کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



نکته جالب در آیات قرآنى آن است که اسلام در همه چیز نگاه جامع و کامل به مسئله می‌اندازد. از آن جایى که انسان اسلام و قرآن برنامه‌هایش جمع میان دین و دنیا، دین و سیاست، دین و زندگى و مانند آن است در کنار نیکى به تقوا اشاره می‌کند. امر به معروف و نهى از منکر همانند کارهاى دیگرى چون انفاق و معاونت و کمک به برادران دینى به این معنا و مفهوم است که زندگى دنیایى انسان با آخرت گره خورد و جدایى ندارد. هرچند که برای هر یک از امور معنوى و به ظاهر اخروى می‌توان آثار و پیامدهاى دنیوى و مادى بیان کرد ولى تاکید ما بر این است که اسلام در یک منظومه به مسایل می‌نگرد و هرگز میان آنان گسست و جدایى نمی‌اندازد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مبحث دوم – انسجام اجتماعی و بهره گیری مؤثر از آن در امر پیشگیری انتظامی از جرم

گفتار اول- عنصر مفهومی انسجام اجتماعی

انسجام‌ اجتماعی‌ و اشکال‌ گوناگون‌ آن‌، در دو دهه اخیر به‌ عنوان‌ یکی‌ از کانونی‌ترین‌ مفاهیم در علوم‌ اجتماعی‌ ظهور و بروز یافته‌ است. فرض‌ بنیادین‌ که‌ پشت‌ انسجام‌ گذاری‌ در روابط‌ اجتماعی‌ وجود دارد، نسبتاً‌ ساده‌ و روشن‌ است؛ یعنی‌ انسجام‌ گذاری‌ در روابط‌ اجتماعی‌ با سودهای‌ مورد انتظار. افراد برای‌ تولید سود در تعاملات‌ و شبکه‌های‌ اجتماعی‌ شرکت‌ می‌کنند و منابع‌ موجود در شبکه‌های‌ مشارکت، افزایش‌ سود می‌شود.( ازکیا ، ۱۳۸۳)
همچنین‌ بدون‌ انسجام‌ اجتماعی، استفاده‌ از دیگر انسجام‌ها به‌ طور بهینه‌ انجام‌ نخواهد شد.در جامعه‌ای‌ که‌ فاقد انسجام اجتماعی‌ کافی‌ می‌باشد، سایر انسجام‌ها ابتر می‌مانند و تلف‌ می‌شوند. در واقع‌ انسجام اجتماعی‌ را می‌توان‌ حاصل‌ روابط‌ مبتنی‌ بر اعتماد در جامعه‌ دانست‌ و آن‌ به‌ مجموعه‌ منابعی‌ که‌ در ذات‌ روابط‌ اجتماعی‌ بوجود می‌آیند و زندگی‌ اجتماعی‌ را دلنشین‌تر و مطلوبتر می‌سازد، اطلاق‌ کرد. از طرفی‌ پرداختن‌ به‌ مسایل‌ نظری‌ و اجرایی‌ “انسجام‌ اجتماعی” و نیز تبیین‌ الزامات‌ نهفته‌ در آن‌ برای‌ توسعه‌ اقتصادی، اجتماعی، جالب‌ و اساسی‌ است. انسجام‌ اجتماعی‌ در حقیقت‌ تمام‌ الزاماتی‌ را که‌ برای‌ توسعه‌ و به‌ ویژه‌ توسعه‌ شتابان‌ جامعه‌ ضرورت‌ دارند، اعتماد به‌ نفس‌ بیشتر نسبت‌ به‌ جامعه‌ می‌شوند و درصد اعتماد و مسئولیت‌ شان‌ نسبت‌ به‌ گروه‌ و حتی‌ بیرون‌ گروه‌ بسیار بیشتر می‌شود. ‌کنترل‌ اجتماعی‌ آسان‌تر، حمایت‌ خانوادگی‌ و خویشی، برقراری‌ شبکه‌های‌ فراخانوادگی (مثل‌ صندوق‌های‌ قرض‌الحسنه) و ایجاد فرهنگ‌ مدنی‌ قوی‌ از فواید و نتایج‌ مثبت‌ انسجام‌ اجتماعی‌ در جامعه‌ است.
البته انسجام اجتماعی در جوامع کهن با سابقه تمدنی ، فراوان یافت می شود. این جوامع در طی سالیان متمادی با کسب تجربه اجتماعی و انتقال آن از نسلی به نسل دیگر در ابعاد مختلف (سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ) جایگاه ویژه ای کسب کردند که روابط بین شهروندان را تسهیل کرده است. وجود انسجام اجتماعی در این جوامع سبب شده است تا دیگر کشورها از طریق مطالعه و تحقیق در این جوامع ، درصدد کسب تجربه و بکارگیری آن در جوامع خود برآیند.
ایران نیز از قبیل چنین جوامعی است که در آن ، ‌انسجام‌ اجتماعی‌‌ فراوانی‌ وجود دارد. مردم‌ به‌ یکدیگر اعتماد دارند، احساس‌ تعلق‌ و ترحم‌ می‌کنند، در مراسم‌ ها انسجام‌ دارند، مشارکت‌ مدنی‌ خوبی‌ صورت‌ می‌گیرد، از تمامیت‌ ارضی‌ دفاع‌ می‌کنند. مهم آنست که همه‌ این‌ اشکال‌ انسجام‌ اجتماعی‌ باید تقویت‌ و حفظ‌ شود.
یکی‌ از نمونه‌های‌ انسجام‌ اجتماعی‌ در ایران‌ همکار و همیاری مردم در مراسم‌ ازدواج ، عزاداری‌ و مناسبت های اجتماعی دیگر است که‌ به‌ همدیگر یاری می رسانند و این‌ یاریگری ، نشان‌ از اعتماد مردم‌ به‌ همدیگر است‌ که در ازدواج ها با کمک کردن در تهیه جهیزیه و اعطای پول به صورت قرض الحسنه، خانواده ها را در این امر مهم کمک کار می شوند. در برخی مناطق ایران دیده شده است در هنگام فوت یکی از اهالی ، همسایگان ، مبالغی تهیه و در برگزاری مراسم ختم مشارکت می کنند که این یاریگری ها از انسجام ارزشمند اجتماعی در کشور است و باید تقویت‌ شود. (خواجه ‌پور خوئی ، ۱۳۸۱ : ۱۵۵ )
همکاری‌ و همدلی‌ مردم‌ ایران‌ در زمان‌ هشت‌ سال دفاع مقدس ، مشارکت مردم در بازسازی مناطق جنگ زده ، حضور گسترده در انتخابات‌ ، همین‌ طور کمک‌ رسانی‌ به‌ مردم‌ مناطق زلزله‌ زده‌ ، مشارکت در جشن نیکوکاری ، خیرین مدرسه ساز و…. نشان‌ از وجود انسجام‌ اجتماعی‌ و اعتماد اجتماعی‌ در این سرزمین کهن است و جامعه ایران را به یک جامعه مشارکتی تبدیل کرده است و این‌ موارد باید به‌ همدلی‌ بلندمدت‌ تبدیل‌ شود و به زمان خاص محدود نباشد.
تاکید می شود اعتماد اجتماعی سنگ بنای رابطه سالم در جامعه است و افزایش‌ اعتماد متقابل‌ می‌تواند به‌ نحو قابل‌ توجهی‌ کارایی‌ یک‌ نظام را بالا ببرد و اگر از حد فردی‌ به‌ سطح‌ اجتماعی‌ انتقال‌ یابد، به‌ عنوان‌ یک‌ انسجام‌ با ارزش‌ تلقی‌ می‌شود.
در جهان ، انسجام‌ اجتماعی‌ در شکل‌ مدنی‌ آن‌ و در قالب تشکل‌های‌ غیردولتی‌،‌ انجمن‌ها و گروه ها به ویژه در ‌گروه های‌ کوچک‌ غنای بیشتری دارد و افراد در این گروه ها ، رابطه‌ عمودی (رییس‌ و مرئوسی) ندارند بلکه‌ رابطه‌ افقی‌ است ، خود را هم‌ سطح‌ یکدیگر می‌دانند که ‌ در چنین شرایطی امکان‌ نوآوری‌ وجود دارد.
این‌ انسجام‌ موجب‌ پایین‌ آمدن‌ سطح‌ هزینه‌های‌ تعاملات‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ و اقدامات‌ مختلف‌ می‌گردد. زیرا وقتی‌ اعتماد متقابل‌ در جامعه‌ و مناسبات‌ از دست‌ برود، هر فعال‌ اقتصادی‌ مجبور می‌شود در معاملات‌ با دیگران‌ انواع‌ تضمین‌ها را بگیرد یا بدهد که‌ انجام‌ همه‌ این‌ مسائل‌ هزینه‌ دارد و هزینه‌اش‌ هم‌ در نهایت‌ به‌ کل‌ جامعه‌ تحمیل‌ می‌شود. وظیفه‌ برنامه ‌ریزان‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ انسجام‌ اجتماعی‌ ایجاد، حفظ‌ و تقویت‌ کنند که‌ برای‌ بقای‌ جامعه‌ ضروری‌ است.( فوکویاما ، ۱۳۷۹ )

گفتار دوم – کارکرد انسجام اجتماعی در پیش گیری از جرم

ویژگی انسجام اجتماعی و مؤلفه های شناخته شده آن، از یک طرف و تقسیم بندی اشکال مختلف پیش گیری جرم از طرف دیگر، نشان دهنده ارتباط معنایی بین دو مفهوم انسجام اجتماعی و پیش گیری از جرم است. در توضیح این مطلب می توان مجددأ به شاخص های فقدان انسجام اجتماعی مراجعه کرد که انحرافات اجتماعی، جرم و جنایت، طلاق، فروپاشی خانواده، اعتیاد، طرح دعاوی و دادخواهی، خودکشی، فرار از پرداخت مالیات، رشوه، اختلاس و مانند آن را شامل می شود. بر این اساس می توان گفت وجود انسجام اجتماعی، علاوه بر آن که به طور مستقل، نوعی پیش گیری از جرم محسوب می شود، می تواند با هنجارمند سازی افراد، موجد شرایطی باشد که سایر اقدامات پیش گیرانه را نیز موفقیت آمیز ساخته و اهداف بلند مدت و کوتاه مدت پیش گیری را تأمین کند. همان طوری که جیمز کلمن می گوید، هنگامی که هنجاری وجود دارد و مؤثر هم هست، تشکیل شکلی نیرومند ـ اگر چه گاهی هم آسیب پذیر ـ از انسجام اجتماعی را می دهد. هنجار های نافذی که مانع جرم و جنایت باشند این امکان را به وجود می آورند که اشخاص در یک شهر، در ساعات شب، با فراغ خاطر از خانه خارج شوند و افراد سالمند بی آنکه بیمی از بابت ایمنی خود داشته باشند از منزل خود بیرون روند.
پیشگیری از جرم از طریق دخالت انسجام اجتماعی، به دنبال کاهش یا حذف انگیزه های ارتکاب جرم پیش از وقوع آن و مقابله با علل ریشه ای جرم با بهره گرفتن از توان مولد ارتباطات اجتماعی و اعتماد جمعی افراد جامعه به یکدیگر و نهادهای دست اندر کار پیش گیری از جرم است. پیشگیری ازطریق انسجام اجتماعی، طیف وسیعی از عوامل خطر زای مرتبط با جرم رااز طریق تلاش برای سیاست گذاری متنوع توسعه اجتماعی و ارائه و تنظیم برنامه ها و خدماتی که هم اکنون وجود دارند، هدف قرار می دهد و تأکید می کند که هر اقدامی در جهت توسعه اجتماعی صورت گیرد، باید ضمن تمرکز بر افراد در معرض خطر بزهکاری، با سایر تلاش ها و ابتکاراتی که در این راستا به عمل می آید، هماهنگ و منطبق باشد. این موضوع بدان دلیل است که کسانی که در معرض خطر بزهکاری اند، اغلب از جمله افرادی هستند که با مشکلات اجتماعی عدیده ای مواجه می باشند. به همین دلیل رویکرد بهره گیری از انسجام اجتماعی امری ضروری است تا پاسخ های چند جانبه به وسیله نهادهای مختلف جامعه برای جرم و راه حل های متعدد و متنوع برای مشکلات متعدد و متنوع افراد بزهکار ایجاد شود. در یک جمع بندی می توان گفت کارکرد انسجام اجتماعی در پیشگیری از جرم با تأثیر گذاری بر گروه های سه گانه زیر محقق می شود: افراد و آحاد جامعه، پلیس و کارکنان آن و بزهکاران و بزه دیدگان.

بند اول : تأثیر انسجام اجتماعی بر افراد جامعه

۱- تغییر نگرش افراد نسبت به جرم و مجرم

آگاهی و توجه، پیش شرط ضروری شکل فعال مسؤلیت مدنی است که باعث علاقه مندی و دل نگرانی می شود. نقطه مقابل آگاهی، وضعیت شناختی، چشم پوشی، بی تفاوتی و شکل گیری نگرش فرصت طلبانه است ( فیروز آبادی، ۱۳۸۴، ۲۸). وضعیت تأسف بار بزهکاری و افزایش فساد، تنها زمانی بهبود خواهد یافت که تغییراتی در سطح نگرش به جرم، مجرم و راه های مبارزه با جرایم به عمل آید. این تغییرات از ارتقای سطح آگاهی های عمومی و افزایش مشارکت مردم در مبارزه با جرایم، تا تصحیح نگرش های منفی و غلط نسبت به جرم و مجرم، همه را در بر می گیرد (نجفی ابرند آبادی، ۱۳۷۸: ۸). حمایت های دل سوزانه که گاهی اوقات برخی افراد جامعه نسبت به متخلفین نشان می دهند، بیانگر وجود فرهنگ حمایت از افراد خلاف کار در جامعه است. ضرورت اصلاح این امر همیشه وجود داشته و امروزه اهمیت مضاعف یافته است. انسجام اجتماعی ابزاری مناسب برای تحقق این ضرورت است.

۲- جلب مشارکت مردمی در مأموریت های پلیس

با توجه به گستردگی و پیچیدگی فعالیت های دولت، جز از طریق مشارکت و هم اندیشی با شهروندان در یک ساختار مشارکتی، راه دیگری برای ادامه حیات مدیریت دولتی وجود ندارد (الوانی و شیروانی، ۱۳۸۳: ۱۶). سازمان پلیس، یک نهاد پیچیده دولتی است که در انجام وظایف خود نیازمند مشارکت مردمی ـ از راه های منطقی و اصولی برای دستیابی به اهداف پیشگیری انتظامی از جرم و الزام ناجا در تقویت نقش مشارکتی مردم در مأموریت پلیس و همراه ساختن آن ها در تحقق اهداف سازمانی است. مردم باید آگاه شوند که بهبود امنیت عمومی در سایه موفقیت اقدامات پیشگیرانه در وقوع جرایم است. باید موانع مشارکت آن ها بر طرف شده و زمینه های مشارکت جدید برای آنان فراهم شود و به این نکته توجه شود که مشارکت مردم به یک احساس مثبت نیاز دارد که آن نیز در قاموس مفهوم اعتماد متقابل نهفته است. همکاری و همگامی مردم در حفظ نظم و امنیت جامعه منوط به میزان انسجام اجتماعی یگان انتظامی است.
بر این اساس، معضلاتی همچون بد گمانی و سوء ظن به پلیس و سازمان های مرتبط با آن، وجود قوانین پیچیده و دشوار و سایر مشکلات موجود که در تقابل با فرهنگ مشارکتی هستند باید برطرف شده و شرایط برای همکاری افراد جامعه مخصوصأ افراد خیر با پلیس مهیا شود. باید در نظر داشت انگیزه های مختلفی در مشارکت افراد در امور پلیسی نقش دارند. انگیزه هایی مانند : توجه به منافع عمومی، احساس وظیفه، علاقه به کار با دیگران، کسب محبوبیت و برخورداری از احترام و قدردانی دیگر شهروندان، از جمله موارد مقدسی هستند که می تواند زمینه ساز مشارکت مردم در اقدامات پیشگیرانه پلیس باشند.

۳- مشارکت عمومی برای کاهش بزهکاری

در امر پیشگیری درک این نکته توسط عموم جامعه حایز اهمیت است که جرم با سایر واقعیت های زندگی اجتماعی از قبیل اقدامات بهداشتی ناکافی، برخورداری ناکافی یا عدم برخورداری از مسکن مناسب، بیکاری و فقر در ارتباط است. این عوامل اجتماعی هستند که به بزهکاری و وقوع جرم منجر می شوند، پس باید راه حل اجتماعی نیز برای آن ها پیدا کرد. باید پیشگیری از جرم جزئی از تلاش ها و کوشش های آحاد جامعه در حهت توسعه و پیشرفت مجدد باشد ( پرویزی، ۱۳۷۹: ۲۶).بدون شک، با وجود انسجام اجتماعی این اعتقاد در جامعه ایجاد خواهد شد. همه اقشار از نتایج و آثار پیشگیری از جرم بهره مند می شوند؛ همان طور که کلارک در تدوین مباحث پشگیری از جرم به این نکته تأکید کرده است.

۴- مشارکت عمومی برای کاهش بزهکاری

درگیری فرزندان با والدین با بزهکاری آن ها رابطه دارد. افرادی که والدین آن ها ناهماهنگ هستند بیشتر در معرض پرخاشگری و بزهکاری قرار دارند( آفرینگتون ، ۱۹۸۶ ). این موضوع در تحقیقات به اثبات رسیده و بسیاری از جرایم مخصوصأ جرایم ناشی ازپرخاشگری و موارد مشابه از تعارضات و اختلافات جزیی و قابل حل افراد، به ویژه جوانان کم سن و سال، حاصل می شود. پس توسعه شوراهای حل اختلاف و یا میانجیگری های اجتماعی و فرهنگی با تأکید و تمرکز بر موضوع تعارضات احتمالی بین جوانان و والدین و حل مشکلات آن ها در محیط مدرسه و خانواده ـ از گام های دیگری است که در قالب انسجام اجتماعی با هدف پیشگیری از جرم قابل پیگیری است.

۵- مشارکت فعال بزه دیدگان در پی جویی جرایم

اقدامات پیشگیرانه ای که بزه دیدگان در آن نقش دارند، بخش عمده ای از فعالیت های پلیس در مقابله با جرایم را شامل می شود و انسجام اجتماعی می تواند زمینه را برای مشارکت آن ها در پیشگیری فراهم کند. اطلاعات ارزشمندی که بزه دیدگان در رابطه با جرم و مجرم دارند، می تواند برای اقدامات مقابله ای و پیشگیرانه پلیس مورد بهره برداری قرار گیرد. در حالی که پلیس با بهره گرفتن از اطلاعات آن ها قادر خواهد بود تا زمینه را برای شناسایی و دستگیری مجرمان فراهم ساخته و از این طریق از وقوع جرایم بعدی پیشگیری کند. در برخی موارد با عدم همکاری بزه دیدگان، به دلایل مختلف از جمله : عدم اعتماد آن ها به توانمندی پلیس یا سوء ظن احتمالی به مأموران یگان انتظامی و یا فقدان احساس مسؤلیت نسبت به جامعه مواجه می شویم. در صورتی که با وجود انسجام و تعلق اجتماعی، این حس در بزه دیده ایجاد خواهد شد که ضمن اعتماد به نیروهای پلیس، تلاش نماید مرتکبان سریع تردستگیر شوند تا واقعه مشابه برای افراد دیگری به وقوع نپیوندد.

۶- مراقبت های همسایگی

از اشکال تعریف شده پیشگیری وضعی، مراقبت های همسایگی است؛ دیدگاهی که بر ایجاد برنامه های پیشگیری (با ترکیب اقدامات وضعی و اجتماعی) برای تأمین بهتر کنترل اجتماعی و امنیت عمومی مبتنی است. این برنامه ها، بر کاهش فرصت های ارتکاب جرم و تقلیل آسیب پذیری از طریق حمایت متمرکز از آماج جرم استوار است. موفقیت برنامه های مراقبت همسایگی، اساسأ به ایجاد فضای همکاری اجتماعی که اتحاد هوشیاری و امنیت در محله هارا ارتقا می دهدـ بستگی دارد (محمد نسل، ۱۳۸۷: ۲۳). حمایت آگاهانه شهروندان از آماج جرم (اشخاص و اموال) فرصت ارتکاب جرم را کاهش می دهد و برای رسیدن به این حمایت، انسجام اجتماعی ناشی از روابط و پیوندهای بین افراد، نقش اساسی و مؤثری را ایفا می کند. تحقیقات نشان می دهد در مناطقی که از انسجام اجتماعی بالایی برخوردارند، فرصت مجرمانه کمتری برای وقوع جرایم ایجاد می شود. افراد نسبت به هم احساس مسؤلیت داشته و در مقابل حادثه و اتفاقی که برای دیگران آسیب می رساند، بی تفاوت نخواهد بود. آن ها با دید حمایت از آسیب پذیر در این موارد ایفاگر نقش اجتماعی هستند و در جامعه ای که چنین فضایی حکم فرما باشد، مردم از منافع یکدیگر حمایت می کنند (شفیعی،۱۳۸۵: ۱۷).

۷- بهره گیری از اطلاعات مردمی

اطلاعات از ارکان اصلی و اولیه تصمیم گیری است. شناسایی اولویت های پیشگیری از جرم نیز نیازمند اطلاعات دقیق و واقعی از روند وقوع جرایم در هر بخش انتظامی است. پلیس می تواند علاوه بر اتکا و آمار و ارقام موجود در سوابق خود، از همکاری ها و اطلاعات شهروندان نیز برای تصمیم گیری جامع و مبتنی بر حقیقت بهره مند شود. اطلاعات مربوط به جرایم پنهان، مانند قاچاق مواد مخدر و سایر جرایم مشابه ـ که معمولأ در صورت کشف پلیس از آن ها مطلع می شود در بین آحاد جامعه قابل دستیابی است. در این مقوله نیز وجود انسجام اجتماعی عاملی مؤثر در جلب مشارکت مردم برای یاری رسانی به پلیس، از طریق انعکاس اخبار و اطلاعات مربوط به جرایم است.

بند دوم : تأثیر انسجام اجتماعی بر مأموران پلیس

۱- قلمروگرایی

قلمروگرایی مفهومی است که مسؤلیت مدیریتی و سازمانی را بر مبنای بخش یا قلمرو استوار می سازد (به ویژه از جهت مبارزه با جرایم خرد یا متوسط). این مفهوم، تشکیلات اجرایی پلیس را معین کرده و شکل های مختلفی از پلیس مبتنی بر جامعه را به وجود آورده و با تمرکز زدایی در تصمیم گیری، مبنای گسترده ای برای اعمال مسؤلیت سرزمینی در عملیات پلیس ایجاد می کند. این مفهوم بر اصولی نظیر مشارکت، تشکیلات مدیریتی گسترده، شناخت حوزه استحفاظی، انتخاب راه حل از میان راه حل های گوناگون، ابتکار عمل پلیس، برقراری ارتباط در راستای اعتماد سازی و جمع آوری اطلاعات، گشت در حوزه استحفاظی،انتخاب راه حل از میان راه حل های گوناگون، ابتکار عمل پلیس، برقراری اعتماد در راستای اعتماد سازی و جمع آوری اطلاعات، گشت در حوزه استحفاظی، انعطاف پذیری پلیس و همکاری جهت تأمین امنیت، استوار است (محمد نسل،۱۳۸۷: ۲۴). همه شاخص های مفهوم قلمرو گرایی،ریشه در انسجام اجتماعی دارد و پلیس برای استقرار آن نیازمند اعتماد و مشارکت و همکاری مردم در تأمین امنیت است. در صورتی که انسجام اجتماعی در جامعه وجود نداشته باشد، حساسیت افراد برای ایجاد امنیت عمومی کاهش یافته و اثر گذاری خود را از دست خواهد داد.

۲- افزایش احساس مسؤلیت مأموران پلیس

حس مسؤلیت مأموران پلیس با ایجاد انسجام اجتماعی تقویت می شود؛ به نوعی که با دلسوزی بیشتری نقش محوری خود در پیشگیری و مقابله با جرایم را دنبال خواهد کرد. اطلاعات مبهمی که معمولا از طریق افراد جامعه به پلیس منتقل می شود، در صورت پیگیری آن ها به نتایج مهمی ختم می شود و این امر در سایه احساس مسؤلیت مأموران پلیس در قبال جامعه محقق می شود. همچنین در بسیاری از موارد، شکایت های واهی افراد، ناشی از عدم احقاق حق آن ها در مراجع قضایی یا انتظامی است. بر این اساس، در صورتی که حتی ادعای فرد نتواند مأموران را برای اقدامات مقابله و پیشگیری قانع سازد، پیگیری موضوعی می تواند مانعی برای شکایت های ساختگی باشد.

۳- جلب مشارکت سایر نهادها

نهادهای رسمی تأثیر قاطعی بر افزایش میزان امنیت اجتماعی ـ که خود متأثر از انسجام اجتماعی است ـ دارند. نهادهای رسمی کلان می توانند محیط کارآمدی فراهم سازند که در آن تشکیلات محلی بسط و توسعه یابند تا بتوانند ثبات و امنیت را به وجود آورده و بقای نظام اجتماعی را تضمین کنند (آپف ، ۲۰۰۰ ) . برای پیشگیری موفق از جرم، عاوه بر پلیس سایر نهادهای اجتماعی دارای مسؤلیت هستند و در صورتی که هر کدام از این نهادها وظایف مشخص خود را در امر پیشگیری انجام دهند، زمینه برای کاهش جرایم نیز مهیا خواهد شد. وجود انسجام اجتماعی، ارتباط مناسب و منطقی را بین پلیس ـ به عنوان یک نهاد محوری در امر پیشگیری ـ و سایر سازمان ها و نهادهای مسئول جامعه برقرار می سازد و پلیس قادر خواهد بودبا ایجاد هماهنگی بین ارگان های مربوطه، از امکانات و تجهیزات آن ها برای پیشگیری از جرم بهره برداری کند.

۴- تقویت اخلاق حرفه ای پلیس

انسجام گروهی، عامل اصلی رشد و توسعه اصول اخلاقی در یک حرفه خاص است. باید توجه داشت که همه افراد سازمان باید به اصول اخلاق حرفه ای معتقد باشند؛ به گونه ای که تعهد و حس مسئولیت در انجام مشاغل و حرفه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی را تحقق بخشند( یقین لو،۱۳۸۵: ۱۱). انسجام اجتماعی از طریق انسجام گروهی، مکانیسم لازم برای ایجاد، حفظ و رعایت اصول و منشور اخلاق حرفه ای پلیس و کارکنان را فراهم می سازد تا آموزه های اخلاق حرفه ای خود را در انجام وظایف مد نظر داشته و ویژگی های مثبتی مانند: راز داری، امانت داری، صداقت، پشتکار و … را در خود تقویت و خصوصیات نکوهیده ای مانند : بی توجهی به سرنوشت مردم را از بین ببرند. انسجام اجتماعی باعث استقرار اخلاقیات، وجدانیات و نظارت درونی در سیستم پلیس خواهد شد و چنین حالتی اقدامات مؤثر آن ها در پیشگیری از جرایم را افزایش خواهد داد.

۵- نقش تعصبات قومی و قبیله ای در پیشگیری از جرم

پلیس باید تلاش و کوشش خود را برای پیشگیری از جرم از طریق حمایت از فعالیت های چند جانبه پیشگیرانه که به وسیله سازمان های دولتی و غیر دولتی انجام می شود، انجام دهد و از انجمن های غیر دولتی پیشگیری از جرم حمایت کند. می توان کمیته های مستقل پیشگیری از جرم را با توجه به نوع جرایم هر منطقه پیش بینی کرد . این وظیفه پلیس است که نقش هدایت گری را در راه اندازی کمیته های مستقل منطقه ای، برای پیشگیری از جرم آن مناطق، ایفا کند .بررسی ها در ایران بیانگر آن است که در مناطق توسعه یافته مشارکت های رسمی در قالب انجمن ها و تشکل ها بیشتر است ( مصطفوی،۱۳۸۷، ۲۵). آمار و سوابقی که پلیس از وقوع جرایم گوناگون دارد، اولویت های مربوط به پیشگیری را مشخص خواهد ساخت. این رویکرد، با توجه به گرایش های قومی و قبیله ای موجود در اقصی نقاط کشور، می تواند نتیجه بخش باشد. بی شک، تعصبی که ساکنان یک منطقه به افراد جامعه خود دارند، پلیس در تحقق اهدافش یاری رسان خواهد بود.

۶- رفع ناکارایی سازمانی

وقتی شهروندان هزینه های بخش عمومی را پرداخت می کنند، انتظار دارند خدمات مناسبی نیز دریافت کنند. این کنش یکی از اصول اساسی انسجام اجتماعی است و هنجار بده بستان یا انتفاع دو سویه را محقق می سازد (خضری، ۱۳۸۴: ۳۱). مؤلفه هایی مانند : پرهزینه بودن خدمات پلیس، استفاده شخصی از اموال و امکانات سازمانی و عدم مسؤلیت پذیری، از عوامل مؤثر بر کسادی سازمانی است. این امر موجب خدشه دار شدن اصل بده بستان در انسجام اجتماعی است. بر اساس این اصل، مردم می خواهند در مقابل هزینه ای که بابت وظایف پلیس پرداخت می کنند، خدمت مناسب را دریافت دارند؛ به همین دلیل توجه پلیس به حفظ انسجام اجتماعی ، آن را در رعایت این اصل مصمم خواهد ساخت و ناکارایی سازمانی را ـ که می تواند عاملی برای کاهش اقدامات مؤثر پلیس در پیشگیری از جرم باشد بر طرف می کند.

۷- رفع تعارض میان یگان های انتظامی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 07:40:00 ق.ظ ]




این تبصره برای مقابله با معضل بدحجابی تنظیم شده، ایرادهای جدی دارد که برخی از آنها ذیلاً بیان

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

میشود:
۱- عدم انطباق تبصره ماده ۸۶۴ ق.م.ا. با شرع
تبصره ماده ۸۶۴ ق.م.ا. از جهاتی با شرع، انطباق کامل ندارد:
اولاً: بسیاری از فقها تعزیر را اعم از وعظ، توبیخ، تهدید، شلاق و حبس دانستهاند، لذا شایسته بود، قانون گذار در این ماده (در متن تبصره) دست قاضی را برای اعمال حداقل مراتب تعزیر که تذکر و ارشاد است، باز میگذاشت و فقط حبس و جزای نقدی را مطرح نمی کرد. چنان که در خصوص ماده ۲ قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأعام خلاف شرع است و یا عفت عمومی را جریحهدار می کند، مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۶۵ این گونه عمل کرده است.
ثانیاً: ظاهر تبصره این ماده به دلیل اطلاق، شامل همه زنان از جمله زنان غیر مسلمان که در ایران حد حجاب شرعی را رعایت نکنند نیز می شود، در حالی که بسیار بعید است فقیهی چنین حکمی را پذیرفته باشد که زنان اهل ذمه هم مانند زنان مسلمان ملزم به رعایت حجاب شرعی باشند.
شایان ذکر است بر اساس دیدگاه مشهور فقهای شیعه، نگاه به زنان غیر مسلمان حتی بدون حجاب تعریف شده و در شرع اسلام، اشکالی ندارد (حکیم، بی تا، ج ۱۴، ص۲۰)، البته در صورتی که با قصد ریبه نباشد «قوله: “و یجوز النظر إلی أهل الذمه و شعورهن،… وقد روی الجواز بطریق السکونی عن أبی عبدالله (ع) قال: “قال رسول الله (ص) لا حرمه لنساء أهل الذمه أن ینظر إلی شعورهن و أیدیهن”. و فی حدیث آخر عنه (ع) قال: “لا بأس بالنظر إلی نساء أهل تهامه والأعراب، و أهل البوادی من أهل الذمه والعلوج، لأنهن إذا نهین لا ینتهین”» (شهید ثانی، ۱۴۱۳ ق: ج۷، صص ۴۵-۴۳)
همچنین بر اساس نص صریح آیه شریفه قرآن، وجوب حجاب نسبت به زنان سالخورده به گونهای که جلب توجه نکنند، استثنا شده است[۱۲]؛ در حالی که تبصره ماده ۸۶۴ ق.م.ا. شامل این دسته هم میشود. بنابراین لازم است اطلاق این ماده اصلاح شود.
۲- عدم تناسب مجازات مقرر در تبصره، با سایر قوانین مشابه
مجرمین ماده ۸۶۴ ق.م.ا. غالباً معلول و قربانی جرم هستند و قبح عمل آنان نسبت به مجرمین موضوع قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملأعام خلاف شرع است یا عفت عمومی را جریحه دار میکند (مصوب ۲۸/۱۲/۱۳۶۵) و فروشنده و تولید کننده کالاهای خلاف عفت عمومی هستند، از اهمیت کمتری برخوردار است، با وجود این که مجازات افراد بدحجاب از مجازات تولید کنندگان بیشتر بوده و قابلیت انعطاف کمتری دارد!
۳- عدم قید جریحهدار شدن عفت عمومی
برخلاف ذیل ماده ۸۶۴ ق.م.ا. در تبصره این ماده، اشارهای به قید «جریحهدار شدن عفت عمومی» نشده است، لذا اگر زنی حد شرعی حجاب را رعایت نکند، مشمول مجازات این ماده میشود، خواه با عمل وی عفت عمومی جریحهدار شود یا نشود. در حالی که در ماده به این قید تصریح شده است. علت این تفکیک و در نتیجه سخت گیری نسبت به موضوع بدحجابی نسبت به سایر گناهان مشخص نیست! به عبارت دیگر، با وجود آنکه قانونگذار مجازات بدحجابی را سبک تر از سایر گناهان در نظر گرفته است، ولی با عدم ذکر جریحهدار کردن عفت عمومی نوعی سختگیری را نسبت به زنانی که علیرغم بدحجابی، به هر دلیلی عفت عمومی را جریحهدار نمیکنند، اعمال نموده است! زیرا ممکن است در مواردی، حد حجاب شرعی توسط بانوان مراعات نشود که از نظر اخروی مستوجب کیفر باشد، ولی لزوماً موجب جریحهدار نمودن عفت عمومی نباشد.
۴- پیشنهاد اصلاح قانون
با توجه به ایرادهای مطرح شده در خصوص ماده ۸۶۴ ق.م.ا. مهمترین پیشنهادها برای اصلاح ماده، به شرح ذیل بیان میشود:
صدر ماده به «جریحهدار شدن عفت عمومی» مقید شود؛ چون ارتکاب هر عمل حرامی در انظار عمومی لزوماً موجب جریحهدار شدن عفت عمومی نیست.
تبصره این ماده هم که مربوط به جرم انگاری بدحجابی است، مقید به «جریحهدار شدن عفت عمومی» شود، زیرا مواردی از عدم رعایت حجاب شرعی جرم میشود که عفت عمومی را جریحهدار نماید. چرا که در غیر این صورت با وضع قانون فعلی، دست کم از نظر تئوری قشر وسیعی از بانوان که وجه و کفین را کاملاً نمی پوشانند باید مشمول مجازات این ماده باشند! به عبارت دیگر سه نوع از عدم رعایت حجاب متصور است:
اول: عدم رعایت حجاب شرعی به گونه ای که بدحجابی بر آن صادق نباشد.
دوم: عدم رعایت حجاب به گونهای که بدحجابی محسوب میشود، ولی به حدی زننده نیست که با عفت و اخلاق عمومی مخالف باشد.
سوم: عدم رعایت حجاب به گونه ای که با عفت و اخلاق عمومی مخالف باشد.
وجود قانون فعلی هر سه قسم جرم است، ولی پیشنهاد میشود تنها قسم سوم جرم انگاری شود.
همچنین در مرحله اجرای این تبصره مانند برخی دیگر از قوانین، پیش از اعمال مجازات حبس و جزای نقدی، قاضی موظف باشد در دو مرحله قبل از مجازات به ترتیب برای بار اول به «پند و اندرز» متوسل شود و در مرتبه دوم به «توبیخ» بسنده کند و در مرحله سوم «مجازات» شود.
برخی از فقها حکم ماده ۸۶۴ ق.م.ا. را تنها در گناهان کبیره پذیرفته اند؛ ولی ماده ۸۶۴ ق.م.ا. در تمامی گناهان و هر عمل حرامی که در انظار عمومی ارتکاب یافته را قابل مجازات دانسته است. با توجه به سیاست جنایی ایران در سالهای اخیر مبنی بر جرمزدایی و زندان زدایی، بهتر است جانب احتیاط در جرم انگاری مراعات شده و قید «گناهان کبیره» در صدر این ماده اضافه شود. از دیدگاه شرعی نیز این احتیاط در امور کیفری مطلوب است.
در تبصره ماده ۸۶۴ م.ق.ا. آمده: «زنانی که…» واضح است، این کلمه شامل تمام زنان می شود، ولی از دیدگاه اسلام اساساً برای برخی از زنان حجاب واجب نیست، مانند زنان غیرمسلمان یا زنان سالخورده مسلمان، بنابراین لازم است در اصلاح این ماده اطلاق کلمه «زنانی که بدون حجاب شرعی…» به این صورت مقید شود: «به جز زنانی که شرعاً وجوب پوشش برای آنان استثناء شده است از جمله زنان غیرمسلمان و زنان سالخورده و…».
ج- عدم جرم انگاری رعایت حجاب برای مردان
بعدازظهر یک روز تابستانی، میدان ونک، ماشین ون گشت ارشاد ایستاده است و یک افسر نسبتاً جا افتاده مشغول گفتگو با پسری است؛ ظاهراً مدل مویش و لباس هایش نامناسب است و شلوارش کوتاه و لباس زیرش پیداست. ماجرا به خیر می گذرد و پسر عذرخواهی و قولی که اصلاح می کند و تمام میشود.
این تمام شدن اما تازه اول ماجراست؛ ماجرایی در ذهن یک یک مخاطبان این حادثه، که آیا پلیس یا هر نهاد مسئولی مجاز است چنین برخوردی، هرچند محترمانه یا با هر شیوه و شکل دیگری که داشته باشد، آن هم با مردان که حجاب کمتر برای آنان تعریف شده است، داشته باشد؟
یکی از چالشهای مهم و حیاتی نظامات سیاسی، چالش دخالت یا عدم دخالت دولتها در ساختار اخلاقی جامعه است که وجه تمایز مهم بسیاری از حکومتها با یکدیگر است… برخی دخالت دولت را حداقلی و در حد مدیریت آزادی مردم میدانند، اما در ساختار سیاسی نظام اسلامی رشد و تعالی جامعه از وظایف دولت به شمار میآید. از این رو است که رسیدگی و مدیریت نوع پوشش افراد فعال در اجتماع وظیفه حکومت است.
اما عفت در جامعه دو رو دارد: یکی رعایت حجب از سوی هر فرد است و یکی حفظ نگاه از سوی بقیه جامعه. این حجب نیز تنها مخصوص بانوان نیست، بلکه تا حد معینی به مردان نیز مربوط میشود.
در سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی با تصویب مصوبهای اقدام به جعل سیاستهایی جهت گسترش عفاف و حجاب نمود تا با این سیاستها علاوه بر کارهای سلبی در جامعه، برای جلوگیری از بیعفتی، در راستای بسط فرهنگ عفت عمومی نیز گامهایی بردارد.
شاید روح این قانون بیشتر ناظر به پدیده حجاب بانوان باشد، اما در بخشی از آن نیز به مردان اشاره شده است:
در بخش سیاستهای وضع شده آمده است: «تدوین سیاست های روشن و مشخص در مورد سبک لباس و آرایش هنرمندان، مجریان زن و مرد و… در برنامه ها، فیلمهای سینمایی، تئاتر و… با محوریت عفاف و حجاب».
این بند شاید تنها بندی باشد که در آن به وضعیت پوشش در مردان پرداخته شده است و حال آن که در بسیاری از بندهای دیگر به وضع پوشش زنان اشاره شده و برای آن حدود و ثغور و برنامههایی تعیین شده است.
این فقدان قانون مشخص در حوزه پوشش مردان، اگر چه برآمده از عدم وجود محدودیت شرعی در حوزه پوشش مردان است، اما نیازمند بازنگری و قانون گذاری است تا بتوان با ناهنجاری های رفتاری در وضع پوشش برخی مردان در سطح جامعه برخورد کرد. پوشش مردان نیازمند بازنگری و قانون گذاری است تا بتوان با ناهنجاری های رفتاری در وضع پوشش برخی مردان در سطح جامعه به درستی برخورد کرد. (مجله اینترنتی دخت ایران، ۱۳۹۰).
گفتار سوم: سن مسئولیت کیفری دختران
طفل یا واژه های مشابه دیگری که بر این معنا دلالت دارند از جمله صغیر، کودک و نوجوان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر اجتماعی از زوایای مختلف و از سوی روانشناسان، جامعه شناسان، جرم شناسان، فقها و حقوقدانان مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. جرم شناسان در خصوص آثار سوء رسیدگی به جرایم اطفال به صورت غیرتخصصی و همراه با مجرمان بزرگسال و سابقه دار سخن بسیار گفته اند. در حقوق کیفری ایران نیز اولین بار در سال ۱۳۳۸ قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار که صلاحیت رسیدگی به جرایم اطفال بین ۶ تا ۱۸ سالگی را داشت، تأسیس شد اما پس از انقلاب، قانون گذار رسیدگی به جرایم اطفال را تابع قواعد عمومی و همراه مجرمان بزرگسال قرارداد و تمایلی به ایجاد محاکم اختصاصی از خود نشان نداد البته این تصمیم دوام نیاورد و در نهایت به موجب ماده ۲۱۹ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ شعب تخصصی از محاکم عمومی برای رسیدگی به جرایم اطفال اختصاص یافت.
قانون جدید مجازات اسلامی نیز بطور خاص رسیدگی به جرایم کودکان را مورد توجه قرار داده است؛ اتفاقی که مزایای زیادی برای آن شمرده شده است.
مسئولیت کیفری اطفال در تمام دنیا تقریباً از لحاظ سنی به ویژه سن مسئولیت مطلق کیفری، یک حد مشخص و مشابه دارد. مطابق کنوانسیون حقوق کودک، سن مسئولیت کیفری ۱۸ سال است. بررسی های پزشکی و روانشناسی نیز تأیید کرده اند که اطفال از سن ۱۷ تا ۱۹ سالگی به تعادل جسمی و عقلی می رسند و بر همین اساس سن مسئولیت کیفری این چنین تعریف شده است.
رویکرد فعلی نظام حقوقی ما نیز به سمت پذیرش سن ۱۸ سالگی می رود این در حالیست که به موجب قانون سابق طفل در تبصره یک ماده ۴۹، به عنوان فردی که هنوز به بلوغ شرعی نرسیده است تعریف شده بود. قانون جدید ضمن این که سن کودک را تا ۱۸ سالگی معرفی کرده با ارائه تعریف سن بلوغ، مسئولیت کیفری را برای گروهی از اطفال و نوجوانان شناسایی کرده است.
در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ با پذیرش سن مسئولیت تدریجی اطفال و نوجوانان و درجه بندی جرایم تعزیری شاهد تحولات زیادی هستیم این تحولات به شکل زیر می باشد:
الف- حذف تعزیر افراد نابالغ
ماده ۱۴۰ قانون جدید مجازات مقرر می دارد: «مسئولیت کیفری در حدود، قصاص و تعزیرات تنها زمانی محقق است که فرد حین ارتکاب جرم، عاقل، بالغ و مختار باشد به جز در مورد اکراه بر قتل که حکم آن در کتاب سوم قصاص آمده است.» مفهوم این ماده این است که هرگاه فرد حین ارتکاب جرم عاقل و یا بالغ و یا مختار نباشد مسئولیت کیفری ندارد. این مفهوم درباره افراد نابالغ در ماده ۱۴۶ به صراحت این گونه بیان شده است «افراد نابالغ مسئولیت کیفری ندارند.» اطلاق این ماده در نفی مسئولیت کیفری افراد نابالغ شامل همه ابواب حدود، قصاص و تعزیرات می شود.
ب- مسئولیت نقصان یافته
هرچند درباره سن بلوغ تغییری در قانون مجازات جدید ایجاد نشده است و از همان نظر مشهور فقها و قانون مدنی تبعیت شده است ولی در مسئولیت کیفری اطفال بزهکار، با توجه به سن آنان تحولات زیادی صورت گرفته است. در قانون جدید درباره مجازات های تعزیری نوجوانان کمتر از ۱۸ سال از نظریه مسئولیت نقصان یافته تبعیت شده است و در ابواب حدود و قصاص، رشد کیفری پذیرفته شده است و اطفال بزهکار به ۳ گروه تقسیم شده اند:
۱- اطفال کمتر از ۹ سال: مطلقاً فاقد مسئولیت کیفری اند و بطور کلی هیچ خطاب کیفری متوجه آنان نمی شود و وارد سیستم کیفری نمی شوند.
۲- اطفالی که در زمان ارتکاب جرم ۹ تا ۱۵ سال دارند: این افراد در صورت ارتکاب جرم تعزیری، مسئولیت نقصان یافته دارند و مجازات بزرگسالان درباره آنان اعمال نمی شود و در صورت ارتکاب شدیدترین جرایم تعزیری به حداکثر یکسال حبس در کانون اصلاح و تربیت محکوم می شوند. گفتنی است در موارد پیش گفته، میان دختر و پسر، بالغ و نابالغ فرقی وجود ندارد همچنین در مورد ارتکاب جرم مستوجب حد یا قصاص در صورتی که مرتکب نابالغ باشد و سن او ۹ تا ۱۲ سال باشد به اقداماتی مانند تسلیم به والدین، نصیحت به وسیله قاضی دادگاه و در صورتی که سن او ۱۲ تا ۱۵ سال قمری باشد به او اخطار و تذکر و یا گرفتن تعهد و عدم تکرار جرم و یا سه ماه تا یکسال حبس در کانون محکوم می شوند. بنابراین برای این دسته از اطفال به موجب ماده ۸۸ تصمیم هایی برای اصلاح و تربیت آنان با تأکید بر مسئولیت والدین و دیگر سرپرستان قانونی، گرفته می شود که از جمله واگذاری کودک به والدین و سرپرستان قانونی با اخذ تعهد به تأدیب و تربیت کودک یا در صورت صلاحیت نداشتن والدین، واگذاری به افراد و مؤسسات دیگر، نصیحت به وسیله قاضی دادگاه، اخطار و تذکر و نگهداری در کانون اصلاح و تربیت قابل ذکر است.
۳- اطفال و نوجوانانی که در زمان ارتکاب جرم، ۱۵ تا ۱۸ سال دارند: این افراد نیز در صورت ارتکاب جرایم تعزیری دارای مسئولیت نقصان یافته اند و مجازات بزرگسالان درباره آنان اعمال نمی شود و در صورت ارتکاب شدیدترین جرایم تعزیری، به حداکثر ۵ سال حبس در کانون محکوم می شوند. مجازات این دسته از اطفال نگهداری در کانون در ۳ بازده زمانی مختلف است به این معنا که در جرایم تعزیری درجه یک تا سه، دو تا پنج سال – جرایم تعزیری درجه چهار، یک تا سه سال- جرایم تعزیری درجه پنج، ۳ ماه تا یکسال نگهداری در کانون یا پرداخت جزای نقدی از ده میلیون ریال تا چهل میلیون ریال یا انجام یکصد و هشتاد تا هفتصد و بیست ساعت خدمات عمومی رایگان- جرایم تعزیری درجه شش، پرداخت جزای نقدی از یک میلیون ریال تا ده میلیون ریال یا انجام شصت تا یکصد و هشتاد ساعت خدمات عمومی رایگان- و جرایم تعزیری درجه هفت و هشت، به پرداخت جزای نقدی تا یک میلیون ریال محکوم
می شوند.
ج- رشد کیفری
یکی دیگر از نوآوری های قانون جدید پذیرش رشد کیفری در جرایم موجب حد و قصاص است. ماده ۹۱ قانون مجازات مقرر می دارد: «در جرایم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کمتر از ۱۸ سال ماهیت جرم انجام شده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازات های پیش بینی شده در این فصل محکوم می شوند. همچنین به موجب تبصره ۲ ماده ۸۸، در مورد اطفال مذکر ۱۲ تا ۱۵ سال و قبل آن یعنی ۹ تا ۱۲ سال، همان تصمیم های مندرج در ماده ۸۸ اتخاذ می شود.
یکی از مسائل مهم در حقوق کیفری اسلام، تأثیر رشد کیفری در مسئولیت جزایی است اکثر فقهای امامیه بلوغ را آغاز پذیرش مسئولیت جزایی می دانند و علاوه بر بلوغ رسیدن به رشد کیفری را در اهلیت جزایی شرط نمی دانند در مقابل برخی از فقها در ادوار گوناگون بلوغ و رشد کیفری را هم زمان برای پذیرش مسئولیت کیفری شرط می دانند که در قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ نیز از همین نظر اخیر تبعیت شده است. (فتحی، ۱۳۸۸).
بنابراین همانطور که ملاحظه می گردد قانون مجازات جدید ضمن آنکه همچون گذشته سن مسئولیت کیفری را برای دختران ۹ سال تمام قمری قرار داده، تلاش کرده است تا با ایجاد راهکاری عملی، برای برون رفت از مشکلات حاضر سن مسئولیت کیفری دختران و دادرسی ویژه نوجوانان اقدام کند. بدین جهت در این قانون، نظامی دوگانه برای مسئولیت کیفری پذیرفته شده است، یعنی در حالی که در جرایم تعزیری سن مسئولیت کیفری ۱۸ سال شمسی تعیین و قائل به پذیرش مسئولیت کیفری تدریجی شده است[۱۳]، اما در جرایم حدود و قصاص، سن ۹ و ۱۵ سال قمری را ملاک قرار داده و همان مسئولیت را برای دختران ۹ سال قمری به بالا قائل است[۱۴].
تغییر مهمی که در این قانون روی داده، چنانچه در کمال عقل و رشد افراد زیر ۱۸ سال شبهه ای ایجاد شود، حدود و قصاص برای آنها اجرا نخواهد شد. همچنین مجازات های تعزیری برای افراد زیر ۱۸ سال با افراد بالای ۱۸ سال متفاوت است. همچنین افراد زیر ۱۸ سال به زندان محکوم نشده و به مراکز تربیتی همچون کانون اصلاح و تربیت منتقل خواهند شد.
پس بر اساس قانون جدید مجازات قانونگذاران تلاش کرده اند با ملاک قرار دادن «رشد عقلی» علاوه بر میزان سن، راهکارهای عملی در اختیار دادگاه و قاضی قرار دهند تا از صدور مجازات های حدی چون قصاص خودداری کنند و بر اساس ماده ۹۰ این قانون «در جرایم موجب حد یا قصاص، هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم انجام شده یا حرمت آن را درک نکنند یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازات های پیش بینی شده در این فصل محکوم خواهند شد».

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ق.ظ ]




تنوع و تفاوت پاسخ گیاهان به اتیلن را شاید بتوان به تفاوت در تولید اتیلن بین گونه ها و یا رقم های مختلف و یا تفاوت در حساسیت و وابستگی مراحل رشد و نمو، تفاوت در شرایط محیطی که در آن رشد می یابند و یا تفاوت در غلظت های مهار کننده ها یا آغاز کنندگان بیوسنتز اتیلن که مورد بررسی و مطالعه هستند نسبت داد(Arigitia et al., 2003.
اتیلن و پیری[۸]
پیر شدن گیاهان فرایندی بسیار منظم است که توسط هورمون اتیلن تنظیم می گردد و میزان تولید اتیلن در زمان پیر شدن گل ها و برگ ها افزایش می یابد، در حالیکه RNA، کلروفیل و پروتئین در طول پیری کاهش می یابد(Abeles et al., 1988). افزایش تولید اتیلن توسط دیگر محققان نیز گزارش شده(Jones and Woodson, 1997). به دلیل تولید مداوم اتیلن از اندام های مختلف گل نظیر گلبرگ ها، تخمدان و تنظیم بالای رونویسی ژن های مسیر بیوسنتز اتیلن در طول پیری، پیشنهاد می گردد که این هورمون احتمالاً یک سیگنال متحرک پیری در گل می باشد(Jones, 2003).
تاثیر اتیلن بر کلروفیل و فتوسنتز
محتویات کلروفیلی گیاه یکی از پارامتر های شاخص عملکرد هورمون اتیلن است(Jona et al., 1997). بیوسنتز کلروفیل یک فرایند پیچیده ی متابولیسمی است که بسیاری از انزیم ها و پروتئین ها ی مسئول را درگیر می سازد. اتیلن بر رنگدانه کلروفیلی گیاه تاثیری منفی دارد به گونه ای که تیمار گیاهان پرتقال توسط اسپری کردن با اتیلن در غلظت یک میکرولیتر در لیتر، تخریب کلروفیل ها را نشان داده است(Knee et al., 1988). اتیلن تخریب کلروفیل را سرعت می دهد و زرد شدن را در بافت های سبز گیاهان القاء می کتد همچنین مشخص گردیده که فرایند پیری در گیاهان با تولید اتیلن و اثرات آن ارتباط دارد و تخریب کلروفیل یکی از علائم پیری است(Kader, 1985). مطالعات اخیر مشخص نموده که اتیلن با تاثیر ژن های مسیر نخریب کلروفیل این فرایند را با سرعت می دهد، القاء قوی ژن کد کننده ی آنزیم کلروفیلاز(Chlase 1) توسط اتیلن در میوه های پرتقال شکست کلروفیل را نتیجه می دهد(Jakob-Will et al., 1999).
اتیلن و بیان ژن ها
یکی از اثرات اتیلن تغییر در بیان یرخی ژن هاست. این هورمون سطح رونویسی زن های کد کننده سلولاز، ژن های مربوط به مرحله ی رسیدگی میوه و ژن های کد کننده آنزیم های مسیر بیوسنتز خود را تغییر می دهد. مشخص شده ژن هایی که توسط اتیلن تنظیم می گردند دارای توالی تنظیمی EREs می باشند.(Taiz and Zeiger, 2002)اثر اتیلن بر فعال شدن بیان ژن های کد کننده آنزیم های پروتئولیکی چون Cys پروتئاز که در کاتابولیسم پروتئین ها در طول جوانه زنی در نخود مطالعه شده و مشخص شده که این ژن ها در سطح رونویسی توسط اتیلن تنظیم می گردند(Cerventes et al., 1994). افزایش و کاهش پروتئین ها با وزن مولکولی کم در طول پیری القاء شده توسط کاربرد اتیلن به صورت خارجی نیز گزارش شده است(Abeles et al., 1988).
۱-۴-۲ نقش اتیلن در شرایط کشت in vitro
بررسی های صورت گرفته حاکی از تولید و تجمع اتیلن در طول کشت بافت گیاهی در شرایط in vitro (Sarkar et al., 2002) و نیز اثرات منفی آن در پاسخ های ریخت زایی گیاهان در این شرایط می باشد (Kumal et al., 2007). قسمت اعظم تولید اتیلن در شرایط in vitro در نتیجه زخمی کردن گیاه به صورت قطعات جدا کشت برای انجام واکشت صورت می گیرد. میزان تولید و تجمع این هورمون بسته به گیاهی مثل کاربرد شعله و الکل در حین واکشت تفاوت دارد .(Beasley and Eak, 1979) بیوسنتز و تجمع بیش از حد اتیلن در ظروف در بسته کشت بافت گیاهی اغلب اثرات زیان بار و ناهنجاری های زیستی متفاوتی مانند ایجاد ریشه های مویین فرعی (نابجا) بر روی ساقه ها، ضعیف شدن ساقه، کاهش سطح برگ، افزایش طول میان گره ها، کاهش وزن خشک، (Ehsanpour and Jones, 2001) را در کشت های کوتاه مدت ۳ الی ۴ هفته ای گیاه سیب زمینی به دنبال خواهد داشت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۴-۳ انتقال سیگنال اتیلنی و عملکرد آن
درک مسیر عملکرد اتیلن در سلولها و بافتهای گیاهی نیز در سالهای اخیر با بهره گرفتن از جهش یافته ها با نقص در ژنهای درگیر در مسیر سیگنال اتیلن مانند ain/ein, etr میسر گردید.
(Vandenbussche et al., 2006) بررسی بر روی این جهش یافته ها و ژنهای موثر در آنها در شناسایی گیرنده های اتیلنی در بافت های گیاهی، مدل کاملی از مسیر سیگنانیگ آن به دست آورد. اولین ژن گیرنده اتیلنی، ETR1 از جهش یافته های آرابیدوبسیس (etr7) که نسبت به اتیلن غیر حساس بودند شناسایی و کلون گردید(Schaller and Bleeker, 1995) و متعاقب آن در گیاهان گوجه (Tiemani et al., 2000)، میخک (Ya et al., 2002) و دیگر گیاهان شناسایی گردیدند. خانواده ژنهای گیرنده اتیلن در آرابیدوبسیس(پیوست شماره ۱) دارای ۵ عضو (ETR1 , ETR2 , ERS1 , ERS2 , EIN4) (Cicardi et al., 2007) و در گوجه دارای ۶ عضو می باشد.(Yau et al., 2004) اتصال اتیلن به ETR1 و ERS1 تائید گشته است (Zaho et al., 2002) این گیرنده ها دارای ۳ بخش درون غشایی (Domain) در ناحیه N ترمینال هستند که دارای جایگاه اتصال اتیلن اند. همچنین در ناحیه C – ترمینال خود دارای ناحیه شبیه هیستیدین کیناز هستند که در برخی موارد ناحیه دریافت کننده تنظیم کننده های پاسخ به اتیلن است(Cicer et al., 2001).
گیرنده های اتیلنی در جایگاه اتصال خود دارای یون مس (کوفاکتور مس) هستند که برای تمایل بالای جایگاه اتصال به اتیلن و اتصال اتیلن به آن ضروری است. یونهای مس در ETR1 با دو باقیمانده آمینواسیدی Cys65 و His69 به صورت کئوردینانسی متصل می گردند.(Rodrigvez et al., 1999) گیرنده های اتیلنی به صورت همو یا هترودایمرهایی که به وسیله باندهای دی سولفیدی به هم متصل اند عمل می کنند (Schaller et al., 1905). در حضور اتیلن CTR1 یک پروتئین است که به خانواده RAF از پروتئین کیناز Ser/Thr تعلق دارد و یک تنظیم کننده ی پاسخ اتیلنی است، غیر فعال است و غیر فعال بودن آن منجر به فعالیت EIN2 که یک تنظیم کننده مثبت پاسخ اتیلنی است می گردد و در نتیجه، ارسال سیگنال درک اتیلن به هسته انجام و با روشن شدن ژنهای دخیل در پاسخ اتیلن، این پاسخ ها آغاز می گردند.(Nanden buche et al., 2006)
۱-۴-۴ بازدارنده های اتیلنی و کاربرد آنها
کاربرد بازدارنده های سنتز و یا عمل هورمونها روش مناسبی برای مطالعه و درک مسیرهای بیوسنتز و نقشهای فیزیولوژیکی آنها است به ویژه زمانی که تمایز بین هورمونهای مختلف که اثرات فیزیولوژیکی مشابهی را منجر می گردند، مشکل باشد(Taiz and Zeiger, 2002). اثرات اتیلن را می توان از طریق کاربرد بازدارنده ها آن مورد مطالعه قرار دارد (Arigitia et al., 2003) این بازدارنده ها که منجر به کاهش اثرات منفی اتیلن می گردند شامل ۲ گروه عمده هستند:
۱-۴-۴-۱ مهار کننده های بیوسنتز و تولید اتیلن
این گروه از مواد شیمیایی با بلوکه کردن قسمتی از مسیر سنتز اتیلن، مانع از تولید این هورمون می گردند و برخی از آنها عبارتند از: آمینواتوکسی وینیل گلایسن (AVG)، متوکسی وینیل گلایسن (MVG)، آمینو استیک اسید(AOA) که تبدیل SAM را به ACC مهار می کنند و از فعالیت آنزیم ACC سنتازو در همان مراحل اولیه سنتز اتیلن جلوگیری می کنند(Taiz and Zeiger., 2002). گروه دیگری از مواد مانند سالسیلیک اسید (SA) و کلرید کبالت (CoCl2)، آمینو ایزوبوتریک اسید (AIB) و ۲ و ۵ نور بورادیان (NBD) مهار کننده ی آنزیم ACC اکسیداز در آخرین مرحله بیوسنتز اتیلن هستند. شواهدی مبنی بر دخالت NBD بر روی بیان ژنهای القاء شده توسط اتیلن در گوجه[۹] و مهار بیان mRNAs وابسته به اتیلن در پریکارپ های گوجه های نارس زخم شده وجود دارد(Henstrand and Handa, 1989).
۱-۴-۴-۲ مهار کننده های فعالیت اتیلن
این گروه از مواد شیمیایی در روند بیوسنتز اتیلن اختلال ایجاد نکرده، بلکه از فعالیت و درک سیگنال اتیلنی توسط سلول گیاهی ممانعت به عمل می آورند و برخی از آنها عبارتند از: Co2-carbon dioxid در غلظتهای زیاد و O2 در غلظتهای پایین . (Beyer, 1979) سیلکوپورین ها، آنتاگونیست های اتیلنی هستند که در حالت گازی گیرنده اتیلن را اشباع و فعالیت آن را مهار می کنند. ۱-MCP (1- متیل سیکلوپورین)، ۳-MCP (3- متیل سیکلوپورین) از جمله این ترکیبات می باشند. ۱-MCP یک ترکیب آلی فرار غیر سمی است که در غلظتهای پائین به گیرنده اتیلن متصل و آن را مهار می کند. ترکیبات ممانعت کننده از فعالیت اتیلن که امروزه به صورت تجاری در دسترس هستند قادر به آزاد سازی ۱-MCP در اتمسفر بوده و در سطح وسیع برای صنعت میوه به منظور تأخیر در رسیدگی آن، تأخیر در ریزش برگها و گل ها و افزایش طول عمر گلهای بریده شده مانند گل های شمعدانی استفاده می گردند(Kandner and Druege, 2004).یون های نقره( نیترات نقره و تیوسولفات نقره) یکی دیگر از مهار کننده های انیلن می باشد. استفاده از یونهای نقره به عنوان مهار کننده فعالیت اتیلن از دهه ۸۰ میلادی شروع گردیده (Beyer., 1976). او متوجه شد که +Ag به صورت ترکیب AgNo3 به طور موثر قدرت مهار فعالیت اتیلن را دارد و این خاصیت نقره منجر به پیشی گرفتن آن نسبت به Co2 (آنتاگونیست اتیلن که تا آن زمان شناخته شده بود) و تبدیل شدن آن به ابزاری جدید برای مطالعه بهتر و بیشتر اتیلن و عملکردهای آن در گیاهان گردید.
کمپلکس آنیونی تیوسولفات نقره (STS) یکی دیگر از مهار کننده های فعالیت اتیلن است که یون نقره را در ساختار خود دارد و استفاده از آن در غلظتهای مناسب در محیط کشت سبب بهبود رشد و نمو گیاه و عدم ظهور اثرات زیانبار و ناهنجاری های ناشی از تجمع اتیلن می گردد. استفاده از STS (تیوسولفات نقره) به دلیل سمیت کمتر نسبت به دیگر فرم های کاربردی یون نقره مانند AgNo3 در مهار فعالیت اتیلن و تحرک آسان تر و بیشتر آن به دلیل تغییر فرم کاتیونی نقره (Ag+) به فرم آنیونی آن در STS [Ag(So2O3)23-] توسعه یافته (Sarkar et al., 2002) است. غلظتهای ۵۰ تا ۱۰۰ میکرومولار STS سبب افزایش سطح برگ، کاهش طول میان گره ها، افزایش وزن خشک، کلروفیل، افزایش تعداد پروتوپلاستهای جدا شده از مزوفیل برگی و نیز درصد قدرت زیست[۱۰] پروتوپلاست های سیب زمینی رقم Delaware گردید (Ehsanpour and Jones, 2001).
۱-۵ فلز سنگین نقره
۱-۵-۱ نقره (Ag) و ویژگیهای آن
نقره (Ag) جزء عناصر کم یاب، در دسته ی فلزات سنگین[۱۱] و جزء فلزات بسیار سمی همچون کادمیوم، کروم، مس و جیوه طبقه بندی می گردد(Toppi and Gabbrielli, 1999). این عنصر به صورت طبیعی در پوسته ی زمین وجود دارد و از طریق منابع مختلف صنعتی و آزمایشگاهی نیز در محیط آزاد می گردد. فلزات سنگین، فلزاتی با چگالی بیشتر از g/cm3 ۵ می باشند(Schuzendubel and Polle, 2002)، این عنصر رنگی و نرم می تواند چندین حالت اکسایشی داشته باشد(Ag2+,Ag+)، اما فرم رایج آن به صورت یونهای (کاتیونهای) تک ظرفیتی Ag+ می باشد. نقره دارای وزن مولکولی معادل ۸۶۸/۱۰۷، چگالی gcm3- ۵/۱۰ در ۲۰ درجه سانتی گراد و نقطه ذوب ۹۳/۹۶۱ درجه سانتی گراد است. این فلز در آب و محلولهای قلیا غیر قابل حل و در نیتریک اسید، سولفوریک اسید گرم و پتاسیم سیانید حل می گردد. مهم ترین کاربرد های نقره در صنعت عکاسی، ساخت رسانه های الکتریکی، جواهر سازی، ضرب سکه، تولید آلیاژهای دندانی، آینه و … است. نقره همچنین به عنوان یک ماده ضد باکتری در تصفیه و خالص سازی آبها استفاده می گردد .(Ratta, 1999) اثرات ضد قارچ، ضد باکتری و ضد جلبکی نقره برای انسان از زمان های دور مشخص شده بود. یونانیهای قدیم از ظروف نقره برای نگهداری آب خالص استفاده می کردند. خانواده های آمریکایی در اوایل ۱۹۰۰ سکه های نقره را درون ظروف شیر برای نگهداری شیر تازه استفاده می کردند. امروزه نقره در محصولات مصرفی و صنعتی بیشتر به شکل نانو نقره استفاده می شود و نانو نقره بیشتر از سایر نانو مواد مورد استفاده قرار می گیرد(Hund – Rinke et al., 2008).
۱-۵-۲ ورود و تجمع نقره در بافتهای زنده
مطالعات بر روی مدل های ساده زیستی مانند جلبکهای سبز نشان می دهد که جذب نقره به صورت کمپلکس با لیگاندها چندین برابر بیشتر از بدون لیگاند است. همچنین مشخص شده که جذب نقره به صورت کمپلکس نقره – تیوسولفات (STS) بسیار بیشتر از سایر لیگاندها می باشد(Fortin and Compbell, 2001).
ورود نقره می تواند از طریق انتقال تصادفی کاتیونها و یا از طریق سیستمهایی که دیگر کاتیونهای ضروری مثل Na+ و Cu+ و K+ را منتقل می کند رخ دهد. اگر به صورت کمپلکس های خنثی مثل AgCl باشد ممکن است به واسطه ی انتشار و مستقیماً از عرض غشاء دو لایه لیپدی سلول بگذرد. اگر به شکل کمپلکس آنیونی باشد مثل STS ممکن است از طریق انتقال دهندگان آنیونی وارد سلول شوند. (Lee et al., 2004).
اما در بسیاری از موجودات زنده مثل باکتری، مخمر، انسان مشاهده شده است که انتقال نقره از مسیر انتقال کاتیونی Cu+ اتفاق می افتد.(Lee et al., 2004)
۱-۵-۳ سمیت ناشی از تجمع نقره
مکانیسم عمل ذرات نانونقره در میکروارگانیسم ها هنوز به روشنی مشخص نشده است. به هر حال نشان داده شده است که ذرات نانونقره به آهستگی یونهای نقره (Ag+) را رها می کنند و Ag+ می تواند ساختار سلولی میکروارگانیسم ها را از بین ببرد(Lubick, 2008). اثرات Ag2+ روی میکروارگانیسم ها شاید به دلیل فعالیت کمواسمتیک آنها باشد. محققان نشان دادند که Ag+ روی فسفولیپیدها اثر می گذارد و غشاء سلولی میکروارگانیسم ها را تخریب می کند. از این گذشته Ag+ ممکن است با سولفور در گروه های –SH غشاء سلولی میکروارگانیسم ها جانشین گردد و آنها را تخریب کند(Dibrov et al., 2002). همچنین اثرات تخریبی Ag+ به تولید نقره فعال شامل ترکیبات آلی مرتبط است، این ترکیبات می توانند میکروارگانیسم ها را جذب کنند و ساختار آنها را تخریب کنند(Tang et al., 2007).
۱-۶ مقدمه ای بر نانوتکنولوژی
ریچارد فاینمن یکی از مشهورترین فیزیکدانان دهه ۶۰ میلادی ملقب به پدر نانوتکنولوژی است(http: //www.irannano. org). در سال ۱۹۶۰ در همایش جامعه فیزیک آمریکا طی یک سخنرانی، پیش بینی انقلابی جذاب را بیان نمود. وی بیان نمود که «فضای زیادی در پایین وجود دارد[۱۲]»، همین جمله پایه ی علم نانوتکنولوژی شد. وی پیشنهاد کرد که اتم های زیادی را می توان دستکاری کرد و مواد و ساختارهای کوچکی را تولید نمود.
۱-۶-۱ نانو چیست؟
پیشوند نانو در اصل یک کلمه یونانی است، معادل لاتین این کلمه، Dwarf است که به معنی کوتوله و قد کوتاه است. در علم مقیاس ها این پیشوند به معنی ۹-۱۰ است. بنابراین یک نانومتر برابر با یک میلیاردم متر (۹-۱۰) است. این مقیاس را با ذکر نمونه ای روشن بهتر می توان حس کرد، یک تار موی انسان به طور میانگین قطری حدود ۵۰۰۰۰ نانومتر است (Kohler and Fritzsche, 2004). به گروهی از مواد که یکی از ابعادشان (طول، عرض و یا ارتفاع) در حدود ۱۰۰ نانومتر یا کمتر باشد (به نحوی که خواص وابسته به اندازه، شروع به تغییر نمایند) نانو مواد گفته می شود.(Alivisatos, 1996)
نانوتکنولوژی شکل جدیدی از ساخت مواد به وسیله کنترل و دستکاری کردن واحدهای ساختمانی آنها در مقیاس نانو می باشد. باتوجه به تعریف بالا ممکن است این ذهنیت به وجود آید که موادی با چنین ابعادی در هوا معلق خواهند بود اما در واقع چنین نیست و نیروهای الکتروستاتیکی بین این ذرات، آنها را در کنار هم نگه می دارد.
فن آوری نانو شامل سه بخش است: مواد، ابزار و سامانه ها. موادی که در رده ی نانو در این فن آوری به کار می رود، را نانو مواد می گویند. ماده ی نانو ساختار، به هر ماده ای که دست کم یکی از ابعاد آن در مقیاس نانومتری (زیر ۱۰۰ نانومتر) باشد گفته می شود. این تعریف انواع بسیار زیادی از ساختارها، اعم از ساخته دست بشر یا طبیعت را شامل می شود. منظور از یک ماده نانو ساختار، جامدی است که در سراسر بدنه آن نظم اتمی، اتم های تشکیل دهنده و ترکیب های شیمیایی در مقیاس چند نانومتری گسترده شده باشند. در حقیقت این مواد از اتم ها یا دانه های نانومتری تشکیل شده اند که هر کدام از آنها ممکن است از دیدگاه ساختار اتمی، جهت های بلور شناسی، یا ترکیب شیمیایی با یکدیگر متفاوت باشند. همه مواد از جمله فلزات، نیمه هادی ها، شیشه ها، سرامیک ها، پلیمرها و کامپوزیت ها در ابعاد نانو می توانند وجود داشته باشند. همچنین نانو مواد می توانند به صورت ذرات بی شکل، بلورین،آلی، غیر آلی و یا به صورت منفرد، مجتمع، پودر و .. باشند (Kohler and Fritzsche, 2004).
۱-۶-۳ خواص نانو ذرات
با توجه به تعریف نانو ذرات، یکی از سوالهای مهم در تولید مواد نانو این است که آرایش هندسی و پایداری اتم ها با تغییر اندازه ذرات چه تغییری می کند؟
در تکنولوژی نانو اولین اثر کاهش اندازه ذرات، افزایش سطح است. افزایش نسبت سطح به حجم نانو ذرات باعث می شود که اتمهای واقع در سطح، اثر بسیار بیشتری نسبت به اتمهای درون حجم ذرات، بر خواص فیزیکی ذرات داشته باشند. این ویژگی واکنش پذیری نانو ذرات را به شدت افزایش می دهد علاوه بر این افزایش سطح ذرات فشار سطحی را تغییر داده و منجر به تغییر فاصله بین ذرات یا فاصله بین اتمهای ذرات می شود.(Senjen, 2007)
۱-۶-۳-۱خواص الکترونیکی و شیمیایی
در نانو تکنولوژی تغییر در فاصله بین اتمهای ذرات وهندسه ذرات بر خواص الکترونیکی ماده هم تاثیر گذار است وقتی اندازه ذرات کاهش می یابد پیوندهای الکترونیکی در فلزات ظریف تر می شوند جالب است که بپرسیم در چه اندازه دانه ای یک ذره فلزی شبیه یک توده فلز رفتار می کند؟ آیا این تغییردر خواص به تدریج رخ می دهد یا به طور ناگهانی؟ پاسخ این سوالات هم از نظر آزمایشگاهی و هم تئوری مشکل است (Kohler and Fritzsche, 2004).
۱-۶-۳-۲ خواص سطحی
در فن آوری نانو خواص دیگری مثل نسبت سطح به حجم و انرژی پتانسیل در مقیاس نانو به طور چشمگیری افزایش می یابد که در قابلیت های محصولات تاثیر به سزایی دارد .
تغییر در فاصله بین اتمهای ذرات و نسبت سطح به حجم زیاد در نانو ذرات تأثیر متقابلی در خواص ماده دارد. تغییر در انرژی آزاد سطح، پتانسیل شیمیایی را تغییر می دهد. این امر در خواص ترمودینامیکی ماده (مثل نقطه ذوب) تأثیر گذار است.
افزایش رفتار سطحی مواد، واکنش پذیری نانو مواد را به شدت افزایش می دهد، زیرا تعداد مولکولها یا اتمهای موجود در سطح در مقایسه با تعداد اتمها یا مولکولهای موجود در نمونه حجمی بسیار زیاد است به گونه ای که این ذرات به شدت به تجمع پذیری تمایل دارند. برای مثال نانو ذرات فلزی، به محض قرارگیری در هوا به سرعت اکسید می شوند. گاهی برای حفظ ویژگیهای مفید نانو مواد برای پیشگیری از واکنش بیشتر، یک پایدار کننده به‌ آنها افزوده می شود تا در برابر سایش، فرسودگی و خوردگی مقاومت شوند (http: //www.irannano. org).
۱-۷ نانو ذرات نقره
نقره برای زمانی طولانی به عنوان عامل ضد باکتری و سمی برای قارچ و جلبک شناخته شده است. بایوسایدهای[۱۳] نقره در دامنه ی گسترده ای از محصولات مانند بافتها، ماشینهای لباسشویی، رنگها و روغن های جلاء، پلیمرها، کاربردهای پزشکی، سینک ها و سرامیک های بهداشتی و کاربردهای مصرفی متنوعی مانند گندزداها، لوازم آرایشی و بهداشتی، بطری های شیر بچه ها و … استفاده می شود(Chopra, .2007)
مدارک واضحی در مورد نقره و به خصوص نانونقره وجود دارد که برای ارگانیسم های آبی و خاکی، سلولهای پستانداران در in vitro و سلامتی انسان سمی است. مقاومت باکتریها به آنتی بیوتیکها یک مشکل اساسی است و استفاده بی جا از بایوسایدهای نقره در محصولات مصرفی متعدد نه تنها غیر ضروری است بلکه باعث افزایش بیشتر مقاومت باکتریها در سطح خطرناکی می شود(Aitken et al., 2009).
نانو ذرات سطح بسیار بزرگی دارند که باعث فعالیت شیمیایی، بیولوژیکی و کاتالیتیکی بیشتری نسبت به ذرات بزرگتر دارند (Garnett and Kallinteri, 2006; Limbacl et al., 2007; Nel et al., 2006).
نانو مواد دسترسی زیستی بیشتری نسبت به ذرات بزرگتر دارند که باعث انتقال آنها به سلولهای منفرد، بافتها و ارگانها می شود. نانو موادی که به بدن ما اضافه می شوند از طریق غشاهای زیستی نفوذ می کند و به سلولها بافتها و ارگانها اضافه می شوند. موادی که اندازه ای کمتر از nm 300 دارند می توانند به وسیله ی سلولها منتقل شوند.(Garnett and Kallinteri, 2006) در حالی که نانو مواد با اندازه ای کمتر از nm70 می توانند حتی به وسیله ی هسته ی سلولها منتقل شوند که این عمل می تواند خسارت بزرگی را باعث شود(Li et al., 2003).
۱-۸ عنصری، یونی، کلوئیدی یا نانونقره؟
بایوسایدهای نقره به شکل یون، نانو و کلوئید استفاده می شوند. مهمترین ویژگی که بر روی خاصیت ضد باکتریایی آنها اثر می گذارد، غلظت رهاسازی یونهای نقره است. نانونقره یک منبع برای رها سازی یونهای نقره است. نانو نقره سمیت ناشی از یونهای نقره و یا سمیت خود نانو نقره را از طریق چندین مکانیسم افزایش می دهد.
که ۲ مورد آن عبارتند از:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ق.ظ ]




طرح تشکیل انجمن آثار ملی را هرتسفلد[۱۴] پیشنهاد کرد. این انجمن توسط محمدعلی فروغی در آذرماه سال ۱۳۰۴ در تهران بنیاد نهاده شد. تأسیس و گسترش مراکز تعلیم و تربیت جدید و گنجاندن دروسی با دورنمایه ایدئولوژی رسمی باستانگرایی در عداد همین تلاش قرار دارد. سمیح فارسون و مهرداد مشایخی در یک تحقیق مقایسه‌ای درباره پیام‌های عقیدتی ـ سیاسی کتاب‌های مدارس دوره پهلوی و جمهوری اسلامی، به نتایج قابل توجهی رسیده‌اند. موضوع پیام‌ها در دوره پهلوی، شامل سنت و اسطوره‌های ایران باستان، ایران قبل از اسلام، تمجید از شاه، تبلیغات مربوط به برنامه‌نوسازی در دوران شاه، وطن‌پرستی، ارزیابی نکات مثبت حکومت و پیام‌های ملی‌گرایانه می‌باشد (اتحاد، ۱۳۷۸، ص۷۴). تأسیس فرهنگستان انعکاس عمل سیاست ایران‌گرایی این دوره است. ضرورت ایجاد وحدت ملی و مقابله یا تشتت اجتماعی زمینه‌ ظهور چنین سازمانی را فراهم آورد.
در نزد متجددان وجود زبان‌ها و لهجه‌ها، اقوام مختلف مانع جدی نظام متمرکز و واحد ملی در ایران بود که امحای این زبان‌ها و لهجه‌ها در کنار ادغام بیولوژیک اقوام به زعم آنها خود سبب‌ساز وحدت ملی می‌شد. از سوی دیگر، از نظر آنان زبان قدیم مانع جدی تجدد مطلوب بود. مسئولیت یکپارچگی زبانی به عهده فرهنگستان بود و وجود زبان‌های قومی مطابق با سنت‌های دیرینه اقوام ایرانی در خور ضدیت با روح تجددخواهی قلمداد شد. به گونه‌ای که تجددخواهی این دوره چنین توجهات گذشته‌گرا را برنمی‌تافت. لذا سازمانی برای از بین بردن این خصلت‌های کهنه لازم بود. مجمع دیگری با عنوان «انجمن وضع لغات و اصطلاحات علمی» توسط عیسی صدیق اعلم و به شیوه دانشگاه‌های آمریکایی در سال ۱۳۱۱ ش تأسیس شد که تا سال ۱۳۱۹ ش (پنج سال بعد از تأسیس فرهنگستان) به امر وضع لغات فارسی اشتغال داشت که برخی از آن لغات به تصویب فرهنگستان رسید (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۱۵۵). علی‌اصغر حکمت می‌گوید: فروغی در این زمینه از من خواست از روی اساسنامه آکادمی‌های اروپا اساسنامه‌ای برای تأسیس چیزی نظیر آن در ایران تهیه کنم (اتحاد، ۱۳۷۸، ص۷۰). عیسی صدیق نیز به تهیه اساسنامه‌ای ابتدایی به این منظور برای فروغی اشاره دارد و در پایان می‌افزاید که کمیسیونی به دستور فروغی با ریاست وزیر معارف و چند تن از استادان دانشگاه تشکیل شد اساسنامه مورد نظر فراهم آمد. این اساسنامه در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۱۴ ش به تصویب هیأت دولت رسید و در پنجم خرداد همان سال برای اجرا به وزارت معارف ابلاغ شد (صدیق، ۱۳۵۵، ص۲۳۹). غلامعلی رعدی آذرخشی می‌گوید مواد اول و دوم این اساسنامه را که راهنما و الهام‌بخش فرهنگستان است خود فروغی نوشته است، دو ماده‌ای که اصول عقاید فروغی را درباره زبان‌ فارسی در بر دارد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ماده اول ـ برای حفظ و توسعه و ترقی زبان فارسی انجمنی به نام «فرهنگستان ایران» تشکیل می‌شود.
ماده دوم ـ وظایف فرهنگستان به قرار ذیل است:
۱ـ ترتیب فرهنگ به قصد رد و قبول اصطلاحات در زبان فارسی.
۲ـ اختیار الفاظ و اصطلاحات هر رشته از رشته‌های زندگانی با سعی در اینکه حتی‌الامکان فارسی باشد.
۳ـ پیراستن زبان فارسی از الفاظ نامتناسب خارجی.
۴ـ تهیه دستور زبان و استخراج و تعیین قواعد برای وضع لغات فارسی و اخذ یا رد لغات خارجی.
۵ـ جمع‌ آوری الفاظ و اصطلاحات پیشه‌وران و صنعتگران.
۶ـ جمع‌ آوری لغات و اصطلاحات از کتب قدیم.
۷ـ جمع‌ آوری لغات و اصطلاحات و اشعار و امثال و قصص و نوادر و ترانه‌ها و آهنگ‌های ولایتی.
۸ـ جستجو و شناساندن کتب قدیم و تشویق به طبع و نشر آنها.
۹ـ هدایت افکار به حقیقت ادبیات و چگونگی نظم و نثر و اختیار آنچه از ادبیات گذشته پسندیده است و رد آنچه منحرف می‌باشد و راهنمایی برای آینده.
۱۰ـ تشویق شعرا و نویسندگان درایجاد شاهکارهای ادبی.
۱۱ـ تشویق دانشمندان به تألیف و ترجمه کتب سودمند به فارسی فصیح و مأنوس.
۱۲ـ مطالعه در اصطلاح خط فارسی (صافی، ۱۳۵۷، ص۱۲).
عیسی صدیق می‌نویسد: فرهنگستان در پیراستن زبان فارسی و جلوگیری از تعصبات افراطی و تسجیل اصطلاحات علمی و تعیین قواعد برای اخذ یا رد لغات خارجی و تهیه مقدمات تألیف فرهنگ و دستور زبان فارسی اقدامات مفیدی کرد و خدمات ارزنده‌ای انجام داد (صدیق، ۱۳۵۵، ص۳۵۴). اما احسان طبری معتقد است که فرهنگستان به جای پرداختن به کار پژوهش درست در علوم طبیعی و انسانی و تعیین معادل‌های مناسب برای مصطلحات علوم طبیعی و اجتماعی، به اموری پرداخت که فارسی به آن نیاز نداشت. یعنی مبارزه با واژه عربی و تیز کردن احساسات ضد عرب (طبری، ۱۳۵۶، ص۱۰۳). سازمان پرورش افکار نیز یکی از نهادهای ایجاد شده جهت هدایت و تربیت تجددخواهانه پهلوی اول بود.
در سال ۱۳۱۷ علاوه بر تأسیس هنرستان هنرپیشگی، تأسیس سازمان پیشاهنگی، شیر و خورشید سرخ ایران و کانون بانوان ایران، نسبت به ایجاد سازمان پرورش افکار نیز اهتمام ورزیده شد. این سازمان از نهادهای تأثیرگذار اجتماعی این دوره و دنباله نهاد فرهنگستان و در تکمیل آن و سایر نهادهای فرهنگی بود. الگوی عملی این تشکیلات سازمان‌های تبلیغاتی نازی‌های آلمان بود که تقریباً از یک دهه قبل جهت تبیین ایدئولوژی نازیسم و تقویت و اشاعه آن در سطح جامعه شکل گرفته بود. مأموریت ویژه سازمان پرورش افکار نیز تبلیغ آرمان‌های سیاسی رژیم پهلوی و در تعقیب آن شاه دوستی و حمایت‌های همه‌جانبه توده‌ای از دولت بود. قبلاً در سطح نازل‌تر «سازمان تنویر افکار عامه» در سال ۱۳۱۰ ش در آموزش و پرورش تأسیس یافت و همین مقاصد را در سطح مدارس و بین‌ جوانان دنبال نمود. حال بنا بود این امر در سطحی گسترده‌تر در میان سایر طبقات اجتماعی نیز راه یابد. یکی از سازمان‌هایی که از نظر راهنمایی افکار تا حدی با مفهوم ماده نهم اساسنامه فرهنگستان نزدیکی داشت، سازمان پرورش افکار بود، با این تفاوت که ماده نهم اساسنامه فرهنگستان هدایت افکار را به شناخت ارزش ادبیات ایران و تحولات وسیع آن می‌دانست و سازمان پرورش افکار می‌خواست افکار را به شناخت مسائل اجتماعی و سیاسی رهنمون شود (فصلنامه تحقیقاتی، ۱۳۷۵، ص۷۰). عیسی صدیق در اولین سخنرانی خود در سازمان پرورش افکار می‌گوید: اراده اعلیحضرت همایون شاهنشاه، مردم را وادار کرد کاری که در اروپا از قرن شانزدهم تا قرن بیستم در طی ۴۰۰ سال انجام شده در ظرف هیجده سال انجام دهد (صدیق، ۱۳۵۵، ص۳۰۶). نیروهای گرداننده سازمان پرورش افکار معمولاً از مدارس، دانشگاه‌ها، دانشسراها و مطبوعات بودند که به اهداف این سازمان باور مشترک داشتند. متین دفتری از حامیان جدی این سازمان در سخنرانی ۱۲ بهمن ۱۳۱۷ در این‌باره می‌گوید: دولت‌های امروز یعنی یک دولت بیدار و هوشیار نمی‌تواند نسبت به فرهنگ عمومی جامعه خویش بی‌علاقه و بی‌نظر باشد. در فرهنگ و افکار یک جامعه یک قوای مضر و یک قوای سودمند هست. دولت مکلف است که بر علیه آن قوای مضر مبارزه کند و قوای سودمند را تقویت کند تا در نتیجه‌ این مراقبت یک وجدان ملی و یک اراده قوی ملی و یک پرورش معنوی در جامعه به وجود بیاورد. خلاصه دولت‌ها مکلف هستند امروز در دنیا مراقب باشند تا تمام عواملی که موجب اختلال می شوند در یک جامعه، آن عوامل را براندازد و تمام عواملی که موجب وحدت فکری است تشویق کنند و تقویت کنند. در یک جامعه کافی نیست که فقط اصلاحات اجرا شود. از نظر وظیفه دولت، اجرای اصلاحات تنها کافی نیست بلکه بایستی بر مردم، به جامعه، یک تعلیماتی، یک افکاری داده شود که معنی اصلاحات را بفهمند. با اصلاحات آشنا شوند…وظیفه دولت‌ها در فرهنگ عمومی این است که سعی کنند قوای معنوی ملت، قوایی که در یک ملت هستند به هم کمک کنند… روی این افکار بوده… که این سازمان پرورش افکار به وجود بیاید. رل مهم سازمان پرورش افکار این است: مبارز معنوی برای تقویت روح ملت (فصلنامه تحقیقاتی، ۱۳۷۵، ص۷۲). دو نکته اساسی در سخنان دفتری برجسته است. اول اینکه بن مایه‌های ملی گرایانه وی در قالب ادبیاتی همچون «وجدان ملی»، «اراده قوی»، حکایت از آن دارد که این سازمان به دنبال ناسیونالیست شاه‌پرستانه و تقویت ملی‌گرایی است. دوم اینکه این سازمان باید تجدد را به مردم بفهماند. یعنی «مردم معنی اصلاحات را بفهمند با اصلاحات آشنا شوند» بنابراین هدف این سازمان را باید نهادینه کردن ناسیونالیسم و تجددخواهی دانست. چرا که روح حاکم بر دوران حاکمیت پهلوی اول نیز با این دو مسئله معنی و مفهوم می‌یابد. این سازمان مسئولیت رادیو، کتب درسی، نمایش، موسیقی و مطبوعات را برعهده داشته است. بر مبنای اساسنامه، سازمان مذکور مرکب از شش کمیسیون بود که به موازات هم و در ارتباط با رأس هرم سازمان به فعالیت‌های فرهنگی مبادرت می‌کردند. این کمیسیون‌ها عبارت بودند از: کمیسیون سخنرانی، کمیسیون رادیو، کمیسیون تدوین کتب درسی (کمیسیون کتب کلاسیک)، کمیسیون هنرپیشگی (کمیسیون نمایش)، کمیسیون موسیقی و کمیسیون مطبوعات. آنچه در تمام برنامه‌های کمیسیون‌ها به عنوان وظیفه کارکردی مطرح است، ایجاد روح ملی، تقویت افکار میهن‌پرستی و شاه‌دوستی و رویکرد غرب ستایانه نظام سیاسی، توجه به امور زنان و مشارکت اجتماعی آنهاست. حتی این وظیفه در اساسنامه کمیسیون موسیقی به چشم می‌خورد. همچنین برخی از عناوین درس آموزشگاه پرورش افکار (از مؤسسات اقماری سازمان پرورش افکار که وظیفه‌اش آموزش و تربیت نیروی مورد نیاز سازمان بود) به جز دروس عمومی از قبیل آئین سخنوری عبارت بودند از: پرورش افکار به وسیله تاریخ، شرح بزرگ‌ترین آثار ملی، مبارزه با خرافات و عقاید سخیف، خدمات ایران به عالم تمدن، اوضاع ایران مقارن با سوم اسفند ۱۲۹۹ ش، پیشرفت ایران در عصر پهلوی، ملیت و وحدت ملی، وظیفه و آرزوی ملی (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۱۶۲ و ۱۶۳).
۲ـ۶ـ۳ـ تأسیس کانون بانوان
کانون بانوان از دیگر نهادهایی است که ناسیونالیست‌های تجددخواه و باستانگرا برای ایجاد تحول در حوزه زنان نسبت به تشکیل و پشتیبانی از آن اهتمام ویژه‌ای داشته‌اند. البته تحول در نگاه به زن از سال‌های منتهی به مشروطه در بین روشنفکران شروع شده بود. اما از بین همه نقدهایی که به حوزه زنان داشتند، مسئله حجاب را عامل هژمون بر ابعاد دیگر زن ایرانی و عامل بدبختی وی معرفی می‌کردند. میرزاآقاخان کرمانی، زنان ایرانی را «مردگان زنده» می‌نامید و میرزا فتحعلی آخوندزاده آنان را «خفیف و بی‌وقار» معرفی می‌کرد. اگر در زمان مشروطه بر آزادی زن در عرصه نشریات و نظر تأکید می‌شد، در عصر پهلوی اول قرائت خاص و اجباری از زن ایرانی ارائه می‌شد و حاکمیت، تصویر مدنظر از زن ایرانی را با قوه قهریه به نمایش عمومی می‌کشاند. در دوره پهلوی اول فقط با هویت زن مسلمان مخالفت نمی‌شد بلکه زنان دیگری نیز بودند که نه گرایشات دینی داشتند و نه گرایشات ناسیونالیستی، بنابراین فقط بی‌حجابی زنان هدف حاکمیت نبود بلکه باید قرائت پهلویسم از زن ایرانی عیناً اجرا می‌شد به همین دلیل انجمن‌های زنان تعطیل اعلام شد و بسیاری از مخالفان مستقل زنان تبعید شده یا به زندان افتادند. نشریه‌هایی چون «انجمن نسوان وطن‌خواه»، «پیام سعادت زنان در رشت»، «بیداری زنان»، «زنان ایران»، «عالم نسوان» و سایر نشریات مستقل تعطیل شدند و گردانندگان آن تبعید و به زندان افتادند (پایدار، ۱۹۹۶، ص۱۰۲). در یکی از آخرین اقداماتی که به همت زنان مستقل صورت گرفت، کنگره‌ای با عنوان کنگره زنان مشرقی در تهران در سال ۱۳۱۱ برای تحلیل از محترم اسکندری بنیانگذار انجمن نسوان وطن‌خواه ترتیب داده شد. در این کنفرانس، ایران ارانی سوسیالیست، در نطقی نه فقط به نقد سیاست‌های سرکوبگرانه رژیم بلکه به انتقاد از سیاست احزاب سوسیالیست و کمونیست پرداخت. او اظهار داشت که «آزادی زنان فقط با همت خود زنان» به دست می‌آید و این فقط زمانی ممکن است که زنان استقلال اقتصادی را از طریق مشارکت در تولید حاصل کنند. ارانی در قسمتی از نطق خود از ایدئولوژی خانه‌نشینی ناسیونالیسم انتقادکرد، «برخی می‌گویند کار زن در خانه بودن است، این درست است اما خانه‌ دیگر چهاردیواری محل سکونت خانواده نیست، امروز جهان، خانه زنان است و نقش او شرکت در امور جهانی است» (صادقی، ۱۳۸۴، ص۵۷). لذا مشخص می‌شود که غیرمذهبی‌ها هم سیاست ناسیونالیست‌ها در حوزه زنان را بر نمی‌تابند، چرا که حکومت زنان را در حوزه قدرت و مسئولیت‌های اجتماعی ـ حاکمیتی وارد نمی‌کند، فقط تمایل دارد زن به شکل و تمایل زن غربی ظاهر شود تا نماد تجدد در ایران دیده شود. به نظر می‌رسید که مسئله تجددخواهی در بین زنان و مردان معتقد به گفتمان پهلوی اول مشترک بود، اما زنان کمتر به باستان و اسطوره‌های آن اقبال نشان می‌دادند. آنان مبتنی بر خصایص زنانه، همان زرق و برق فرهنگ غرب که در هیبت تجدد ظاهر می‌شد را می‌پسندند و برایشان مهم نبود که جاماسب کیست و رستم چه کرده است. شاید دلیل اینکه پهلوی اول زنان مستقل و سکولار را هم تحمل نمی‌کرد، بی‌علاقگی آنان به ناسیونالیسم باستان‌گرا بوده است.
بنابراین زنانی آزادی عمل و میدان فعالیت بیشتری داشتند که با اهداف فرهنگی طراحی شده توسط حکومت پهلوی همساز و هماهنگ باشند. برای این دسته از زنان حتی زمینه ارتقای علمی و تحصیلی نیز فراهم شد که صدیقه دولت‌آبادی نمونه بارز آن است. در مقابل، در سال ۱۳۱۰ ش فعالیت برخی سازمان‌های زنان ممنوع اعلام شد، شهناز آزاد که در نشریه «جهان زنان» دولت را مورد انتقاد قرار داده بود به زندان افتاد و جمیله صادق، مؤسس «نوید زنان» نیز چندین‌ سال زندانی شد. بعد از ۱۰ سال از حکومت پهلوی و استحکام و تثبیت پایه‌های سیاسی ـ اجتماعی حکومت، زمینه عملی ساختن اهداف فرهنگی ـ اجتماعی حکومت در خصوص زنان فراهم آمد. تحقق نهایی این امر مستلزم تشکیلاتی بود که به بهترین نحوه تفکر حجاب‌ستیزی را به منصه ظهور برساند. از همین‌رو، تشکیلات مورد نظر در قالب «کانون بانوان» به امر و دستور مستقیم حکومت پهلوی تشکیل شد. بدرالملوک بامداد در این خصوص می‌نویسد: در ۲۲ اردیبهشت ۱۳۱۴ ش به اشاره اعلی‌حضرت رضا شاه کبیر و با دعوت وزیر معارف وقت ـ آقای علی‌اصغر حکمت ـ عده‌ای از زنان فرهنگی، انتخاب و به محل دارالمعارف و کوچه ظهیر الاسلام، خیابان شاه‌آباد دعوت شدند. به آنها گفته شد که مأموریت دارند تا جمعیتی تشکیل دهند و اساسنامه آن را به نظر وزیر معارف برسانند و با حمایت دولت، پیشقدم نهضت آزادی زنان ایران‌ باشند. این جمعیت در جلسات بعد نام کانون بانوان را برای خود اختیار کرد (بامداد، ۱۳۴۷، ج۱، ص۸۹). اساسنامه کانون بانوان در تاریخ ۲۲/۲/۱۳۱۴ بدین صورت تنظیم شد: کانون بانوان ایران به ریاست عالیه والا حضرت شاهدخت شمس پهلوی و معاضدت و مراقبت وزارت معارف برای اجرای مقاصد ذیل تأسیس می شود:
۱ـ تربیت فکری و اخلاقی بانوان و تعلیم خانه‌داری و پرورش طفل مطابق قواعد علمی به وسیله خطابه‌ها و نشریات و کلاس‌های اکابر و غیره.
۲ـ تشویق به ورزش متناسب برای تربیت جسمانی با رعایت اصول صحیح.
۳ـ ایجاد مؤسسات خیریه برای امداد به مادران بی‌بضاعت و اطفال بی‌سرپرست.
۴ـ ترغیب به سادگی در زندگی و استعمال امتعه وطنی.
۵ـ این کانون بر طبق ماده ۵۸۷ قانون تجارت مصوب ۱۳۱۱ ش شخصیت حقوقی دارد و رئیس آن نماینده کانون خواهد بود (خدایار، ۱۳۲۵، ص۹۴).
اما حقیقت این بود که مقصود اساسی جمعیت کانون بانوان از آغاز تأسیس، رفع حجاب بود و اعضای آن که غالباً مدیران مدارس و مأمورین وزارت معارف بودند در این باب جدیت زیاد داشتند و در مدارس دختران، رفع حجاب را ترویج نمودند (اسناد ملی، ۱۳۵۹، ص۴). بدرالملوک بامداد نیز بر این هدف صحه می‌گذارد و آن را تایید می کند: ضمن سایر اقدامات ‍[مواردی که در اساسنامه به آنها اشاره شده است] منظور اصلی، یعنی ترک چادر
سیاه، متدرجاً پیشرفت می‌کرد. به این طریق که زنان عضو جمعیت، با راضی کردن خانواده‌های خود، یکی، یکی به برداشتن چادر مبادرت می‌نمودند و در مجالس سخنرانی، سایر بانوان را تشویق به ترک کفن سیاه می‌کردند. طوری که در هر نوبت از مجالس و اجتماعات کانون، عده‌ تازه‌ای از بانوان بدون چادر حضور می‌یافتند. در [حالی‌که] زنان فرنگی در صف مقدم آنها بودند (بامداد، ۱۳۴۷، ص۹۲). اقدامات اولویت‌دار کانون کاملاً در خدمت اجرای کشف حجاب بود. بدین منظور در پی تشکیل جلسه هیأت وزیران در تیرماه ۱۳۱۴ ش علی‌اصغر حکمت وزیر معارف، به دستور مستقیم رضاشاه و به طور جدی برای رسمیت یافتن کشف حجاب مأمور شد (طلوعی، ۱۳۷۲، ص۳۲۱). وی گروهی از رؤسای فرهنگی و رؤسای مدارس دخترانه را دعوت کرد و به دنبال آن تصمیمات زیر گرفته شد که گویی اساسنامه کانون صرفاً صوری و برای ثبت تاریخی بوده است.
۱ـ مجالس سخنرانی و سرود خوانی با حضور نمایندگان مجلس و مقامات عالی رتبه دولتی با شرکت دختران در مدارس دخترانه تشکیل شود.
۲ـ مانند این مجالس در شهرستان‌ها نیز ترتیب داده شود و از رأسا ادارات دولتی دعوت شود که همراه بانوانشان در جشن حضور یابند.
۳ـ کانون بانوان به سهم خود، برنامه‌های گسترده‌ای برای نشان دادن نقش مقام زن در اجتماع ترتیب دهند.
۴ـ مدارس مختلط تا سال چهارم ابتدایی تأسیس شود و پسران و دختران در مدارس روی یک نیمکت بنشینند.
۵ـ پیشاهنگی دختران در مدارس دخترانه گسترش یابد.
۶ـ روزنامه‌ها و مجله‌ها برای آماده کردن افکار عمومی به نشر مطالب و مقالات سودمند بپردازند (صفا، ۱۳۵۶، ص۱۰۹).
جهت اجرای رسمی مراسم کشف حجاب، رضاشاه ساعت سه بعدازظهر روز پنج شنبه هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ ش را برای اجرای کشف حجاب و انجام تشریفات موردنظر و اعلام آزادی زنان تعیین کرد. از ساعت یک بعدازظهر دختران پیشاهنگ در خیابان امجدیه جلوی دانشسرا صف کشیدند. وزیران، فرهنگیان و دیگر مقاماتی که از طرف وزارت فرهنگ دعوت شده‌بودند، همراه با همسرانشان در دانشسرا حضور یافتند. زنان عضو کانون بانوان و زنان معلم نیز در دو صف جداگانه ایستادند. در ساعت سه بعدازظهر اتومبیل شاه و ملکه و شاهدخت‌ها که پالتو پوشیده و کلاه بر سر داشتند وارد دانشسرا شدند (صفائی، ۱۳۵۶، ص۱۰۴). رسمیت بخشیدن به کشف حجاب در دانشسرا در حین اعطای دانشنامه فارغ‌التحصیلان، نشانگر توجه رضاخان به مراکز آموزشی به عنوان یکی از ارکان اصلی سیاست حجاب‌ستیزی بود. کمااینکه پیش از آن نیز برداشتن حجاب به تدریج در بین آموزگاران و دانش‌آموزان دختر مدارس آغاز شده بود (قدر ولایت، ۱۳۷۳، ص۲۲). از فردای همان‌روز، جراید و روزنامه‌های رسمی کشور، طی مقالاتی اقدام رضا شاه را مرحله‌ای جدید برای ورود زنان به جامعه تلقی کرده و هزاران منافع و محسنات علمی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در جهت ترقی جامعه ایران پیش‌بینی کردند. روزنامه تجدد ایران در تاریخ هجدهم دی‌ماه ۱۳۱۴ زیر عنوان «در دانشسرای مقدماتی» نوشت: دیروز یک صفحه دیگر بر افتخارات تاریخی این مملکت افزوده شد. در شماره ۲۲ دی ماه، همین روزنامه زیر عنوان «نهضت ترقی خواهانه‌ بانوان اصفهان» اخباری از افتتاح جلسه کانون بانوان اصفهان با شرکت حکمران اصفهان و مسئولین محلی همراه با همسرانشان درج شد (مجله تماشا، دی‌ماه ۱۳۵۶، ص۱۰). روزنامه پتی مارسه چاپ پاریس نیز که ایران را در آستانه تسلیم داوطلبانه در مقابل فرهنگ غربی می‌دید نوشت: آخرین زندان جهالت و تعصب را اصلاحات رضاشاه پهلوی پادشاه متجدد و مصلح ایران از بین برد… حالا زن‌ها آزاد شده‌اند، نه تنها می‌توانند لباسی به آخرین مد اروپایی بپوشند و خود را نشان بدهند بلکه می‌توانند در زندگی اجتماعی مملکت شرکت نمایند. تمایل فعلی ایرانی‌ها بر این است که زن‌ها همان رُل اروپایی را در جامعه بازی کنند ( اسناد وزارت خارجه، ۱۳۱۴، ردیف ۱۵۱). روزنامه اطلاعات نیز که از چند روز قبل از ۱۷/۱۰/۱۳۱۴ برای این کار زمینه‌سازی می‌کرد، نوشت: چندین‌هزار از خانم‌ها با پیراهن سفید و دامن سیاه در حال ورزش و در بالای آن عکس بزرگی از زنان چکسلواکی در حال ورزش به چاپ رساند. در روز‌های بعد فعالیت‌های مشابهی از زنان در شهرهای ارومیه، کاشان و ملایر را به چاپ رساند. از دی‌ماه ۱۳۱۴ به بعد تمامی دستگاه‌های حکومتی، از وزارت معارف گرفته تا شهربانی، به وظیفه تقویت کشف حجاب معطوف بود که کانون بانوان به جهت نقش اساسی خود، بیشترین سهم را در این زمینه با ترتیب مجالس سخنرانی و جشن‌های متعدد در تهران و شهرستان‌های مختلف بر عهده داشت. به همین مناسبت در دی‌ماه ۱۳۱۴ وثوق‌الدوله، نخست‌وزیر سابق و عاقد قرارداد ۱۹۱۹ خطابه‌ای در محل کانون بانوان ایراد کرد که محورهای بحث او جهت‌گیری‌های خاصی داشت. وی در سخنان خود ضمن تقبیح حجاب به مقایسه زندگی زنان اروپایی با زنان ایرانی پرداخته، ضمن نقایصی که از حجاب بر زنان ایران برشمرد، اقدام رضا شاه را در کشف حجاب ، سعادت و خوشبختی برای آنان تلقی کرد. او کشف ححاب را مقدمه‌ای برای انجام امور مفید از سوی زنان فارغ از حجاب دانست. مرحله دوم از فعالیت‌های کانون بانوان از ابتدای ریاست صدیقه دولت‌آبادی (اولین زن فارغ‌التحصیل خارج کشور) بعد از گذشت یک سال از تأسیس آن آغاز می‌شود. در این دوره به منظور تحقق اهداف کانون بانوان، وزارت فرهنگ رسماً آن را به صورت اداره تربیتی در آورد، اعضای سابق را مستعفی نمود و با تشکیلات جدید به صدیقه دولت‌آبادی سپرد. بنابراین تشکیلات کانون به دو قسمت تقسیم شد: ۱ـ اجتماعی ۲ـ تربیتی در قسمت اول کانون، مؤسسه‌ای اجتماعی متشکل از عده‌ای از بانوان عضو بود که هیأت مدیره آن به تعداد ۱۲ نفر از میان این عده انتخاب می‌شد. در قسمت دوم، کانون بانوان مؤسسه‌ای تربیتی با فعالیت‌های زیر بود:
۱ـ دبستان شش‌کلاسه‌ای برای دوشیزگان و بانوانی که به دلیل سن بالا نمی‌توانستند در مدارس دولتی وزارت فرهنگ درس بخوانند، تأسیس شد که از سال ۱۳۱۸ ش داوطلب امتحانات نهایی داشت. سن دانش‌آموزان این دبستان از ۱۸ تا ۲۴ بود. از سال ۱۳۲۳ کلاس مخصوصی برای دوشیزگان که سن آنها از ۹ سال بیشتر بود دایر شد.
۲ـ در سال ۱۳۱۷ کانون بانوان از یک هنرستان برای برش و خیاطی و کارهای دستی برخوردار شد. این هنرستان سه دوره‌ مقدماتی، متوسطه و عالی خیاطی را ارائه می‌کرد و تا پایان سال تحصیلی ۱۳۲۴ مجموعاً ۹۵ نفر از این دوره فارغ‌التحصیل شده و گواهی‌نامه دریافت کردند.
۳ـ از دیگر مؤسسات کانون بانوان، کلاس موسیقی بوده که معمولاً، فارغ‌التحصیلان آن در جشن‌های هفده‌ دی به هنرنمایی می‌‌پرداختند.
۴ـ انجمن‌های کانون شامل انجمن تشویق به سادگی، انجمن ورزش و انجمن خیریه بودند.
۵ـ کانون بانوان در سال تحصیلی ۲۴ ـ ۱۳۲۳ مؤسسه دیگری به نام تربیت مادر (قدر ولایت، پیشین، ص۲۳) بر تشکیلات خود افزود که با دوره یک ساله، فارغ‌التحصیلی در آن انجام می‌شد. از لحاظ محتوایی، برنامه‌‌هایی که در مؤسسات کانون پیاده می‌شد، می‌توان گفت که در همه‌ی آنها در جهت تسریع روند وابستگی فرهنگی و اقتصادی بود. چرا که الگوهایی که در ابعاد مختلف برای زن‌ ایرانی مطرح می‌شد، الگوهای برآمده از درون جامعه ایران نبود و اگر مؤسسه‌ای به عنوان تربیت مادر تأسیس شد، مادری در آن مطرح می‌شد که با معیارهای خارجی منطبق باشد. حتی در تدریس اصلی‌ترین دروس این آموزش گاه نظیر روابط خانوادگی از زنان خارجی استفاده می‌شد. بنابر گزارش صدیقه دولت‌آبادی در هنرستان خیاطی، هیچ الگوی داخلی برای پوشش زنان پیشنهاد نشد (روزنامه‌ندای زنان، ۱۳۲۷، شماره۲۹، ص۴).
۷ـ۳ـ رمان ‌و نمایشنامه‌نویسی
روی‌آوردن روشنفکران ناسیونالیست به رمان نویسی، داستان‌سرایی و نمایشنامه‌نویسی را باید متأثر از احساس ناامنی آنان ارزیابی نمود. نداشتن امنیت و پشتوانه‌ برای مقابله با عوارضی که از سخنان آنان به وجود می‌آمد، آنان را وا می‌داشت که در قالب‌های غیرمستقیم دیدگاه‌های خود را طرح کنند تا از پرداخت هزینه‌های احتمالی آن معاف گردند. البته نمایشنامه‌‌ها صرفاً علیه دین یا دینداری یا متولیان مسائل دینی نبود بلکه علیه حاکمیت نیز بوده است. بنابراین از اندکی قبل از انقلاب مشروطیت تا پایان پهلوی اول این روش بسیار پررنگ است. میرزا فتحعلی آخوند‌زاده، میرزا ملکم خان، صادق هدایت، بزرگ علوی، مجتبی مینوی و جمال‌زاده را می‌توان از سردمداران این سبک به حساب آورد. آخوندزاده نخستین نمایشنامه‌نویس ایران و آسیا است. البته سنت نمایشنامه‌نویسی آخوندزاده چونان مبانی فکری او از فرهنگ روس مآب غرب اخذ شده بود. از این لحاظ او کسی جز مقلد نمایشنامه‌های فرنگ با سستی و ضعف‌هایی که احیاناً‌ در برخی نمایشنامه‌های او از طریق این نمایشنامه‌ها بیان می‌شد، نبود مخاطبانش هم عملاً قفقاز‌ی‌ها بودند. مقصد اقصای آخوندزاده در این آثار چنانکه حامد الگار اشاره دارد «به طور کلی در جهت یکسان‌نمودن فرهنگ محلی مردم قزاقستان با فرهنگ روسی و از بین بردن عقاید سنتی در جهان اسلام به خصوص ایران بود… او امیدوار بود با نشان دادن افراد فاسد، جاهل و خرافی بر روی صحنه، تماشاگران در مورد مسائل آشکار موفق به نتیجه‌گیری شوند و به تدریج آنچه را که او بینش روشنفکرانه و مترقی می‌دانست کسب کنند.» (مددپور، ۱۳۸۶، ص۴۵). آخوندزاده سرّ این کار را در حکمای اروپا می‌داند و به تأثیر‌پذیری خود اعتراف می‌کند و در عین حال تأثیر اقدامات خود در نمایشنامه‌نویسی را با کتب وعظ مقایسه و کتب دینی را بی‌خاصیت و بی‌اقبال معرفی می کند. چنانچه قبلاً اشاره رفت آخوندزاده همواره براهین قطعیه را در قول حکمای یوروپا می‌بیند تا ثابت کند که «وعظ و نصیحت به منهاج ملامحمد رفیع واعظ قزوینی (ملا رفیع قزوینی) در کتاب بی‌شور و بی‌نمک و بی‌لذت و کسالت‌بار «ابواب‌الجنان» بی‌فایده است و آدمی از آن متنفر می‌شود و تأثیری نیز در نفوس نخواهد داشت.» در حالی که کرتیکای کتاب‌هایی چون مکتوبات کماالدوله عطشی فراوان را برای مطالعه کتاب موجب می‌شود. حرص به خواندن کرتیکا از رهگذر رسمیت استهزا و تمسخر و سرزنش است. این سرّی است خفی که حکمای یوروپا آن را دریافتند (الفبای جدید، ۱۳۵۷، ص۲۰۷). نمایشنامه‌های آخوندزاده برخی سیاسی ـ اجتماعی‌اند که به طرح مسائل سیاسی و اجتماعی می‌پردازند. این نوع نمایشنامه‌ها نیمی از تمثیلات را در بر می‌گیرد. نمایشنامه وزیر خان لنکران اصول سیاسی حکمرانان شرقی و دغل بازی آنان را به باد انتقاد می‌گیرد. خان لنکران فرمانروای ستم پیشه ابلهی است که در قلمرو او از عقل و عدالت خبری نیست و بدتر وزیر اوست که نادانی و بی‌خبری، دزدی و چاپلوسی را در خود جمع کرده است. او به زیردستان تفرعن می‌فروشد حقوق زن در این نمایشنامه مورد توجه است. نمایشنامه «مرد خسیس» اوضاع و عادات اجتماعی فاسد جامعه مسلمانان قفقاز را به نقد می‌کشد. در این نمایشنامه و نمایشنامه‌ «خرس قولدور باسان» نمایندگان روس در قفقاز انسان‌هایی خوب و با چهره‌ای مثبت و مجری عدالت معرفی شده‌اند. نمایشنامه «موسی ژوردان» ضد خرافی است. در اینجا آخوندزاده نماینده علم و روشنفکری اروپایی را در مقابل نماینده‌ جادو و خرافه‌ ایرانی و‌ آسیایی قرار می‌دهد. در «نمایشنامه وکلای مرافعه تبریز» وکلای دعاوی در چهره‌‌های منفی و رشوه‌خوار و دروغگویی ظاهر می‌شوند. حاکم شرع هم آدم ساده‌لوح خوش باوری است که گول اطرافیان را می‌خورد (آن موقع حاکم شرع از روحانیت بوده است) در این نمایشنامه نیز زن مقام ارجمندی دارد و در پی آزادی خود است در گونه‌ای از نمایشنامه‌ها‌ی آخوندزاده که خرافه و موهومات مورد قبول مردم قفقاز سخت مورد تعرض اویند، ماهیت «اصلاح دینی» و به واقع «دین‌زدایی» بیشتری دارند. او در این آثار چنان پیش می‌رود که نمایشنامه‌هایش استهزا آمیز و حاکی از بی‌تعصبی و عدم حب به اسلام و توهین به مسلمین است و بدین جهت ممنوع نمایش می‌شود (الفبای جدید، ۱۳۵۷، ص۶۰). آخوندزاده که این مطلب را دریافته‌بود در دفاع از خود چنین می‌نویسد: این نوع تصنیف را در ممالک من بانی شدم، نباید اینگونه اعتراضات استهزا‌آمیز را به پاره‌ای اطوار و اخلاق نکوهیده‌ مسلمانان حمل بر عدم تعصب و عدم حب ملت بکنند زیرا که از این اعترافات غرض تنبیه است بر دیگران که اخلاق ذمیمه احتراز نمایند (الفبای جدید، ۱۳۵۷، ص۷۴). اولین نمایشنامه آخوندزاده «ابراهیم خلیل کیمیاگر» نه تنها کیمیاگری که جهل و ساده‌لوحی افرادی را که مورد سوء استفاده کیمیا‌گر واقع می‌‌شوند، به مسخره می‌گیرند، بلکه روحانیت و تصوف نیز هدف طنز او قرار می‌گیرند. آخوندزاده در این نمایش به وضوح نشان می‌دهد که در نظر او «دین» عین «خرافات» است (مددپور، ۱۳۸۶، ص۶۳). ایرج پارسی‌نژاد در خصوص روی آوری هدایت به ایران پیش از اسلام در نمایشنامه‌ها و رمان‌ها، می‌گوید: صادق هدایت با حساسیتی که از عقب‌ماندگی ایران داشت، برای گریز از احساس خشم و شرم خود، به ایران پیش از اسلام پناه برده بود و آثاری چون نمایشنامه‌های «پروین دختر ساسان و مازیار» را نوشت که در آنها حمله عرب‌ها به ایران و شکست ساسانیان و چیرگی دین و آیین و زبان و کلام عرب بر ایرانیان بیان شده بود (اتحاد، ۱۳۷۸، جلد۶، ص۲۵۹). هدایت در داستان «میهن پرست» کسانی که موجب غفلت و بی‌توجهی به آثار فرهنگی و تمدنی شدند را مورد نقد قرار می‌دهد. وی در سال ۱۳۰۹ ش پروین دختر ساسان را در همین راستا می نویسد: نمایشنامه‌ای که در آن دختری را ترسیم می کند که پس از تسخیر شهر «راغا» (ری‌کنونی) در سال ۲۲ هجری به دست مسلمانان اسیر می‌شود. سربازان او را در ازای سکه به فرمانده عرب می‌دهند، چون زیبا بوده فرمانده می‌خواهد او را مسلمان و سپس به عقد خود درآورد. او زیر بار اسلام نمی‌رود.
بزرگ علوی دیو را درباره هجوم اعراب به ایران نوشت. هدایت‌ »سایه مغول» را نوشت و شین پرتو (شیرازپور پرتو) نیز در مورد بحران دیگر ایرانی، داستان حمله اسکندر به ایران را با عنوان شب بد مستی نگاشت. همچنین بزرگ علوی کتاب بادسام را منتشر و در آن کتاب به ستایش ایران باستان پرداخت. مجتبی مینوی نیز در سال ۱۳۱۱ ش تنسر را منتشر کرد و نوروزنامه را انتشار داد و به نشر اسناد شهر پارس‌ها پرداخت. حس نوجوی این جریان در پی تلفیقی از فرهنگ و ادب کهن ایرانی با مضامین اروپایی بود (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۱۹۷). هدایت در داستان «آتش‌پرست» از شکوه دین زرتشت می‌گوید: داستان تخت ابونصر نیز در همین زمینه است. او احساسات ناسیونالیستی خود را در قالب نمایشنامه بروز داد و سپس به تحقیق در زمینه‌ متون کهن ایرانی پرداخت. آخرین نمایشنامه او، مازیار در سال ۱۳۱۲ ش منتشر شد، که در آن شجاعت ایرانی و جانفشانی او را در قبال یورش بیگانه می‌ستاید و در مقابل، با کلمات مستهجن از زبان مازیار، بر اعراب می‌تازد و آنها را موشخوار و خشن و پست می‌شمرد، اصفهان نصف جهان، تاریکخانه، سایه مغول و گجسته دژ نیز در همین راستا قرار می‌گیرد. اما از همه مهم‌تر ترجمه متون پهلوی توسط او به فارسی است. زند و هومن یسن، اردشیر پایگان، گزارش کمان‌شکن، گجسته ابالیش، یادگار جاماسب، در آمدن شاه بهرام و رجاوند نمونه‌هایی از این تلاش است (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۱۹۹). با مروری بر نمایشنامه‌ها و داستان‌های هدایت و مجموعه همراه او از قبیل شین پرتو و بزرگ علوی و مجتبی مینوی، مؤلفه‌های زیر را در ناسیونالیسم رمانتیک این دوره مشاهده می‌کنیم.
ـ تعصب شدید ضداسلامی و به تعبیر نویسندگان، ضد سامی یا ضد عربی.
ـ ترکیب شخصیت‌های داستانی حقیقی و تخیلی.
ـ بیان تاریخی که عمدتاً مجهول و غیر مستند است.
ـ تشدید فضای دو قطبی در جامعه و تقابل و رودررویی اسلام و ایران.
ـ مظلوم‌نمایی در مقابل ظلم عرب [اسلام] با بهره گرفتن از ابزار زن. به زنان در این داستان‌ها بیشتر در مقابل چشم نامزدشان تجاوز می‌شود و در پایان هلاک می‌شوند و بیشتر دست به خودکشی می‌زنند.
ـ تحمیل الترناتیو زرتشتی در تعقیب و تقبیح اسلام.
ـ هدف نمایشنامه‌نویسان کمتر پرداختن به جنبه‌های هنری و ذوقی است و بیشتر وسیله‌ای برای بیان احساسات ناسیونالیستی است.
ـ برتری نژاد آریایی. (برداشت‌های شوونیستی)
ـ وجه فرهنگی ناسیونالیسم دستمایه ناسیونالیسم سیاسی و در خدمت ناسیونالیسم دولتی است.
ـ این جریان به نوعی اسطوره‌گرایی توجه دارد. به تعبیری، جهت‌گیری ارتجاعی و رویکردی کهنه‌گرا دارد.
ـ ناسیونالیسم این دوره نه جوشیده از متن جامعه بلکه ریشه در فرهنگ امپریالیستی و تحمیل خارجی دارد (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۲۰۰).
دیگر نمایشنامه‌نویسان نیز معمولاً مسئله ایران‌گرایی و باستان‌گرایی را در اکثر آثار خود در اولویت داشتند. نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشته‌ حسن مقدم در کنار نمایشنامه‌های ماهپاره علی‌اکبر سیاسی قابل ذکر است. دختر قرن بیستم نفیسی شب هفدهم فروردین ۱۳۰۱ ش در سالن گراند هتل تهران به روی صحنه رفت (خلج، ۱۳۸۱، ص۱۷). نمایشنامه جعفرخان از فرنگ برگشت اساساً جنگ بین کهنه و نو نیست بلکه محکوم کردن بی‌فرهنگی و سطحی بودن است. این بی‌فرهنگی هم در جعفرخان از فرنگ برگشت و هم در خانواده‌ سنتی او مورد حمله قرار می‌گیرد (خلج، ۱۳۸۱، ص۷۹). ذبیح بهروز نیز در بین سال‌های ۱۳۰۱ تا ۱۳۳۶ نمایشنامه‌های خود را انتشار داد «نمایشنامه شاه ایران و بانوی ارمن» از جمله نوشته‌های تاریخی در چارچوب ملی‌گرایی ایرانی است. او در نمایشنامه «جیجک علیشاه» سیاست‌های مستبدانه پادشان قاجار را به نقد می‌کشد. جهت تکریم فردوسی، شب فردوسی را نوشت. فعالیت‌های تحقیقی درباره اصلاح‌ زبان فارسی از جمله فعالیت‌های جدی او در دوره بعد می‌باشد که درچارچوب گفتمان ناسیونالیستی وقت صورت گرفت. لذا غلامعلی خان فکری ملقب به معزالدیوان، نمایش رستم و سهراب را در سال ۱۳۱۳ در جریان جشن هزار فردوسی اجرا نمود. شخصیت‌ هنری عبدالحسین نوشین، به ویژه در دوران برگزاری هزاره فردوسی شکوفا گردید. در این ایام که خاورشناسان از سراسر جهان به تهران آمده‌بودند، نوشین سه نمایشنامه «رستم و تهمینه»، «زال و رودابه» و «رستم و کیقباد» را با آهنگ‌سازی مین باستیان روی صحنه برد. همکاری او با بانو لرتا از همین ایام شروع شد و سرانجام به زندگی مشترک انجامید. اجراهای نوشین در هزاره فردوسی یک کامیابی چشمگیر بود (خلج، ۱۳۸۱، ص۱۳۰).
همانگونه که قبلاً اشاره شد یکی از بن‌مایه‌های باستان‌گرایی در ایران پارسیان هند بودند که نقش بسزایی در تولید ناسیونالیسم باستان‌گرا بازی می‌کردند، نکته جالب اینکه، نمایشنامه‌‌نویس‌هایی که در دوران پهلوی اول فعال بودند و از موقعیت ناسیونالیستی برای ترویج نمایشنامه خود بهره می‌بردند، به نوعی با پارسیان هند و زرتشتیان آن دیار در ارتباط بودند به طوری که هدایت را شناسایی و به آنجا دعوت می‌کردند. افرادی دیگر نظیر پورداوود نیز به دعوت دینشاه (رئیس انجمن زرتشتیان ایران در بمبئی) به هند مسافرت کردند، ذبیح‌ بهروز، محمد مقدم هم در بمبئی بودند که هدایت به آنها ملحق شد. در شعرهای عارف قزوینی شاعر ناسیونالیست و موسیقی‌دان مدرنیست نیز ردپای زرتشتی‌گری به خوبی دیده می‌شود (ذاکر، ۱۳۸۶، ص۲۰۶).
۴ـ تأثیر الگو غلبه ناسیونالیسم بر اسلام بر منافع ملی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ق.ظ ]




این مدل‌ها قادر به بهینه‌سازی اهداف مختلف با واحدهای مختلف هستند. هر یک از اهداف استفاده شده دارای درجه برتری‌اند که در فرایند بهینه‌سازی می‌باید ترتیب حل آنها رعایت شود. گزینه‌ها بر‌اساس بهینه‌سازی مجموعه‌ای از تابع هدف با توجه به قیود مسئله، طراحی می‌شوند. در این روش افزایش اهمیت یک هدف فقط با کاهش اهمیت حداقل یک هدف دیگر، مسیر خواهد بود (خدابخشی، ۱۳۸۹).
۱-۱۰-۲-تصمیم ­گیری چند­شاخصه:
این مدل‌ها برای انتخاب گزینه برتر استفاده می‌شوند. معمولاً انتخاب از طریق تعیین سطح قابل قبول برای معیارها، یا مقایسه بین گزینه‌ها صورت می‌گیرد. مدل‌های چند­شاخصه خود به دو دسته مدل‌های غیر‌جبرانی و مدل‌های جبرانی تقسیم می‌شوند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۱-۱۰-۲-۱- مدل غیرجبرانی[۱۲]: این مدل شامل روش‌هایی است‌که مبادله در بین شاخص‌ها مجاز نیست؛ بدین معنا که نقطه ضعف موجود در یک شاخص با مزیت موجود در شاخص دیگر جبران نمی‌شود. بنابراین در این روش‌ها هر شاخص به تنهایی مطرح بوده و مقایسه‌ها بر‌اساس شاخص به شاخص صورت می‌پذیرد (خدابخشی، ۱۳۸۹).
۱-۱۰-۲-۲- مدل جبرانی[۱۳]: این مدل شامل روش‌هایی است که امکان مبادله میان شاخص‌ها وجود دارد، به عبارت دیگر تغییری در یک شاخص می‌تواند با تغییر در شاخصی دیگر تعدیل شود و یا کاهش یک شاخص در صورتی‌که سبب افزایش شاخص دیگر شود، قابل پذیرش خواهد بود. مدل‌های یاد شده به سه زیر گروه نمره‌گذاری و امتیازدهی[۱۴]، سازشی[۱۵] و هماهنگ[۱۶] تقسیم می‌گردند (خدابخشی، ۱۳۸۹).
جدول ۱-۲- تفاوت­های مدل­های تصمیم ­گیری چندشاخصه و چندهدفه(عطایی، ۱۳۸۹)

محورها

مدل­های تصمیم ­گیری چندشاخصه

مدل­های تصمیم ­گیری چندهدفه

اساس تعریف معیارها

شاخص ­ها

اهداف

هدف­ها

غیر صریح و مبهم

واضح و روشن

شاخص ­ها

واضح و روشن

غیر صریح و مبهم

محدودیت­ها

غیرالزام آور

الزام آور

تعداد راهکارها

متناهی(متناظر با اعداد صحیح)

نامتناهی( متناظر با اعداد پیوسته)

موارد استفاده

انتخاب و ارزیابی

طراحی

      1. معرفی روش­های پرومته:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:40:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم