* پراکندگی در سطح افقی اندک است.
*همکاری و اشتراک مساعی (هم افقی و هم عمودی) زیاد است.
*وظایف انعطاف پذیرند.
*امور زیاد رسمی ‌نیستند و کارها استاندارد نمی‌باشند.
*ارتباطات غیر رسمی ‌است.
*سیستم تصمیم‌گیری غیرمتمرکز است.
*واحدها در سطح افقی پراکنده اند.
*روابط بسیار دقیق و انعطاف پذیرند.
*شرح وظایف مشخص است.
*امور رسمی ‌است و کارها بسیار استاندارد می‌باشند.
* کانالهای ارتباطی رسمی ‌است.
*سیستم تصمیم گیری متمرکز است.

ساختار ارگانیک بـا سازمان‌های بدون مرز شباهت زیادی دارد.این ساختار دارای سطح افقی گسترده است و از تیم‌هایی تشکیل شده است که اعضای آنها دارای تخصص‌ها و در سطوح مختلف سازمانی قرار گرفته اند، رسمیت در سطح بسیار پایینی است و از شبکه بسیار گسترده اطلاعاتی برخوردارند. شبکه ارتباطی مسیر بالا به پایین، پایین به بالا و افقی می‌پیماید و افراد می‌توانند در فرایند تصمیم گیری مشارکتی فعال داشته باشند.
بخش پنجم: ارتباط بین ساختار سازمانی با کارآفرینی استراتژیک
مدیریت و مجموعه تحت نظارت آن، دو رکن اساسی و به هم پیوسته یک نظام محسوب می‌گردند مجموعه تحت نظارت درهراندازه و با هرفعالیتی، سازمان نامیده می‌شود.سازمان یک نهاد اجتماعی هدفمند با برنامه ریزی روشن است که به سبب ساختاری آگاهانه و نیروهای مشخص فعالیت‌های خاصی را به انجام می‌رسانند. از اهداف عالی که مدیریت در سازمان دنبال می‌کند می‌توان به رشد، بقا، نوآوری، خلاقیت، کیفیت زندگی کاری، بهره وری و کارآفرینی اشاره کرد. بدون شک رسیدن به این اهداف، انعطاف پذیری با قصد جلوگیری از دگرگونی‌های نامطلوب و انطباق با تحولات مطلوب و در نهایت اجرای برنامه هایی که شرایط و مقتضیات زمان را طلب می‌کند، ضروری است. این امر محقق نمی شود مگر آنکه تحولی در ابعاد مختلف ساختارهای سازمانی صورت پذیرد.
شناخت و بررسی موانع ساختار، سر آغاز هر گونه بهره گیری از منابع و منافع سازمانی، توانمند شدن سازمان جهت شناسایی فرصت ها، ارائه ترکیب‌های جدید از منابع موجود و در نهایت پایه ریزی برای کارآفرینی استراتژیک است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

از اوایل دهه ۱۹۸۰ هجوم همزمان به سوی کارآفرینی و تاکید سازمان‌ها بر نوآوری برای بقا و رقابت با کارآفرینانی که بیش از پیش در صحنه بازار ظاهر می‌شوند، موجب هدایت فعالیت‌های کارآفرینانه به درون سازمان شد. همراه با رسوخ فرایندهای اداری و دیوان سالاری در فرهنگ سازمان‌ها در دهه‌ های ۱۹۷۰ _­­۱۹۶۰ ­–کارآفرینی در سازمان‌های بزرگ بطور فزاینده ای مورد توجه مدبران ارشد سازمان‌ها قرار گرفت تا آنها نیز بتوانند به فرایند اختراع، نوآوری و تجاری نمودن محصولات و خدمات جدید خود بپردازند. آغاز دهه ۶۰ و پیشرفت ناگهانی صنایع در عرصه رقابتهای جهانی اهمیت تفکر و فرایندهای کارآفرینانه در سازمان‌های بزرگ، بیش از گذشته مورد تاکید قرار گرفت و محققین کانون توجه خود را به چگونگی القای کارآفرینی در ساختار اداری سازمان‌های بزرگ معطوف نمودند.
عوامل موفقیت کارآفرینی استراتژیک
شکل زیر نشان می‌دهد که رفتار کارکنان و ساختار سازمان، دو عاملی هستند که در موفقیت کارآفرینی استراتژیک موثر هستند. کارکنان می‌توانند در سازمان کارآفرین شده و سازمان نیز می‌تواند دارای یک ساختار کارآفرین بوده و این دو مکمل همدیگر شده و سینرژی ایجاد کنند.
رفتارهای کارآفرینانه افراد:
* شناسایی فرصت ها
*تسهیل فرصت ها
*انگیزه جهت پیگیری فرصت ها
ساختار سازمانی :
* پویا، منعطف و تخت
*فرهنگ کارآفرینی مشترک
موفقیت کارآفرینی استراتژیک :
نوآوری های عمیق، گسترده و سود آور
شکل ‏۲‑۴- عوامل موفقیت کارآفرینی استراتژیک (ایکولز و کریستوفر، ۱۹۹۸)
در این مدل، تئوری زارا در مورد بازسازی استراتژیک، به عنوان یک پایه مورد پژوهش قرار گرفته است، زیرا بازسازی، سازمان‌ها را وادار به چالش می‌کند تا از پتانسیل سازنده منابع انسانی خود بهره گیرند و این کار را به کمک تشویق و تحریک آنها برای تفکر و عمل راحت تر می‌سازد. بازده اقدام و رفتارهای کارآفرینانه، نوآوری و ساختار کارآفرینانه، نوآوری سودآور است. نوآوری ای که دربرگیرنده رفاه و آسایش برای سازمان خواهد بود.

  • رفتارهای کارآفرینانه افراد

عوامل مورد مطالعه در این زمینه شامل شناسایی فرصت ها، تسهیل فرصت‌ها و انگیزه جهت پیگیری فرصت‌ها است.
۲- ساختار سازمانی
ساختار کارآفرینانه، یک ساختار غیر ثابت و زنده است. این ساختارهای حمایت کننده دارای سیستم انگیزاننده عملکرد، استانداردهای روشن و تعهد سازمانی قوی می‌باشند. ساختارهای تخت مطلوب، شامل سطح: رده عملیاتی؛ مشتمل بر یادگیران نوآور، مدیران میانی حمایت کننده و پرورش دهنده و مدیران عالی توانا ساز و شکل دهنده می‌باشند.
ساختار سازمانی تحت تأثیر دو دسته عوامل است. متغیر‌های محتوایی که معرف کل سازمان و جایگاه آن در محیط است و متغیر‌های ساختاری که بیانگر ویژگی‌های درونی یک سازمان و وسیله ای برای اندازه گیری آن هستند. به این ترتیب متغیر‌های محتوایی بر متغیر‌های ساختاری اثر می‌گذارند (نمودار ۱-۴-۲) و از نحوه ترکیب و در آمیختن آنها انواع طرحهای ساختاری به وجود می‌آید.
متغیر های محتوایی
اهداف و استراتژی
محیط
فناوری
اندازه
فرهنگ
متغیرهای ساختاری
پیچیدگی
رسمیت
تمرکز

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...