کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



با تدبر در آیات الهی قرآن کریم روشن می شود که انسان ها دارای دو هویت طولی می باشند؛ هویت انسانی و هویت جنسی. هویت انسانی که پایه و اساس انسانیت و در رتبه برتر و درجه عالی تر است، مشترک بین زن و مرد می باشد. حقیقت این هویت، روح انسان[۱۲۶۹] است و بدن، همانند ابزاری می باشد که در انجام فعالیت های دنیوی در اختیار آن قرار دارد و هویت جنسی او را تشکیل می دهد. روح، موجودی است مجرد که نه مذکر است و نه مؤنث. بدین ترتیب آیات شریفه الهی بیانگر تساوی در هویت انسانی می باشد و این که آفرینش تمام انسان ها از نفس واحد[۱۲۷۰] می باشد و علت زوجیت آرامش و بقاء نسل[۱۲۷۱] می باشد. وجود یکسانی در هویت انسانی نظریه فروتری یا برتری جنسی بر جنس دیگر را نفی می کند. خطاب[۱۲۷۲] یکسان در دعوت به سوی توحید و بهره مندی از امکانات تشریعی یکسان بیانگر عدم تبعیض بین افراد بدلیل جنسیت می باشد. اسلام با نفی نظریه تقابل و تخاصم زن و مرد، آن ها را مکمل یکدیگر می داند و برای مرد هم مقام والایی قائل است و امتیازات طبیعی زن را دلیل برتری ارزشی وی بر مرد نمی داند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۳- اختلاف در نوع نگرش به زندگی مشترک و بنیاد خانواده
با توجه به آن چه در قسمت قبل بیان شد، بین زن و مرد تفاوت هایی[۱۲۷۳] وجود دارد که به معنای نقص یک جنس و کمال دیگری نیست، بلکه در قانون خلقت، ایجاد این تفاوت ها پیوند خانوادگی زن و مرد را محکمتر می کند.
افلاطون ۲۴۰۰ سال پیش در کتاب جمهوریت با کمال صراحت تفاوت زن و مرد را بیان می نماید و معتقد است استعدادها در زن و مرد مشابه یکدیگر است اما با کمیت متفاوت. ارسطو نیز تفاوت های دو جنس را در کمیت و کیفیت می داند وبیان می دارد نوع استعدادها و به تبع آن وظائف دو جنس متفاوت با یکدیگر است. همو بر همین پایه، فضائل اخلاقی آن ها را با یکدیگر متفاوت می داند و فضیلتی را برای مرد قائل است که زنان با وجود آن ارزشمند نیستند و بالعکس.[۱۲۷۴] بنابراین تفاوت های میان زن و مرد از رموز جذب آن ها به سمت یکدیگر است، یعنی جذب نیروهای مکمل که با حذف و نادیده انگاشتن این تفاوت ها به جامعه بشریت خیانتی بزرگ شده است، بلکه باید این تفاوت ها آموخته و حفظ شده و مورد پذیرش و درک قرار گیرد تا شعله های اشتیاق در زندگی زناشویی همیشه فروزان بوده و شور و نشاط شکوفا گردد. عشق و علاقه نیز زمانی بین زن و مرد پایدار است که آن ها در صدد تغییر کیفیات یکدیگر نبوده و هویت خود را نیز منکر نشوند و با درک تفاوت های مکمل، تلاشی برای تغییر دادن هویت جنسی خود و همسر نداشته باشند، بلکه به حمایت از تفاوت ها پرداخته و به آن احترام بگذارند تا روابطی حسنه و پایدار ایجاد شود. بدین روی با ایجاد تعادل در طبیعت های مکمل زن و مرد، استحکام و آرامش بیشتری در خانواده حاکم می شود. دیدگاه فمینیسم‏‏ و اسلام نسبت به تشکیل خانواده و زندگی مشترک به قرار زیر می باشد:
۳- ۱- دیدگاه فمینیسم‏‏ در نوع نگرش به تشکیل خانواده و زندگی مشترک:
نگاه فمینیست ها به زندگی مشترک، متفاوت و گاه متضاد با یکدیگر می باشد. این دیدگاه را می توان در چهار حوزه به شرح زیر خلاصه نمود؛
۳- ۱-۱-شکست نهاد خانواده به دلیل حضور در حوزه عمومی
موج دوم فمینیسم‏‏ بر تجرد گرایی تأکید دارد. اینان با رد کلیت ازدواج و تأکید بر تجرد و حرفه اقتصادی، آرمان های خود را مطرح می کردند.[۱۲۷۵] در این شرایط نظام سرمایه‌داری که نیاز شدیدی به نیروی انسانی ارزان ‌قیمت داشت، همراه با فمینیسم فضایی را ایجاد کرد که زنان از خانه و زندگی خانوادگی خارج شوند. آن ها می خواستند با رها ساختن بانوان از قیودات زندگی اعم از خانه داری و بچه داری به آزادی و تساوی با مردان دست یابند. این افراد غالباً زنان حرفه ای و دانشجو طبقه متوسط و یا زنان سفید پوست و تحصیل کرده بودند. برخی از فمنیست های لیبرال مانند فریدن براین عقیده بودند که زنان باید از تعلق خود به خانه بکاهند و با این باور که «خانه» جایگاه مناسبی برای زنان است، مقابله کنند. [۱۲۷۶] این موج با شکست ساختار خانواده و ازدواج و تجویز آزادی بی‌حد و حصر جنسی به مبارزه با مباحث کلیشه‌ای زنان پرداخت. همزمان با تأثیرات این موج کاهش ازدواج و زاد و ولد در مقابل افزایش آمار طلاق و آزادی بی حد و حصر بوجود آمد. در حالی که بانویی که از زنیت موزونی برخوردار است، از آزادی جنسی لجام گسیخته خبری نخواهد بود. زیرا وجود چنین آزادی نشانه یک درهم ریختگی و هرج و مرج دورنی است.[۱۲۷۷] اما فمینیسم‏‏ افراطی موج دوم با «سیاسی تلقی کردن» همه شؤون زندگی، حتی ازدواج و مناسبات خانوادگی، پیش گمانه ناصواب را در باره زندگی مشترک در جوامع ایجاد نمود،که موجب تسری امور سیاسی به روابط خصوصی گردید و زمینه ساز تخاصم و تعارض میان اعضاء خانواده شد و آفت هایی مانند «خانواده های تک والدینی» و « اکتفا به همجنس» و . . را به بار آورد و این آفات بر روان افراد، اخلاق، اجتماع و سیاست تأثیر گذاشت و خانواده سنتی از هم پاشیده شد و زندگی منفعت طلبانه جای آن را گرفت و فرزندان تربیت شده در این محیط، جامعه مدرن مدنی را ساختند. فمینیسم‏‏ با شکست ساختار خانواده نه تنها کرامت و شخصیت زن را خدشه‌دار کردند، بلکه جایگاه زنان را در نقش‌های مادری و همسری زیر سؤال بردند و مرد را موجودی در مقابل زن فرض نمودند و نهاد خانواده را عامل اصلی تمام ظلم ها دانستند. فمینیسم‏‏ موج دوم معتقد است، مهم ترین نقش هایی را که جامعه مردسالار به کار می بندد تا به وسیله ی آن ها، زنان را تحت ستم و ظلم قرار دهد، نقش مادری و نقش همسری می دانند. پس به این نتیجه می رسد که باید ساختار خانواده مورد بازسازی قرار گیرد و با نظم موجود خانواده مبارزه نمود. گر چه اصول و بنیادهای نهضت فمینیسم بر مبارزه علیه نظام مرد‌سالاری و تبعیض علیه زنان بنا نهاده شده، اما کج فهمی‌ها و تندروی‌های این جنبش باعث بدتر ‌شدن جایگاه زنان گردیده است. آنان به بهانه احیاء هویت انسانی زن، هویت جنسی او را -که نیاز به زندگی مشترک را در بردارد- از بین بردند و در برخی جوامع صرفاً نظم سنتی خانواده را در هم گسستند، بی آن که قادر باشد، نظم موجه و منطقی دیگری را جایگزین آن سازند. بنابراین با تشدید تخاصم و تقابل در محیط خانواده “وفا و صفا”، “مؤدت و رحمت ” جای خود را ” به بی مهری خیانت و سرد مزاجی” سپرده و روابط عاطفی برخاسته از طبیعت انسانی و آکنده از “آرامش و آسایش ” به مناسبات خشک و بی روح اعتباری و ضوابط تصنعی و قراردادی بدل شده و در یک کلمه، مناسبات طبیعی صمیمانه ی اعضاء خانواده تا حد مناسبات منفعت طلبانه ی یک شرکت تجاری یا حزب سیاسی و صحنه ی بازی قدرت تنزل کرده است. با شکست ساختار خانواده، آسیب های فراوانی به جامعه می رسد، زیرا مهم ترین عاملی که بین افراد خانواده و در نهایت جامعه رأفت و گذشت و ایثار را زنده می کند، تجلی روح مادر در بین اعضای خانواده است. پدر گر چه عهده دار کارهای اداری و اجرایی جامعه ی کوچک یعنی خانواده است، لیکن اساس خانواده که بر مهر و وفا و پیوند پی ریزی شده است، به عهده ی مادر می باشد. شاید بتوان گفت: تفکیک غیر منطقی زن از نهاد خانواده،‌ یکسان‌گرایی زنان و مردان بدون توجه به تفاوت‌های آنها و غفلت دیدگاه‌های فکری از فطرت انسانی از مهمترین دلایل وضعیت کنونی نهاد خانواده در غرب است. بنابراین نظام مردسالارانه و منزوی کردن زنان در خانه یا فراموشی جایگاه خانواده و تنزل شأن مادری و همسری زنان به واسطه حضور تمام‌وقت در محیط کار هیچکدام شایسته نیست، انتقادات اساسی برخی تئوری‌پردازان غربی به وضعیت خانواده و زنان در کشورهای صنعتی و اعتراف آنها به عدم احقاق حقوق زنان در نگرش فمینیستی همچنین ایجاد مشکلات جدید، نمایانگر بن‌بست مکاتب و نظام‌های فکری غرب در حل مسائل زنان و خانواده است.
۳- ۱-۲-تأکید بر نهاد خانواده و حضور در حوزه خصوصی
در مقابل این گروه بسیاری از زنان خانه دار از خانه داربودن خود لذت می بردند و احساس ناراحتی نداشتند. اینان می خواستند زندگی خانوادگی خود را همان گونه که هست و با همان شأن و احترامی که از آن برخوردارند، حفظ شود. [۱۲۷۸] دولتمردان نیز در زمانی که نیاز به نیروی کار زنان نداشتند، حامی خانه نشینی آنان بودند. جو ایگل[۱۲۷۹] عضو کنگره اعلام کرد «کار زن باید آن باشد که برای مرد خوب، همسری خوب باشد و به خوبی خانواده اش را که مرکب از فرزندان او هستند پرورش دهد».[۱۲۸۰] در این دوره آثار بسیاری منتشر می شد که در آن به شکلی«علمی» و با ارائه آمار و ارقام بر این نکته تأکید می شد که کودکان به حضور تمام وقت مادران نیاز دارند و الا با مشکلات روحی و روانی روبرو خواهند شد. دفتر امور زنان بر آن بود که «رفاه خانه و خانواده، شغلی به اندازه توانایی یک زن است و زنانی که کار می کنند به سلامت و سعادت خانواده لطمه می زند».[۱۲۸۱]
۳- ۱-۳-تأکید بر نهاد خانواده همراه با برابری همسران در حوزه خصوصی و عمومی
در مقابل دیدگاه شکست ساختار خانواده، تأکید بر اهمیت نهاد خانواده و برابری نقش زن و مرد در حوزه خصوصی و عمومی بوجود آمد. این گرایش کلیت خانواده را انکار نمی کند و در عین حال، خواهان نقش برابر زن و مرد در وظایف و مسئولیت های خانگی و اجتماعی است. «کنوانسیون محو کلیه اشکال تبعیض علیه زنان» که به عنوان مهمترین سند سازمان ملل متحد پیرامون زنان در سال ۱۹۷۹م (۱۳۵۸ش)به تصویب مجمع عمومی رسید، بی تأثیر از دیدگاه های فمنیستی جدید نیست. این معاهده که در۳۰ ماده تنظیم شده، اگر چه بر اهمیت نهاد خانواده تأکید می کند، اما خواهان مسئولیت های برابر زن و مرد در خانواده و محیط اجتماعی است. در ادامه سازمان ملل سال ۱۹۹۴ را به عنوان سال خانواده اعلام نمود.[۱۲۸۲]
۳- ۱-۴-تأکید بر نهاد خانواده همراه با حضور در حوزه عمومی
برخی از فمینیست ها مانند ولستون کرافت حضور اجتماعی بانوان را سبب استحکام بنیاد خانواده دانسته و معتقد بودند که پروراندن و پرمایه کردن ذهن زنان سبب می گردد که آن ها کمتر به ظاهر خود متکی باشند و بیشتر به جنبه های معنوی شخصیت خویش اعتماد ورزند و در نتیجه ثبات و استحکام مبانی خانواده را تقویت گردانند. از نقطه نظر این دیدگاه زنان فرهیخته، بهتر می توانند به صورت همسری فداکار و مادری خردمند عمل کنند و فرزندانی شایسته به جامعه تقدیم دارند.[۱۲۸۳] برخی دیگر از فمینیست ها نیز خواهان دریافت دستمزد در مقابل کارخانگی و بازنمایی ارزش آن بودند.[۱۲۸۴]
بدین روی دیدگاه فمینیسم‏‏ در باره زندگی مشترک، دارای فراز و نشیب هایی شد، گاه زندگی مشترک در اولویت قرار گرفت و گاه کمترین ارزشی برای آن قائل نشدند و با نگاهی تک بعدی ، تنها بعد فردی زن را معیار قرار داده اند و از ابعاد خانوادگی و اجتماعی زندگی انسانی چشم پوشیده اند. بنابراین اصل قراردادن مبارزه با مردسالاری و تأکید بر استقلال زنان در عمل به گسترش تضاد میان دو جنس ختم شد و زنان را از توجه به عوامل اصلی عقب ماندگی خود که حاکمیت اخلاق مادی و روح سرمایه داری بود، بازداشت. فمنیسم با زیرذره بین قراردادن اشکال سنتی ستم علیه زنان، از تحلیل اشکال نوین ستم جنسی طفره می رود. زیرا تأکید بر محوریت حقوق بدون توجه به پایه ریزی مناسبات اخلاقی، زمینه را برای تغییرشکل ستم و پیچیده تر شدن بردگی زنان فراهم کرده است.
۳- ۲- دیدگاه اسلام در نوع نگرش به تشکیل خانواده و زندگی مشترک:
در باور اسلامی زن و مرد برای یکدیگر آفریده شده اند. علت این که خداوند جنس زن و مرد را در خلقت یکسان ساخت، ایجاد زوجیت است و پیامد زوج بودن آرامش یافتن می باشد و در ایجاد آرامش زن پایه و اساس، و مرد نیازمند او می باشد. « وَ مِنْ ءَایَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمُ مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُواْ إِلَیْهَا[۱۲۸۵] وَ جَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَ رَحْمَه..»[۱۲۸۶] البته آرامش موجب نشاط و استحکام کانون خانواده می شود و زمینه ساز جامعه سالم است. بر این اساس زن و مرد باید در حفظ تحکیم پیوند خانوادگی و ایجاد رابطه صمیمانه بکوشند و با هر آن چه که موجب سستی روابط و دلسردی آنان می گردد، مبارزه نمایند و همواره در کنار یکدیگر باشند نه در مقابل و دشمن یکدیگر فرض شوند. در ضمن کودک در محیط آرام خانه که توسط مادر مهیا شده است به رشد و بالندگی می رسد و کانون خانواده عرصه شکوفایی سازندگان جامعه فردا می باشد.
از طرفی در جامعه اسلامی زمینه رشد و پیشرفت برای بانوان در همه ابعاد زندگی براساس رعایت موازین اسلامی و ارزش های معنوی باز است و این زنان هستند که باید استعدادها، شایستگی ها، ابتکارات و توانایی های خود را در شئونات مختلف زندگی شکوفا سازند و زندگی مشترک مانعی جهت رشد استعدادها و فعالیت های اجتماعی آنان نمی شود. بنابراین دین اسلام، مکتبی پویا و کامل است که نیازهای فردی و اجتماعی افراد را پاسخ گفته است.[۱۲۸۷]
۴- اختلاف در نوع نگرش به نقش «مادری»
جایگاه «مادری» در طول تاریخ همراه با فراز و فرودهایی بوده است؛ برخی محدودیت نقش «مادر» را در بچه داری و خانه داری مقوله ای مانع رشد بانوان می دانستند و آن را در فرهنگ پدرسالاری وسیله کنترل بانوان قرار داده بودند و کودکان را مانعی جهت کسب اهداف برابری با مردان تلقی می کردند و پرورش نسل را بی اهمیت جلوه می دادند و معتقد بودند مادری باید از فرهنگ بشری حذف شود تا جامعه به یکسانی حقوق زن و مرد نائل شود. البته تحقیر مقام والای مادری در جاهلیت فکری بشر، سابقه ای دیرینه دارد. عده ای دیگر «مادری» را عامل رشد جامعه بر می شمردند و احیای خانواده و نقش مادری را سرلوحه همه فعالیت ها قرار می دادند و خصوصیت روانشناختی بانوان را تنها عامل نجات جامعه می دانستند. بهر حال در هر دوره ای به اقتضای شرایط، «مادری» رنگی جدید به خود گرفته و تغییر شرایط موجب تغییر در موقعیت آن ها گشته است. دیدگاه فمینیسم‏‏ و اسلام در مورد جایگاه «مادری» متفاوت می باشد که در این قسمت به مقایسه آن پرداخته می شود.
۴-۱- دیدگاه فمینیسم‏‏ در نوع نگرش به نقش «مادری»
آن چه در امواج سه گانه فمینیسم‏‏ به عنوان احیاء کنندگان حقوق زنان دیده می شود، تفاوت و گاه تضاد این مکتب نسبت به نقش والای «مادری» است که این مطلب موجب به چالش کشیدن فمینیسم‏‏ در عدم توجه به نیازهای زنانه و تغییر مکرر مواضع آن شده است. دیدگاه فمینیسم‏‏ در باره جایگاه مادری به شکل های زیر می باشد:
۴-۱-۱-حذف نقش مادری
موج دوم فمینیست، بدون توجه به نیازهای فطری زن، جایگاه مادری را قربانى می نماید و پذیرش نقش های انفعالی مانند مادری و همسری را زمینه ساز تسلط مردان برمی شمارد و از آنان می خواهد تا از پذیرش چنین نقش هایی خودداری نمایند و به منظور رقابت با مردان در صحنه های کار و فعالیت های اجتماعی حضور یابند. از نظر آنان هرگونه قانون‌گذاری به نفع مادران، همنوایی با نقش‌های سنتی جنسیتی و باعث فرودستی زنان است.
البته این گونه نگریستن به نقش های عظیم حیاتی، زنان را از احساس عزت و رضایت در ایفاء نقش های خود باز می دارد، و در نتیجه آینده ی حیات بشریت را تهدید به زوال می کند و نقش آفرینی تاریخی زن را بی ارزش قلمداد نموده، نسبت به گذشته ی آن ها بدترین ناسپاسی را روا می دارد و به طور غیر مستقیم به برتری ذاتی مرد و ارزشمندی نقش های مردانه صحّه می گذارد و این خود ظلم مضاعف دیگری است که به عنوان فمینیسم و دفاع ازحقوق زن در حق زنان روا می شود. اینان بر اساس اصل «فردگرایی» و با هدف آزادی شخصی و استقلال زنان، با طرفداری از اصل «تساوی» زن و مرد، با کم رنگ کردن تفاوت‌های طبیعی، خانواده را به عنوان نهاد تحقیر و مادری را امری حاشیه‌ای تلقی می‌کنند.
۴-۱-۲-توجه به نقش مادری بصورت مشروط
فمینیست ها گاه ایفای نقش مادری را مشروط بر آن می داند که مانع حضور زنان در عرصه اجتماعی و اقتصادی نشود. به عنوان مثال فمینیست لیبرال به موقعیت خاص زنان به عنوان مادر توجه دارد و رفع تبعیض را زمانی محقق می داند که به مسائل زنان دقت شود تا برابری در عمل نیز امکان تحقق یابد. براین اساس از دولت می خواهد تا برای زنان شاغل، امتیازات ویژه دوران بارداری، مرخصی های دوره زایمان و خدمات مهد کودک لحاظ نماید[۱۲۸۸] تا مانعی در راه حضور زنان در عرصه عمومی ایجاد نگردد.
۴-۱-۳-احیاء نقش مادری
برخی از فمینیست ها پست انگاشتن فعالیت های زنانه را یکی از عوامل آسیب زای زنان در تهاجمات فرهنگی دانسته اند. زیرا بی اهمیت جلوه دادن نقش هایی مانند زاد و ولد، مربی گری و تربیت فرزندان، و در مقابل اهمیت دادن به نقش های مردانه، موجب گردید تا بانوان به مرور زمان از نقش های خود، احساس حقارت نمایند و از روی آوردن به آن خودداری کنند. اما از اوایل دهه ۱۹۷۰، جهان غرب به نقش های سنتی زنان، تقدس مادری و نهاد خانواده، رویکردی دوباره داشت و فمنیسم های موج دوم را به عنوان حرکتی علیه «نقش مقدس مادری» به نقد کشید. این نوع نگاه، باعث شد تا از حرکت های تند فمنیستی موج دوم کاسته شود و باری دیگر وظیفه اصلی زنان «مادری» و «تربیت شخصیت کودک» شمرده گردد. این گروه متأثّر از افکار پست‌مدرنی که بر اصل انسان‌ها تأکید دارند، به قابلیت های مثبت زنانه از نظر زیستی و اجتماعی توجه نمودند و معتقد شدند، نقش مادری ظرفیّت پرورش‌دهندگی و حس مسئولیت زنان را افزایش می‌دهد. این گرایش، با تأکید بر کلیت خانواده، خواهان نقش برابر زن و مرد و وظایف و مسئولیت‌های خانگی و اجتماعی شد و با تأکید بر ظاهر زنانه و رفتار ظریف، از خانواده، فرزندمحوری و زندگی خصوصی دفاع نمود و همسری و مادری را به عنوان «تنها راه کمال» برشمرد.[۱۲۸۹]
بنابراین جهان غرب در کنار رفع نابرابری نژادی و اقتصادی به نقش های سنّتی و نهاد خانواده و ارزش های آن رویکردی دوباره داشت. از جمله شخصیّت های تجدید نظر طلب (در موج سوم)، جمین گریز( نویسنده ی استرالیایی) و جین بِتکه الشتاین(فیلسوف امریکایی) هستند. جین با نوشتن کتاب «مرد عمومی، زن خصوصی» (۱۹۸۱) تلاش نمود، دیدگاه‌های افراطی و رادیکال در موج دوم را تعدیل نماید و بحث «احیای مادری» را مطرح کند. همو به دفاع از زندگى خصوصى و خانواده فرزندمحور پرداخت و مادر بودن را فعالیتى پیچیده، غنى، چند رویه، پر زحمت و شادى آفرین دانست که زیستى طبیعى، اجتماعى، نمادین و عاطفى است.[۱۲۹۰] اسپاک تأکید داشت که چون هیچ کس نمی تواند، جایگزین مادر شود و همان عشق و محبت او را به کودک داشته باشد،کودکانی که توسط اشخاص دیگر بزرگ می شوند با مشکلات و اختلال شخصیتی روبرو می شوند.[۱۲۹۱] جان استوارت میل پیش بینی می کرد زنان مزدوج، وظایف همسری و مادری را ترجیح دهند.[۱۲۹۲] بدین روی برخی از فمینیست ها، بانوان را به هویت خویش متوجه کردند و آثار سوء افراط در حرکت های زن مدارانه را تبیین نمودند.
۴-۲دیدگاه اسلام در نوع نگرش به نقش «مادری»
با توجه به این که زنان، اساس استحکام خانواده و شکل گیری هویت جامعه می باشند و کودک امانتی در دستان مادران هستند که نخستین بار اخلاق، رفتار و فلسفه زندگی را از او می آموزد، زنان اولین و حیاتی ترین نقش و مسئولیت را دارند. براین اساس اسلام، بر خلاف نظریه فمینیست ها، با نگاهی ثابت به جنس مؤنث، مقدس ترین نقش او را، مادری می داند و آن را رفیع ترین ایده آل زندگی جنس مؤنث بر می شمارد.
از طرفی اسلام، تربیت فرزند توسط والدین را به عنوان حقی برای کودک بیان می دارد. امام سجاد علیه السلام می فرماید: «حق فرزند بر تو این است که بدانی وجود او از توست، بد و خوب او در دنیا به تو ارتباط دارد و بدانی که مسئول تربیت او هستی. او را چنان تربیت کن که خود را در مقابل نیکی او مأجور بدانی و در مقابل بدی به او معذب و معاقب بمانی.[۱۲۹۳]
بدین روی اسلام مقطع کودکی[۱۲۹۴] را مهمترین مرحله زندگی در دوران تعلیم و تربیت انسان می داند، و خانواده، را اولین و مهمترین محیطی بر می شمارد که کودک در آن از کیفیت روابط انسانی آگاه می شود و تحت تأثیر آن قرار می گیرد.[۱۲۹۵]پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نشستن زن و شوهر در کنار هم و در کنار فرزندانشان را از اعتکاف در مسجد خود در نزد خداوند محبوب تر می دانند«جلوس المرء عند عیاله احبّ الی الله تعالی من اعتکاف فی مسجدی هذا »[۱۲۹۶] است. والدین نخستین مربیان کودکان خود هستند که در شکل گیری انسان های در حال رشد، نقش بسیار عظیم و حساسی دارند. با تربیت صحیح، ابعاد مختلف شخصیت کودک ساخته می شود و رشد می یابد و جنبه های جسمانی، عقلانی، رفتاری و پایه های اخلاقی و هنری او به شکوفایی و کمال می رسد و ابعاد عاطفیش پرورده شده و رفتارهای اجتماعی او شکل می گیرد. ویژگی های روحی مادر در فرزند بروز می نماید و در عزم و اراده او مؤثر واقع می شود.[۱۲۹۷] بنابراین مادر می تواند با آرامش و قدرت روانی، مقابله با مشکلات را به فرزند خود بیاموزد و مهر و صفا، احساس امنیت و اعتماد به نفس را برای او به ارمغان آورد و با محبت بلاشرط و سرشار مادرانه موجب تدوام حیات فرزندش شود، زیرا قوام و کمال هر موجودی به محبت است. مجموع اصول تربیتی همراه با برنامه ریزی صحیح و دقیق و اهداف معین، سبب رشد کودک و نیل به شخصیت ایده آل انسانی در او می گردد.
بنابراین مهمترین وظیفه ای که بر دوش والدین به خصوص مادران است، تعلیم و تربیت همه جانبه فرزند و آماده کردن او برای ورود به زندگی اجتماعی، توجه کامل به نیازهای عاطفی (که موجب تکوین شخصیت فرزند و بدنبال آن سلامت و آرامش محیط خانواده و در نتیجه بیمه شدن فرزند در مقابل مشکلات جامعه می شود)، آموزش درس حب و بغض، ذوق و قریحه، عشق و عاطفه، صدق و راستی، رفاقت و دوستی، امانت و فداکاری، حمایت و پشتیبانی، همدلی و همکاری، امنیت، مسئولیت پذیری، ارتباط با دیگران، آداب و رسوم اجتماعی و دینی، و نیز پرورش قدرت تفکر، باور و اندیشه، پرورش احساس امنیت می باشد و در نهایت تعلیم مهارت هایی که فرزند در زندگی به آن احتیاج دارد؛ مانند اعتماد به نفس، انگیزه، تلاش، مسئولیت پذیری،[۱۲۹۸] خلاقیت، پشتکار، کارگروهی، حل مشکلات ، تمرکز، و نقش مقدس مادر یا پدر بودن
بدین روی اسلام، مهمترین و اصولی ترین نقش را تربیت نسل آینده و از جمله وظایف مادران می داند و از مرد می خواهد تمام امکانات لازم را برای همسر فراهم نماید تا او بتواند با آرامش خاطر و دقت وافر به ایفای نقش خود بپردازد و مادر را به عنوان بزرگترین و مهمترین مدرسه تربیت کودک دعوت نموده است تا به تحصیل و ارتقاء فضایل اخلاقی خود بکوشد و با کسب مبانی اخلاقی و فضیلت ها و پیاده کردن آن در زندگی سعی نماید ملکات اخلاقی را در کودک ایجاد نماید و سلوک شایسته را به او منتقل کند و سلامت جسمی و روانی او را تضمین نماید و جوانان نیرومند تربیت کند. بر پایه این مسئولیت مهم است که بانوان وظیفه دارند، علوم مورد نیاز را فراگیرند و افرادی مطلع و آگاه به مسائل روز باشند و با ناآگاهی خود آسیب های جبران ناپذیری به فرزندان خود نزنند. آنان زمانی می تواند به موفقیت نائل شوند که موقعیت حساس خویش را در پرورش انسان و حیات انسانی جامعه درک کرده و به نقش عظیم خویش در ساختن اجتماع انسانی واقف باشند و محیط خانه را محل اجرای مسئولیت های الهی خود بدانند. بدین روی است که روسو می گوید:« طفل به دلخواه مادر، تربیت می شود. اگر می خواهید معنی شرف و فضیلت را بفهمید باید مادر او را تربیت کنید».[۱۲۹۹]
۵- اختلاف در نوع نگرش به فعالیت های اجتماعی زن
جامعه متشکل از زنان و مردان توانمندی است که سازندگی و تعالی آن را برعهده دارند و بایستی در فعالیت های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آن شرکت جویند. فعالیتی قانونمند، آگاهانه، منظم و هماهنگ با حفظ هویت انسانی و جنسی که منافات با روح و روان و ویژگی های فطری فرد نداشته باشد ومطابق توانایی، استعداد و غرایز او برنامه ریزی شده باشد. فعالیتی که او را به اهداف والای انسانی خود برساند و آرامش و پیشرفت را برای فرد و جامعه به ارمغان آورد.حضور در جامعه و انجام فعالیت های اجتماعی و شرایط اشتغال از جمله مواردی متفاوتی است که بین فمینیسم‏‏ و اسلام وجود دارد. این قسمت به مقایسه این دو دیدگاه می پردازد.
۵-۱-دیدگاه فمینیسم‏‏ در نوع نگرش به فعالیت های اجتماعی زن
فمینیسم‏‏ در دوران حیات خود دیدگاه های متفاوتی در باره حضور اجتماعی زنان بیان نموده است، که عبارتند از:
۵-۱-۱-حضور فعال در جامعه به منظور رهایی از سپهر خصوصی و نیل به آزادی
رهبران موج اول فمینیست در صدد برآمدند تا زنان را از قید و بندهایی رها سازند که ناشی از محدود ماندن آن ها در سپهر خصوصی فرض می گردد و مانع از رشد و تعالی و کمال نفس آنان می شود و بانوان را از تحقق توانایی های ذاتی شان باز می دارد و بیان داشتند که اگر نهادها به نحوی تغییر کنند که زنان به آزادی و برابری بیشتر برسند و مشارکت بیشتری داشته باشند، امکان تغییر جامعه فراهم می شود.[۱۳۰۰]بر این پایه، آن ها می خواهند «زنان در ارزشها-ی تعیین شده در جامعه- و نهادها مشارکت کامل و برابر داشته باشند و به عنوان عضو جامعه، از طیف فرصت ها برای موفقیت بهره ببرند و از حقوق و اعتبار عمومی که مردان از آن بهره مند هستند، برخوردار شوند»[۱۳۰۱] تا از موقعیت فرودستی و در حاشیه بودن رها گردند و در امتیازات و مسئولیت ها به برابری کامل با مردان دست یابند. آنان توانستند جهت حضور در جامعه به امتیازاتی دست یابند. به عنوان مثال در کنفرانس سازمان ملی زنان در سال ۱۹۶۷ اعلامیه حقوقی تدوین شود و این موارد به تصویب رسید؛ اجرای قانون منع تبعیض جنسی در اشتغال، حقوق مرخصی برای مادران شاغل و استفاده زنان از مزایای تأمین اجتماعی، کاهش مالیات برای هزینه های نگه داری از کودکان در خانه برای والدین شاغل، ایجاد مراکز روزانه نگه داری از کودکان و آموزش برابر و مختلط[۱۳۰۲]
ورود بانوان به جامعه گرچه موفقیتی بزرگ محسوب می شد، اما همراه با معضلاتی بود، از جمله آن که آنان باید در مشاغلی که مردان ایجاد نموده اند، به فعالیت بپردازند و میزان کارآمدی آن ها بر پایه ملاک هایی که مردان تعریف نموده اند، سنجیده می شود. ییتس نیز یاد آور می شود که تأکید بر برابری شغلی به معنای پذیرش معیارهایی است که مردان در نظام اشتغال و بازار کار ایجاد کرده اند و زنان فقط می خواهند در آن سهیم باشند.[۱۳۰۳]بر اساس معیارهای تعریف شده، زنان نسبت به مردان در بازار کار، نیروی ثانویه محسوب می شدند که هر گاه به وجودشان نیاز بود به حضور اجتماعی تشویق و ترغیب می شدند و مجبور بودند با حداقل دستمزد به فعالیت بپردازند و در صورتی که حضور مردان در رفع نیازهای جامعه کفایت می کرد، باید به خانه هایشان باز می گشتند.
از طرفی گرچه بانوان توانستند در جامعه حضور یابند و حتی در برخی موارد به مشاغل بالای مدیریتی و رده‌های بالای دولتی وارد شوند، ولی عدم وضع قوانین لازم جهت رعایت هویت انسانی و جنسی آن ها منجر به ایجاد آسیب هایی به جامعه زنان گردید، به طوری که آنان در موارد متعددی از ایذای جنسی رنج می بردند[۱۳۰۴]و در محیط کار از آرامش لازم برخوردار نبودند. بهره برداری های جنسی از زنان در محیط کار موجب فروپاشی خانواده ها می شد.
۵-۱-۲-حضور فعال در جامعه به منظور حفظ هویت انسانی(و بدون در نظر گرفتن هویت جنسی)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 06:02:00 ق.ظ ]




BRR

۶

۰/۲۷

۰/۳۰

۰/۳۵

۰/۴۶

۰/۵۶

۰/۳۲

۰/۳۳

۰/۴۷

۰/۴۵

۰/۶۳

۰/۳۴

۰/۴۵

۰/۵۰

۰/۶۲

۰/۶۸

۰/۳۳

۰/۴۷

۰/۵۴

۰/۶۱

۰/۷۳

BA: بیز A، BB: بیز B، BC: بیز C، BL: بیز لاسو، BRR: رگرسیون ریج بیزی
شکل ۴-۱۰- تابعیت صحت ارزش‌های اصلاحی روش‌های مورد مطالعه از نسل (صفت تعداد همزادان)
شکل ۴-۱۱- تابعیت صحت ارزش‌های اصلاحی روش‌های مورد مطالعه از نسل (صفت زنده­مانی)
۴-۸- استنباط ژنوتیپی
در این مطالعه درصدهای مختلف ژنوتیپ ازدست‌رفته در جمعیت مرجع شبیه­سازی شدند و سپس با بهره گرفتن از دو روش جنگل تصادفی و روش انتساب تصادفی، ژنوتیپ­­های ازدست‌رفته، استنباط شدند که نتایج آن در شکل ۴-۱۲ نشان داده شده است. همچنین صحت ارزش‌های اصلاحی در حالت ژنوتیپ­های استنباط شده برای صفات تعداد همزادان و زنده­مانی به‌ترتیب در شکل­های ۴-۱۳ و ۴-۱۴ نشان داده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ارتباط بین درصد ژنوتیپ ازدست‌رفته و درصد ژنوتیپ درست استنباط شده در روش تصادفی خطی بود. به‌طوری‌که افزایش درصد ژنوتیپ ازدست‌رفته منجر به همان اندازه کاهش در درصد درستی استنباط کردن ژنوتیپ­ها شد. اما روش جنگل تصادفی الگوی متفاوتی را نشان داد به‌طوری‌که در درصدهای پایین ژنوتیپ ازدست‌رفته، درصد قابل‌توجهی از ژنوتیپ­ها را به‌درستی استنباط کرد. روند تغییرات صحت استنباط در این روش تا ۷۰ درصد ژنوتیپ ازدست‌رفته، تقریباً یکنواخت بود اما در درصدهای بالاتر به‌شدت کاهش یافت. کارایی روش جنگل تصادفی با افزایش سطح عدم تعادل لینکاژی در جمعیت، افزایش یافت. زمانی که سطوح مختلف LD مساوی ۳/۰ بود کمترین نرخ کاهش در صحت استنباط ژنوتیپ­ها مشاهده شد.
صحت ارزش‌های اصلاحی ژنومی با بهره گرفتن از ژنوتیپ­های استنباط شده، روندی مشابه صحت استنباط ژنوتیپ­ها را نشان داد. اما نکته جالب توجه این بود که تفاوتی بین الگوی تغییرات در دو صفت و یا در سطوح مختلف عدم تعادل لینکاژی دیده نشد. اما صحت ارزش‌های اصلاحی ژنومی پیش‌بینی شده در ژنوتیپ­های استنباط شده با روش تخصیص تصادفی از روش دیگر کمتر بود که با افزایش درصد ژنوتیپ­های ازدست‌رفته، این تفاوت چشم­گیرتر بود.
شکل ۴-۱۲- صحت استنباط ژنوتیپی با بهره گرفتن از روش‌های جنگل تصادفی و روش انتساب تصادفی در سطح مختلف عدم تعادل لینکاژی و درصدهای مختلف ژنوتیپ ازدست‌رفته
شکل ۴-۱۳- صحت ارزیابی ژنومی صفت تعداد همزادان در سطح مختلف عدم تعادل لینکاژی و درصدهای مختلف ژنوتیپ استنباط شده با بهره گرفتن از روش‌های جنگل تصادفی و روش انتساب تصادفی.
شکل ۴-۱۳- صحت ارزیابی ژنومی صفت زنده­مانی در سطح مختلف عدم تعادل لینکاژی و درصدهای مختلف ژنوتیپ استنباط شده با بهره گرفتن از روش‌های جنگل تصادفی و روش انتساب تصادفی.
فصل پنجم
بحث و نتیجه ­گیری
۵-۱- بحث
در این مطالعه، ارزیابی ژنومی صفات تعداد همزادان و زنده‌مانی به‌عنوان صفات آستانه‌ای مورد بررسی قرار گرفت. این صفات دارای وراثت‌پذیری پایینی هستند اقبال سعید و همکاران، ۱۳۸۹؛ فوگارتی و همکاران، ۱۹۸۵؛ وطن‌خواه و طالبی، ۲۰۰۹). نتایج برخی مطالعات نشان داده است که حتی در روش‌های ارزیابی کلاسیک نیز پاسخ به انتخاب پایینی برای این صفات قابل‌انتظار است. با توجه به اینکه، این صفات به‌صورت گسسته بروز می‌یابند، استفاده از مدل‌های خطی، نمی‌تواند چندان بهبود ژنتیکی را برای این صفات به ارمغان بیاورد. دلجو عیسی لو (۱۳۹۱) گزارش کرد که ارزیابی صفات آستانه‌ای با بهره گرفتن از مدل‌های آستانه‌ای مبتنی بر شجره نیز نمی‌تواند قابلیت اعتماد بالایی داشته باشد. ازاین‌رو، تحقیقات در جهت بهبود این صفات با بهره گرفتن از اطلاعات ژنومی ضروری به نظر می‌رسد.
صفت تعداد همزادان، اغلب به‌عنوان افزایش تعداد بره‌های از شیر گرفته شده به ازای هر میش در سال مطالعه شده است. این صفت یکی از صفات سودآور بوده که بیشترین شانس را برای افزایش کارایی سیستم‌های پرورش گوسفند فراهم می‌کند (بریَن و همکاران، ۲۰۰۲). برای مثال در برنامه‌های اصلاح نژاد گوسفند در نروژ، بالاترین ارزش اقتصادی نسبی را به خود اختصاص داده است (عبدالعظیم و بِرگِر، ۱۹۹۹). همچنین دیکرسون (۱۹۷۸) بیان کرد در اصلاح نژاد گوسفند، افزایش در تعداد بره شیرگیری شده (نسبت به بهبود سرعت رشد) راندمان اقتصادی و بیولوژیکی تولید گوشت بیشتری را در پی خواهد داشت. صفت زنده‌مانی، یکی از عوامل موثر بر تعداد شیرگیری شده و نرخ بره گیری است (گاما و همکاران، ۱۹۹۱). افزایش نرخ زنده‌مانی می‌تواند نقش بسزایی در افزایش سودآوری میش (از طریق افزایش نرخ بره‌گیری) داشته باشد (وطن‌خواه، ۱۳۹۲). عوامل مختلفی بر این صفت مؤثرند که برخی از آن‌ها مانند نژاد، ساختار ایمنی و مقاومت ذاتی، نوع تولد و وزن تولد به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم پس‌زمینه ژنتیکی دارند (گاما و همکاران، ۱۹۹۱). برخی منابع علمی، این صفات را در پرورش گوسفند کشور پراهمیت گزارش کرده‌اند.
با توجه به سناریوهای مختلف مطالعه شده، دامنه‌ای از صحت پیش‌بینی‌های ارزش‌های اصلاحی ژنومی حاصل شد. اما به‌طورکلی می‌توان گفت صحت پیش‌بینی روش‌های مورد مطالعه نسبتاً بالا بود. حتی در حالتی که وراثت‌پذیری صفت حداقل (۰۵/۰) و نیز کمترین تعداد جمعیت مرجع (۲۵۰ راس) در نظر گرفته شد صحت به‌دست‌آمده برای صفت تعداد همزادان ۴۰/۰ و برای صفت زنده‌مانی ۳۲/۰ حاصل شد. هرچند که در این مطالعه، این مقادیر با نتایج حاصل از ارزیابی‌های مبتنی بر شجره مقایسه نشده است اما با احتمال قریب به‌یقین می‌توان گفت در شرایط تعداد کم داده‌های فنوتیپی و نیز در جامعه با وراثت‌پذیری پایین برای این صفات (۰۵/۰)، صحت ارزیابی روش‌های کلاسیک پایین‌تر خواهد بود. از طرف دیگر، نتایج نشان داد که افزایش تعداد افراد جمعیت مرجع به ۱۰۰۰ فرد، صحت ارزیابی‌ها را در تعداد همزادان و زنده‌مانی به‌ترتیب به ۵۹/۰ و ۴۶/۰ افزایش خواهد داد. هرچند که در اندازه‌های بزرگ‌تر جمعیت مرجع، صحت‌های پیش‌بینی بالاتری نیز مشاهده شد. بعید به نظر می‌رسد که با تغییر در اندازه رکوردهای فنوتیپی (از ۲۵۰ فرد به ۱۰۰۰ فرد) در ارزیابی‌های مبتنی بر شجره بتوان به همین اندازه صحت پیش‌بینی را افزایش داد.
برخی مطالعات که با بهره گرفتن از داده‌های شبیه‌سازی انجام شده است صحت‌های بالاتری برای ارزیابی ژنومی نسبت به پیش‌بینی‌های مبتنی بر شجره (بدون توجه به مدل انتخاب شده و نیز معماری ژنتیکی صفت) گزارش شده است (مِوویسِن و همکاران، ۲۰۰۱؛ هابیَر و همکاران، ۲۰۱۱). هرچند که نتایج دِتوایلِر و همکاران (۲۰۱۲b) و ساعتچی و همکاران (۲۰۱۱) نشان داد که برتری انتخاب ژنومی نسبت به روش مبتنی بر شجره در داده‌های واقعی اندکی کمتر است. در خصوص کمتر بودن این برتری، دِ لوس کامپوس و همکاران (۲۰۱۳b) بیان کرد که دلایل متعددی می‌تواند در این رابطه دخیل باشد. به‌طوری‌که در داده‌های واقعی اندازه جمعیت مرجع محدودتر بوده و نیز در بسیاری موارد رکوردهای فنوتیپی دارای خطا هستند. همچنین ساختار جمعیت برخی نژادها و اندازه کوچک خانواده‌ها می‌تواند صحت بالقوه‌ای که در انتخاب ژنومی قابل دستیابی است را محدود کند.
استفاده از ارزیابی ژنومی در اصلاح و بهبود ژنتیکی حیوانات اهلی، علاوه بر اینکه به رتبه‌بندی صحیح‌تر و پیشرفت ژنتیکی بالاتری منجر می‌شود، در صورت اعمال شدت انتخاب مساوی، نرخ هم‌خونی کمتری به ازای هر نسل قابل‌انتظار است. محتمل‌ترین دلیل آن در نظر گرفتن اثر نمونه‌گیری مندلی در ارزیابی مبتنی بر ژنوم است که باعث تمایز بهتر داخل خانواده‌ای افراد می‌شود.
مزیت دیگر انتخاب ژنومی نسبت به ارزیابی مبتنی بر شجره این است که در ارزیابی کلاسیک، اطلاعات شجره‌ای (کیفیت و عمق شجره) یکی از عوامل کلیدی برآورد ارزش‌های اصلاحی است. درحالی‌که در انتخاب ژنومی شجره افراد نقش چندانی ندارد و گذشته از آن، می‌توان اطلاعات ژنومی را به‌منظور تعیین دقیق روابط ژنتیکی بین افراد به کار گرفت (نجاتی-جوارمی و همکاران، ۱۹۹۷؛ سیلوا و همکاران، ۲۰۱۴). دامنه اشتباهات ثبت شجره در گذشته بین ۵ تا ۲۲% گزارش شده است اما در سال‌های اخیر به دلیل استفاده از سیستم‌های نوین ثبت اطلاعات و انساب به ۱۰ تا ۱۱% کاهش پیدا کرده است که همین اندازه هم می‌تواند پیشرفت ژنتیکی را بین ۲ تا ۱۲ درصد کاهش دهد و احتمالاً افزایش پنهانی هم‌خونی ناشی از اشتباه در شجره نیز اتفاق بیفتد (بانسون و همکاران، ۲۰۰۱؛ سیلوا و همکاران، ۲۰۱۴).
مقایسه نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که صحت پیش‌بینی روش‌های مورد مطالعه در سناریوهای مختلف برای هر دو صفت مشابه و دارای الگوی تغییرات یکسانی است. با توجه به اینکه هر دو صفت آستانه‌ای هستند این احتمال می‌رود که مدل‌های مورد مطالعه دارای رفتار مشابهی در هر دو صفت باشند. نتایج به‌دست‌آمده این ایده را به‌خوبی حمایت و پشتیبانی می‌کند، چرا که تغییرات سطوح مختلف عوامل مورد بررسی (وراثت‌پذیری، اندازه جمعیت مرجع، تعداد QTL و توزیع اثرات ژنی) باعث تغییرات مشابهی در صحت پیش‌بینی‌ها در هر دو صفت شده است.
اما در مقایسه بین صحت پیش‌بینی بین صفت‌های مورد مطالعه، صحت‌های به‌دست‌آمده برای صفت تعداد همزادان از صفت زنده‌مانی بالاتر بود. از طرف دیگر، با توجه به اینکه در این مطالعه از بسته BGLR استفاده شد و تابع پیوند به‌کاررفته برای تجزیه‌وتحلیل صفات آستانه‌ای در این بسته، تابع پروبیت می‌باشد و این تابع بر اساس پیوند گوسی معکوس عمل می‌کند. یعنی از معکوس تابع تجمعی توزیع نرمال استاندارد به‌منظور تبدیل احتمالات به متغیر نرمال استاندارد استفاده می‌کند. بنابراین طبیعی است که در صفات با تعداد سطوح آستانه بیشتر، این تبدیلات به نحو بهتری انجام شود و توزیع تجمعی شکل گرفته به نرمال نزدیک‌تر شود. رزّاقی (۲۰۱۳) گزارش کرد هرچند که تابع ربط پروبیت و سایر توابع مشابه، حتی اگر متغیر پشت‌صحنه (liability) آن‌ها متفاوت باشد، در بسیاری موارد خروجی‌های مشابهی دارند اما تفاوت آن‌ها در این است که می‌توان با بهره گرفتن از این تابع، مدل‌های چند متغیره نرمال را پیاده کرد و همین دلیل باعث محبوبیت و مقبولیت این تابع شده است.
به‌منظور موفقیت در برنامه‌های ارزیابی ژنومی، نشانگرها باید در سطح قابل قبولی از عدم تعادل لینکاژی با QTL باشند تا نشانگر بتواند اثر QTL را در جمعیت به‌خوبی بیان کند. زیرا فرض می‌شود QTL با حداقل یکی از نشانگرها در حالت عدم تعادل لینکاژی باشد (دِروس و همکاران، ۲۰۰۸) از طرف دیگر، میزان LD می‌تواند راهنمای مناسبی برای محقق و اصلاحگر جهت تعیین تعداد نشانگر مورد نیاز برای مطالعات ارتباطی کل ژنوم و ارزیابی ژنومی در جمعیت مورد مطالعه باشد. به‌طوری‌که یک جمعیت با LD بالا به تراکم نشانگری پایین‌تری نیاز دارد و برعکس (مئادُوس و همکاران، ۲۰۰۸؛ گُدارد، ۲۰۰۹؛ دِتوایلِر و همکاران، ۲۰۱۰a). در این مطالعه، عدم تعادل لینکاژی در جمعیت مرجع، با بهره گرفتن از آماره r2 محاسبه شد که مقدار آن تقریباً ۲/۰ برآورد شد که مناسب بودن پوشش نشانگری در این مطالعه را نشان می‌دهد. در این خصوص مِوویسِن و همکاران (۲۰۰۱) و دِروس و همکاران (۲۰۰۸) میزان r2≥۰٫۲ را برای توجیه تنوع ناشی از QTL به‌وسیله نشانگر، پیشنهاد کردند.
در خصوص اهمیت میزان LD در صحت پیش‌بینی‌ها کالوس و همکاران (۲۰۰۸) با بهره گرفتن از شبیه‌سازی نشان داد که با افزایش مقدار r2 از ۱/۰ به ۲/۰، صحت پیش‌بینی‌ها از ۶۸/۰ به ۸۲/۰ افزایش پیدا می‌کند. هاریس و همکاران (۲۰۰۸) گزارش کردند که با بهره گرفتن از اثرات برآورد شده در گاو نژاد هلشتاین، ارزش‌های اصلاحی در نژاد جرسی، به دلیل تفاوت در فاز عدم تعادل لینکاژی در دو نژاد، با صحت بالا برآورد نخواهد شد. بنابراین در ارزیابی ژنومی، دانش و اطلاعات لازم در رابطه با سطح تعادل لینکاژی در جمعیت ضروری بوده و بالا بودن آن می‌تواند تا حدودی موفقیت در برآورد اثرات آللی را به دنبال داشته باشد.
توزیع اثرات ژنی ممکن است بر صحت پیش‌بینی ارزش‌های اصلاحی ژنومی موثر باشد و باعث تفاوت‌هایی در بین روش‌های مختلف شود. دلیل آن می‌تواند به هر دو عامل تفاوت توزیع‌ها در پارامترهای شاخص تشکیل‌دهنده شکل توزیع و خصوصیات روش‌های موردنظر مربوط باشد. با این شرح، شناسایی روش دارای بالاترین صحت در هر توزیع می‌تواند به پیشرفت ژنتیکی بیشتری منجر شود. در این مطالعه، سه توزیع اثرات ژنی بررسی شد که نتایج نشان داد در هر دو صفت در توزیع گاما، صحت پیش‌بینی‌ها نسبت به دو توزیع دیگر اندکی بالاتر بود. اما دو توزیع دیگر دارای نتایج مشابهی بودند. اما در واقع، تغییرات در بین توزیع‌ها و برای روش‌های مورد مطالعه بسیار اندک و ناچیز بود که بیانگر عدم حساسیت صحت ارزیابی‌های ژنومی صفات آستانه‌ای به نوع توزیع اثرات ژنی باشد. شاید مهم‌ترین دلیل آن، تشابه در تکنیک محاسباتی روش‌های مورد استفاده باشد. به‌عبارتی‌دیگر، می‌توان گفت که درصورتی‌که اثرات ژنی تابع هرکدام از این توزیع‌ها باشند، روش‌های بیزی توانایی پیش‌بینی ارزش‌های اصلاحی ژنومی صفات آستانه‌ای را با صحت بالایی دارند. نتایج حاضر با یافته‌های عبداللهی و همکاران (۱۳۹۲) مطابقت دارد که گزارش کردند زمانی که اثرات ژنی به‌صورت توزیع گاما است روش‌های بیزی دارای تفاوت غیر معنی‌داری بوده اما برتری همه این روش‌ها نسبت به GBLUP چشم‌گیر است. این محققین بیان کردند که در توزیع گاما، برخی ژن‌ها دارای اثر عمده ولی بیشتر ژن‌ها دارای اثرات بسیار جزئی هستند به همین دلیل روش‌های انتخاب متغیر (بیز B) نسبت به سایر روش‌ها بهتر عمل می‌کند. همچنین گُدارد (۲۰۰۸) گزارش کرد که توزیع پیش‌فرض گامای اثرات ژن‌ها، در روش‌های بیز برآوردهای صحیح‌تری ایجاد می‌کند.
دِکرز و همکاران (۲۰۱۲) صفات مختلف تولیدی در مرغان تخم‌گذار را با بهره گرفتن از ۴۲۴۳۰ SNP در حال تفرق در ۱۵۶۳ جوجه یک لاین مرغ تخم‌‌گذار مطالعه کردند. این محققین نتیجه‌گیری کردند که معماری ژنتیکی صفات مختلف با هم متفاوت بوده و در برخی صفات بیش از ۵۰ درصد تنوع ژنتیکی به‌وسیله تعداد زیادی از جایگاه‌ها که در طول ژنوم پراکنده‌اند توجیه می‌شود. هِیز و همکاران (۲۰۱۰) و وَن‌رادِن و همکارانن (۲۰۰۹) نیز اظهار داشتند که تنها در صفاتی که توسط تعداد ژن کوچک اثر کنترل می‌شود روش GBLUP دارای عملکرد مشابهی با روش‌های بیز است در غیر این صورت برتری روش‌های بیزی کاملاً مشهود است. بنابراین استفاده از روش‌های بیزی در صفات آستانه‌ای حتی اگر معماری ژنتیکی متفاوتی با آنچه در این مطالعه شبیه‌سازی‌شده است داشته باشد می‌تواند صحت‌های قابل قبولی را به ارمغان آورده، زیرا این روش‌ها به‌خوبی می‌توانند SNP هایی که در حالت LD با QTL هستند را شناسایی کند.
نتایج به‌دست‌آمده نشان داد که در هر دو صفت (و در هر سه توزیع) با افزایش تعداد QTL صحت ارزش‌های اصلاحی برآورد شده افزایش یافت. هرچند که الگوی تغییرات در توزیع‌های مختلف در دو صفت اندکی با هم تفاوت داشتند، به‌طوری‌که دامنه این تغییرات در صفت تعداد همزادان بین ۷۶/۰ و ۸۰/۰ و برای صفت زنده‌مانی بین ۶۶/۰ تا ۷۰/۰ بود. دامنه اندک تغییرات بیانگر عدم وابستگی زیاد صحت‌های به‌دست‌آمده برای صفات آستانه‌ای به نوع توزیع اثرات ژنی است زمانی که از روش‌های بیزی برای برآورد اثرات آللی استفاده می‌شود. این نتایج با یافته‌های عبداللهی و همکاران (۱۳۹۲) مغایرت داشت که گزارش کردند که با افزایش تعداد QTL صحت ارزیابی‌ها در روش‌های بیزی کاهش پیدا می‌کند هرچند که تغییرات گزارش شده توسط این محققین نیز از ۳ درصد تغییر در صحت روش‌ها تجاوز نمی‌کرد. به نظر می‌رسد مهم‌ترین دلیل این عدم تطابق، تفاوت در نوع صفت و وراثت‌پذیری در نظر گرفته شده باشد. در مطالعه دیگری نیز که با بهره گرفتن از ژنوم شبیه‌سازی توسط دِتوایلِر و همکاران (۲۰۱۰a) انجام شده است، در وراثت‌پذیری پایین تغییرات صحت روش‌ها با تغییر در تعداد QTL کم بوده ولی با افزایش ضریب وراثت‌پذیری، این تفاوت‌ها بیشتر نمایان شده است. در مطالعه حاضر، ضریب وراثت‌پذیری در دامنه پایین (۰۵/۰ تا ۲/۰) و با درصدهای QTL 01/0، ۰۵/۰ و ۱/۰ تعداد نشانگر فرض شد. بنابراین تفاوت در نوع صفت، وراثت‌پذیری و تعداد QTL به کل نشانگرها می‌تواند منجر به تفاوت نتایج به‌دست‌آمده با نتایج سایر محققین باشد. از طرف دیگر در هر دو مطالعه فوق‌الذکر، تفاوت روش‌های بیزی با روش GBLUP برجسته‌تر و چشمگیرتر گزارش شده است. نتایج مطالعه حاضر، با توجه به بالا بودن صحت ارزیابی‌ها، استفاده از روش‌های بیزی در ارزیابی ژنومی صفات آستانه‌ای را پیشنهاد می‌کند. هرچند که مطالعات تکمیلی (در تعداد سطوح بیشتر و بالاتر وراثت‌پذیری و تعداد QTL) می‌تواند اطمینان استفاده از این روش‌ها را بیشتر تقویت کند.
وراثت‌پذیری به‌عنوان نسبتی از تنوعات فنوتیپی صفت که به‌وسیله اثرات ژنتیکی توجیه می‌شود، نوعی ضریب تابعیت بین ارزش‌های فنوتیپی و ژنتیکی محسوب می‌شود. در برخی منابع علمی وراثت‌پذیری این دو صفت پایین گزارش شده بود و در این پژوهش هم بر ضرایب وراثت‌پذیری پایین تأکید شد تا نتایج حاصله را با توان و اطمینان بیشتری به داده‌های واقعی تعمیم داد. تغییرات صحت پیش‌بینی روش‌های مورد مطالعه در هر دو صفت مشابه بود به‌طوری‌که با افزایش وراثت‌پذیری، صحت پیش‌بینی‌ها افزایش یافت. تغییرات صحت برآوردها با تغییر در وراثت‌پذیری صفت منطقی به نظر می‌رسد زیرا درصورتی‌که وراثت‌پذیری صفت کاهش یابد یعنی در واقع نسبت واریانس محیطی (باقیمانده) به واریانس ژنتیکی بیشتر شده است. درنتیجه واریانس محیطی توزیع شده در بین کل حیوانات رکوردگیری شده و تعیین ژنوتیپ شده افزایش می‌یابد که در این صورت خطای نمونه‌گیری افزایش یافته و صحت پیش‌بینی‌ها کم می‌شود (مِوویسِن و همکاران، ۲۰۰۱).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ق.ظ ]




۳- گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من مردیفهای آوازی:۳-جمله دوم گردانیه و نغمه، ۵-اوج بیات راجع

از خاک بیشتر نه، که از خاک کمتریم ن م

صناعات ادبی:
کنایه: از خاک کمتر بودن (حقیر و ناچیز شمردن)
آرایۀ تکرار: خاک
تضاد: بیشتر، کمتر
این بیت را هم بعد از تحریر نغمه ای که اجرا می شود، در ادامه همان گوشه گردانیه در بیت دوم خوانده می شود، به لحاظ اجرایی همان زیبایی و تناسب بیت قبل را دارا می باشد، ضمن این که بیت از نظر صناعات شعری، تأکیدی بر کلمه ی «خاک» دارد، و سعدی به زیبایی خاک را در ۳ مرتبه تکرار می کند و کلمه آخر که «کمتریم» می باشد و باعث تکرار حرف «ک» می شود، خود تأکید پنهانی است بر کلمهی «خاک»، همچنین، در این بیت صنعت تضاد بین کلمه (کمتریم) و (بیشترند) مشاهده میشود . این از ویژگی این بیت زیبای سعدی است و آقای شجریان به خوبی از اجرای این بیت برآمده است و تأکیدات بسیار مناسبی بر آن ها گذاشته است.

۴الف/۴ب- ما را سریست با تو که گر خلق روزگار م ردیفهای آوازی:۴- الف: گوشت و فرود به نوا
ب:،بیات راجع

دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم م م

صناعات ادبی:
کنایه: سر با کسی داشتن (توجه و گرایش با کسی داشتن)
آرایه تکرار: سر
این بیت، ورود به گوشه ی «گَوِشت»، است، اوج عشق که سر و جان دادن است، مضمون کلی این بیت است که تناسب بسیار زیبایی با لحن و آوای گوشه «گوشت» پیدا کرده است و نکته قابل توجه شعر سعدی، این است که سردادن و ایثار عاشقانه را با تکرار کلمه «سر» در ۳ مرتبه علی الخصوص در کلمه آخر که قافیه شده است، به خوبی و زیبایی بیان کرده است و آقای شجریان هم با وقوف به این موضوع، تأکیدهای بسیار به جا و مناسبی بر روی کلمه «سر» داده است که کاملاً حق مطلب را ادا می کند.

۵- ما را سری است با تو که گر خلق روزگار م۴- الف گوشت و فرود به نوا، ۴- ب بیات
۶- گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من م

دشمن شوند و سر برو دهم بر آن سریم م
از خاک بیشتر نه، که از خاک کمتریم ن م

این ابیات که به لحاظ مضمون و محتوا، از اهمیت خاصی برخوردارند و شاید در ردیف شاه بیت های غزل قرار دارند مجدداً خوانده شده اند، آن هم در گوشه «بیات راجع» که به نوعی، شروع فریاد آواز «نوا» می باشد وبرای تأکید کلی بر ابیات مهم این غزل سعدی، انتخاب دقیق و مناسبی است که آقای شجریان، باتوجه به آگاهی که از تلفیق شعر وموسیقی دارند، نموده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۷- روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست ردیفهای آوازی:ر عشاق و قرچه

باز آ که روی در قدمانت بگستریم ن م

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ق.ظ ]




حدادیان، علیرضا و همکاران، ۱۳۸۹، پیش شرط­ها و پیامدهای وفاداری مراجعان کتابخانه ­ها: طراحی الگوی وفاداری مراجعان کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی، فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی آستان قدس رضوی، دوره ۱۲، شماره ۴۷، ص­ص ۱۹-۱۵٫
حسینی، میرزاحسن و احمدی­نژاد، مصطفی، ۱۳۹۲، بررسی تأثیر رضایت­مندی مشتری، اعتماد مشتری به نام تجاری و ارزش ویژه نام تجاری در و فاداری رفتاری و نگرشی مشتری (مطالعه موردی بانک رفاه)، ماهنامه بررسی­های بازرگانی، دوره ۸، شماره۳۳،ص­ص۵۱-۴۲٫
حسینی، حسن و قادری، سمیه،۱۳۸۹، مدل عوامل موثر بر کیفیت خدمات بانکی، نشریه چشم انداز مدیریت بازرگانی، دوره ۷، شماره ۳، صص ۱۱۵-۸۹٫
حمیدی­زاده، محمدرضا و همکاران، ۱۳۸۸، طراحی و تبیین مدل فرآیندی وفاداری مشتریان؛ موردپژوهی: بانک­های خصوصی، نشریه کاوش­های مدیریت بازرگانی، دوره ۱،شماره۲،ص­ص۱۷۰-۱۳۳٫
حمیدی­زاده، محمدرضا و همکاران، ۱۳۹۰، طراحی و تبیین مدل وفاداری پایدار مشتریان تجارت الکترونیکی: مطالعه­ ای در وب سایت­های خرده فروشی الکترونیکی، مجله علمی- پژوهشی تحقیقات بازاریابی نوین، دوره ۱، شماره۲، ص­ص۹۲-۷۹٫
حیرتی نیما،۱۳۹۰، سنجش رضایت مشتریان با بهره گرفتن از مدل ACSI (مطالعه موردی سنجش رضایت مشتریان روغن‌موتور خودرو در ایران)، کنفرانس ملی ارتباط با مشتری تهران،mgtsolution.com ، ۲۲/۰۷/۱۳۹۳
خاکی، غلام­رضا، ۱۳۸۸، روش تحقیق در مدیریت، تهران، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی.
خورشیدی، سهراب، کارگر، علی، ۱۳۸۸، شناسایی و رتبه ­بندی مهم­ترین عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان، با بهره گرفتن از روش­های تصمیم ­گیری چند معیاره ، پژوهشنامه بازرگانی، دوره ۷، شماره ۳، ص­ص ۴۶-۳۹
خوش­سیما، غلامرضا، ۱۳۸۲، مقدمه­ای بر چابکی در سازمان­ها، ماهنامه تدبیر، دوره ۴، شماره ۱۳۴، ­ص ۵۸-۵۴٫
دفت،ریچارد ال، ۱۳۸۴، تئوری و طراحی سازمان، جلد اول، ترجمه علی پارسائیان و محمداعرابی، تهران: موسسه مطالعات بازرگانی، چاپ ششم.
دیواندری، علی، دلخواه جلیل،۱۳۹۱، تدوین و طراحی مدلی برای سنجش رضایتمندی مشتریان در صنعت بانکداری و اندازه ­گیری رضایتمندی مشتریان بانک ملت بر اساس آن، فصلنامه پژوهش­های بازرگانی، دوره ۵، شماره ۳۷، ص­ص ۱۸۵-۲۲۳.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ریاحی، غلامحسین، ۱۳۹۰، آشنایی با اصول و روش تحقیق، نشر اشراقیه، چاپ سوم
زمانی، منوچهر،۱۳۹۰، نگرشی بر استراتژیهای رقابت در بانک­ها، فصلنامه بانک صادرات ایران،دوره ۵، شماره ۱۸، ص­ص۱۷-۱۳٫
سپهری، پریسا، ۱۳۹۲، نظر مشتریان نسبت به سفارشی­سازی، مرکز توسعه کسب و کار بانکداری، ir.bankbusiness ، ۲۱/۰۷/۱۳۹۳
سجادی،علی­اکبر، ۱۳۸۷، نقشرضایتمشتریدرتجارت، تهران: نشر دانش، چاپ هفتم.
سعادت، اسفندیار، ۱۳۸۶، مدیریت منابع انسانی، تهران، انتشارات سمت.
سکاران، اوما، ۱۳۸۹، روش­های تحقیق بر مدیریت، صائبی محمد، شیرازی محمود، تهران، انتشارات موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه­ ریزی، چاپ دوم.
سید جوادین، سیدرضا و همکاران،۱۳۸۹، بازاریابی درونی گامی در جهت بهبود رفتارهای شهروندی سازمانی وکیفیت خدمات: تحقیقی پیرامون شرکت گاز تهران بزرگ، نشریه مدرس علوم انسان: پژوهش­های مدیریت در ایران، دوره ۶، شماره ۱۴، ص­ص ۹۷-۶۷٫
سیمونز،جیمزای وموناجی،فیتز،۱۳۸۲، مدیریت خدمات؛ استراتژی، عملیات و تکنولوژی اطلاعات، ترجمه محمد اعرابی و داود ایزدی، تهران: دفترپژوهش­های فرهنگی، چاپاول.
شربت اوغلی، احمد و اخلاصی، امیر، ۱۳۹۲، طراحی مدلی برای سنجش رضایت­مندی مشتریان در صنعت بانکداری توسعه­ای و اندازه ­گیری رضایت­مندی مشتریان بانک صنعت و معدن، نشریه دانش مدیریت، دوره ۱۳، شماره ۸۱، ص­ص ۷۴-۵۷٫
صادقی، علی­منصور و همکاران، ۱۳۹۱، شناسایی عوامل درون و برون­سازمانی موثر بر جلب رضایت مشتریان درموسسه مالی واعتباری صالحین(بانک آینده)، چهارمین کنفرانس بین ­المللی بازاریابی خدمات بانکی، FSMcenter.com، ۲۱/۰۷/۱۳۹۳
صفری،مجید، ، ۱۳۹۰، اعتماد مشتری کلید موفقیت، ماهنامه موفقیت، دوره ۸ ، شماره ۲۶۱، ص­ص ۲۷٫
عباس­زاده، شهاب، ۱۳۸۶، روش تحقیق در علوم انسانی، نشر نی، چاپ دوم
غفاری، فرهادو همکاران، ۱۳۹۱، مطالعه رابطه ابعادکیفیت خدمات و رضایت مشتری در صنعت بانکداری: مدل مقایسه­ ای خدمات سنتی و الکترونیکی، فصلنامه علوم مدیریت ایران، دوره۶، شماره۲۴، ص­ص۶۶-۴۱٫
غمخواری مرتضی، و حمیدی­زاده، محمدرضا، ۱۳۸۸، شناسایی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان بر اساس مدل سازمان­های پاسخگوی سریع ، مجله مدیریت بازاریابی، دوره ۱، شماره ۳، ص­ص ۸۹-۷۸
فتاحی، مهدی و اعظمی، امیر، ۱۳۸۸، رفتار شهروندی سازمانی: بیان تعاریف، عوامل ایجاد­ کننده، پیامدها و ارائه یک مدل اولیه، مجله ملی مدیریت رفتار شهروندی سازمانی تهران، دوره ۱،شماره۳، ص­ص ۲۱-۱۶٫
فلاحی، سارا، ۱۳۹۰،ارتباط صحیح کارکنان بامشتریان، ماهنامه اصول مدیریت، دوره ۲، شماره۱۶، ص­ص ۲۸-۲۴٫
قیداری، فرشته، ۱۳۹۱، رابطه رضایت شغلی و اعتماد با کیفیت درک شده، فصلنامه مدیریت دولتی،دوره ۴، شماره ۱۰، ص­ص ۶۱-۵۴٫
کاووسی، محمدرضا و سقایی، عباس، ۱۳۸۴، روش‌های اندازه‌گیری رضایت مشتری، تهران: انتشارات سبزان، چاپ اول.
محمد، اسماعیل، ۱۳۹۲، مشتری­مداری و تکریم ارباب رجوع، تهران: خدمات فرهنگی رسا، چاپ هشتم.
مخدومی­جوان، رضا و کفاشی، مجید،۱۳۹۱، تأثیرعوامل اجتماعی و سازمانی بر میزان وفاداری مشتریان به بانک تجارت، فصلنامه پژوهش اجتماعی، دوره ۴، شماره ۱۴، ص­ص۱۵۳-۱۳۷٫
مشبکی،اصغر و همکاران،۱۳۸۹، ارائه مدل تاثیر دیدگاه مصرف کننده برارزش کلی درک­شده محصولات سفارشی سازی شده انبوه، پژوهش­نامه مدیریت، دوره۳، شماره۷، ص­ص ۷۸-۵۵٫
مقصودی، محمدحسین،۱۳۹۲، ارتباط بین رضایت مشتری با کارایی و اثربخشی فرایندها، مجموعه مقالات چهارمین کنفرانس مدیران کیفیت.
مقیمی، محمد، ۱۳۸۴، سازمان و مدیریت پژوهش، تهران، انتشارات ترمه
ملکی، آناهیتا ودارابی، ماهان، ۱۳۹۱، روش­های مختلف اندازه ­گیری رضایت­مشتری، ماهنامه مهندسی خودرو و صنایع وابسته، دوره۱، شماره ۳، ص­ص ۳۲-۲۷٫
میراحمدی، سیامک،۱۳۹۰، سفارشی­سازی انبوه دلائل و خاستگاه­ها، روزنامه دنیای اقتصاد، شماره ۲۵۶۳، کد خبر۴۳۵۴۹۷-DEN.
نادری، عزت الله، نراقی، مریم، ۱۳۸۵، روش های تحقیق و چگونگی ارزسیابی آن در علوم انسانی، انتشارات بدر، چاپ اول
نوری،حمید و رادفورد، راسل، ۱۳۸۹، مباحث نوینی در مدیریت تولید و عملیات، ترجمه دردانه داوری و بنفشه بهنام و هاله ولیان، تهران: سازمان مدیریت صنعتی، چاپ پنجم .
وکیلی، هستی، ۱۳۹۲، رضایت مشتری،modiryatbartar.blogfa.com، ۲۱/۰۷/۱۳۹۳
ونوس، داور و صفائیان، میترا، ۱۳۸۴، روش‌های کاربردی بازاریابی خدمات بانکی برای بانک‌های ایرانی، تهران: انتشارات نگاه دانش، چاپ چهارم.
هاشمی، مسعود، ۱۳۹۲، رمزگذاری اطلاعات: روشی برای بدست آوردن اعتماد مشتری، نشریه اینترنتی پنومان ،ictc.aeoi.ir.، ۲۱/۰۷/۱۳۹۳
موسویان، جواد و گیلانی­نیا، شهرام، ۱۳۹۰، تاثیر وفاداری به برند برارزش ویژه برند بانک ازدیدگاه مشتریان کارت الکترونیکی، فصلنامه مدیریت صنعتی دانشگاه علوم انسانی آزاد اسلامی واحد سنندج، دوره ۱۱، شماره ۱۴، ص­ص۱۲۰-۱۰۳٫
یحیایی ایله­ای،احمد، ۱۳۸۹، اصول مشتری­مداری،تهران: نشر جاجرمی، چاپ دوم.
منابع لاتین
Allaway, Aet al, 2013, Deriving and exploring behavior segments within a retail loyalty card program, European Journal of Marketing, Vol. 40, No. 1/2 , pp. 1313- 1339.
Al-Hawari, M et al, 2011, The Relationship between Service Quality and Retention within the Automated and Traditional Contexts of Retail Banking, Journal of service Management, Vol. 20, No. 4, pp. 455-472.
Aydin, S et al, 2011, CustomerLoyalty and the effect of switching costs as a moderator variable, MarketingIntelligence & Planning, Vol. 23, No. 1, pp. 89-103.
Beerli, A et al, 2012, A model of customer loyalty in the retail bankingmarket, European Journal of Marketing, Vol. 38, No. 1/2, pp. 253-275.
Berry, L.L, 2011, Relationship marketing of services-growing interest: emergingperspectives, Journal of the Academy of Marketing Science, Vol. 63, No. 4, pp.236– ۲۴۵٫
Brodie, R et al, 2009, Investigating the service brand: A customer value perspective, Journal Of Business Research, Vol. 26, No. 6, pp. 45- 55.
Cashell, J.D, 2012, Web trust: a seal of approval, The Internal Auditor, Vol. 56, No. 3, pp. 50– ۵۳٫

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ق.ظ ]




در صورتی که که قدر مطلق t به دست آمده، بزرگتر از t از جدول بحرانی باشد و یا سطح معناداری محاسبه شده کوچکتر از 05/0 باشد، فرضیه صفر رد و نتیجه ­گیری می­ شود که بین میانگین متغیر مورد مطالعه با میانگین نظری، تفاوت معناداری وجود دارد.
3-8-3- آزمون مقایسات زوجی[55]
آزمون t با نمونه­های جفت برای تجزیه و تحلیل آزمون­هایی به کار می­رود که هر فرد دو بار در دو وضعیت متفاوت مورد مشاهده قرار می­گیرد. فرض صفر در طرح داده ­های جفت این است که اختلافی بین مقادیر میانگین­ها در دو نمونه جفت شده از جامعه وجود ندارد، در مقابل این فرض که بین مقادیر میانگین، اختلاف وجود دارد. آزمون فرض برابری دو میانگین وابسته به شکل زیر است:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

آماره این آزمون مبتنی بر متغیر di است که در واقع از اختلاف زوج ها به دست می ­آید. اگر xi متغیر اندازه ­گیری شده، در مرحله اول و yi متغیر اندازه ­گیری شده، در مرحله دوم باشد در این صورت:
آن­گاه این متغیرها با فرض نرمال­بودن توزیع داده ­ها و مجهول­بودن واریانس از توزیع t زوجی پیروی می­ کند و آماره این آزمون به صورت زیر خواهد بود:
از این آزمون برای بررسی سؤالات دوم و سوم پژوهش که وجود یا عدم وجود شکاف­های مستقیم و معکوس­اند، استفاده شده است. البته زمانی که داده ­ها نرمال هستند، از این آزمون استفاده می­ شود(بایزیدی، 1391: 76).
3-8-4- آزمون ویلکاکسون
از این آزمون جهت آزمودن فرضیه ­ها در حالت ناپارامتریک (عدم وجود نرمال­بودن متغیرها)، استفاده می­ شود.
از نظر تئوری آزمون ویلکاکسون به صورت زیر است:
همانطور که می­دانید داده ­ها به صورت زوج (Xi,Yi) است، ابتدا را به صورت زیر به دست می­آوریم:
این کار را برای کلیه­ زوج­ها انجام می­دهیم. سپس رتبه 1، را به کوچکترین ، رتبه 2، را به دومین کوچکترین و سرانجام رتبه­ی آخر یا nام، را به بزرگترین اختصاص می­دهیم. دقت کنید که اگر چندین زوج داشتیم که آن­ها با هم برابر بود، به آن­ها میانگین رتبه­ها را می­دهیم که در صورت مساوی نبودن به آن­ها تعلق می­گرفت.
آماره آزمون به صورت زیر است:
مقدار برای هر زوج (Xi,Yi) به صورت زیر تعریف می­ شود.
اگر مثبت باشد، همان رتبه­ای که به زوج (Xi,Yi) تعلق می­گیرد =
اگر منفی باشد، منهای رتبه­ای که به زوج (Xi,Yi) تعلق می­گیرد = –
از این آزمون برای بررسی سؤالات دوم و سوم پژوهش که وجود یا عدم وجود شکاف­های مستقیم و معکوس­اند، استفاده شده است. البته زمانی که داده ­ها غیرنرمال هستند، از این آزمون استفاده می­ شود(بایزیدی، 1391: 81).
3-8-5- تکنیک آنتروپی شانون
تکنیک آنتروپی شانون جهت اولویت­ بندی متغیرهای منتخب که قسمت دوم در سؤال اول پژوهش است، مورد استفاده قرار می­گیرد. در این روش، ابتدا ماتریس داده ­های اولیه براساس فرمول زیر نرمال می­گردد:(بایزیدی، 1391: 74).
که در رابطه فوق ، مقدار نرمال شده شاخص j ام در مکان i ام، مقدار شاخص اولیه وm تعداد گزینه ­هایی است که قابل رتبه ­بندی شدن هستند.
سپس (آنتروپی هر شاخص) از مجموعه ها به ازای هر شاخص محاسبه می­گردد:
که در رابطه فوق، n تعداد شاخص ­ها و m تعداد مکان­هایی است که با هم مقایسه می­ شود.
براساس رابطه (2)، عدم اطمینان یا درجه انحراف هر یک از شاخص ­ها به صورت زیر به دست می آید:
و در نهایت وزن هر شاخص به صورت زیر قابل محاسبه است:
3-8-6- مدل­سازی تفسیری- ساختاری [56](ISM)
از مدل­سازی تفسیری- ساختاری برای پاسخگویی به سؤال چهارم که یافتن روابط میان شکاف­های مستقیم و معکوس است، استفاده شده است.
مدل­سازی تفسیری- ساختاری (ISM) که به وسیله وارفیلد[57](1974) مطرح شد، یک تکنولوژی برای ایجاد و فهم روابط عناصر یک سیستم پیچیده می­باشد (هانگ[58]، 2005: 755-767). به عبارتی دیگر مدل­سازی تفسیری- ساختاری، یک فرایند متعامل است که در آن مجموعه ­ای از عناصر مختلف و مرتبط با همدیگر در یک مدل سیستماتیک جامع ساختاربندی می­ شود، متدلوژی مدل­سازی تفسیری- ساختاری کمک زیادی به برقراری نظم در روابط پیچیده میان عناصر یک سیستم می­نماید (اگاروال[59]، 2007: 443-445).
مدل­سازی تفسیری- ساختاری در تشخیص روابط درونی متغیرها کمک می­ کند و یک تکنیک مناسب، برای تجزیه و تحلیل تأثیر یک متغیر بر متغیرهای دیگر می­باشد. هم­چنین مدل­سازی تفسیری- ساختاری می ­تواند به اولویت­ بندی و تعیین سطح عناصر یک سیستم اقدام کند که کمک بسیار شایانی به مدیران برای اجرای بهتر مدل طراحی­شده می­ کند (هانگ، 2005: 755-767).
برای اجرای تکنیک مدل­سازی تفسیری- ساختاری، به دست آوردن روابط درونی و الویت­های عناصر در یک سیستم باید فرایند زیر طی ­شود.
3-8-6-1- تعیین متغیرهای مورد استفاده در مدل
مدل­سازی تفسیری- ساختاری، برای شناسایی روابط میان شکاف­ها استفاده می­ شود. مدل­سازی تفسیری- ساختاری با شناسایی متغیرهایی شروع می­ شود که مربوط به موضوع مورد بحث می­باشد (اگاروال[60]، 2007: 443-445). به عنوان مثال در این پژوهش متغیرها، همان شکاف­های مستقیم و معکوس به دست­ آمده است.
3-8-6-2- به دست آوردن ماتریس ساختاری روابط درونی متغیرها [61](SSIM)
پس از شناسایی متغیرها، نوبت به واردکردن این متغیرها در ماتریس ساختاری روابط درونی متغیرها می­ شود. این ماتریس یک ماتریس، به ابعاد متغیرها می­باشد که در سطر و ستون اول آن متغیرها به ترتیب ذکر می­ شود. آنگاه روابط دو به دو متغیرها به وسیله نمادهایی مشخص می­ شود. این نمادها عبارتند از:
V: عامل سطر (i) می ­تواند زمینه ساز رسیدن به عامل ستون (j) باشد.
A: عامل ستون (j) می ­تواند زمینه ساز رسیدن به عامل سطر (i) باشد.
X: بین عامل سطر(i) و ستون (j) ارتباط دو طرفه وجود دارد، به عبارتی هر دو می­توانند زمینه ساز رسیدن به همدیگر شوند.
o: هیچ نوع ارتباطی بین این دو عنصر(ij) وجود ندارد.
3-8-6-3- به دست­آوردن ماتریس دستیابی
با تبدیل نمادهای روابط ماتریس (SSIM) به اعداد صفر و یک بر حسب قوائد زیر می­توان به ماتریس دست پیدا کرد:

    1. اگر خانه (i,j) در ماتریس (SSIM)، نماد V گرفته است، خانه مربوطه در ماتریس دستیابی عدد 1 می­گیرد و خانه قرینه آن، یعنی خانه (j,i)، عدد صفر می­گیرد.
    1. اگر خانه (i,j) در ماتریس (SSIM)، نماد A گرفته است، خانه مربوطه در ماتریس دستیابی عدد صفر می­گیرد و خانه قرینه آن، یعنی خانه (j,i)، عدد یک می­گیرد.
    1. اگر خانه (i,j) در ماتریس (SSIM)، نماد X گرفته است، خانه مربوطه در ماتریس دستیابی عدد یک می­گیرد و خانه قرینه آن، یعنی خانه (j,i)، هم عدد یک می­گیرد.
    1. اگر خانه (i,j) در ماتریس (SSIM)، نماد o گرفته است، خانه مربوطه در ماتریس دستیابی عدد صفر می­گیرد و خانه قرینه آن، یعنی خانه (j,i)، هم عدد صفر می­گیرد.

3-8-6-4- سازگارکردن ماتریس دستیابی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 06:02:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم