EVAt = NOPAT – WACC(CAPITALt-1 ) (5)

NOPAT : t سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره

WACC :میانگین موزون نرخ هزینه سرمایه ای

CAPITALt-1 🙁 t-1 انتهای ) tمجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره

فرمول دیگری نیز برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی وجود دارد. در این روش برای محاسبه ارزش افزوده اقتصادی در هرسال، حاصلضرب سرمایه بکارگرفته شده را در اول دوره‌ مالی در اختلاف بین نرخ بازده دارایی‌های سرمایه‌ای و میانگین موزون هزینه سرمایه در پایان دوره می‌باشد که این تعریف در فرمول زیر قابل مشاهده نیز هست(کرامر و پاشنر، ۱۹۹۷):

EVAt =( ROICt – WACCt ) × CEt-1 (6)

ROIC t : ارزش جایگزینی دارایی عملیاتی /سود عملیاتی بعد از کسر مالیات

WACC :میانگین موزون نرخ هزینه سرمایه ای

CEt-1 :سرمایه بکارگرفته شده در اول دوره مالی یا مجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره

اگر ارزش افزوده اقتصادی مثبت باشد، شرکت برای صاحبان خود ثروت خلق می‌کند و اگر این عدد منفی باشد سرمایه‌گذاری در شرکت باعث کاهش ثروت سهام‌داران آن می‌شود. این شاخص می‌تواند از حاصلضرب ارزش دفتری داراییها در اختلاف نرخ بازده داراییها و هزینه سرمایه نیز محاسبه شود، که در آنصورت به نرخ بازده دارایی‌های صحیحی نیاز است و در غیر این صورت ارزش افزوده داراییها اشتباه محاسبه خواهد‌شد. (یالسین، بایرکدروگلو،کاهرامن، ۲۰۱۱)

۱-۶-۲،ب) ارزش افزوده بازاری: این مفهوم را در بر دارد که زمانی ثروت سهام‌داران افزایش می‌یابد که اختلاف بین ارزش ‌بازار و سرمایه‌ای که سهام‌داران برای آن شرکت به وجود آوردند (حقوق صاحبان سهام) به بیشترین حد خود برسد. این اختلاف ارزش افزوده بازاری نام دارد. این شاخص در اوایل دهه ۸۰ معرفی شد و پس از آن توسط هر دو گروه دانشمندان و بازرگانان به عنوان شاخص ارزیابی عملکرد و ارزشیابی مورد توجه و استفاده قرار گرفت. ارزش افزوده بازاری به عنوان مهم ترین شاخص ارزیابی عملکردبلند مدت خارجی شناخته شده است.(یالسین، بایرکدروگلو،کاهرامن، ۲۰۱۱) ارزش افزوده بازاری عددی است که از تفریق ارزش بازار شرکت از مجموع سرمایه به کار گرفته‌شده و ارزش دفتری بدهی به دست می‌آید. (کیم و همکاران، ۲۰۰۴(

(۷) مجموع سرمایه بکارگرفته شده – مجموع ارزش بازاری شرکت = ارزش افزوده بازاری

این فرمول بیانگر این مسئله است که ارزش افزوده بازاری، شاخص تجمعی از ارزش مازاد ایجاد شده توسط مدیریت، نسبت به پول سرمایه گذاری‌شده سهام‌داران می‌باشد. به عبارت دیگر ارزش افزوده بازاری مجموع ثروت ایجاد شده برای سهام‌داران از روز ایجاد شرکت بوده است. به لحاظ عملی، ارزش افزوده بازاری می‌تواند بیانگر ارزیابی بازار از میزان کارایی مدیریت در تخصیص منابع تحت کنترلش به اضافه اینکه مدیر چقدر شرکت خود را در بازار خوب جلوه داده است، باشد. اگر حاصل محاسبه این شاخص منفی بود نشان‌دهنده این موضوع است که بازار اعتقادی به ظرفیت‌های شرکت برای خلق ارزش و ثروت ندارد و پول سرمایه گذاری‌شده در شرکت در حال تضییع شدن است. در عوض مثبت بودن این شاخص نشان‌دهنده این موضوع است که این شرکت برای سرمایه‌گذاران بسیارجذاب بوده و آن ها معتقدند که سرمایه گذاری در این شرکت باعث رشد ثروتشان می‌گردد. به لحاظ تئوری ارتباط مسقیمی بین ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده بازاری وجود دارد.(یالسین، بایرکدروگلو،کاهرامن، ۲۰۱۱) ارزش افزوده بازاری، ارتباط تنگاتنگی با ارزش فعلی ارزش افزوده اقتصادی مورد انتظار آتی شرکت دارد. به عبارت دیگر این مقیاس نشان دهنده ارزش فعلی[۱۰] شرکت می‌باشد. (فاطمی و همکاران، ۱۳۸۲)

۱-۶-۳،ج) بازده جریان نقد سرمایه گذاری شده : این شاخص سر سخت‌ترین رقیب شاخص ارزش افزوده اقتصادی در جنگ شاخص‌های ارزیابی عملکرد مالی می‌باشد. این شاخص در دهه ۷۰ میلادی توسط انجمن کالارد و مادالان [۱۱]مطرح گردید و بعدها توسط انجمن‌هالت[۱۲] در سال ۲۰۰۲ توسعه یافت. بازده جریان نقد سرمایه گذاری شده، دقیقترین بازتاب از توانایی‌های شرکت در راستای خلق ارزش برای سهام‌داران را از طریق جستجوی راه‌های اجرایی ارزیابی کسب و کار را منعکس می‌کند. این شاخص به صورت گسترده ای مورد استفاده مؤسسه‌‌های سرمایه گذاری قرار می‌گیرد ولی به ندرت دیده شده افراد حقیقی از این شاخص استفاده کنند. این شاخص بازده واقعی پول سرمایه‌گذاری شده در شرکت را به صورت درصدی بیان می‌کند. برعکس شاخص‌های سنتی حسابداری مثل بازده داراییها و بازده حقوق صاحبان سهام این شاخص در برابر اختلافات روش حسابداری و تورم تعدیل شده است، ‌بنابرین‏ معمولا تصویر درست‌تری از عملکرد مالی شرکت‌ها را به نمایش می‌گذارد. این موضوع ‌به این دلیل است که بازده جریان نقد سرمایه‌گذاری شده ترکیبی از نرخ بازده واقعی و تصحیح انحرافات ایجاد شده بر ارزش دارایی‌ها متاثر از تورم را تعدیل و محاسبه می‌کند. (یالسین، بایرکدروگلو،کاهرامن، ۲۰۱۱) دو راه مختلف برای محاسبه بازده جریان نقد سرمایه‌گذاری شده تا کنون شناخته شده است. روش اول نگرش چند دوره ای است. در این روش، بازده جریان نقد سرمایه‌گذاری شده شرکت از طریق محاسبه نرخ بازده داخلی[۱۳] تمام پروژه های شرکت محاسبه می‌گردد. این شاخص است که موجب تساوی ارزش فعلی جریانات نقد آتی با میزان سرمایه‌گذاری نقدی ناخالص می‌گردد. روش دیگر محاسبه، روش نگرش تک دوره‌ای می‌باشد. بازده جریان نقد سرمایه گذاری شده با این نگرش محاسبه ای به یک شاخص تک دوره‌ای ساده‌تر که ما نیز از آن محاسبه می‌کنیم تبدیل می‌گردد:(یانگ و ابایرن ، ۲۰۰۱)

(۸) جریان‌های نقدی پایدار = بازده جریان نقد سرمایه گذاری شده

سرمایه گذاری ناخالص

جریان‌های نقدی پایدار، جریان‌های نقدی ناخالص عملیاتی بدون کاهش ارزش اقتصادی[۱۴] می‌باشند. کاهش ارزش اقتصادی یا استهلاک اقتصادی، هزینه فرصت سرمایه‌گذاری سالانه‌ای است که با خرید دارایی‌های استهلاک پذیر به وجود می‌آید، درحقیقت مجموع استهلاک دارایی تا آخر t سال عمر دارایی می‌باشد. برای دارایی که دارای عمر t سال باشد، این نرخ از فرمول زیر محاسبه می‌گردد :

(۹) ] ×Depreciation asset( 1- [ wacc ED =

Wacc = میانگین موزون هزینه سرمایه

Depreciation asset = دارایی استهلاک پذیر

بازده جریان نقد سرمایه‌گذاری شده بیانگر این مسئله است هرگاه شرکت بازدهی بیشتر از هزینه سرمایه خلق کرد می‌توانیم بگوییم برای سهام‌داران خود ارزش آفرینی کرده‌است. این تعریف بسیار شبیه تعریفی است که از ارزش افزوده اقتصادی کرده‌ایم، هر دو شاخص ارزش آفرینی مدیریت را ایجاد بازدهی پول سرمایه‌گذاری شده‌ای بیش از هزینه سرمایه ای در نظر می‌گیرند. برای سهام‌داران یک شرکت، بازده جریان نقد سرمایه گذاری شده بالاتر یک امتیاز محسوب می‌گردد، زیرا پول کمی نسبت به پولی که در آینده عایدشان می‌شود پرداخت می‌کنند. (یالسین، بایرکدروگلو،کاهرامن، ۲۰۱۱)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...