کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



مبحث دوم: دیوان های بین المللی موقت و دیوان بین المللی کیفری
در طول قرن بیستم، چهار دیوان بین المللی کیفری موقتی تشکیل شده بود؛ یعنی دادگاه نظامی بین المللی نورنبرگ و دادگاه توکیو، دادگاه کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق، و همچنین برای رواندا. در ۱۷ ژولای ۱۹۹۸، کنفرانس تام الاختیار ملل متحد رد ایجاد دیوان کیفری بین المللی (کنفرانس رم) اساسنامه دیوان کیفری بین المللی رم را به منظور تشکیل دیوان دائمی کیفری بین المللی پذیرفت.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مفهوم حاکمیت به خاطر تسلیم نظامی بدون قید و شرط آلمان و ژاپن، و اعمال قدرت شورای امنیت ملل متحد به موجب فصل هفتم منشور ملل متحد در مورد یوگسلاوی سابق و رواندا توسط چهار دیوان موقتی تضعیف شده بود [۳۷].
گفتار اول: دیوان های نورنبرگ و توکیو
دیوان نظامی بین المللی نورنبرگ (دیوان نورنبرگ) یک دادگاه اشغالی[۳۸] برای آلمان بود که بعد از جنگ جهانی دوم به وسیله چهار قدرتی که آلمان بدون قید و شرط تسلیم آنها شده بود یعنی بریتانیای کبیر، فرانسه، اتحاد شوروی و ایالات متحده به نمایندگی از منابع همه دولتها- که متعاقباً از سوی ۱۹ کشور دیگر مورد حمایت قرار گرفت ایجاد شد. دیوان چهار قاضی داشت که به وسیله دولتهای پیروز منصوب شده بودند. همچنین دادستانها نیز از چهار کشور بودند. دیوان نورنبرگ منشورش را محصول «اعمال قوه بود» دانست . تصریح کرد «حق غیر قابل تردید این کشورها در قانونگذاری برای سرزمینهای اشغالی بوسیله جهان متمدن به رسمیت شناخته شده است.»
دیوان ۲۴ جنایتکار جنگی اصلی نازی را محاکمه کرد و تعقیب جنایتکاران جنگی کوچک نازی را به کشورهایی که در آنجا جرایمشان را مرتکب شده بودند واگذار کرد. یک متهم خودکشی کرد و دیگری برای محاکمه نامناسب اعلام شد. در رای اول اکتبر ۱۹۴۶ دیوان، سه نفر تبرئه، دوازده نفر اعدام، سه نفر به حبس ابد، چهار نفر به زندان محکوم شدند. یکی از ۱۲ متهم محکوم به اعدام، مارتین بورمن صدراعظم حزب نازی بود که غیابی محاکمه شده بود.
ماده ۶ منشور نورنبرگ برای جنایات علیه صلح، تجاوزات به قوانین یا عرفهای جنگی، و جنایات علیه بشریت مسئولیت فردی تقاضا کرده بود. دیوان نورنبرگ، با بیان اینکه مقررات منشور «قاطع و برای دیوان الزام آور» میباشند، وظیفه خود را اجرای حقوق مقرر در منشور نورنبرگ میدانست.
از طرفی دیوان نظامی بین المللی برای خاور دور (دیوان توکیو) بوسیله فرمانده عالی ایالات متحده در ژاپن، که ۱۱ قاضی دادگاه را نیز منصوب کرد ایجاد شد، از جمله، قضات از بین نامزدهای پیشنهادی از سوی دولتهای امضاء کننده شرایط تسلیم ژاپن (ایالات متحده، اتریش، کانادا، چین، فرانسه، بریتانیای کبیر، هلند، نیوزیلند و اتحاد شوروی) به اضافه دولتهای هند و فیلیپین انتخاب شدند. دیوان توکیو در اجرای منشور خود از استدلال دیوان نورنبرگ که در ژانویه ۱۹۴۶ اعلام و در منشور نورنبرگ طراحی شده بود پیروی کرد. اولین جلسه دیوان توکیو در ۳ مه ۱۹۴۶ تشکیل شد ولی تا نوامبر ۱۹۴۸ رای خود را اعلام نکرد. مظنونین جنایات جنگی ژاپن به عنوان مظنونین «الف»، «ب» یا «ج» طبقهبندی شده بودند. مظنونین «الف» به جنایات علیه صلح؛ مظنونین «ب» به نقض جنایات جنگی قراردادی، و مظنونین «ج» به شرارتهای شناخته شده به عنوان جنایات علیه بشریت متهم بودند. دیوان توکیو تنها مظنونین «الف»، شامل نخست وزیر سابق هیدکی توجو[۳۹] و ۲۴ مرتکب دیگر را تحت تعقیب قرار داد [۴۰] و محاکمه مظنونین «ب» و «ج» را به دادگاههای نظامی کشورهای مختلف واگذار کرد [۴۱].
گفتار دوم: دیوان بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق و دیوان بین المللی کیفری برای رواندا
دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق در ۱۹۹۳ توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد براساس قطعنامه ۸۰۸، ۲۲ فوریه ۱۹۹۳ و قطعنامه ۸۲۷، ۲۵ مه ۱۹۹۳ ایجاد شد. تجاوز گسترده نسبت به حقوق بشر دوستانه بین المللی در سرزمین یوگسلاوی سابق از جمله اقدام به «پاکسازی قومی»، از سوی شورای امنیت به عنوان تهدیدی نسبت به صلح و امنیت بین المللی شناخته شد. بنابراین، شورای امنیت از اختیارات خود به موجب فصل هفتم منشور ملل متحد برای تشکیل یک دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق به عنوان یک ارگان فرعی به منظور کمک به حفظ و استقرار مجدد صلح در یوگسلاوی سابق استفاده کرد.
دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق خود را اولین دیوان بین المللی حقیقی که توسط ملل متحد برای تعیین مسئولیت کیفری فردی به موجب حقوق بینالملل بشر دوستانه تشکیل شده است میداند، در حالیکه دیوانهای توکیو و نورنبرگ دیوانهای «چند ملیتی، که تنها بخشی از جامعه بینالملل را نمایندگی میکردند» شناخته شدهاند.
دیوان کیفری بین المللی برای رواندا به موجب قطعنامه ۹۵۵، ۸ نوامبر ۱۹۹۴ شورای امنیت ملل متحد در واکنش به کشتار جمعی، و دیگر نقضهای سازماندهی شده، گسترده، و آشکار حقوق بشر دوستانه بین المللی که در رواندا ارتکاب یافته بود تشکیل شد. دیوان در آروشای تانزانیا مستقر است، و برای رسیدگی به (جنایت) کشتار جمعی، جنایات علیه بشرت، نقضهای ماده ۳ قراردادهای مشترک ۱۲ اوت ۱۹۴۹ ژنو در حمایت از قربانیان جنگ، و مقاوله نامه الحاقی شماره ۲، ۸ ژوئن ۱۹۷۷، ارتکابی در سرزمین رواندا و برای محاکمه شهروندان رواندایی مسئول ارتکاب این نقضها در سرزمین کشورهای همسایه، بین ۱ ژانویه و ۳۱ دسامبر ۱۹۹۴، زمانی که اعضای گروه قومی توتسی و طرفداران هوتوشان از سوی اعضای گروه قومی هوتو، قتل عام یا مورد حمله قرار گرفتند صلاحیت دارد. مانند دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق، دیوان کیفری بین المللی برای رواندا نسبت به اشخاص حقیقی صلاحیت دارد. همچنین، دادستان دیوان بین المللی کیفری برای یوگسلاوی سابق به عنوان دادستان کیفری بین المللی برای رواندا انجام وظیفه میکند [۴۲]. مقررات اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای رواندا در خصوص سازمان دادگاه، تحقیق و تنظیم کیفرخواست، نظارت بر کیفر خواست، حقوق متهم، مجازاتها، رسیدگیهای تجدیدنظر، و همکاری و معاضدت قضایی، مشابه مقررات اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق است. با این حال، از آنجایی که اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق مقرر میدارد که دیوان مزبور در لاهه مستقر میشود، اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای رواندا محل استقرار دیوان مزبور را، چنان که توسط خود رواندا پیشنهاد شده بود به خاطر حساسیت موجود در مورد ترجیح آروشابر کیگالی، پایتخت رواندا، ذکر نکرده است. در نتیجه اصلاحاتی که به موجب قطعنامه شماره ۱۳۲۹، ۳۰ نوامبر ۲۰۰۰ شورای امنیت ملل (در اساسنامه) صورت گرفت، در حال حاضر مقررات مربوط به ترکیب شعبات، انتخاب قضات و ماموران و کارمندان شعب به موجب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای رواندا از آنچه به موجب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی است تفاوت دارد. چنان که در مورد دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق است، اساساً دیوان کیفری بین المللی برای رواندا هیاتی از قضات اختصاصی ندارد تا در کار به او کمک کنند.
به طور کلی ویژگی منحصر به فرد دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا، همزیستی صلاحیت موازی و صلاحیت برتری است که هر یک از آنها در مقابل دادگاههای ملی دارد. نه دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و نه دیوان کیفری بین المللی برای رواندا، صلاحیت انحصاری بر جرایم مشمول صلاحیت خود ندارند [۴۳].
گفتار سوم: دیوان دایمی کیفری بین المللی
آرزوهای تاسیس یک دیوان دایمی کیفری بین المللی در ۱۹۸۰، با پیشنهاد کشورهای آمریکای لاتین به مجمع عمومی متحد، به رهبری ترینیداد وتوباگو، که تشکیل چنین دادگاهی را به عنوان آخرین راه حل خود برای تعقیب قاچاق بین المللی مواد مخدر میدانستند احیا شد. موضوع (تاسیس دادگاه) از طریق مجمع عمومی به کمیسیون حقوق بینالملل ارجاع داده شد. در سال ۱۹۹۳ مجمع عمومی از کمیسیون حقوق بینالملل خواست تا پیش نویس اساسنامه دادگاه را تهیه نماید. پیش نویس اساسنامه کمیسیون حقوق بینالملل که در ۱۹۹۴ پایان یافت بطور وسیعی تحت تاثیر اساسنامه دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق بود. در همان سال، یک کمیته موقتی از سوی مجمع عمومی تشکیل شد تا موضوعات مطرح در پیشنویس اساسنامه را بررسی کند. در همین اثناء، در سال ۱۹۹۱، کمیسیون حقوق بینالملل پیش نویس قانون جنایات علیه صلح و امنیت بشری را تصویب کرد، طرحی که از ۱۹۴۷ مورد تایید مجمع عمومی ملل متحد بود. پیش نویس قانون فوق برای اظهار نظر به دولتها ارائه شد و در سال ۱۹۹۶ در راستای اظهار نظرهای به عمل آمده مورد تجدید نظر قرار گرفت. پیش نویس اساسنامه ۱۹۹۴ و پیش قانون ۱۹۹۶ عموماً از نظر محتوا و قلمرو جرایم مشول صلاحیت دیوان کیفری بین المللی احتمالی تداخل داشتند. پیشنویس قانون ۱۹۹۶ مقرر میدارد که جنایات علیه صلح و امنیت بشری، ذاتاً جرایم حقوق بین المللی هستند که اشخاص مسئول مجازات خواهند شد، اعم از اینکه این جرایم به موجب حقوق داخلی قابل مجازات باشند یا نباشند. با این حال، بدون لطمه زدن به صلاحیت دادگاه کیفری بین المللی هر دولت مشمول قانون فوق[۴۴]، تدابیر لازم برای ایجاد صلاحیت خود نسبت به جنایات کشتار جمعی، جنایات علیه بشریت، جرایم علیه کارکنان سازمان ملل متحد و (سازمانهای) وابسته و جنایات جنگی، واگذاری صلاحیت انحصاری رسیدگی به جنایت تجاوز به یک دادگاه کیفری بین المللی اتخاذ خواهند کرد. چنانکه خواهیم دید، پیشنویس قانون با مشکلاتی روبرو شد.
جریان تاسیس دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق و رواندا، به ترتیب، در سال ۱۹۹۳ و ۱۹۹۴، این باور گسترده را تقویت کرد که تشکیل یک دادگاه کیفری بین المللی نامیده میشد از سوی مجمع عمومی تشکیل داد. این کمیته از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ شش جلسه تشکیل شد تا متن قرارداد تشکیل یک دادگاه کیفری ژولای ۱۹۹۸ با حضور ۱۶۰ کشور به اوج خود رسید و اساسنامه دیوان کیفری بین المللی در آخرین روز کنفرانس پذیرفته شد [۴۵].
مبحث سوم: مقر و ارکان دیوان
طبق ماده ۲ اساسنامه رم، دیوان یک سازمان مستقل بین المللی است که خود از چهار بخش ریاست، شعبه ها، دفتر دادستان و دفترخانه تشکیل شده است. هجده قاضی، اعضای ثابت این دیوان هستند که با رای مخفی در یک جلسه مجمع کشورهای عضو انتخاب شده اند. قضات پس از آنکه وظایف خود را رسما برعهده گرفتند، به محض آن که امکان پذیر باشد، رییس را انتخاب میکنند و شعبه ها را تشکیل می دهند.
دفتر دادستان به طور مستقل به عنوان یک سازمان جداگانه از دیوان عمل میکند و در راس آن یک دادستان قرار میگیرد که با رای مخفی اکثریت قاطع مجمع کشورهای عضو انتخاب شده است. مقام ریاست از رییس، نایب رییس اول و دوم تشکیل شده است که رییس در بخش فرجامخواهی همراه با چهار قاضی دیگر کار میکند. بخش دادرسی و پیش از دادرسی هم از کمتر از شش قاضی تشکیل نمیشوند. دفترخانه مسوول مدیریت و خدمت رسانی دیوان از لحاظ غیرقضایی است؛ بدون آنکه بر فعالیت دادستانی تاثیر بگذارد. در راس آن نیز مدیر دفتری است که با رای اکثریت قضات انتخاب شده است.
۱- ریاست
ریاست دیوان از یک رییس و نایب رییسان اول و دوم که برای یک دوره سه ساله قابل تکرار با رای اکثریت قاطع قضات انتخاب میشوند؛ تشکیل شده است. رییس مسوول اداره صحیح دیوان است، به جز در مورد دفتر دادستانی؛ گرچه مقام ریاست هم پایه با مقام دادستان است و در همه امور مشترک، با دادستان موافقت خواهد کرد.
رییس به نمایندگی از دیوان عمل می کند و میتواند برای افزایش شمار قضات، اگر مناسب و لازم بداند پیشنهاد دهد و دفترخانه طرح پیشنهادی را برای همه کشورهای عضو منتشر خواهد کرد و این پیشنهاد ممکن است در یک نشست مجمع کشورهای عضو مورد بحث و بررسی نهایی قرار گیرد.
۲- شعبه ها
بخش قضایی دیوان از سه قسمت تشکیل شده است:
یک: بخش فرجام[۴۶]
دو: بخش دادرسی و محاکمه[۴۷]
سه: بخش پیش از دادرسی[۴۸]
هر سه بخش مسوول انجام وظایف قضایی دیوان هستند.
بخش فرجام از رییس و چهار قاضی دیگر تشکیل شده است؛ همچنین بخش محاکمه (دادرسی) از نایب رییس دوم و پنج قاضی دیگر و بخش پیش از دادرسی هم از نایب رییس اول و شش قاضی دیگر تشکیل شده است.
قضات:
هجده قاضی به وسیله مجمع کشورهای عضو برای یک دوره کاری سه، شش و نه ساله از بین اشخاصی با شخصیت اخلاقی والا، بی طرفی و درستکاری انتخاب میشوند که شرایط احراز مقرر شده را در کشورهای مربوط برای انتخاب به عنوان بالاترین مقامات قضایی دارا هستند.
قضات از میان دو فهرست انتخاب شده اند:
فهرست الف: قضاتی با شایستگی محرز شده در حقوق جزا و آیین دادرسی و کارشناسی مناسب مورد نیاز، خواه به عنوان قاضی، دادستان یا وکیل یا در هر صلاحیت مشابه در دادرسی جزایی.
فهرست ب: قضاتی با شایستگی محرز در قلمرو حقوق بین الملل مانند حقوق بشردوستانه و قوانین حقوق بشر و خبرگی مربوط به صلاحیت قضایی حرفه ای که مربوط به کار قضایی دیوان است.
به هنگام گزینش قضات در مجمع کشورهای عضو، نماینده داشتن سیستمهای حقوقی اصلی جهان، نمایندگی جغرافیایی عادلانه و یک گزینش منصفانه از قضات مرد و زن مورد توجه قرار گرفت. البته همه قضات دارای تابعیت کشورهای عضو هستند. ترکیب کنونی قضات به این ترتیب است: هفت نفر از گروه کشورهای اروپای غربی و دیگر کشورها، چهار نفر از گروه کشورهای امریکای لاتین و کارائیب، سه نفر از گروه کشورهای آسیایی، سه نفر از گروه کشورهای افریقایی و یک نفر از اروپای شرقی. این قضات که در مذاکرات سوم تا هفتم فوریه ۲۰۰۳ در نیویورک انتخاب شدند یازده نفر مرد و هفت نفر زن هستند.
قضات می توانند مقام خود را برای یک دوره ۹ ساله حفظ کنند ولی نمی توانند دوباره انتخاب شوند مگر در مواردی که به وسیله اساسنامه رم پیش بینی شده است. قضاتی که ابتدا برای سه سال انتخاب شده اند میتوانند دوباره برای یک دوره کامل (۹سال) انتخاب شوند. آنها ممکن است بر اساس تصمیم رییس به طور تمام وقت یا پاره وقت خدمت کنند.
۳- دفتر دادستان
دفتر دادستان نیز یکی از چهار رکن دیوان بین المللی کیفری است. در راس آن دادستان کل قرار دارد که به وسیله مجمع کشورهای عضو انتخاب شده است و اختیارات کامل برای مدیریت و اداره دفتر از جمله کارکنان، تاسیسات و دیگر وسایل دفتر دارد. دادستان کل، آقای لوییس مورنو اوکامپو[۴۹] است که طبق آنچه در ماده ۴۵ اساسنامه مقرر شده است مقام خود را در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۳ رسما برعهده گرفت. مجمع کشورهای عضو همچنین میتواند یک یا دو معاون دادستان از فهرست نامزدهایی که توسط دادستان کل در پی انتشار درخواستها یا معرفی نامه های نامزدهای این سمت، تهیه میشود؛ گزینش کند.
ماموریت دفتر، تنظیم و هدایت بازجویی ها و تعقیب جرائمی است که در حدود صلاحیت دیوان واقع شده است؛ یعنی ژنوساید[۵۰] ، جرائم علیه بشریت و جنایات جنگی. در مرحله بعد به محض آنکه در یکی از مجامع هفت سالانه مجمع کشورهای عضو با تعریف جرم تجاوز موافقت کنند، این دفتر اجازه خواهد داشت که این جرم را مورد تحقیق و تعقیب قرار دهد [۵۱].
به این وسیله، دفتر دادستانی به اهداف کلی دیوان کمک می کند تا به مصونیت مرتکبان جدی ترین جرائم مربوط به جامعه بین المللی پایان دهد و این چنین از جنایات مشابه جلوگیری کند.
دادستان کل میتواند یک تحقیق را هرگاه که بر یک مبنای منطقی، عقیده داشته باشد که جنایتی انجام شده است یا در حال ارتکاب است، براساس اشاره ها و مراجعه به وضعیت ها (گزارشها)، آغاز کند. چنین اشاره ها یا مراجعاتی باید به وسیله یک کشور عضو دیوان یا شورای امنیت سازمان ملل متحد انجام شود و یک تهدید را نسبت به صلح و امنیت بین المللی نشان دهد. طبق اساسنامه و مقررات دادرسی دیوان، دادستان باید پیشنهادهای تاثیرگذار را قبل از آنکه برای اقامه دعوا تصمیم بگیرد، نزد خود ارزیابی کند.
علاوه بر اشاره های کشورهای عضو و شورای امنیت، همچنین ممکن است دادستان کل اطلاعاتی درباره جرائم در حدود صلاحیت دیوان به وسیله منابع دیگر دریافت کنند؛ منابعی مانند افراد یا سازمانهای غیردولتی. دادستان کل باید در هر مورد یک تحقیق مقدماتی نسبت به این اطلاعات، تنظیم کند. اگر دادستان کل اقامه دعوا همراه با یک بازجویی و تحقیق مقدماتی را منطقی بداند؛ از شعبه پیش از دادرسی خواهد خواست که برای یک تحقیق اجازه صادر کند؛ در نتیجه این دفتر هر دو بخش تحقیق و تعقیب را در بر میگیرد. با توجه به وظیفه نخست (تحقیق)، دفتر بیشتر مسوول بازپرسی های اولیه و تنظیم تحقیقات (مثل جمع آوری دلایل و پرسش از اشخاصی که بازپرسی میشوند مانند قربانیان و شهود) خواهد بود. در این رابطه اساسنامه با تایید مسئولیت دادستانی برای احراز واقعیت در هر دعوا، مقرر نموده که مقام دادستان واقعیت های مربوط به تبرئه کردن یا مجرم دانستن متهم را در مرحله تحقیق ارزیابی نماید.
مرحله تعقیب هم در روند تحقیقاتی نقش دارد اما مسئولیت اصلی رسیدگی به هر دعوا قبلا با شعبه های مختلف دیوان است.
اصل تکمیل یا اصل مکمل بودن[۵۲] : دیباچه اساسنامه تاکید می کند که دیوان بین المللی کیفری آخرین وسیله برای برپا کردن عدالت درباره قربانیان ژنوساید، جنایات جنگی و جرائم علیه بشریت است. بنابراین از همه کشورها درخواست میکند که اقداماتی را در سطح ملی اتخاذ کنند و همکاری بین المللی را برای پایان بخشیدن به مصونیت جنایتکاران افزایش دهند و به کشورها، وظایفشان را برای اعمال صلاحیت قضایی کیفری و مسئولیت بیشتر آنها را در مورد چنین جنایاتی یادآوری میکند. بنابراین اساسنامه رم، نقش یک «مکمل» برای سیستمهای حقوقی ملی را به دیوان بین المللی کیفری واگذار کرده است.
اساسنامه رم تاکید میکند که مسئولیت نخستین برای تحقیق و تعقیب جرائم بین المللی با دولتهاست؛ بنابراین طرح یک دعوا در دیوان بین المللی کیفری جایی که دعوا توسط یک دولت که برای آن صلاحیت بیشتری دارد در حال بررسی و تعقیب است، مجاز نیست؛ مگر آنکه آن دولت حقیقتا برای انجام تحقیقات و تعقیب جرم، بی میل یا ناخشنود باشد. دادستان کل موظف است وقتی که تصمیم میگیرد یک تحقیق را آغاز کند به این شرط اساسنامه توجه نماید.
اساسنامه پیش بینی کرده است که دفتر و مقام دادستانی به طور مستقل عمل میکند؛ در نتیجه یک عضو دفتر نباید درصدد برآید که بر اساس دستورات یک منبع خارجی مانند کشورها، سازمانهای بین المللی دیگر، سازمانهای غیردولتی یا افراد عمل کند.
۴- دفترخانه
طبق ماده ۴۳ اساسنامه، دفترخانه از نظر غیرقضایی مسوول اداره و خدمات دیوان است که به وسیله یک مدیر دفتر که مقام اصلی اداری دیوان است، اداره میشود. مدیر دفتر با رای مخفی اکثریت قاطع قضات در جلسه هیات عمومی قضات انتخاب میشود.
در پی پیشنهاد هیات رییسه مجمع کشورهای عضو در ۲۴ ژوئن ۲۰۰۳ آقای برونو کاتالا[۵۳] از فرانسه به عنوان نخستین مدیر دفتر دیوان برگزیده شد. او مقام خود را برای یک دوره پنج ساله حفظ خواهد کرد و وظایف خود را زیرنظر رییس دیوان انجام میدهد.
در میان دیگر ارکان، دفترخانه است که برای نظارت بر مسائل مربوط به معاضدت قضایی، مدیریت دادگاه، مسائل قربانیان و شهود، مشاوره برای دفاع (متهمان)، واحد بازداشت و نیز خدمات سنتی که توسط مدیران در سازمانهای بین المللی ارائه میشود مانند تامین بودجه، ترجمه، مدیریت ساختمان، کارپردازی و کارکنان، مسوول است. مقررات آیین دادرسی و ادله اثبات دعوا نیز همراه با مسئولیت دریافت، احراز و تهیه اطلاعات، ایجاد کانال ارتباطی با کشورها و به کارگرفتن آن برای ایجاد ارتباط بین دیوان و کشورها، سازمانهای بین الدولی و سازمانهای غیردولتی، به مدیر دفتر واگذار شده است [۵۴].
مبحث چهارم: بررسی صلاحیت های دیوان بینالمللی کیفری
گفتار اول: اصل صلاحیت تکمیلی
به ‌هنگام تاسیس دیوان بین المللی کیفری مساله ارتباط این دیوان با دادگاه‌های داخلی و ملی کشورها و تعارض صلاحیتی ممکن مطرح‌ گردید، به ‌عبارت دیگر این سوال مطرح بود که تعارض صلاحیت‌ دیوان بین المللی کیفری و محاکم ملی به چه نحوی می‌بایست‌ حل شود؟ در تاریخ محاکم کیفری بین المللی این مساله نیز لحاظ شده بود. بطور مثال مواد ۱۰ و ۱۱ منشور نورنبرگ بر صلاحیت‌ محاکم ملی دولتهای عضو در رسیدگی به جرایم اشخاص،گروه‌ها یا سازمانهای جنایتکار با در نظر گرفتن محاکمات نورنبرک تاکید کرده بود.
در مورد دادگاه‌های یوگسلاوی و رواندا نظریه صلاحیت موازی با برتری صلاحیت دادگاه یوگسلاوی مورد تایید قرار گرفت. بند ۱ از ماده ۹ اساسنامه دیوان بین المللی کیفری یوگسلاوی سابق تصریح‌ می‌دارد که «دادگاه بین المللی و محاکم ملی از صلاحیت موازی در تعقیب متهم به ارتکاب نقض فاحش حقوق بشر دوستانه بین المللی‌ برخوردار می‌باشند.» با این‌حال تقدم به‌صلاحیت دادگاه یوگسلاوی‌ داده شده است. بند ۲ در این خصوص بیان می‌کند که صلاحیت‌ دیوان بین المللی مقدم بر صلاحیت محاکم ملی خواهد بود. در هر مرحله از رسیدگی دادگاه بین المللی از محاکم ملی می‌تواند رسما درخواست نماید که مطابق با اساسنامه و قواعد دادرسی و ادله‌ دادگاه بین المللی، رسیدگی به موضوع را به دادگاه یوگسلاوی واگذار نمایند.
در جریان تدوین اساسنامه دیوان بین المللی کیفری اصل تکمیلی‌ بودن صلاحیت دیوان مورد پذیرش قرار گرفت.این اصل در جریان‌ مذاکرات مقدماتی چندان روشن و واضح نبود.با این‌حال نهایتا در کنفرانس دیپلماتیک با اکثریت مطلق به تصویب رسیده به موجب‌ این اصل محاکم ملی مسئولیت اصلی در تحقق و تعقیب جنایات‌ بین المللی موضوع صلاحیت دیوان را دارا می‌باشند و در صورت‌ عدم تمایل یا توانایی و یا نبود دستگاه قضایی مستقل و کارآمد، دیوان بین المللی کیفری مبادرت به اعمال صلاحیت خواهد کرد. این موضوع در مقدمه،ماده ۱ و ماده ۷۱ اساسنامه رم مورد تایید قرار گرفته است.بنابراین طبق این اصل اساسی دیوان بین المللی‌ کیفری مکمل محاکم ملی است ولی جایگزین یا جانشین محاکم‌ ملی نیست و صرفا تحت شرایطی مبادرت به اعمال صلاحیت خواهد نمود.
گفتار دوم: صلاحیت ذاتی (شخصی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 10:02:00 ق.ظ ]




۹

چان[۵۸]

۲۰۰۶

تحلیلی از ارزش‌های مصرف در کتاب‌های درسی دبستان در چین انجام داده است که در این مطالعه ۷۲ درس تحلیل‌شده است و نتایج نشان می‌دهد که ۸ درس از ۷۲ درس به ارزش‌های مصرف پرداخته‌اند.

۱۰

لامبانتوبنگ[۵۹]

۲۰۰۵

مقایسه از محتوای کتاب‌های درسی دبستان در مورد مهارت‌های فرایندی در اندونزی و ژاپن ارائه می‌دهند. نتایج نشان می‌دهد که مواد درسی اندونزی به این مقوله نپرداخته است و در تمام سطوح به مهارت‌های پایه پرداخته ‌شده است اما در ژاپن بر مهارت‌های پایه در کلاس سوم و مهارت‌های تجمعی در کلاسهای چهارم و پنجم و ششم تأکید شده است.

۱۱

رازینو[۶۰]

۲۰۰۳

تحلیلی محتوایی از کتاب‌های دبستان در مکزیک در رابطه با میزان تغییر محتوای کتاب‌ها، قبل و بعد از تمرکززدایی در آموزش عمومی در ۱۹۹۳ انجام‌شده و نتایج نشان‌دهنده افزایش توجه به محتوای محیطی در این کتاب‌ها است

۱۲

ویلیام[۶۱]

۲۰۰۱

تحلیلی از محتوایی کتاب‌های درسی اجتماعی طی سه سال در ایلات آلبرتا در رابطه با حقوق انسانی انجام‌شده که نتایج نشان می‌دهد کتاب‌های درسی به‌تنهایی نمی‌توانند برای دانش‌آموزان و معلمان به‌عنوان منبع آموزش حقوق انسانی تلقی شده و باید از منابع کمکی بهره ببرد.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱۱-۲ پژوهش‌های انجام شده داخل ایران
جدول ۲-۳ پژوهش‌های صورت گرفته داخلی

شماره

نام پژوهشگر

سال پژوهش

نتیجه

۱

نسرین میانجی و دکتر پروین صمدی

۱۳۹۲

در پژوهشی باهدف تحلیل میزان توجه کتاب‌های درسی دوره متوسطه شاخه کاردانش کشور به انواع مؤلفه‌های فرهنگ کار و ابعاد سه‌گانه نگرش مذکور (شناختی، عاطفی و رفتاری) سه سؤال اصلی پژوهش موردبررسی واقع‌شده است. عمده‌ترین یافته‌های پژوهش ازاین‌قرار است: در کتاب بهداشت و ایمنی کار از تعداد کل ۹۸ مرتبه توجه به مؤلفه‌های اساسی فرهنگ کار در بعد شناختی (۱۰۰) درصد، ۵۱ مرتبه (۴/۵۲) درصد آن همراه با ملاحظات بعد عاطفی و ۵ مرتبه (۱/۵) درصد مؤلفه‌های فرهنگ کار همراه با ملاحظات بعد رفتاری بوده است. در کتاب کارآفرینی از تعداد کل ۱۷ مرتبه توجه به مؤلفه‌های فرهنگ کار در بعد شناختی (۱۰۰ درصد)، ۵ مرتبه (۴/۲۹ درصد) بعد عاطفی بوده و در هیچ مؤلفه‌ای به بعد رفتاری اشاره‌ای نشده است. در کتاب قانون کار از تعداد کل ۳۰ مرتبه توجه به مؤلفه‌های فرهنگ کار در بعد شناختی (۱۰۰) درصد، تنها در ۲ مورد (۶/۶ درصد) بعد عاطفی بوده و ۱ مرتبه (۳/۳) درصد همراه با ملاحظات بعد رفتاری بوده است. می‌توان گفت کتاب‌های مذکور عمدتاً شناختی و اشاره از نوع مستقیم بوده است؛ بنابراین در طراحی و تدوین کتاب‌های مذکور به ابعاد سه‌گانه نگرش فرهنگ کار در حد قابل‌توجه اعتنا نشده است.

۲

مهدی سبحانی نژاد و مینا مقدم

۱۳۹۲

(۱۳۹۲) در پژوهشی درصدد تبیین ابعاد و مؤلفه‌های نگرش کارآفرینی و تحلیل آن در محتوای کتب درسی عمومی و تکمیل مهارت دوره متوسطه کار و دانش بوده است. نتایج نشان داده است که در کتاب‌های عمومی، بیشترین میزان توجه به مؤلفه نگرش جامع کارآفرینی در کتب دین وزندگی و کمترین میزان توجه در کتاب زبان فارسی بوده به‌علاوه بیشترین توجه به بعد عاطفی و کمترین توجه به بعد شناختی نگرش جامع کارآفرینی بوده است در کتاب‌های تکمیل مهارت بیشترین میزان توجه به مؤلفه‌های نگرش جامع کارآفرینی در کتاب کارآفرینی و کمترین میزان توجه در کتاب بهداشت و ایمنی کار بوده است به‌علاوه بیشترین توجه به بعد شناختی و کمترین توجه نیز به مؤلفه‌های بعد عاطفی نگرش جامع کارآفرینی بوده است

۳

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




۰٫۶۴۵

۰٫۹۱۷

۰٫۰۰۲

دقت

۳

۴٫۵۳

۰٫۷۷۴

۰٫۹۵۶

۰٫۰۱۳

سادگی

۶

۹٫۳۸

۰٫۵۴۳

۰٫۹۴۳

۰٫۰۳۲

کیفیت

۵

۷٫۶۴

۰٫۶۴۲

۰٫۹۹۷

۰٫۰۱۱

با توجه به اینکه مقدار P برای همه الگوهای اندازه گیری (متغیرهای مشاهده) بزرگتر از ۰٫۰۰۵ می باشد می توان نتیجه گرفت که مقدار کای اسکوئر(CMIN) برای الگوهای اندازه گیری مناسب می باشد. یکی دیگر از شاخص های معتبر که برای برازندگی الگو به کار می رود GFI یا شاخص نیکویی برازش می باشد. هرچه GFI نزدیکتر به یک باشد الگو داده ها برازش بهتری دارد (قاسمی، وحید. ۱۳۸۹). شاخص ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد یا RMSE نیز یکی دیگر از شاخص های برازندگی مدل است که در الگوهای قابل قبول دارای مقدار ۰٫۰۸ یا کمتر می باشد ، برازش الگوهای که دارای مقادیر بالاتر از ۰٫۱ هستند ضعیف برآورد می شوند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همان طور که در جدول (۴-۳۳) مشاهده می شود مقدار این شاخص برای الگو اندازه گیری کمتر از ۰٫۰۸ می باشد که این شاخص نیز نشان از برازش خوب الگوها توسط داده ها است. در نهایت با توجه به مطالب بالا می توان نتیجه گرفت که الگوهای اندازه گیری (متغیرهای مشاهده) از برازش خوبی برخوردار هستند و به این معنی است که متغیرهای آشکار به خوبی می توانند متغیرهای پنهان را اندازه گیری کنند. همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی به همراه شاخص جزئیP برای آزمون قابل قبول بودن بار عاملی مربوط به هرسوال بررسی شد و بارهای عاملی همه سوالات بالاتر از ۰٫۰۵ و مقدار Pجزیی کمتر از ۰٫۰۵ بودند در نتیجه می توان نتیجه گرفت که سوالات به خوبی متغیرهای مشاهده شده را می سنجند.
آزمون فرضیه های پژوهش
پس از بررسی وتایید الگو برای آزمون معنا داری فرضیه ها از دو شاخص جزئی مقدار بحرانی CR وP استفاده شده است، بر اساس سطح معنا داری ۰٫۰۵ مقدار بحرانی باید بیشتر از ۱٫۹۶ باشد، مقدار پارامتر کمتر از این در الگو مهم شمرده نمی شود، هم چنین مقادیر کوچکتر از ۰٫۰۵ برای مقدارP حاکی از تفاوت معنادار مقدار محاسبه شده برای وزن های رگرسیونی با مقدار صفر در سطح ۰٫۹۵ دارد. برای آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات ساختاری استفاده شده است که مدل خروجی نرم افزار Amos20 در شکل زیر نشان داده شده است.
شکل (۴-۱). مدل خروجی نرم افزار آموس
برای آزمون مدل فوق از نرم افزار Amos20 استفاده شده است که خروجی نرم افزار به صورت زیر می باشد.
جدول (۴-۳۴). برازش مدل

DF

CIMN

P

CMIN/DF

GFI

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




رسانه‌ها با شرح صحنه‌های جنایی و بزرگ جلوه دادن دلاوری‌ها و تهور و بی‌باکی خارق‌العاده تبهکاران، زمینه بسیار مساعدی برای بروز تبهکاری‌های تازه در قالب‌های افسانه‌ای قهرمانان جنایتکار فراهم می‌سازند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«تارد»، جامعه‌شناس و بزه شناس و استاد فلسفه جدید در کاژه دو فرانس و عضو آکادمی علوم اجتماعی و سیاسی فرانسه، در کتاب خود «عقیده و مردم» تأیید می‌کند که مردم تحت تأثیر رسانه مخصوصاً جراید و سایر علوم تبلیغاتی قرار دارند. زیرا در کیفیت تقلید و تلقین به منزله پایه رفتار انسان و کلید درک آن می‌باشد. اخلاق ملی در هر اجتماعی وابسته به سرمشق‌ها و نمونه‌هایی است که در برابر آن ملت می‌نهند تا از راه تقلید و تلقین از آن پیروی نمایند. [۲۳۱]
مخاطبین رسانه‌ها هر چه بیشتر به ترک خویشتن مشغول شده و وارد روند هویت‌جویی شوند، در این مسیر روانی (تماشای فیلم، و مکانیسم همانندسازی) امکان دارد از خویشتن رهایی یابد و بسیاری از مشکلات درونی و ضعف شخصیت خود را به دور افکند و بر شخصیتی نو دست یابد یا برعکس، بر مشکلات خویشتن، بیش از پیش بیفزاید، زیرا انسانی که به دنیای توهمات نقل مکان کرده، بی آنکه بتواند مجاز را از حقیقت تشخیص دهد، می‌تواند از عقده‌های خود رها شود، ولی خطر در اینجاست که به جای طرد و واپس زدن آن گره‌های روانی تهاجمی و ضداجتماعی، تشکل و محقق یک ضمیر در عالم تخیل، آن عقده‌ها را گسترش دهد.
شاید بتوان ضعف‌ها و حقارت‌های زندگی را با چند ساعت رها کردن خویشتن در یک عینیت مجازی تحمل کرد و شاید برعکس، پس از باز آمدن به واقعیت، تحمل آن حقارت‌ها مشکل‌تر شود و خو گرفتن به آن‌ها نامیسر شود، زیرا یک برنامه واحد می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد و به طرقی سخت گوناگون و گاه پیش‌بینی نشده از طرف تهیه کننده تعبیر و تفسیر شود. [۲۳۲]
«دوگریف» در خصوص سینما بیان می‌دارد که یک عامل همسانی و یا عینیت‌گرایی بین تماشاگر و فیلم و قهرمان فیلم و یا «یکتا گرایی»، بین تماشاگر و بازیگر وجود دارد.
بدین معنا که اگر موضوع فیلم و هنرنمایی قهرمانان آن، طبق دلخواه تماشاگران باشد، صحنه‌ها و حوادث طلایی و خیال‌انگیز فیلم، تجسم آمال تماشاگران خواهد شد و فیلم در نظر آنان به مثابه و هم مجسم و برتر از واقعیت جلوه می‌کند. در این هنگام است که تماشاگر خود را در صحنه‌ها و حوادث فیلم شریک و به جای قهرمانان آن احساس می‌کند. از پیروی ستاره فیلم شادمان می‌شود و به وجد می‌آید و از شکست او دچار تأثر و حرمان می‌گردد، زیرا پیروزی یا شکست قهرمان را پیروزی و شکست خود می‌پندارد.
فرایند قهرمان پروری در ذهن افراد به‌ خصوص نوجوانان علی‌رغم اینکه می‌تواند در کوتاه مدت زمینه‌ساز امید و عدم انفعال در افراد جامعه و تحرک بخشی از جوانان و دیگر اقشار گردد، ولی با یک خطر مواجه است. و آن این است که اولاً در بلند مدت افراد از خود هیچ‌گونه حرکت جدی ای برای تغییر شرایط و بهبود اوضاع انجام نمی‌دهند و تصورشان بر این است که باوجود قهرمان دیگر هیچ وظیفه ای ندارند و تنها باید نظاره گر باشند تا همه کارها را سر و سامان دهد و باعث می‌شود که جامعه رو به افول و تباهی حرکت کند.
جوانان جویای نام و نشان که از خود اراده‌ای قوی ندارند برای دیده شدن، بعد از فرایند یادگیری صحنه‌های جرم اقدام به ارتکاب جرم می‌کنند تا به نوعی خود را در مرکز توجه قرار دهند لذا بعد از ارتکاب جرم حتی اقدام به فرار نیز نمی‌کنند تا دستگیر شوند و بدین ترتیب عکس، و شرح‌حالشان نقل محافل و در رسانه‌ها منتشر شود و از حالت گمنامی خارج شوند. [۲۳۳]

گفتار چهارم: خشونت رسانه‌ای

خشونت عمل وارد کردن نیروی جسمی علیه دیگران و یا خود و یا انجام عملی بر علیه اراده شخص بر اساس ترس از آسیب دیدن و یا کشته شدن. [۲۳۴]
وقوع خشونت در برنامه‌های تلویزیون به نحو کافی در پژوهش‌ها مندرج است. گسترده‌ترین مطالعه‌ها در این زمینه را «گربنر» و همکاران وی انجام داده‌اند و در تمامی سال‌های پس از ۱۹۶۷، نمونه‌هایی از برنامه‌های تلویزیونی را در اوقات پربیننده و روزهای تعطیل در شبکه اصلی آمریکا تجزیه و تحلیل کرده‌اند. تعداد وفور اعمال و صحنه‌های خشن در مجموعه‌ای از انواع برنامه‌ها ترسیم‌شده در این تحقیق خشونت به عنوان کاربرد یا تهدید به کاربرد نیروی فیزیکی علیه خویش یا دیگر آنکه با صدمه فیزیکی یا مرگ همراه باشد، تعریف شد. معلوم شد که در نمایش‌های تلویزیونی ماهیتی بسیار خشونت آمیز دارند؛ به‌طور متوسط ۸۰ درصد این برنامه‌ها خشونت آمیز بود و ۵/۷ صحنه خشن در هر ساعت دیده می‌شد. سطح خشونت در برنامه‌های کودکان حتی از این هم بالاتر بود، هرچند که قتل کمتر به نمایش در می‌آمد. کارتون‌ها حاوی بیشترین تعداد همه انواع اعمال و صحنه‌های خشن در برنامه‌های تلویزیونی بودند.[۲۳۵]
نمایش خشونت چگونه بر مخاطبان تأثیر می‌گذارد؟ «اف. اس. اندرسن» یافته‌های شصت و هفت مطالعه را جمع‌ آوری کرد که در طول بیست سال، از ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۶، درباره تأثیر خشونت تلویزیونی بر گرایش به پرخاش در میان کودکان انجام گرفته بود. حدود سه چهارم این مطالعه‌ها مدعی بودند که چنین ارتباطی را پیدا کرده‌اند. در ۲۰ درصد از موارد نتایج روشن و واضحی به دست نیامده بود و فقط ۳ درصد از این پژوهش‌ها محققان نتیجه گرفته بودند که تماشای خشونت تلویزیونی عملاً پرخاشگری را کاهش می‌دهد.
تحقیقی که توسط «ارن» در سال ۱۹۷۲ در ایالت نیویورک انجام گرفت. این تحقیق بدان جهت اهمیت دارد که هدف آن بررسی ایجاد و تکوین رفتار پرخاشگرانه در یک دسته از پسران و دختران ۸ تا ۱۸ ساله در مدت ده سال مداوم بوده است. ده سال قبل پژوهشگران رفتار پرخاشگرانه هر کودک را آزمودند و ارتباط آن را با برنامه‌های خشونت آمیز در تلویزیون روشن نمودند.
اکنون ده سال است بعد از آن تحقیق اولیه که در واقع یک سال از اتمام دوره دبیرستان این افراد می‌گذشت، پژوهشگران نحوه انتخاب برنامه تلویزیونی و رفتار پرخاشگرانه این اشخاص را بررسی مجدد نمودند. در مورد پسران نتیجه نشان داد که انتخاب برنامه‌های خشونت آمیز در سن ۸ سالگی همبستگی آماری معتبر با رفتار بزهکارانه در سن ۱۸ سالگی داشت، درباره دختران این همبستگی وجود داشت، ولی با شدت کمتری. بنابراین یک نتیجه‌گیری کلی از این تحقیق این است که ترجیح برنامه‌های خشونت آمیز در سن ۱۸ سالگی حداقل یکی از دلایل رفتار پرخاشگرانه و ضداجتماعی این جوانان در ده سال بعد بوده است. نتایجی را که از مجموعه این پژوهش‌ها به دست آمده است می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
اول: اینکه مقدار قابل‌ملاحظه‌ای خشونت در برنامه‌های تلویزیونی ارائه می‌شود ولی این خشونت منعکس‌کننده خشونت‌های موجود در اجتماع نیست، بلکه به نحوی ارائه می‌شود که نشان‌دهنده قدرت و موقعیت اجتماعی برتر افراد خشن باشد.
دوم: اینکه کودکان خردسال ساعت‌های زیادی تماشاگر تلویزیون هستند و در این میان در معرض مقدار زیادی رفتارهای خشونت آمیز قرار می‌گیرند.
سوم، اینکه نتایج تعدادی از تحقیقات روشنگر این هستند که تماشا کردن خشونت در تلویزیون سبب ایجاد پرخاشگری در تماشاگر می‌شود. [۲۳۶]
کمیته مشاور مدیرکل بهداشت در زمینه تلویزیون و رفتار اجتماعی در سال ۱۹۷۲ استنباط خود را در این مورد چنین بیان کردند، «مقدار زیادی شواهد علمی وجود دارد که نشان می‌دهد، فیلم‌های تلویزیونی به علت ایجاد حالات پرخاشگرانه برای مدت کوتاهی می‌شود و شواهد کمتری موجود است که مؤید این مطلب باشد که تماشا کردن این برنامه‌ها برای طولانی‌مدت سبب ایجاد رفتارهای پرخاشگرانه دائمی در کودکان می‌گردد.
روانشناسان اجتماعی در تأثیر رسانه‌ها بر رفتار خشونت آمیز فرآیندهای زیر را بیان کرده‌اند.

    1. نمایش خشونت رسانه‌ای ممکن است موانع بینندگان برای مشارکت در رفتار خشونت آمیز را تضعیف کند و پس از مشاهده رفتار خشن قهرمانان فیلم‌ها، به نظر می‌رسد که جوانان بیننده چنین برداشت کنند که «اگر آن‌ها این کار را انجام دهند ما نیز می‌توانیم».
    1. نمایش خشونت رسانه‌ای ممکن است بینندگان را با فنون نوینی ازجمله و آزار به دیگران آشنا کند؛ که قبل از مشاهده چنین فیلم‌هایی درباره این فنون به‌کارگیری خشونت آگاهی نداشتند. افزون بر این، اگر آنان این فنون را بیاموزند، در شرایط و موقعیت‌های بعد نیز از آن‌ها استفاده کنند.
    1. تماشای اشتغال قهرمانان فیلم‌ها در کنش‌های خشونت‌آمیز می‌تواند تأثیر شدیدی بر شناخت بینندگان در مورد خشونت و پرخاشگری داشته باشد. به ‌عبارت ‌دیگر مشاهده خشونت و پرخاشگری می‌تواند باورهای بینندگان را در مورد چنین کنش‌هایی تغییر دهد و نتیجه‌گیری کنند که دنیای پیرامون آن‌ها از رفتار خشونت آمیز و پرخاشگرانه لبریز است و چون تمام جوامع این نوع رفتار را تجربه می‌کنند، بنابراین خشونت و پرخاشگری امری توجیه‌پذیر و پذیرفته شده است. [۲۳۷]
    1. نمایش مداوم بزهکاری و خشونت از رسانه‌ها ممکن است حساسیت عاطفی بینندگان را نسبت به خشونت و پرخاشگری و پیامدهای مضر آن کاهش دهد.

البته باید بیان داشت که سوق به بزهکاری اطفال و نوجوانان بعد از دیدن تماشای صحنه‌های خشن و… بستگی به عوامل اجتماعی دیگری نظیر ویژگی‌های خانوادگی، جنسیت، رشد شناختی و روابط آنان با دوستان و همسالان که باید در آن جستجو کرد.
در انگلستان دختر یازده ساله ای دو کودک را کشته بود، به صراحت اعتراف کرد که خواستم به تقلید از فیلم‌های تلویزیونی دست به جنایت بزنم. در جریان محاکمه دختر یازده ساله به نام «ماری بل» و دوست سیزده ساله‌اش به نام نورمابل که یکی از دادرسی‌های بسیار جنجالی چند سال اخیر انگلستان بود، همگان معتقد شدند که این دو دختر بیمار روانی می‌باشند و آن‌چنان سلامت خود را از دست داده و مبدل به کودکانی بسیار عصبی و خشمگین شده‌اند، که باید سال‌ها تحت درمان روانی قرار بگیرند.
گرچه «نور مابل» پس از محاکمه از اتهام به قتل دو پسر بچه به نام‌های «مارتین بروان» و «برایان هوور» تبرئه شد ولی فوراً به بیمارستان روانی فرستاده شد، تا درمان بشود. ماری بل در دادگاه به‌وسیله هیئت منصفه دوازده نفری به حبس ابد محکوم شد.
بررسی خصوصیات، این نکته را کاملاً مشخص نمود که او از لحاظ روحی بیمار است و نوعی حالت خشونت‌طلبی در او شکل گرفته است که فقط باید از راه درمان‌های روانی آن را مرتفع نمود. یکی از اعضای هیئت منصفه معقتد بود که ماری بل که این دو بچه را خفه کرده، از یک احساس عدم مسئولیت در رنج بوده است. بنابراین نمی‌توان نام قاتل را به او نهاد. اعتقاد کارشناسان بر آن بود که علت آدم کشی این دختر اثر فیلم‌های جنایی تلویزیون بوده است. چون این‌گونه فیلم‌ها به‌صورت ناهنجاری در ذهن و فکر کودکان تأثیر بسزایی دارد و می‌تواند آنان را به سهولت به طرف آدم کشی براند و از یک انسان سالم موجودی تبهکار بیافریند.
جالب آن بود که بررسی پرونده ماری بل این نکته را به خوبی مبرهن می‌ساخت که او واقعاً زیر فشارهای چنین فلیم هایی قرار داشته و دست به تقلید زده است، چون اظهارات او این امر را اثبات می‌کرد که همه‌جا ردپای خشونت‌های جنایی وجود دارد. این دختر کودکی عاصی، بی‌رحم و مملو از خشونت بود و از آن چنان هوش سرشاری برخوردار بود که در واقع نگرانی ایجاد می‌کرد.
او به پرسش‌های کارآگاهان و روانکاوان آن چنان پاسخ‌هایی داده بود که پرسش کنندگان را تکان داده بود. ماری بل در گفتگوهای خود، مرتباً به فیلم‌های جنایی تلویزیون اشاره می‌کرد و تأثیر آن‌ها را بیان می‌کرد و در پاره ای موارد، به‌طور خیلی صریح گفته بود که تحت تأثیر فیلم‌هایی چون سری فیلم‌های «سنت» بوده است. هنگامی که از ماری بل سؤال کردند که تو در موقع فشار دادن گلوی برایان و دست و پا زدن او واقف بودی که او خفه خواهد شد؟ دختر پاسخ می‌دهد که بله، می‌دانستم که او می‌میرد، چون آن را در فیلم سنت دیده بودم. در نخستین روزهای بازجویی از ماری بل، بارها گفته بود که این تصور برای شما حاصل نشود که مدت‌ زمان مدیدی در اینجا خواهم ماند، چون چند تن از اعضای باند، تلفنی اطلاع دادند مرا نجات خواهند داد.
یکی از برجسته‌ترین روانشناسان انگلستان بارها تأثیر نامطلوب فیلم‌های تلویزیونی را بر کودکان مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و مقالات عدیده‌ای نگاشته بود، با رخ دادن واقعه دو قتل به دست کودکی یازده ساله، مجدداً به فریاد آمد و از مردم و دولت انگلستان خواست که در برابر فیلم‌های پرخشونتی که کودکان پیوسته در حال مشاهده کردن آن‌ها می‌باشند، فکری اساسی بکند و به تحقیق بپردازند و این مشکل اجتماعی عصر حاضر را با خونسردی ننگرند و نادیده نینگارند. چنین فیلم‌هایی به وجهی بسیار هولناک در ذهن و روان کودکان تأثیر می‌گذارد و نوعی پرخاشگری، بی‌انضباطی، عصیان، تسامح، بی‌بندوباری را در آنان شکل می‌دهد و حالت خطرناکی را در آنان به وجود می‌آورد که جامعه را مورد تهدید واقعی قرار می‌دهد. اگر با این پدیده‌های نو تمدن به‌طور قاطع مبارزه نشود، کار به جایی خواهد رسید که جلوگیری از آن بسیار دیر خواهد بود. [۲۳۸]
نتیجه کلی از این تحقیق لزوم تقلیل خشونت در برنامه‌های تلویزیونی را تأکید می‌کند. درعین‌حال باید به برنامه ریزان تلویزیونی توصیه نمود که کفه ترازو را به نفع برنامه‌های اجتماعی سنگین‌تر نمایند. در حقیقت پیشنهاد حاصل از این پژوهش فقط برای جلوگیری از برنامه خشونت آمیز نیست، بلکه شامل درخواستی است جهت برنامه‌های مفید در تلویزیون.

مبحث دوم: رسانه و تسهیل ارتکاب جرم

در عصر حاضر مهم‌ترین ابزار فعالیت‌های فرهنگی، رسانه‌های جمعی است که نقش آنان در بزهکاری و پیشگیری از جرم مورد توجه جرم شناسان، جامعه‌شناسان، روان شناسان و متولیان نظم و امنیت اجتماعی قرار گرفته است.
پژوهش‌های زیادی در این خصوص انجام شده است که برخی جنبه مفید آن را و برخی جنبه منفی آن را مورد بررسی قرار داده‌اند. مطالعات انجام شده بر روی کودکان نشان‌دهنده این واقعیت است که بین تماشای تلویزیون توسط کودکان و واکنش‌ها و رفتارها و نگرش‌های آنان ارتباط مستقیم وجود دارد. کودکان با تماشای شگردها و ترفندها، شخصیت مورد علاقه خود را با توجه به دلایل اجتماعی و روانی بدون اینکه از آن درک درستی داشته باشند و جنبه تخیلی بودن آن را در نظر بگیرند انتخاب می‌کنند، و دست به ارتکاب جرم و جنایت می‌زنند.
رسانه‌ها می‌توانند با اطلاع‌رسانی به بزهکاران مستعد آن‌ها را تقویت نموده و راه را برای شناخت ترفندهای نوین که توسط رسانه‌ها در برنامه‌های مختلف به نمایش گذارده می‌شود بازگرداند.
ماهیت رسانه‌های گروهی به‌گونه‌ای است که برای جذب مخاطب ناگزیرند مفاهیم مورد نظر و واقعیات را اغراق‌آمیز یا تحریف‌شده ارائه دهند و همچنین با انتخاب موضوع حوادث و چگونگی انتقال مفاهیم و پیام‌ها به مردم نقش مؤثری در تعیین اشکال و محدوده جرم و انحراف اجتماعی بر عهده دارند. در این مبحث به چگونگی نقش رسانه در تسهیل ارتکاب جرم خواهیم پرداخت.
آنچه مسلم است «رسانه‌ها به شیوه‌های متفاوتی با جرم و خشونت ارتباط دارند در میان رسانه‌های جمعی فیلم‌های سینمایی به عنوان عاملی مؤثر در انحراف و بزهکاری سابقه ای دیرینه دارد. نمایش اعمال خشونت‌بار، کشتار و جنایت و نیز صحنه‌های هیجان‌انگیز در تشدید اعمال انحرافی و بزه اثر بسزایی دارد. نقش فیلم‌ها در بزهکاری، جرم و جنایت از این امر ناشی می‌شود که آنان صحنه‌های پرخاشگرانه مانند تندخویی، بی‌رحمی، آدم کشی و دعوا را با تمام فنون و به‌کارگیری آخرین و پیچیده‌ترین شگردهای سینمایی ناشی از فناوری روز در این حوزه به نمایش می‌گذارند. [۲۳۹]
رییس مرکز اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی در رابطه با تأثیر رسانه در وقوع جرائمی نظیر آدم‌ربایی این‌گونه بیان داشت: «در فیلم‌های تولید داخل این موضوع مدنظر قرار می‌گیرد و به روش‌های ارتکابی جرم اشاره نمی‌شود، اما متأسفانه برخی فیلم‌های پلیسی خارجی باعث ایجاد هیجان کاذب در افراد می‌شوند. این فیلم‌ها جوانان را به‌سوی آدم‌ربایی سوق می‌دهند، بدون اینکه آن‌ها را از عاقبت مجرم باخبر کنند. در ایران متأسفانه به شرط سنی برای تماشای این فیلم‌ها اشاره و یا رعایت نمی‌شود که این باعث می‌شود هر فردی با هر سنی، هر برنامه‌ای را تماشا کند. فیلم‌های پلیسی هم که با این موضوع از ماهواره و توسط بازی‌های کامپیوتری پخش می‌شود، توجه افرادی که به ارتکاب جرم گرایش دارند، را جلب می‌کند. موضوع بیشتر فیلم‌های اکشن که به فیلم‌های پلیسی و گانگستری مشهورند، خشن و در مورد جرم‌های آدم‌ربایی، مواد مخدر، قاچاق و تهدید است که باعث بالا رفتن میزان ارتکاب این جرم می‌شود.[۲۴۰]
برخی معتقدند که رسانه‌های گروهی دارای چنان قدرتی هستند که می‌توانند نسلی تازه در تاریخ بشر پدید آورند، نسلی که با نسل‌های پیشین بسیار متفاوت است. [۲۴۱]
پیام وسایل ارتباط‌جمعی همیشه آگاهانه و به عمد در مخاطبین تأثیر نمی‌بخشد، بلکه در بسیاری از موارد انسان بدون آنکه قصد آموزش داشته باشد، در کنار این وسایل قرار گرفته، از محتوای آن‌ها متأثر می‌شود. [۲۴۲]
«وسایل ارتباط‌جمعی با دنیای ذهنی انسان و به‌طورکلی، جهان بینی، تصورات، داوری‌ها و اندیشه‌های او سروکار دارند. تأثیرگذاری وسایل ارتباط‌جمعی، گسترده و فراگیر است و جریان ارتباط میان این‌گونه رسانه‌ها و مخاطبین آن‌ها فرایندی یک جانبه می‌باشد. [۲۴۳]
«در واقع رسانه‌ها از این دید که ابزاری بیش نیستند، همانند چاقویی هستند که کارکرد آن صرفاً بریدن است، اما اینکه در آشپزخانه بکار گرفته شود یا برای تهدید دیگران، بستگی به اهداف شخصی دارد که چاقو در اختیار اوست.»[۲۴۴]

گفتار اول: عادی جلوه دادن بزهکاری

همان‌گونه که در فوق اشاره گردید، رسانه می‌تواند نقش مؤثری در وقوع بزهکاری داشته باشد، همان اندازه که رسانه می‌تواند آگاه کند، بیاموزد، روشن کند، ترغیب کند، الهام ببخشد و احساس برانگیزاند، به همان اندازه نیز می‌تواند آسیب رسان و گمراه کننده باشد.
رسانه‌های گروهی در خصوص ارسال پیام‌های ارسالی خود چنان ترفندها و راهکارهای جذابی را پیش روی می‌گیرند که بیننده را از قبح این پیام‌ها، فیلم‌ها و… وامی‌دارد و آن را امری عادی جلوه‌گر می کند.
در خصوص تقبیح جنگ، در نشان دادن (نحوه کشتن سربازان و بمباران‌ها و فجایع جنگی) مهارت و زیبایی خاصی را در به نمایش گذاشتن آن انجام می‌دهد، به نوعی که تماشاگر را به دنیای دیگر می‌برد که قبح این عمل را از نظر بیننده خارج می‌سازد.
پرسش این است که آیا به تصویر کشیدن جزء جزء دقیق در نمایش جرم (دزدی‌هایی که خیلی تمیز انجام می‌شوند و قتل‌های زنجیره‌ای که خیلی برنامه‌ریزی‌شده انجام می‌شوند) به‌نوعی در امر عادی جلوه دادن بزهکاری پیش نمی‌روند؟ این دقیقاً آن وجهی از نمایش جرم است که آمادگان برای جرم و مجرمان را تشویق به جرم می‌کند. این خطری است که برخی از فیلم‌های سینمایی و تلویزیونی به همراه آورده‌اند. این سطح از نمایش اعمال خلاف قانون به‌صورت حرفه‌ای، کودکان و نوجوانان را تشویق می‌کند تا دست به چنین اعمال هیجان‌آوری بزنند، حتی اگر عاقبت چنین اعمالی تنبیه قانونی باشد. این همان مسئله‌ای است که با گسترش فناوری رسانه‌ای افزایش‌یافته است.

بند اول: تئوری مشارکت هدایت‌شده

برای تبیین بهتر موضوع، گفتار خود را با مثالی از «آلبرت بندورا» در مورد تغییر دادن رفتارهای اکتسابی یک انسان آغاز کنیم:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]




این مفهوم می تواند در بردارنده قابلیت های شخصی، و توانایی پیش بردن یک زندگی معمولی و حتی همه مسایل مربوط به زندگی (مثل مسکن، فعالیت های فراغت، محیط، کار و درآمد) را شامل شود. برخی نیازهای انسانی را مبنای این مفهوم دانسته و کیفیت زندگی را میزان ارضا شدن این نیازها میدانند (فاضلی ۴۵:۱۳۸۹).
با توجه به تعاریف بالا و هم چنین اذعان به عدم وجود اجماع نظر در مورد تعریف کیفیت زندگی، می‌توان گفت که مفهوم کیفیت زندگی بسیار تفسیرپذیر و ابهام آور است و بنا به حوزه کاربرد و نوع مطالعه بسیار فرق می کند. به گونهای که از تعاریف بالا بر می آید کیفیت زندگی یک مفهوم عینی و ذهنی به صورت توأم است.
۲-۱- پیشینه پژوهش:
«امروزه گسترش روز افزون فرایند صنعتی شدن که خود را با تولید انبوه کالا‌ها و خدمات متنوع در بعد کمی نشان می‌دهد،مشکلات بسیاری را برای بشر مدرن به همراه آورده است » با چنین شرایطی در ممالکی که توسعه کمیت‌ها هدف بوده مساله کیفیت مطرح شده است (مختاری و نظری، ۱۳:۱۳۸۹). بر این مبنا از دهه‌ های پایانی قرن بیستم، در پی بروز پیامدهای منفی حاصل از رویکرد توسعه ای متمرکز بر رشد اقتصادی و همچنین برجسته شدن جنبه‌های اجتماعی توسعه در قالب مباحث توسعه و سیاست اجتماعی،سازه کیفیت زندگی به عنوان شاخصی برای ارزیابی و جهت دادن به برنامه‌ها و سیاست‌های توسعه در سطوح مختلف و هم چنین اصلاح و تقویت رویکردهای جدید توسعه با محوریت توسعه اجتماعی مورد توجه قرار گرفت ( غفاری و امیدی، ۱:۱۳۸۸). زیرا توجه به عناوینی چون فقر، بهداشت، گرسنگی، آلودگی محیط زیست و. .. سهم هر یک در کیفیت عمومی زندگی مردم تا آن زمان مورد غفلت واقع شده بود (جاجرمی، ۱۳۸۵: ۸). از این روی در دهه‌ های اخیر، یکی از حوزه‌ها و علایق مهم پژوهشی محققان کیفیت زندگی بوده است. وهر کدام سعی کرده‌اند تا از زاویه‌ای خاص این موضوع را بررسی کنند. در این راستا، به برخی از این تحقیقات و نتایج آن‌ها در داخل و خارج، پیرامون ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی و ابعاد عینی و ذهنی آن انجام گرفته می‌پردازیم.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۲-۱-۱- تحقیقات داخلی
در کوشش‌هایی که در راستای دستیابی به پژوهش‌های داخلی، پیرامون کیفیت زندگی، عینی – ذهنی و شاخص‌های آن انجام شد در روستا تحقیقات انگشت شماری در دسترس قرار گرفت که اغلب در مناطق شهری انجام شده بود و در مناطق روستایی پژوهش‌ها ی میدانی که را نیاز باشد خصوصا در استان همدان بدست نیامد، درهمین ارتباط مطالعات نشان داد که در شهر اصفهان،« کیفیت زندگی با جنس و سن افراد رابطه ندارد اما وضعیت تاهل افراد ارتباط دارد »(ربانی خوراسگانی و کیان پور ۱۳۸۶)
همچنین « مطالعه در توسعه و سنجش شاخص‌های کیفیت زندگی شهری در شهر نورآباد استان لرستان، با بهره گرفتن از شاخص‌های عینی و ذهنی کیفیت زندگی، نشان داد که در مجموع همبستگی بین ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی بالا نمی‌باشد» (رضوانی و همکاران، ۱۳۸۸)
از طرف دیگر « مطالعه در کیفیت زندگی در شهر مشهد نشان داد که سرمایه اجتماعی و درآمد، در متغییر کیفیت زندگی تاثیر دارند» (نوغانی و همکاران، ۱۳۸۸)
پژوهش دیگر نشان داد که «وضعیت کیفیت زندگی در محله یافت آباد تهران در زمینه‌های محیطی، اقتصادی و اجتماعی از دیدگاه جامعه ی نمونه ی تحقیق مطلوب نیست و تنها وضعیت حمل و نقل و ارتباطات از دیدگاه این جامعه در حد متوسط ارزیابی شده است» (قالیباف و همکاران، ۱۳۹۰)
جدول ۱) مروری بر تعدادی از تحقیقات انجام گرفته پیرامون ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی

ردیف
عنوان تحقیق و جامعه مورد مطالعه
نام محقق و محل انتشار نتایج تحقیق
روش اصلی تحقیق و خلاصه یافته ها
۱
عنوان فقر و سرمایه اجتماعی
جامعه آماری : خانواده‌های تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره ) شهرستان قزوین محمد جواد زاهدی، امیر ملکی و امیر ارسلان حیدری
فصل نامه علمی و پژوهش رفاه اجتماعی سال هفتم، شماره ۲۸
روش اصلی تحقیق : پیمایش
خلاصه یافته :یافته‌های این پژوهش نشان دهنده تفاوت معنی دار در میانگی ن سرمایه اجتماعی و مولفه‌های آن در بین خانوارهای فقیر و مرفه مورد بررسی است. همچنین نتایج کار بیانگر همبستگی منفی قوی فقر با میزان سرمایه اجتماعی است به عبارت دیگر میزان سرمایه اجتماعی افراد و گروه‌ها تحت تاثیر شرایط ناشی از فقر و محرومیت قرار دارد ۲ عنوان : فقر و سرمایه اجتماعی در جامعه روستایی
جامعه آماری : مراکز دهستان‌های شهرستان ورامین
ژاله شادی طلب، فرشته حجتی کرمانی
فصل نامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی سال هفتم، شماره ۲۸ روش اصلی تحقیق تلفیقی از روش کیفی (مصاحبه عمیق و بحث گروهی ) و روش کمی (پیمایش )
خلاصه یافته‌ها : بر اساس یافته‌های این تحقیق رابطه معکوس میان فقر و مولفه‌های سه گانه سرمایه اجتماعی ( اعتماد، انسجام، و مشارکت ) تایید شده است. ضمن آن که دو شاخص عدم مشارکت درتصمیم ساز یو نیز خشونت و نزاع متداول در جامعه مورد برسی در زمینه بروز و گسترش فقر نقش پر رنگی داشته است.
۳
بررسی رابطه متغیر‌های زمینه ای سرمایه اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی
جاممعه آماری : روستاهای استان فارس سید محمد ماجدی، عبدالعلی لهسایی زاده
فصل نامه روستا و توسعه، سال ۹، شماره ۴، زمستان ۱۳۸۵
روش اصلی تحقیق : پیمایش
خلاصه یافته‌ها : یافته‌های این پژوهش نشان دهنده سطح بالای رضایت از کیفیت زندگی می‌ انجامد. بر این اساس مشخص شد که سرمایه اجتماعیدر مقایسه با متغییر‌های زمینه ای مانند: شغل، و سن و… پیش بینی کننده ای بهتر برای رضایت از کیفیت زندگی به شمار می‌آید از میان شاخص‌های سرمایه اجتماعی ، اعتماد بلاترین تاثیر گذاری را در این زمینه داشته است

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 10:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم