D= متغیرمجازی {درصورتیکه اخبار بد وجود داشته باشد برابر یک و در غیر اینصورت برابر با صفر است}
همچنین در این رابطه b2 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های مثبت و b2+b3 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های منفی اندازه گیری میکند. محافظه کاری بیانگر این است که b2+b3>b2 یعنی b3>0 باشد. باسو b3 را ضریب عدم تقارن زمان سود نامید و بدین ترتیب معیار عدم تقارن زمانی سود را معیاری برای اندازه گیری محافظه کاری معرفی کرد(کاوه مهرانی و همکاران، ۱۳۹۰).
در این پژوهش ضرایب محافظه کاری برای هر شرکت به وسیله مدل باسو استخراج شده، سپس، شرکتها بر اساس ضریب محافظه کاری مرتب شده و به سه گروه تقسیم شده اند. یک سوم بالای طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری محافظه کارانه بالا، یک سوم پایین طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری تندرو(بامحافظه کاری پایین) و مابقی به عنوان شرکتها با گزارشگری میانه رو(محافظه کاری متوسط) در نظر گرفته شدهاند.
۱-۶-۲- متغیر وابسته
در این تحقیق متغیر وابسته کیفیت اقلام تعهدی میباشد. در توضیح آن باید گفت سود خالص قابل تفکیک به دو جزء نقدی و تعهدی میباشد. جزء تعهدی سود در برگیرنده و منعکس کننده برآوردها و قضاوتهای مدیریت است که به طور بالقوه می تواند متأثر از انگیزه های منفعت جویانه وی نیز باشد. در تحقیق حاضر، جهت اندازه گیری کیفیت اقلام تعهدی از مدل دچو و دیچو (۲۰۰۲) استفاده شدهاست. این مدل عبارت است از برازش رگرسیون اقلام تعهدی جاری بر جریانهای نقدی عملیاتی سه دوره قبلی، جاری وآتی. در این مدل فرض می شود که اقلام تعهدی با کیفیت بالا، در نهایت، به شکل جریانهای نقدی منعکس میشوند. این در حالی است که اقلام تعهدی که به طور صحیح برآورد نشدهاند، با جریان های نقدی ارتباط ضعیفتری دارند. انتظار میرود مدیرانی که محیط تجاری شرکت را بهتر میشناسند و از ریسکهای آن آگاهی بیشتری دارند، اقلام تعهدی را با دقت بالاتری برآورد کنند(جاکسون،۲۰۱۱)[۴]. بر این اساس، چگونگی انعکاس جریانهای نقدی شرکت در اقلام تعهدی کل، از طریق مدل ذیل برآورد می شود.
(۱-۲)
= تغییر در اقلام تعهدی سرمایه در گردش به صورت ذیل محاسبه شدهاست
TCA = Δ (CA – CL – Cash) که در آن:
CA = دارایی های جاری
CL = بدهیهای جاری
Cash = مانده نقد
CFO = جریانهای نقد عملیاتی
کلیه متغیرهای مدل رگرسیونی فوق با تقسیم بر ارزش دفتری دارایی های ابتدای دوره، وزن دهی شدهاند. باقیماندههای حاصل از مدل رگرسیونی فوق، منعکس کننده سطحی از اقلام تعهدی جاری هستند که توسط جریانهای نقدی قابل توضیح نیستند و نشان دهنده کیفیت اقلام تعهدی میباشند. به طوری که در مدل فوق، بالا بودن انحراف معیار اقلام باقیمانده نشان دهنده پایین بودن کیفیت اقلام تعهدی است(دستگیر، رستگار، ۱۳۸۹).
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۲-۱- مقدمه
در تحقیقات انجام شده در ارتباط با کیفیت اقلام تعهدی در اغلب پژوهشها این متغیر به عنوان متغیر مستقل مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق اثر عملکرد مدیریت در خصوص استراتژی های اتخاذ شده در ترکیب اقلام سرمایه درگردش و همچنین میزان محافظه کاری بکارگرفته شده در گزارشگری مالی، بر کیفیت اقلام تعهدی بررسی شده است. میزان ابهام موجود در اقلام تعهدی بسته به نوع این اقلام و همچنین بسته به نوع برخورد مدیریت در گزارشگری مالی متفاوت است. از آنجا که در ایجاد اقلام تعهدی برآورد سهم بسزایی دارد، لذا میزان ابهام می تواند برآورد و در نتیجه کیفیت اقلام تعهدی را تحت تاثیر قرار دهد.
فصل حاضر به ادبیات موضوع پژوهش و پژوهشهای انجام شده قبلی اختصاص یافته است. این فصل به دو بخش اصلی تفکیک شده است. در بخش اول، مفاهیم مربوط به استراتژی های سرمایه درگردش، محافظه کاری در گزارشگری و کیفیت اقلام تعهدی تشریح شده است. همچنین این بخش شامل مطالبی در خصوص ابهام موجود در اقلام تعهدی و ساختارسرمایه درگردش میباشد. در بخش دوم، پیشینه پژوهش ارائه شده است که در آن تحقیقاتی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع پژوهش ارتباط دارند، بررسی شدهاند. همچنین، پژوهشهای ارائه شده به دو بخش پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور و
پژوهشهای انجام شده در داخل کشور تفکیک شدهاند.
۲-۲- مبانی نظری
۲-۲-۱- مبانی نظری استراتژیهای سرمایه درگردش
۲-۲-۱-۱- منابع تأمین مالی
واحدهای تجاری برای انجام فعالیتهای عملیاتی و سرمایهگذاری خود نیاز به وجه نقد دارند. وجه نقد مورد نیاز باید از طریق انجام فعالیتهای تأمین مالی تهیه شود. طیف گستردهای از منابع تأمین مالی در دسترس واحدهای اقتصادی قرار دارد و روشهای متفاوتی برای طبقهبندی آن ها پیشنهاد شدهاست (شباهنگ، ۱۳۸۷). تأمین مالی ممکن است از منابع مختلف صورت پذیرد. هر منبع تأمین مالی دارای تأثیرهای خاص خود بر بازده و مخاطرات صاحبان واحدهای انتفاعی است. به طور کلی، نظریه های تأمین مالی را میتوان در سه بخش اساسی بودجهبندی سرمایهای، ساختار سرمایه و مدیریت سرمایه درگردش طبقهبندی کرد. دو بخش اول، همگی در ارتباط با تأمین مالی و مدیریت درازمدت سرمایهگذاریهاست. اما بیشتر تصمیمهای مرتبط با سرمایه در گردش، مربوط به مدیریت تأمین مالی و سرمایهگذاریهای کوتاه مدت و به طور همزمان داراییها و بدهیهای جاری است. بنابرین منطقی است که به طور عمده از مدیریت تأمین مالی کوتاه مدت به عنوان(مدیریت سرمایه در گردش) نام برده شود(سامی اوغلو و دمیرگانس، ۲۰۰۸)[۵]. مدیریت سرمایه در گردش، نحوه عملکرد داراییها و بدهیهای جاری را بیان میکند. در واقع مدیریت سرمایه درگردش، بخش مهمی از برنامهریزی برای تأمین مالی کوتاه مدت است و شامل مدیریت موجودیهای مواد و کالا، حسابهای دریافتنی و پرداختنی است. با بهره گرفتن از این سه جزء، برخی از حیاتیترین نسبتهای مالی شرکت مانند گردش موجودیها، میانگین دوره وصول حسابهای دریافتنی و نسبت آنی محاسبه میشود.
۱- دوره گردش موجودی کالا: بیانگر مدت زمانی است که طول میکشد تا کالا فروخته شود. هدف واحد انتفاعی قاعدتاً باید این باشد که سطح موجودی کالا را در حدی مطلوب نگه دارد که نه باعث به کارگیری منابع مالی در موارد غیر مولد و نه باعث از دست دادن مشتریان شود(محمدی، ۱۳۸۸).
۲- دوره وصول مطالبات: دوره وصول مطالبات، معیاری برای سنجش مدت زمان لازم برای وصول نقدی مطالبات حاصل از فروش مشتریان محسوب میشود و کارائی واحد انتفاعی را در وصول وجوه مرتبط با فروشهای نسیه نشان میدهد، از طرفی طولانی بودن نسبی دوره وصول مطالبات الزاماًً پدیدهای منفی محسوب نمیشود، زیرا سختگیری بیش از حد در مورد وصول سریع مطالبات میتواند به کاهش فروش منجر گردد(محمدی، ۱۳۸۸).
[جمعه 1401-09-25] [ 12:14:00 ب.ظ ]
|