الف- تعریف نااطمینانی خاص شرکت
برای محاسبه نااطمینانی خاص شرکت از لگاریتم فروش به‌عنوان متغیر کلیدی برای محاسبه نااطمینانی خاص شرکت بهره گرفته‌شده است. در بعضی از پژوهش‌ها از جریان نقد به‌عنوان عامل اثرگذار بر نااطمینانی خاص شرکت یادشده است. افزایش نااطمینانی خاص شرکت به معنی افزایش در نااطمینانی حاصل از تغییرات سطح فروش شرکت است. افزایش نااطمینانی خاص شرکت محیطی را برای مدیران شرکت به وجود می‌آورد که در آن مدیران شرکت نمی‌توانند تصمیمات قطعی و برنامه مدونی درباره سطح فروش، میزان سودآوری آتی و سود مورد انتظار ، میزان تولید و … داشته باشند. مدیران در زمان بروز عدم اطمینان خاص شرکت مجبور به اتخاذ تصمیمات محتاطانه می‌شوند. محافظه‌کاری مدیران برای تصمیم‌گیری در شرایط نااطمینانی خاص شرکت و اثر این احتیاط بر ساختار سرمایه یکی از اهداف این پژوهش است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ب- فرآیندهای خودرگرسیون
در یک مدل خودرگرسیون، مقدار جاری یک متغیر صرفاً وابسته به مقادیر قبلی آن به علاوه جمله‌ی خطا می‌باشد. مدل خودرگرسیون مرتبه p که با AR(p) نشان داده می‌شود عبارت است از:
(۲-۶۰)
با بهره گرفتن از عملگرهای وقفه، آن را به صورت زیر می‌نویسیم:
(۲-۶۱)
یا
(۲-۶۲)
مانایی یکی از خواص مطلوب مدل‌های AR است، زیرا وضعیت‌های نامانا بیانگر این است که ضرایب جملات خطای گذشته، حالت کاهشی ندارند و لذا اثر آنها بر به صورت کاهشی نمی‌باشد. بدین منظور با فرض اینکه برابر با صفر باشد، مدل (۲-۶۳) را به صورت زیر می‌نویسیم:
(۲-۶۳)
حال مدل (۲-۶۳) را به صورت زیر می‌نویسیم:
(۲-۶۴)
مدل (۲-۶۴) در صورتی مانا است که همگرا به سمت صفر باشد. این بدان معنا است که با افزایش وقفه‌ها، ضرایب خودهمبستگی کاهش می‌یابند. اگر بسط دهیم نتیجه آن یک فرایند میانگین متحرک از مرتبه بی‌نهایت است. لذا می‌توان (۳-۴۰) را به صورت زیر نوشت:
(۲-۶۵)
اگر مدل (۲-۶۵) مانا باشد، بدین معنی است که ضرایب () MA همراه با افزایش وقفه‌ها کاهش می‌یابند، به طوری که می‌باشد. از طرف دیگر اگر این فرایند، نامانا باشد، آن گاه ضرایب () MA با افزایش وقفه‌ها به سمت صفر همگرا نیستند.
برای بررسی مانایی مدل (p) AR، می‌توان از خصوصیات معادلات تفاضلی استفاده نمود[۱۹۳]. برای هر معادله تفاضلیِ مرتبه p، یک معادله مشخصه به صورت زیر داریم (ضمیمه الف):
(۲-۶۶)
اگر تمام ریشه‌های معادله (۲-۶۶) حقیقی و متمایز باشند، شرط مانایی این است که باشد. این نکته در مثال‌های زیر روشن شده است.
مثال: مانایی را با توجه به بررسی می‌کنیم.
برای بررسی مانایی از عملکردهای وقفه استفاده می‌کنیم:
(۲-۶۷)
معادله مشخصه عبارت است از:
(۲-۶۸)
چون ریشه مشخصه بزرگتر از ۱ است، لذا فرایند فوق با توجه به ، مانا است. از طرف دیگر می‌توان معادله فوق را به صورت زیر نوشت:
(۲-۶۹)
بنابراین، اولاً (۱) AR معادله با () MA است و ثانیاً چون است، لذا با افزایش وقفه‌ها اثرات جمله خطا بر مقدار جاری در حال کاهش است.
(۲-۷۰)
مثال: اگر در مثال بالا، ۱= باشد، مانایی (۱)AR را بررسی کنید.
ریشه مشخصه این معادله عبارت است از:
بنابراین دارای «ریشه واحد» است و لذا نامانا است.
به طور کلی هر گاه باشد، فرایند (۱)AR مانا و در غیر این صورت نامانا خواهد بود.
ج- سنجش نااطمینانی با بهره گرفتن از انحراف معیار پسماندهای اتورگرسیون
با رگرس کردن یک متغیر بر وقفه خودش معادله‌ای خطی یک متغیره‌ای حاصل می‌شود که دارای شیب (ضریب وقفه) و عرض از مبدأ می‌باشد. با بهره گرفتن از این معادله می‌توان آینده روند و تغییرات متغیر را پیش‌بینی کرد. وجود تخمین برای آینده از اطلاعات فعلی مدل نشان از بخش قابل پیش‌بینی و محاسبه سطح ریسک دارد؛ اما برای محاسبه آن بخش از مدل که قابل پیش‌بینی و مدل‌سازی نبوده، عدم اطمینان را نشان می‌دهد. این عدم اطمینان از پسماندهای مدل اتورگرسیون که مقادیر خطا و غیرقابل‌پیش‌بینی را در خود جای‌داده، استفاده کرده و با محاسبه انحراف معیار تجمعی از پسماندهای متغیر رگرس شده از وقفه خودش، نااطمینانی خاص شرکت به دست می آید.
۲-۳-۷- اندازه شرکت[۱۹۴] و رشد فروش
۲-۳-۷-۱- اندازه و اهمیت آن
یکی از عوامل درونی شرکت‌ها که بر ساختار مالی و سودآوری شرکت تأثیر دارد، اندازه شرکت می‌باشد. تحقیقات تجربی ارتباط بین اندازه و سودآوری شرکت به نتایج متفاوتی منجر شده است. برخی از مطالعات ارتباطی ضعیف و یا هیچ‌گونه ارتباطی را بین این دو پیدا نکرده‌اند( متیتیاهو[۱۹۵]، ۱۹۶۸) و برخی دیگر ارتباط مثبت را گزارش کرده‌اند (بِرِک[۱۹۶]، ۱۹۹۷) و (هال[۱۹۷] و ویسز[۱۹۸]، ۱۹۶۷).
این محققین ارتباط مثبت بین اندازه و سودآوری را این‌گونه استدلال می‌کنند که:
۱- شرکت‌های بزرگ دارای تنوع فعالیت بیشتری هستند که این تنوع فعالیت به سودآوری بیشتر آن‌ها کمک می‌کند.
۲- شرکت‌های بزرگ به دلیل اعتباری که در بازارهای جهانی سرمایه دارند، وجوه مورد نیاز خود را با بهره کمتری تأمین می‌کنند.
هرچه اندازه شرکت بزرگ‌تر شود، برای کنترل بهتر و دقیق‌تر، دستورالعمل‌ها، رویه‌ها و روش‌های سازمانی عینی‌تر می‌شود، بودجه‌بندی به شکل رسمی و به‌عنوان یک ضرورت مطرح می‌شود و واحد مستقلی در سازمان مسئولیت تدوین نهایی بودجه را به عهده می‌گیرد. زیرا شرکت به‌اندازه کافی بزرگ است و اجازه تأسیس چنین واحدی را می‌دهد. به‌علاوه کارشناسان واحد تدوین بودجه به‌اندازه کافی مهارت دارند تا با توجه به تجربه، امکانات شرکت و تدوین منطقی ساختار سازمانی، واقعیت‌ها با پیش‌بینی فاصله زیادی نداشته باشد. در مقابل، هرچه شرکت کوچک‌تر باشد دسترسی به بازارهای سرمایه برای آن مشکل‌تر است و در این بازارها، اعتبار کمتری با بهره بالا برای این شرکت‌ها قائل می‌شوند. به علت هزینه زیاد، تشکیل واحدهای مستقل جهت برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی، کنترل و اصلاح انحرافات تقریباً غیرممکن است و امکانات مورد نیاز را نمی‌دهد. یکی از دلایلی که شرکت‌های دارای ارزش بازار کوچک‌تر بازده بیشتری به دست می‌آورند این است که آن‌ها نرخ تنزیل بالاتری نسبت به شرکت‌های بزرگ‌تر دارند به عبارتی آن‌ها پرنااطمینانی‌تر هستند و به خاطر نااطمینانی‌پذیری بالا نسبت به شرکت‌های بزرگ، دارای بازده بیشتری هستند و سود بیشتری پرداخت می‌کنند. بعضی از محققین ارتباطی مثبت را دریافته‌اند که این ارتباط در بین شرکت‌ها با افزایش دارایی (شرکت) به‌تدریج محو شده و در شرکت‌های بزرگ حتی به یک ارتباط منفی تبدیل شده است (آماتو[۱۹۹] و ویلدر[۲۰۰]، ۱۹۸۵). این محققین بیان می‌کنند که ممکن است بعد از رسیدن به‌اندازه خاصی مزیت صرفه‌جویی اقتصادی و … از بین برود و فراتر از این نقطه به دلیل مسائل موجود در مقیاس‌های بزرگ واحد اقتصادی رابطه فوق معکوس گردد. دیدگاه دیگری که در توجیه ارتباط منفی فوق مطرح گردیده است این است که با بزرگ شدن شرکت‌ها، مدیریت از مالکیت جدا می‌شود. هدف مدیران این است که شرکت به سرعت و به مقیاس وسیع رشد کند و این هدف بسیار برتر و مهم‌تر از ارائه بهترین محصول یا داشتن بیشترین سود است. اما هدف سهامداران و مالکین افزایش سود است، لذا انتظار می‌رود که شرکت‌های بزرگ در مقایسه با شرکت‌های کوچک، نسبت به حداکثرسازی سود انگیزه کمتری داشته باشند. بنابراین اینجا یک چهارچوب مفهومی برای ایجاد ارتباطی از نوع منفی بین اندازه و سودآوری به وجود می‌آید. ( آماتو و ویلدر، ۱۹۸۵).
اندازه از متغیرهای محتوایی است که در محدوده بین سازمان و محیط قرار می‌گیرد و از عوامل بیرونی سازمان جدا می‌شود. اندازه، میزان و مقدار کاری را که شرکت انجام می‌دهد تعیین می‌کند و شاخص‌هایی مانند میزان فروش، میزان دارایی‌ها، تعداد پرسنل و کارکنان، لگاریتم فروش به عنوان شاخص اندازه شرکت بکار می‌روند.
۲-۳-۷-۲- شاخص‌های اندازه شرکت
محققان در تحقیقات خود شاخص‌های مختلفی را برای سنجش اندازه شرکت بکار برده‌اند که به چند مورد از این شاخص‌ها که کاربرد بیشتری دارند اشاره می‌شود:
الف- میزان دارایی‌های شرکت
یکی از شاخص‌هایی که محققان در تعیین اندازه شرکت بکار می‌برند، میزان دارایی‌های شرکت می‌باشد. بر اساس استانداردهای پذیرفته‌شده حسابداری ارزش‌گذاری دارایی‌ها به روش‌های گوناگونی امکان‌پذیر می‌باشد مانند روش ارزش جایگزینی، ارزش متعارف و ارزش دفتری، بدهی است استفاده از هر روش دارای محاسن و معایب خاص خود می‌باشد، لذا باید به دنبال روشی باشیم که دارای بیشترین امتیاز و کمترین مشکل باشد. بر مبنای حسابداری سنتی استفاده از روش‌ بهای تمام شده تاریخی صرفاً به دلیل بالا بودن درجه عینیت آن بیشتر از سایر روش‌ها مرسوم می‌باشد. البته استفاده از این روش به علت این که ارزش دفتری مربوط به سال‌های گذشته می‌باشد از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است. با این حال در ایران به علت این که سایر روش‌های ارزش‌گذاری دارایی‌ها چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، فقط می‌توان از روش ارزش دفتری دارایی‌ها استفاده نمود. مارتین و اسکات نیز در تحقیق خود ارزش دفتری دارایی‌های شرکت را به عنوان شاخص اندازه شرکت بکار گرفته‌اند. (بِرِک، ۱۹۹۷).
ب- میزان فروش شرکت
یکی دیگر از شاخص‌های تعیین اندازه شرکت، میزان فروش آن می‌باشد به این علت که رقم فروش مربوط به هر دوره از درجه مربوط بودن بالایی در همان دوره برخوردار است و درجه عینیت آن بالاست، لذا استفاده از این شاخص می‌تواند مؤثرتر باشد.
۲-۳-۷-۳- تعداد کارکنان شرکت
تعداد افراد شاغل به‌عنوان شاخص اندازه شرکت و نشان دهنده ظرفیت انجام کار است و عملکرد واقعی سازمان را در وضعیت موجود مشخص می‌کند. با توجه به اینکه متغیرهای ساختاری، ابزاری برای سنجش کنترل و هماهنگی افراد به شمار می‌آیند، تعداد کارکنان هر سازمان نیز می‌تواند به عنوان شاخص مهم‌تر از سایر شاخص‌ها به تعیین اندازه مرتبط شود، هرچند می‌توان تعداد نیروی انسانی را به عنوان معیاری برای اندازه سازمان بکار برد و از نظر اندازه‌گیری راحت به نظر می‌رسد ولی صرفاً انتخاب چنین ملاکی نمی‌تواند خالی از اشکال باشد، زیرا به سختی می‌توان مرز بین نیروهای مستمر و غیرمتمرکز را تشخیص داد. مقایسه تعداد کارکنان شاغل نیز از این نظر که کارکنان برخی از سازمان‌ها بیش از سازمان‌های دیگر کار می‌کنند، می‌تواند گمراه‌کننده باشد.
۲-۳-۷-۳- لگاریتم فروش شرکت
علاوه بر معیار میزان فروش شرکت برخی از محققین از جمله راجان و زینگالس[۲۰۱]، تیتمن[۲۰۲]، بوت[۲۰۳]، هانگ‌سونگ[۲۰۴] و آبر[۲۰۵] برای محاسبه اندازه شرکت از این معیار استفاده کرده‌اند. هانگ و سونگ (۲۰۰۵) و راجان و زینگالس (۱۹۹۵) به این نتیجه رسیدند که بین اندازه شرکت و نسبت اهرمی رابطه مثبت وجود دارد. تیتمن و وسلز (۱۹۸۸) ارتباط منفی میان بدهی کوتاه‌مدت شرکت و اندازه آن پی بردند. بوت (۲۰۰۱) به این نتیجه رسید که میان سودآوری و اندازه شرکت رابطه منفی وجود دارد. در حالیکه آبر (۲۰۰۵) به رابطه مستقیم و مثبت میان سودآوری و اندازه شرکت پی برد.
در رابطه با تعیین شاخص، جهت بیان اندازه شرکت‌ها باید موارد ذیل را مدنظر قرار داد:
– برای بیان اندازه می‌توان ترکیبی از دو یا چند شاخص را مورد استفاده قرار داد.
– هر شاخصی دارای معایب و مزایای خاص خودش می‌باشد و نمی‌توان از یک شاخص برای هر منظوری استفاده کرد، لذا شاخص‌ها بسته به نوع و هدف تحقیق مورد استفاده قرار می‌گیرند به‌طوری‌که از بیشترین امتیاز و کمترین مشکل برخوردار باشد.
– برای بررسی و مقایسه شرکت‌ها، شاخص مورد استفاده برای تمام شرکت‌ها باید مربوط به مقطع زمانی خاص باشد زیرا مقادیر کلیه شاخص‌ها در طول زمان تغییر می‌یابند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...