کارشناسان اقتصادی نه تنها نوسانات کاهشی قیمت نفت، بلکه نوسانات افزایشی قیمت نفت را نیز به سود کشورهای صادرکننده نفت نمی­دانند. تحت تأثیر شوک کاهش قیمت نفت، غالباً دولت­ها مجبور می­شوند تا بر واردات کالاها و خدمات محدودیت بیشتری را اعمال نمایند تا از طریق صرفه­جویی­های ارزی امکان تأمین نیازهای ضروری کشور و بازپرداخت به موقع تعهدات خارجی فراهم گردد. با توجه به اینکه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، بخش عمده­ای از واردات آن ها را کالاهای سرمایه­ای و مواد اولیه مورد نیاز بخش تولیدی تشکیل می­دهد، محدودیت­های اعمال شده بر واردات می ­تواند اثرات نامساعدی بر بخش تولیدی کشور بر جای بگذارد. نتیجه اجتناب ناپذیر چنین وضعیتی بروز فشارهای تورمی، رکود اقتصادی و افزایش بیکاری در جامعه خواهد بود.

اینکه نوسانات شدید قیمت نفت در واقع تا چه حد و چگونه می ­توانند فعالیت­های اقتصادی یک کشور صادرکننده را تحت تأثیر قرار دهند به چند عامل بستگی دارد که عبارتند از:

    • قیمت نفت به چه میزان و با چه سرعتی تغییر می­یابد

    • کشورهای صادرکننده نفت درآمد اضافی ناشی از افزایش ناگهانی قیمت نفت را چگونه و با چه سرعتی خرج کنند

    • کاهش درآمد ناشی از کاهش قیمت نفت را از چه طریقی تأمین خواهند کرد

    • واحدهای مختلف اقتصادی در مقابل این نوسانات شدید قیمت چه واکنشی از خود نشان می­ دهند

    • سطح عمومی قیمت­ها و نرخ دستمزد در نتیجه تغیرات ناگهانی قیمت نفت چگونه تغییر ‌می‌کنند و

  • دولت ها در کنترل این نوسانات شدید قیمت نفت چه سیاست­هایی را در دستور کار قرار می­ دهند.

۲-۴- پیشینه تحقیق

نفت به عنوان یکی از مهمترین منابع انرژی جهان همواره اثر معنی­داری بر اقتصاد کشورهای مختلف دارد، در واقع نفت یک کالای مصرفی مهم برای اقتصاد جهانی و یک ماده حیاتی برای کشورهای صنعتی ‌می‌باشد، از این رو قیمت نفت و نوسانات آن همواره یکی از متغیرهای مورد توجه در مطالعات اقتصادی بوده است. از آنجا که قیمت نفت بر رشد اقتصادی و وضعیت تولیدی کشور اثر دارد، طبیعی است که انتظار داشته باشیم که قیمت نفت بر بازار سرمایه اثرگذار باشد. مطالعات مختلفی اثر نوسانات قیمت نفت بر متغیرهای مختلف بازار سهام را در کشورهای مختلف و با مدل­های مختلف بررسی نمودند. در مجموع، با توجه به نتایجی که از این مدل­ها به دست آمده است هر کدام نتایج متفاوتی به دست آورده­اند، برخی به رابطه مثبت بین نوسانات قیمت نفت و بازار بورس دست یافته­اند، اما برخی دیگر به رابطه منفی دست یافته­اند و تعدادی از پژوهشگران هم اثبات ‌می‌کنند که هیچ رابطه معنی­داری بین قیمت نفت و بازار بورس وجود ندارد. نتایج این تحقیقات حاکی از این است که بازار بورس هر کشور و متغیرهای آن واکنش متفاوتی نسبت به نوسانات قیمت نفت نشان می­دهد که در ادامه به تعدادی از این پژوهش­ها اشاره خواهد شد.

۲-۴-۱- مطالعات داخلی

صمدی و همکاران (۱۳۸۶) با بهره گرفتن از داده ­های ماهانه (۲۰۰۶- ۱۹۹۷) و به کارگیری مدل اقتصادسنجی گارچ، به بررسی شاخص قیمت جهانی طلا و نفت بر شاخص قیمت بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. بر اساس نتایج قیمت نفت اثر منفی بر بازده بازار سهام ایران دارد.

تحقیقی با عنوان بررسی رابطه بین دقت پیش ­بینی سود و بازده غیرعادی سهام شرکت­های جدیدالورود به بورس، توسط آقای آشتاب (۱۳۸۶) به بررسی سهام شرکت­های جدیدالورود طی سال­های ۱۳۷۸ الی ۱۳۸۶ پرداخت. یافته ­های پژوهش وی بیانگر این بود که بین سود پیش ­بینی شده و سود واقعی سهام تفاوت معنی­دارد وجود دارد، همچنین، بین دقت پیش‌بینی سود و بازده غیرعادی سهام جدید رابطه منفی وجود داشت.

مهرانی و همکاران (۱۳۸۸)، وجود بازده غیرعادی در عرضه­های عمومی اولیه سهام در بورس اوراق بهادار تهران را در شرایط وجود و نبود حباب قیمتی بررسی کردند و به تعیین عوامل مؤثر بر آن پرداختند. نتایج بیانگر وجود بازده غیرعادی کوتاه­مدت و بلندمدت در سهام عرضه­های عمومی اولیه سهام در بازار سرمایه ایران در شرایط وجود عدم حباب قیمتی و نیز وجود بازده غیرعادی کوتاه­مدت در این عرضه­ها در شرایط حباب قیمتی بود. علاوه بر آن نتایج، عدم وجود اختلاف معنی­دار بین بازده غیرعادی کوتاه­مدت شرکت­های نمونه تحت هر دو شرایط را نشان داد.در حالی که، در دوره زمانی بلندمدت، اختلاف معنی­دار بود.

خواجوی و همکاران (۱۳۸۹) در پژوهشی به بررسی تاثیر ساختار سرمایه بر بازده غیرعادی انباشته با بهره گرفتن از معیارهای اهرم مالی، ریسک سیستماتیک، نسبت P/E و اندازه شرکت پرداختند. نتایج حاکی از معنی­داری تمامی متغیرها غیر از اهرم مالی بود.

جبارزاده ‌و عسکری (۱۳۸۹) در پژوهشی به شناسایی عوامل مؤثر بر بازده غیرعادی سهام در زمان عرضه اولیه به عموم پرداختند. نتایج نشان داد که از بین متغیرهای مستقل مورد استفاده، خطای پیش‌بینی سود هرسهم، شرایط عمومی بازار قبل از عرضه سهام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت حاشیه سود خالص و بازده حقوق صاحبان سهام، تنها متغیرهای خطای پیش‌بینی سودهرسهم به صورت مثبت، و شرایط عمومی بازار قبل از عرضه و نسبت حاشیه سود خالص به صورت معکوس با بازده غیرعادی در مدت ۱۲ماه رابطه دارند. به علاوه، هیچ یک از متغیرهای مستقل با بازده غیر عادی در مدت ۲۴ ماه رابطه نداشت.

حسینی نسب و همکاران (۱۳۹۰) به بررسی نوسانات قیمت نفت بر بازده بازار سهام در ایران پرداختند. با بهره گرفتن از داده ­های ماهانه (۱۳۸۹-۱۳۷۶) و به کارگیری مدل MS-VAR ‌به این نتیجه رسید که در فاز رکود و رونق بازده بازار سهام با نوسانات شدید و فاز رونق بازده بازار سهام با نوسانات ملایم اثر نوسانات قیمت نفت بر بازده بازار سهام مثبت است. به علاوه در فاز رکود بازده بازار سهام با نوسانات ملایم اثر نوسانات قیمت نفت بر بازده بازار سهام منفی می‌باشد.

ودیعی و حسینی (۱۳۹۱) در مقاله­ای به بررسی رابطه بازده غیرعادی سهام و معیارهای ارزیابی عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته­اند. آن ها اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ را جمع ­آوری و برای آزمون فرضیه ­ها، از روش رگرسیون چند متغیره استفاده کرده ­اند. نتایج تحقیقات­شان نشان می­دهد که از میان کلیه معیارهای ارزیابی عملکرد، تنها بین نسبت جاری، نسبت آنی، درصد بدهی به مجموع داراییها، گردش مجموع داراییها، درصد بازده مجوع داراییها، درصد سود به سود ناویژه، درصد سود عملیاتی به درآمد، درصد سود ناویژه به درآمد و نسبت P/E و P/B با بازده غیر عادی سهام رابطه معنی ‌دار وجود دارد.

شهبازی و همکاران (۱۳۹۲) در مقاله­ای به بررسی تاثیر شوک­های قیمت نفت ناشی از عرضه و تقاضای نفت خام بر بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته‌اند که با بهره گرفتن از یک مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) متغیرهای عرضه نفت خام، تقاضای جهانی برای کالاهای صنعتی، قیمت واقعی نفت خام و بازدهی واقعی سهام را تخمین زده­اند. آن ها ‌به این نتیجه رسیدند که شوک عرضه نفت اثر معنی­داری بر روی قیمت نفت ندارد و تنها شوک­های تقاضای نفت و تقاضای کل از عوامل مؤثر بر بازدهی سهام در بورس اوراق بهادار تهران محسوب می­شوند.

۲-۴-۲- مطالعات خارجی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...