۱

۰۳۰/۰

۱۴۸/۲

۰۷۸/۱

۲۸۱/۴

مشارکت فعال در فعالیت های دانشگاه

۸۶۴/۰

۳۴۷/۰

۲۱۵/۶

۱

۰۱۳/۰

۳۷۳/۲

۲۰۳/۱

۶۸۱/۴

جدول فوق نشان می دهد پیشگویی کننده های وضعیت تحصیلی مناسب در دانشجویان به ترتیب نسبت شانس عبارت از معدل دیپلم بالاتر از ۱۶ (Odd’s ratio=4.119)، جنس زن (Odd’s ratio=3.286)، مشارکت فعال در فعالیت های دانشگاه (Odd’s ratio=2.373)، داشتن برنامه منظم برای مطالعه (Odd’s ratio=2.153) و استرس و فشار زمان (Odd’s ratio=2.148) می باشد.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

بحث و تفسیر نتایج پژوهش
در این فصل یافته های پژوهش بر اساس اهداف پژوهش با بهره گرفتن از آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته و مشتمل بر چهار بخش تجزیه و تحلیل یافتهها، نتیجه گیری نهایی، کاربرد یافتهها و پیشنهادات جهت پژوهشهای بعدی میباشد. در این پژوهش وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی و عوامل فردی، خانوادگی و آموزشی مرتبط با آن مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به اهداف پژوهش نتایج تحقیق در قالب ۲۰ جدول تنظیم گردیده است.
جدول شماره (۱) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش بر حسب ویژگی های فردی تنظیم شده است، نشان میدهد اکثریت دانشجویان، مونث (۷۴%)، با سن کمتر یا مساوی ۲۲ سال (۷۹%) با میانگین و انحراف معیار ۲ ± ۲۲، مجرد(۸۹%) و دارای رتبه دوم تولد (۳۴%)بودند. تعداد افراد خانواده اکثریت آنها (۴۷%) پنج و شش نفر بوده و اکثر آنها (۷۱%) هیچگونه بیماری نداشتند.
جدول شماره (۲) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب مشخصات تحصیلی قبل از ورود به دانشگاه تنظیم شده است، نشان میدهد اکثریت واحدهای مورد پژوهش دارای دیپلم تجربی(۹۸%) با معدل دیپلم بیشتر از ۱۶ (۷۸%) با میانگین و انحراف معیار ۷/۱ ± ۱۸/۱۷ و سهمیه کنکور منطقه ۲ (۵۳%) بودند. همچنین اکثر آنها یکسال پس از اخذ مدرک پیش دانشگاهی (۴۶%) وارد دانشگاه شده بودند. در مطالعه فخاریان و همکاران با هدف تعیین وضعیت تحصیلی دانش آموختگان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن نیز مشخص شد ۹۱ درصد شرکت کنندگان دارای دیپلم تجربی بوده و ۴/۷۵ درصد از سهمیه مناطق استفاده کرده بودند. همچنین فاصله زمانی بین اخذ مدرک پیش دانشگاهی تا ورود به دانشگاه یکسال (۳۵/۲±۵۷/۱) بود(۷).
جدول شماره (۳) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب مشخصات تحصیلی حین تحصیل در دانشگاه تنظیم شده است، نشان میدهد معدل اکثریت واحدهای مورد پژوهش در ترم اول(۶۸%) با میانگین و انحراف معیار (۶۴/۱ ± ۰۸/۱۵)، ترم دوم (۶۵%) با میانگین و انحراف معیار (۷۱/۱ ± ۱۸/۱۵)، ترم سوم (%۵۲) با میانگین و انحراف معیار(۶۰/۱ ± ۸۵/۱۵) و ترم ششم(۵۴%) با میانگین و انحراف معیار (۴۳/۱ ± ۸۰/۱۵) ۱۶ و کمتر بودند در حالی که در ترم چهارم (۵۹%) با میانگین و انحراف معیار (۳۱/۱ ± ۲۱/۱۶) و ترم پنجم(۵۷%) با میانگین و انحراف معیار (۵۰/۱ ± ۴۶/۱۶) دارای معدل بالای ۱۶ بودند. ۱۷درصد دانشجویان سابقه افتادن از واحدهای درسی را داشتند که از این تعداد ۱۱ درصد تنها یک بار از واحدهای درسی افتاده بودند. اکثریت دانشجویان (۹۴%) هیچ گونه سابقه ای از مشروط شدن نداشتند. از بین دانشجویانی که سابقه مشروط شدن داشتند، ۵ درصد آنان فقط یکبار و ۱ درصد آنها ۲ بار مشروط شده بودند. از نظر ترم مشروط شدن نیز اکثریت دانشجویان در ترم اول و دوم (۴۶%) مشروط شده بودند. در راستای این پژوهش، تقربی و همکاران، فراوانی مشروطی را در ترم ۱ و پس از آن ترم ۲ عنوان کرده اند (۱۱). در مطالعه گاینور و همکاران در استرالیا نیز میزان افتادن از واحد درسی در سال اول۲۷-۲۵% گزارش شده است (۸۴). در بررسی کمپبل در انگستان مشخص شد، در طی سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴ از بین ۱۹۹۹۵ دانشجوی پرستاری، ۴۹۵۶ نفر نتوانستند دوره خود را به پایان برسانند که میزان افتادن آنها در دروس ۸/۲۴ درصد گزارش گردید(۸۵). فخاریان و همکاران میزان مشروط شدن در دانشجویان پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی کاشان را ۱/۵ درصد گزارش کرده اند(۱۰). تقربی میزان مشروطی در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی کاشان را ۲/۹ درصد گزارش کرده است(۱۱).
همچنین، در پژوهش حاضر جدول شماره (۳)، اکثریت دانشجویان(۸۱%) کاملا یا تا حدودی به رشته خود علاقه مند بودند و ۷۵ درصد دارای مکان مناسب جهت مطالعه بودند و نیز اکثریت آنان (۵۷%) گاهی یا هیچ وقت برنامه منظم برای مطالعه نداشتند.
جدول شماره (۴) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب وضعیت اقتصادی – اجتماعی دانشجویان تنظیم شده است، نشان میدهد محل زندگی اکثریت واحدهای مورد پژوهش (۴۷%) خانه والدین و ساکن سایر شهرهای استان گیلان(۴۰%) بودند. همچنین اکثریت دانشجویان (۸۳%) شاغل نبوده و در صورت شاغل بودن، شغل پاره وقت یا دانشجویی (۶%) داشتند. اکثریت(۹۵%) آنها نیز مسئولیت تامین مالی خانواده را به عهده نداشتند.
جدول شماره (۵) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب وضعیت عاطفی- روانی دانشجویان تنظیم شده است، نشان می دهد که اکثریت دانشجویان(۵۷%) در دوران تحصیل با مسائل عاطفی- روانی مواجه شده بودند و ۷۳ درصد مشکلات خانوادگی نداشتند.
جدول شماره (۶) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب مشخصات خانوادگی تنظیم شده است، نشان می دهد اکثریت والدین دانشجویان متاهل(۹۴%) بودند. اکثریت پدران(۶۵%) و مادران(۵۱%) تحصیلات دیپلم یا بالاتر داشتند. اکثر پدران(۴۲%) شغل آزاد داشتند در صورتی که اکثر مادران(۸۷%) خانه دار بودند. اکثریت خانواده ها (۴۰ %) دارای درآمد ماهیانه بین ۷۰۰-۵۰۰ هزار تومان، مسکن شخصی (۹۶%) و ساکن شهر(۸۴%) بودند. اکثریت والدین(۷۶%) مبتلا به بیماری نبودند و نیز اکثریت دانشجویان (۷۹%) در مدت دوران تحصیل با فوت بستگان درجه اول خود مواجه نشده بودند.
جدول شماره (۷) که در ارتباط با توزیع واحدهای مورد پژوهش برحسب عوامل آموزشی نظری حیطه فراگیر تنظیم شده است، نشان می دهد اکثریت دانشجویان خودکارآمدی تحصیلی بالا(۵۳%) و برنامه ریزی و توجه در مطالعه نامطلوب(۵۸%) داشتند. همچنین اکثریت دانشجویان استرس و فشار زمان(۵۶%) نداشته و در فعالیت های دانشگاه(۵۴%) مشارکت نداشتند. از نظر رضایت عاطفی، اکثریت دانشجویان (۵۹ %) نگرش مثبت و رضایت عاطفی از زندگی دانشجویی نداشته و اکثریت آنها (۵۲%) ارتباطات کلاسی نامطلوب داشتند.
جدول شماره (۸ ) که در ارتباط با توزیع نظرات واحدهای مورد پژوهش برحسب عوامل آموزشی نظری حیطه فراده تنظیم شده است، نشان می دهد اکثریت دانشجویان (۵۳%) با میانگین و انحراف معیار (۶ ± ۲۸) کیفیت آموزش اساتید را نامطلوب گزارش کردند. به عقیده محقق، به نظر می رسد که شاید این مسئله ناشی از دسترسی بیشتر دانشجویان به سایر منابع آموزشی از جمله اینترنت، کتب جدید الکترونیکی فارسی و انگلیسی و نیز عدم علاقه مندی آنها به حضور در کلاس درس باشد.
جدول شماره (۹) که در ارتباط با توزیع نظرات واحد های مورد پژوهش بر حسب حیطه محیط و تجهیزات آموزشی تنظیم شده است، نشان می دهد اکثریت دانشجویان محیط آموزش(۶۲%) با میانگین و انحراف معیار (۳ ± ۸) و تجهیزات آموزشی(۶۶%) با میانگین و انحراف معیار (۳ ± ۹) را نامطلوب گزارش کردند. به عقیده محقق، اگرچه که به نظر می رسد امکانات و تجهیزات دانشکده از جمله رایانه، اینترنت، کتب فارسی و انگلیسی، نشریات و غیره نسبت به تعداد کل دانشجویان در دسترس نباشد. اما این تفکر که به ازای هر دانشجو باید امکانات و تجهیزات وجود داشته باشد، که هر فرد در هر زمانی بتواند بدون محدودیت از آنها استفاده نماید، توقعات بیش از نیاز است که باید اصلاح گردد.
جدول شماره (۱۰) که در ارتباط با هدف ویژه اول پژوهش ” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت” تنظیم شده است، نشان می دهد اکثریت دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت(۶۱%) با میانگین و انحراف معیار(۵۳/۱ ± ۳۹/۱۵) وضعیت تحصیلی نامناسب داشتند. در همین راستا، باکویی[۶۶] و همکاران نیز در مطالعه ای با هدف تعیین عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی دانشجویان مامایی در دانشگاه علوم پزشکی بابل به این نتیجه رسیدند که از ۱۵۲ دانشجوی مامایی مورد مطالعه، ۵/۱۰ درصد در گروه ضعیف، ۳/۷۶ درصد در گروه متوسط و ۲/۱۳ درصد در گروه خوب قرار داشتند(۱۲). رودباری و مرز در بررسی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان و عوامل مرتبط با آن به این نتیجه رسیدند که بالاترین میزان معدل دانشجویان دانشگاه مربوط به دانشکده پیراپزشکی و کمترین آن متعلق به دانشکده پرستاری و مامایی زاهدان بود.(۴)
به عقیده پژوهشگر به نظر می رسد با توجه به قرار داشتن اکثریت دانشجویان در گروه با وضعیت تحصیلی نامناسب، این مسئله می تواند ناشی از سیاست های ارزشیابی دانشکده، نحوه ارزشیابی اساتید و سختگیری های آنها در ارزشیابی بالینی و نظری، عدم علاقه مندی دانشجویان به حرفه پرستاری، مقایسه خود با سایر دانشجویان در آموزش نظری و بالین و نیز کاهش انگیزه آنها برای تحصیل موفق باشد. همچنین از دیگرعوامل موثر، نقطه برش این مطالعه (عدد ۱۶) و تقسیم بندی معدل دانشجویان به دو دسته مناسب و نامناسب می باشد بطوریکه اگر معدل ها به سه دسته تقسیم می شد و یا نقطه برش عدد ۱۴ بود، شاید نتیجه متفاوتی به دست می آمد.
جدول شماره(۱۱) که در ارتباط با هدف ویژه دوم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی(ویژگیهای فردی)” تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با جنس زن (P<0.001) و وضعیت تاهل (P<0.023) بر اساس آزمون آماری کای دو ارتباط معنی دار آماری وجود دارد که در ادامه، هر کدام به تفکیک ذکر می گردند.
در مورد متغیر جنسیت جدول شماره (۱۱) باید گفت، حسنی بهار در ترکیه مهم ترین عامل پیش بینی کننده موفقیت تحصیلی را جنس دانشجویان معرفی کرد(p </001). در مطالعه وی مشاهده شد که موفقیت تحصیلی در دختران بیشتر از پسران است که این مسئله می تواند ناشی از انتظارات تحصیلی متفاوت دختران و پسران و نیز فعالیت های خارج از دانشگاه باشد(۸۰). نادری و همکاران در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که میانگین معدل در دختران۵۲/۲ درصد بالاتر از پسران(۹۱/۱%) بود.(۷۸) یافته پژوهش علی در پاکستان با هدف تعیین عوامل پیشگویی کننده وضعیت تحصیلی در دانشجویان پرستاری نیز موید ارتباط جنس با وضعیت تحصیلی بود (P<0.01) (76). با این حال نتایج برخی مطالعات موید عدم ارتباط معنی دار بین جنسیت و وضعیت تحصیلی است به طوریکه مطالعه مک کری و همکاران با هدف تعیین عوامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی در گروهی از دانشجویان پرستاری دانشگاه داندی نشان داد که جنسیت با موفقیت تحصیلی ارتباط آماری معنی دار ندارد(۸۶).
به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد این مسئله ناشی از عدم علاقه مندی پسران به رشته پرستاری باشد. همچنین نکته قابل توجه دیگر اینکه، اختلاف در تعداد دختران نسبت به پسران می تواند در نتیجه تحقیق حاضر موثر باشد.
در رابطه با متغیر وضعیت تاهل (جدول شماره۱۱) باید گفت، نتایج مطالعه گوردون و همکاران در جامائیکا نشان داد که وضعیت تأهل به میزان معنی داری با ترک تحصیل رابطه دارد(P<0.01)، بطوریکه ۴۴% از دانشجویان متأهل ترک تحصیل کرده بودند در حالیکه میزان ترک تحصیل در دانشجویان مجرد ۱/۱۴درصد بود(۷۷). نتایج مطالعه نظری و شریف نیا در آمل نیز موید وجود اختلاف آماری معنی داری بین وضعیت تاهل و عملکرد تحصیلی دانشجویان می باشد(۰۰۰/۰>p)(82). اما نتایج مطالعه هزاوه ای و همکاران با هدف تعیین برخی علل مشروطی از دید دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی همدان تاثیر تاهل بر تکرار درس معنی دار ذکر نشده است(۱۳).
به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد که افراد متاهل به علت داشتن برنامه و تنطیم وقت برای مطالعه نه تنها دچار افت تحصیلی نشده بلکه برای رسیدن به هدف خود بیشتر تلاش کرده و از وضعیت تحصیلی بهتری نیز برخوردار می باشند. اما در این مطالعه افت تحصیلی با وضعیت تاهل معنی دار شد که این مسئله می تواند به علت اختلاف در تعداد دانشجویان متاهل و مجرد در این تحقیق باشد لذا قابل تعمیم نیست. چون تعداد دانشجویانی که متاهل(۲۳نفر) بوده و در این مطالعه شرکت کردند، بسیار کمتر از تعداد دانشجویان مجرد(۱۸۱نفر) می باشد.
جدول شماره(۱۲) که در ارتباط با هدف ویژه دوم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی (مشخصات تحصیلی قبل از ورود به دانشگاه)”، تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با معدل دیپلم(P<0.001) و فاصله اخذ مدرک پیش دانشگاهی تا ورود به دانشگاه(P<0.002) بر اساس آزمون آماری کای دو ارتباط معنی دار آماری وجود دارد. در ادامه، هر کدام به تفکیک ذکر می گردند.
در مورد متغیر معدل دیپلم(جدول شماره۱۲)، نتایج بیانگر اختلاف آماری معنیدار بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با معدل دیپلم می باشد(P<0.001)، بدین معنی که ۸۸ درصد از دانشجویانی که معدل دیپلم کمتر از ۱۶ داشتند نسبت به آنهایی که دارای معدل دیپلم بالاتری بودند(بیشتر از ۱۶)، از وضعیت تحصیلی نامناسبی برخوردار بودند. در همین راستا، نتایج مطالعه نظری و شریف نیا نشان داد دانشجویان دارای معدل دیپلم پایینتر، افت تحصیلی بیشتری نیز دارند. همچنین بین میانگین معدل دیپلم و افت تحصیلی رابطه معنی داری دیده شد(۰۰۰/۰>p)(82). نتایج مطالعه فخاریان و همکاران نشان داد معدل دیپلم کمتر از ۶/۱۵ خطر وقوع تاخیر در فارغ التحصیلی را ۳۳/۲ برابر افزایش داده است(۱۰). نتایج حاصل از مطالعه عالیخانی و همکاران در دانشگاه ارتش بیان کننده این مسئله است که معدل پایین دیپلم یکی از عوامل خطر افت تحصیلی دانشجویان می باشد. بدین معنی که ۸/۲۸ درصد از دانشجویانی که معدل دیپلم کمتر از ۱۶ داشتند بیشتر از افرادی که دارای معدل دیپلم بالای ۱۶ بودند(۴/۱۲%)، افت تحصیلی داشتند (۰۱/۰>p)(19). یافته های بررسی رودباری نیز موید وجود ارتباط آماری معنی دار بین معدل دیپلم بالا با عملکرد تحصیلی بهتر در دانشگاه می باشد(۰۵/۰>p)(4). همچنین مطالعه مطلق و همکاران نشان داد که معدل دیپلم دانشجویان مشروطی حدود ۲ نمره از دانشجویان دیگر کمتر بود که این نتیجه نشان می دهد عملکرد تحصیلی پایینتر پیش از شروع تحصیل در دانشگاه در وضعیت تحصیلی دانشگاه موثر است(۲۳).
به عقیده پژوهشگر به نظر می رسد عوامل متعددی ممکن است بر وضعیت تحصیلی دانشجویان موثر باشد که می توان به معدل پایین دیپلم، پیشینه تحصیلی ضعیف قبل از ورود به دانشگاه و نیز ضعیف بودن دانشجو در یادگیری مطالب آموزشی و مهارتهای کابردی اشاره کرد.
در مورد متغیر فاصله اخذ مدرک پیش دانشگاهی تا ورود به دانشگاه(جدول شماره۱۲)، مطلق و همکاران در اهواز نشان دادند که بین اخذ دیپلم و ورود به دانشگاه در دانشجویان مشروط متوسط شش سال فاصله وجود داشته که در دانشجویان غیر مشروط ای فاصله زمانی، یکسال بوده است(۲۳). در مطالعه غیبی و همکاران نیز به رابطه بین فاصله اخذ دیپلم و قبولی در دانشگاه با افت تحصیلی تاکید کرده است. بطوریکه هر چه این فاصله طولانی تر باشد افت تحصیلی نیز بیشتر خواهد بود(۲۴). در حالی که، در مطالعه فخاریان و همکاران با هدف علل تکرار درس، مشروطی و تاخیر در فراغت از تحصیل در دانش آموختگان علوم پزشکی کاشان، فاصله زمانی اخذ دیپلم تا ورود به دانشگاه در وقوع افت تحصیلی تاثیری نداشته است(۱۰). امانی نیز در بررسی خود به این نتیجه رسید که بین فاصله اخذ دیپلم تا ورود به دانشگاه با پیشرفت تحصیلی ارتباط وجود ندارد(۳۲).
به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد دانشجویانی که بلافاصله پس از گرفتن دیپلم وارد دانشگاه می شوند به دلیل پیوستگی تحصیلی احتمالاً موفقیت تحصیلی بیشتری را تجربه می کنند. شاید گروهی که با تاخیر وارد دانشگاه می شوند توانمندی کمتری داشته، وقت بیشتری را برای قبولی صرف می کنند و در هر ترم، موفق به کسب نمره قبولی در دروس کمتری می شوند. همچنین، ممکن است گسست تحصیلی عامل عدم موفقیت در این گروه از دانشجویان باشد.
جدول شماره (۱۳) که در ارتباط با هدف ویژه دوم پژوهش” تعیین وضعیت تحصیلی دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت بر حسب عوامل فردی(مشخصات تحصیلی حین تحصیل در دانشگاه)”، تنظیم شده است، نشان می دهد بین وضعیت تحصیلی دانشجویان با افتادن از واحدهای درسی(P<0.001)، مشروط شدن (P<0.003)، علاقه به رشته تحصیلی(P<0.011) و داشتن برنامه منظم برای مطالعه (P<0.002) بر اساس آزمون آماری کای دو ارتباط معنی دار آماری وجود دارد که در ادامه، هر کدام به تفکیک ذکر می گردند.
در مورد متغیرهای افتادن از واحدهای درسی و مشروط شدن(جدول شماره۱۳)، در این پژوهش مشخص شد که تمام دانشجویانی که سابقه افتادن از واحد درسی و یا مشروطی در ترم اول و دوم داشتند، وضعیت تحصیلی آنها نامناسب بوده است. در راستای این مطالعه، بررسی برقعی و همکاران با هدف تعیین وضعیت روند تحصیلی فارغ التحصیلان پرستاری و مامایی در دانشگاه علوم پزشکی گرگان نشان داد که بین وضعیت تحصیلی با سابقه مشروطی رابطه آماری معنی دار وجود دارد(P<0.000) بطوریکه با کاهش معدل، تعداد ترم های مشروطی نیز افزایش می یابد(۲).
به عقیده پژوهشگر، به نظر می رسد علت افتادن از واحد های درسی و مشروط شدن دانشجویان ترم اول و دوم را می توان عدم سازش آنها با محیط دانشگاه، محیط خوابگاه و ناآشنایی با قوانین و مقررات آموزشی، عدم آگاهی از مهارت های مطالعه و راهبردهای یادگیری، عدم داشتن برنامه ریزی درسی و عدم مدیریت زمان ذکر نمود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...