کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو




آخرین مطالب
 



پس از ظهور نهضت اسلامى و پایان دوران جنگ و خونریزى، اعراب که در آغاز امر قومى بدوى و چادرنشین بودند و به امور ذوقى و هنرى کوچکترین عنایتى نداشتند، در اثر تماس و نزدیکى با ملل متمدن ایران و روم، اقامت در شهرها و مشاهده مظاهر گوناگون تمدن ملل کهنسال آسیایى، به تدریج به امور ذوقى و هنرى متمایل گردیدند، تا جائى که در دوران حکومت بنى امیه و بنى عباس خنیاگران خارجى به دربار خلفا راه یافتند و راه‏ و رسم دربار ساسانى را در دستگاه آنان تجدید نمودند.[۶۴۱]

توجه اعراب به موسیقى‏:
موسیقی هر ملتی ترجمان عواطف و احساسات آن ملت است، و هر قومی بنا به تناسب محیط و عادات خود دارای غنای مخصوص هستند. اعراب جاهلی در دورۀ پیش از اسلام مردمانی بدوی و چادر نشین و صاحب اغنام و پیوسته به دنبال آب و علف در گردش بودند، و از هنر های زیبا جز شعر نمی دانستند. همان شعر خواندن نخستین گامی بود که به سوی موسیقی برداشتند. اعراب در دوران جاهلیت، از خواندن شعر بدون آواز و آهنگ لذت مى‏بردند و بعدها به خواندن نوای حدا هنگام حرکت شترها مبادرت کردند.[۶۴۲]سپس موسیقی ساده ای حاوی سه لحن (نصب، سناد، هزج[۶۴۳]) در میان آنها پیدا شد. کمی قبل از اسلام برخی از آلات خیلی ساده موسیقی مثل دف و مزمار در میان آنها پدید آمد. بیشتر اشعار آنها در بحر خفیف بود، که آن را در رقص به کار می بردند، و مایه تحریک و هیجان و سبک روحی می شد.[۶۴۴] در جنگ های رسول اکرم با کفار می بینیم که زنان مشرکین برای تشویق و ترغیب مردان خویش به جنگ کردن، دف و غیره می نوازند. اما از الات ذوات الاوتار[۶۴۵] از قبیل تنبور و عود و… چیزی را نمی شناختند. چون این قبیل ابزار مخصوص ملل متمدن ایران و روم بود و کار کردن با آنها بدون در دست داشتن مقدمات علمی و بدون تحصیل و تعلیم غیر ممکن بود.[۶۴۶] ولى پس از ظهور اسلام و استیلاء آنها بر ایران، در عین اینکه در دین روشی ساده و شدید داشتند و هر آنچه را وابسته به آسودگی بود و برای دین و معاش سودی نداشت فرو گذاشتند، از این رو برخی فنون غناء را ترک گفتند و هیچ چیز نزد ایشان بجز ترجیع قرائت و ترنم شعر لذت بخش نبود.[۶۴۷] ولی درنتیجه فتح و پیروزى و غنایم بسیارى که نصیب اعراب شد، میل به تجمل و آسایش در قلوب بعضى ‏از آنان راه یافت.[۶۴۸] در روزگار مشئوم بنی امیه در مدینه که در آن زمان مرکز موسیقی بود، دسته ای از صنف موسیقی پیدا شدند. به طورى‏که از مطالب بعضى از کتب آن عهد برمى‏آید، عبد اللّه بن زبیر براى تعمیر کعبه تنى چند از بناهاى ایرانى را به کار گماشت، و آنان طبق عادت و معمول خود ضمن کار، به خواندن آواز و تغنى مشغول می شدند. شخصى به نام سعید بن مسجع که دلباخته آواز و موسیقى بود، پس از شنیدن این آوازها با همان لحن به عربى تغنى کرد. اعراب از شنیدن آواز او لذت بردند و او را به شوق آوردند، تا جائى که سعید براى فراگرفتن این فن به فارس و شام سفر کرد و پس از تکمیل این هنر راه مدینه پیش گرفت.[۶۴۹] ابن مسجع (متوفی۷۱۵ م) پدر موسیقی کلاسیک عرب و شاید اولین فراهم آورنده تئوری موسیقی عرب باشد.[۶۵۰] سعید و اعشى بن- قیس جوانان صاحب ذوق عرب را به آواز و موسیقى آشنا ساختند، بعضی دیگر نقل کردند که سعید از بنایان ایرانی که در عهد معاویه خانه هایی در مکه منی ساختند موسیقی را یاد گرفته است. ابن سریج هم که از استادان اولیه موسیقی اسلامی، نخستین کسی بود که عود را با غنای عربی در مکه نواخته است و عود او مانند عود ایرانیان بود. او هم عود را نزد ایرانیانی که ابن زبیر برای تعمیر بیت الحرام آورده بود دیده است.[۶۵۱] ابوجعفر خاسر هم که اصلش از غنائم (فئی) کسری بود، به قولی نخستین کسی است که در مدینه عود ساخت و با آن نواخت.[۶۵۲] بنا به روایات مورخین او موسیقی را از اسیرانی که عبدالله بن عامر فاتح خراسان از آنجا آورده بود آموخته است، و برخی دیگر گفته اند که مردی نشیط نام فارسی در مدینه تغنی کرد عبدالله بن جعفر را خوش آمد، سائب خاسر که مملوک او بود گفت من نظیر این غنای فارسی را در عربی برای تو می سازم و چنین کرد.[۶۵۳] نصربن حارث کلاه نخستین بربط نواز ماهر عرب بود.[۶۵۴] ابن محرز هم که از قدما و استادان اولیه است، کسی است که موسیقی ایرانی را فراگرفته است و مخصوصاً برای اخذ موسیقی ایرانی به فارس مسافرت کرده است.[۶۵۵] سلمک هم یکی از موسیقی شناسان ظاهراً ایرانی است و اولین کسی است که رمل را به فارسی در ایام رشید تغنی کرده است.[۶۵۶] ابن محرز نخستین کسی بود که به رمل در عربی تغنی کرده است.[۶۵۷] طویس اولین بار در مدینه در غناء ایقاع وارد کرد و نخستین موسیقی دان دیار اسلامی است، او استاد ابراهیم ارّجانی بوده است.[۶۵۸]

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

ولى نباید فراموش کرد که اعراب پس از آنکه به نقل و ترجمه منابع علمى مشغول شدند، باز ایرانیانى چون ابراهیم و اسحق ارّجانى‏ و حماد فرزند اسحاق در راه تدوین و تکمیل موسیقى گام برداشتند. در حالی که ابراهیم و اسحاق از کتب موسیقی یونانی و … هیچ استفاده ای نکردند، و اسحاق از مبادی این علم از آثار یونانی جز مختصری از تقسیمات اقلیدس اقتباس ننموده است.[۶۵۹] تا پایان عصر امویان مرکز رشد و تکامل موسیقى مکه و مدینه بود، ولى در عصر عباسیان این فعالیت به بغداد انتقال یافت. در زمان ابی جعفر منصور شروع به ترجمه کتب موسیقی گردید، و اولین کتاب در موسیقی الحان هشت گانه بطلمیوس بود که از یونانی به عربی ترجمه شد. از این تاریخ است که موسیقی به صورت علمی در می آید. به گفته مورخین و مخصوصاً ابن خلدون در مقدمه موسیقی در دوره بنی عباس در حال ترقی بود تا وقتی که ابراهیم ارّجانی، اسحاق پسر او، حماد پسر اسحاق و ابراهیم بن مهدی که او هم از طرف مادر ایرانی بود، (مادر او شکله نام داشت و طبرستانی بود) به آخرین سرحد کمال رساندند.[۶۶۰] بعضى از منابع تاریخى نشان مى‏دهند که اعراب پس از آشنا شدن به اصول موسیقى و ساز و آواز در راه تکامل آن قدمهایى برداشتند، و حتى بعضى از آنها به ساختن آلات موسیقى توفیق یافتند. در دوران بنى امیه خاندانهاى مرفه و متنعم به ساز و آواز و رقص رغبت بسیار نشان مى‏دادند و جمعى از آنان براى دعوت رامشگران و رقاصان مرد و زن به ایران و دمشق و دیگر بلاد شام مسافرت کردند، و توجه به ساز و آواز و رقص پس از استقرار حکومت عباسیان همچنان باقى بود.[۶۶۱] در اینجا لازم است به یک نکته ی تاریخی اشاره کرد و آن این است که خلفای اموی در تشکیلات درباری خود از رسوم و آداب و تشریفات ایرانی که در عهد ساسانیان معمول بوده است تقلید می کردند. معاویه، مروان، عبد الملک، ولید، سلیمان، هشام و مروان بن محمد میان خود و ندیمان پرده حایل می کردند، تا خلیفه و رفتارهای او از دید سایرین پنهان بماند. خلفایی مانند یزید بن عبدالمک و ولید بن یزید آشکارا با دیگران می رقصیدند و در مجالس عیش مسخرگی می کردند. و امّا عمر بن عبد العزیز او در هنگامی که فرماندار مدینه بود با رامشگران می نشست، ولی هیچ گاه نشد که سبکی کند، و از زمانی که خلیفه شد چیزی از موسیقی به گوش او نرسید.[۶۶۲] امّا از خلفای عباسی سفاح در آغاز خلافت با ندیمان می نشست و پس از سال دوم از چشم ندیمان به دور بود او خنیاگران را تحسین می کرد و به آنها صله و خلعت های گرانبها می داد. منصور با ندیمان نمی نشست و هیچ گاه کسی در دست او مشروبی جز آب ندید. مهدی در نخستین سال از ندیمان به دور بود و پس از آن خود را آشکار کرد، اما هارون الرشید کسی بود که طریقت پادشاهان ساسانی را بر گزید و ابراهیم ارّجانی، ابن جامع و زلزل در دربار او از مقام شامخی برخوردار بودند.[۶۶۳] به علاوه بسیارى از کسانى که مجلس برمکیان را رونق مى‏بخشیدند، چون بشّار بن برد تخارستانى، رقاشى، ابان بن عبد الحمید لاحقى، ابراهیم‏ ارّجانی‏ موسیقیدان و بسیار دیگر، از ایرانیان ادیب و دانشمند و هنرمند عصر بودند که هرکس خواهان مجالست با آنان بود.[۶۶۴]
دنانیر، نام کنیزى از کنیزان یحیى برمکى که خیناگر و موسیقى‏دانى سخت چیره‏دست، و از شاگردان اسحق و ابراهیم‏ ارّجانی‏ بود، و چنان به برمکیان وابسته بود و بدانها علاقه داشت که پس از انقراض آنها، به درخواست هارون براى شرکت در مجالس او وقعى ننهاد، و از نوحه و مرثیه‏خوانى براى برمکیان دست نشست‏.[۶۶۵]
پس از روى کار آمدن حکومت امویان در اندلس در دربار عبد الرحمن دوم، در قرطبه نیز رامشگران ایرانى موقعیت ممتازى کسب کردند، چنانکه جوانى ایرانى به نام زریاب که از شاگردان اسحاق ارّجانی بود توجه عموم را به خود جلب کرده بود، تا جایى که هنردوستان آن سرزمین از لباس و اطوار و حرکات او تقلید مى‏کردند. به ‏طورى‏که ابو الفرج اصفهانى در کتاب الاغانى نوشته است، طبقات ممتاز و درباریان از دیرباز به سازندگان و نوازندگان زبردست مبالغى هنگفت صله و انعام مى‏داده ‏اند.[۶۶۶]
با تمام محدودیتهائى که در راه پیشرفت رقص و آواز پدید آمده بود، پس از استقرار حکومت بنى امیه طبقه اشراف در شهر مکه سرگرم عیش و خوشگذرانى بودند. از جمله یکى از ایشان در مکه مجمعى براى تغنى و قمار تأسیس کرد و کتب مختلف شطرنج و وسایل بازیهاى دیگر را در اختیار اشخاص ذی علاقه مى‏گذاشت. در مدینه الاحوص شاعر، اشعار عاشقانه مى‏سرود و یونس موسیقیدان ایرانى آن اشعار را به آهنگهاى جدید درمى‏آورد. تفریحات مردم مدینه به همین سادگى و اختصار باقى نماند، بطورى‏که شهرت زنان خواننده این شهر بزودى عالمگیر شد.
در دوره بنى امیه که خلفا به اسلام و تعالیم آن کمترین ایمانى نداشتند، توجه به آواز و موسیقى بیشتر شد. در بغداد نیز مانند مکه و مدینه در عهد بنى امیه، راوى اشعار و غزلیات جدید، خوانندگان و نوازندگان زن بودند، که در زندگى اجتماعى این شهر تأثیرى بسزا داشتند. کسانى که بعدها در عهد عباسیان باعث رونق این بساط شدند، یکى المهدى فرزند خلیفه، ‏و دیگرى غلامى از دیلمى‏ها بود که در سامره و بغداد مدتها بهترین دوستداران این سبک محسوب مى‏شد، و خود نیز چند آهنگ جدید به آهنگهاى آن زمان افزود. در عهد هارون و جانشینان وى موسیقى بغداد تحت نفوذ ابراهیم بن ماهان ارّجانی و پسرش اسحق که از دهقانان ایرانى بودند قرار داشت. هردوى آنها به کنیزان، خوانندگى آموخته و ایشان را به بهاى بیشترى مى‏فروختند.[۶۶۷]
در میان خلفاى بنى امیه یزید بن عبد الملک سخت دلباخته موسیقى بود، ولید پسر یزید بن عبد الملک نیز در امور عشقى بیقرار بود. از میان خلفاى عباسى مهدى و هارون و امین و مأمون و واثق و متوکل بیش از دیگران به ساز و آواز توجه داشتند، و طبعا امیران و بزرگان معاصر آنان نیز از آنان پیروى مى‏کردند. در این دوره ارباب ساز و آواز نظیر ابراهیم و اسحاق و زریاب از بذل و بخششهاى نامحدود خلفا سرمست بودند.[۶۶۸] در میان خلفا، هارون از روش سلاطین ساسانى مخصوصا اردشیر بابکان پیروى مى‏کرد و براى هنرمندان مراتب و درجاتى قایل بود. چنانکه ابراهیم ارّجانی و اسماعیل ابن جامع درجه یکم را به‏دست آورده بودند، زلزل نوازندگى مى‏کرد و ابن جامع خوانندگى و سلیم بن سلام ابو عبد اللّه … و امثال ایشان درجه دوم را حائز بودند، و درجه سوم به کسانى داده شده بود که تنبور مى‏زدند و سنتور مى‏نواختند و ضرب‏گیر بودند. جوائز و صله‏هاى هریک نیز درخور مرتبت و طبقه‏بندى ایشان بود. سعد بن وهب گوید که روزى ابراهیم ارّجانی به بزم هارون آواز خواند که او را از وجد و خوشى به مستى کشانید … هارون پیوسته مى‏فرمود تا آن غنا را تکرار کند، آنگاه به حضار روى کرد و گفت به عمر خود آوایى بدین نرمى و جذابى نشنیدم … هارون فرمان داد تا دویست هزار درم بدو صلت دادند. سپس جاحظ درباره امین مى‏نویسد « آفریده‏اى را به یاد ندارم که مانند او آن همه سیم و زر فرو ریزد، یا آن همه دینار و درم به نهب و غارت گیرد و جمله را براى خوشگذرانى صرف کند، و به یاد دارم که شبى به بزم او حضور یافتم و با چشم خود دیدم که زورقى را پر از طلا کردند و امین آن را به یکى از خویشان خود بخشید، و شبى دیگر چهل هزار دینار طلا به من داد و چون برخاستم، پولها را پیشاپیش من به خانه‏ام مى‏بردند. بشار بن برد که ناظر این بذل و بخششهاى بى‏مورد بود از روى تمسخر و سرزنش خطاب به خلیفه وقت مهدى عباسى و جامعه عرب گوید: «ضاعت خلافتکم یا قوم فالتمسوا خلیفه اللّه بین الزق و العود.» یعنى اى عربها: « خلافت شما تباه شد، زیرا خلیفه خدا را مى‏توانید در میان دو چیز بنگرید، یکى مشک شراب و دیگرى ساز و عود …» به ‏این ‏ترتیب دیدیم پولهایى را که خلفاى بنى امیه و بنى عباس به نام مالیات از کشاورزان و پیشه‏وران به زور مى‏گرفتند به جاى آنکه در راه منافع عمومى به مصرف برسانند، در راه مى و معشوق خرج مى‏کردند و به حقوق اکثریت مردم کمترین توجهى نداشتند.[۶۶۹]‏‏

ابراهیم ارّجانی:
ابو اسحاق، ابراهیم بن ماهان بن بهمن بن نُسک، ملقب به ندیم، موسیقی دان و آهنگ ساز و شاعر بزرگ عصر عباسی است. پدرش ماهان از بزرگ‏زادگان ارّجان فارس بود،[۶۷۰] که براى گریز از ستم‏کاریهاى عمّال بنى امیّه در فارس، آنجا را ترک گفت و به کوفه رفت. ماهان در آنجا با دخترى از دهقانان ایرانى که خاندان او هم به همین‏سبب از فارس به کوفه مهاجرت کرده بودند پیوند زناشویى بست، و ابراهیم ثمره آن پیوند بود.[۶۷۱] خود ابراهیم گفت ما اهل ارّجان هستیم و پدرم در طلب روزی به موصل رفت.[۶۷۲] گرچه از پاره ای از روایات چنین بر می آید که این وصلت پیش از مهاجرت به کوفه و احتمالاً در ارّجان صورت گرفته بود، چون روایت شده که مادر ابراهیم هنگام خروج از ارّجان و ورود به کوفه باردار بوده است، و ابراهیم زاده ی این پیوند بود که در خانه بنی عبدالله بن درام متولد شد.[۶۷۳] هم مورخان قدیم و هم محققان جدید متفقاً سال تولد او را ۱۲۵ه. ق ذکر کرده اند.[۶۷۴] زندگی وی به طور کلی به دو دوره تقسیم می شود: دورۀ نخست که در سفر های دور و دراز و در فراگیری موسیقی نزد استادان مختلف و در شهر های گوناگون و با بی پیرایگی گذشت، تا اواسط عمر وی ادامه داشت، امّا دورۀ دوم یکسره در بغداد و در بارگاه پرشکوه خلفای عباسی سپری شد.[۶۷۵] طفل کوچکی بود که پدرش ماهان در اثر ابتلا به طاعون در کوفه درگذشت.[۶۷۶] و خاندان خزیمه بن خازم که از تمیمیان بودند، کفالت او و دو برادر صلبی وی را بر عهده گرفتند، و او با فرزندان خزیمه بن خازم پرورش یافت و به مکتب رفت، و بدین سبب وی از موالی بنی تمیم شمرده اند. معروف است که وی نام پدر خود ماهان را که موجب سرزنش عرب ها نسبت به وی بود به میل خود یا به اشاره دیگران به میمون بدل کرد.[۶۷۷] ابراهیم ارّجانی می گوید ما از اهل موصل نیستیم پدرم ابراهیم بن ماهان است گفتند او نزد ابن میمون بود، به همین سبب در پاره ای از منابع نام پدر وی میمون آمده است.[۶۷۸] ابن ندیم می گوید میمون ماهان نام داشت که آن را به میمون برگرداندند، او می گوید ابوالفضل حماد بن اسحاق گوید پدرم نسب جدم ابراهیم را چنین گفت ابراهیم بن ماهان بن بهمن بن نسک.[۶۷۹] پس از مرگ پدرش تربیت او را مادر و دائیهایش بر عهده گرفتند و در این راه هم آنها و هم معلمانش سخت‏گیر بودند. به همین‏سبب ابراهیم در جوانى درس و مدرسه را رها کرد و به موصل رفت، و در آنجا با تنى چند از هم سن‏وسالهاى خودش به کارى که علاقه داشت، یعنى خوانندگى و نوازندگى روى آورد، و شبها در میخانه‏ها به این کار مى‏پرداختند. زمانی که پس از یک سال به کوفه بازگشت، دوستانش او را به شوخى جوان موصلى مى‏خواندند و این نام بر روى او ماند.[۶۸۰] بنابراین مورخان اکثراً بر این باورند که علت شهرت او به موصلی همین اقامت موقت در موصل بوده است.[۶۸۱]
برخی گفته اند سبب تحصیل موسیقی ابراهیم چنین بوده است که وی در موصل با گروهی از فقرا مصاحبت می کند، آن جماعت صعالیک دسته جمعی برای مشغول داشتن ابراهیم به پایکوبی(رقص) و باده گساری و ساز و آواز می پردازند، و ابراهیم از آنان چیزی می آموزد و در خویش آرزو و هوس تحصیل موسیقی احساس کرده و در طلب آن می افتد، و برای هنر آموزی و موسیقی شروع به مسافرت های دور و دراز می کند.[۶۸۲] ابراهیم در کوفه ماندنى نشد و این‏بار براى تکمیل هنر خود به رى رفت، که آنجا هم در این هنر نام و آوازه‏اى داشت.[۶۸۳] وى در آنجا دخترى دف زن را که به او مهر مى‏ورزید به همسرى خود درآورد. نام این دختر را به عربى دوشار نوشته‏اند،که چون آن را اسدان معنى کرده‏اند، چنین برمى‏آید که دو شیر بوده است. ابراهیم از این زن داراى یک دختر شد و پس از او با زن دیگرى به نام شاهک همسر گردید و همه فرزندان او از این زن‏اند. چون ابراهیم در رى از هنرش مال قابلى به دست آورد و با خود عهد کرده بود که هرمالى که از این راه به دست مى‏آورد آن را در تکمیل همین هنر به کار بندد، از این رو براى همین منظور آهنگ ابلّه کرد که در آن روزگار در این هنر شهره آفاق بود.[۶۸۴] دراینجا بر خود لازم میدانم شرح مختصری راجع به منطقه اُبُلَّه و علت شهرت آن به موسیقی بیاورم.

اُبُله:
غناى سرشار همراه با طبیعت اغواگر و زیباییهاى فریبنده منطقه ابله باعث شده بود تا مردمى که جاذبه‏هاى زندگى را ارج مى‏نهاده‏اند و برخوردارى از نعمتهاى خدادادى را شکرانه آن نعمتها مى‏شمرده‏اند، زیبایی هاى چشم‏نواز این خطّه پرآب و سبزه را با زیبایی هاى گوش‏نواز سرود و موسیقى قرین سازند و این‏جا را به صورت کانونى براى سرود و موسیقى فارسى درآوردند، که در این دوران انتقال خود مرکزى براى انتقال موسیقى ایرانى به اعراب و تحول موسیقى عربى گردد. ابلّه این مزیّت دیرینه خود را که کانون سرود و موسیقى ایرانى و مرکز شناخته شده آموزش این هنر بوده است در دوران اسلامى هم تا قرنها همچنان حفظ کرد. در اواخر قرن دوم هجرى هم در حال ابراهیم‏ موصلى‏ که یکى از پیشگامان موسیقى عربى اسلامى بوده و نقشى اساسى در تدوین آن برپایه موسیقى ایرانى داشته است، ابلّه را همچنان کانونى فعّال براى آموزش موسیقى ایرانى و مرکزى مى‏یابیم که ابراهیم براى تکمیل هنر خود بدانجا روى آورده، یا به عبارت دیگر شهرت ابلّه و استادان موسیقى آنجا او را بدانجا کشانده است.[۶۸۵]

ابراهیم ارّجانی در ابله:
ابراهیم شرح سفر خود به ابلّه و آشنائى خویش را با استادى که به قصد دیدار و شاگردى او به ابلّه رفته بود براى پسرش اسحاق، که او هم بعدها به اسحاق موصلى معروف شد و مانند پدرش از پیشگامان موسیقى عربى اسلامى گردید تعریف کرده است.[۶۸۶] کسى‏که نام و آوازه‏اش ابراهیم را از رى به ابلّه کشانید موسیقیدانى بود به نام جوانویه که زردشتى بود، و شاگردانش هم همه از ایرانیان بودند.[۶۸۷]
ابراهیم در حلقه مصاحبت جوانویه و یاران و شاگردانش درآمد و در همانجا بود که به وسیله جوانویه با عیسى بن سلیمان بن على از بزرگان خاندان عباسى که وى را به ظرافت طبع و عشرت طلبى و گشاده‏دستى ستوده‏اند، آشنا شد و در زمره یاران و هم‏نشینان او درآمد. به گفته خودش عیسى نخستین هاشمى‏اى بوده که وى مصاحبت او را اختیار کرده بود.[۶۸۸] در همان ایام هم بوده که محمد بن سلیمان بن على عامل خلیفه عباسى در بصره از حضور ابراهیم در آنجا آگاه شد و او را نزد خود به بصره طلبید، و ابراهیم هم نزد او رفت و بدین‏سان محل اقامت وى از ابلّه به بصره انتقال یافت. ‏[۶۸۹]چندی نگذشت که آوازه شهرت او به دربار مهدی خلیفه عباسی رسید. ابراهیم به دعوت خلیفه و پسر او هارون الرشید، در دربار مقام و جایگاهی ویژه یافت.[۶۹۰] تاریخ ورود ابراهیم به بغداد روشن نیست، اما از پاره ای از قرائن می توان به تقریب زمان آن را مشخص کرد. می دانیم که آمدن ابراهیم به بغداد مقارن دوران خلافت مهدی عباسی بوده است؛ پس با توجه به تاریخ آغاز خلافت مهدی عباسی (۱۵۸ ق/۷۷۵م) به یقین می توان گفت که ورود ابراهیم به پایتخت پس از این تاریخ، یعنی پس از ۳۳ سالگس وی بوده است. از سوی دیگر به روایت ابن اثیر محمد بن سلیمان بن علی یاد شده، در سال ۱۶۰ق/۷۷۷ م از جانب مهدی، به ولایت بصره و پاره ای نواحی دیگر منصوب شده و در سال ۱۶۴ق/ ۷۸۱م نیز از این مقام معزول گشته است. با این حساب اقامت ابراهیم در دربار وی و سپس عزیمت او به بغداد لاجرم در این فاصله، یعنی میان ۳۵- ۳۹ سالگی ابراهیم بوده است. به دیگر سخن، دوره نخست زندگی ابراهیم که عمدتاً به سفر و فراگیری موسیقی گذشته، تا سی و چند سالگی وی یعنی زمان ورودش به بغداد ادامه داشته است. در بغداد در حضور مهدی که خود شیفته موسیقی بود آواز می خواند. وی پس از فُلَیح بن ابی العوراء و سَیاط سومین موسیقی دان بود که به بارگاه مهدی راه یافت.[۶۹۱] اولین خلیفه ای که آواز او را شنید مهدی عباسی بود.[۶۹۲] ابراهیم سنن موسیقی حجازی را نزد یحیی مکی آموخت.[۶۹۳] همچنین سیاط نسبت به وی سمت استادی داشت چنانچه پس از مرگ وی به مناسبتی او را سخت ستود.[۶۹۴] ابراهیم در بارگاه مهدی از مقام و منزلتی والا برخوردار بود و با فرزندان وی موسی و هارون نیز روابطی نزدیک داشت، چنانچه در مجالس بزم آنان شرکت می جست، امّا مهدی با آنکه دلبستۀ موسیقی و آواز بود و خود نیز صدایی دلنشین داشت، همنشینی فرزندان خود را با خنیاگران، زیبنده ایشان نمی یافت. از آنجا که ابراهیم در باده گساری افراط می کرد، مهدی که ظاهراً اهل باده نوشی نبود او را از همنشینی با فرزندانش منع می کرد، و چون ابراهیم به فرمان وی وقعی ننهاد، دستور داد تا او را تازیانه زنند و به زندان افکندند. البته مهدی چندی بعد او رها ساخت، اما سوگند داد که دیگر بار با موسی و هارون معاشرت نداشته باشد.[۶۹۵] ابراهیم در دوران خلافت کوتاه موسی الهادی فرزند مهدی مال و حشمت فراوان به دست آورد، زیرا هادی به جبران جفایی که در دوران خلافت پدرش بر ابراهیم رفته بود، او را سخت اکرام کرد و پاداش های گران داد.[۶۹۶] در دوران خلافت هارون الرشید (۱۷۰-۱۹۳ق/۷۸۶-۸۰۹ م) ابراهیم به اوج شهرت و کامیابی رسید. دربارۀ روابط میان ابراهیم و هارون روایات بسیاری نقل شده است، چنانچه از میان بیش از ۲۰۰ روایت کوتاه و بلندی که صاحب اغانی در شرح احوال ابراهیم نقل کرده، بیش از یک سوم به زندگی وی در این دوره مربوط می شود. گویند نخستین خنیاگری که پس از به خلافت رسیدن هارون در حضور وی آواز خواند ابراهیم بوده است،[۶۹۷] نیز وی را نخستین شاعری دانسته اند که پس از به خلافت رسیدن هارون الرشید با سرودن مدیحه ای از او صله گرفته است.[۶۹۸] تبحر ابراهیم در موسیقی باعث شده بود که تقرب خاصی در نزد خلفای عباسی مانند مهدی و هادی چهارمین خلیفه عباسی و هارون الرشید داشته باشد، چنانچه هارون الرشید به او لقب ابن ندیم داد و او را به عنوان ندیم خود برگزید.[۶۹۹] و این نشان دهنده ارزش مقام ابراهیم ارّجانی است، زیرادر دربار عباسیان مانند ساسانیان امکان ورود هر فرد گمنامی وجود نداشت، تا چه رسد به اینکه به ندیمی خلیفه برگزیده شود، و به عبارت اخری با یحیی بن خالد برمکی و فضل بن ربیع و یحیی بن اکثم (قاضی القضاه) و بلکه با فرزند خلیفه ابراهیم بن مهدی همقطار و هم هم شأن گردد و محرم راز و صاحب اسرار خلیفه گردد، و بدین حد رسد که اگر یک روز هم کار شخصی داشته و از خلیفه دور می شده محتاج به اخذ اجازه بوده است.[۷۰۰] او به قدری در اثر انس زیاد و معاشرت دائم با اخلاق خلیفه آشنا بود که درباره او می نویسند: داناترین مردم به صفات و عادات و آداب خلیفه ابراهیم ارّجانی بوده است.[۷۰۱] چنین کسی باید در درجه اول دانش و فرهنگ و کمال باشد که بدان مقام و منصب برسد. ابراهیم موصلی درباره بیعتی که هارون در کعبه برای پسران خویش گرفته بود شعری گفت بدین مضمون: « بهترین کارها از لحاظ سرانجام و شایسته ترین کارها برای کامل بودن کاری است که رحمان استواری آن را در بیت الحرام مقرر کرده است».[۷۰۲] او زمانی مورد خشم هارون قرار گرفت و در اثر آن به زندان افکنده شد و وقتی از زندان آزاد شد[۷۰۳] که تمام مو هایش سفید شده بود.[۷۰۴] در این زمان ابوالعتاهیه[۷۰۵] در ستایش او شعری سرود و حبس او را حبس شادی خواند.
سلم یا سلم لیس دونک سر حبس الموصلی فالعیش مرّ[۷۰۶]
ابراهیم در مدت خدمت در دستگاه خلافت بغداد با برمکیان نیز پیوندهای نزدیک و دوستانه داشت. دوستی وی با ایشان نه تنها از روایات متعددی که ابوالفرج در این باره نقل کرده، بلکه از شعری که ابراهیم پس از به خلافت رسیدن هارون در مدح وی سروده آشکار است.[۷۰۷] یحیی بن خالد برمکی و پسران او به وی عنایت خاصی داشته و به او بذل و بخشش بسیار می کردند، چنانچه در یک نوبت پانصد هزار درهم برای خریدن دیهی که صد هزار درهم ارزش داشت به وی دادند. روز مهرگان هدایای بسیاری برای محمد بن یحیی ازاکناف جهان آورده بودند، که از آن جمله تمثالی مرصع بود و ابراهیم به نزد محمد رفت و او همه را به وی بخشید، و ابراهیم نیز تمام آن هدایای گران بها و نفیس را میان غلامان و کنیزگان محمد پخش و بخشش کرد و هنگام خداحافظی دو دانه سیب برداشت و گفت این هم سهم من، و محمد از این مناعت نفس و همت عالی و بلند نظری تعجب کرده و مبحوت شد.[۷۰۸] ابراهیم موصلی هارون و وزیرش یحیی را مدح گفت،[۷۰۹] و در وقت پیری در نزد مأمون بود.[۷۱۰] سرانجام ابراهیم در ۱۸۸ق/۸۰۴ م در ۶۳ سالگی در بغداد به سبب بیماری قولنج در گذشت.[۷۱۱] در برخی از منابع، افزون بر تاریخ یاد شده سال ۲۱۳ ق/۸۲۸ م را نیز تاریخ احتمالی وفات وی دانسته اند،[۷۱۲] اما اکثراً تاریخ نخست را بر آن ترجیح داده اند، و هیچ نشانه تاریخی نیز مبنی بر اینکه وی در دوران پس از هارون را درک کرده باشد در دست نیست.[۷۱۳] سراج القارئ می گوید ابو العتاهیه، عباس بن الأحنف و ابراهیم موصلی هر سه در یک روز واحد فوت کردند و وقتی خبر این واقعه به رشید رسید، به مأمون دستور داد تا حضور یابد و نماز آنها را بخواند.[۷۱۴] ابن خلکان مرگ او ابو العتاهبه و ابو عمر الشیبانی النحوی را در یک روز واحد در سال ۲۱۳ ه. ق ذکر می کند.[۷۱۵] ابن خلکان در جائی دیگر مرگ کسائی نحوی و هشیمه الخماره را نیز با آنها ذکر می کند، اما با ذکر فوت کسائی در ری که می گوید در این سال اتفاق نیفتاده است، و ذکر مرگ عباس ابن الاحنف که بعد از مرگ هارون الرشید بوده و… این مسئله را رد می کند.[۷۱۶]
ابراهیم در روزگار مهدی، هادی و به ویژه هارون جایگاه والایی داشت. وی در آواز خوانی و نواختن عود چیره دست بود.[۷۱۷] هادی اموال بسیاری به ابراهیم عطا فرمود و در یک روز صد وپنجاه هزار دینار به وی داد. اسحاق پسر ابراهیم می گوید اگر هادی مانده بود ما دیوارهای سرای خود را از سیم و زر بنا می گذاردیم.
مقام ابراهیم را در دربار خلافت در ردیف امراء و وزراء شمردند؛ و عبدالقادر مراغی در کتاب نفیس خود که از بهترین کتب موجود در موسیقی به شمار می آید؛ ابراهیم را جزء امراء و وزرایی شمرده است که آشنا به موسیقی بوده؛ و در شأن و جلالت قدر او همین بس، که در مرض موت هارون خلیفه عباسی به خانه او جهت عیادت می رود و در هنگام صحبت همواره ملازم دربار بوده، و اگر روزی او در دربا ر غیبت می کرده قبلاً استجازه می نموده است.[۷۱۸]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-04-15] [ 05:40:00 ق.ظ ]




– دست برداشتن از سماجت بر خودکفایی در بخش‌هایی از صنعت که رشد آن نسبت به بازارهای جهانی ضعیف یا کند می‌باشد (مانند صنعت خودروسازی) و اختصاص نیروها و سرمایه‌های آن به بخش‌های پربازده.
– تعیین اولویت‌ها در بخش سرمایه‌گذاری و حمایت از تولید
– تشویق مردم به سرمایه‌گذاری در بخش‌های تولید و اختصاص سود بیشتر برای تشویق به سرمایه‌گذاری
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

– اصلاح ساختار بازار و افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران
– تلاش در جهت حرکت به سمت اقتصاد باز و بازار آزاد به صورت تدریجی
– حمایت از صنایع نوزاد و صنایعی که مورد هجوم رقبای پرقدرت خارجی قرار گرفته‌اند (جلوگیری از تعطیل شدن آنها)
– ایجاد شبکه‌های گسترده اطلاع‌رسانی بازرگانی و صنعتی
– گسترش فعالیت‌های بخش خصوصی و کاهش انحصارهای دولتی در فعالیت‌های صنعتی
– فرهنگ‌سازی در جامعه برای ایجاد بیشتر به مصرف کالای داخلی
– مبارزه با فساد مالی و اداری که گریبانگیر بخش صنعت شده است.
– تعدیل هزینه‌های سربار تولید
– کاهش عوارض غیرمنطقی بر تولید داخلی
– اصلاح قوانین و مقررات و اصلاح نظام سازمانی و مدیریتی در سطح دولت هماهنگ با توسعه صنعتی کشور
– همسویی مسئولان و پای‌بندی به اجرای قانون به جای اتخاذ تصمیمات اقتصادی تنها از سوی افرادی خاص بدون مشورت و هم‌فکری با باقی جامعه اقتصادی کشور
اتخاذ تدابیر بالا منجر به قدرتمند شدن بخش تولید کشور خواهد شد که در صورت آزادسازی اقتصاد کشور و رفع محدودیت‌های تجاری، بازار آزاد شکل خواهد گرفت که خود قیمت‌ها را کنترل خواهد کرد به طور یکه موجبات کاهش هزینه تمام شده محصولات داخلی را فراهم می‌آورد. این امر در نهایت باعث کاهش قاچاق خواهد بود؛ هرچند که خود این هدف مهم‌تر از کاهش قاچاق کالا می‌باشد زیرا هم مقدمه کاهش قاچاق کالا است و هم مقدمه بسیاری دیگر از مسائل و مشکلات و اهداف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور. چه‌بسا خود این امر نیز از نظر برخی یک هدف نهایی می‌باشد که شکوفایی اقتصادی و رفاه جامعه جامعه را در پی دارد.
۳-افزایش استاندارد و کیفیت محصولات داخلی نسبت به محصولات مشابه خارجی
این کار باعث کاهش تقاضا نسبت به کالاهای خارجی می‌شود، زیرا با افزایش کیفیت کالای داخلی توان رقابت آن با نمونه خارجی آن افزایش یافته و چنان چه قیمت نهایی آن نیز نزدیک به کالای خارجی باشد، تقاضا نسبت به کالای داخلی فزونی یافته و در رقابت نهایی کالای خارجی پیروز خواهد شد. تمایل به مصرف کالای داخلی به کاهش تقاضا نسبت به کالای خارجی منجر می‌شود.
افزایش استاندارد و کیفیت محصول داخلی از عوامل مهم بر کاهش مصرف و مطلوبیت قاچاق کالا است، زیرا وقتی قاچاقچی بداند که کالایی که او می‌خواهد وارد کند در داخل کشور با کیفیتی مطلوب تهیه و توزیع می‌شود و مصرف‌کننده داخلی تمایلی به استفاده از نمونه مشابه خارجی ندارد، از وارد کردن آن کالا به کشور منصرف می‌شود.
البته از لحاظ روانی در فرهنگ ایرانیان میل و رغبت به کالای خارجی نهادینه شده است به طوری که به صرف این که کالایی کالای خارجی نامیده شود، در نظر مصرف‌کنندگان ما یک کیفیت کاذب در ذهن آنها متبلور می‌شود. چنان چه گاهی یک کالای داخلی از کیفیت بالاتری نسبت به یک کالای بی‌کیفیت خارجی وجود دارد، اما از نظر مصرف‌کننده داخلی ترجیحی وجود دارد که از کالای خارجی استفاده کند، زیرا عنوان کالای خارجی را یدک می‌کشد. کالای داخلی هرچند هم که باکیفیت ساخته شود به خاطر نام ایرانی داشتن نوعی عدم کیفیت را در ذهن متبادر می‌سازد.
میل به استفاده از کالای خارجی در فرهنگ ما رسوخ کرده است که متأسفانه ولع آن در کشور ما سابقه دیرینه دارد. البته این امر ناشی از عوامل فرهنگی و تا حدودی هم مربوط به کیفیت کالای تولید داخل است که گاهی در رقابت با کالای خارجی تاموفق بوده و نتوانسته است رضایت مصرف‌کنندگان داخلی را جلب نماید. ضمن این که برخی از کالاها به دلیل تکنولوژی پیشرفته سیاستهای مالی و اقتصادی به دلیل مقرون به صرف نبودن در داخل تولید نمی‌شود و به دلیل گران‌قیمت بودن در داخل و تفاوت خارجی آن انگیزه برای قاچاق آن کالاها تشدید می‌شود.
افزایش استاندارد و کیفیت محصول داخلی نه تنها از عوامل کاهش قاچاق کالا به داخل کشور است، بلکه می‌تواند به رونق اقتصاد داخلی و بالا بردن سطح تولید افزایش میزان صادرات کالاهای غیرنفتی به خارج شود. البته رسیدن به چنین شرایطی باز هم زمینه‌ای مناسب برای «قاچاق منفی» فراهم می آورد زیرا در این شرایط کیفیت کالای داخلی باعث می‌‌شود که قاچاقچی رو به خارج کردن آن از کشور بیاورد. در چنین شرایطی قیمت کالا نقش مهمی را ایفا می‌کند، زیرا از یک طرف قیمت پایین‌تر نسبت به کالای خارجی باعث افزایش مصرف کالای داخلی و کاهش تقاضا نسبت به کالای خارجی می‌شود و شرایط زمینه مناسبی برای افزایش قاچاق آن کالا به خارج می‌شود (قاچاق منفی). از سوی دیگر بالاتر بودن قیمت کالای استاندارد و باکیفت داخلی هرچند باعث کاهش قاچاق منفی می‌شود اما باز هم به میزانی عرصه تقریباً سودزایی برای قاچاق مثبت است. درنتیجه چنان چه کالای باکیفیت بالا با قیمتی برابر یا نزدیک به کالای مشابه خارجی با همان کیفیت باشد، قاچاق آن کالا برای قاچاقچیان سدی دربرنخواهد داشت. البته باز یادآور می‌شویم ک رسیدن به تولید کالای خارجی با استاندارد و کیفیت قابل رقابت با نمونه خارجی خود هدفی دشوار اما قابل دسترس است و بحث از این که «چگونه به این سطح برسیم» مهم‌تر از این است که «اگر به آن جا رسیدیم چه کنیم که کالای ما به خارج قاچاق نشد!».
ذکر این نکته لازم است که گاهی اوقات کیفیت کالا در برابر قیمت نادیده گرفته می‌شود. به عنوان مثال در دامپینگ (Dampin) که یکی از سیاست‌های اقتصادی در سطح بین‌الملل برای به دست آوردن بازار تجارت داخلی کشورها است به صورت فروش کالا به قیمت نازل‌تر است. کشور چین مدتی است که این سیاست را در دست گرفته و باعث رکود و حتی ورشکستگی برخی از کارخانجات داخلی کشورها شده است. کالای چینی با کیفیت بسیار پایین‌ اما قیمتی تی یک چهارم قیمت اخیر آن انگیزه فراوانی هم برای مصرف‌کنندگان داخلی و هم قاچاقچیان ایجاد کرده است. این مسأله بسیار بغرنج‌تر از آن است که بتوان با تقویت تولید داخلی به مبارزه آن پردخت. تدابیر کنترلی قاچاق در این زمینه کاراتر می‌باشد که در جلوتر به آنها اشاره می‌شود.
۴-بهینه کردن میزان یارانه‌ها و تطبیق آن در داخل با کشورهای همسایه
هرچند در ایرن همیشه دولتها بر حمایت از اقشار ضعیف و کم‌درآمد تأکید داشته‌اند، اما یارانه باعث می‌شود که اجناس مشمول یارانه مورد هدف قاچاق قرار بگیرد و بازار سیاه برای خرید و فروش آن به راه بیافتد. قبل از سهمیه‌بندی بنزین که علت ارزان بودن بنزین در داخل کشور نسبت به کشورهای همسایه این عامل باعث شده بود تا حجم بسیار زیادی از سوخت به صورت قاچاق از کشور خارج شود، اما افزایش قیمت بنزین و سهمیه‌بندی باعث شد تا بنزین زمانی که به دلیل پایین بودن قیمت و فراوانی توزیع آن به کشورهای همسایه قاچاق می‌شد؛ صورت معکوس به خود گرفت و از کشورهای همسایه به ایران وارد می‌شود.
به عبارتی کالایی که سوبسید زیاد در ایران دارد کالایی است که به خارج قاچاق می‌شود و کالایی که یارانه آن متناسب نیست و یا عرضه و فراوانی توزیع آن در داخل کم می‌باشد از کشورهای همسایه به داخل قاچاق می‌شود. لذا چنان چه میزان یارانه‌ها به طریقی محاسبه شود که قیمت نهایی آن برابر و یا نزدیک به قیمت کشور همسایه باشد باعث می‌شود که میل و رغبت نسبت به قاچاق کالا کاهش پیدا کند. حتی اگر اختلاف قیمت کالا با لحاظ کردن یارانه به علاوه هزینه قاچاق آن که قاچاقچیان صرف می‌کنند در نهایت به مقدار کمی برسد باز هم از مطلوبیت قاچاق آن کالا برای قاچاقچیان کاسته می‌شود.
البته در پیاده‌سازی این الگوی یارانه‌ها باید دیگر اهداف یارانه از جمله منافع قشر آسیب‌پذیر جامعه، مصرف اقتصادی دولت در هزینه کردن یارانه‌ها و اختلاف قیمت در همه کشورهای همسایه درنظر گرفته شود. یکی از راه‌های بهینه‌سازی میزان یارانه‌ها و تطبیق یارانه به کشورهای همسایه مذاکرات چندجانبه و معاهدات دوطرفه یا چندطرفه در جهت هماهنگ کردن قیمت‌ها با انتخاب یکی از اعمال تخصیص یارانه و یا کاهش و افزایش میزان آن و یا آزادسازی برخی از اقلام کالایی در جهت هماهنگ کردن و نزدیک کردن قیمت کالاهای اساسی است. این امر باعث از بین بردن زمینه سوء استفاده قاچاقچیان از یارانه می‌باشد.
۵- ممنوعیت خرید کالاهای خارجی که مشابه داخلی دارند برای مؤسسات و سازمان‌های دولتی
دولت خود بزرگ‌ترین مصرف‌کننده در کشور می‌باشد. وقتی بزرگ‌ترین مصرف‌کننده از محصولات داخلی استفاده کند این امر باعث حمایت تولید و صنعت داخلی خواهد شد که نتیجه آن کاهش مصرف کالای خارجی می‌باشد. وقتی تقاضا برای کالای خارجی کم شود نیز میزان قاچاق کالا کاهش پیدا خواهد کرد.
این مسأله که دولت مصرف‌کننده‌ی کالای خارجی باشد تأثیری بسیار پررنگ‌تر از آنچه که به نظر می‌رسد دارد. از جمله می‌توان به تأثیرات فرهنگی آن اشاره کرد که جامعه نیز در این زمینه از دولت متأثر خواهد شد. البته تبلیغات و اطلاع‌رسانی دولت در این زمینه میزان این اثرگذاری را تشدید خواهد کرد.
۶- تشریح عوارض قاچاق بر روند اقتصادی داخلی توسط رسانه‌های گروهی
قاچاقچی یک کاسب است. البته یک کاسبی نامشروع است. هر کاسبی اگر بداند جنس او را خریداری نیست هرگز سرمایه‌های خود را صرف خرید کالای بدون خریدار نخواهد کرد، اما اغلب تنها به فکر دسترسی به یک کالای ارزان‌تر یا باکیفیت‌تر یا خارجی هستیم که در بسیاری از موارد این کالا قاچاق از آب درخواهد آمد. کافی است بدانیم خرید کالای قاچاق هرچند در همان لحظه ممکن است که با صرف هزینه کمتری مقداری از پولمان را صرفه‌جویی کرده باشیم (البته اگر آن کالا را بسیار گران‌تر از قیمت واقعی آن نخریده باشیم!) اما در نهایت متحمل هزینه‌های بیشتری در درازمدت خواهیم شد. خرید یک کالای خارجی یا ارزان قیمت قاچاق به چه قیمتی؟ به قیمت فلج کردن اقتصاد کشور؟
این وظیفه دولت است که با تبلیغات و اطلاع‌رسانی قوی اثرات زیان‌بار این پدیده شوم را در سطح جامعه نشان دهد و از هر راهی برای آگاهی مردم نسبت به این امر استفاده شود. فرهنگ‌سازی هرچند کار سختی است، اما در صورت به ثمر نشستن آن کاری کرده‌ایم اساسی که نسل به نسل تخم یک عامل بازدارنده قوی را پراکنده‌ایم.
همچنین دولت می‌تواند ضابطه‌های تشخیص کالای قاچاق از واردات قانونی را نیز به مردم بیاموزد. برای تسهیل این امر دولت باید نشانه، آرم، مهر یا علامتی بر روی کالاهای وارداتی درج نماید تا تشخیص آن برای مردم آسان شود. این علایم باید به گونه‌ای باشد که کپی کردن و جعل آن بسیار سخت باشد و جعل آن را نیز جرم‌انگاری شود و مجازات بیشتری نسبت به انواع دیگر جعل را برای مقرر شود تا زمینه سوء استفاده از آن کاهش پیدا کند. هرچند نگارنده چندان هم به پیشگیری از طریق جرم‌انگاری خوش‌بین نیست، اما در برخی موارد امکان آن وجود دارد.
در بسیاری از موارد قاچاق بودن کالا بسیار واضح و مبرهن است و تشخیص این که این کالا قاچاق است آسان است؛ بیاییم و از خرید این کالاها خودداری کنیم.(ابراهیم‌وند، تدابیری جهت افزایش ریسک قاچاق کالا، صص ۲۰۱-۲۱۰).
امروزه ثابت شده است که فرهنگ کشور در الگوی صحیح مصرف مردم موثر است. بنابراین ملاحظه زمینه‌هایی همچون اصلاح الگوی مصرف و معرفی الگوی صحیح در جامعه از اهمیت بسزایی برخوردار است که می‌تواند بر تقاضای کل جامعه تأثیر قابل توجهی داشته باشد و آن را کاهش دهد. تأثیرگذاری بر الگوی مصرف در جامعه، تقاضا برای کالاهای وارداتی را نیز کاهش می‌دهد و می‌تواند در کاهش هزینه واردات و صرفه‌جویی ارزی، تخصیص صحیح منابع اقتصادی به فعالیتهای مولد، افزایش تولید ناخالص داخلی و دستیابی به رشد و توسعه پایدار اقتصادی، ایجاد فرصتهای شغلی و… اثرات مثبتی بر جای بگذارد. در این شرایط صرفاً مبارزه با قاچاق از طریق نظارت برمرزها و کنترل‌های انتظامی نمی‌تواند به طور موثر کارساز باشد، بلکه باید ضمن ارتقای کیفیت و بهبود شیوه‌های طراحی در تولیدات داخلی، فرهنگ مصرفی جامعه را نیز به نفع استفاده از تولیدت داخلی متحول کرد. در اینجا، نقش و وظیفه دستگاه های اطلاع‌رسانی و رسانه‌های جمعی به ویژه تلویزیون به دلیل همه‌گیر بودن آن در پیشبرد فرهنگ مصرف صحیح در جامعه بیش از پیش هدایت می‌شود.
– فرهنگ‌سازی به عنوان اصلی‌ترین راه مبارزه با قاچاق
– فراهم نمودن زمینه‌های لازم برای به روز شدن دانش فنی و انتقال فناوری روز دنیا به کشور
– هدفمندسازی تبلیغات کالاهای خارجی
– تعمیق و گسترش فرهنگ اسلامی
– دوری از تجملات، برای تغییر الگوی مصرف و جایگزین نمودن فرهنگ مصرفی معقول
– فرهنگ‌سازی برای کاهش تقاضا و ترجیح مصرف کالای داخلی
وبالاخره بهسازی فرهنگ و الگوهای کار نقش مهمی در بعد فرهنگی در پیش گیری از جرم قاچاق دارد. (سبزوار، عمده‌ترین علل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی- اجتماعی، پدیده قاچاق، صص ۱۸۷-۱۹۰).
۷- بهبود وضعیت معیشتی و شرایط اقتصادی در استان‌های مرزی از نظر تولید و اشتغال
هر چند همه قاچاقچیان مرزنشین نیستند و چه‌بسا گروه‌های سازمان یافته و مافیایی آنها در غیرشهرهای مرزی هستند اما حجم بسیاری از مبادلات مرزی قاچاق به دست افرادی که در شهرهای مرزی هستند اتفاق می‌افتد. با این که قوانین تسهیلاتی برای تهیه کالا برای ساکنان شهرهای مرزی تدارک دیده است (مانند پیله‌وران) اما باز هم خرید کالا برای مردم شهرهای مرزی به علت پایین بودن قدرت خرید و سطح درآمد سخت‌تر است. وقتی میزان بیکاری در این شهرها بیشتر باشد هم خود این ساکنین رو به قاچاق می‌روند و هم راحت‌تر از سوی باندهای حرفه‌ای قاچاق جذب می‌شوند.
اگر تولید کالایی در شهرهای مرزی رشد کند، مردم خود مصرف‌کننده کالاهای خود می‌شوند و نیازی به وارد کردن آن کالای خارجی از مرز نخواهد داشت.
«توجه به این که هم جال است که جرم بیشترین قربانیان مستقیم و غیرمستقیم خود را از میان افراد آسیب‌پذیر چه از نظر جنسیت و سن و چه از نظر وضعیت مالی برمی‌گزیند و بدین ترتیب دیگر نمی‌توان این فرضیه که جرم در واقع انتقام‌گیری فقرا از ثروتمندان است را پذیرفت؛ بلکه برعکس بیشترین قربانی جرایم را همان طبقات آسیب‌پذیر و از جمله فقیران تشکیل می‌دهند و پیشگیری از وقوع این پدیده بیش از همه با نفع همه طبقات است». به عبارتی ساکنین مناطق مرزی که از وضعیت معیشتی به سامانی برخوردار نیستند، اولین آسیب‌دیده جرم قاچاق هستند.
۸-کاهش تشریفات فرایند واردات و صادرات
کسانی که به طور قانونی کالایی را صادر می‌کنند می‌باید یک سری گواهی‌های استاندارد و بهداشتی و جواز صدور به دست آورند. باید دارای کارت بازرگانی و کارت عضویت اتاق بازرگانی باشند یا به عنوان پیله‌ور و مرزنشین در نقاط محروم شناخته شده باشند. تعهدات خاصی برای فروش یا بازگرداندن ارز صادراتی خود به بانک بدهند. کالای آنها از طرف ممیزین دارایی ارزیابی شده آخر سال باید برای معاملات خود و درآمدهایشان مالیات بدهند باید دفاتر رسمی بدون خدشه باشند و ارائه دهند و طبعاً هزینه‌های بالاسری متعددی را قبول کنند، کالاهای خود را سالم پای کشتی و یا روی کشتی یا به شرکت‌های حمل و نقل زمینی یا هوایی تحویل داده، بارنامه بگیرند و همه اسناد موردنیاز را به بانک طرف معامله خریدار بدهند و اگر خریدار با مشکلی مواجه نگردید، در برابر دریافت همه اسناد مذکور به بانک خود دستور پرداخت وجه کالای صادراتی از ایران به محل مورد توافق را بدهد. چنین صادرکننده‌ای باید ارز خود را به قیمت رسمی به بانک بفروشد، در حالی که حتی امروزه در بازار سیاه قیمت ارز بالاتر از قیمت رسمی آن است. طبعاً این مکانیزم پیچیده و پرتشریفات و پرهزینه عده‌ای را به راه ساده صدور کالای قاچاق، برکنار از همه تشریفات می‌کشاند، باید تشریفات زائد و وقت‌گیر از بین برود و فقط به مراحل حقیقتاً ضروری محدود شود.(سبزوار، تدابیری جهت افزایش ریسک قاچاق کالا، صص ۲۱۰-۲۱۲).
از دیگر راهکارهای مهم در امر مبارزه با قاچاق که ذیل همین عنوان می توان مطرح کرد: مقررات‌زدایی و هماهنگ سازی مقررات است. وجود مقررات متعدد موجب کندی انتقال در تصمیم‌گیری می‌شود. بنابراین لازم است با بررسی همه مقررات حاکم بر فعالیتهای تولیدی کشور آن دسته از مقررات که در شرایط نوین نامناسب و یا زاید به نظر می رسند حذف گردند.- تجهیز مبادی ورودی و خروجی و مسیرهای حمل و نقل به امکانات فنی مناسب و الکترونیکی نمودن کلیه اسناد ورود، صدور، عبور، حمل و نقل و نظایر آن.
– شناسه‌دار کردن کلیه‌ی انبارها و مراکز نگهداری کالا و ثبت نوع و میزان کالاهای ورودی و خروجی از این اماکن با هدف شناسایی کالاهای قاچاق.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]




متغیرها تحقیق

تعداد سوالات

تعداد مشاهدات

آلفای کرونباخ

بازاریابی رابطه‌مند

۲۰

۹۱

۸۸۰/۰

پیشبرد فروش

۱۰

۹۱

۸۳۰/۰

کل سوالات

۳۰

۹۱

۹۰۱/۰

۳-۹-۲ سنجش روایی پرسش­نامه

مقصود از روایی آن است که وسیله اندازه‌گیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه‌گیری‌های نامناسب و ناکافی می‌تواند هر پژوهش علمی را بی‌ارزش و ناروا سازد.(خاکی، ۱۳۸۴: ۷۱)
در این پژوهش برای بررسی روایی پرسش‌نامه از روایی محتوی استفاده می‌شود. برای تعیین اعتبار محتوی، پرسش­نامه به چند نفر از صاحب نظران و اساتید مدیریت و بازرگانی داده شده و از آنها در مورد سوالات و ارزیابی فرضیه ­ها نظرخواهی ­گردید، نهایتاً روائی پرسش‌نامه تایید گردید.

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۳-۱۰ خلاصه

در این فصل، ضمن بیان روش و نوع تحقیق، جامعه آماری و روش نمونه‌گیری، نحوه تعیین نمونه آماری بیان گردید، در ادامه نیز به بیان توضیحاتی در مورد نحوه گردآوری داده و تعیین پایایی و روایی پرسش‌نامه پرداخته شد.

فصل چهارم:

تجزیه و تحلیل آماری

۴-۱ مقدمه

تجزیه و تحلیل داده‌ها برای بررسی صحت و سقم فرضیات برای هر نوع تحقیق از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه در بیشتر تحقیقاتی که متکی بر اطلاعات جمع‌ آوری شده از موضوع مورد تحقیق می‌باشد؛ تجزیه و تحلیل اطلاعات از اصلی‌ترین و مهم‌ترین بخش‌های تحقیق محسوب می‌شود. داده‌های خام با بهره گرفتن از فنون آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و پس از پردازش به شکل اطلاعات در اختیار استفاده کنندگان قرار می‌گیرند. برای تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌ آوری شده ابتدا آمار توصیفی که به بررسی متغیرهای جمعیت شناختی تحقیق شامل جنسیت، میزان تحصیلات، سن و سابقه خدمت می‌پردازد؛ مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین به منظور بررسی روابط بین بازاریابی رابطه‌مند و پیشبرد فروش از آزمون‌های ضرایب همبستگی و رگرسیون استفاده شده است.

۴-۲ آمار توصیفی

در این بخش از تجزیه و تحلیل آماری به بررسی چگونگی توزیع نمونه آماری از حیث متغیرهایی چون جنسیت، میزان تحصیلات، سن و سابقه خدمت پرداخته می‌شود.
۴-۲-۱ تحلیل توصیفی جنسیت پاسخ دهندگان
جدول۴-۱ و همچنین نمودار۴-۱ توزیع فراوانی معیار جعمیت نوع جنسیت را در نمونه آماری نشان می‌دهد.
جدول۴-۱ توزیع فراوانی نمونه مورد مطالعه بر حسب جنسیت

درصد تجمعی

درصد

فراوانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]




۸۰۵۹۹۸۱۸

۸۰۱۷۲۲۹۱

۰۴/۳۱/۱۲

Urban institute

۱۲۰۱۴۳۴۹۲

۱۶۲۲۹۷۰۴۷

۰۴/۳۱/۸

Carter center

۲۱۴۶۶۷۲۳۵

۲۳۴۳۷۴۰۹۸

۰۴/۲۶/۹

RAND

*منبع سایت:www.guidestar.org
مقدمه
درفصل های قبل دریافتیم که اساساً کانون تفکر چیست ودارای چه تارخچه ای وطبقه بندی هایی است وازچه کانال هایی بر سیاستگذاری عمومی تأثیر می گذارد. دراین فصل می خواهیم ازطریق بررسی دو مورد مطالعاتی در عرصه های سیاست داخلی(مسئله مهاجر) وسیاست خارجی(مسئله امریکا به حمله به عراق) به آزمون فرضیه تحقیق خود بپردازیم ونقش کانون های تفکر را به عنوان موسسات تحقیقاتی راه حل یاب در این دو عرصه نمایان سازیم. ابتدا در این فصل دربحث سیاست داخلی، به مسئله مهاجرت وراه حل های کانون های تفکر در این حوزه می پردازیم وسپس دربحث سیاست خارجی به بررسی نقش و راه حل پناک به عنوان یکی ازکانون های تفکر موثر در حمله امریکا به عراق در دولت بوش خواهیم پرداخت.
مهاجرت
روزانه حدود ۰۰۰/۸۸ خارجی از طریق فرودگاه و مرزهای زمینی وارد خاک آمریکا می شوند که اغلب آنها تمایل ماندن در ایالات متحده آمریکا را ندارد و ۸۲۰۰ نفر خارجی غیر مهاجر به عنوان گردشگر، بازرگان، دانشجو و کارگران خارجی روزانه به آمریکا عزیمت می کنند. ۲۲۰۰ نفر دیگر نیز مهاجران و پناهندگانی هستند که به منظور عضویت در جامعه شهروندان دائمی آمریکایی وارد این کشور می شوند. ۴۱۰۰ نفر دیگر خارجی های غیر قانونی و بدون مجوزی هستند که اکثر آن ها به صورت غیر قانونی از طریق فرار از دست مأموران گشت مرزی یا ارائه مدارک جعلی به بازرسان مرزی برای ورود، وارد خاک آمریکا می شوند و برخی دیگر نیز به عنوان گردشگر به صورت قانونی وارد خاک آمریکا می شوند ولی بعداً دیگر از آمریکا خارج نمی شوند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آیا روزانه ورود این تعداد جمعیت به ایالات متحده آمریکا که برابر با جمعیت یک شهر کوچک می باشد مسئله ای خوشایند است یا ترسناک؟ البته برای این پرسش پاسخی واحد نمی تواند ارائه داد چرا که از یک سو ایالات متحد آمریکا میراث مهاجر خود را جشن می گیرد و مکرراً به بیان دستاوردها و نوآوری هایی که مهاجران یا خود به این سرزمین آورده اند می پردازد.از سوی دیگر، از زمان شکل گیری ایالات متحده آمریکا، آمریکایی ها همواره نگران اثرات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مهاجران درآمریکا بوده اند، در قرن بیست و یکم مسئله مهاجرت به یکی از مسائل بحث برانگیز در آمریکا تبدیل شده است. سیاست حال ایالات متحده، اولویت دریافت سهمیه ویزای مهاجرت را به بستگان شهروندان آمریکا و مهاجران مقیم آنجا می دهد که این خود به معنای مهاجرت زنجیره ای بر اساس پیوندهای خویشاوندی است. و این اولویت در سیاست مهاجرت سبب شده است تا میزان مهاجرت های غیر قانونی در آمریکا افزایش یابد اغلب گفته می شود که خارجی های بدون مجوز در انتظار دریافت ویزای مهاجرت به سر می برند.
الف)سیاست های مهاجرت ایالات متحده آمریکا
در طول تاریخ، سیاست مهاجرت آمریکا سه مرحله مهم را تجربه کرده است:
۱- الف) مرحله اقتصاد آزاد یا محدودیت اندک برای تازه واردها ،
۲-الف) مرحله محدودیت های کیفی، که در این مرحله شمار مهاجرین را محدود نمی کردند بلکه مانع ورود افراد خاصی به ایالات متحده می شدند از قبیل کمونیست ها ، چینی ها،
۳-الف) مرحله محدودیت کمی، این مرحله شامل اعمال محدودیت بر میزان تعداد ورود مهاجرین به آمریکا می شد.
۱-الف)مرحله اقتصاد آزاد :
در طول یک صد سال نخست، ایالات متحده آمریکا دارای سیاست اقتصاد آزاد یا سیاست مرزهای باز بود که به مهاجرین بدون هیچ گونه محدودیتی اجازه ورود به خاک آمریکا را می داد. در دوره انقلاب آمریکا اکثر استعمارگران، مهاجرین بیشتری را برای توسعه آمریکای شمالی لازم داشتند. یکی از خطاهایی که به”جرج سوم[۱۸۴]” در اعلامیه استقلال نسبت داده می شود در واقع منع قانون بومی سازی خارجی ها و عدم تشویق مهاجرت آنها به امریکا می باشد. با این وجود مردم ایالات متحده آمریکا از حکومت فدرال تا حکومت ایالتی، کارفرمایان خصوصی، شرکت های کشتیرانی، راه آهن و کلیساها همگی مهاجرت به آمریکا را تشویق می کردند. در اواخر دهه ۱۷۰۰ میلادی و اوایل دهه ۱۸۰۰ آمریکا از مهاجرین استقبال می کرد. اگرچه عده ای نظیرحزب فدرال[۱۸۵] از مهاجرین واهمه داشتند و می گفتند که مهاجرین سبب تغییر فرهنگ و سنت ایالات متحده آمریکا می شود، اما فرصت طلبی اروپایی ها و نیاز آمریکا به افراد بیشتر سبب شد تا درهای مهاجرت باز باقی بماند. قانون بومی سازی در سال ۱۷۹۰ میلادی، اصلی را ایجاد کرد تا براساس آن مهاجرین بتوانند به سهولت از تابعیت برخوردار شوند. بین ۱۷۸۳ و ۱۸۲۰ تخمین زده می شود که ۲۵۰۰۰۰ مهاجر وارد آمریکا شده اند. بعد ازسال۱۸۲۰، کاپیتان کشتی ها مجبور بودند در مورد مهاجرانی که همراه خود به آمریکا می آورند گزارش ارائه دهند که از آن پس مشخص شد که ۶۷ میلیون مهاجر در آمریکا پذیرفته شده اند. در دهه ۱۸۳۰ میزان مهاجرت افزایش یافت و اغلب مهاجرین بریتانیایی، آلمانی و پروتستانی بودند.
۲-الف)مرحله محدودیت کیفی ۱۹۲۰-۱۸۷۵
وقتی در دهه ۱۸۷۰ میلادی مهاجرت به طور گسترده از سر گرفته شد، ملت ایالات متحده آمریکا را اکثراً روستایی و پروستانی تشکیل می داد.
ودرو ویلسون[۱۸۶] زمانی که به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده امریکا انتخاب شد در سال ۱۹۰۱ تمامی تازه واردها را از مجوز عمومی برخوردار نمود.وی از ورود خارجی هایی که فاقد توانایی ، ابتکار و هوش بودند اظهارنگرانی می کرد، به ویژه افراد طبقه فرودستی که از جنوب ایتالیا و مجارستان و لهستان وارد آمریکا می شدند. این نگرانی سبب شد تا برای کاهش شمار و نوع مهاجرین به آمریکا محدودیت های کیفی اعمال شود. در سال ۱۸۷۵، محدودیت های کیفی مانع ورود مجرمین و روس ها به آمریکا شد. افرادی که از پذیرش فقرا ومعلولان ذهنی امتناع می کردند قانون مهاجرت سال۱۸۸۲ را به فهرست خود افزودند. برای اولین مرتبه ورود مهاجرین از برخی کشور خاص را ممنوع اعلام کردند از قبیل چین .
در اوایل دهه ۱۹۰۰ توافق نامه شرافتمندانه ای بین آمریکا و ژاپن به امضاء رسید بر اساس این توافق نامه ایالات متحده متعهد شد، اسم ژاپن را در فهرست کشورهای ممنوع شده قرار ندهد و در مقابل نیز ژاپن متعهدشد تا برای ژاپنی هایی که قصد سفر به آمریکا را دارند پاسپورت صادر نکند.
بسیاری از آمریکایی ها می خواستند تا به مهاجرین بی سواد اجازه ورود داده نشود و کنگره در سال ۱۸۹۶ تا ۱۹۱۳ و ۱۹۱۵ برگزاری آزمون سواد از مهاجرین را تصویب کرد، تا بدین وسیله به خارجی های بزرگسالی که قادر به خواندن و نوشتن هیچ زبانی نبوند اجازه ورود به خاک آمریکا داده نشود. با این وجود آزمون سواد توسط سه رئیس جمهور وتو شد اما سرانجام این وتو در سال ۱۹۱۷ رد شد. بنابراین خارجی های دارای سن بالای ۱۶ سال که قادر به خواندن ونوشتن هیچ زبانی نبودند ورودشان ممنوع شد. جنگ جهانی اول مهاجرت بین آمریکا و اروپا را متوقف ساخت. اما در سالهای ۱۹۱۹ و ۱۹۲۰ مهاجرت جان تازه ای گرفت، اکثر مهاجرین از مناطق نامطلوب اروپا یعنی جنوب و شرق بودند و آزمون سواد نتوانسته بود به اهداف مورد نظر خود برسد. با این وجود مجلس نمایندگان مطالعه ای را انجام داد و براساس آن به این نتیجه رسیدکه مهاجرین اروپای شرقی و جنوبی به لحاظ اجتماعی نسبت به اروپای غربی و شمالی دارای شرایط نا مناسبی هستند و بدین سبب تصمیم گرفته شد تا برای انتخاب مهاجرین، ملیت افراد ملاک قرار داده شود.
۳-الف)مرحله محدودیت کمیتی از سال ۱۹۲۱
در سال ۱۹۲۱ کنگره امریکا قانون سهمیه موقت را به تصویب رساند که بر اساس آن برای پذیرش مهاجر، محدودیت عددی اعمال می شد. در سال ۱۹۲۴ این محدودیت عددی برابر ۰۰۰/۱۵۰ مهاجر همراه با همسر و فرزندان بود و هر کشور برای مهاجرت به آمریکا سهمیه ای را از این ۰۰۰/۱۵۰ نفر به خود اختصاص می داد. در آن زمان اکثر آمریکایی ها دارای اصالت انگلیسی و آلمانی بودند تا اصالت لهستانی و ایتالیایی. در واقع انگلستان و آلمان بیشترین سهمیه مهاجرین را به خود اختصاص می دادند.
ب)اصلاحات مهاجرت ۲۰۰۰-۱۹۸۰
تا دهه ۱۹۸۰ سیاست مهاجرت ایالات متحده آمریکا دارای سیستم کاملاً پیچیده ای بود که در دهه های ۱۸۸۰ ، ۱۹۲۰، ۱۹۵۰ یک مرتبه نسل را تغییر می داد. اما سرعت فرایند تغییرات جهانی برالگوهای مهاجرت تاثیر گذاشت وبه گونه ای که کنگره هربار اصلاحاتی را صورت می داد. گاهی اوقات درهای مهاجرت را باز و گاهی بسته می گذاشت. اغلب این اصلاحات، اهداف مورد نظرشان محقق نمی شد و ورود بی وقفه خارجی ها به ایالات متحده سبب شد تا مهاجرت به مسئله جاری کنگره تبدیل گردد.
در اوایل دهه ۱۹۷۰ میزان مهاجرت غیر قانونی ازمکزیک به آمریکا افزایش یافته بود و مجلس نمایندگان تحریم های کارفرمایی را به تصویب رساند که بر اساس آن کارفرمایانی که آگاهانه کارگران غیر قانونی خارجی را به کارمی گیرند جریمه شوند. مجلس سنا بنابر درخواست کشاورزان با این تحریم ها مخالفت کرد و به جای آن روئسای جمهور جرالد فورد[۱۸۷] و جیمی کارتر[۱۸۸] کمیته ای را مسئول تحقیق در زمینه دلایل و پیامدهای مهاجرت غیر قانونی نمودند. کمیته تحقیق در زمینه سیاست مهاجرت و پناهندگی[۱۸۹] در سال ۱۹۸۱ به این نتیجه رسید که :
مهاجرت مرتبط با منافع ملی ایالات متحده است وایالات متحده بایستی مهاجرت غیر قانونی را کاهش دهد.
مهاجرت غیر قانونی به صورت نامطلوبی بر روی کارگران آمریکایی غیر ماهر تأثیر گذاشته است که این بایستی به وسیله قانون فدرالی تحریم کارفرمایی کاهش یابد.
کمیته تحقیق توصیه کرد که مهاجران غیر قانونی که ریشه در آمریکا دارند بایستی عفو شامل حالشان شود علاوه بر اجازه اقامت برای آنها از پذیرش خانواده های آنها نیز حمایت شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]




اطلاعات بیشتر

شاخص استخراج شده

موضوع

هرینگتون و راپل ۱۹۹۹

فرهنگ ( نظر افراد گروه ، منطق خود فرد ، نظر همکاران ) ،سازگاری و درک از مزایای دورکاری

دورکاری : آزمون اعتماد ، ارزش و مزایای آن

سازگاری
درک از منافع شخصی
رفتار
پذیرش دورکاری
هنجار
کنترل رفتار ی
درک از مفید بودن
درک از حقانیت و درستی
شکل ۳-۱۴) مدل پذیرش دورکاری هرینگتون و راپل
در سال ۲۰۰۴ لینگ و همکاران در مقاله ای به بررسی تاثیر عدم قطعیت محیط بر توافقات کاری توزیع شده پرداخته اند .
در تعریف آنها از توافقات کاری توزیع شده آن دسته از توافقات کاری مد نظر بوده که در خارج از محیط سازمان و به کمک برنامه ها ابزارهای فناوری اطلاعات و سیستم های اطلاعاتی انجام میشود .یعنی کارکنان به کمک رایانه و ابزارهای شبکه به داده های سازمان دسترسی دارند .فرضیه اساسی آنها این بوده که عدم قطعیت محیط بر سازمان و خلاقیت آن موثر است . با توجه به اینکه رویکرد وسیعی به سمت توافقات کاری غیر متمرکز رشد چشمگیری داشته لذا در این مقاله به بررسی پذیرش و عوامل موثر بر آن پرداخته اند .عدم قطعیت محیط دو بعد متفاوت دارد : پیچیدگی محیط (ناشی از محیط های نا متجانس ) و متغییر بودن محیط (داینامیک بودن ) در این مقاله برای بررسی محیط سه عامل درک از مزاایا ، پیچیدگی و سازگاری بررسی شده است .داده های آنالیز شده و تحلیل بدست آمده نشان می دهد پیچیدگی محیط با مزایای درک شده رابطه عکس دارد .همینطور برای درک از پیچیدگی و پیچیدگی محیط رابطه عکس نتیجه این بررسی بوده است . از نتایج دیگر این پژوهش درک از مزایا و درک از سازگاری با تمایل به پذیرش رابطه مستقیم دارد .هرچند که متغییر بودن محیط تاثیری بر سه عامل عنوان شده ندارد .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پرسشنامه ها توسط [۹]CEO و بین ۲۰ دسته شغلی متفاوت (سازمان های بیمه ، کارخانجات مختلف و …)و ۷۲۰مدیر از مدیران بالادستی سازمانها توزیع شده است.محیط های پیچیده تر بیشتر مستعد خلاقیت هستند ، این مطالعه بیانگر آن بوده که در محیط پیچیده تر تمایل به توافقات کاری غیر متمرکز بیشتر است .در شکل زیر نمایی از مدل ارائه شده توسط این گروه را مشاهده می نمایید :
شکل ۳-۱۵)‌ مدل پذیرش دورکاری توسط لینگ و همکاران
تمایل به پذیرش
توافقات کاری غیر متمرکز
درک از مزایا
درک از پیچیدگی
درک از سازگاری
پیچیدگی محیط
متغییر بودن محیط
جدول ۳-۹)‌ مدل پذیرش دورکاری توسط لینگ و همکاران

اطلاعات بیشتر

شاخص استخراج شده

موضوع

چون لینگ سیا ۲۰۰۴

درک از مفید بودن
سازگاری

بر تمایل به توافقات کاری غیر متمرکز

درک از مفید بودن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 05:40:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم