مفید بودن صورت های مالی یا دیگر گزارش ها تحت تاثیر کیفیت گزارشگری می‌باشد؛ که در آن ثبات رویه و صحت اطلاعات جنبه‌های کلیدی کیفیت می‌باشند. (گزارش حسابرسی کیفیت گزارشگری مالی دولت محلی، ۲۰۰۷)

کیفیت گزارشگری مالی ضوابطی است که اطلاعات مفید و سودمند را از یکدیگر تفکیک می‌کند و سودمندی اطلاعات مالی را ارتقا می‌دهد (نوروش، ۱۳۷۷).

واضح است که قانونگذاران و سرمایه گذاران برای داشتن گزارشگری مالی با کیفیت بالا هم رأی هستند زیرا اعتقاد غالب این است که کیفیت گزارشگری مالی مستقیماً روی بازار های سرمایه تاثیر می‌گذارد. آرتور لیوایت رئیس SEC (1998، صفحه ۸۰) بیان می‌کند که: “من به طور راسخ ایمان دارم که موفقیت بازار سرمایه مستقیماً به کیفیت سیستم های حسابداری و افشا اطلاعات مالی وابسته است. سیستم های افشا اطلاعات مالی مطلوب آنهایی هستند که طبق استانداردهای با کیفیت بالا ایجاد شده اند و به سرمایه گذاران در قابلیت اتکا گزارشگری مالی اطمینان می‌دهند – و بدون اعتماد سرمایه گذاران بازارها نمی توانند رشد کنند. “(لیوایت، ۱۹۹۸)[۷]

افشا عبارت است از انتقال و ارائه اطلاعات اقتصادی اعم از مالی و غیرمالی، کمی یا سایر اشکال اطلاعات مرتبط با وضعیت و عملکرد مالی شرکت. افشا در صورتی که به واسطه یک منبع مقرراتی و وضع‌کننده قوانین الزامی شده باشد، افشا اجباری گفته می شود و در صورتی که افشا اطلاعات تحت تأثیر قوانین خاص نباشد، افشا اختیاری تلقی می شود. (اسو و انساه، ۱۹۹۸)[۸]

مادامیکه “کیفیت” اطلاعات حسابداری و “شفافیت” یک سیستم افشا یا استانداردهای حسابداری مشترکاً و به صورت جایگزین استفاده می‌شوند، یک تعریف دقیق از کیفیت یا شفافیت که همگان روی آن توافق داشته باشند امکان پذیر نمی باشد. پاونل و چیپر (۱۹۹۹، صفحه ۲۶۲) شفافیت را اینطور تعریف می‌کنند: “استانداردهایی که رویدادها، معاملات، قضاوت ها و تخمین ها را با بهره گرفتن از صورت های مالی و کاربردهای صورت های مالی آشکار می‌سازند. “

آرتور لیوایت رئیس SEC (1998، صفحه ۸۰) استانداردهای خوب حسابداری را اینطور تعریف می‌کند: “استانداردهای خوب صورت های مالی­ای را تولید می‌کنند که رویداد های مالی را در دوره ای که آن ها واقع شده اند گزارش نماید، نه قبل و نه بعد آن. “(لیوایت، ۱۹۹۸)

تاکنون پژوهش‌های فراوانی در زمینه بررسی ارتباط میان ویژگی‌های شرکت‌ها و سطوح افشا در گزارش‌های سالانه یا کیفیت گزارشگری مالی صورت گرفته است. برخی از این ویژگی ها در ادامه بحث شده است.

۲–۷–۱– ویژگی‌های مبتنی بر عملکرد

ویژگی‌های مبتنی بر عملکرد، از جمله ویژگی‌هایی محسوب می‌شوند که مختص به دوره مالی و بیانگر آن دسته از اطلاعاتی هستند که مدیریت شرکت‌ها نسبت به آن تقدم دسترسی دارند و همچنین این ویژگی‌ها می‌توانند موضوع افشا در طول دوره مالی باشند. «این ویژگی‌ها از یک دوره مالی به دوره مالی دیگر متفاوت بوده و شامل اطلاعاتی است که می‌تواند برای استفاده کنندگانِ اطلاعات، مفید باشد. » (والاس و همکاران، ۱۹۹۴)[۹].

«نسبت نقدینگی» و «حاشیه سود» شرکت‌ها را می‌توان به عنوان ویژگی‌های مبتنی بر عملکرد قابل در نظر گرفت که در پژوهش‌های بسیاری به کاربرده شده اند.

۲–۷–۲– ویژگی‌های مبتنی بر ساختار

ویژگی‌های مبتنی بر ساختار، آن دسته از ویژگی‌های شرکت است که به طور نسبی در طول زمان ثابت می‌ماند و معمولاً یک واحد تجاری را بر اساس ساختار آن توضیح می‌دهد. «اندازه شرکت و نسبت آنی از جمله ویژگی‌های مبتنی بر ساختار شرکت‌ها هستند» (والاس و همکاران، ۱۹۹۴). «نسبت بدهی‌ها به حقوق صاحبان سهام، اندازه شرکت و میزان تملک سهام یا ساختار مالکیت به طور نسبی در طول زمان ثابت هستند و از جمله ویژگی‌های مبتنی بر ساختار تلقی می‌شوند» (والاس و ناصر، ۱۹۹۵)[۱۰]. البته «اندازه شرکت» و «نوسانات بازده» در پژوهش لانگ و لوندهولم (۱۹۹۳)[۱۱] به عنوان ویژگی‌های مبتنی بر ساختار تلقی شده‌اند.

۲ – ۷ – ۳ –ویژگی‌های مبتنی بر بازار

گاهی ویژگی‌های مبتنی بر بازار، در طول زمان ثابت هستند و گاهی منحصراًً ویژه یک دوره مالی محسوب می‌شوند. ‌بنابرین‏ می‌توان اظهار نمود که از خواص ویژگی‌های مبتنی بر عملکرد و ویژگی‌های مبتنی بر ساختار برخوردار نیستند. معمولاً ویژگی‌های مبتنی بر بازار تحت کنترل‌های درون سازمانی و کنترل‌های برون سازمانی مؤسسه‌ قرار می‌گیرند. به عنوان نمونه، «ارزش سهام شرکت‌ها» تابعی از واکنش بازار به عملکرد شرکت‌ و سایر مؤلفه‌‌های کلان اقتصادی است. همچنین «نوع مؤسسه‌ حسابرسی» متغیری محسوب می‌شود که با توجه به توافق بین شرکت (صاحبکار) و مؤسسه‌ حسابرسی مشخص می‌شود. البته در برخی تحقیقات ویژگی‌هایی از شرکت‌ها مانند «نوع صنعت» و «وضعیت شرکت در بورس» به عنوان ویژگی‌های مبتنی بر بازار معرفی شده است.

کیفیت گزارشگری مالی یا به عبارت دیگر سطوح افشا در گزارش‌های سالانه شرکت‌ها به علت اینکه یک صفت کیفی است و نه کمی، غیرقابل اندازه‌گیری است. یعنی نمی‌توان مقیاس‌های نسبی یا فاصله ای را ‌در مورد کیفیت گزارشگری مالی به کار برد. «افشا اطلاعات مالی، مفهومی انتزاعی است که به طور مستقیم قابل اندازه‌گیری نیست و از ویژگی‌های خاصی نیز برخوردار نمی‌باشد به نحوی که بتوان شدت یا کیفیت آن را به راحتی اندازه‌گیری نمود. » (والاس و ناصر، ۱۹۹۵).

تعریف دیگری از افشا که قابل بیان است عبارت است از «افشا به طور ضمنی بیانگر ارائه حداقلی از اطلاعات در گزارش‌های شرکت است به نحوی که بتوان به وسیله آن ارزیابی قابل قبولی از ریسک‌ها ارزش نسبی شرکت به عمل آورد و کاربران اطلاعات را در این زمینه یاری نماید. » (بلکویی، ۲۰۰۰، اسو و انساه، ۱۹۹۸)[۱۲].

کیفیت گزارشگری مالی یا کیفیت افشا چه از لحاظ تئوری و چه از بعد عملی از اهمیت زیادی برخوردار است. مفهوم افشا آنقدر وسیع است که معمولاً کلیه مسایل مربوط به گزارشگری مالی را پوشش می‌دهد. «افشا یا کیفیت افشا در حوزه تئوری و عملی نقش بسیار مهم و تعیین‌کننده‌ای دارد. این مفهوم به حدی وسیع و گسترده است که کلیه مسایل و موضوعات حوزه گزارشگری را دربرمی‌گیرد. فهم مشخص و دقیقی از کیفیت افشا مستلزم ارزیابی حدود و محدودیت‌های حاکم بر آن است و دستیابی به چنین فهمی بدون شک به یک حسابدار در ترسیم چارچوبی برای بهبود مسایل افشا حسابداری در آینده کمک خواهد کرد.» (بازبی، ۱۹۷۴)[۱۳].

در اینجا لازم است تا بحث نظری کیفیت گزارشگری مالی (کیفیت افشا) از جنبه‌های مختلف مورد بررسی قرار گیرد و مسایل و موضوعات پیرامون آن به بحث و بررسی گذاشته شود. بدین منظور بهتر است از اهداف حسابداری مالی شروع نموده و سپس تعاریف مختلف مانند افشا و… را مطرح نموده و در نهایت چارچوب تعیین کننده کفایت افشا مطرح گردد.

با توجه به تعاریف فوق، ماهیت افشا کافی در ۵ سوال اساسی به شرح زیر قابل بررسی است:

    • اطلاعات برای چه کسی افشا می‌شود؟

    • هدف از ارائه اطلاعات چیست؟

    • چه مقداری از اطلاعات باید (بهتر است) افشا شود؟

    • چگونه باید اطلاعات افشا شود؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...