود یکی از مزایای که قانون تابعیت برزیل دارد این است که در این کشور هم از دو سیستم خون و خاک بصورت پوششی استفاده می گردد و از هر دو روش برای اعطای تابعیت برزیلی استفاده می شود و این امر سبب این می شود که طفلی که بدنیا می آید دارای تابعیت مؤثر باشد و بدون تابعیت قلمداد نگردد که این با کنوانسیون های بین المللی از قبیل کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی، کنوانسیون حمایت از حقوق مدنی و سیاسی تطابق دارد.
بند سوم: معایب قانون تابعیت برزیل از حیث کنوانسیون های بین المللی:
الف) یکی از معایب قانون تابعیت برزیل در خصوص استثنائی است که راجع به تابعیت از راه نسب آورده شده است و در آنجاییکه گفته است چنانچه طفلی از پدر و مادر برزیلی متولد شود با دادن درخواست می تواند تابعیت برزیلی بدست آورد و مشکل اینجاست که در قانون هم پدر و هم مادر طفل تبعه برزیل باشند تا طفل تابعیت برزیل را بدست آورند و چنانچه پدر طفل تبعه برزیل و مادر طفل تبعه کشوری باشد که همچون برزیل اصل خاک را پذیرفته باشد طفل متولد شده بدون تابعیت مؤثر خواهند بود یا بالعکس یعنی چنانچه مادر طفل تبعه برزیل بوده باشد ولی پدر طفل دارای تابعیت کشوری باشد که سیستم خاک را پذیرفته است باز هم طفل بدون تابعیت می شود و تنها در صورتی طفل دارای تابعیت مؤثر می باشد که هم پدر و هم مادر او تبعه کشور برزیل می باشد که بنظر می رسد این قانون تا حدود بسیار زیادی با کنوانسیون های بین المللی مخصوصاً کنوانسیون حمایت از حقوق کودک و کنوانسیون کاهش مواردی بی تابعیتی و میثاق حقوق مدنی و سیاسی مخالف می باشد.
ب) یکی دیگر از معایب قانون تابعیت برزیل در خصوص کسب تابعیت برزیل از راه ازدواج است که هیچ راهی برای ازدواج تبعه برزیل با اتباع سایر کشورها و اعطای تابعیت برزیلی در این موارد در نظر گرفته نشده است.و این مورد در جایی که یک زن تبعه برزیلی می خواهد با یک مرد تبعه کشوردیگر ازدواج کند هم بوجود می آید ولی بصورت کمتر زیرا معمولاً قوانین کشورها در جهان به نحوی هستند که تابعیت مرد را به زن تحمیل کند و تابعیت مرد پس از ازدواج از وی سلب نمی شود یعنی مرد ایرانی اگر با زن برزیلی ازدواج کند مرد ایرانی تابعیت ایرانی خود را حفظ می کند ولی در اینجا مشکل دیگری بوجود می آید و آن است که اگر زن بخواهد تابعیت برزیلی خود را حفظ کند دچار تعدد تابعیت می باشند و بنیان زندگی مشترک از حیث سری قوانین مختلف بر زندگی زناشویی این دو سبب بروز مشکلاتی خواهد شد و از طرفی دیگر زن برزیلی بخواهد تابعیت کشور همسر را برگزیند دارای ۲ تابعیت می شود که بحث تابعیت مضاعف بوجود می آید.
و این ماده قانونی با کنوانسیون حمایت از حقوق زنان به صراحت در تعارض است پس بنظر می رسد بهتر بود تا قانونگذار برزیلی بجای اینکه این قانون را به این شکل متعصبانه تصویب کند به شکل امروزی تر و مترقیافه تر به وضع این قانون می پرداخت. در قسمت بالا به بررسی ۲ قانون تابعیت از ۲ کشور برزیل و ژاپن پرداختیم و ضعف ها و قوت های این ۲ قانون را از حیث مطابقت با قوانین و کنوانسیون های بین المللی بررسی کردیم و دیدیم که قانون این کشورها همانطور که دارای نقاط قوت بودند دارای نقاط ضعف هم بودند که همچنان سطح استاندارد بین المللی را جهت حفظ و کنترل افراد از بی تابعیتی یا تابعیت مضاعف و مشکلات دیگری که در خصوص تابعیت وجود دارد را نتوانسته بدرستی بجا آورد و البته بیشتر مشکلات تابعیتی در زمانی بوجود می آید که ۲ قانون در هم تداخل پیدا می کنند و زمانیکه یک قانون بر افراد حکم فرماست درست است. احتمال اینکه مشکلی بوجود آید زیاد است ولی زمانیکه شخص به نوعی، از طریق (ازدواج، تغییر تابعیت بصورت ارادی و غیرارادی و یا تولد کودکشان در خارج از مرزهای کشورش) در ارتباط با قانون کشور دیگر در مورد تابعیت قرار می گیرد آن مواقع است که مشکلات تابعیتی علی الخصوص (بی تابعیتی و تابعیت مضاعف بوجود می آید.
بخش سوم: تابعیت در کشور فنلاند از حیث رعایت کنوانسیون های بین المللی
بند اول: کلیات:قانون تابعیت کشور فنلاند در سال ۱۹۶۸ به تصویب رسید و سپس در سال ۱۹۸۴ نیز اصلاح شد و بنظر بنده یکی از قوانین خوب و مترقیافه تابعیت را کشور فنلاند دارد اگر چه قانون کشور فرانسه و سوئیس و چند کشور دیگر هم قوانین خوب و پیشرفته ای بنظر می رسیدند ولی بنده قانون فنلاند را برای بررسی در نظر گرفتم زیرا در عین سادگی و مختصر بودن این قانون سعی کرده است راه های بوجود آمدن مشکلات را مسدود کند و قانون مفید و سازگار با قوانین بین المللی را بوجود آورند.
بند دوم:تحلیل قانون: نکات مثبت قانون تابعیت فنلاند در این می باشد که الف) از هر دو سیستم خاک و خون[۳۵] جهت اعطای تابعیت استفاده می کند که این امر باعث می شود که نقاط ضعف هر یک از اصول توسط دیگری پوشش داده شود البته قانون فنلاند سیستم خون را به عنوان مبنای اعطای تابعیت در نظر گرفته است و گفته که اگر طفلی از پدر و مادر فنلاندی در هر کجای دنیا متولد گردند دارای تابعیت فنلاندی خواهد بود که میبینیم اولین مزیت اینست که هم پدر و هم مادر را برای اعطای تابعیت در نظر گرفته و یکی از آنها را احصاء نکرده است یا مانند بعضی از قوانین که پدر و مادر باید هر دو تبعه یک کشور باشند تا فرزندشان دارای تابعیت آن کشور شود و قانون فنلاند این موضوع را راحت تر گرفته است.
ب) نکته مثبت دیگری که در خصوص قانون تابعیت فنلاند وجود دارد این است که در این کشور چیزی بعنوان سلب تابعیت وجود ندارد و این خود شخصی است که تعیین می کند تابعیت فنلاندی خود را از دست بدهد یا خیر و حتی در موقعیکه شخصی تابعیت کشور دیگری را بدست آورد قانون فنلاند باز هم احترام به تبعه خود را از دست نمی دهد و او را محترم می شمارد و تا تبعه خود از تابعیت فنلاندی اش صرف نظر نکند تابعیت وی را سلب نمی کند و حتی در موقعیکه شخص به خدمت دولت دیگری دریابد باز هم همین منوال طی می شود و شخص تا خودش نخواهد تابعیت وی از او سلب نمی شود و در کمتر قانون کشوری تا این حد به قدرت انتخاب و اختیار اشخاص احترام گذاشته شده است که البته این امر خالی از عیب هم نمی باشد زیرا باید در این مورد تا حدودی قاطعیت نشان داده شود تا حداقل در بعضی از موارد از شکل گیری تابعیت مضاعف جلوگیری شود ولی احتمال بوجود آمدن بی تابعیتی را به حداقل ممکن می رساند.
ج) همچنین قانون فنلاند در خصوص ازدواج[۳۶] هم مطابقت خود را با قانون حمایت از حقوق زنان حفظ کرده است و در نظر گرفته است چنانچه زنی از کشور فنلاند با مردی از تبعه کشور دیگر ازدواج کند زن حق انتخاب دارد که تابعیت فنلاندی خود را حفظ کند یا اینکه به تابعیت کشور همسرش در بیاید که در اینجا هم قانون تابعیت فنلاند به حقوق و قدرت تصمیم گیری و انتخاب اتباع خود احترام می گذارد.
پس اگر بخواهیم مروی داشته باشیم خواهیم دید که قانون فنلاند ماده ی ۲۴ میثاق حققو مدنی و سیاسی که می گوید هر کودک حق داشتن تابعیت را دارد را رعایت می کند و این امر را با اعطای تابعیت از راه خون یعنی جایی که می گوید هر طفلی از پدر و مادر فنلاندی در هر کجای دنیا متولد شود دارای تابعیت فنلاند خواهد بود و در جای دیگر هم می گوید چنانچه کودکی از پدر و مادر نامعلوم متولد شود و یا اینکه پدر و مادر کودک معلوم باشد ولی کودک به سبب اختلافات و تعارضات قوانین بدون تابعیت باشد باز هم تابعیت خود را اعطاء می کند و به صورت گسترده سبب این می شود که هر کودکی به محض تولد دارای تابعیت مؤثر باشد و از سوی دیگر با احترام به حقوق اتباع خود و بدون تمایل آنها به هیچ عنوان دست به سلب تابعیت آنها نمی زند حتی در موقعیکه زن با یک تبعه بیگانه ازدواج کند باز هم چتر حمایتی تابعیت خود را بر نمی دارد.
بند سوم:نتیجه گیری: در انتها می توان گفت خیلی از کشورها همچون فنلاند دارای قوانین پیشرفته ای هستند که این مسائل در آنها رعایت شده است از جمله قانون تابعیت جمهوری اسلامی ایران که با رعایت بسیاری از موارد سعی در حفظ استانداردهای بین المللی جهت اعطای تابعیت خود را دارد.
می توان گفت که اکثر کشورها سعی در ریشه کن کردن بنیان بی تابعیتی و تابعیت مضاعف و سایر مشکلات تابعیتی دارند ولی مسئله ای که وجود دارد این است که کشورها در حوزه ی تابعیت چون یک مبحث عمومی است و مربوط به بحث حاکمیتی دولت هاست لذا دولتها در این مورد سیاستگذاری های خاص خود را دارند و از حق حاکمیتی خود در این زمینه نمی گذرند تا اینکه بخواهند خود را کاملاً با قوانین بین المللی همسو کنند و همین اختلاف قوانین در سطح کشورها که از اقتدارات حاکمیتی دولتها سرچشمه می گیرد باعث می شود که در لابه لای این قوانین خلاء هایی بوجود آید که نقص محسوب می شود و از طریق این خلاء های موجود در بین قوانین کشورها مشکلات تابعیتی برایشان بوجود می آید و همانطور که در مبحث اول گفتیم این امر یعنی حل تمام معضلات تابعیتی افراد میسر نخواهد بود مگر آنکه یک قانون واحد با حضور افرادی خبره بصورت منتخب از سوی کشورها یا از سوی کمیته تدوین حقوق بین الملل بعنوان یک مرجعی که قوانین بین المللی را از عرف و اصول کلی به قوانین بین المللی تدوین کند که به تصویب اکثر کشورها برسد ت
و مقبولیت عام نیز داشته باشد و از سطح اجرای قوی هم برخوردار باشد به تصویب برسد و آن موقع است که این قانون یکسان مشکلات را حل خواهد کرد.
بعنوان مثال قوانین که خصوص آبهای بین المللی به تصویب رسیده و اکثر کشورهای جهان عضو ان هستند. اگر مشکلی در زمینه حقوق دریاها بین دو دولت بوجود آید این قانون است که به مسائل آنها حکمفرماست. یا نمونه دیگر قوانین در خصوص تشکیل قراردادها و عهدنامه های بین المللی که تحت عنوان یک کنوانسیون بین المللی به تصویب خیلی از کشورهای جهان رسیده است و اگر مسئله ای در این خصوص حادث شود، عهدنامه و در این خصوص اظهارنظر کرده است.
گفتار چهارم: بررسی کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی[۳۷]
بخش اول: کلیات
کنوانسیون های بسیاری هستند که بصورت جسته و گریخته به بحث بی تابعیتی پرداخته اند ولی در این میان کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی، از حیث شمول و گستردگی و خاص بودن موضوع آن، همانطور که از اسمش مشخص است فقط به بحث بی تابعیتی می پردازد، با سایر کنوانسیون های بین المللی متفاوت می باشد.
پیش نویس این کنوانسیون در سال ۱۹۵۳ و ۱۹۵۴ توسط کمیسیون حقوق بین الملل تدوین شد و این پیش نویش در یکی از کمیسیونهای سازمان ملل متحد در سال ۱۹۵۹ به بحث و بررسی گذاشته شد ولی نتیجه چندانی از این جلسات بدست نیامد تا اینکه مجدداً در سال ۱۹۶۱ این بحث ها و جلسات بر روی پیش نویس کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی ادامه پیدا کرد و نهایتاً در ۳۰ آگوست ۱۹۶۱ بود که این کنوانسیون به تصویب رسید و در سال ۱۹۷۵ نیز لازم الاجرا گردید.[۳۸]
لازم به ذکر است که این کنوانسیون بصورت آشکار به انعکاس ماده ۱۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر پرداخته است و سعی در عملی کردن این ماده داشته است.
این کنوانسیون شامل شرایطی است که متضمن عدم پدید آمدن معضل بی تابعیتی به عنوان نتیجه فقدان حق دارا بودن تابعیت است که بواسطه این بی تابعیتی ممکن است هر تغییری در وضعیت شخصی، اجتماعی و اقتصادی فرد پدید آید.اگر بخواهیم دقیق تر به مواد این کنوانسیون نگاه کنیم می بینیم که در ماده یک، دو، سه و چهار این کنوانسیون تدوین کنندگان سعی در تبیین بند ۱ ماده ۱۵ اعلامیه جهانی حققو بشر داشته اند که می گوید «هر فردی حق دارد که تابعیتی داشته باشد»
در حقیقت بنده با بررسی این کنوانسیون مواد این کنوانسیون را به ۲ بخش تقسیم کرده ام و این تقسیم بندی از حیث ارتباط این مواد با بندهای یک و دو ماده ۱۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد که موادی که در بالا ذکر شد مرتبط با بند ۱ اعلامیه می باشد که در خصوص اعطای تابعیت توسط کشورها می باشد ولی از ماده ۵ به بعد این کنوانسیون موضوع متفاوت می شود و در قالب بند ۲ اعلامیه جهانی حقوق بشر می رود که در خصوص ترک تابعیت و اینکه این موضوع نباید سبب بی تابعیتی افراد شود بحث می کند یعنی در مواد شش، هفت، هشت و نه این بحث انجام خواهد شد و اکنون به بررسی مواد کنوانسیون در گفتارهای بعدی خواهیم پرداخت.
بخش دوم: بررسی مواد یک تا پنج کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی:
این مواد از کنوانسیون به بررسی راه های اعطای تابعیت توسط کشورها و اینکه این روشها به گونه ای باشند که از بی تابعیتی جلوگیری کند بحث می کند.
بند اول: بررسی ماده یک کنوانسیون: «یک دولت عضو معاهده باید تابعیت خود را به فردی که در سرزمین آن متولد شده است و در صورت عدم اعطاء تابعیت آن فرد بی تابعیت شود، اعطاء کند»
این اعطای تابعیت ممکن است با شروطی از سوی کشورها همراه باشد که کنوانسیون این شرایط را هم خودش گذاشته، کشورها فقط طبق همین ضوابط به اجرای این ماده از کنوانسیون بپردازند.
اگر بخواهیم به توضیح این ماده بپردازیم و ببینیم در چه مواردی تحقق پیدا می کند می توانیم اینگونه توضیح دهیم که چنانچه طفلی در سرزمینی متولد شود و پدر و مادر این طفل نامعلوم باشند و طفل بدون تابعیت خواهد شد در اینجا ماده ۱۵[۳۹] اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده یک کنواسیون کاهش موارد بی تابعیتی می گوید که این دولت باید تابعیت خود را به این طفل اعطاء کند و در آخر ماده آورده شده است که این امر ممکن است تحت شرایطی خاص آورده شود. بعنوان مثال: قانون کشور روسیه این است که چنانچه شخصی با همچنین شرایطی در آن کشور متولد شود باید پس از رسیدن به سن بلوغ یا هجده سال درخواست کتبی خود را طبق ضوابط به وزارت روسیه تحویل دهد والا از وی سلب تابعیت خواهد شد.
بند دوم: بررسی ماده دو کنوانسیون: «طفلی که در سرزمین دولت طرف کنوانسیون بر اثر ازدواج قانونی متولد شده باشد و مادر طفل تابعیت دولت طرف کنوانسیون را داشته باشد از تابعیت دولت طرف معاهده برخوردار خواهد شد، مشروط بر این که طفل مذکور در صورت عدم اجرای این قانون بی تابعیت شود.»
این ماده از کنوانسیون کاهش موارد بی تابعیتی به این دلیل قرار داده شده است که اکثر کشورهای دنیا در قانون خود در خصوص تابعیت، اعطای تابعیت خود را از طریق پدر می دانند. و روش خون به این صورت است که در یک کشور اجرا می شود.
وقتی کودکی به دنیا می آید، آن کودک تابعیت پدر خود را می گیرد و در بعضی از مواقع هم ممکن است که به دلایلی زن تنها باشد و در آن زمان است که اگر طفلی بدنیا آید بدون تابعیت خواهد شد و شرطی که در آخر ماده آورده شده است به این دلیل است که چنانچه کودک از طرف پدر تابعیت را بگیرد دیگر از طریق مادر تابعیت نگیرد که این امر سبب بوجود آمدن تابعیت مضاعف می گردد.
بند سوم: ماده سه کنوانسیون: «یک کودک سرراهی پیدا شده در خاک یک کشور متعاهد، متولد شده از والدین دارای تابعیت آن کشور تلقی می گردد مگر آنکه خلافش ثابت شود.»
در این کنوانسیون سعی شده است که تمام مواردی را که سبب بی تابعیتی از ابتدای تولد می شود را بررسی کند و راهکارهای آن را نیز در نظر بگیرد.در این ماده اصل را بر این قرار داده است که هر کودکی که در یک کشور عضو کنوانسیون بدنیا می آید از پدر و مادر با تابعیت همان کشور بدنیا آمده است[۴۰] البته این مورد در جایی که پدر و مادر طفل معلوم نباشند صدق می کند و به عنوان یک اماره در نظر گرفته می شود و اگر غیر از این بود ممکن بود سبب بی تابعیتی کودکانی شود که پدر و مادر نامعلوم در این کشورها پیدا می شوند.
لازم به ذکر است که اکثر کشورهایی که قوانین تابعیتی آنها را مرور کرده ام این مورد را در قانون خود گنجانده اند و این نشان دهنده پیشرفت و ترقی کشورها در بروز کردن قوانین خود می باشد و اینکه کشورها دغدغه هایی را در مورد جلوگیری از بی تابعیتی دارند.
بند چهارم: ماده ۴ کنوانسیون: «کودکی که در کشتی یا هواپیما بدنیا می آید تابعیت آن وابسته به کشوری است که آن هواپیما یا کشتی متعلق به آن کشور است» (کشور صاحب پرچم)
حتی در این کنوانسیون به تولد یک نوزاد در کشتی و هواپیما هم توجه شده است و از آنجائیکه طبق قواعد حقوق بین الملل کشتی و هواپیمای یک کشور جزو خاک آن کشور محسوب می شود و لذا اگر کودکی در کشتی و هواپیمایی که متعلق به کشوری باشد که خود را به کنوانسیون ملحق کرده است، مثل این است که در خاک آن کشور متولد شده است و البته موضوعی که بین کلمات این ماده پنهان مانده است این است که این کودک در صورتی تابعیت این کشور عضو ار بدست خواهد آورد که قانون تابعیت این کشور این اجازه را در صورتیکه این کودک در خاک کشور عضو بدنیا می آمد را می داد.بعنوان مثال اگر کودکی از پدر و مادر آندورایی در هواپیمایی که متعلق به جزایر فارو می باشد[۴۱] بدنیا بیاید، از آنجا که هر دو کشور سیستم خون را برای اعطای تابعیت خود در نظر گرفته اند، پس کودک متولد شده درست است که در کشتی یا هواپیمای کشور جزایر فارو بدنیا آمده است ولی از آنجا که کشور جزایر فارو به سیستم خاک اعتقادی ندارد پس کودک تابعیت آندورایی بر طبق سیستم خون از پدر و مادر خود می گیرد و این مورد تنها در مورد کشوری است که سیستم خاک را اجرا می کند، زیرا کشتی و هواپیما جزء خاک یک کشور محسوب می گردند.
و مثال صحیح که تابعیت در هواپیما منتقل می گردد در این مورد است که اگر یک طفل ایرانی در هواپیمای ایرانی بدنیا بیاید در حالیکه هواپیما در خاک کشور دیگری باشد هر چند در خاک کشور دیگری بدنیا آمده است و باید طبق قوانین آن کشور تابعیتش مشخص شود ولی تابعیت ایرانی بدوی منتقل خواهد شد و این امر بدلیل وجود این قانون می باشد که هواپیما و کشتی جزو خاک یک کشور محسوب می شوند[۴۲] و در اینجا چون هواپیما ایرانی بوده است اهمیتی ندارد که در مرزهای برزیل بوده است و کودک تابعیت ایرانی خواهد داشت.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 02:53:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم