از طرف دیگر نگهداری موجودی ها هزینه هایی نیز به دنبال دارد. هزینه اصلی در نگهداری موجودی ها، امکان کاهش قیمت اقلام بازار و تحمل زیان توسط واحد انتفاعی است. کاهش قیمت ممکن است به دلیل پیشرفت های تکنولوژیکی و ارائه محصولات مرغوبتر به بازار واقع شود(شباهنگ، ۱۳۷۲، ۸۴). وجوهی که در قالب موجودی ها حبس شده اند، نمی توانند در پروژه های دیگر سرمایه گذاری شده و برای شرکت ایجاد بازده نمایند. (عربصالحی و رهروی،۱۳۹۰، ۱۹۷). هزینه های انبارداری و بیمه نیز باید پرداخت شوند. علاوه بر این، سرقت شدن، صدمه دیدن، ضایع شدن و از مد افتادگی نیز به نوبه خود هزینه هایی را به شرکت تحمیل می‌کنند(بریلی و همکاران، ۲۰۰۴).

در سال های اخیر شرکت ها از روش های نوینی در نگهداری موجودی ها مانند سیستم برنامه ریزی نیازمندی های کالا (MRP)، موجودی به هنگام (JIT) و برنامه ریزی منابع سازمانی (ERP) بهره مند شده اند و از این روش ها، به گونه ای با اهمیت، موفق به کاهش مقادیر موجودی کالای خود شده و وجه نقد حبس شده در قالب موجودی کالا را کاهش داده‌اند(عربصالحی و رهروی،۱۳۹۰، ۱۹۷).

۲-۲-۱۲-۳٫ مدیریت حساب های دریافتنی:

حساب های دریافتنی معرف جمع اعتباراتی است که واحد انتفاعی به مشتریان خود اعطا می‌کند. از نظر مدیر مالی، مبلغ ریالی حساب های دریافتنی را به دوبخش می توان تقسیم کرد: یک بخش معرف وجوه نقدی است که واحد انتفاعی برای تهیه و تدارک کالاهای فروش رفته پرداخت ‌کرده‌است. و بخش دیگر نیز عبارت است از تفاوت بین وجوه نقد پرداخت شده و قیمت های کالاهای فروش رفته. وجوه نقد پرداخت شده سرمایه گذاری واقعی واحد انتفاعی در حساب های دریافتنی است و باقی مانده این حساب، معرف سود حسابداری است(شباهنگ، ۱۳۷۲، ۸۲).

تصمیم گیری اساسی مربوط به حساب های دریافتنی، تعیین سقف اعتبارات اعطایی به مشتریان و شرایط حاکم بر آن است. واحد های انتفاعی معمولا به سه گروه از مشتریان اعتبار اعطا می‌کنند. این گروه ها عبارتند از اشخاص حقیقی، سایر واحد های انتفاعی و ارگان های دولتی(شباهنگ، ۱۳۷۲، ۸۲).

بریلی و همکارانش(۲۰۰۴)، معتقدند که مدیریت سیاست اعتباری شرکت شامل گام های زیر است:

گام اول، شرکت ها باید راجع به شرایط اعتباری که تحت آن شرایط اقدام به فروش کالای خود به مشتریان می نمایند تصمیم گیری کنند.گام دوم، شرکت ها باید شواهدی را در خصوص وضعیت اعتباری مشتریانی که به آن ها فروش نسیه انجام می‌دهند به دست آورند. گام سوم، شرکت باید تحلیل اعتباری انجام دهد. ‌به این معنی که مشتریان ریسک دار و بدون ریسک را در خصوص اجرای تعهدات قرارداد، تجزیه تحلیل کند. گام چهارم، شرکت باید خط مشی اعتباری خود را ترسیم کند. ‌به این معنی که تعیین کند تا چه اندازه حاضر است به مشتریان خود اعتبار دهد. گام پنجم، شرکت اقدام به فروش اعتباری کرده و طی خط مشی اعتباری، اقدام به وصول مطالباتش کند(عربصالحی و رهروی،۱۳۹۰، ۱۹۷و۱۹۸).

اعطای اعتبار تجاری، فروش را تحریک می‌کند؛ زیرا به خریداران اجازه می‌دهد که کیفیت محصولات و خدمات را قبل از پرداخت بررسی کنند و بدین طریق اطلاعات نامتقارن بین خریدار و فروشنده را کاهش می‌دهد. به علاوه اعتبار تجاری یکی از مهمترین معیارهای انتخاب تامین کننده است. این کار باعث تشویق مشتریان برای به دست آوردن کالا در زمان تقاضای کم آن می شود؛ هزینه های معامله را کاهش می‌دهد؛ و ارتباطات بلند مدت مشتری و عرضه کننده را تقویت می‌کند(کابالرو، ۲۰۱۲، ۵۱۹).

طبق نظر لانگ و همکاران معاملات اعتباری و فروش های نسیه، وسیله ای برای جذب مشتریان جدید است و بسیاری از شرکت ها در تلاش هستند تا استانداردهای اعتباری خود را در جهت جذب مشتریان جدید تغییر دهند. در نتیجه با توجه به سرمایه گذاری های مهم در حساب های دریافتنی به وسیله بسیاری از شرکت‌های بزرگ، مدیریت اعتبارات می‌تواند تاثیر مهمی بر روی سودآوری شرکت و در نتیجه ارزش آن داشته باشد(فتحی و توکلی، ۱۳۸۸ ،۱۰۷).

عرضه کنندگان کالا و خدمات نسبت به بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری، برای اعطای اعتبار به مشتریان در جایگاه بهتری قرار دارند. چرا که می‌توانند به منظور فرستادن نوعی هشدار به مشتری، ارائه کالا و خدمات را به او قطع کنند. از طرف دیگر، عرضه کنندگان ممکن است نقش یک عامل فراهم کننده نقدینگی را برای مشتریان بازی کنند که در صورت عدم توان بازپرداخت این نقدینگی توسط مشتریان، رابطه تجاری بین شرکت و مشتریان به خطر می افتد(کنات، ۲۰۰۵).

۲-۲-۱۳٫ سرمایه در گردش و تامین مالی کوتاه مدت

در یک واحد تولیدی، تامین مالی کوتاه مدت اغلب برای پشتیبانی سرمایه گذاری موقت در دارایی های جاری و فایق آمدن بر معضلات حبس نقدینگی مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدیر مالی پس از برنامه ریزی سرمایه گذاری در دارایی های جاری و پیش‌بینی منابع مورد نیاز شرکت در سال آینده می بایست به فکر تامین مالی خود باشد و ‌در مورد نحوه تامین مالی تصمیم گیری نماید. در روش تأمین مالی کوتاه مدت که با هدف تأمین مالی سرمایه گذاری های موقت انجام می شود، از ظرفیت های موجود در صورت های مالی و اعتبارات کوتاه مدت استفاده می‌گردد که در ذیل به اهم آن اشاره می شود(شایگان فرد، ۱۳۹۱، ۱۲۸).

    1. اعتبارات تجاری(خرید نسیه کالا): اعتبار تجاری حاصل خرید نسیه کالا یا خدمات از فروشندگان است. با توجه به اینکه بین دریافت و پرداخت شرکت ها فاصله زمانی وجود دارد، این نوع تامین مالی که حاصل مبادلات جاری شرکت هاست می‌تواند آن ها را در فرایند تأمین مالی یاری رساند. ویژگی جالب توجه اعتبار تجاری به عنوان تامین مالی این است که با افزایش خریدهای شرکت، افزایش می‌یابد و از آنجایی که ناشی از عملیات تجاری است نوعی تامین مالی خودکار محسوب می شود. این روش از جمله کم هزینه ترین شیوه های تامین مالی برای به دست آوردن موجودی مواد یا کالا به حساب می‌آید که از جمله مزایای آن می توان به سهولت دسترسی، نداشتن هزینه، عدم نیاز به وثیقه و عدم سختگیری طلبکاران به ویژه در وضعیتی که شرکت دچار مشکلات مالی باشد، اشاره کرد. با این حال ، اشکال عمده این روش آن است که در صورت بروز مشکلات نقدینگی، حساب های پرداختنی شرکت متورم شده و باعث از دست رفتن تخفیفات نقدی و کاهش درجه اعتباری بنگاه می شود. این ابزار به ویژه طی برنامه اول توسعه مورد استفاده واقع شده است. درخلال برنامه اول توسعه حجم عظیمی از مواد اولیه، کالاهای واسطه ای و سرمایه ای در قالب یوزانس ‌به این شیوه تأمین مالی گردید. با این حال ، از آنجایی که تأمین مالی انجام شده از این محل جهت توسعه طرح های سرمایه گذاری بلندمدت در کشور مورد استفاده قرار گرفت، اما ماهیت تأمین مالی انجام شده کوتاه مدت بود، بازپرداخت آن به کسب در آمدهای نفتی منوط گردید و کاهش درآمدهای نفتی در سال های ۱۳۷۲ و ۱۳۷۳ موجب بروز بحران بدهی های خارجی در این سال ها گردید و از آن زمان این روش در تأمین مالی خارجی در اولویت قرار ندارد. به علاوه تحریم های بین‌المللی استفاده از این شیوه تأمین مالی را محدود نموده است(شایگان فرد، ۱۳۹۱، ۱۲۹).
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...